MediaNews.ir |
- پاکستان خواستار اتصال فیبرنوری با ایران از مسیر خط لوله گاز دو کشور شد
- ایران یکصد و شصت هزار دامنه اینترنتی ثبت کرد
- مدیر مسئول دنیای اقتصاد: یک نسخه هم مجانی نمیدهیم
- نرخ بالای بیکاری در فارغالتحصیلان رشتههای علوم رایانهای در انگلیس
- جرزینهو در پردیس سینمایی «پارک ملت» بازی برزیل را دید
- حقوق مدیران و ستارگان بی.بی.سی کاهش مییابد
- ایتالیا در آستانه روز خاموشی اطلاع رسانی
- آغاز دریافت هزینه برای محتوای آنلاین تایمز
- ژاپنیها برای تلویزیون سهبعدی اشتیاق ندارند!
- استفاده از فنآوری تشخیص چهره در فیسبوک
- هفت فناوری برتر دیجیتال برای علاقهمندان به شنا
- گوگل به کسبوکار جستوجوی سفر وارد میشود
- درمان پارکینسون با گوگل!
- کانونهای آگهی و تبلیغات از تسهیلات وام و بیمه برخوردار شدند
- قوانین جدید پنتاگون برای کنترل رابطه نظامیان با رسانهها
پاکستان خواستار اتصال فیبرنوری با ایران از مسیر خط لوله گاز دو کشور شد Posted: 03 Jul 2010 02:49 PM PDT پاکستان خواستار اتصال مستقیم به ایران از طریق فیبرنوری شده است. به گزارش عصر ارتباط، پس از امضای قرداد خط لوله گاز میان ایران و پاکستان، این کشور خواستار تطابق مسیر خطوط فیبر نوری میان ایران و پاکستان با خط لوله گاز این دو کشور شده است. این پیشنهاد به دلیل صیانت مدام از این مسیر و امن بودن آن برای کاشت فیبر نوری مطرح شده است. ارایه این درخواست از سوی پاکستان به ایران که به دنبال افزایش ارتباطات خود با کشورهای منطقه خاورمیانه است، نقطه قوتی در توسعه ارتباطات بینالملل کشور خواهد بود. مشاور دولت پاکستان از وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات کشورش خواسته است تا برای توسعه فعالیتهای اقتصادی پاکستان در بخش مخابرات زمینه همکاریهای میان دو کشور افزایش یابد. او ادامه داد: «ارتباط فیبرنوری زمینی میان دو کشور علاوه بر اینکه مزایای اقتصادی برای هر دو طرف دارد موجب افزایش صلح در منطقه نیز خواهد شد.» مشاور پاکستانی در جلسهای که با حضور ماشاا...شاکری سفیر ایران در پاکستان برگزار شد، از وی خواست تا به دلیل علاقه هر دو کشور به افزایش همکاریهای دو جانبه، موضوع همکاری میان دو طرف در زمینه فناوری اطلاعات و ارتباطات بررسی شود. در ادامه این درخواستهای دولت پاکستان مشاور ارشد این کشور گفت: «کشور ایران و پاکستان که سابقه همکاریهای تجاری خوبی در گذشته را نیز دارند باید روابط اقتصادی خود را توسعه دهند و بدین منظور میتوانند با بهرهبرداری از خط لوله گاز کشیده شده برای اتصال فیبرنوری به منظور صرفهجویی در وقت و انرژی استفاده کنند.» او به پتانسیلهای بزرگ همکاری دو طرفه میان این دو کشور در زمینه فناوری اطلاعات و ارتباطات اشاره و پیشنهاد کرد تا دو کشور حجم روابط اقتصادی خود در این زمینه را افزایش دهند. انعقاد قرارداد خط لوله گاز میان ایران و پاکستان گام مهمی در توسعه همکاری های اقتصادی دو طرف است که به نظر میرسد با انجام آن گام مهمی برای بهبود و توسعه فعالیتهای اقتصادی منطقه برداشته شود و به همین منظور پاکستان قصد دارد تا از آن به بهترین نحو بهرهبرداری کند. گرچه تبدیل شدن ایران به هاب منطقه از آرزوهای دیرینه ایران و در راستای چشمانداز 20 ساله کشور است اما علیرغم وعدههایی که طی چند سال گذشته درخصوص آن داده شده اما هنوز این امر محقق نشده است. از سوی دیگر این شرکت طی سالهای اخیر تلاش کرده تا با برقراری اتصال از طریق فیبرنوری با دیگر کشورهای منطقه و ترانزیت ترافیک بین الملل به یکی از بازیگردانان اصلی این عرصه تبدیل شود و بر همین اساس هم برای افزایش ظرفیت پهنای باند کشور قراردادهای زیادی با کشورهای همسایه منعقد کرده تا علاوه بر تامین نیاز داخلی نسبت به ترانزیت و فروش آن به دیگر کشورها اقدام کند. بر همین اساس نیز انتظار میرود این پیشنهاد پاکستان که هزینه زیادی برای این شرکت در برنخواهد داشت و به راحتی میتواند از امکانات ایجاد شده برای کشیدن خط لوله گاز و صیانت ویژهای که برای آن در نظر گرفته میشود، استفاده کند و مسیرهای فیبرنوری خود را افزایش دهد که علاوه بر درآمدزایی موجب افزایش ارتباطات بینالملل ایران نیز خواهد شد. سوی دیگر این ماجرا ترانزیت ترافیک ارتباطات بینالملل از طریق 20 درگاه بینالملل را نیز تصویب کرده است. محمود خسروی -مدیرعامل شرکت ارتباطات زیرساخت- که این روزها تاکید زیادی بر ترانزیت ترافیک بین الملل دارد، در این باره به خبرنگار ما گفت: پیشنهاد اولیه برای ترانزیت ترافیک در 20 نقطه بینالملل که در مرزهای آبی و خاکی واقع شدهاند، تدوین شده است. او افزود: تلاش کردیم ارتباطات بینالملل سیستماتیک شود و بر همین اساس کمیتهای تحت عنوان کمیته بینالملل تشکیل دادهایم که یکی از برنامههای مهم آن مشخص کردن درگاههای بینالملل و طراحی ماتریس ترافیکی آن است. خسروی گفت: در مرحله بعد این درگاهها را براساس پیش بینی ترافیکی از شرق و غرب و شمال و جنوب کشورمان به یکدیگر وصل میکنیم تا باتوجه به موقعیت جغرافیایی ارزشمندی که کشورمان دارد، امکان ترانزیت ارتباطات و کسب درآمد بالا از این طریق فراهم شود و این اقدام مقدمهای برای هاب شدن کشورمان در منطقه است. به نظر میرسد به دنبال این اهداف بلندی که خسروی در سر میپروراند پیشنهاد پاکستان را نیز با آغوش باز بپذیرد تا علاوه بر افزایش درگاههای بینالملل خود، بر میزان ترانزیت ترافیک بینالملل شرکت ارتباطات زیرساخت نیز بیافزاید. |
ایران یکصد و شصت هزار دامنه اینترنتی ثبت کرد Posted: 03 Jul 2010 02:49 PM PDT موبنا - مدیر ثبت دامنه های اینترنتی پژوهشگاه دانش های بنیادی از ثبت یک صدو شصت هزار و 908 دامنه اینترنتی در کشور خبر داد. علیرضا صالح با بیان اینکه میزان ثبت دامنه های فارسی به صورت لحظه ای امکان پذیر است، اظهار داشت: صد وپنجاه ویک هزار و 197 دامنه دات آی آر درایران ثبت شده است. صالح تعداد دامنه های ثبت شده پسوند gov.ir را 379 دامنه اعلام کرد و گفت: کمترین ثبت دامنه مربوط به پسوند net.ir است. به گفته وی ثبت دامنه های فارسی در ایران در سال گذشته مشابه کشورهای اروپایی چون دانمارک، لهستان و اتریش است. چندی پیش مدیر ثبت دامنه های اینترنتی پژوهشگاه دانش های بنیادی ازموافقت سازمان نظارت بر نام ها و ارقام اینترنتی (آیکان) برای ثبت دامنه اینترنتی به خط فارسی تا چندی دیگرخبر داد و اعلام کرد: با دریافت دامنه دات ایران، ثبت دامنه های اینترنتی بدون پسوند ir و به خط فارسی خواهد بود. |
مدیر مسئول دنیای اقتصاد: یک نسخه هم مجانی نمیدهیم Posted: 02 Jul 2010 02:41 PM PDT وبسایت مرکز آموزش موسسه همشهری، آنی میرزاخانیان - روزنامه دنیای اقتصاد طی 8 سال اخیر یکی از روزنامههای موفق در کسب تیراژ و تاثیرگذاری در اداره تحریریه خود بوده است. بسیاری بر این باورند که این نوع روزنامه شاید بتوانند در بقاء و حیات خود سیاست های مصلحتگرایانه و مشی محافظهکارانه را اصول خود کنند تا وجوه دیگر حرفه روزنامهنگاری در سایه بماند اما به تدریج از حوزه و شمول تاثیرگذاری بر مخاطبان دور میشود. اما روزنامه دنیای اقتصاد در نبود دیگر روزنامههای اقتصادی و نیز سیاست های محافظهکارانه همچنان یکی از روزنامههای تاثیرگذار باقی مانده است. شاید بخشی از این دست سیاست ها تسلط و پیشینه مدیر مسئول آن باشد. علیرضا بختیاری در دهه 70 یکی از مدیران وزارت صنایع بود. او کار روزنامهنگاری را از دهه 60 آغاز کرد و به تدریج در زیر سایه روابطعمومی نهادهای تابعه وزارت صنایع به ارتباطات و حوزههای مورد علاقه خود وسعت بیشتری بخشید. بسیاری بر این باورند که روزنامه دنیای اقتصاد بر پایه ارتباطات و لابیهای اقتصادی و بعضا سیاسی هنوز میتواند حرفی برای گفتن داشته باشد. *** * جناب بختیاری! از چه سالی وارد مطبوعات شدید؟ و در ابتدا چه انگیزهای برای انتشار روزنامه دنیای اقتصاد داشتید؟ ـ کار مطبوعاتی من از سال 69 آغاز شد. ابتدا با یک ماهنامه شروع کردم. سپس جسته و گریخته با مجلات مختلف همکاری داشتیم تا انتشار دنیای اقتصاد آغاز شد. * به چه دلیل این روزنامه را منتشر کردید؟ ـ علت اینکه این روزنامه را منتشر کردم این بود که ما اساسا یک روزنامه اقتصادی که دارای یک تفکر اقتصادی، دیدگاههای مشخص در بحث های اقتصادی و یک انسجام فکری باشد در کشور نداشتیم. احساس میکردم که جای چنین روزنامهای خالی است. با وجود اینکه روزنامههایی که منتشر میشدند به نسبت و با توجه به شرایط آن زمان روزنامههای بدی هم نبودند ولی واقعا این احساس خلا کاملا وجود داشت که روزنامهای در ایران منتشر نمیشود که یک انسجام فکری داشته باشد و تیراژ قابل قبولی هم کسب کرده باشد. از همان موقع دنبال انتشار این روزنامه بودم به همینخاطر رفتم و تقاضا کردم و بالاخره با تقاضای ما موافقت کردند. * برای انتشار روزنامه با چه حجمیاز سرمایه فعالیت خودتان را شروع کردید؟ چون هم یک روزنامه اقتصادی هستید و هم اینکه تمایل دارم بدانم که با چه حجمیمیتوان برای انتشار یک روزنامه اقتصادی اقدام کرد؟ ـ اینکه امروز و اکنون با چه حجمیاز سرمایه میتوان شروع کرد این یک داستان است ولی اینکه ما با چه حجمیشروع کردیم سوال دیگری است. من این کار را با همه گوشت، پوست و استخوانم دوست دارم و از این کار لذت میبرم. من اصفهان بودم و آن موقع خانهام را فروختم و به تهران آمدم و چیزی حدود 65 تا 70 درصد پول خانه را برای روزنامه گذاشتم. خیلی از دوستانی که من را میشناختند میگفتند که این کار مشکل است و احتمال دارد که همه سرمایه زندگیات را هدر بدهی. البته خیلی هم واقعا بیراه نمیگفتند. ریسک خیلی بزرگی بود که احتمال داشت به ناکجاآباد برسیم. * چرا اصرار داشتید که این کار انجام بگیرد؟ ـ چون من به این کار امیدوار بودم و فکر میکنم آن موقع مثلا با یک عددی حدود 50 میلیون تومان آغاز کردم. تیراژ هم در روزنامههای ایران لابد میدانید که در مجموع تیراژ قابل اعتنایی نیست. تیراژ هم از یک حد معمول آن موقع شروع کردیم و تیراژی که الان بدست آوردیم تک به تک یعنی آدم به آدم، نسخه به نسخه به دست آوردیم. سعی زائد الوصفی در کسب تیراژ انجام دادیم و خوشبختانه هر سال هم به آن افزوده میشود. * در طی این سال ها این تیراژ هرگز کاهش نیافت؟ ـ میدانید روزنامهها همانطور که میتوانند تیراژ به دست بیاورند، با همان سرعت ممکن است آن را از دست بدهند، اما خیلی تلاش کردیم مخاطبهایی جذب کنیم که پایدار و دائمیباشند و روزنامه را به لحاظ فکری و اندیشهای قبول داشته و پایبند روزنامه بمانند به همین دلیل خیلی آرام و آهسته مسیر را طی کردیم. * مجوز روزنامه دنیای اقتصاد چه زمانی صادر شد؟ ـ مجوز این روزنامه سال81 صادر شد. * چه زمانی منتشر شد؟ ـ سه ماه بعدش تقریباً دوماه و نیم بعدش منتشر کردیم. * پیش از این سابقه روزنامهنگاری صرفاً اقتصادی داشتید؟ ـ من مدیر مسئول ماهنامه فولاد بودم. این ماهنامه متعلق به ذوب آهن اصفهان بود. * از دیدگاه شما انتشار روزنامه میتواند در کنار کار فرهنگی که انجام میدهد در واقع یک کار اقتصادی هم محسوب شود؟ ـ قطعاً کار فرهنگی است و در دنیا صرفاً به کار به دید تجاری نگاه نمیکنند. همه نقاط دنیا برای کار فرهنگی سوبسیدی قائل هستند. شما مشاهده کنید همه روزنامهها، و یا حتی غالب در کارهای فرهنگی معمولاً صنایع، تجّار، در دنیا به نوعی اسپانسر آن هستند. اگر کسی صرفاً بخواهد با نگاه تجاری در این حرفه وارد شود به نظر من خیلی ناقص، ابتر و ناکارآمد است. ولی اگر با انگیزههای فرهنگی و اجتماعی و کارکردهای مختلف وارد شود، به هر حال تجارت هم میتواند در کنار آن باشد. ولی اگر کسی صرفاً به دنبال تجارت و کسب درآمد باشد واقعاً انتشار روزنامه کسب و کار مطلوبی نیست. اصلاً سود قابل ملاحظه ای ندارد. ریسک و خطر پذیریش بسیار بالا است. میزان ریسک آن بیش از حد متعارف بالا است و بازدهی و برگشت سرمایه در آن به مراتب کندتر و آرامتر است. خیلی قابل سرمایهگذاری اقتصادی نیست. انسان باید بالاخره عشق این کار را داشته باشد. اگر عشقش را نداشته باشد نمیتواند در این کار موفق باشد. * شما وقتی تصمیم گرفتید روزنامه را منتشر کنید آیا امید داشتید کسی از شما حمایت کند؟ ـ در این کشور یا هر نقطه دیگر دنیا تصور میکنم با اتکا به یک منبع نمیشود روزنامه را منتشر کرد. غالبا با اتکا به یکی، دو کار، روزنامهای پا نمیگیرد. ضمن اینکه میدانید ارتباطات در همه نقاط دنیا حرف اول را میزند. ایران هم قطعاً مستثنی نیست. نقش ارتباطات بسیار گسترده است ولی با ارتباطات تنها نمیتوان روزنامه منتشر کرد. تاکنون متداول این بود که حداکثر 6 ماه از شما حمایت میکنند (اگر البته ارتباطات وسیعی داشته باشید) بعد از این اگر روزنامه بازخورد نداشته باشد آنها زیر سؤال میروند؛ یعنی دیگر امکان ادامه حمایت وجود ندارد. [چون در ضمن در یکی از سؤالهایتان قضاوت کرده بودید که موفقیت این روزنامه به خاطر ارتباطات آن است] نه اینکه بگویم ارتباطات وجود ندارد و اینکه هیچ نقطه دنیا چنین چیزی نیست. در این کشور کسی نیست بدون ارتباطات باشد. ولی ارتباطات میتواند یکی، دو ماه روزنامه را اداره کند اما نمیتواند 6 ماه روزنامه را روی پا نگه دارد. ما در این دوره خیلی هم تحت فشار بودیم شما میدانید خیلی از مراکز نمیتوانستند آگهی بدهند، ولی روزنامه چون فضای خودش را باز کرده و در بخش خصوصی نفوذ کرده و خواننده و کشش دارد، اکنون واقعاً درآمد بخش عمده این روزنامه از منابع بخش خصوصی است. بانکها، بیمهها، شرکتهای خصوصی تولیدی تجاری، نه اینکه دولت نیست ولی بخش خصوصی در روزنامه ما خیلی پررنگ است. وجود روزنامه به این بخش متکی است که میتواند به روزنامه دوام و قوام بدهد و نقطه اتکای دیگر ما هم خریداران روزنامه است. ما اگر همین الان مجبور شویم و روزنامه را 500 تومان کنیم ـ این کار را یک بار کردیم یعنی از 100 تومان به 200 تومان افزایش قیمت دادیم ـ همچنان روزنامه ما را میخرند. * این کشش بازار را چگونه تحلیل میکنید؟ ـ چون مخاطب ما به این روزنامه نیاز دارد. در واقع حوائج روزمرهاش را با این رسانه مرتفع میکند. لذا با چهار لینک و آشنا نمیشود یک روزنامه را به چنین نقطه و اعتباری رساند. * البته در ابتدای امر این قضیه تأثیر داشت. ـ مگر میشود تأثیر نداشته باشد. اصل این پرسش ایراد دارد نمیتوانیم بگوییم اصلاً تأثیر ندارد. مثلاً ما این پولی که ابتدای کار هزینه کردیم (من خانه ام را فروختم و فکر میکردم مثلاً یکی دو ماه میتوانیم روزنامه را در بیاوریم) طبیعی است اگهیهایی که میدهند کمک میکند. * شما معتقدید در کوتاه مدت پاسخ میدهد؟ ـ اصلاً پاسخگو نیست. میتواند به شما کمک کند، اما پاسخگو نیست. اصلاً غیرممکن است. فرض کنید شما رفیق من هستید و بنگاه دارید، حالا به خاطر رفاقت با من چند بار به من اگهی میدهید اگر پاسخی نگیرید نمیتوانید در سیستم خودت پاسخ بدهید. حساب و کتاب شما بهم میریزد. * در بخشی از صحبتهای خودتان گفتید «اگر روزنامه تان را به 500 تومان افزایش دهید مردم آن را میخرند» شما مخاطبان تخصصی خودتان را چگونه هدف گذاری میکنید؟ ـ ما سه گروه مخاطب برای خودمان تعریف کردیم. یک گروه از مخاطبان ما فعالان اقتصادی است یعنی کسانی که تولید و تجارت میکنند یا کارهای خدماتی انجام میدهند. مجموعه فعالان اقتصادی این گروه از مخاطبان ما هستند که عموماً هم وضع مالی آنها بد نیست که حالا نتوانند روزنامه 500 تومانی را خریداری بکنند. گروه دوم تصمیم سازان و تصمیم گیران اقتصادی هستند یعنی ما هر روز صبح سعی میکنیم یک پکیجی به جامعه مخاطبان روزنامه بدهیم. حالا این گروه که تصمیم ساز و تصمیم گیر اقتصادی هستند با این پکیج اطلاعاتی راحت میتوانند تصمیم بگیرند. شما فرض کنید ما در زمینه اقتصاد کلان، اقتصاد خرد، مباحثی چون صنعت، بورس، حمل و نقل، نفت، بانک مطلب داریم. این یک پکیجی است که فعال اقتصادی را میتواند در تصمیم گیری کمک بکند، پس یک گروه از مخاطبان ما هم تصمیم گیران و تصمیم سازان اقتصادی هستند و لذا شما الان کمتر مدیر اقتصادی را میتوانید بیابید که روزنامه ما را نخوانده باشد. گروه سوم هم دانشجویان پژوهشگران رشتههای مربوط به اقتصاد هستند. مثلاً فرض کنید دانشجوی اقتصاد، مدیریت، رشتههای تخصصی که به نوعی زیر شاخۀ اقتصاد قرار گرفتهاند. اینها هم با پژوهشگران و سازمانهای اقتصادی بخشی از مخاطبان ما هستند. اینها سه گروه مخاطبان ما هستند. * خوانندگان چرا باید روزنامه شما را بخرند؟ چه نوع اطلاعاتی را منتشر میکنید که آنها ترجیح میدهند روزنامه شما را خریداری کنند؟ میتوانید بگویید در کجا و در چه مقطعی نیاز آنها به شما رسیده که متوجه شدید و آن پکیج را برایشان آماده کردید که در تصمیمشان تأثیر گذار است؟ ـ این متغیرها آنقدر متنوع و زیاد است که مشخصاً نمیتوانیم بگوییم جگونه شکل میگیرد. * شما باید یک منبع یا اطلاعاتی را به منبع دیگری منتقل بکنید که آن منبع تأثیر بگذارد؟ ـ ببینید مثلاً شما فرض کنید موضوع «برنامه چهارم» زمانی در محافل رسمیو اقتصادی به شدت بحث داغی بود. ما تقریباً با همه نمایندگان مجلس و اعضای هیئت دولت ارتباط داریم. خوانندهها تماس میگیرند، نظرشان را میدهند که اساسا برنامه چهارم چیست؟ چه قوتها و تهدیدهایی دارد؟ ما در این زمینه اخبار و اطلاعات را از منابع موثق کسب میکنیم. مصاحبهها، گزارشها و میزگردهایی متعددی را در صفحات خودمان منعکس میکنیم. مثلا در بحث طرح تحول اقتصادی بیشترین روزنامهای که مستدل و علمیعمل کرد روزنامه دنیای اقتصاد بود. عمده گروه مخاطبان ما در این بحث مدیران دولتی و نمایندگان مجلس هستند. بعضا ًخودشان برای ما یادداشت میفرستند نه اینکه ما سخنرانیهایشان را منعکس کنیم. آنها خودشان مطلب میدهند. از سوی دیگر، بخشهای خصوصی دچار یک مشکلاتی در حوزه خود میشوند، مثلاً در حوزه بازار سرمایه، بورس و غیره دچار مشکلاتی هستند. ابتدا مشکلاتشان را با ما مطرح میکنند ما از طریق یادداشت، مقاله و گزارش اطلاع رسانی میکنیم. این تأثیرش را روی تصمیم گیران اقتصادی میگذارد و راهگشا میشود. در حوزه بازار پول، بازار مالی، باز همین صورت یا در بازار اقتصاد خرد مواردی که برای آنان بغرنج است با ما در میان میگذارند. این در واقع تعامل و کنش و میان کنشی بین روزنامه و مخاطبان هر روزه است. * معمولا چه نوع اطلاعاتی به مردم میدهید که مردم این روزنامه را میخرند؟ ـ تصمیم ما در واقع از اول در روزنامه این بود که هر روز باید یک پکیجی به مخاطب بدهیم که او احساس کند که اگر این پکیج را بخواند که دیگر نیازی به اطلاعات دیگر ندارد. * مخاطبان شما از چه جنسی هستند؟ ـ مخاطبانمان ممکن است مردم کوچه و بازار نباشند، دنبال آن هم نیستیم که مردم کوچه و بازار الزاماً مخاطبان ما باشند، گو اینکه هر اندازه بازارها گسترش پیدا کند به یک تعبیری آن مردم مخاطبان ما هستند. ولی در این سه گروه که تعریف کردیم دنبال این هستیم که یک بسته ای به آنها بدهیم که این بسته نیازهایشان را برای تصمیم گیری تکمیل کند. * شاخصهای موفقیت در روزنامه چه میتواند باشد؟ ـ ببینید این شاخصها کمیو کیفی است. کیفی آن به لحاظ محتوایی است. من اولا اعتقاد دارم روزنامه کارکرد حزبی پیدا نکند. خصوصاً بعد از سال 76 روزنامهها کارکرد حزبی پیدا کردند. در حالی که شما روزنامهنگارید و میدانید که روزنامهنگار باید کار حرفهای خودش را انجام بدهد. ما حزب نیستیم که موضع گیری کنیم که فلان کار انجام شود یا نشود. ما باید رویدادها را همان گونه که هست منعکس کنیم و تحلیل کنیم نه این که دنبال یک جوسازی باشیم، اما به لحاظ این که احزاب در کشور ما فعال نیستند روزنامهها جایگاه احزاب را گرفتند و پیام حزب را میرسانند. درحالی که این روش در مطبوعات کاملاً غیرحرفه ای است و پرهیز از این عامل اولین پارامتری است که در واقع میتواند عامل موفقیت یک روزنامه باشد. بنابراین، اینکه روزنامه بتواند خوب و دقیق واقع نگاری کند، واقعیتها و خبرها را آن چنان که هست منعکس و درست تحلیل کند گام اول و اساسی است. براساس مبانی و دیدگاههای علمیاگر یک روزنامه ای این کار را بکند به نظر من، بخش عمده ای از عوامل موفقیت را برای خودش فراهم کرده است، بخشی از این هم بر میگردد به این که شما خبرنگار خوب و ورزیده داشته باشید. سردبیر خوب داشته باشید. اینها به هرحال در روند کار موثر هستند و.... بخش دومش که به هر حال کیفیت کاغذ، چاپ و توزیع است که چگونه به دست مردم برسد. اینها بالاخره آن عواملی است که میتواند در جذب مخاطب تاثیرگذار و در موفقیت روزنامه نقش داشته باشد. اما زمانی همه این عوامل به نحوی وارد عمل شدند و یک دفعه نقدینگی زیاد وارد این صنف شد. روزنامهها با یک تیراژ بالا منتشر شدند. بعضاً موفق شدند بعضاً هم کامیابی بدست نیاوردند، من درست نقطه مقابل اینها عمل کردم و پیشرفت این روزنامه کاملاً تدریجی، پله پله و آرام آرام بوده است. نکته ای که من واقعاً در زندگی خودم پشت سر گذاشتم این بود که من دنبال پول نیستم. هر آنچه پول در این روزنامه بدست آمد من صرف توسعه روزنامه کردم. اگر نفع شخصی را اینجا دنبال کنیم روزنامه به نتیجه نمیرسید. * اگر دنبال کار اقتصادی یا سود و درآمد نبودید پس چه سود و منفعتی شما را ارضا میکرد؟ ـ نه این که من از نفع شخصی پرهیز کنم، منظورم این نیست. منظورم این است اگر هدف نفع شخصی باشد این کار موفق نمیشود. برای این که اگر بخواهید دنبال تجارت باشید روزنامه از مسیر خود منحرف میشود. این همه زمینههای تجارت است فعالان اقتصادی میتوانند در آن زمینهها فعالیت اقتصادی انجام دهند. بنابراین باید رشد آن تدریجی و پلکانی باشد تا مخاطبشان مخاطبهای پایداری باشند. پس بنابراین یکی از پارامترهایی که میتواند روزنامه را موفق کند، حفظ مخاطبان پایدار، دائمیو محکم است. مخاطبانی که معتاد روزنامه باشند و بخواهند هر روز روزنامه را ببینند. اما از همه اینها گذشته آن چیزی که بیانگر موفقیت یک روزنامه است تیراژ آن است. چون بالاخره تیراژ یک روزنامه بیانگر بخش عمده ای از موفقیت روزنامه است. اما تیراژی که روی کیوسک فروش برود نه این که شما بروید روزنامه را در منازل مردم بیاندازید، یا به مغازه و شرکتها تحویل دهید. بلکه مردم باید روزنامه بخرند. من به جرات میتوانم بگویم غیر از دفتر خودمان ما حتی یک نسخه مجانی به کسی نمیدهیم. چون اعتقاد دارم اگر روزنامه ما ارزش آن را دارد باید 200 تومان بابت آن بدهند. این حداقل است و لذا آن فروشی که روزنامه روی کیوسک میکند بیانگر این است که روزنامه دنیای اقتصاد در چه جایگاه و منزلتی قرار دارد. لابد میدانید خیلی از روزنامهها اصلا روی کیوسک نیستند. خیلی کم رنگ هستند. یا تیراژ و چاپ آن بسیار محدود است یا اینکه اصلاً به اصطلاح آنقدر جذابیت ندارد، و با توزیع چهار شرکت و چهار موسسه دولتی امور خود را میگردانند، اما من دنبال این نبودم و نیستم. * به نظر شما اساساً به لحاظ ساز و کار انتشار یک روزنامه، هفته نامه و ماهنامه کدام یک سهل تر و زودتر به مطلوبیت نهایی میرسد؟ با توجه به این شاخصهایی که اشاره کردید؟ - این چند مقوله متفاوت است. هرکدام بازار خاص خودشان را دارد. روزنامه یک بازار دارد، هفته نامه یک بازار دیگری دارد، هرکدام یک مخاطب دارند و هر کدام میتوانند در مسیر خود موفق باشند. هرکدام میتواند حرفه ای باشند. در عین حال هر کدام میتواند ناموفق باشند. این سه رسانه را نمیتوان با هم مقایسه کرد. * با وضعیت کنونی چه نوع روزنامههایی از نظر اقتصادی، سیاسی، تفریحی میتواند موثرتر، سود مندتر و فراگیرتر باشد؟ - به هرحال روزنامههای عمومیدر شرایط بهتری هستند و روزنامههای ورزشی خریدشان بیشتر است، روزنامههایی که سیاسی باشند معمولاً در ایران بحثهای خاص خودشان را دارند. ولی روزنامههای اقتصادی تعدادشان بیشتر است. اما هر کدام جایگاهی دارند. فکر میکنم 10 یا 12 روزنامه اقتصادی هم اکنون منتشر میشوند. ببینید هر کسی در هر رشته ای شرایط کاری را ایجاد کند موفق است. اصلاً دلیلی برای موفق نبودن وجود ندارد، شما هم میتوانید موفق باشید. * بالاخره معیار موفقیت چیست؟ ـ ممکن است مقایسه کنیم و بگوییم مثلا هفته نامه یا روزنامه دو مقوله کاملاً متفاوت است و میتواند یک روزنامه موفق اقتصادی باشد یا هفته نامه موفق اقتصادی باشد. مگر اکونومیست چیست؟ اکونومیست یک هفته نامه ای است که در انگلیس منتشر میشود و یکی از معتبرترین منابع مکتوب اقتصادی دنیاست. هفته نامه هم هست. آن سوتر هم روزنامه وال استریت ژورنال یا مجله تایمز یا روزنامههای دیگر است. میدانید وال استریت چگونه منتشر شد؟ وال استریت ژورنال با یک ورق منتشر شد با یک کپی اول شروع و منتشر شد و بتدریج تیراژ آن بالا رفت. میخواهم بگویم از هر کدام بخواهید نمونه موفق داریم. منتها اگر اکونومیست موفق شد صرفاً مجله نیست. کلی مراکز تحقیقاتی و بخشهای پژوهشی و تحلیلی و آن لاین دارد. بنابراین، یک پکیج کاملی است که در شمایل هفته نامه خودش را نشان میدهد. در ایران انتشار روزنامه و هفته نامه خیلی متفاوت است. هرکسی از دستش برمیآید تیمیتشکیل میدهد. شما میدانید بعضی از مجلات تیراژشان بالاست یعنی از بالاترین روزنامههای ما تیراژشان بیشتر است. حالا نمیخواهم اسم ببرم. هر وقت هم آن را باز میکنید چیزی در آن نیست که بخوانید ولی مردم هم به شدت از آن استقبال میکنند. ولی انتشار یک روزنامهای که تیراژ مؤثر و تأثیر گذار داشته باشد انصافاً کار سختی است. وقتی آدم از بیرون نگاه میکند یک داستان است اما اگر بخواهید درونش را نگاه کنید واقعاً کار سختی است. * یکی از شاخصهای موفقیت روزنامه شما ـ که یکی از روزنامههای موفق اقتصادی هستید ـ داشتن نیروی انسانی ماهر و کارآمد بوده است؟ - قطعاً، باید همین گونه باشد. * روند تأثیر و جذب این نیروی انسانی کارآمد را توضیح میدهید؟ ـ من وقتی انتشار این روزنامه را آغاز کردم به دنبال بهترین اقتصاددانان رفتم. بعضیها تصور شان این است که در روزنامه هم مدیر مسئول باشند، هم بنویسند و هم بخوانند هم ادیت و هم تصحیح بکنند. اما اینها در روزنامه من قابل جمع نیست. مدیریت باید بطور کلاسیک مدیریت کند. مدیریت مفهومش این نیست که شما خودتان بروید همه کارها را انجام بدهید. اصلاً چنین چیزی وجود ندارد. شما اگر بتوانید بهترین نیروها را انتخاب کنید. خیلی عالی میتوانید مدیریت کنید. من اولین کاری که کردم رفتم بهترین روزنامه نگاران اقتصادی را جذب کردم که آن موقع در همشهری بودند و در روزنامههای مختلف فعالیت داشتند. روزنامههای اقتصادی در سالهای گذشته خیلی هم خوشنام نبودند مثلاً بچههای همشهری نمیآمدند در این روزنامه کار کنند. از سوی دیگر، مهم این بود که داخل روزنامه به لحاظ فکری متشنج نباشد. خط مشی اقتصادی روزنامه مشخص بود. ما در همان ابتدا مشخص کردیم که چه چیزی میخواهیم. بچههایی که جذب میشدند، دیدگاههای خودمان را برای آنها تشریح کردیم که ما به دنبال چه هدفی هستیم. * چه نوع نیروهایی را جذب کردید؟ ـ یک بخش آن نیروهای معتبر و صاحب قلم بودند و بخش دیگر نیروهایی بودند که درست تربیت شدند. یعنی در مسیر درستی حرکت کردند. قطعاً بزرگترین سرمایه روزنامه نیروهای انسانی است و یکی از عوامل اصلی موفقیت در روزنامه ما همین است. * شما میخواستید که روزنامه اقتصادی مطلوبی داشته باشید یا آنکه یک روزنامهای داشته باشید که اصول متعارف روزنامهنگاری هم در آن رعایت شده باشد؟ ـ هر دو را مد نظر داشتیم، ما روزنامه نگاران حرفه ای اقتصادی نیاز داریم. شما نمیتوانید بجای روزنامهنگار حرفهای اقتصادی روزنامهنگار حوادث بیاورید یا روزنامه نگار حرفه ای فرهنگی ـ اجتماعی بیاورید، برای اینکه اقتصاد جنس خشکی دارد فهم آن دشوار و ثقیل است. چون درک عدد و رقم کمی دشوار است. خیلی از خبرنگاران اصلاً علاقهای به اقتصاد ندارند. شما چند روزنامهنگار بورس دارید؟ خیلی کم و محدود هستند. برای اینکه بالاخره باید زحمت بکشد. عدد و رقم را تحلیل کند. اما روزنامهنگار سیاسی و اجتماعی وقتی یک اتفاق سیاسی یا اجتماعی روی میدهد خیلی راحت مینشیند و وقایع را تفسیر میکند. گاهی 10 صفحه تفسیر و تحلیل میکنند. ولی در بحثهای اقتصادی کمتر میشود این چنین تفسیر کرد. چون باید عدد و رقم را بفهمید. ما دنبال روزنامه نگاران حرفه ای اقتصادی بودیم و تعدادشان هم کم بود. برخلاف روزنامه نگاران رشتههای دیگر به حد وفور وجود نداشت. * با توجه به این قضیه،تعدادی از حرفه ایهایتان را از دست دادید و برای نگهداری آنها هیچ مقاومتی هم در این زمینه انجام ندادید. دست کم تلاش جدی نکردید؟ ـ یک نمونه را میتوانید مثال بیاورید؟ * دنیای اقتصاد جز آن نشریاتی است که چند بار نیروهای خود را تغییر داده است. گروههای مختلفی آمدند و رفتند. دو سال پیش بود که گروه آرش راهبر از ضمیمه همشهری آمدند به دنیای اقتصاد و به دلایل اختلافاتی که پیدا کردند رفتند. اختلافاتشان روی مسائل حقوقی و فکری هم نبود. شاید تصورشان این بود که تحت تأثیر فشارهای دولت قرار میگیرید و آنها تمایلی نداشتند که این فشارها و خط قرمزها رعایت بشود. بعدها گروههای «نفت» و «ورزش» هم به همین وضعیت دچار شدند. روزگاری صفحه «حوادث» منتشر میشد و بعد متوقف شد، پیش از آن دکتر کیانی صفحه بورس را منتشر میکرد که عذرش را خواسته شد. سپس مدتی وقتی روزنامه «سرمایه» روی کیوسک مطبوعاتیها آمد از نیروهای شما عده ای به آنجا اسباب کشی کردند. میخواهم توضیح شما را بدانم این جابجایی گسترده ای که روی داده غالبا چه دلایلی داشته است؟ ـ فرمایشات شما درست است. منتهی یک بار میخواهید مطلق نگاه کنید و یک بار هم میخواهید مقایسه بکنید. اگر میخواهید مقایسه کنید دنیای اقتصاد روزنامهای است که کمترین تغییر نیرو را داشته است. به نظرم شاخص ثبات در تصمیم گیری و ثبات در مدیریت یک روزنامه مدیر آن است. آقای میرزاخانی از اول سردبیر ما بود و هنوزم هست. مثلاً در بخش خودرو خانم شهریاری از ابتدا حضور داشت و الان هم هست خیلیهای دیگر از وقتی آمدند هنوز هم هستند. اما محیط روزنامه در ایران جز محیطهای سیالی است که تغییر و تحول در آن زیاد است. من روزنامهای به شما آدرس میدهم که هر ماه تیم تحریریه آن عوض شده است. بنابراین اگر بخواهیم نسبی نگاه کنیم دنیای اقتصاد در واقع کمترین تغییر کادر را در این 6 سال داشته است. اگر بخواهیم مطلق نگاه کنیم بله ما هم تغییراتی داشتیم. عوامل مختلفی برای تغییر وجود دارد. یکی هم میتواند داستانی باشد که شما اشاره کردید. من اعتقاد دارم اگر شما روزنامه خود را حفظ کنید، حرفتان را درست بزنید، آن وقت این یک هنر است. نه اینکه یک حرفی بزنید و روزنامه را تعطیل کنید. بعضی از خبرنگاران، با سرمایه و برند یک روزنامه میخواهند هر حرفی بزنند. خوب روزنامه یک سیاست کلی دارد و نمیتواند به ساز هر کسی برقصد. بنابراین باید مشخص کنید که در کدام نقطه هستید. به کدام نقطه میخواهید برسید. اهدافتان چیست؟ گاهی اوقات آهسته میروید گاهی اوقات تند میروید. مهم این است که روزنامه یک روندی دارد. مهم این است که روند روزنامه رو به صعود و به هدف نزدیک باشد. ما در روزنامه دنیای اقتصاد هدفی تعریف کردیم و کاملاً به طرف آن حرکت میکنیم. ممکن است یک زیگزاکهایی داشته باشیم فراز و نشیبهای تند و کندی داشته باشیم، ولی در کل معدلی که داریم قابل دفاع است. * بیشترین اختلافاتی که در روزنامه وجود دارد سلیقهای است یا اختلافات آن روی حقوق و بیمه است؟ ـ کسی به من نگفته است که از دنیای اقتصاد بیرون آمدم و پولم را ندادند، اصلاً این گونه نیست. * معضلی که در مباحث مالی روزنامه مطرح است یکسان نگری در حقوق و مزایاست. گفته میشود که برای مدیریت این روزنامه خیلی تفاوت ندارد که روزنامه نگار کار حرفه ای بکند یا نکند. اصلا کار بکند یا نکند. ـ واقعاً این گونه نیست. یک بخش آن مربوط به بعضی از تفکرات حاکم بر خبرنگاران است. برخی دیدگاههای چپ دارند و این تراوشات آنهاست. چپ که میگویم به مقوله سیاسی آن کاری ندارم. بخش اقتصادی آن را عرض میکنم. ما با تفکر چپ هیچ میانه ای نداریم. اگر کسی تفکر چپ داشته باشد، در روزنامه دنیای اقتصاد نمیتواند دوام داشته باشد. طبیعی است با دیدگاههای روزنامه هماهنگ نیست و خود به خود حذف میشود و لذا در روزنامه ما چیزی را پیدا نمیکنید که با هم متناقض باشد. مثلاً در روزنامههای قدیم در یک صفحه یک ستون "اقتصاد آزاد" بود، ستون دیگر "اقتصاد چپ" بود. روزنامه ما دارای دیدگاه مشخصی است، بنابراین اگر کسی با این دیدگاه موافق نباشد طبیعی است نمیتواند با ما همکاری کند، این یک واقعیت است. اینکه فرق نیست بین آدمیکه کار میکند و آدمیکه کار نمیکند، این قضاوتها اصلاً درست نیست. کف حقوق خبرنگار ما با بالاترین حقوق ـ سردبیر روزنامه ـ سه یا چهار برابر اختلاف دارد. بنابراین، بیش از سه برابر اختلاف دارد. این اختلاف یعنی چه؟ این نشانه کارایی و کارآمدی نیست؟ * همه خبرنگارند؟ - بله خبرنگارند. * شما خبرنگاری دارید که از دبیر سرویس بیشتر حقوق بگیرد؟ - بله. چون کار آدمها یکی نیست پس حقوق آنها هم نباید یکی باشد. خوشبختانه اینجا بر سر حقوق جنجال نداریم. اصلاً نمیخواهیم جنجال داشته باشیم و در تعریف ما نیست که در روزنامه جنجالی باشد. ما روزنامه ای را در میآوریم که فعالان اقتصادی و مخاطبان به آن اعتماد کنند. * میشود از گفتههای شمااین برداشت را کرد ،اکثر آن کسانی که نتوانستند در روزنامه دوام بیاورند در واقع دنبال تفکر چپ بودند یا اینکه به نوعی دارای نظر چپ بودند؟ - نه، نمیتوانم قاطعانه این را بگویم. * پس مشکل کجاست؟ ـ من هیچ وقت سلبی بحث نمیکنم. یعنی اینکه خودتان باید اثبات کنید. حالا ممکن است طرف دنبال انگیزههای دیگر هم رفته باشد و آن هم درونش باشد. ولی اینکه صرفاً حکم بکنیم که چنین چیزی نیست نه، چنین چیزی نمیتواند کامل و درست باشد ولی آن هم است. * یک انتقاد دیگری هم که غالبا از روزنامه شما میشود این است که دنیای اقتصاد روزنامه ای است که خیلی زود تحت تأثیر تذکرات دادستانی یا وزارت ارشاد قرار میگیرد. من خودم یکی از خوانندگان دنیای اقتصادم. اما دائما آن را نمیخوانم. بعضی وقتها ویژه نامههای خوبی میبینیم که منتشر میکنید. مثلاً ویژه نامه ماهانه یا ویژه نامه هفتگی که قبلاً منتشر میشد. اما خیلی زود متوقف شد. نفهمیدیم واقعاً علت اصلی اش چیست. هیچ وقت در این مورد به صورت رسمیچیزی را توضیح ندادید آیا واقعاً مشکل مالی باعث شد که ادامه پیدا نکند یا مسائل دیگر در کار بود؟ برخی هم به تذکرات دادستانی و ارشاد اشاره میکنند؟ ـ ما در ابتدا یک ماهنامه ای داشتیم که بعد تبدیل به هفته نامه شد. هفته نامه جلد خورد و منگه شد و شماره سریال مستقل روی آن آمد. اما ارشاد به آن ایراد گرفت و گفت شما نمیتوانید چنین چیزی را منتشر کنید. بنابراین شما در کشوری زندگی میکنید که باید اصول و مقررات را رعایت کنید، مگر میشود تذکر ارشاد یا دادستانی را رعایت نکرد. * همین یک مورد تذکر بود که ماهنامه تبدیل به هفته نامه شد؟ - تذکر روی جلد بود. ارشاد تذکر داد که اگر شما میخواهید جلد بزنید نباید سریال جداگانه و قیمت داشته باشد. * دو ماه قبل یا سه ماه قبل هم یک ویژهنامه شما متوقف شده بود؟ ـ نه چنین چیزی نداشتیم، آن مربوط به روزنامۀ مستقل امارات بود. آن روزنامه مسئله مالی داشت. اساسا غیر از اینکه مسئله مالی، مقرون به صرفه هم نبود. روزنامه مستقلی بود. همین روزنامه داخلی خودمان بود منتها برای ارشاد وجود و انتشارش اهمیت داشت. حتی ارشاد هم اتفاقاً حمایت کرده بود که شما به عنوان ویژهنامه و زمینه آنرا منتشر کنید ولی به لحاظ اینکه همشهری در امارت منتشر میشد ما با همشهری قدرت رقابت نداشتیم. همشهری پول داشت ما پول نداشتیم. * شما در صحبتهایتان گفتید «ما یک سری اولویتهای فکری داریم که بعضی از دوستان نمیتوانستند در فکر و اندیشه با ما همراه باشند» من میخواهم از این بحث یک نتیجه گیری کنم. آن برداشتی که از روزنامه شما در جامعه مطبوعات ایران میشود این است که شما خیلی نرم دنبال تفکرات لیبرال هستید. اما این تفکر لیبرال و اندیشه لیبرالی یک الزاماتی دارد که باید همراه خودش باشد. من فکر میکنم آن چیزهایی که نیاز این تفکر لیبرالی باشد در ساختار روزنامه شما نیست و وجود ندارد. چقدر از این موضع میتوانید دفاع کنید؟ همانند خیلی از روزنامههای معتبر جهان که کارکنان در روزنامه شریک هستند، و باعث توسعه و رشد آن میشوند در این روزنامه چنین مسالهای وجود خارجی ندارد. میخواهم بدانم این تمایزات و کاراییها چقدر در نوع تعامل مدیریت و ساختار روزنامه با روزنامه نگار مطرح است؟ شما بر اساس این تعریفی که از لیبرال دارید چقدر به این مساله نزدیک شدهاید؟ ـ اصلا این موضوع که چنین تفکری بر روزنامه حاکم باشد درست نیست. مطلقا روزنامه چنین تفکری ندارد. روزنامه ممکن است دیدگاههایش به این نگاه نزدیک باشد. شما یادتان هست که آقای شاهرودی چند سال پیش در یک سخنرانی گفت: «نزدیکترین اقتصاد به اسلام اقتصاد آزاد است.» از این باور بالاخره میشود چنین دیدگاههایی داشت ولی به هر حال ما در ایران زندگی میکنیم. ما نمیتوانیم همه الزامات تفکرات حاکم را در روزنامه لحاظ کنیم. میدانید انتشار روزنامه یعنی چه؟ میدانید در این بازار فعالیت بازاریابی چگونه انجام میشود؟ حجم فعالیتها را خبر دارید؟ اما در عین حال ما در روزنامه، یک سیستم پاداش داریم که اتفاقا بچهها در سود و زیان آن شریک هستند، لذا هر چه میزان درآمد ما افزایش یابد امکان استقرار این طرح نیز افزایش مییابد. هر روزنامهنگاری هم هر مطلب خوبی بنویسد همان روز، همان لحظه، به او پاداش میدهیم و نمیگذاریم عرقش خشک شود. در واقع یک نوع ایجاد انگیزه است، برای ما هم خوب است. چون کارمندان روزنامه هم به نوعی شریک آن هستند. اما اکنون در کشور ما واقعا چنین ثبات نیرویی وجود ندارد که بخواهیم این کار را (سهامی کردن روزنامه)انجام بدهیم. ضمن اینکه محدودیتهایی نیز وجود دارد که مانع از این عمل میشود. توقیف یکی از دلایل آن است ولی آنقدر روند تحولات تند و سریع است که نمیتوان این کار را کرد اما به سهم خودمان این چنین کارهایی را انجام دادیم. * شما برای حفظ روزنامه چه نکاتی را رعایت میکنید؟ در واقع چه قانون نانوشته ای را رعایت میکنید؟ برای اینکه روزنامه حفظ شود؟ ـ اولا حوزههای ما حوزههای اقتصادی است کمیکار راحت تر است. * به عنوان مثال اگر در روزنامهای مثل اعتماد که روزنامه سیاسی است، وزارت ارشاد، امورخارجه یا شورای امنیت ملی میتوانند اعمال نظر بکنند، تذکر بدهند، این تذکر برای شما مثلا میتواند از جانب وزارت صنایع، وزارت اقتصاد وجود داشته باشد؟ ـ هیچکدام تاکنون به ما تذکر نداده اند حتی به صورت شفاهی هم این اتفاق نیفتاده است. اساسا طبق قانون نمیتوانند تذکر بدهند. چنین چیزی اصلا وجود ندارد برای اینکه آن خطوط قرمزی که در مطبوعات ایران تایید شده از جمله امنیت ملی به معنای مسائل ملی است، اینها خرد نیستند بلکه کلان هستند. * من مواردی سراغ دارم که اینگونه تذکرات داده شده است، اینکه شما میگویید غیر قانونی است درست است ولی این کار غیر قانونی انجام شده است. مثلا تذکر هواپیمایی ماهان یکی از این موارد است؟ ـ به نظر من چنین مسائلی حوزه سیاست و غیرسیاست خیلی متفاوت است و اگر با هم باشد خیلی الزام به اجرای آن نیست. ماهان میتوانسته چنین بحثی را اجرا نکند ولی یک سری مشکلاتی ممکن است برایش بوجود بیاید. مدیرعامل احساس کرده که بالاخره کار آنها توزیع روزنامه نیست کار آنها چرخه هواپیمایی است. به نظر من احتیاط کرده است حالا درستی یا نادرستی اش را من کاری ندارم. ولی در حوزه اقتصاد نمیگویم این گونه نیست، کمتر اینگونه است ممکن است بعضا مدیران کم نظری باشند که چنین کارهایی را انجام دهند که آقا به این آگهی بدهید یا به آن ندهید. ما هم بالاخره از این مسائل بی بهره نبودیم. ولی در کلیتش ما در معدل کار خیلی واقعا مشکل نداریم اخطارهایی را هم که ما میگیریم از حوزههای تخصصی نیست منتها در قانون مطبوعات اگر مشکلی باشد شکایت میکنند اما اگر تذکراتی یا بخشنامههایی هم باشد برای روزنامههای دیگر هم فرستاده میشود. ارشاد به هر روزنامه ای که اطلاعیه یا بخشنامه میفرستد برای ما هم ارسال میکند. این امر طبیعی است. تذکرات در آنجا میگنجد. به هر حال من اعتقاد دارم کسی که در این نظام کار میکند باید چارچوب آن را بپذیرد اگر نمیپذیرد، کار نکند. در حوزه اقتصادی تا کنون دو اتفاق این گونه هم نیفتاده است. * شما در طول سه سال اخیر اصلا از حوزه اقتصادی شکایتی نداشتید؟ ـ شکایتی که ما داریم با اینکه شما میگویید متفاوت است. شکایت داشتیم، نادرست بوده و همیشه هم به نفع ما جمع شده است. ما اساسا از اول تا کنون برای روزنامه ما 4، 5 شکایت بیشتر نبوده است همه اش هم به نفع ما پرونده مختومه اعلام شده است. * همانند مورد شرکت ماهان دیگر شکایتی نداشتید؟ احیانا به شما تذکری بدهند یا آگهی ندهند؟ ـ من نمیگویم که چنین چیزی نیست ولی شما میخواهید از این نمونهها یک معدل بگیرید یا جزئی و موردی پیش بروید؟ به نظرم با یکی دو مورد این مساله حل نمیشود. * این برای من مهم است روزنامهای که وارد سیاست نمیشود چگونه تیتر میزند "خاتمی میآید یا نمیآید" و از این قبیل عناوین زیاد است. ـ شما هیچ خبر سیاسی در روزنامه ما پیدا نمیکنید * اما در روزنامه شما خبر سیاسی هست، الان حضور ذهن ندارم. ـ به فرض همین حوزه انتخابات، ما همه اخبارش را تحت پوشش قرار میدهیم. * مثلا موسوی و خاتمیرا؟ ـ حتما پوشش میدهیم چون اصلا موسوی را ما کلی پوشش دادیم نه اینکه عاشق موسوی باشیم یا خاتمییا احمدی نژاد. از این جهت که این تحولات در اقتصاد کشور ما مهم است. ما از این زاویه به آن اخبار سیاسی نگاه میکنیم. * روزنامهای که به عنوان یک رسانه سیاسی مطرح نیست چقدر حاکمیت یا یک ارگانهای خاصی میتوانند آن را هم تحت فشار قرار بدهند؟ ـ اینها همه وجود دارد. من نمیگویم این گونه نیست، چنین چیزی وجود دارد ولی آنچنان حاد نیست که برای ما مشکل ایجاد کند. نمونه اش همین که این روزنامه حدود شش سال آن تمام شده و ما نزدیک چهارسال آن را در این دولت بودیم. مشاهده میکنید که تیراژ ما نه تنها کاهش نیافته بلکه افزایش نیز یافته است. خیلیها در دولت میگویند که دنیای اقتصاد چپی است یا فلان مشرب فکری را دارد. اما به لحاظ اقتصادی ما راست هستیم، از میرحسین در اقتصاد حمایت نکردیم. * چرا؟ ـ چون او هیچ سخن جدیدی تاکنون به زبان نیاورده است. آیا او میخواهد با همان تفکرات کشور را اداره کند یا اینکه تفکر جدید دارد. میرحسین چپ اقتصادی است. اساسا آقای احمدی نژاد هم خیلی نزدیک است به آقای میر حسین. ایشان خیلی از عملکردهایشان از لحاظ اقتصادی عمیقا چپ بود. شما ظرف زمانی را از آن بگیرید و اتفاقات را با آن مقایسه کنید. اینها با هم خیلی قابل قیاس هستند. بحثهای شخصی و حزبی را کنار بگذارید و آن خروجی دیدگاههای اقتصادی و اتفاقاتی که میافتد را ببینید. تفکر آقای میرحسین چیست؟ تفکرات آقای میرحسین در آن شرایط خواسته او نبود بلکه تفکرات رایج و اقتضائات جمعی بود. * سال 85 برای روزنامه هم میهن کار میکردم. دور دومیکه هم میهن منتشر شد میگفتیم که دولتی که هم میهن را نتواند تحمل کند پس حتما روزنامههای دیگر را خیلی تحت فشار قرار خواهد داد. بعد از این، در واقع همین طور هم شد. میخواهم بدانم روزنامه شما از این حیث تا چه اندازه تحت فشار بوده است؟ ـ ببینید ما بیشترین انتقاد را نسبت به این دولت مطرح کردیم. منتهی کمترین جنجال را داشتیم. شما سرمقالهها، یا یادداشتها و تحلیلهای اقتصادی دنیای اقتصاد را بخوانید آنگاه متوجه میشوید که بیشترین نقد اقتصادی را روزنامه ما از دولت بهعمل آورده است. اما نقدهای ما محترمانه است. شما اساسا به چه دلیل انتقاد میکنید؟ میخواهید حکومت تغییر دهید؟ میخواهید دولت عوض کنید؟ میخواهید چه کار کنید؟ ما میخواهیم روند را اصلاح کنیم. من اعتقاد دارم اگر میخواهید روند را اصلاح بکنید بهترین راه آن انتقاد درست است. انتقاد باید درست، مودبانه، محترمانه و مستدل باشد. مقصود دنیای اقتصاد این نیست که یقه دری کند اما بیشترین انتقاد را از عملکرد اقتصادی دولت نهم بهعمل آورده است، انتقاد محتوایی کرده است. * بنابراین شما دنبال خبرهای نرم بودید یا به عبارت روشن، دست به عصا حرکت میکردید! ـ درست است همیشه دست به عصا حرکت کردیم، الان هم دست به عصا حرکت میکنیم. چون بنا نیست که خودکشی بکنیم * اولویت برای شما حفظ روزنامه است؟ ـ نه، اولویت برای ما این است که بتوانیم حرفهایمان را بزنیم و روزنامه را هم حفظ کنیم. هر دو مولفه را باهم جستجو میکنیم. اگر روزنامه ای نباشد حرفهای ما منتشر نخواهد شد! بنابراین حرفها باید منطقی و اصولی باشد! * شما اشاره کردید زمانی که میخواستید روزنامه را تاسیس کنید دنبال بهترین اقتصادی نویسها یا بهترین خبرنگارهای اقتصادی رفتید. من منتقد این بحث شما هستم. چون همچنین چیزی نیست یا لااقل اکنون اینگونه نیست. منظورم این است که شما اگر یک موقعی در این انتخاب قرار بگیرید که یا روزنامه تان حفظ شود یا روزنامه نگارتان شما کدام را انتخاب میکنید؟ بین حرفه روزنامهنگاری و حقوق حرفه ای آن و اساس روزنامه خودتان کدام را ترجیح میدهید؟ ـ پرسش شما غلط است. من هیچ وقت مسیرم را به گونه ای تعیین نمیکنم که به این نقطه برسد. من تا کنون یک اخطار هم نداشتم. همکاران روزنامهنگار من هم به همین صورت عمل کردند. * به این خاطر سوال کردم که شما گفتید حفظ روزنامه مهم است. ـ بله، این آشکار است که مهم است، ولی سخن گفتن و در صحنه بودن هم برای ما مهم است. هر دوی اینها مهم اند. اما پاسخ من این است که اصل پرسش ایراد دارد. * فکر میکنم اگر میگفتید که جواب نمیدهم بهتر از این بود که این گونه پاسخ دهید. اصل سوال ایراد ندارد. شما خودتان را در چالش میاندازید. مارک دارترین روزنامه نگار اقتصادی شما در روزنامه کیست؟ ـ آقای محمد صادق جنان صفت است. * الان دیگر نیست؟ ـ چرا نیست؟ * یک زمانی این افراد مهم بودند، ولی امروز با توجه به نیروهای جدیدی که وارد عرصه مطبوعات شدند و مخصوصا که نیروهای جوان تری هم هستند دیگر فکر نمیکنم که ایشان شاخص در حوزه اقتصاد باشد. ـ نمیگویم که بهتر از ایشان نیست بالاخره یک روزنامه نگار مارک دار است مضافا اینکه نگفتم که ایشان بهترین روزنامه نگار است. ایشان یکی از نیروهای ماست. * نظر شما راجع به یارانه وزارت ارشاد چیست؟ چند درصد با این قضیه موافق هستید؟ ـ یارانههای ارشاد از اول وجود داشت. از اول سهمیه ارزی میدادند. اخیرا هم تبدیل به یارانه نقدی شده است. اصل این نوع حمایتها، اگر واقعا نوع حمایتها منصفانه، عادلانه و براساس تیراژ، تاثیرگذاری و پارامترهای مختلف باشد ـ البته احتمالش بسیار ضعیف است ـ خیلی مطلوب است. اما بدترین حالت این است که یارانه منصفانه داده نشود. این مسئله باعث میشود که رقابت یک روزنامه پرتیراژ با یک روزنامه کم تیراژ به سختی انجام گیرد. چون یک روزنامه با تیراژ محدود همان اندازه یارانه میگیرد که یک روزنامه با تیراژ بالا از آن برخوردار است. واقعا اگر در یک رقابت واقعی بیافتد این بهترین حالت است. بنابراین یارانه به نوع دیگری باید داده شود. به عنوان نمونه یارانه به خرید روزنامه داده شود. ولی این نوع یارانه ای که ارشاد میدهد ـ البته اختصاص به این دولت هم ندارد ـ الان به نظر من بهتر از قبل است. این نقدی شدن یارانهها الان دیگر مفسده اش کمتر است. در گذشته مفسده اش خیلی زیاد بود. سهمیه ارزی میدادند بعد نمیتوانستند وارد کنید پولش را باید به یکی دیگر میدادید تا او اعتبار گشایش میکرد. واقعا یک برنامه سختی داشت. ولی اگر پارامترهایش را اصلاح کنند تاثیرش بیشتر است اما وقتی تیراژ روزنامه بالا میرود اصلا یارانه کاری نمیکند یعنی واقعا هیچ بخش قابل توجهی از هزینهها را پوشش نمیدهد. * شما موافق یارانه هستید یا نه؟ ـ جواب دادم. * شما گفتید که یارانه به شکل دیگری باشد؟ ـ اگر یارانه نباشد رقابت صورت میگیرد ولی اگر باشد مجبور باشیم به هر دلیلی بگوییم از فرهنگ میخواهیم حمایت بکنیم باید پارامترهایش را درست بکنیم. * روزنامه شما چقدر مدیون این یارانههاست؟ ـ پاسخ من را نگرفتید! میگویم اگر نباشد خیلی بهتر است. من میگویم که نحوه پرداخت یارانهها در این دولت از دولت قبل بهتر شده است. به دو دلیل: 1- یارانه نقدی شده و فسادش کمتر است و میزانش هم تا پارسال کاهش پیدا نکرده است. * مثلا یکی از روزنامههای مخالف که الان منتشر نمیشود میگفت که هیچی نمیگیرد!؟ ـ هیچی نمیگیرد درست نیست، میگیرد. * گفتند که ما یارانه ای نگرفتیم؟ ـ یارانه یعنی اینکه چیز قابل توجهی نگرفتیم. تا آنجا که میدانم همه میگیرند. به هر حال اصل این ایراد دارد عدالت و رقابت را زیر سوال میبرد. * ما وقتی با روزنامههای مختلف کار میکنیم و دنبال انتشار ویژه نامه هستیم، بیشتر دنبال این هستیم که پر فروش تر بشویم و دنبال این هستیم که یک جایگاهی در بین خوانندگان برای خودمان دست و پا بکنیم. شما چند بار ویژه نامه انتشار دادید. باتوجه به اینکه شما گفتید که خوانندگان تخصصی دارید و از نظر من هم این ادعای شما قابل قبول و قابل دفاع است. میخواهم بدانم که شما چه اولویتهایی برای انتشار ویژه نامه داشتید؟ ـ ما یک سری از ویژه نامههایمان ویژه نامه فکری است همانند همان چیزی که در گذشته منتشر میشد. ماهنامه ای که در میآوریم و الان هم دوباره هفته نامه مجددا ماهنامه است. شماره قبلی اش هم درآمد یک شماره اش هم همین روزها منتشر میشود. * دلایل توقف آن چه بود؟ ـ توقف ماهنامه متعلق به جلد، سریال و قیمت گذاری مجله بود. ایراد غیرقانونی نبود. ارشاد به همه تذکر میدهد که این گونه منتشر نکنید و کسی نمیتواند مخالفت کند. ما الان آن ماهنامه را هم منتشر میکنیم. یک سری از ضمائم ما، ضمائم فکری در حوزه اقتصاد کلان است. یک سری ضمائم ما تخصصی است. مثلا فرض کنید که در بازار سرمایه که چند وقت دیگر سالگرد آن است ما ضمیمه تخصصی منتشر میکنیم. در عین حال بیزینس هم دارد، آگهیهایش را هم میگیریم. بعضی از ویژه نامهها سفارشی است. مثلا فلان شرکت، فلان سازمان، یک ویژه نامه میخواهد که برایش در بیاوریم که آن هم یک نوع بازاری برای کسب درآمد روزنامه است. * ویژه نامه فکری تان، تا کنون کمکی به فروش و بازگشت سرمایه داشته است؟ ـ غیر مستقیم است. مستقیما شاید تاثیر آن چنانی نداشت. |
نرخ بالای بیکاری در فارغالتحصیلان رشتههای علوم رایانهای در انگلیس Posted: 02 Jul 2010 02:41 PM PDT ایتنا - در انگلیس فارغالتحصیلان رشتههای علوم رایانهای نسبت به فارغالتحصیلان دیگر رشتهها، از شانس کمتری برای استخدام شدن برخوردارند. بر اساس اطلاعاتی که آژانس آمار تحصیلات تکمیلی بریتانیا موسوم به HESA به دست داده است، 17 درصد فارغالتحصیلان رشتههای علوم رایانهای در انگلیس بیکار هستند. این آمار در مقایسه با فارغالتحصیلان بیکار رشتههای پزشکی، آموزش و حقوق که به ترتیب صفر، پنج و شش درصد است، آمار نامطلوبی بهشمار میرود. پس از این گروه، بالاترین نرخ بیکاری افراد فارغالتحصیل را میتوان به ترتیب در رشتههای ارتباطات (14 درصد)، معماری (13 درصد)، مهندسی (13 درصد) و هنرهای تجسمی (13 درصد) مشاهده کرد. این یافتهها در قیاس با آمار سال 2002 نشان میدهد که میزان بیکاری در فارغالتحصیلان رشتههای علوم رایانهای، 5 تا 12 درصد افزایش داشته است. بنا به گزارش ایتنا از The Next Web به طور کلی استخدام افرادی که از دانشگاهها فارغالتحصیل میشوند، با نرخ نزولی مواجه است. |
جرزینهو در پردیس سینمایی «پارک ملت» بازی برزیل را دید Posted: 02 Jul 2010 02:41 PM PDT علاقهمندان فوتبال، بازی برزیل-هلند را در کنار «جرزینهو» اسطوره دهه 70 فوتبال برزیل در پردیس سینمایی «پارک ملت» تماشا کردند. به گزارش ایسنا، پردیس سینمایی «پارک ملت» روز گذشته ـ 11 تیر ماه ـ برای پخش مستقیم مسابقه فوتبال برزیل-هلند از سری مسابقات مرحله یکچهارم نهایی جامجهانی، میزبان خیل عظیمی از علاقهمندان به فوتبال بود که در کنارشان، شاهد حضور یکی از بازیکنان بزرگ فوتبال برزیل در سالهای دور بودند که در نهایت نتیجه بازی با حذف برزیل از جامجهانی همراه شد. بلیتهای سالن برای پخش این مسابقه از روز قبل کاملا به فروش رفته بود و تماشاگران در طول مسابقه با در دست داشتن پرچمهای دو کشور برزیل و هلند به ابراز احساسات و دادن شعارهایی چون هلند چکارش کرده ....، برزیل هورا؛ هلند سوراخ، دونگا تیمتو بردار و برو، برزیل قهرمان میشه خدا میدونه که حقشه و ... میپرداختند و در لحظاتی نیز موجهای مکزیکی مشاهده میشد. در طول مسابقه طرفداران هر دو تیم شعارهای خود را میدادند که با گل دوم هلند، وضعیت سالن هم به نفع این تیم تغییر کرد و حتی جواب سوال عادل فردوسیپور گزارشگر این بازی را که پرسید آیا جامجهانی بدون گل برای «کاکا» به پایان میرسد؟ را یکصدا با بیان «میرسد» پاسخ دادند و بعد از اخراج شماره 5 برزیل هم شعار برزیل وحشی شده را سر دادند. دقایق پایان مسابقه با شمارش معکوس تماشاگران همراه بود و با سوت پایان بازی هم شادی طرفداران هلند تا بیرون از سالن ادامه داشت و «جرزینهو» و همراهانش که لباس تیم ملی برزیل را بر تن داشتند از آخرین نفراتی بودند که از سینما خارج شدند. این بازیکن مطرح فوتبال برزیل بعد از حذف کشورش، آرژانتین را بخت اصلی قهرمانی دانست. خانوادهها به ویژه زنان حضور چشمگیری در سالن داشتند و به ابراز احساسات میپرداختند و استقبال به حدی بود که یک ردیف صندلی اضافه در وسط سالن چیده بودند. سیدهادی منبتی معاون هنری سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران به همراه خانوادهاش، علی اصغر محکی مدیر مسئول روزنامه همشهری، رضا یزدانی بازیگر و خواننده و سیدجواد یحیوی مجری تلویزیون از دیگر تماشاگران این بازی بودند. امیرحسین علمالهدی مدیر پردیس سینمایی پارک ملت که در هنگام بازی در سالن حضور داشت از پخش مسابقه آلمان-آرژانتین و مسابقات نیمه نهایی و نهایی در دو سالن خبر داد و شروع پیشفروش بلیت آن بازیها را یک روز قبل از مسابقه و از طریق اینترنت و گیشه اعلام کرد. پایانبخش بازی برزیل-هلند در پردیس سینمایی پارک ملت انجام حرکات نمایشی با توپ توسط «جرزینهو» به درخواست حاضران در محوطه بیرونی این پردیس سینمایی بود. |
حقوق مدیران و ستارگان بی.بی.سی کاهش مییابد Posted: 02 Jul 2010 02:41 PM PDT در راستای کاهش هزینهها، حقوق مدیران و ستارگان بی.بی.سی کاهش مییابد. به گزارش ایسنا، به نقل از ورایتی، با روی کارآمدن دولت جدید انگلستان که کاهش هزینههای دولت را در دستور کار خود قرار داده، در آینده نزدیک میزان حقوق مدیران ارشد و ستارگان شبکه بی.بی.سی کاهش مییابد که در این میان حقوق مارک تامپسون، مدیرکل بی.بی.سی، با کاهش هشتدرصدی، به 659 هزار پوند در سال میرسد. در ماه مارس نیز گرگ دایک مدیرکل سابق بی.بی.سی در گفتوگویی با هدف قراردادن مارک تامپسون، مدیرکل فعلی بیبیسی، تأکید کرد که حقوق 800 هزار پوندی وی برای کارکنان بیبیسی غیرقابل تصور است. دایک برنامههای بیبیسی را به لحاظ ساختار و محتوا درحد قابل قبولی توصیف کرد و در عینحال گفت: نحوه مدیریت در این شبکه باعث شدهاست که بسیاری از کارمندان همکاری خود را با بیبیسی قطع کنند. وی با اعتقاد بر اینکه حقوق 800 هزار پوندی برای رییس بیبیسی زیاد است، ادامه داد: مارک تامپسون دو برابر مبلغی که من به عنوان حقوق دریافت میکردم را دریافت میکند و این مسأله اعتراض کارکنان بیبیسی را برانگیخته است. از سوی دیگر، گاردین نیز گزارش داده که مسوولان ماهواره فریست، شبکههای خبری بی.بی.سی و الجزیره انگلیسی را به عنوان بهترین شبکهای خبری انگلیسی زبان قابل دریافت در انگلستان انتخاب کردهاند. |
ایتالیا در آستانه روز خاموشی اطلاع رسانی Posted: 02 Jul 2010 02:40 PM PDT همشهری آنلاین - خبرنگاران، هنرمندان و نویسندگان ایتالیایی 11 تیر 89 در اعتراض به قانون جدید که محدودیت هایی را اعمال میکند، در شهرهای مختلف این کشور اعتراض کردند. روزنامه اتریشی استاندارد گزارش داد، اتحادیه خبرنگاران ایتالیا قصد دارد از این قانون جدید به دیوان اروپایی شکایت ببرد. برنامهریزیهایی صورت گرفته است تا روز 9 ژوئیه روز "خاموشی اطلاع رسانی" در ایتالیا باشد. در این روز قرار است در اعتراض به قانون جدید هیچ روزنامهای منتشر نشود. سیلویو برلوسکنی، نخست وزیر ایتالیا هم در مقابل ایتالیاییها را به اعتصاب علیه روزنامههایی فرا خوانده است که "مطالب کذب بیشماری را منتشر میکنند و واقعیت را مخدوش میسازند". |
آغاز دریافت هزینه برای محتوای آنلاین تایمز Posted: 02 Jul 2010 02:33 PM PDT تایمز که یکی از معروفترین روزنامههای انگلیس است، دریافت هزینه از خوانندگان برای دسترسی به وب سایت این روزنامه را آغاز کرد. به گزارش ایسنا، اشتراک روزانه یک پوند و اشتراک هفتگی دو پوند برای وب سایت روزنامه تایمز یا نشریه خواهر آن ساندی تایمز که هر دو به امپراطوری رسانهیی نیوزکورپ متعلق هستند، هزینه دارد. با کاهش فروش روزنامه در سراسر جهان و آنلاین شدن بیشتر تبلیغات، دارندگان روزنامهها مدلهای کسب و کار پرمنفت را برای نشریاتشان جستوجو کردهاند که بسیاری از آنها در سالهای اخیر ناچار به تعطیلی شدهاند. روپرت مرداک، صاحب امپراطوری رسانهیی نیوزکورپ، ماه اوت گذشته برنامههایش برای دریافت هزینه دسترسی به وب سایتهای خبری این شرکت را اعلام کرد. روزنامه اقتصادی فایننشیال تایمز از خوانندگان برای دسترسی به محتوای آنلاین هزینه دریافت میکند، در حالی که وال استریت ژورنال که بخشی از امپراطوری رسانهیی مرداک است، نیز در حال حاضر تنها روزنامه آمریکایی بزرگی محسوب میشود که برای دسترسی آنلاین کامل از خوانندگان پول میگیرد. نیویورک تایمز نیز در ماه ژانویه اعلام کرد که از اوایل سال 2011 دریافت هزینه برای محتوای آنلاین را آغاز میکند. آمارهای رسمی جدید منتشره از کاهش سال به سال تیراژ روزنامههای بزرگ انگلیسی حکایت دارد؛ این آمار برای تایمز 515 هزار و 379 نسخه بوده که 13 درصد کاهش نشان میدهد و برای ساندی تایمز یک میلیون و 117 هزار و 749 نسخه بوده که شش درصد کاهش یافته است. کارشناسان هشدار دادهاند که روزنامهها با برپایی سیستمهای اشتراک به ریسک دست میزنند، در حالی که پیشبینی میکنند بسیاری دیگر از آنها نیز دست به این کار خواهند زد. |
ژاپنیها برای تلویزیون سهبعدی اشتیاق ندارند! Posted: 02 Jul 2010 02:33 PM PDT سازندگان تلویزیون ژاپنی ممکن است جنگ سهبعدی راه بیندازند اما نتایج یک بررسی نشان داد که مردم این کشور چندان برای داشتن این نوع تلویزیونها هیجان ندارند. به گزارش ایسنا، بر اساس بررسی وبسایت مقایسه قیمت Kakaku.com، حدود 70 درصد مردم ژاپن برنامهای برای خرید یک تلویزیون سهبعدی برای خانهشان ندارند و تنها 31.2 درصد خرید چنین دستگاهی را در نظر داشته یا مایل به خرید آن هستند. افراد مورد نظرسنجی نیاز به استفاده از عینک ویژه، قیمتهای بالا و نبود محتوای قابل دسترس را از جمله دلایل بیعلاقگی به تلویزیونهای سهبعدی برشمردهاند. سازندگان الکترونیکی مانند سونی و پاناسونیک با عرضه محصولات جدید به بازار تلویزیونهای سهبعدی وارد شده و امیدوارند نمایش فیلمهای سهبعدی در سینما مردم را برای داشتن دستگاههای سهبعدی در خانه علاقهمند کند. در آمریکا وضعیت برعکس بوده و در حالی که انتظار میرود کمتر از پنج درصد از خریدهای تلویزیون در سال جاری تلویزیون سهبعدی باشد، اما شرکت پژوهشی iSuppli پیشبینی کرده که فروش این نوع تلویزیون در عرض سه سال، سه برابر شود. |
استفاده از فنآوری تشخیص چهره در فیسبوک Posted: 02 Jul 2010 02:33 PM PDT فیس بوک با هدف راحتتر شدن شناسایی افراد موجود در تصاویر ارسال شده به این سایت، استفاده از فنآوری تشخیص چهره را بهصورت آزمایشی آغاز کرد. به گزارش ایسنا، با سیستم جدید فیس بوک، نرمافزار میتواند جای چهرهها را در تصاویر شناسایی کرده، آنها را انتخاب و از کاربر درباره هویت چهره پرسش کند و به این ترتیب روند مشخص کردن افراد مشاهده شده در تصاویر را راحتتر کند. طبق اعلام وبلاگ فیس بوک، این نرمافزار همان فنآوری تشخیص چهره مشابه مورد استفاده در بیشتر دوربینهای دیجیتالی است. ارسال عکس فعالیت محبوبی در فیس بوک به شمار رفته و حدود 99 درصد از کاربران فعال فیس بوک روزانه بیش از صد میلیون عکس به این سایت ارسال میکنند. به گفته سام اودیو، مدیر محصول عکس فیس بوک، بهبودهای بیشتر در مدیریت عکس و ویژگیهای اشتراکگذاری فیس بوک، در دست انجام است. |
هفت فناوری برتر دیجیتال برای علاقهمندان به شنا Posted: 02 Jul 2010 02:33 PM PDT کارشناسان لیست بهترین فناوریهای دیجیتال ضدآب که قابلیت استفاده هنگام شنا کردن دارند را منتشر کردند. به گزارش فارس به نقل از پیسیورلد، گرم شدن هوا و افزایش علاقهمندی مردم به ورزشهای آبی از جمله اتفاقاتی است که همهساله شاهد آن هستیم. در حالی که با آغاز فصل گرما فروش محصولات جانبی ورزش شنا افزایش مییابد، تولیدکنندگان فناوریهای الکترونیکی و دیجیتالی سعی کردهاند از این بازار بهره کافی را ببرند و فناوریهایی ارایه دهند که کاربر به کمک آنها بتواند از این ورزش بیشتر لذت ببرد. اسپیکرهای دیجیتالی Aqua Sounder: این اسپیکرهای دیجیتالی ضدآب به صورت بیسیم ساخته شدهاند و کاربر میتواند به هنگام شنا آنها را با خود به زیر آب ببرد و موسیقی دلخواه خود را که از طریق سیستم الکترونیکی خارج از استخر در حال پخش است، داخل استخر پخش کند. این اسپیکر ضدآب بیسیم 100 دلار قیمت دارد و میتواند تا عمق 150 پایی به زیر آب بیاید. باتری این اسپیکر قابلیت ذخیره 6 تا 10 ساعت انرژی را دارد. دوربین دیجیتالی VPC-WH1 سانیو: این دوربین دیجیتالی ضدآب قادر است از دنیای زیر آب تصاویر باکیفیتی را تهیه کند. این دوربین هماکنون با قیمت 350 دلار و به رنگ زرد فروخته میشود و کاربر میتواند آن را تا عمق 10 پایی به زیر آب ببرد. برای این دوربین دیجیتالی 30x زوم اپتیکال، فلش LED، حسگر باکیفیت و قابلیت تصویربرداری با کیفیت HD در نظر گرفته شده است. قایق موتوری الکترونیکی Excalibur: این قایق موتوری بادی به باتریهای ویژهای متصل شده است که پس از شارژ میتواند به میزان یک روز انرژی لازم برای گشت و گذارهای آبی را در خود نگه دارد. این قایق که به قیمت 150 دلار فروخته میشود، دو دسته کنترلی مجزا دارد که هر کدام از آنها میتوانند جهت مسیر قایق را به صورت دلخواه تغییر دهند. برای این قایق الکترونیکی حافظه داخلی و سیستم پخش موسیقی از طریق اسپیکرهای کوچک در نظر گرفته شده است. ابزار ویژه گوشیهای هوشمند برای تشخیص سلامت آب: کارشناسان از ساخت ابزار جدیدی برای گوشی هوشمند آیفون خبر دادهاند که میتواند میزان سلامت آب را برای شنا کردن تشخیص دهد. این ابزار که Pool Calculator نام گرفته و به قیمت 5 دلار فروخته میشود، میتواند روی گوشیهای دیگر هم نصب شود. این ابزار جدید به گونهای ساخته شده است که میتواند میزان pH، کلر و دیگر مواد شیمیایی داخل آب را مشخص کند و سلامت آب برای شنا کردن را بسنجد. دوربین دیجیتالی ضدآب Stylus Tough 8000 الیمپوس: این محصول از بهترین دوربینهای دیجیتالی ضدآب در بازار محسوب میشود و قیمت آن 275 دلار است. این دوربین علاوه بر ضدآب بودن، به صورت ضذضربه هم ساخته شده است در صورت بروز صدمات احتمالی مشکلی برای آن به وجود نیاید. چراغهای الکترونیکی زیر آب: به منظور روشن کردن فضای استخر و زیباتر شدن محیط پیرامون، شرکت Boogiedoon چراغهای الکترونیکی جدیدی را با نام AquaGlow و با رنگهای مختلف تولید کرده است که هر کدام از آنها میتواند به 10 رنگ مختلف روشن شود و فضای اطراف خود داخل آب را تا شعاع 20 پایی روشن کند. این چراغ یک دستگاه دایرهای است که انرژی لازم برای روشنایی محیط پیرامون را در باتریهای داخلی ذخیره میکند و قیمت هر یک از آنها 25 دلار است. دستگاه کنترل از راه دور ضدآب: این سیستم به گونهای ساخته شده است که شامل یک صفحه مجزا و دستگاه کنترل از راه دور میشود. روی صفحه مجزای دستگاه بخشهای ویژه برای قرار گرفتن لیوان، خوراکی و ... تعبیه شده است تا به کمک سیستم کنترل از راه دور بتوان انواع تغذیه مورد نظر را به داخل آب هدایت کرد. قیمت این محصول که Snack Float نام دارد 70 دلار اعلام شده است. اسپیکر خورشیدی ضدآب: این اسپیکر مخصوص دستگاه چندرسانهای قابلحمل iPod ساخته شده است و شامل بخش ضدآبی میشود میشود که دستگاه iPod میتواند بدون هرگونه مشکل داخل آن قرار گیرد و به شما به داخل استخر بیاید. این دستگاه با نام Hammacher Schlemmer به قیمت 200 دلار فروخته میشود و هر سه ساعت که در مقابل خورشید میماند، به مدت یک ساعت انرژی لازم برای پخش موسیقی را در خود ذخیره میکند. |
گوگل به کسبوکار جستوجوی سفر وارد میشود Posted: 02 Jul 2010 02:33 PM PDT گوگل با هدف ایجاد کسبوکار جستوجوی اطلاعات پرواز، برای خرید یک شرکت نرمافزاری اطلاعات پرواز به ارزش 700 میلیون دلار به توافق رسید. به گزارش ایسنا، این غول جستوجو امیدوار است بتواند با این خرید نقدی که چهارمین خرید بزرگ در تاریخ این شرکت به شمار میرود، ابزار جستوجویی ویژه مسافرت را ایجاد کند. شرکت نرمافزاری ITA که 14 سال از فعالیتش میگذرد، اطلاعات مربوط به خطوط هوایی از جمله زمان پروازها، قیمت بلیت و موجود بودن آنها را جمعآوری و سازماندهی میکند. با این همه قرارداد مذکور از سوی مقامات ضدانحصارطلبی آمریکا نیاز به تایید دارد زیرا بزرگترین موتور جستوجوی جهان را صاحب بزرگترین نرمافزار جستوجوی سفر میکند. همچنین با خرید این شرکت گوگل وارد رقابت مستقیمتری با موتور جستوجوی بینگ مایکروسافت که از اطلاعات ITA در ارایه خدمات ردیابی پرواز خود استفاده میکند و همچنین سایتهای مسافرت بزرگی مانند چیپ فلایتس و اکسپدیا میشود. |
Posted: 02 Jul 2010 02:21 PM PDT بنیانگذار شرکت گوگل در تلاش است از قدرت جستجوهای موتور جستجوی مشهورش برای یافتن درمان بیماری پارکینسون استفاده کند. به گزارش خبرگزاری مهر، "برین" 36 ساله در حال ایجاد پایگاه داده هایی از اطلاعات هزاران نفر از مبتلایان به بیماری پارکینسون است تا در نهایت با استفاده از رایانه های فوق پیشرفته رابطه ای میان این اطلاعات کشف کند. "برین" که ثروتی در حدود 17.5 میلیارد دلار دارد پس از اینکه چند سال پیش دریافت احتمال ابتلای وی به این بیماری بسیار زیاد است، نیرو و ثروت خود را وارد میدان مطالعات پزشکی کرد. ابتلای "اوژنیا" مادر "برین" که یکی از مهندسان سابق ناسا است به بیماری پارکینسون در سال 1999 آشکار شد و تست ژنتیکی بر روی خود "سرگئی برین" شانس ابتلای وی به این بیماری را 80 درصد اعلام کرد. میلیاردر شرکت گوگل روند تحقیقات بر روی پارکینسون را در مقایسه با توسعه و پیشرفتهایی که در زمینه اینترت صورت می گیرد کاملا راکد و منجمد خوانده و امیدوار است شیوه وی بتواند به تحقیق برای یافتن درمان این بیماری شتاب قابل توجهی ببخشد. وی از 10 هزار مبتلا به پارکینسون برای حضور در پروژه اش دعوت کرده و برای اطمینان از حضور یافتن آنها در تحقیقات، داوطلبان باید ورودیه ای ناچیز را پرداخت کنند. تا کنون بیش از چهار هزار نفر برای حضور در این پروژه اعلام آمادگی کرده اند. برای داوطلبان بسته ای آزمایشی فرستاده خواهد شد تا نمونه ای از بزاق خود را درون آن قرار داده و برای بررسی و تحلیل به شرکت بازگردانند. در عین حال داوطلبان باید به پرسشهای دقیقی درباره زندگی روزمره خود پاسخ دهند تا بتوان به تاثیر احتمالی عوامل محیطی بر روی تغییراتی که منجر به ابتلا به این بیماری خواهد شد، پی برد. پس از جمع آوری اطلاعات با استفاده از الگوریتمی پیچیده الگویی از مفاهیم قابل درک از سیل اطلاعات به دست آمده بیرون کشیده خواهد شد. مطالعات پیشین بر روی بیماری پارکینسون روند معمولی و کند ارائه فرضیه ها و مطالعه بر روی گروه های کوچکی از مبتلایان را طی می کرد. اما "برین" قصد دارد با شکستن ساختار این نوع از مطالعات، در مرحله اول به جمع آوری وسیع اطلاعات پرداخته و سپس این اطلاعات را برای یافتن نشانه ای جدید به رایانه ای قدرتمند بسپارد. "برین" در زمینه پروژه جدیدش می گوید: "این پروژه با این هدف آغاز شده تا نشان دهد زمانی که قدرت رایانه ای برای بررسی دریایی از اطلاعات به کار گرفته شوند، اطلاعاتی که همه آنها کاربردی نیستند، نتیجه تا چه اندازه قدرتمند خواهد بود. ما می توانیم مناطق بسیاری را جستجو کرده و اطلاعات فراوانی جمع آوری کنیم و در صورتی که بتوانیم الگویی از این میان به دست آوریم شاید به جایی برسیم." بر اساس گزارش تلگراف، "برین" جدیدترین بشردوست ثروتمندی است که برای یافتن درمانی برای بیماری خود تلاش کرده و تا کنون در حدود 50 میلیون دلار صرف مطالعات درباره پارکینسون کرده است. |
کانونهای آگهی و تبلیغات از تسهیلات وام و بیمه برخوردار شدند Posted: 02 Jul 2010 02:21 PM PDT مدیرکل دفتر تبلیغات و اطلاعرسانی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی گفت: کانونهای آگهی و تبلیغاتی کشور مشمول دریافت خدمات بیمه و وام از صندوق حمایت از نویسندگان و هنرمندان شدند. به گزارش فارس، علیرضا کریمی با اعلام این خبر اظهار داشت: با توجه به مسائل مبتلابه کانونهای آگهی و تبلیغاتی بهویژه در بخشهای بیمه کارکنان و مشکلات مالی با توجه به مسئولیت وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی برای رفع این مشکلات و با پیگیریهای فراوان معاونت امور مطبوعاتی و اطلاعرسانی و با موافقت وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی از این پس با عضویت کانونهای دارای مجوز در صندوق حمایت از نویسندگان، هنرمندان و روزنامهنگاران، تسهیلات بیمهای و اخذ وام از این صندوق شامل 5 هزار و 210 کانون آگهی و تبلیغاتی نیز میشود. کریمی افزود: بدین ترتیب کانونها میتوانند با مراجعه به این صندوق یا ادارات کل فرهنگ و ارشاد اسلامی در استانها از شرایط عضویت و دریافت این تسهیلات که بهزودی اعلام خواهد شد، مطلع شوند. |
قوانین جدید پنتاگون برای کنترل رابطه نظامیان با رسانهها Posted: 02 Jul 2010 02:21 PM PDT همشهری آنلاین - تنها 9 روز بعد از اینکه ژنرال استنلی مککریستال به خاطر گفتوگوی جنجالیاش با مجله رولینگ استون از سمت خود بهعنوان فرمانده نیروهای آمریکا و ناتو در افغانستان برکنار شد، وزارت دفاع آمریکا (پنتاگون) با وضع قوانین جدید رابطه مقامهای ارتش آمریکا با رسانهها را سختتر از گذشته کرد. براساس این دستور العمل جدید که رابرت گیتس، وزیر دفاع آمریکا آن را در 3 صفحه به ردههای مختلف پنتاگون ابلاغ کرده است مقامهای ارشد وزارت دفاع و ارتش آمریکا موظف هستند قبل از گفتوگو یا هر نوع تعامل با رسانهها با مضمون ملی یا بینالمللی، معاون وزیر دفاع در امور روابط عمومی را در جریان قرار دهند. گفته میشود مقامهای نظامی آمریکا به همین خاطر باید مواضع و سخنان خود را پیش از گفتوگو با رسانهها با مقامهای پنتاگون هماهنگ کنند. رابرت گیتس که پیش از این رئیس سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا(سیا) هم بوده است همچنین هشدار داده که افشای اطلاعات طبقه بندی شده خلاف قانون و غیرقابل تحمل است و عاملان آن درصورت اثبات جرم، تحت پیگرد قرار میگیرند. درحالیکه ابلاغ این قوانین سختگیرانه تنها چند روز پس از برکناری فرمانده ارشد آمریکا در افغانستان صورت گرفته است اما مقامهای وزارت دفاع آمریکا روز گذشته تلاش کردند که این مسئله را بیارتباط با افشاگری مککریستال نشان دهند. جفمورل، مسئول بخش مطبوعاتی وزارت دفاع آمریکا اعلام کرد که تنظیم و ابلاغ این دستورالعمل از چند ماه پیش در دستور کار مقامهای پنتاگون بوده است. وی گفت: رابرت گیتس همچنان به تعامل آزاد با رسانهها متعهد است و سعی کرده به همکاران خود اعلام کند که مطبوعات دشمن نیستند. این در حالی است که بسیاری از رسانهها این دستورالعمل جدید را دیواری بسیار سخت در مقابل رسیدن اطلاعات درست بهویژه درباره جنگ افغانستان ارزیابی کردهاند. داگلاس ویلسون، معاون جدید وزیر دفاع آمریکا در روابط عمومی با جنجالی شدن این مسئله روز گذشته اعلام کرد که این قوانین جدید ارتباطی با گفتوگوی ژنرال استنلی مک کریستال ندارد و پنتاگون قصد ندارد به وسیله آن جلوی رسیدن اطلاعات به رسانهها را بگیرد. وی گفت: فکر میکنید براساس این قوانین یک سرباز در میدان جنگ از صحبت کردن با یک خبرنگار منع خواهد شد؟ مطمئنا خیر. هدف این دستورالعمل این نیست. ژنرال استنلی مککریستال، فرمانده نیروهای آمریکا و ناتو در افغانستان در گفتوگوی خود با مجله رولینگ استون اختلاف شدید و پنهان مقامهای نظامی آمریکا و سیاستمداران این کشور را فاش کرد که به قیمت از دست دادن مقامش تمام شد. در یادداشت رابرت گیتس درباره رعایت قوانین جدید موسوم به «دستورالعمل تعامل با رسانهها» آمده است: ما اکنون با گفتوگوهای بسیار زیاد افراد خارج از کانالهای رسمی مواجه هستیم. در برخی از این گفتوگوها اطلاعات نادرست یا اطلاعاتی که مطابق با راهبردهای ما نیست ارائه میشود. رسانههای آمریکا عقیده دارند با این دستورالعمل جدید از این پس دفتر کوچک رسانههای وزارت دفاع آمریکا باید روزهای پرکاری را پشت سر بگذارد. درحالیکه نیروهای آمریکا و متحدان این کشور در وضعیت مناسبی در افغانستان بهسر نمیبرند، رسانهها بهدنبال بهدستآوردن اطلاعاتی ورای اعلام خوشبینیهای رسمی مقامهای پنتاگون هستند. انتصاب ژنرال دیوید پترائوس هفته گذشته بهعنوان فرمانده جدید نیروهای آمریکا و ناتو در حالی به تصویب رسید که حتی سناتورهای آمریکایی بهشدت نگران نتیجه راهبرد افزایش نیرو در افغانستان هستند. بهنظر میرسد مقامهای وزارت دفاع آمریکا تلاش میکنند به هر نحو ممکن جلوی رسیدن اطلاعات به رسانههای این کشور را از طریقی غیراز کانالهای رسمی بگیرند تا مخالفت افکار عمومی با ادامه جنگ بیش از گذشته تشدید نشود. |
You are subscribed to email updates from MediaNews.ir To stop receiving these emails, you may unsubscribe now. | Email delivery powered by Google |
Google Inc., 20 West Kinzie, Chicago IL USA 60610 |
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر