۱۳۸۹ مرداد ۱۴, پنجشنبه

شعری زیبا از زنده یاد فریدون مشیری

تو
به من خندیدی
ونمی دانستی
به چه دلهره از باغچه همسایه
سیب را دزدیدم
باغبان از پی من تند دوید
سیب را دست تو دید
غضب آلوده به من کرد نگاه
سیب دندان زده از دست تو افتاد به خاک
وتورفتی وهنوز،
سالها هست که در گوش من آرام ،آرام
خش خش گام تو تکرارکنان،
میدهد آزارم
ومن اندیشه کنان
غرق این پندارم
که چرا،
- خانه کوچک ما
سیب نداشت
تقدیم به همه یاران رادیو گلها

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر