چه دلی است این دل من
که ز یک لرزش اشک
بر رخ رهگذری
یا ز نالیدن مادر به فراق پسری
دل من می شکند
چه کنم ؟
دلم از سنگ که نیست
گریه در خلوت دل ننگ که نیست
چه دلی است این دل من
که ز تردی چو یکی ساقه تاک
به شتابی که تگرگ
بشکند ساقه و از هم بدرد پیکر برگ
یا به آسانی یک شاخه گل می شکند
چه دلی است این دل من
هر کجا اشک یتیمی رنجور
می چکد بر سر مژگان سیاه
هر کجا چشم زنی غمزده با یاد پسر مانده به راه
دل من می شکند
چه کنم ؟
دلم از سنگ که نیست
گریه در خلوت دل ننگ که نیست
چه دلی است این دل من
در مزاری که زنی ناله کند در عزای پسرش
یا یتیمی که کند گریه به سوگ پدرش
جانم آید به خروش
ورببینم پر خونین کبوترها را
یا یکی بچه گنجشک که بشکسته پرش
دل من می شکند
حالت دخترکی کوچک و تنها و فقیر
که به حسرت کند از شیشه اشک
به عروسک نگه گاه به گاه
وز دل تنگ کند ناله و آه
دل من می شکند
چه کنم ؟
دلم از سنگ که نیست
گریه در خلوت دل ننگ که نیست
ناله پیرزنی غمزده و دست تهی
که ندارد نفسی
ضجه مرغ اسیر که کند ناله به کنج قفسی
هق هق مرد غریبی که بلا دیده بسی
حالت دختر زشتی که ز شرم
رو ندارد به کسی
دل من می شکند
چه دلی است این دل من
دلم از ناله مرغان چمن می شکند
ز خیال غم مردم دل من می شکند
چه کنم ؟
دلم از سنگ که نیست
گریه در خلوت دل ننگ که نیست
چه کنم ؟
دل من می شکند .
The refuge of God
که ز یک لرزش اشک
بر رخ رهگذری
یا ز نالیدن مادر به فراق پسری
دل من می شکند
چه کنم ؟
دلم از سنگ که نیست
گریه در خلوت دل ننگ که نیست
چه دلی است این دل من
که ز تردی چو یکی ساقه تاک
به شتابی که تگرگ
بشکند ساقه و از هم بدرد پیکر برگ
یا به آسانی یک شاخه گل می شکند
چه دلی است این دل من
هر کجا اشک یتیمی رنجور
می چکد بر سر مژگان سیاه
هر کجا چشم زنی غمزده با یاد پسر مانده به راه
دل من می شکند
چه کنم ؟
دلم از سنگ که نیست
گریه در خلوت دل ننگ که نیست
چه دلی است این دل من
در مزاری که زنی ناله کند در عزای پسرش
یا یتیمی که کند گریه به سوگ پدرش
جانم آید به خروش
ورببینم پر خونین کبوترها را
یا یکی بچه گنجشک که بشکسته پرش
دل من می شکند
حالت دخترکی کوچک و تنها و فقیر
که به حسرت کند از شیشه اشک
به عروسک نگه گاه به گاه
وز دل تنگ کند ناله و آه
دل من می شکند
چه کنم ؟
دلم از سنگ که نیست
گریه در خلوت دل ننگ که نیست
ناله پیرزنی غمزده و دست تهی
که ندارد نفسی
ضجه مرغ اسیر که کند ناله به کنج قفسی
هق هق مرد غریبی که بلا دیده بسی
حالت دختر زشتی که ز شرم
رو ندارد به کسی
دل من می شکند
چه دلی است این دل من
دلم از ناله مرغان چمن می شکند
ز خیال غم مردم دل من می شکند
چه کنم ؟
دلم از سنگ که نیست
گریه در خلوت دل ننگ که نیست
چه کنم ؟
دل من می شکند .
The refuge of God
.
JaVaD
JaVaD
دریافتـ اینـ پیامـ بدلیلـ اینکهـ شما یکیـ از بهترینـ اعضایـ شناختهـ شدهـ در گروهـ لـــــــیـــــــمــــــو هستید.
برایـ دیدنـ از گروهـ :
http://groups.google.com/group/lymoo
http://groups.google.com/group/lymoo
http://groups.google.com/group/lymoo
ساده ترینـ راهـ برایـ گذاشتنـ یکـ مطلبـ و فرستادنـ آنـ برایـ همهـ ، استفادهـ از لینکـ زیر استـ:
http://groups.google.com/group/lymoo/post
یا می توانید پستـ خود را به آدرسـ زیر بفرستید :
(اینـ بهترهـ)
lymoo@googlegroups.com
وبسایتـ عمومیـ :
http://www.lymoo.wordpress.com
my mail: mj.shadmehr@gmail.com
برایـ سایر گزینهـ ها ، بهـ اینـ گروهـ مراجعهـ کنید در
http://groups.google.com/group/lymoo?hl=fa
با تشکر:
مـــدیــریــتــــ گروهـــ
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر