۱۳۸۹ اردیبهشت ۲۰, دوشنبه

::لـیـمـو میـ گهـ:: Fwd: ننه علی وقطعه 24

مطلبی كه در حال حاضر شما آن را می خوانید . نوشته كوتاهی است در مورد مادر شهیدی كه شاید خیلی از شما دوستان ، اگر گذرتان به گلزار شهدای بهشت زهرا (س) افتاده باشد ، نام این مادر را لااقل برای یك بار شنیده اید . شاید هم توفیق زیارت مكان مورد نظر بنده را درك كرده باشید .اگر به میان قطعه ۲۴ ، نزدیك مزار شهید ۱۳ ساله حسین فهمیده رفته باشید احتمالا اتاقكی كوچك با دیوار های فلزی  توجهتان را جلب كرده باشد چهار دیواری فلزی كه بر روی دیواره های آن انواع دلنوشته ها و حاجت ها و خواسته ها بر روی آن نقش بسته است . نوشته هایی كه با خواندن آنها می توانی دریابی از همه گروههای سنی لااقل یك جمله را بر روی آن نوشته است .

در مدت ۳ سالی كه در گلزار شهدای بهشت زهرا (س) مشغول به فعالیت بودم روزانه زائران بسیار فراوانی از سر تا سر دنیا به آنجا می آمدند ، وقتی به عنوان راهنما این زائران را به  میان قطعات برای زیارت مزار شهدا می بردم و برای آنها در حد وسع خود ، از شهدا و زندگی نامه آنها توضیح می دادم . زمانی كه به این اتاقك می رسیدیم بعد از بیان ماجرای زندگی صاحب این خانه بسیاری از زائران ، ناخواسته اشك در چشمانشان حلقه میزد و دستان خود را به دیوارهای این خانه كوچك می رساندند و صاحب این خانه را برای شفاعت و حل مشكلات زندگی ، چه دنیوی و چه اخروی بین خود و خدا واسطه قرار می دادند و نذر می كردند . و اگر سخن گذافی نگفته باشم بسیاری از آن ها كه بعدها پیش ما می آمدند اینگونه عنوان می كردند كه حاجتی كه در كنار این خانه از خداوند خواسته بودیم رواشده است . و این امر خود نشانه ای است از بركات وجود مقدس شهدا ی ما . وقتی با خدا معامله كنی و دست در دست اهل بیت (ع) قرار دهی  می شوی یك نور واحد و اینگونه می شود كه عنایت و لطف پروردگار و اهل بیت (ع) از وجود مقدس شهید تجلی پیدا میكند . 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

اما صاحب این خانه چه كسی است ؟

ننه علی لقب معروف و مشهور مادری است كه مدت ۲۰ سال بصورت شبانه روز در این خانه و در كنار مزار فرزند شهیدش زندگی كرد . او كه فرزندش به دست نوكران حلقه بگوش خاندان منحوس پهلوی (ساواك ) به شهادت رسیده است ، بعد از اینكه با خبر میشود  فرزندش به شهادت رسیده و در شهر اهواز دفن گردیده است . راهی شهر اهواز می شود و در كنار مزار فرزندش بیتوته می كند . بعد از پیروزی انقلاب به حضرت امام اطلاع می دهند كه مادری از تهران به اهواز آمده و در كنار مزار فرزند شهیدش زندگی میكند البته بدون هیچ سرپناهی كه او را در مقابل گرمای طاقت فرسای جنوب محافظت نماید ، به دستور امام (ره) پیكر این شهید از اهواز به بهشت زهرا (س) تهران منتقل می شود . از سال ۱۳۵۸ تا ۱۳۷۸ننه علی تك و تنها در این اتاقك فلزی زندگی كرد ، به گفته دوستان خانه شهید بهشت زهرا (س) تا مدتها این اتاقك ، برق نداشت وسیله گرمایشی و سرمایشی نداشت . بعد از سال ۷۸ به دلیل كهولت سن و بیماری جسمی ، تنها دخترش او را به خانه خود می برد و از آن به بعد هرچند ماه یك بار به زیارت مزار فرزندش می آید .

صبح یكی از روزهای گرم تابستان سال ۸۷ كه روز پنجشنبه هم بود  ، من در اتاق كارم در گلزار شهدا با خبر شدم كه ننه علی به زیارت مزار شهدا آمده ، با عجله دوربین عكاسی را برداشتم و وارد قطعه ۲۴شدم درب خانه ننه علی باز بود و با دخترش درون اتاقك نشسته بود از شدت گرمای آفتاب داخل اتاقك بشدت گرم و غیر قابل تحمل بود . قرآن بزرگی در مقابل ننه علی باز بود و او بدون نگاه كردن دقیق به مصحف ، از حفظ سوره  الرحمن را تلاوت می كرد . با اینكه قدرت تكلم نداشت اما با چشمان معصومانه اش  متوجه شدیم از حضور ما خوشحال شده است . به دخترش گفتم این گرما مادر را آزار نمی دهد ؟ گفت ما اذیت میشیم اما حاج خانم نه ، مادر به این هوا عادت داشته اگر هم اذیت بشه به زبان نمیاره .

در میان این اتاقك مزار فرزند شهیدش قرار گرفته بود كه بر روی سنگ آن نوشته شده " شهید قربانعلی رخشانی مهماندوست " و قاب عكسی هم بر روی طاقچه قرار داشت كه به گفته دختر ننه علی این عكس متعلق به قربانعلی بود .

با دختر ننه علی سر صحبت را بازكردیم و او ماجرای شهادت برادرش و دفن او در اهواز و نحوه انتقال پیكر را به تهران و زندگی ۲۰ ساله ننه علی را در بهشت زهرا (س) را برایمان تعریف كرد. در میان گفتگوی ما با دختر ننه علی هراز چند گاهی به چهره ننه علی نگاه می كردم با نگاه به پای این مادر بزرگوار متوجه خواهی شد كه چه رنج ها و دردهایی را متحمل شده است . او در تمام مدت حضور ما آیات قرآن را تلاوت میكرد و در پایان هر تلاوت با زبان تركی امام خمینی (ره) و مقام معظم رهبری را دعا میكرد ، وقتی به دخترش گفتم به او بگوید كه ما را هم دعا كند او دستی بر سر ما كشید و با صدای بلند ما را دعا می كرد .

گفتگوی ما با دختر ننه علی گفتگوی بسیار مفصلی است كه مجال برای بیان همه آنها نیست و انشالله در فرصتی مناسب آن را ارائه خواهم كرد .اما در پایان عرض كنم در مدت این ۲۰ سال هیچ مسئول یا مدیری به تنهایی ننه علی سر نزد

 

در پایان جهت اطلاع خوانندگان عرض میكنم این مادر بزرگوار در قید حیات می باشند و هر چند ماه یكبار برای زیارت به گلزار شهدا می آیند ، و اگر روزی به رحمت خدا بروند در كناز مزار فرزندش دفن خواهد شد .

 

*درصورت عدم نمايش عکس ها بر روي لينک زير برويد

http://irdc.ir/fa/content/9484/default.aspx


--
دریافتـ اینـ پیامـ بدلیلـ اینکهـ شما یکیـ از بهترینـ اعضایـ شناختهـ شدهـ در گروهـ لـــــــیـــــــمــــــو هستید.
 
برایـ دیدنـ از گروهـ :
http://groups.google.com/group/lymoo
http://groups.google.com/group/lymoo
http://groups.google.com/group/lymoo
 
 
ساده ترینـ راهـ برایـ گذاشتنـ یکـ مطلبـ و فرستادنـ آنـ برایـ همهـ ، استفادهـ از لینکـ زیر استـ:
http://groups.google.com/group/lymoo/post
 
یا می توانید پستـ خود را به آدرسـ زیر بفرستید :
(اینـ بهترهـ)
lymoo@googlegroups.com
 
 
وبسایتـ عمومیـ :
http://www.lymoo.wordpress.com
 
 
my mail: mj.shadmehr@gmail.com
 
 
 
برایـ سایر گزینهـ ها ، بهـ اینـ گروهـ مراجعهـ کنید در
http://groups.google.com/group/lymoo?hl=fa
 
با تشکر:
مـــدیــریــتــــ گروهـــ

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر