در دیدار با فعالان مدنی، سیاسی، دانشگاهی و خانواده های زندانیان
جرس:«تداوم و تشدید فشارها، تهدیدها و ایجاد ارعاب در جامعه ناشی از کوته نگری عده ای است که برای بقاء خود راهی جز این متصور نیستند. افراطیون با توقیف روزنامه ها، تذکرات روزمره به آنانی که حتی تمامی جوانب را رعایت می کنند، تایید احکام سنگین در دادگاه های تجدید نظر، احضارهای پی در پی، ملاقات ندادن به خانواده های بازداشت شد گان، بازگرداندن برخی از زندانیان آزاد شده به زندان حتی با وجود وثیقه های بسیار سنگین و … به زعم خود بر اوضاع مسلط شده و کنترل بحران را به دست گرفته اند در حالیکه واقعیتهای اجتماعی حکایت از اخبار دیگری دارد.»
به گزارش سحام نیوز حجت الاسلام ولمسلمین مهدی کروبی در دیدار با جمعی از فعالین مدنی، سیاسی، دانشگاهی و خانواده های بازداشت شدگان تصریح کرد:« خاستگاه به حق مردم و تفکر آنان بر قوت خویش باقی است. آنچه که تغییر یافته همانا هوشیارتر شدن مردم در مواجهه با اعمال فشارها و تهدیدهاست.استقبال و ابراز محبت مردم در کوچه و خیابان، در بازار و محل کار و در هر موقعیتی مناسب از زندانیان آزاد شده، آیا نشان دهنده کنترل و تسلط بر اوضاع است ؟! و یا حکایت از مهر تائید مردم بر اتخاذ چنین شیوه و سیاستی است؟!»
حرکت مردم رو به رشد است
به گفته کروبی، حرکت هوشمندانه چهره به چهره ی مردم در جهت دستیابی به خواسته های به حقشان که همان عمل به قانون اساسی است، با افزایش تاثیرگذاری در لایه های اجتماعی و سیاسی وارد مرحله رشد و بلوغ خود شده است. این موضوع عرصه را چنان بر افراطیون دولتی تنگ نموده که کارشان از زنده ها گذشته و سخت در تلاشند تا مدیریت کفن و دفن و مراسم های خاکسپاری و فاتحه ی مرده ها را تحت پوشش مدیریتی خود قرار دهند.»
در مواردی حق برگزاری مراسم یادبود و فاتحه را از مردم سلب کرده اند!
وی افزود:«با نحوه عملکردشان چنان عرصه را بر نظام و مردم تنگ کرده اند که مردن هم در نوع خود دردسر شده است. گویا با مردن، فرد جرمی را مرتکب می شود که اینگونه با مراسمش برخورد می کنند.متاسفانه مشاهده شده در مواردی حق برگزاری مراسم یادبود و فاتحه را از مردم سلب کرده اند و اخیرا مانع برگزاری مراسم های خاکسپاری، سالگرد و فاتحه برای برخی از چهره ها و شخصیتها و بزرگان شده اند.»
کروبی با اشاره به مصداقی در این مورد گفت:«اجازه برگزاری سالگرد دوم آیت ا.. توسلی را در مسجد ندادند و خانواده ایشان بدلیل آنکه از برخوردهای خودسر خائف بودند و حسینیه جماران امنیت لازم را نداشت از برگزاری مراسم در حسینیه منصرف و نهایتا در یکی از اتاقهای دفتر امام، مجلسی محقر برگزار کردند! مراسم تشییع مادر شهیدی بزرگ که عمری را رنج دیده و غمها تحمل کرده بود را به حوادثی تلخ در قم تبدیل می کنند! و سالگرد برخی شخصیتها که همگان حتی با وجود اختلاف سلیقه، بر ایمان و تدین وی شهادت می دهند و معترفند بر عدم ترک نماز شب وی و روزه گرفتن های ایشان از رجب تا رمضان، جلوگیری بعمل آوردند.»
وی افزود:«همه اینها در حالی است که به یاد داریم رژیم فاسد گذشته مانع برگزاری مراسم های سالگرد و فاتحه نمی شد. آیت ا.. سعیدی به سال ۴۹ در زندان شاهنشاهی به شهادت رسیدند. مجامع فاتحه برگزار شد که اولین جلسه آن نیز با حضور مرحوم آیت ا.. طالقانی بود. مرگ مشکوک آیت ا.. حاج آقا مصطفی خمینی که امام آنرا از الطاف خفیه الهی برشمردند با وجود حساسیت بسیار بالا، برگزار گردید. برای آیت ا.. غفاری که در زندان به شهادت رسیدند، مرحوم دکتر علی شریعتی که در انگلستان رحلت نمودند، مرحوم دکتر شیبانی و دیگران، بدون ممانعتی مجامع فاتحه برگزار گردید در حالیکه جملگی اینان از مخالفین و مبارزین رژیم بودند.»
وی افزود:«یعنی حکومت ما اینقدر ناتوان و ضعیف شده که حتی در مراسم به خاکسپاری مردم اعم از سیاسی و غیر سیاسی به مشکل برخوده است؟! چرا می خواهید نظام مقتدر و توانمند ما را در اذهان ملتها و دولتها ضعیف بنمائید؟! تمامی حکومتها چه صالح و چه ناصالح سعی در جلب رضایت عموم مردم دارند و بی جهت دشمن تراشی نمی کنند. متاسفانه گویا بناست ما بجای جذب حداکثری و دافعه حداقلی به دفع حداکثری و جذب حداقلی دست یابیم.»
فصل مرگ طبیعی نیست
کروبی با ابراز تاسف از وضعیت بوجود آمده، ادامه داد:«با این اوصاف، انسان با خود می اندیشد مبادا با فرا رسیدن مرگش موجبات آزار و اذیت مردم را فراهم سازد!! در این راستا نقل خاطره ای خالی از لطف نیست: یکی از نمایندگان روحانی مجلس اول بنام آقای کشفی پس از آنکه از نوشتن نامه و پیگیری موضوع از طریق وزیر آموزش و پرورش و مسوولین مربوطه در خصوص مشکلاتش ره به جایی نبرد، نامه ای به جبرئیل نوشت که "ای جبرئیل حال که کسی پاسخگوی من نیست، پس تو پیام مرا به خدا برسان" و آنرا منتشر کرد.گویا اکنون ما هم باید نامه ای به عزرائیل بنویسیم تا پیام ما را به خدا برساند که "خدایا! اگر بناست این ایام، ایام مرگ طبیعی ما باشد! مجالی اعطاء فرما و از آمدن عزرائیل جلوگیری کن". اکنون زمان مرگ طبیعی نیست چرا که کار را به جایی رسانده اند که مرگ در این ایام مایه گرفتاری مردم می شود و صد البته با سخاوتمندی دادگاهها که به دست گرفتن سنگی را حکم محاربه می دهند چه بسا در ایام مرگ ما نیز با ایجاد درگیری و ضرب و شتم مردم، عده ای را نیز محارب قلمداد کنند.»
سپس مهدی کروبی درباره گله مندی جوانان و دانشجویان از وضعیت سخت اقتصادی، بی کاری و سخنان اخیر مقامات اجرایی، افزود:«طرح خروج ۵ میلیون نفری از پایتخت در ازاء اعطای زمین، افزایش ۵۰ درصدی حقوق و مزایا و ترفیع مقام آیا تحمیل هزینه گزاف بر نظام نیست؟! بحثی در مورد کاهش جمعیت در تهران نداریم ولیکن سیاستهای دوگانه و متضاد که از یک سو تشویق به رفتن می کنند و از سوی دیگر خواهان افزایش جمعیت هستند، آیا جز راه اندازی یک جنگ روانی است؟! جالب آنکه برای سودجویان زمینه سازی می شود. چه تضمینی وجود دارد که زمین را گرفته و دوباره به تهران بازنگردند؟! بهتر آن است که به جای طرح شعارهای غیرعملی و بالا بردن سطح توقعات و تحمیل هزینه بر نظام، از طریق توزیع ثروت و عدالت از مهاجرت آنهایی که در شهرستانها و روستاها هستند جلوگیری بعمل آید و طی یک استراتژی بلند مدت نسبت به کاهش جمعیت پایتخت نایل شد.»
دبیرکل حزب اعتماد ملی درباره سخنان اخیر مقامات اجرایی ادامه داد:«در حالیکه به دلیل افزایش فقر شاهد افزایش و گسترش حاشیه نشینی کلان شهرها هستیم و نرخ دو رقمی و سنگین تورم بر زندگی مردم سایه افکنده و بی کاری گریبان گیر خانواده ها شده است و برای زندگی بهتر سالها در جهت کنترل جمعیت تلاش گردیده است به یکباره می شنویم که اعلام می کنند ما در این کشور فقر نداریم! کشور ظرفیت پذیرش ۱۵۰ میلیون ایرانی را در رفاه کامل دارد! دو فرزند کم است پس بچه دار شوید و به ازای هر نوزادی هم یک میلیون تومان هدیه بگیرید»
وی افزود:«عجبا! مدیریت جهان و کشور کم بود که اینک قصد مدیریت در حوزه خصوصی خانواده ها را دارند! طبق آمارهای رسمی ۱۴ میلیون از ۷۵ میلیون ایرانی زیر خط فقر زندگی می کنند. پیشنهاد می دهم بروید و از کمیته امام و طرح شهید رجایی که خانواده های زیر خط فقر شدید را پوشش می دهند بپرسید که چند میلیون تحت پوشش آنها هستند؟!»
به گفته کروبی، اداره یک کشور اصول گرایی و اصلاح طلبی ندارد. مدیریت کشور راست و چپ نمی شناسد. در عجبم چرا روزنامه های اصول گرا، مجلس و بزرگان تذکر نمی دهند و اصولا از نشر و پخش این مطالب در جامعه جلوگیری بعمل نمی آورند و به تبعات و صدمات روانی و بار مالی شدید این مباحث توجه لازم را نمی کنند؟! هر کشوری دارای برنامه و بودجه ای است که به تصویب مجلس و تائید شورای نگهبان می رسد. هر نوع عملکردی خارج از چارچوب قانونی معین شده جز ایجاد هرج و مرج و تحمیل هزینه های گزاف عایدی دیگر را نخواهد داشت.»
برخواسته های مشروع و قانونی خود مصر باشید و پای فشاری کنید
کروبی در پایان نسبت به ارائه گزارش دانشجویان مبنی بر افزایش فشارها و سطح برخوردها با جامعه دانشگاهی کشور، گفت:«همانگونه که بارها اعلام نموده ام، اساتید و دانشجویان سرمایه های این کشور هستند و تعامل با این قشر فرهیخته در شرایطی کاملا" عادی، تدبیر و ظرافت و همیاری با آنان را می طلبد. اکنون که بر جامعه ی دانشگاهی ما جفا شده است، می بایست برای جبران آن سالها کوشید. اما متاسفانه نه گوشی شنوا هست و نه باوری بر این امر! قطع حقوق، بازنشستگی اجباری و اخراج اساتید، محرومیت از تحصیل، بازداشتهای مکرر، صدور احکامی سنگین، برخورد با صاحبان فکر و اندیشه و هنر و تداوم این شیوه و نگرش افراطی و ناپسند همانا بدلیل ترس و نگرانی از تاثیرگذاری این قشر فرهیخته و عظیم است.اما امروز شاهدیم شما بیش از گذشته انسجام خود را بازیافته اید. صبور باشید و به خدا توکل کنید. همچون گذشته روحیه خود را حفظ کنید و بر خواسته های مشروع و قانونی خویش مصر بوده و پای فشاری نمائید.»
جرس
جرس: رئيس شعبه 15 دادگاه انقلاب اسلامي تهران راي خود در خصوص مصطفي تاجزاده، داود سليماني و محسن ميردامادي را صادر كرد.
به گزارش خبرگزاري فارس، به نقل از روابط عمومي دادسراي عمومي و انقلاب تهران، دادگاه، هر يك را به اتهام اجتماع و تباني عليه امنيت ملي و فعاليت تبليغي عليه نظام باستناد مواد 610 و 500 قانون مجازات اسلامي مجموعا به 6 سال حبس تعزيري و به استناد ماده 19 قانون مجازات اسلامي به عنوان تتميم حكم تعزيري به 10 سال محروميت از فعاليت در احزاب و مطبوعات محكوم كرد.
احكام صادره قابل اعتراض در دادگاه تجديدنظر تهران است.
اين گزارش همچنين افزود: شعبه 54 دادگاه تجديدنظر تهران، محكوميت «سهيل محمدي» از متهمان سال گذشته را به 3 سال حبس تعزيري كاهش داد.
وی پيش از اين در شعبه 28 دادگاه انقلاب اسلامي تهران به استناد مواد 610 و 500 قانون مجازات اسلامي به 4 سال حبس تعزيري محكوم شده بود
=======================
متن کامل سخنان خاتمی در اجلاس هیروشیما
جرس: متن کامل سخنان سید محمد خاتمی رئیسجمهور سابق کشورمان که قرار بود در بیستو هشتمین مجمع عمومی شورای هیروشیما – ژاپن ایراد شود از سوی بنیاد باران منتشر شد. این سفر بنا بد لایل نامشخص از سوی یکی از نهادهای امنیتی لغو گردیدو. هنوز هیچ مرجع رسمی پاسخگوی این مساله نبوده است.
گفتنی است لغو این سفر واکنشهای زیادی را در داخل و خارج به همراه داشت.
به گزارش وب سایت بنیاد باران متن کامل سخنرانی سید محمد خاتمی که قرار بود وی آن را در بیست و هشتمین مجمع عمومی شورای هیروشیما – ژاپن ایراد کند، به شرح زیر است:
به نام خدا
هیروشیما تنها یک شهر در کشور ژاپن نیست، بلکه عنوانی است تداعی کننده دردها، دلهرهها و رنجهای بشر و هشدار دهنده به سرنوشت انسان و آنچه بر او گذشته است و طبعاً آنچه باید باشد.
در اثر انفجار اولین بمب اتمی در لحظات پایان جنگ جهانی دوم، شهر هیروشیما و نیز ناکازاکی ویران شد و ساکنان مظلوم آن با دل آزارترین وضعی از پا در آمدند و آسیب دیدند و هنوز هم آثار رنج و درد آن فاجعه برجا است.
و شگفت اینکه این فاجعه تابسوز در ژاپن رخ داد. ژاپنی که زبان فکر آن زبان شعر است و شعر ژاپنی از طرفی بیان کننده استعارات ملموس و طبیعی است و از طرف دیگر شرح احوال درونی انسان.
همدلی و همزبانی با طبیعت و معاشقه با کوه و ابر و باد و باران و گل و جان پاک انسان در کمتر فرهنگ و زبانی نظیر فرهنگ ژاپنی وجود دارد.
طبیعی است که انسان ژاپنی باید بیش از همه مردمان دیگر نگران از دست رفتن طراوت زندگی و سبزه و بهار و بارش آبشار و رویش شکوفههای خندان و نیز خاکستر شدن انسان که وجودش از همه طبیعت زیباتر و برتر است باشد. بهخصوص که تجربه تلخ و دردآور هیروشیما و ناکازاکی را تجربه کرده است.
حضور و برگزاری اجلاس شورای تعامل در هیروشیما در واقع ادای احترام نه تنها به مردم مظلومی است که در یک لحظه در جهنم افروخته توسط آدمکشان مغرور سوختند، بلکه نشانه تلاش برای یافتن و تبدیل جهان سرشار از ستم و تبعیض و خشونت و سلطه و استبداد به جهانی است که انسان -هر انسانی- در آن محترم باشد و جنگ و خشونت جای خود را به همدلی و همراهی و تحمل و برخورداری انسان -هر انسانی- بدهد.
آنچه در سال ۱۹۴۵ در هیروشیما رخ داد حکایتگر فاجعه عظیم و بیسابقه در تاریخ انسان بود، تاریخی که گرچه سرشار از جنگ و خونریزی و ویرانگری بوده است، ولی این بار ابعاد فاجعه قابل مقایسه با آنچه تا آن روز رخ داده است نبود.
چندی پس از فاجعه هیروشیما و ناکازاکی قطب دیگر قدرت مسلط زمانه یعنی شوروی سابق نیز اولین آزمایش اتمی خود را انجام داد و از آن پس تمامی جهان در میان دو قطبی قرار گرفت که اولاً هر دو اساس رابطه خود را با دیگران سلطه قرار داده بودند و ثانیا مجهز به سلاحی بودند که روز به روز ویرانگرتر و هولناک تر می شد و دیری نپایید که ذخایر اتمی دو قدرت بزرگ که بعدها چند کشور دیگر هم به آن پیوستند چنان افزایش یافت که می توانست چندین بار کره زمین را ویران کند.
از آن پس نیز جنگ سرد همه جهان را در حالت بیم توأم با بهت فرو برد و پیمانهای نظامی با محوریت قدرتهای اتمی سایهای هولناکتر از ابر ویرانگر ناشی از انفجار بمب در هیروشیما و ناکازاکی بر سراسر کره زمین گسترانید.
پس از فروپاشی یک قطب قدرت، قطب باقیمانده دیگر قدرت با توهم یکهتازی همچنان فضای وحشت را بر سر عالم و آدم نگاه داشتو از زمان سقوط شوروی تاکنون بارها شاهد دخالتهای پرهزینه قدرت برتر باقیمانده از دوران جنگ سرد در کشورهای مختلف و تلاش برای تحمیل خواستهای او بر جهان و حتی تهدید بهکارگیری سلاح هستهای و شیمیایی از سوی او بودهایم.
دخالتهای نظامی، کودتاهایی که در دوران جنگ سرد هم سابقه داشته است، اعمال یکجانبه میل و اراده خود بر دیگران با داعیه واهی رهبری جهان آزاد نمونه هایی از وضعیت ناگواری است که همه بشر را گرفتار کرده است.
از جانب دیگر شاهد تشدید پدیدهای خطرناک بودهایم که نگرانی ناشی از آن و فجایعی که بهبار میآورد کمتر از ویرانی بمب اتمی نیست، یعنی پدیده زشت تروریسم در چهره وحشتآفرین اخیر آن. امری که خود سبب شده است تا قدرتهای پرمدعای کنونی به بهانه مبارزه با تروریسم روز به روز وضع را بغرنج تر و مشکل را عمیق تر کنند.
آنچه در میانه غایب است خیرخواهی و صلح در جهان امروز است.
صلحی که خواست همه مصلحان بزرگ بشری و هدف دعوت پیامبران بزرگ و درون مایه فرهنگها و تمدنهای بشری بوده است و مگر نه اینکه قرآن کریم همه مؤمنان را به دخول در وادی صلح دعوت میکند.
صلح با خود، صلح با دیگران و صلح با جهان و طبیعت و مگر ندای دلانگیز کتاب اشعیای نبی جان هر انسان صلحطلبی را نوازش نمیدهد که "او در میان اقوام داوری خواهد کرد و اقوام بسیاری را سرزنش خواهد کرد و ایشان شمشیرهای خود را برای خیش و نیزههای خود را برای اره خواهند شکست. قومی بر قوم دیگر شمشیر نخواهد کشید و دیگر جنگ نخواهد بود."
و مگر چنانکه اشاره کردم فرهنگ ژاپنی بهخصوص با تلفیق آیین بودایی و شینتو زیباترین ترانههای صلح را نمینوازد؟
شاید کمتر کلمهای دلانگیزتر و احساس برانگیزتر از کلمه صلح باشد، ولی در واقعیت تاریخ آنچه بیشتر غلبه داشته است حالتستیز و جنگ و ناامنی بوده است که در دوران معاصر بهخصوص با دستآوردهای شگفتانگیز تکنیک که وقتی در اختیار قدرتهایی قرار گیرد که مصلحت بشر را در استیلای بیچون و چرای خود بر عالم و آدم میدانند وحشتناک خواهد بود دلهرهآورتر هم شده است.
دلهره جنگ و دغدغه صلحآمیر تازهای نیست. ادیان بزرگ به صلح فراخواندهاند و جنگ را نکوهش کردهاند و در دوران مدرن نیز کم نبودهاند بزرگانی که جنگ، این بلیه همیشه بشری را سخت نکوهش کردهاند.
کانت، فیلسوف بزرگ آلمانی رساله مشهور خود را "صلح دائم" (Perpetual Peace) یا (Zum ewigen Frieden) نامید و در آن گفت:
"پادشاهی که از سربازان خود در جنگهای تهاجمی برای عظمت خود یا کشورش استفاده میکند موجودات عاقل را به عنوان وسیله صرف برای غایت مورد نظر به کار میبرد. " به نظر کانت ارتشهای منظم حاضر به جنگ باید به مروز زمان ملغی شوند زیرا اجیر کردن افراد انسانی برای کشتن یا کشته شدن متضمن این است که آنها به عنوان وسایل صرف در دست دولت به کار بروند و این نمیتواند به آسانی با حقوق بشریت که مبتنی بر ارزش مطلق موجودات عاقل من حیث هی است سازگار باشد.
ولی علیرغم این آرزوها و ایدهآلها جنگ همچنان وجود دارد و هنوز حتی گامهای مثبتی در جهت نابودی مخوف ترین سلاحهایی که بشر تاکنون پدید آورده است برداشته نشده است.
صلح نیازمند جانهای صلحطلب است و بیش و پیش از هر چیز باید حاکمان برخوردار از این فضیلت باشند.
اما به هر حال در این زمینه باید گامهای عملی برداشت و انتظار از مجمعی چون شورای تعامل انتظاری بیش از اظهارنظرهای بیپشتوانه اجرایی و اکتفاء به نظر و عدم اقدام عملی در زمینههای مختلف است.
در اینجا اجازه میخواهم تا پیشنهاد خود را در مورد مؤثرتر کردن نقش شورا مطرح کنم.
من پس از طرح گفتگوی تمدنها که مورد اقبال جامعه جهانی قرار گرفت و هیاهوی جنگ تمدنها را در عالم به محاق برد در سال ۲۰۰۱ و بعد از فاجعه ۱۱ سپتامبر که جنگافروزان با عناوین فریبنده دم از ائتلاف برای جنگ زده بودند در مجمع عمومی سازمان ملل متحد پیشنهاد ائتلاف برای صلح بر پایه عدالت را به عنوان نظریه تکمیلی گفتگوی تمدنها دادم همینجا بگویم صلح میوهای است که تنها و تنها بر درخت عدالت خواهد روئید و تا هنگامی که عدالت چه در عرصه ملی و در رابطه حکومتها با مردم و چه در عرصه بینالمللی غایب باشد نمیتوان انتظار صلح واقعی را داشت.
ثبات ظاهری که در اثر ارعاب و سرکوب حکومتهای خودکامه در یک کشور برقرار میشود پایدار نیست و حاصل آن افزایش کینه و نفرت و محروم شدن انسانها از همه حقوق و حرمتی است که در خور آنند و نیز در عرصه بینالمللی صلحی که متکی بر قدرت ویرانگر سلاحهای مخرب و سیاستهای اشغال و سرکوب و تحریم باشد نیز حاصلی جز جدایی هر چه بیشتر ملتها از یکدیگر و زمینه ساز پرورش روشهای خشونتآمیزی چون تروریسم نخواهد داشت. و یکی از علل مهم ناکامی طرحهای مختلفی که برای صلح عرضه میشود کمتوجهی به عنصر عدالت است.
پیشنهاد ائتلاف برای صلح در هیاهوی خشونت و خشم آن روزها آنگونه که باید مورد توجه قرار نگرفت. ولی اینک در جمع شما نخبگان خیرخواه و مورد احترام جامعه جهانی آن را تکرار میکنم و اعلام میدارم که مرکز گفتگوی تمدنها آمادگی دارد که با بررسی همه جانبه موضوع و بهرهگیری از نظر و تجربه صاحبنظران طرحی را در این زمینه آماده کند تا پس از بررسی آن در اجلاس سال آینده به صورت منشوری در آید و به سازمان ملل متحد و سازمانهای مهم و مؤثر بینالمللی و اتحادیههای مختلف در اروپا و آسیا و آفریقا و آمریکا و نیز بینالمجالس کشورها عرضه شود تا برای آن ضمانت اجرا پدید آید و پشتوانه سنگین و موجه شورای تعامل ضامن آن خواهد بود که آن را به سازمانها و نهادهای ذی ربط بقبولاند.
از سوی دیگر خاورمیانه را بهحق باید بحرانیترین نقطه عالم دانست. باز هم پیشنهاد ما این بود که خلع سلاح جهانی را میتوان از خاورمیانه شروع کرد. امروز در این نقطه بحرانی زرادخانههای اتمی موجود و نیز کلاهکهای اتمی از سوی بعضی از پیمانها و اتحادیههای نظامی در انبارهای بعضی از کشورهای منطقه ذخیره شده است، تهدید و دلهره را روزافزون کرده است.
شورا میتواند طرح خود را برای خاورمیانه خالی از سلاحهای هستهای در کمیتهای تهیه کند و از سوی سازمان ملل و جامعه جهانی مسؤولیت اجرای آن را بپذیرد.
http://www.rahesabz.net/story/13945/
هشدار حامیان دولت: غافلگیر نشوید
اتهام براندازی نظام به براندازی رهبر تبدیل شد
بخشی از جناح حاکم و حامیان محمود احمدی نژاد در دور تازه ای از حملات خود، رهبران و بدنه جنبش سبز را آماج اتهامات تازه ای قرار داده اند.این بار اما احمد جنتی، محمد یزدی، محمد تقی مصباح یزدی، محمد جواد لاریجانی در اظهاراتی جداگانه هدف اعتراضات پس از انتخابات را "محدود کردن رهبری" و "براندازی رهبر" دانسته و برخی از آن ها چون جواد لاریجانی اعلام کرده اند که حاکمیت باید برای برخورد و سرکوب دور تازه اعتراضات آماده باشد تا "غافلگیر" نشود.
احمد جنتی دبیر 84 ساله شورای نگهبان که خود از سوی مردم معترض به کودتای انتخاباتی در خرداد ماه سال گذشته به دخالت در تقلب گسترده در انتخابات متهم است طی سخنان بی سابقه ای در بوشهر به شرکت کنندگان در انتخابات 22 خرداد حمله کرد و گفت: "انتخابات سال گذشته استثناییترین انتخابات در طول دوران انقلاب اسلامی بود و در اين انتخابات همه كسانی كه از اول انقلاب تاكنون با نظام، اسلام و ولايت فقيه مساله داشتند در اين اجتماع شركت كردند".
وی پس از آنکه هدف آنچه در قبل و بعد از انتخابات روی داد را متوجه آیت الله خامنه ای کرد، افزود: "از فروردین 88 یعنی 3 ماه قبل از انتخابات نقشه دشمنان برای رهبر معظم انقلاب روشن بود و میدانستند كه دشمنان به دنبال براندازی نرم هستند."
در حالی که قوه قضائیه با گذشت ده سال، حاضر نشده به شکایت مصطفی تاج زاده رییس وقت ستاد انتخابات کشور علیه احمد جنتی به خاطر دستکاری و ابطال غیر قانونی صدها هزار رای مردم تهران در جریان انتخابات مجلس ششم رسیدگی کند، دبیر شورای نگهبان در بوشهر گفت که آیت الله خامنه ای قبل از انتخابات 22 خرداد از "كلید واژه دشمنان یعنی ادعای تقلب در انتخابات از سوی دشمن" اطلاع داشته است.
جنتی که در همایشی با عنوان "ولایت فقیه استمرار انبیاء" که پنج شنبه در بوشهر برگزار شد، سخن می گفت همچنین ادعا کرد که همه منتقدان و مخالفان داخلی و خارجی در اعتراضات پس از انتخابات نقش داشته اند: "سلطنت طلبان، بهائیان، مجاهدین، ملی مذهبیها، نهضت ملی، مشاركتیها، كمونیستها و سكولارها از جمله گروههایی بودند كه برای آشوب جمع شده بودند".
دبیر شورای نگهبان علاوه براین، رهبران اصلاح طلب را متهم کرد که "در صحبتهای خود كه در جلسات شان ضبط شده مطرح كردند اگر قدرت در دست ما آمد، رهبری بايد تضعيف شود و اگر در انتخابات شكست خورديم با جنجال آفرينی فضا را عوض كنيم و انتخابات را زير سئوال ببريم."
اصولگرایان حامی احمدی نژاد که تاکنون، جنبش سبز و رهبران آن را به "براندازی جمهوری اسلامی" متهم کرده اند اینک با مواضع میرحسین موسوی، مهدی کروبی و محمد خاتمی مبنی بر انحراف حاکمان از قانون اساسی جمهوری اسلامی، در دور تازه حملات خود تلاش می کنند جنبش سبز و رهبران آن را به "تلاش برای براندازی آیت الله خامنه ای" یا "محدود کردن و تضعیف ولی فقیه" متهم کنند.
این اتهام را نخستین بار عزیز جعفری فرمانده سپاه پاسداران در شهریور ماه 88 مطرح و ادعا کرده بود که: "آیت الله موسوي خوئينی ها در بهمن 87 گفته است ما بايد بياييم و توان خود را بگذاريم و به هر قيمتی رهبری را از تخت پايين بکشيم، او بايد بفهمد اين مملکت اين طور نيست که ايشان هر طور که خواستند اين نظام را به هر سمتي بکشند."
فرمانده سپاه پاسداران همچنین گفته بود: "خاتمی، فاتح و مهدی هاشمی می گفتند برنده شدن در اين انتخابات خيلي با انتخاب هاي ديگر فرق دارد، در اين وسط جريان اصول گرا و رهبر ديگر نمی توانند سرشان را بلند کنند و اين به معنای يکسره کردن کار است... وبهزاد نبوی گفته است که بايد سعي کنيم احمدي نژاد را کانديدای رهبری معرفی کنيم که اگر شکست بخورد، رهبری شکست خورده و اکنون بايد ضربه نهایی را به رهبری بزنيم."
عزیز جعفری اتهامات مشابهی نیز به مصطفی تاج زاده و حزب مشارکت، مجاهدین انقلاب، مجمع روحانیون مبارز و چهره های شاخص این احزاب وارد کرده بود.
این ادعای فرمانده سپاه پاسداران یک روز بعد از انتشار آن در 11 شهریور با واکنش گسترده احزاب اصلاح طلب مواجه شد. سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی با انتشار بیانیه ای اعلام کرد که "تحلیل های سخیف و سبکِ سردار جعفری که طی آن بخش وسیعی از صادق ترین و شریف ترین شخصیت های این کشور متهم به توطئه براندازی و همکاری با بیگانه شده اند، نتیجه آفت دخالت نظامیان در سیاست است".
اینک درحالی که سپاه پاسداران هفته گذشته از احتمال اوج گرفتن اعتراضات در خرداد ماه و همزمان با سالروز راهپیمایی میلیونی طرفداران جنبش سبز در تهران ابراز نگرانی کرد، محمد جواد لاریجانی طی اظهاراتی که در روزنامه رسالت منتشر شد مدعی شده که: "هم اكنون ما بايد گوش به زنگ باشيم؛ دشمنان در حال تدوين و پيريزي موج دوم فتنه هستند اما بايد مراقب باشيم و ديگر غافلگير نشويم."
محمدجواد لاریجانی علت مخالفت جناح حاکم با میرحسین موسوی را عمیق تر از انتخابات و وقایع اخیر دانسته و گفته: "اختلاف با آقای موسوی اصولی است".
اتهامات فرمانده سپاه پاسداران علیه اصلاح طلبان علاوه بر طرح مجدد از سوی احمد جنتی دبیر شورای نگهبان، از سوی محمد یزدی و محمد تقی مصباح یزدی نیز در چند روز اخیر تکرار شده با این تفاوت که مصباح یزدی و محمد یزدی این بار شخص هاشمی رفسنجانی رییس مجلس خبرگان رهبری را به توطئه برای برکناری یا محدود کردن آیت الله خامنه ای متهم کرده اند.
محمد یزدی در اظهاراتی که از سوی خبرگزاری دولتی ایرنا منتشر شد ادعا کرد که: "برخی شخصیت های بزرگ کشور برای محدود کردن ولایت فقیه می خواهند از اموری مثل فتوای شورایی، اجتهاد شورایی، سازمانهای بینالمللی، حق حاکمیت کشورها و الفاظ دهن پر کن علمی و فنی استفاده کنند".
آیت الله یزدی با این ادعا که "امروز کسانی دارند ولایت فقیه را محدود می کنند و می گویند ولی فقیه نمی تواند این کار را بکند و یا فلان کار را نباید بکند" گفته: "شخصیت ها به دنبال آن هستند تا ولایت را محدود کنند باید نظر رهبر را مقیاس قرار دهیم و رهبر را تنها نگذاریم البته من نمی خواهم بگویم که رهبری تنهاست".
محمد تقی مصباح یزدی روحانی تندرو حامی محمود احمدی نژاد نیز همزمان با اظهارات احمد جنتی و محمد یزدی "تلاش برای محدود کردن ولی فقیه" را به برخی چهره های سیاسی و مردم معترض نسبت داد و گفت: "افرادی که دربند اغراض مادی و حیوانی هستند و عده ای که فهم پایینی دارند در اعتراضات موثر هستند."
مصباح یزدی همچنین دور تازه ای از حملات به هاشمی رفسنجانی را آغاز کرد و گفت: "یکی از مقامات عالی رتبه نظام به خاطرمقاصد شیطانی و کثیف خود و برای اینکه اسلام را از بین ببرد گفته که ولایت فقیه ابتکار امام خمینی است."
مصباح یزدی اسم این مقام عالی رتبه را ذکر نکرده اما این تنها اکبر هاشمی رفسنجانی است که روز دوشنبه 23 فروردین درد دیدار با اعضای "موسسه تنظیم و نشر آثار امام" گفته: "احیای حکومت اسلامی و تاسیس ولایت فقیه را از ابتکارات ارزشمند حضرت امام است".
=====================
این ایمیل را برای دوستان خود نیز ارسال کنید. رسانه شمایید
جهت عضو شدن در گروه ايران ما. كافي است كه به آدرس زير يك ايميل ارسال کنید. لازم نيست كه هيچ چيزي در ايميل بنويسيد. سپس یک ایمیل از جانب گروه دریافت خواهید کرد و باید روی لینک داده شده در ایمیل کلیک کرده و درخواست خود را تایید نمایید.
OUR_IRAN+subscribe@googlegroups.com
چنانچه مایل به دریافت این ایمیلها نیستید برای لغو عضویت خود به آدرس زیر یک ایمیل ارسال کنید و لازم نیست که در ایمیل چیزی بنویسید:
OUR_IRAN-unsubscribe@googlegroups.com
---------------------------------------------------------------------------------------------------
You received this message because you are subscribed to the Google Groups "OurIran" group.
To post to this group, send email to OUR_IRAN@googlegroups.com
To unsubscribe from this group, send email to OUR_IRAN-unsubscribe@googlegroups.com
To subscribe to this group, send and email to OUR_IRAN+subscribe@googlegroups.com
For more options, visit this group at http://groups.google.com/group/OUR_IRAN?hl=fa
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر