۱۳۸۹ فروردین ۲۶, پنجشنبه

::لـیـمـو میـ گهـ:: پاتوق

سکوی مقابل فرش فروشی پاتوق من و دوستانم بود ... خاطرات شیرین آن روزها را فراموش نمی کنم

غروب یکی از روزها دختر کوچکی مقابل سکو زمین خورد ، به سرعت او را بلند کردم و برای اینکه جلوی

گریه اش را بگیرم به او یک آدامس دادم ... از آن روز به بعد گاهی برای گرفتن آدامس نزد من می آمد ...

چند روز پیش پس از سالها بر حسب اتفاق از آنجا گذشتم ، به یاد خاطرات گذشته به سکو خیره شدم

که صدای دختر جوانی مرا به خود آورد : آقا هنوز آدامس داری ؟!


--


------------------------------
گروه لیمو

--
دریافتـ اینـ پیامـ بدلیلـ اینکهـ شما یکیـ از بهترینـ اعضایـ شناختهـ شدهـ در گروهـ لـــــــیـــــــمــــــو هستید.
 
برایـ دیدنـ از گروهـ :
http://groups.google.com/group/lymoo
http://groups.google.com/group/lymoo
http://groups.google.com/group/lymoo
 
 
ساده ترینـ راهـ برایـ گذاشتنـ یکـ مطلبـ و فرستادنـ آنـ برایـ همهـ ، استفادهـ از لینکـ زیر استـ:
http://groups.google.com/group/lymoo/post
 
یا می توانید پستـ خود را به آدرسـ زیر بفرستید :
(اینـ بهترهـ)
lymoo@googlegroups.com
 
 
وبسایتـ عمومیـ :
http://www.lymoo.wordpress.com
 
 
my mail: mj.shadmehr@gmail.com
 
 
 
برایـ سایر گزینهـ ها ، بهـ اینـ گروهـ مراجعهـ کنید در
http://groups.google.com/group/lymoo?hl=fa
 
با تشکر:
مـــدیــریــتــــ گروهـــ

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر