MediaNews.ir |
- بازار سیاه بلیت فینال جامجهانی در سینماهای تهران
- وزیر ارشاد: به هیچ خواننده لسآنجلسی مجوز ندادهایم
- ۵۹ روزنامهنگار در شش ماه اول سال ۲۰۱۰ کشته شدند
- پای گوگل به بازیهای اینترنتی باز میشود
- بررسی استفاده از پیامک برای سیستم هشدار
- ۷۰۰ میلیون بیننده تلویزیونی فینال جامجهانی را تماشا کردند
- جریانشناسی ژانر کمدی در سینمای ایران
- یافتههایی درباره نگرش زنان به فیسبوک
- گوگل خشم اسپانیا را برانگیخت
- ترافیک وب در جامجهانی
- مالک مای.اسپیس فروش این سایت را شایعه خواند
- مشارکت کاربران گوگل در ساخت فیلم مستند
- مجری تلویزیونی سخنگوی دولت آلمان میشود
- راهاندازی سیستم ایمیل مطمئن جدید در آلمان
بازار سیاه بلیت فینال جامجهانی در سینماهای تهران Posted: 12 Jul 2010 06:44 AM PDT هزار و پانصد تماشاگر در پخش زنده فینال جامجهانی فوتبال در پردیس سینمایی ملت به تماشای این بازی نشستند که در خبر قبلی این رقم به اشتباه 150 نفر عنوان شده است که در این گزارش اصلاح شده است. به گزارش ایسنا، شب گذشته چهار سالن پردیس سینمایی «ملت» میزبان تماشاگران مسابقه فینال جام جهانی بود که تعداد زیادی هم نشسته بر روی زمین شاهد پخش زنده این بازی بودند. استقبال از بازی نهایی جام جهانی در پردیس ملت به حدی بود که بلیت آن در بازار سیاه حتی تا قیمت بیستهزار تومان هم فروخته شد و افراد سودجو بلیتهای تقلبی نیز عرضه میکردند. مراسم اهدا جام هم در سالن پخش شد و پس از آن طرفداران اسپانیا در محوطهی بیرونی پردیس ملت به جشن پایکوبی پرداختند. به گزارش ایسنا، در جمع تماشاگران بازی دیشب در پردیس سینمایی ملت هنرمندانی چون حمید فرخنژاد، کوروش تهامی، مرتضی رزاقکریمی، سید هادی منبتی، بهرام عظیمی، محراب و پیمان قاسمخانی، هوشنگ گلمکانی و محمدرضا شریفینیا به همراه دخترانش حضور داشتند. امیرحسین علمالهدی مدیر پردیس سینمای ملت با بیان اینکه حدود 1500 نفر در این مجموعه تماشاگر فینال جام جهانی بودند به ایسنا گفت: نزدیک به هشت هزار نفر طی این مدت به سینما آمدند و شاهد پخش زنده مسابقات بودند. وی دربارهی ادامهی پخش مسابقات فوتبال اظهار داشت: آییننامه پخش مسابقات فوتبال را آماده کردهایم که برای اعلام نظر به وزارت ارشاد خواهیم داد و امیدوارم شرایطی فراهم شود تا بتوانیم در آینده بعضی از مسابقات لیگ برتر کشورمان و مسابقات جام ملتهای آسیا و باشگاههای اروپا را پخش کنیم. |
وزیر ارشاد: به هیچ خواننده لسآنجلسی مجوز ندادهایم Posted: 12 Jul 2010 06:37 AM PDT وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی تاکید کرد که وزارتخانه متبوعش تاکنون به هیچ خواننده لسآنجلسی مجوز نداده است. به گزارش ایسنا سید محمد حسینی در حاشیه دومین همایش طلایهداران حجاب در جمع خبرنگاران در پاسخ به سوالی در ارتباط با ورود خوانندگان لسآنجلسی و مجوز فعالیت آنها گفت: یک مورد بوده است که فردی درخواست مجوز برای تهیهی آلبوم کرده است و تا کنون هم به هیچکسی مجوز داده نشده است. وی افزود: برای ورود این افراد نیز باید گفت که این موضوع به دستگاههای امنیتی و اطلاعاتی مربوط میشود و از ما مجوز نمیخواهند، اما اگر بخواهند در ایران فعالیت هنری داشته باشند باید از وزارت فرهنگ و ارشاد مجوز بگیرند که تا کنون برای هیچکس مجوزی صادر نشده است. حسینی در پاسخ به این سوال که چه برنامههایی برای نهادینه کردن اصول دینی برای کودکان درنظر دارند، گفت: مقطع سنی کودکان دوران مهمی از زندگی است و آموزش در این سنین از اهمیت بالایی برخوردار است. ما باید فعالیتهای ایجابی در این زمینه را، گسترش دهیم و بهویژه در دوران دبستان باید سعی کنیم تا کودکان با تعالیم مترقی اسلام آشنا شوند و پشت صحنهی تبلیغات منفی را دریابند. وی افزود: ما باید از همهی ابزارها در زمینهی فرهنگسازی در عرصهی حجاب و عفاف بهره ببریم و در این میان نقش وزارت ارشاد نقشی بیبدیل است و خوشبختانه این زمینه و آمادگی وجود دارد که در بخشهای مختلف همکاران ما در این راستا تلاش کنند. وزیر ارشاد ادامه داد: فعالیت در این عرصه ارادهای ملی را در همهی بخشها لازم دارد و خوشبختانه هماکنون رویکرد دولت، فرهنگی است و اعتبار کافی در اختیار میگذارد و نهادهای فرهنگی در این زمینه فعالیتهای مختلف دینی را به انجام میرسانند و امیدواریم که بتوانیم در مقابل این سیل بنیانکن که آغاز شده است مانند گذشته بایستیم و اهداف بلند انقلاب را تداوم بخشیم. حسینی در پاسخ به سوالی مبنی بر اینکه اقدامات عملی شما در حال حاضر چیست؟ گفت: ما در بحث فیلمهای سینمایی و تئاتر سعی کردهایم که نکات منفی وجود نداشته باشد و در عرصهی فعالیتهای ایجابی تاکید کردهایم که باید الگوهای سالم و خوب اسلامی را ارایه دهیم تا تاثیرگذاری مناسبی داشته باشد و بهخصوص در زمینهی تولید نرمافزار در ابتدای امسال تاکید کردهایم که به این مساله توجه ویژهیی شود و هماکنون نیز در این زمینه محصولاتی را در دست ساخت داریم. |
۵۹ روزنامهنگار در شش ماه اول سال ۲۰۱۰ کشته شدند Posted: 12 Jul 2010 06:37 AM PDT 59 روزنامهنگار در نقاط مختلف جهان طی شش ماه نخست سال جاری میلادی کشته شدند. به گزارش خبرگزاری مهر به نقل از PNA، بنیاد روزنامهنگاران آمبلم (Campaign Press Amblem) که به عنوان یک انجمن غیردولتی فعالیت میکند، اعلام کرد: در شش ماه نخست سال جاری میلادی (2010) 59 روزنامهنگار در نقاط مختلف جهان کشته شدهاند. بر اساس گزارش این انجمن، آمار مذکور در مقایسه با آمار روزنامهنگاران کشته شده در مدت مشابه سال گذشته (52 نفر) 10 درصد رشد داشته است. "بلز لمپون" رئیس بنیاد روزنامهنگاران آمبلم مرگ این تعداد روزنامهنگار را در کشورهای مختلف به مسائل و بحرانهای داخلی این کشورها ربط میدهد. در میان این کشورهایی که در آنها روزنامهنگارانی به قتل رسیدهاند، مکزیک رتبه نخست را به خود اختصاص داده است؛ در شش ماهه اول سال جاری میلادی 9 روزنامهنگار فقط در این کشور کشته شدند. پس از مکزیک، هندوراس با 8، پاکستان با 6 و نیجریه و فیلیپین هر کدام با 4 روزنامهنگار مقتول در ردههای بعدی کشورهای ناامن برای روزنامهنگاران قرار دارند. همچنین نام کشورهای روسیه و کلمبیا با 3 و نپال، تایلند و ونزوئلا هر کدام با دو روزنامهنگار کشته شده در میانه این فهرست به چشم میخورد. |
پای گوگل به بازیهای اینترنتی باز میشود Posted: 12 Jul 2010 06:37 AM PDT منابع آگاه مختلف گزارش دادهاند که گوگل با سرمایهگذاری 100 میلیون دلاری در شرکت Zynga قصد دارد پلتفورم واحدی را در زمینه بازیهای رایانهای برای خود تولید کند. به گزارش فارس به نقل از الکترونیستا، شرکت گوگل بر اساس این طرح در نظر دارد حداقل 100 میلیون دلار و حداکثر 200 میلیون دلار در شرکت Zynga تولیدکننده پلتفورم FarmVille سرمایهگذاری کند. این سرمایهگذاری از ماه ژوئن آغاز شده است و به موجب آن سرویس جدیدی در سایت اینترنتی گوگل با نام Google Game و به عنوان مرکزی برای ارایه انواع بازیهای رایانهای راهاندازی میشود تا بر اساس آن کاربران بتوانند در یک شبکه بزرگ به وسعت اینترنت بازیهای مورد علاقه خود را با کاربران دیگر انجام دهند. این اقدام از نظر مالی و استراتژیک اهمیت فراوانی برای شرکت گوگل دارد. شرکت Zynga پیشبینی کرده است که در سال 2011 میلادی درآمدی بالغ بر یک میلیارد دلار را به دست خواهد آورد که بخش اعظم این درآمد به دنبال همکاری با گوگل حاصل میشود. شرکت Zunga در جریان همکاریهای خود با گوگل قصد دارد لیست عادات آنلاین مشتریان خود را نیز در اختیار این جستوجوگر آنلاین بگذارد و بازار مشترکی را با سرویسهای اینترنتی PayPal و Google Checkout پیشروی مشتریان خود قرار دهد. |
بررسی استفاده از پیامک برای سیستم هشدار Posted: 12 Jul 2010 06:37 AM PDT کمیته پارلمان ایرلند در گزارشی اعلام کرد پیامهای کوتاه تلفن همراه میتوانند به بهبود سیستم هشدار زودهنگام بهمنظور اطمینان از آماده بودن بهتر مردم و خدمات اضطراری برای بلایای طبیعی، شرایط آب و هوایی فوقالعاده و فجایع پیشبینی نشده، کمک کنند. به گزارش ایسنا، با توجه به این که دارندگی تلفن همراه در ایرلند به اندازه سطح جهانی است، سیستم هشدار پیام کوتاه برای مطلع کردن مردم از شرایط اضطراری، ظرفیت رساندن اطلاعات حیاتی به شمار زیادی از مردم به شکل سریع و قابل دسترس را دارد. چنین روندی همچنین به کامل کردن کانالهای اطلاعات سنتی مانند تلویزیون، رادیو و مطبوعات کمک میکند. رویدادهای جوی اخیر اهمیت آمادگی برای مواجه با شرایط اضطراری و نیاز برای اطلاعات به موقع و صحیح را نشان داد. گزارش کمیته پارلمان ایرلند به بررسی طرحهای مشابه موجود در کشورهای دیگر مانند شبکه هشدار زودهنگام استرالیا و طرحهای کمیسیون ارتباطات فدرال آمریکا برای عرضه یک سیستم هشدار مبتنی بر پیام کوتاه پرداخته است. این گزارش به وزیر ارتباطات این کشور و اداره برنامهریزی شرایط اضطراری که پشتیبانی کلیدی برای واحد دولتی برنامه ریزی اضطراری فراهم میکند، ارسال خواهد شد. |
۷۰۰ میلیون بیننده تلویزیونی فینال جامجهانی را تماشا کردند Posted: 12 Jul 2010 06:37 AM PDT بازی نهایی جام جهانی 2010 رکورد تماشاگر تلویزیونی مراسم افتتاحیه المپیک 2008 را شکست. به گزارش ایسنا، فیفا اعلام کرد که 700 میلیون بیننده تلویزیونی دیدار نهایی جام جهانی 2010 را که میان دو تیم اسپانیا و هلند برگزار شد تماشا کردند. این رقم 100 میلیون بیشتر از بینندگان تلویزیونی مراسم افتتاحیه المپیک 2008 چین است. همچنین بیش از 90 درصد مردم هلند و اسپانیا این بازی را از طریق تلویزیون تماشا کردهاند. در شرایطی که 26 میلیارد نفر 64 دیدار جام جهانی را تماشا کردهاند، فیفا هنوز رقم کلی بینندگان تلویزیونی جام جهانی 2010 را اعلام نکرده است. فیفا اعلام کرده که از اعطای حق پخش تلویزیونی جام جهانی 2010 مبلغ دو میلیارد دلار درآمد کسب کرده است. |
جریانشناسی ژانر کمدی در سینمای ایران Posted: 11 Jul 2010 07:04 PM PDT مجله «۲۴»، شماره تیر ۱۳۸۹، مهرزاد دانش - موج سوم سینمای کمدی عمدتا از چهار - پنج سال پیش شروع شد که روندی رو به انحطاط بود. اگر از برخی موفقیتهای مقطعی و فردی مانند دایرهزنگی صرفنظر کنیم، این دوران را باید دوران بازگشت به فیلمفارسی نامید. پیدایش گونهی کمدی در سینمای ایران، مانند بسیاری از دیگر کشورها، همپای ظهور خود سینما بوده است. اما پیشینهی کمدی در ادبیات و نمایش ایرانی، برخلاف نمونههای اروپاییاش (همانند نمایشنامههای کمدی شکسپیر و مولیر)، چندان پررونق نبوده است و بیشتر روی لحن جدی تأکید شده است؛ از تعزیه گرفته تا متون عرفانی و عاشقانه و فلسفی و ادبی. در این بین البته میتوان سراغ از تألیفات عبید زاکانی و هزلیات سعدی و فکاهیهای کوچهبازاری معطوف به مصداقهایی نظیر حاجیفیروز یا سنتهای نقالی و نمایشهای روحوضی گرفت که از قضا اقتباس از همین موارد در تلفیق و ترکیب با گرتهبرداری از واردات سینمایی از هند و مصر و ترکیه و البته نمونههای اروپایی و آمریکایی، بستر اصلی سینمای کمدی را در ایران شکل داد. اما این خاستگاه وجههای اجتماعی نیز داشت. سینما در ایران زمانی مراحل نخست شکلگیریاش را داشت طی میکرد که تحولات مشروطیت، سرزمین ایران را درمینوردید و طبعا در چنین اوضاعی اگر رویکردی نیز به کمدی باشد، تحت تأثیر سطوح سیاسی و جنبههای انتقادی/ اجتماعی واقع میشود. منتها تا این موقعیت خواست تثبیت شود، حکومت استبدادی رضاخانی سیطره یافت و رهیافت انتقادی کمدی در نطفه خفه شد و جای خود را به نازلترین کارکردهای کمدی بخشید. بدینترتیب اولین تولیدات سینمایی ایران با نمونههای کمیکی رقم خورد که متناسب با هژمونی فرهنگی روز بودند: آبی و رابی، حاجی آقا آکتور سینما، و واریتهی بهاری. این نمونههای اولیه موقعیتهای سادهای را برای خنداندن تماشاگر در نظر گرفته بودند؛ چیزهایی مانند عوضیگرفتن پرهای ریختهشده از بالش با بارش برف و چترگرفتن بر سر برای خیسنشدن. این رویکرد تا حد زیادی کپیبرداری از مصداقهای خارجی بود کما اینکه معروف است که آبی و رابی اصلا از فیلم دانمارکی پات و پاتاشون گرتهبرداری شده است. بعد از دوران 10 – 11سالهی فترت سینمای ایران در دهههای 1310 و 1320 شمسی، سینما بار دیگر با تکیه بر گونهی کمدی احیا شد. منتها این موج دوم که تا آستانهی پیروزی انقلاب اسلامی به طول انجامید (یعنی زمانی نزدیک به 30سال)، ویژگیهایی از خود بر جای نهاد که شاید به لحاظی اصلیترین شناسههای هویتی سینمای قبل از انقلاب به شمار آیند؛ شناسههایی که البته در دوران بعد از انقلاب نیز در مقاطعی مورد بازخوانی قرار گرفتند. طی یک بررسی ساده و اجمالی معلوم میشود که غالب فیلمهای ایرانی تا اواسط دههی 1350 از رویکرد کمدی فارغ نیستند ولو اینکه قالب داستانیشان کمدی نباشد. ازاینرو حتی در فیلمی مانند یوسف و زلیخا که قرار بود داستانی از یکی از پیامبران خدا را تعریف کند یا دستکم جنبههای عاشقانهی تمایل زلیخا به یوسف را بزرگنمایی کند، باز هم نوچهای (با بازی تقی ظهوری) در کنار یوسف نبی وجود دارد که در مایههای فیلمفارسیوار مزه میپراند و با اهالی حرمسرای فرعون به بازیگوشی مشغول میشود تا تماشاگر را بخنداند. از همینروست که برخی از صاحبنظران معتقدند بومیترین ژانر در سینمای ایران، گونهی کمدی است که البته باید برای آن خصوصیاتی متمایز از نمونههای استاندارد جهانیاش در نظر گرفت. در طول این چند دهه سینمای کمدی ایران واجد چند تیپ و موقعیت بارها تکرارشده بود. یکی از آنها ناهمگونی جسمانی زوجی بود که شخصیت اصلی داستان فیلم محسوب میشدند. این نکته اگرچه برگرفته از الگویی سینمایی بود که در نمونههای خوب جهانیاش میتوان آثار لورل و هاردی را برایش مثال زد، اما در ایران از سطحی نازل و دمدستی فراتر نرفت. این روند از همان اولین فیلم سینمای ایران یعنی آبی و رابی شروع شد و تا فیلمی همچون شد شد، نشد نشد (احمد افسانه و هوشنگ شفتی، 1339) ادامه یافت و بعد از آن نیز عمدتا روی شخصیت چاق متمرکز شد که بازیگرهایی مثل اصغر تفکری، همایون، و علی زاهدی (قوچعلی) ایفاگر تیپش بودند. نکاتی از قبیل شکمچرانی، گرفتاری در فضاها و مکانهای تنگ، تضاد صدا و رفتار بچگانه با هیکل بزرگ، و استفاده از شکم برای ضربهزدن به فرد مقابل از جمله هنرنماییهای این تیپ بود. این سنخ کمدی در ابعادی دیگر با بافت کمدی سهتایی ادامه یافت که البته تنها میتوان یک مصداق برایش در سینمای ما پیدا کرد: جمع سپهرنیا- رئوفی - متوسلانی که در 26 فیلم کنار هم ظاهر شدند تا با شکلدادن سه تیپ متفکر، حسابگر و احمق تماشاگر را بخندانند. موقعیت دیگر اختصاص به تمسخر روستاییان داشت. هجو بلاهت و بیعرضگی مرد روستایی اصلیترین مایه در اینجور فیلمها بود. اوج این روند در سری فیلمهای صمد شکل گرفت. لهجهی مندرآوردی دهاتی در کنار نجابت ذاتی و دستوپا چلفتی بودن یکجور ناهمگونی تیپیکال را شکل میداد که در نهایت با پیروزی مرد روستایی بر آدمهای شریر اطرافش این تناقض دوچندان میشد. از دل تمسخر روستاییان، نوع دیگر کمدی ایرانی درآمد: بهکارگیری هجوآلود لهجهی شهرستانیها که عمدتا متمرکز بر گویش اصفهانی (با محوریت ارحام صدر و وحدت) و شمالی (با محوریت سیدعلی میری) بود. بافت بعدی به مایههای جنسی مربوط میشد که از نظربازی و چشمچرانی شروع میشد و تا مایههای وقیحتر ادامه مییافت و در ابعاد کلامی و رفتاری بهمرور زمان گسترش پیدا کرد. در زیرمجموعهی همین مورد میتوان از نمونهی مردان زننما یا زنپوش نیز نام برد که باز اگرچه در سینمای جهان کاربرد فراوان داشت (مثل شلوارپوشاندن فیلیپ، ساختهی کلاید براکمن با بازی استنلی لورل) ولی در ایران همچنان روی سطوحی نازل قرار داشت؛ مانند مادموازلخاله و اینم یه جورشه که در هردو علی تابش ظاهری زنانه داشت. از دیگر نمونههای کمدی ایرانی، الگوی ارباب و نوکر قابل ذکر است که بهنوعی برگرفته از لودگی و مزهپرانیهای غلام سیاه نمایشهای روحوضی در کنار اربابش است. در چند فیلم ایرانی این الگو با رعایت همان رنگ سیاهِ پوست شکل گرفت (مثل حسن سیاه، ساختهی پرویز اصانلو) اما موج اصلی آن فارغ از این ویژگی بود و با محوریت بازیگرانی مثل تقی ظهوری، ارحام صدر و نعمتالله گرجی، با تناقضهای بین اوامر آقا و اطاعتهای پیشکار و نوچه قرار بود تماشاگر به خنده بیفتد. سینمای کمدی در دوران قبل از انقلاب به همین مایهها (آن هم در ابعاد بارها تکرارشده و سخیف) ختم میشد و بهرغم گستردگی سطحش، فاقد عمق بود و طبیعی مینمود که کمدیهای انتقادی و قابل تأملتری مانند اسرار گنج دره جنی (ابراهیم گلستان) بهرغم استفاده از بازیگر سری فیلمهای صمد، نتوانند در این بحبوحهی ابتذال به چشم مخاطب بیایند. این یک قاعده است که در دورانهای استبدادی و فضاهای بسته، راه برای رشد کمدیهای سخیف هموارتر میشود. با پیروزی انقلاب اسلامی تا مدتها از فیلم کمدی خبری نبود و در همان محصولات اندک و پراکندهای هم که در سالهای آخر دههی1350 تولید میشد، همهچیز در هیجانهای انقلابی متمرکز شده بود و قرار بود علیه خاندان پهلوی و ایادی و اذناب و حکومتهای خارجی حامیشان افشاگری شود. در چنین فضایی کمتر کسی به خندیدن و خنداندن میاندیشید و البته با توجه به حذف بسیاری از مایههای کمیک دوران قبل، مانند مسائل جنسی یا تمسخر نمودهای قومیتی و... زمان میبرد تا آلترناتیوهایی مناسب جایگزین این حذفیات شود. در اوایل دههی 1360 تلاش برای ساخت کمدی از دو زاویه احیا شد: نخست استفاده از برنامههای شاد و کودکانهی تلویزیون (مانند مدرسهی موشها) که در نمونهای همچون شهر موشها جلوه یافت و یکی - دو دهه بعد همین الگو با فیلمهایی مانند کلاهقرمزی و پسرخاله بازآفرینی شد. زاویهی دیگر، بهرهگیری از مایههای رقیق اجتماعی برای ساخت طنزهایی بود که بیارتباط با مسائل روز نباشد که در مورد این رهیافت دوم باید از پیشقراولی همچون مردی که زیاد میدانست (یدالله صمدی) نام برد. تا اواسط دههی 1370 عمده فیلمهای کمدی از این دو الگو بهره میگرفتند: آثار شاد کودکانه (دزد عروسکها، گربهی آوازخوان، کلاهقرمزی و...) و آثار اجتماعی (خارج از محدوده، روز باشکوه، آپارتمان شماره13 و...)؛ که البته گل سرسبد این طیف اجارهنشینهای مهرجویی (1365) بود که بسیاری از صاحبنظران آن را اولین و از معدود فیلمهای ارزشمند کمدی در سینمای ایران میدانند. اجارهنشینها تلفیقی از کمدی موقعیت و تخریب و شخصیت و حتی کارتونی بود که به شکل هنرمندانهای در هم تنیده شده بودند و البته با حالوهوای روز هم تناسب داشتند: بحث مسکن و اجارهنشینی که در عمق خود تأویلهای نمادین را نیز میپروراند. اما موج دوم سینمای کمدی بعد از انقلاب را باید از اواسط دههی 70 به بعد جستوجو کرد. حالا دیگر صرف کودکانهها و اجتماعیات مایهی کمدی نبودند و رفتهرفته نکات دیگر هم بدان افزوده شد. یکی از اساسیترین این مایهها بحث هجو بود که اگرچه در سینمای دههی 1980 میلادی به بعد در سینمای جهان با تلاش افرادی مثل مل بروکس اوج گرفت، اما در ایران تازه داشت نخستین گامها را طی میکرد. در ناصرالدینشاه آکتور سینما و دیگه چه خبر اولین جلوههای این رهیافت دیده شد تا اینکه بعدها در کارهایی مثل مرد عوضی و مومیایی 3، بوی خوش زندگی و نان و عشق و موتور هزار تجربههای جدیتری انجام گرفت؛ اگرچه به دلیل عادتنداشتن مخاطب ایرانی به این نوع فیلم و نیز برخی تصلبهای اجتماعی پیرامونی عملا این نوع فیلمها به حاشیه رانده شدند؛ ولو اینکه بعضا در گیشه یا نزد منتقدان موفق بودند. مایهی دیگر در این مقطع زمانی، روند محتاطانهی شوخیهای جنسی بود که با رعایت نمودهای شرعی صورت میگرفت. مرد عوضی و آدمبرفی نمونههای شاخص این جریان بودند که البته هریک حساسیتهایی را هم در برخی محافل برانگیختند. در کنار این زمینه باید از شوخیهای زن و شوهری و کلا خانوادگی هم نام برد که البته یکی از آغازگران اصلیاش مهدی فخیمزاده با فیلمهای خواستگاری و مخصوصا همسر بود. فیلمهایی با زمینهی کلانداختنهای زن و مرد از همین همسر شروع شد که بعدها در مصداقهایی مثل فیلم آتشبس تهمینه میلانی به اوج رسید. مورد بعدی، چرخش ظریف از طنزهای اجتماعی به سوی طنزهای سیاسی بود که اگرچه با فیلم ناصرالدینشاه آکتور سینما آغاز شد، ولی تبلور بارزش در مقطع اصلاحات رخ داد. در این دوران بیشترین گزندگی طنزهای سینمایی متوجه ریاکاری مذهبیای بود که در برخی زاویهها، بافت و انگیزه و انتساب سیاسی نیز داشت. فیلمهای مکس (سامان مقدم) و دنیا (منوچهر مصیری) مصداق مشخص این روند است. شاید خاستگاه اصلی این موضع، فیلم موفق لیلی با من است بود که توانست از موضوع حساس و جدیای مثل جنگ، نتیجهای کمیک، انتقادی و درعینحال سالم بیافریند. تبریزی در سالهای اصلاحات همین تجربه را در حوزهی روحانیت با فیلم مارمولک تکرار کرد که البته بازخوردی متفاوت گرفت و کار به ممنوعیت فیلم رسید. اما موج سوم سینمای کمدی عمدتا از چهار - پنج سال پیش شروع شد که روندی رو به انحطاط بود. اگر از برخی موفقیتهای مقطعی و فردی مانند دایرهزنگی صرفنظر کنیم، این دوران را باید دوران بازگشت به فیلمفارسی نامید؛ چراکه مجددا کمدیهای سخیف بهشکلی انبوه روانهی بازار اکران میشد. عمدهی فیلمهای کمدی حالا دیگر بر نوعی لودگی استوار بود که از دمدستترین و پیشافتادهترین ابزارها برای خنداندن مخاطب بهره میبرد و در این مسیر حتی گاه با حوزههایی شوخی میشد که به نظر میرسد تا قبل از این جزو خطوط قرمز شرعی و مذهبی بود. هجوم ستارگان سریالهای نودشبی در فیلمهای سینمایی، نمودی بارز از تأثیرگذاری ساختارهای نازل تلویزیونی در آثار سینمایی به شمار میآمد. حالا دیگر بهجای کودکانهها و اجتماعیات و سیاسیات و حتی موقعیتهای خانوادگی، با باد معده و استفراغ و اشارات صریح به اسافل اعضا و کارکردهایشان و دشنامهای چارواداری و قر کمر و جوکهای اساماسی و... قرار بود تماشاگر بخندد و اوج این روند در اخراجیهای یک و دو بود و طرفه آنکه فیلم مورد حمایت گستردهی محافل رسمی نیز واقع شد. به همین بیفزایید اقتباسهای روزافزون از فیلمفارسیهای شاخص دوران پهلوی که هماینک یکی از آنها (شیر و عسل) با برداشت از گنج قارون روی پرده است. موج اخیر هرچه را هنرمندان و سیاستگذاران دو دهه قبلش در احیای درست ژانر کمدی رشته بودند پنبه کرد و اینهمه آسیبرسانی به ذائقهی هنری و فرهنگی مخاطب سینمای ایران چگونه قرار است جبران شود، پرسشی است که با توجه به تداوم وضع موجود پاسخ روشنی در قبالش به چشم نمیآید. 1300-1330: گرتهبرداری سطحی از سینمای صامت کمدی روز اروپا و آمریکا 1330-1357: تلفیق لودگی، وقاحتنگاری، و مسخرگی لهجه و تیپ و اندام با نتایج اخلاقینمایانه 1357-1375: بهرهگیری از مایههای رقیق اجتماعی و شادیهای کودکانه 1375-1385: بهرهگیری از کمدی هجو و موقعیت، و مایههای انتقادی سیاسی 1385-...: بازگشت نسبی به دوران دوم با درنظرگرفتن برخی محذوریتها |
یافتههایی درباره نگرش زنان به فیسبوک Posted: 10 Jul 2010 06:56 PM PDT ایتنا - بر اساس پژوهشهایی که به تازگی صورت گرفته، مشخص شده است که زنان و دختران کشورهای غربی، روز به روز به شبکههای اجتماعی وابستگی و دلبستگی بیشتری پیدا میکنند و این موضوع گاه تا مرز اعتیاد هم پیش میرود. در پژوهشی که از ماه می تا ژوئن سال جاری، بر 1605 دختر و زن 18 تا 34 ساله صورت گرفته است، کارشناسان به نتایج جالبی دست یافتهاند که بعضاً از شدت علاقه این افراد به فیسبوک حکایت دارد. هرچند در این پروژه به تمام شبکههای اجتماعی پرداخته شده است ولی اکثر زنان و دختران پاسخدهنده، بر حساب خود در فیسبوک تمرکز داشتهاند. برخی یافتههای این تحقیق به این صورت اعلام شده است: - 57 درصد پاسخدهندگان گفتهاند که ارتباطات آنلاین آنها، بیش از تماسهای چهره به چهره است. - 39 درصد آنها خود را معتاد فیسبوک میدانند. - 34 درصد پاسخدهندگان گفتهاند که صبحها پس از برخاستن از خواب، چک کردن فیسبوک، اولین کاری است که انجام میدهند! - و دست آخر اینکه 21 درصد این افراد، در نیمه شب به حساب خود در فیسبوک مراجعه میکنند. گفتنی است این پژوهش توسط دو مرکز تحقیقاتی به نام Oxygen Media و Lightspeed Research انجام شده است. |
Posted: 10 Jul 2010 06:56 PM PDT دولت اسپانیا نسبت به اقدام شرکت گوگل در عدم ثبت بخشی از خاک این کشور به شدت اعتراض کرد. به گزارش مانیتورینگ فارس به نقل از شبکه العربیه، نقشه گوگل خشم دولت اسپانیا را به خاطر ثبت سه جزیره این کشور به عنوان بخشی از خاک مراکش برانگیخت. برنامه اینترنتی موسوم به google earth در اقدامی مشکوک 3 جزیره لیلی و جزایر جعفریه را جزء خاک مراکش نشان داده است که این مسئله به حدی برای اسپانیا گران تمام شده که وزارت امور خارجه این کشور را وادار کرد تا نسبت به این اقدام گوگل اعتراض کند. وزارت خارجه اسپانیا از گوگل خواسته تا در سریعترین زمان ممکن این خطا را در نقشه اصلاح کند و تصاویر قبلی را از سایتش حذف کند. شبکه العربیه عربستان نیز در گزارشی جانبدارانه مدعی شد که این جزیره متعلق به دولت مغرب است و این در حالی است که پس از اقدام گوگل ارث روزنامههای صبح اسپانیا حملات تندی را علیه گوگل مطرح کردند. اختلاف بین اسپانیا و مراکش درباره این جزایر در سال 2002 دو کشور را تا جنگ پیش برد به طوری که اسپانیا نیروی دریایی خود را در سواحل شمالی مراکش مستقر کرد و در پایان این بحران سیاسی با میانجیگری بینالمللی پایان پذیرفت. |
Posted: 10 Jul 2010 06:56 PM PDT خبرگزاری مهر - جام جهانی ۲۰۱۰ از ۱۱ ژوئن کار خود را در آفریقای جنوبی آغاز کرد، رقابتی که سرانجام پرونده آن بسته شد. در این یکماه دنیای وب به دور از دغدغه های فوتبالی نبود و آمار و ارقام جالبی از ترافیک وب گویای این مدعا است. ماجرای ترافیک وب از 11 ژوئن و همزمان با افتتاحیه جام جهانی 2010 آغاز شد. در آن روز کاربران وب به شدت فعال بودند به طوری که برطبق اندازه گیریهای موسسه "آکامای" ترافیک سایتهای خبری در "نیمروز زمان تقویمی" به اوج خود رسید و رکورد شگفت انگیز 1/12 میلیون بازدیدکننده در دقیقه را شکست. رکورد قبلی بیشترین ترافیک سایتهای خبری متعلق به زمانی بود که باراک اوباما در انتخابات ریاست جمهوری 2008 به پیروزی رسید. در آنزمان 5/8 میلیون بازدیدکننده در دقیقه بر روی سایتهای خبری کلیک کردند که با مقایسه این دو رکورد می توان فهمید که کلیک هواداران جام جهانی 30 درصد بیشتر از طرفداران باراک اوباما بوده است. در روز چهارشنبه دوم تیر در بازی آمریکا و الجزایر که با گل پیروزی دقیقه 91 آمریکا خاتمه یافت اندازه گیریهای موسسه "آکامای" نشان می دهد که ترافیک سایتهای خبری به 2/11 میلیون بازدیدکننده در دقیقه رسید. پیش بینی ها نشان می دهد که در روز فینال جام جهانی رکورد 1/12 میلیون در دقیقه هم شکسته شود. پیروزی بزرگ توییتر آمارهای این فرستند نشان می دهد که در شرایطی که 16/6 میلیون بیننده از طریق گیرنده های تلویزیونی خود مشغول تماشای بازی الجزایر و آمریکا بودند سکوهای دیجیتالی شبکه های ESPN یک رکورد جدید را در بخش تماشای مسابقات فوتبال به شیوه آنلاین به ثبت رساندند. به طوری که برای مثال سایت ESPN3.com در مجموع نزدیک به 1/1 میلیون تماشاچی آنلاین را ثبت کرد. به طوری که در بازی آمریکا- الجزایر به طور متوسط 328 هزار بیننده در دقیقه از این سایت دیدن کردند و از ترکیب این مسابقه با مسابقه انگلیس- اسلونی، سایت ESPN3.com به ترافیک 513 هزار بیننده در دقیقه رسید. |
مالک مای.اسپیس فروش این سایت را شایعه خواند Posted: 10 Jul 2010 06:36 PM PDT ایتنا - شرکت مالک مایاسپیس علاوه بر تکذیب شایعه فروش این سایت، از طرحهای خود برای نوسازی آن خبر داد. شرکت News Corp مالک سایت اجتماعی مایاسپیس، شایعاتی را که در آنها گفته میشود این شرکت قصد دارد شبکه اجتماعی خود را به فروش بگذارد، به شدت رد کرد. بنا به گزارش ایتنا پیش از این روزنامه انگلیسی گاردین با اشاره به افول و بیرونقی سایت مایاسپیس و نصف شدن ترافیک آن در یک دوره شش ماهه، گفته بود که این سایت به سراشیبی سقوط افتاده است و به سرنوشت Bebo دچار خواهد شد. گفته میشود کاربران Bebo با ترک کردن این سایت، به فیسبوک و توئیتر نقل مکان میکنند. آقای جاناتان میلر مدیر شرکت نیوز کورپ با رد این خبر، خاطرنشان کرد که شرکت متبوع وی قصد دارد این شبکه اجتماعی را نوسازی نماید. او در بخش دیگری از سخنانش گفت که ما درصدد هستیم در آیندهای نزدیک، نسخه جدیدی از پلتفرم مایاسپیس را عرضه کنیم. رویترز نیز گزارش داد که روپرت مورداک مدیر اجرایی نیوز کورپ هم اعلام کرده است که هیچ طرحی برای به فروش گذاشتن مایاسپیس در دست ندارد. |
مشارکت کاربران گوگل در ساخت فیلم مستند Posted: 10 Jul 2010 06:36 PM PDT پروژه جدیدی از سوی گوگل از کاربران درخواست کرد در ساخت قطعات مربوط به یک فیلم مستند مشارکت کنند. به گزارش ایسنا، این فیلم مستند که "زندگی در یک روز" نام دارد، ویدیوهای گرفته شده در طی 24 ساعت در 24 ماه ژوییه را دربرخواهد داشت. این قطعات سپس توسط کوین مک دونالد، کارگردان و رایدلی اسکات، تهیه کننده بهصورت یک مستند بلند برای فستیوال فیلم ساندنس ساخته میشوند. کاربران تا 31 ماه ژوییه برای ارسال قطعات به کانال یوتیوب این پروژه که دربردارنده تمامی محتوای ارسال شده پس از بسته شدن ورودی به روی مشارکتکنندگان جدید خواهد بود، فرصت دارند. طبق اعلام گوگل، کاربرانی که محتوای آنها در ساخت این مستند مورد استفاده قرار بگیرد، بهعنوان یکی از کارگردانان فیلم شناخته خواهند شد و 20 مشارکتکننده دیگر نیز برنده جایزه سفر برای شرکت در مراسم افتتاح نمایش این مستند خواهند بود. این شرکت در ماه ژوئن رقابتی را برگزار کرد که ویدیوهای ساخته شده کاربران برنده را در نمایشگاهی در موزههای گوگنهایم نمایش میداد. |
مجری تلویزیونی سخنگوی دولت آلمان میشود Posted: 10 Jul 2010 06:36 PM PDT مجری تلویزیونی شبکه ZDF، سخنگوی دولت آلمان میشود. به گزارش ایسنا، دفتر مطبوعاتی فدرال آلمان اعلام کرد که مجری مشهور شبکه تلویزیونی ZDF این کشور، استفان سیبرت، به عنوان سخنگوی جدید دولت آلمان منصوب شده است. به گزارش خبرگزاری فرانسه، سیبرت 50 ساله از تاریخ 11 آگوست کار خود را به عنوان سخنگوی دولت آلمان آغاز خواهد کرد. سیبرت نیز در مصاحبهای، شغل جدید خود را یک شغل جذاب خوانده است. |
راهاندازی سیستم ایمیل مطمئن جدید در آلمان Posted: 10 Jul 2010 06:36 PM PDT برنامه جدیدی به نام دیمیل به مردم، دولت و بخش خصوصی در آلمان امکان میدهد ارتباطات رسمی و مطمئنی داشته باشند. به گزارش ایسنا، ثبت نام برای سیستم جدید آغاز شده، با این همه انتظار نمیرود این سیستم تا پایان سال جاری و با تصویب قانون دیمیل در پارلمان آلمان کاربردی شود. این سیستم از سال 2009 در شهر آلمانی فردریش شافن مورد آزمایش قرار گرفته است. به گفته سخنگوی فراهمکننده خدمات ایمیل آلمانی GMX که یکی از نخستین شرکتهای عرضهکننده دیمیل است، این برنامه به هر دوی کاربران تجاری و خانگی امکان میدهد با شرکتهای بیمه، مقامات دولتی و افراد دیگر بهصورت دیجیتالی ارتباط رسمی داشته باشند. پیامها و اسناد ارسال شده در سیستم جدید بهصورت قانونی الزامآور شمرده میشوند. ساکنان آلمان میتوانند برای یک اشتراک دیمیل جدید ثبت نام کنند و سپس با اثبات هویتشان در یک اداره دولتی مانند شهرداری یا در نزد یک مامور دولتی که به خانه آنها مراجعه کرده، اشتراکشان به تایید خواهد رسید. بهمحض آغاز فعالیت سیستم دیمیل، کاربران به سیستم ایمیل مطمئن و مستقلی دسترسی خواهند داشت که به آنها امکان میدهد پیامهای رسمی را به اشخاص، شرکتها یا سازمانهایی که از سیستم دیمیل استفاده میکنند، ارسال یا دریافت کنند. تفاوت دیگر بین دیمیل و ایمیل معمولی در این است که کاربران باید به ازای هر پیام ارسال شده پول پرداخت کنند که بین 10 تا 20 سنت یورو خواهد بود اما دریافت پیام رایگان خواهد بود. |
You are subscribed to email updates from MediaNews.ir To stop receiving these emails, you may unsubscribe now. | Email delivery powered by Google |
Google Inc., 20 West Kinzie, Chicago IL USA 60610 |
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر