MediaNews.ir |
- دماغ دراز پینوکیوی وبلاگنویس و ارّه بران پدر ژپتوی اخلاقگرا
- روزنامهنگاری با احتیاط کامل: گفتوگو با سردبیر روزنامه دنیای اقتصاد
- رونق در بازار گوشیهای ارزان قیمت
- کاهش علاقه دانشجویان اروپایی به رشتههای آی.تی
- اعتراض رییس نمایندگان روحانی مجلس به طرح اذان تا اذان سینماها و فرهنگسراهای شهرداری
- اعضاء شورای عالی سینما مشخص شدند
- هشدارهای پلیس ناجا به کاربران اینترنت و استفادهکنندگان از ایمیل
- ویندوز ۹۵ به پانزده سالگی رسید
- اجباری شدن پرداخت مالیات برای وبلاگنویسان فیلادلفیا
- وزیر ارشاد: تصویب اختصاص وام ۳۰ میلیون تومانی خرید مسکن به خبرنگاران
- دکههای جدید روزنامه فروشی تهران، دارای تابلو تبلیغاتی و نمایشگر میشوند
- اینترنت ملی در برنامه پنجم توسعه با نام شبکه ملی اطلاعات آمده است
- استفاده از فیسبوک برای شناسایی رانندگان متخلف
- لیست مرگ در فیسبوک با سه قربانی
- اولین همایش ملی ارتباطات دینی برگزار میشود
دماغ دراز پینوکیوی وبلاگنویس و ارّه بران پدر ژپتوی اخلاقگرا Posted: 25 Aug 2010 01:47 PM PDT روزنامه شرق، پدرام الوندی: اتفاقی افتاده است که در محله شما مهم است. مثلا زمین فروکش کرده است. خبرنگاران میآیند و ساعاتی بعد از حادثه میرسند. مدیرعامل سازمان الف که مثلا وابسته به شهرداری است میگوید که اصلا کار آنها تمام شده بوده است و ربطی به آنها ندارد. مدیرعامل سازمان ب که وابسته به شهرداری نیست میگوید که تقصیر شهرداری بوده است و سازمان او باید تاوان ضعفهای مدیریتی دیگران را بدهد. ماشین همسایه شما هم کنار خیابان پارک بوده است و الان در میان گل و لای فرورفته است و همسایه بیچاره هم بی آنکه کاری از دستش بر بیاید نظارهگر است. دوربین خبرساز میگردد و با چند نفر حرف میزند و بعد میرود. شب هم گزارشی چند دقیقهای پخش میشود. تلویزیونهای خارجی میگویند اختلافات الف و ب باعث شده بودجه لازم نرسد و خیابان فروکش کند. تلویزیونهای داخلی هم میگویند معلوم نیست مقصر چه کسی است. اما شما همچنان به ماشین همسایه فکر میکنید که توی گل و لایها بود و بیمه هم نبود. بگذارید به همان قضیه فروکش کردن خیابان بازگردیم. فردا در محله مشغول خرید هستید که همسایه دیگرتان میگوید «بلوتوثو روشن کن». روشن میکنید و پس از چند دقیقه فیلمی را که ارسال کرده بود دریافت میکنید. فیلم خیابان را قبل از فرونشستن نشان میدهد. ماشینهای یکی از سازمانهای درگیر در ساعات اولیه صبح مشغول کار بودهاند. آب زیادی هم کف خیابان جاری است. همسایه جزئیات را میگوید و میفهمید که مقصر احتمالی حادثه کدام سازمان بوده است. ماشین همسایه دیگر هم گوشه تصویر است. با خودتان فکر میکنید اگر سایتی مثل celljournalist در ایران بود میتوانستید این فیلم را بفروشید ولی خوب اینجا ایران است و حداکثر میتوانید آن را در یک سایت یا وبلاگ بارگزاری کنید. مثل مردمی که اولین بار پس از انفجار در ایستگاه متروی لندن تصاویر و فیلمهایی را منتشر کردند و یا برای رسانهها فرستادند تا اهمیت تلفن همراه مجهز به دوربین عکاسی در فرآیند اطلاعرسانی عمومی روشن شود. البته فرق مهم مردم با روزنامهنگاران در این است که مردم برای خودشان محتوا تولید میکنند. آنها رویدادها را روایت میکنند و تجربههای روزمرهشان را به اشتراک میگذارند اما سعی نمیکنند چیزی را بازسازی کنند به این ترتیب روایت آنها از همه چیز دست اول است. خام است و البته به نظر میرسد صداقت بیشتری داشته باشد. اما این همه مطلب نیست. روزنامهنگاران برای اینکه به یک محدوده مشخص اخلاقی برسند و اصول کلی را رعایت کنند، سالیانی دراز تلاش کردهاند. طبق نظریههای کلاسیک آنها دیدهبان جامعه هستند و باید فارغ از سوگیری و بیصداقتی برای مردم بنویسند. طبیعی است که در دنیای جدید، در جامعه اطلاعاتی، که سروکارداشتن با اطلاعات کسبوکاری است همگانی، آنها بیشتر موضع دفاعی بگیرند. عکس نباید به صورت فریبکارانه برش بخورد یا با فتوشاپ دستکاری شود. اصلی که شهروندان لزوما آن را رعایت نمیکنند. فیلمی که گرفته شده است نباید حریم خصوصی کسی را نقض کند و یا اطلاعات شخصی او را بدون رضایتش دربربگیرد. نباید ویدیویی غیرمرتبط با یک حادثه بدون توجه لازم برچسبگذاری و منتشر شود و مخاطب به اشتباه بیفتد. باید روی آن نوشت که این ویدیو مثلا آرشیوی است. اما شهروندان خیلی وقتها به این چیزها توجه نمیکنند. برای آنها مهم است که محتوایی را که دوست دارند روی فضای شخصیای که دارند منتشرکنند. این اتفاقها با زیرساخت نه چندان مناسب اینترنتی که در ایران داریم، جور دیگری بسط یافته است. همسایهها فیلم را برای هم بلوتوث میکنند. شما که اینترنت وایرلس دارید و سرعتش بهتر است، فکر میکنید این ویدیو را برای تلویزیون بفرستید یا روی سایتی بگذارید، اما از آن طرف شک دارید که این همه حقیقت باشد. ممکن است دقایقی بعد از این گروهی دیگر آمده باشند و یا رویدادی دیگر رقم خورده باشد که از آن بیخبرید. از سوی دیگر بالاخره این ویدیو بخشی از واقعیت است. تصویری است که دوست شما از واقعیت گرفته است، ولی همه واقعیت نیست. با این حال میتواند تکهای از پازلهایی باشد که کل رویداد را در رسانهها میسازد و حس میکنید انتشار آن مهم است و برای تلویزیون یا یک سایت آن را میفرستید. موقع ارسال متوجه میشوید قبل از شما فیلمهایی از زوایای دیگر و زمانهایی بعد یا قبل از این رویداد نیز گرفته شده و ارسال شدهاند. اتفاقا در برنامه شبکه استانی همان شب هم از بریده این فیلمها استفاده میشود و گزارش خوبی به نمایش در میآید. به این فکر میکنید که چگونه مردم کمک کردند تصویری که رسانه از واقعیت میسازد به صداقت نزدیکتر باشد و همه ابعاد را در بر بگیرد. پرده دوم/ فاصله کاذب میان وبلاگنویسی و روزنامهنگاری خبرنگاران بنا بر یک سنت دیرینه در قوانین مختلف، حقوقی دارند. مثلا میتوانند منبع خبریشان را فاش نکنند. این به عنوان یک حق برای آنها پذیرفته شده است. در سالهای اخیر، به خصوص در آمریکا، این بحث به وجود آمده است که آیا وبلاگنویسان هم چنین حقی دارند؟ یعنی اصلا این سئوال که «آیا وبلاگنویسی همان روزنامهنگاری است یا نه؟» از اینجا جدی مطرح و به بحث گذاشته شد. مثلا وبلاگنویسانی میآیند و اسرار آخرین محصول اپل را برخلاف رویههای اخلاقی منتشر میکنند. تکلیف چیست؟ طبیعتا این بحث مخالفان و موافقان فراوانی دارد که ادله خوبی هم دارند و هیچکدام هم به صورت مطلق موفق نشدهاند دیگری را کنار بزنند. به هر حال و از هر منظری که این مطلب نوشته شده است این حق را باید برای کسانی در نظر گرفت که مجبور هستند تحت استانداردهای روزنامهنگاری، هرچند به آنها انتقاد داشته باشیم- کار کنند و وظایفی را بر عهده بگیرد. ولی خوب از یک نکته هم نباید غافل شد، الان مردم دستکم در آمریکا اعتبار بالایی دارند، یعنی پس از پزشکان نوشتههای شخصی و وبلاگی دومین منبع معتبر برای دانش است و این نشان میدهد وبلاگ در دیدگاه مردم تنها «قطعهای» از یک پازل نیست و گاه به خود پازل تبدیل شده است. در حقیقت بر اثر نبود سوادرسانهای برای مواجهه با محتواهای عمومی و مردمی، وبلاگ یک شخص مشهور از صفحه نخست بیبیسی بیشتر مورد اعتماد است. با این حساب مردم وبلاگ را یک رسانه خبری و نه یک صفحه شخصی به شمار میآورند و به همین دلیل است که دغدغه تعریف یک اصول اخلاقی پذیرفته شده برای وبلاگنویسان مورد توجه قرار گرفته است. یکی از نکاتی که در سواد استفاده از وبلاگها مهم است رجوع به حلقهای از وبلاگهایی است که دغدغه مشابهی دارند و مواضعی متفاوت یا منتقدانه در برابر این وبلاگ به خودگرفتهاند. یعنی برای کسب یک خبر یا تحلیل نباید به یک وبلاگنویس بسنده کرد. داستان ساده است. چون سردبیری متمرکزی وجود ندارد، هرکس به تنهایی میتواند هر دروغی را ببافد و هر حیلهای را به کار گیرد. اما وقتی حلقهای از وبلاگها را در نظر بگیریم که مینویسند، همدیگر را نقد میکنند و فعالانه در تعامل هستند میفهمیم که بسنده کردن به اطلاعات فقط «یکی» از آنها گاه پرخطر از این است که به گفتههای یک رسانه بزرگ که مورد اعتماد ما نیست، گوش کنیم. به هر حال از منظر رسانهای فاصلهای میان وبلاگنویسی و روزنامهنگاری نیست و اینها هر دو پدیدههای موازی و همسو هستند و یکدیگر را کامل میکنند. مطالب روزنامهها در وبلاگها چرخ میخورد و چکشکاری میشود و وبلاگنویسان به روزنامهها دعوت میشوند تا برای شماری مشخص از خوانندگان روزنامه هم بنویسند. تریبونی برای مردم که نشان میدهد فاصله کاذب است. البته انتقادهای محافظهکارانه سنتیها پابرجاست. ولی هر انتقادی که میکنند چند برابرش به رسانههای بزرگتر وارد است. در سالهای اخیر تلاشهایی برای قاعدهمند کردن وبلاگنویسی گذاشته شده است. اینکه اشتباهات را اصلاح کنید. فقط حقایقی را که از آنها مطمئن هستید بگویید و مسایلی از این دست. اینها در منابع فارسی و انگلیسی هستند، اما خوب طبیعت وبلاگینوشتن با اینها جور در نمیآید. وبلاگنویسی حوزهای است که اگر یکی هم در آن پینوکیو از آب در آمد و دروغ گفت نمیتوان اصول کلاسیک اخلاق رسانهای را مانند پدر ژپتو سراغ او فرستاد، تا دماغش را ببرد و مرتب کند. این مخاطب است که باید میان سره و ناسره تمیز بگذارد و یا به اعتبار شخص وبلاگنویس چیزی را باور کند یا نکند. البته با توجه به اینکه همه جا آزادی بیان مسئلهای مهم و حیاتی است از وبلاگنویسان خواسته میشود شفافیت، گفتوگو و مسایل انسانی را در وبلاگشان توسعه دهند، هرچند که همه اینها توصیههایی است باز اخلاقی ولی تا جاییکه در قالبی دستوری و بخشنامهای ریخته نشده است، قابل طرح است. |
روزنامهنگاری با احتیاط کامل: گفتوگو با سردبیر روزنامه دنیای اقتصاد Posted: 25 Aug 2010 01:27 PM PDT وبسایت مرکز آموزش موسسه هشهری، وحید باسره - مدیریت و سردبیری یک روزنامه در شرایط فعلی سخت و دشوار شده است. لازم نیست حتما روزنامه سیاسی باشی تا این دشواری را حس کنی، روزنامههای اقتصادی زیادی نیز طی چند سال اخیر تعطیل یا توقیف شدهاند، اما در این میان راز ماندگاری برخی دیگر از روزنامهها چیست؟ مدیریت خوب، سرمایه فراوان، دفاع از وضع موجود، محافظهکاری و کنار گذاشتن مشی انتقادی یا شاید هم سکوت محتاطانه برای بقا. دنیای اقتصاد از جمله روزنامههایی است که طی 8 سال گذشته نه تنها دچار تلاطم تعطیلی و توقیف نشده بلکه بر دامنه توفیقات و توسعه خود افزوده است. دلایل این موضوع و راز ماندگاری این روزنامه را در گفتوگو با علی میرزاخانی سردبیر دنیای اقتصاد پیگرفتهایم. میرزاخانی کارشناسی ارشد اقتصاد از دانشگاه امام صادق (ع) دارد و از سال دوم شکلگیری روزنامه دنیای اقتصاد تا کنون سردبیری آن را برعهده دارد. متن این گفتوگو را با هم میخوانیم. * چگونه وارد مطبوعات شدید؟ ـ همانطور که برای همه اتفاق میافتد به صورت تصادفی بود اما علاقههایی هم در افرادی که وارد مطبوعات میشوند، وجود دارد کهاین باعث ماندگاری آنها میشود. بنده هم به دلیل همان علائق شخصی وارد شدم و تا به حال نیز ماندگار شدم. * کارتان را دقیقا از دنیای اقتصاد شروع کردید؟ ـ نه، شروع کار اصلی من از مجله «اقتصادایران» با سمت معاون سردبیر بود. البته بااینکه همکاریهای پراکندهای با نشریات مختلف داشتم، مهمترین کارم را با روزنامه دنیای اقتصاد از سال 81 آغاز کردم. * شما به غیر از همکاری با مجله اقتصادایران با نهادهای دیگری هم همکاری داشتید؟ ـ بله، اما کار من بیشتر در زمینه پژوهشی و تدریس در دانشگاههای شاهد و کار بوده است. * نحوه ورودتان به دنیای اقتصاد چگونه بود؟ ـ همانطور که میدانید دنیای اقتصاد یک نشریه تخصصی ـ اقتصادی است و روزنامهنگاری اقتصادی با روزنامهنگاری سیاسی ـ اجتماعی متفاوت است. طبیعتا کسانی که قصد راهاندازی روزنامه اقتصادی دارند، به دنبال افراد متخصص و متبحر در زمینه اقتصاد هستند. در ابتدای کار آقای فرهت فردنیا و افراد دیگر هم در راهاندازی دنیای اقتصاد حضور داشتند. * دنیای اقتصاد اولین تجربه یک روزنامه تخصصی در حوزه اقتصاد بود؟ ـ قبل ازاینکه روزنامه دنیای اقتصاد راهاندازی شود، روزنامههای اقتصادی وجود داشتند اما به معنای مرسوم روزنامه اقتصادی در جهان نبود. در حقیقت ما روزنامهای که هدف آن پاسخگویی به نیازهای تحلیلی و خبری اهالی کسب و کار و فعالان اقتصادی باشد درایران نداشتیم. * جناب میرزاخانی چگونه و از طریق چه کسانی و به چه دلیل به دنیای اقتصاد دعوت شدید و نحوه فعالیت شما تا چه میزان بر اقتصادایران تاثیرگذار بوده است؟ ـ دنیای مطبوعات بسیار کوچک است و افراد محدودی در آن فعالیت میکنند. با توجه به اینکه من در مجله اقتصاد ایران فعالیت میکردم، با روزنامهنگاران اقتصادی دیگر مانند آقایان فرهت فردنیا و صادق جنان صفت در ارتباط بودم. من به وسیله آقای بلادی که مسوول کارهای ارتباطی بودند، به آقای بختیاری، مدیر مسوول دنیای اقتصاد معرفی شدم. البته آقای جنانصفت و فردنیا هم دراین زمینه کمک کردند و توانستیم با یکدیگر همکاری کنیم. * هنگام ورود به دنیای اقتصاد چه سمتی داشتید؟ ـ روزنامه دنیای اقتصاد در ابتدا به صورت شورای سردبیری به وسیله آقایان فردنیا، جنان صفت، صدری و بنده اداره میشد. بعد از گذشت حدود یک سال، آقای بختیاری به دلیلاینکه مدیریت تحریریه به صورت هماهنگ و متمرکز اداره شود، سردبیری روزنامه را به بنده پیشنهاد کردند و از آن زمان تا به حالاین مسوولیت بر عهده بنده است. * در ابتدای کار دنیای اقتصاد با چند صفحه شروع به فعالیت کرد؟ ـ اولین شماره دنیای اقتصاد با 16 صفحه منتشر شد. با توجه بهاینکه موضوعات شناسایی شده به وسیله ما به مرور زمان افزایش یافت و هدفمان پاسخگویی به نیازهای تحلیلی و خبری فعالان اقتصادی بود، به تدریج تعداد صفحههای روزنامه را افزایش دادیم. در آن زمان بورس رونق خوبی داشت و افراد بسیاری درصدد دریافت اطلاعات بودند؛ بنابراین صفحاتمان به 24 و بعدها به 32 صفحه رسید و تعداد 32 صفحه به عنوان چارچوب اصلی روزنامه باقی ماند. * با توجه بهاینکه مخاطبان با روزنامه شما آشنا نبودند، تیراژ شما در ابتدای کار چه میزان بود؟ ـ تیراژ روزنامههای اقتصادی قبل و حتی بعد از دنیای اقتصاد در حد تیراژ یک کتاب بود. اما تیراژ دنیای اقتصاد در ابتدای کار بیشتر از حد معمول و در حدود 6 یا 7 هزار نسخه در روز بود. چون هدف ما تضییع منابع نبود بلکه در حدی بود که میدانستیم برای آن مشتری وجود دارد و میشود آن را به تدریج به مخاطبان شناساند. طبیعی است به مرور زمان تیراژ و تعداد مخاطبان افزایش یافت. ما سه گروه مخاطب برای روزنامه خود تعریف کردیم. حلقه اصلی مخاطبان ما فعالان اقتصادی بودند که در تمام بازارها اعم از مسکن، سهام، صنعت، بازرگانی، تجارت و سرمایهگذاری خارجی مشغول به فعالیت هستند. در کناراین گروه هدف دنیای اقتصاد این بود که به تصمیم سازان اقتصادی مانند قوهمجریه، قضائیه و مقننه نیز خدمات خود را ارائه دهد. گروه سوم هم کسانی بودند که فعالیت دانشگاهی، پژوهشی و تئوریک در زمینه اقتصادی انجام میدادند؛این گروهها شامل دانشجویان، استادان، صاحبنظران و موسسات پژوهشی اقتصادی میشدند.این اهداف از آن روز تاکنون همچنان ادامه دارد و پیگیری میشود. * آیا هیچ تحقیقی انجام دادهاید که تا چه میزان توانستهاید براین سه مخاطبان خود تاثیرگذار باشید و آنها را جذب کنید؟ ـ میزان موفقیت دنیای اقتصاد بهاین بستگی دارد که به عنوان مثال ما تا چهاندازه از فعالان بازار بورس بازخورد دریافت کنیم. یکی از نشانههای آن میتوانداین باشد که شرکتهای بورسی در مجامع عمومیخود روزنامهای را به عنوان روزنامه رسمی برای انتقال اطلاعات، اخبار و آگهیها به سهامداران خود انتخاب میکنند. در حال حاضر اکثر شرکتهایی که مجمع برگزار میکنند، دنیای اقتصاد را انتخاب میکنند و حتی بورس که به صورت شرکتی اداره میشود، روزنامه رسمی آن دنیای اقتصاد است. اکثر این نهادها میخواهند که سهامداران فقط یک روزنامه مانند دنیای اقتصاد را دنبال کنند و سهم مجموع سایر روزنامههای اقتصادی دیگر ازاین جهت به 4 یا 5 درصد هم نمیرسد. البته روزنامه اطلاعات به دلیل سابقهای که دارد با وجودی که در ردیف روزنامههای اقتصادی نیست، به عنوان رقیب ما محسوب میشود. * تا چهاندازه میزان تاثیرگذاری خود را در بین دانشجویان رشته اقتصاد و نخبگان دانشگاهی مشاهده کردید؟ ـ کارمان به صورت سیستماتیک نبود، بیشتر از طریق ارتباطی که بعضی استادان با ما برقرار میکردند از بازخوردها مطلع میشدیم. مثلا بسیاری از استادان دانشگاه مطالعه روزنامه ما را به عنوان یک کار مستمر به دانشجویان خود توصیه میکنند. به عبارتی چون دنیای اقتصاد تعلق خاطری به جهتگیریهای سیاسی ندارد، بسیاری از افراد دانشگاهی ترجیح میدهند که فارغ از هر نوع درگیری درباره مباحث اقتصادی روز به بحث بپردازند. * بازخورد حضورتان در بازار سنتی کسب و کار چگونه بوده است؟ ـ ما به آن صورتی که در بازارهای مدرن مانند صنعت و شرکتهای مدرن فعالیت داریم، در بازار سنتی حضور نداریم. علت این موضوع چندان به ما مربوط نیست بلکه به این دلیل است که آنها وقت زیادی را برای روزنامه خواندن نمیگذارند و شاید نیازی هم احساس نمیکنند که البته تدریجا این احساس نیاز خود را دارند نشان میدهد. * دلیل سوال من این بود که هنوز بخش عمدهای از بازار ما به صورت سنتی است و صادرات، توزیع و خدمات همان روال سنتی خود را طی میکنند. آیا شما میتوانید پاسخگوی دغدغههای این قشر باشید؟ ـ هر قدر پیوند اقتصاد ایران با اقتصاد جهان بیشتر شود، نیاز آنها هم برای دریافت اطلاعات افزایش پیدا میکند. مثلا یکی از بازارهای سنتی ما بازار آهن است و اتفاقا طی یک یا دو سال گذشته التهابی در آن به وجود آمد که قیمتها در ابتدا به شدت افزایش و بعدها به شدت کاهش یافت. این نوسان قیمت برای کسبه بازار آهن به شدت شوکآور بود چون همانند بازار مسکن تصور میکردند اگر قیمتها افزایش یابد، دیگر کاهش پیدا نمیکند. در حقیقت آنها طبق تجربه خود این چنین پیشبینی میکردند، چون در گذشته تجربه چنین اتفاقی را نداشتند. البته ما انتظاراتی به نام انتظارات عقلایی داریم که بر مبنای دانش و اطلاعات روز است و کسبه بازار این موضوع را تجربه نکرده بودند که احتمال سقوط بازار آهن وجود دارد. وقتی بازاریان با این شرایط مواجه شدند، احساس کردند که باید اطلاعات دیگری هم راجع به آن به دست بیاورند. پس از آن بسیاری از افراد این حوزه به روزنامه دنیای اقتصاد نزدیک شدند چرا که ما در حال تبیین دلایل این شرایط بودیم. مثلا در هنگام سقوط بازار آهن تحلیلهایی در خصوص این سقوط ارائه دادیم و جالب اینجا بود که دائما از بازارآهن تماس میگرفتند و علت این اتفاق را جویا میشدند. * آیا تحلیلهای شما تاثیر عمیقی بر تغییر نگرش و عملکرد اقتصادی افراد مختلف داشت؟ به عبارتی آیا احساس کردید که بر اثر تحلیلهای شما تغییری در بازار به وجود آمده است؟ ـ ما به دنبال این نیستیم که به بازار جهت خاصی بدهیم بلکه هدف مااین است که بازار تصمیم گیری صحیحی داشته باشد. این تصمیم صحیح هم میتواند به اقتصاد کمک کند و هم از ضرر و زیان آنها پیشگیری کند. * دلیل طرح این ایده از طرف من این بوده که شاید احساس میکنم الگوی شما وال استریت ژورنال و یا فاینینشال تایمز است. ـ نه، ما از آنها به عنوان الگو استفاده نکردیم. چون قالب و مخاطبان آنها با ما متفاوت است. ما آن را به عنوان اسلوبی برای مخاطب در نظر گرفتیم. * آیا شما به وسیله همین اسلوب کلی که به آن اشاره کردید، توانستید تاثیراین تحلیلها را مشاهده کنید؟ ـ این موضوع را از رجوعشان به روزنامه میتوان فهمید. مثلا در یکی از روزنامهها این بحث وجود داشت که میخواهند بورس را بالا و یا پایین ببرند و بر روی جهت بازار تاثیر بگذارند و این کاملا مغایر با اهداف حرفهای ـ مطبوعاتی است. در حقیقت ما به دنبال شفافسازی اطلاعات بودیم و چون منابع اطلاعاتی درایران نادر است، ما مبنا را بر منابع اطلاعات رسمیقرار دادیم و غیر از اطلاعات رسمیبازار و شرکتها چیز دیگری را منتشر نمیکردیم؛ مگر اینکه ما اطلاعات را از شرکت و به غیر از بورس دریافت کنیم. در مورد بازارهای سنتی هم اساس را بر روندهایی که در جهان اتفاق میافتد، قرار دادیم. بازخورد این کار این بود که با ما تماس میگرفتند و میگفتند در بورس لندن چگونه قیمت تعیین میشود و ما چه طور میتوانیم با این قیمت کالا خریداری کنیم؟ بازخوردهای دریافتی ما بهاین شیوه بوده است و این طور نبوده که تصور کنید ما به عنوان جهت دهنده و یا ذی نفع وارداین موضوع شویم. چوناین نقطه آغاز مرگ یک کار حرفهای است. * شما معتقدید که کار شما انعکاس واقعیتهای بازار بوده است و دراین جریان ذی نفع نبودهاید اما یکی از مباحث مهم شرکتها و بازارهای بورس مربوط به اطلاعات غلط است. یکی از وظایف روزنامههای اقتصادی بسنده نکردن به اخبار رسمی و تولید بخشی از اخبار است که شهروندان از طریق آن بتوانند شرایط شرکتها را تحلیل کنند و اخبار به دست آمده از شرکتها را با اخبار رسمیآن شرکت مطابقت دهند تا شفافسازی واقعی انجام شود و خریدار سهام بتواند نسبت خود را با آن شرکتها بسنجد. ـ این کاری که شما به آن اشاره میکنید وظیفه سازمان بورس است. * در حقیقت آن چیزی که روزنامههای اقتصادی معتبر را معروف میکند این است که ما میتوانیم شرایط بازار را به گونهای شفاف در آن ببینیم. مشتریان بر اساساین اخبار شفاف تصمیم میگیرند و تکلیف همه چیز معلوم است. ـ ما باید دو حوزه را از یکدیگر تفکیک کنیم؛ یکی حوزه بازاری که یک شرکت در آن فعالیت میکند و دیگری هم مسائل درونی شرکت است. شرکت نمیتواند اطلاعات را فارغ از بازاری که در آن فعالیت میکند، منتشر کند. مثلا ما شرکت و بازاری را در حوزه فولاد داریم که هم اطلاعات بازار و هم اطلاعات رسمی شرکت را منتشر میکنیم. البته مخاطبان باهوش هم میدانند، شرکتی که در زمینههای مختلف فعالیت میکند، نمیتواند فارغ از مسائلی که در بازار اتفاق میافتد، گزارشهای خود را منعکس کند و باید با شرایط بازار منطبق باشد. مثلا اگر قیمت جهانی کالایی سقوط کند، این طبیعی است که شرایط شرکتی که در این زمینه فعالیت میکند بدتر شود. در نتیجه این شرکت نمیتواند گزارش دروغی مبنی براینکه وضعیت آن رو به بهبود است، ارائه دهد. ما در مورد شرکتها به اطلاعات رسمی بسنده میکنیم. البته شرکتها در تمام دنیا میتوانند اطلاعات غلط ارائه بدهند امااین کار صرفا محدود به حسابسازیهایی میشود که در همه جا مرسوم است؛ ما وارد آن حیطه نمیشویم که بخواهیم کار آنها را نقد کنیم. این وظیفه سازمان بورس است که اطلاعات را فیلتر کند. اگر چنانچه اطلاعات غلط شرکت را سازمان بورس منتشر کند ما مسوول نیستیم. * در واقع شما منعکس کننده اطلاعات سازمان بورس هستید؟ ـ بله. * آیا محدودیتهای موجود در روزنامهها باعث میشود که شما به اخبار رسمی بسنده کنید؟ ـ نه، این تصمیم و خط مشی خودمان است که در فضای رسمی حرکت کنیم. ما در مورد اشخاص حقیقی و حقوقی به دنبال تفتیش عقایدشان نبودیم. * شما ابتدای کار را با چند پرسنل شروع کردید؟ ـ بین 30 تا 40 نفر پرسنل * از آن 30 یا40 نفر چه میزان باقی ماندهاند که در حال حاضر با شما همکارند و سمت آنها در گذشته و حال چه بوده است؟ ـ چون در آن زمان تحریریه بر اساس مدیریت شورایی اداره میشد، همه نظر میدادند و طبیعی بود که افراد مختلفی وارد روزنامه شوند. اما وقتی مدیریت متمرکز میشود، فرد نظرات خود را اعمال میکند و من هم از این قاعده مستثنا نبودم. نظر مناین بود که روزنامه به استفاده از نیروی انسانی متخصص و متبحر گرایش پیدا کند، چون سرمایه اصلی یک روزنامه نیروی انسانی است و همه روزنامههای اقتصادی که با ما شروع کردند، از نظر سرمایه مالی از ما جلوتر بودند. به همین دلیل بنده به استفاده از نیروهایی که از نظر علمیتوانایی بیشتری دارند، گرایش پیدا کردم. فکر میکنم از آن تعداد افرادی که در ابتدای کار بودند، عده محدودی و زیر 10 نفر باقی ماندهاند. * از این تعداد چند نفر سمتهایشان تغییر کرده است؟ ـ از افراد اصلی که شامل آقای فردنیا، جنان صفت و صدری میشدند، به جز آقای فردنیا ، آقایان جنان صفت و صدری به عنوان مشاور سردبیر حضور دارند. در سطوح مختلف هم تغییر زیادی نداشتیم و حدود 20 تا 30 درصد مدیریت سرویسهایمان به دست همان افراد قبلی است. * اسلوب و روش شما با در نظر گرفتن روزهای شروع کار و رونداین چند ساله در انتخاب کادرتان چه بوده است؟ ـ من به عنوان سردبیر در هنگام انتخاب دبیران دقت زیادی میکنم و خبرنگارانی که در حوزه سیاسی فعالیت میکنند، برایم اهمیت دارند. اسلوب ما در حوزه انتخاب دبیران و خبرنگاران مرتبط با سیاست این است که باید مطمئن شویم افراد تعلق خاطر سیاسی خاصی ندارند. این موضوع هم با مراجعه به سابقه افراد و مصاحبه با خودشان برای ما آشکار میشود. مراحل بعدی هم بستگی به توانایی تخصصی افراد در یک حوزه خاص دارد. * معیارتان برای انتخاب افراد چیست؟ ـ همانطور که عرض کردم سوابق و تحصیلاتشان و ارتباطهایشان با افراد مختلف بر اساس حوزهای که در گذشته در آن فعالیت میکردند، مد نظر ما قرار میگیرد؛ چوناین پیشینه به ما کمک میکند متوجه شویم آیا حوزه کاری آنها نیازهایی که ما به دنبالش هستیم را تامین میکند و یا خیر. * دلیل اینکه نمیخواهید افراد فعالیت سیاسی داشته باشند چیست؟ آیا به دلیل این است که نمیخواهید روزنامه از نظر حقوقی تحت فشار باشد؟ ـ البته این عامل هم دخیل است اما ما زمانی کار خود را شروع کردیم که فضای سیاسی باز بود و در همان زمان این خط مشی را دنبال کردیم. چون ما معتقدیم گروههای سیاسی درایران از نظر اقتصادی خط مشی مشخصی ندارند و گاهی در مورد یک تصمیم صحیح اقتصادی یا هر دو گروه موافق هستند و یا یک گروه موافق و دیگری مخالف است. به عبارتی بحثهای اقتصادی در گروههای سیاسی انسجام لازم را ندارد. بعضی افراد زمانی که سعی میکنند که ما را در دسته بندی خاصی قرار دهند، دچار سردرگمی میشوند چرا که نمیتوانند جهت خاصی برایمان تعیین کنند. البته اگر دقیق شوند متوجه میشوند که خط مشی اقتصادی ما متکی بر شفافسازی و تصمیمسازی صحیح است. * آیا فکر نمیکنید جناح بندیهای داخل کشور در مورد یک موضوع شاید بتوانند تصمیمات صحیح تری اتخاذ کنند و در مقام قدرت عملکرد بهتری به آن موضوع اقتصادی داشته باشند؟ ـ طبق تجربه ما زمانی که گروه اصلاح طلب در رأس کار قرار گرفتند، پیشنهادهای ما در مورد بهتر اداره کردن بازار پول، صنعت و بازرگانی پذیرفته نمیشد اما گروه اصولگرایان با ما موافق بودند اما زمانی که کفه ترازوی قدرت تغییر کرد، همه چیز بر خلاف این بود واین بار اصلاح طلبان با ما موافق بودند. * اساسا دنیای اقتصاد موافق چه نوع اقتصادی اعم از لیبرالی، مارکسیستی و بازار آزاد است؟ ـ من بهاین طیف بندیهای سیاسی که در اقتصاد هم صورت گرفته چندان معتقد نیستم. معمولا افراد سیاسی سعی میکنند که نظامهای مختلف را خطکشی کنند و برای هر نظامی اعم از کمونیستی، لیبرالی و متمرکز طیفبندی خاصی قائل شوند. * شما خود را تقریبا به کدام یک نزدیک تر میبینید؟ ـ وقتی شما وارد اقتصاد میشوید نمیتوانید به عنوان مثال بگویید وال استریت ژورنال از مکتب خاصی پیروی میکند. در علم اقتصاد کینزیها به دخالت بیشتر دولت اعتقاد دارد و برخلاف آن، مدعیان مکتب اتریش و پول گرا به دخالت کمتر دولت معتقدند. ما به دخالت کمتر دولت اعتقاد داریم. * در حقیقت به بازار آزاد معتقدید چون بازار در شرایط آزاد خودش را تنظیم میکند. ـ برداشتی که ما از بازار آزاد در آمریکا داریم باایران متفاوت است و ما بسیاری از نهادهایی که کمک کننده بازار در آمریکا هستند را دراینجا نداریم. ما معتقدیم که دخالت دولت باید به حداقل برسد و این حداقل از شرایط آن جامعه برداشت میشود. مثلا ما اگر معتقد به بازار آزاد باشیم باید بگوییم که دولت حذف یارانهها را در پیش بگیرید اما شرایط جامعه ما این نیست؛ شاید درست این است که بگوییم باید به چه صورت حرکت کرد تا دخالت دولت در تقسیم منابع متعلق به عموم مردم به حداقل برسد. * اگر بخواهیم به بحث روزنامه برگردیم، چند نفر از روزنامه نگاران شما در سال از روزنامه خارج میشوند؟ ـ البته علت خروج آنها به عوامل متعددی بستگی دارد که یکی از آنها شرایط و فضای کلی مطبوعات در کشور است و هر چه قدر فشارها بیشتر شود،این افراد تحت تاثیر قرار میگیرند. شاید فضای روزنامه ما با انواع روزنامههای سیاسی متفاوت باشد اما ممکن است که روزنامه نگاران ما از نظر روانی تحت تاثیر قرار بگیرند که امنیت شغلی بالاتری داشته باشند. هر چه ما پیش رفتیم مشخص شد که ما نمیخواهیم وارد دعوای سیاسی شویم و یک روزنامه اقتصادی میتواند در هر فضایی با توجه به مخاطبان خاص خود فعالیت مربوط به خود را انجام دهد. * پس شما معتقدید که علت خروج بعضی از روزنامه نگاران ازاینجا دنبال کردن یک خط مشی سیاسی خاص است و چون به نیازهایشان پاسخ داده نمیشود، از روزنامه خارج میشوند؟ ـ بله، برخیها هم چون میخواهند امنیت شغلی بیشتری داشته باشند، کلا از حیطه کار مطبوعاتی خارج میشوند. بعضی از افراد هم در زمان انتخابات انتظار دارند که ما بسیار فعال باشیم و به نفع گروههای مختلف سیاسی وارد میدان شویم. * آیا اتفاق افتاده است که به دلیل مسائل داخل روزنامه اعم از حقوق و مدیریت نیاز افراد تامین نشود و اینجا را ترک کنند؟ ـ خیلی کمتر، چون ما سعی میکنیم نیرویی که با روزنامه به تدریج حرکت میکند را از دست ندهیم. اگر کسی حرکت کند و تواناییهای خودش را با توجه به نیاز و سطح سلیقه مخاطبان ارتقا بدهد، ما فعالیت آنها را در نظر میگیریم. * شاخص شما درباره افزایش تواناییهای افراد و حرکت تدریجی با مخاطبان چیست؟ ـ بازخوردهایی که از مخاطبان دریافت میکنیم. * آیا پاداش سیستماتیک هم در روزنامهتان دارید و چگونه برای کارمندان خود پاداش در نظر میگیرید؟ ـ معمولا مبالغی با توافق مدیر مسوول در اختیار سردبیر قرار میگیرد. ما پاداش را به وسیله بازخوردهای مختلفی که از مخاطبان دریافت میکنیم، برای افراد شایسته تعیین میکنیم. کسانی که در یک مدت زمان دائما پاداش دریافت کنند، بعد از گذشت چند ماه آن پاداش برایشان افزایش حقوق میآورد و البتهاین موضوع به معنای ادامه نیافتن پاداشها نیست. * آیا کسی را داشتهاید که به معنای واقعی دراین روند حرکت کرده باشد؟ ـ بله، حتی ما کسی را داشتهایم که به عنوان خبرنگار معمولی وارد شد و در عرض یک سال حقوقش 2.5 برابر شد. * با توجه به اینکه هر روزنامهای دوست دارد که اسلوب خود را به روزنامههای مشهوری مانند فیگارو، تایم و یا نیوزویک نزدیک کند، آیا شما در ذهنتاناین اسلوب و فرمها بود؟ ـ ما همیشه در ذهنمان بود که یک نشریه اقتصادی چه کاری باید انجام دهد؟ این طبیعی است که باید جستوجو کنیم تا ببینیم نشریههای اقتصادی جهان چه کاری انجام میدهند تا ما هم همان کار را انجام دهیم. یک مساله دیگر به چارچوب ذهنی فرد بستگی دارد. چون نشریه برای عدهای از مخاطبان منتشر میشود. ما معتقد بودم که مخاطب باید دقیقا تعریف شود و اولین کارم در دنیای اقتصاد مشخص کردن طیف مخاطبانمان بود. ما مخاطبان اصلی خود را فعالان اقتصادی قرار دادیم. این طبیعی است که همه خرید میکنند ولی این افراد مخاطب روزنامه اقتصادی نیستند اما کسی که پسانداز کرده و قصد سرمایهگذاری دارد و وارد حیطه سرمایهگذاری میشود، در آن زمان باید به دنبال روزنامه ما بیاید. * آیا الگویی از مجلات معتبر اقتصادی دنیا در ذهنتان نبود که از آن تبعیت کنید؟ ـ نه،این نشریهها تاثیر اتفاقات مختلف در دنیا را بر روی اقتصاد بررسی میکنند. مثلا نشریه اکونومیست همیشه بهاین سوال پاسخ میدهد که 11 سپتامبر چه تاثیری در بازارهاایجاد میکند؟ و یا ورود اوباما چه تاثیری را در کسب و کار جهانایجاد میکند؟ در واقع در ایران هم این شرایط حاکم است مثلا بررسی میکنیم که تاثیر تغییر رییسجمهوری تا چهاندازه بر روی اقتصاد موثر است؟ و یا علت جهش ناگهانی قیمت مسکن در بازار را توضیح میدهیم. * آیا شما توانستید این تحلیلها را در روزنامه بیاورید و از آن بازخورد دریافت کنید؟ ـ بله، مثلا یکی از پرسشهای مخاطباناین است که بحث هدفمند کردن یارانهها چه تاثیری در بازارهای مختلف دارد؟ از زمان مطرح شدن این بحث به وسیله رییسجمهور همیشه این پرسش وجود دارد که این بحث هدفمندسازی چه تاثیری بر روی بورس، فعالیت صنعتی و بازار مسکن دارد؟ و تلاش ما انعکاس پاسخهای این مساله بوده است. * چه حجمیاز روزنامه را آگهی پوشش میدهد و با شرایط بحرانی موجود در یک سال گذشته، وضعیت بازار آگهیها به چه صورت است؟ ـ طبیعی است کهاین نوسانها تاثیرگذار است اما فعالیتهای اقتصادی متوقف نمیشود. بخش تحریریه ما از سازمان آگهیها جداست و ما دراین سازمان تلاش کردیم بستری را فراهم کنیم که فعالان اقتصادی تبلیغات خود را ازاینجا منعکس کنند؛ به هر ترتیب این سازمان باید تلاش کند تا از این فضا صحیح استفاده شود. * آیا این کفاف دهنده است؟ ـ بله، مدیریت دنیای اقتصاد باید بتواند بر مبنای همین درآمدزایی کند. * چه حجم از کار شما درگیر دریافت آگهی میشود؟ ـ خیلی کم، ما یک سازمان متمرکز داریم که با آژانسهای تبلیغاتی در ارتباط است. * در واقع شما معتقدید به دلیل شرایط روزنامه خوداین شرکتها و سازمانها به سراغ شما میآیند؟ ـ بله، ما اعتقاد داریم روزنامه باید فضای جذاب و پر مخاطبی را ایجاد کند که آنها بهاین نتیجه برسند، از این طریق بهتر میتوانند با مخاطبان خود ارتباط برقرار کنند. * آیا تا به حال اتفاق افتاده است که تحریریه شما درگیر اخذ آگهی شود؟ ـ ما هیچ وقت از تحریریه نمیخواهیم. البته در ابتدا نظرات مختلفی دراین باره بود و تا حدودی این شیوه شکل گرفته بود. * پس قبل از شما این موضوع که تحریریه هم آگهی بگیرد وجود داشته است؟ ـ بله، الان هم بسیاری از روزنامهها تحریریه را مجبور میکنند. ما بعد از یک سال از تاسیس روزنامه اعلام کردیم که اجبار معنی ندارد چون وظیفه تحریریه تولید اخبار و اطلاعات برای مخاطبان است. اما چون بعضی از گروههای ما با شرکتها در ارتباطند، دوست دارند که از طریق همان افراد با روزنامه ارتباط برقرار کنند؛ ما برای آن گروهها ممنوعیتی نداریم. * به عبارتی شما راه را برای تحریریه باز گذاشتهاید. ـ ما برای همهاین شرایط را قائل نشدیم و تنها معطوف به گروههایی بود که با شرکتهای خاص در ارتباط بودند. البته ما یک فاز توسعهای داریم که کلا این جریان را برداریم. * آیا در این فاز توسعهای سازمان آگهیها را بزرگتر میکنید؟ ـ نه، سازمان آگهیها با بیرون کار میکند. به عبارتی ما آژانسهای تبلیغاتی داریم که واسطه بین شرکتهای فعال اقتصادی با مطبوعات و رسانهها هستند. آن شرکت در واقع با تلویزیون تماس نمیگیرد بلکه با آژانسهای تبلیغاتی تماس میگیرد و میگوید که آگهی من باید در چند روزنامه و تلویزیون کار شود. سازمان آگهی با اینها همکاری میکند. * نسبت درصدی که تحریریه و سازمان آگهی میگیرد، چگونه است؟ ـ فاصلهاش بسیار زیاد است و تحریریه در حال حاضر میل بیشتری به اندیشیدن دارد. * آیا درصدی را هم برای کسانی که از درون تحریریه آگهی میگیرند در نظر گرفتهاید؟ ـ بله، درصدی به عنوان پاداش در نظر گرفته شده است. * بعضی از شرکتهای خصوصی شما را دولتی میدانند، چه قدر با نظر آنها موافقید؟ ـ یعنی شما با چنین موردی برخورد داشتید؟ * بر طبق آن چیزی که قبل از مصاحبه استخراج میکنند، مثل اینکه شما در دبی فعالیت اقتصادی را شروع کردید که نیمه تمام ماند. شرکتهای دبی چون فکر میکردند شما خط مشی دولت را دنبال میکنید، نسبت به شما بیاعتماد بودند. شما چه قدر خودتان قبول دارید که دولتی و یا غیردولتی هستید؟ ـ به لحاظ دولتی بودن روزنامه زیاد مشاهده نکردم؛ علتش این است که در ایران بسیاری از افراد کار موفق خصوصی ندیدهاند و آن اوایل پیش میآمد که میپرسیدند شما وابسته به کجا هستید؟ * آیا این را هم قبول دارید که در شغل سخت و پرخطری مانند روزنامهنگاری در ایران روابط بسیار تاثیرگذار است. شاید قسمتی از این تصور ناشی ازاین باشد که شما روابطی در درون دولت و سازمانها دارید. آیا آن روابط وجود دارد؟ ـ نه، البته ما بازخورهای متفاوتی ازاین مسائل داشتهایم و بسیاری از افراد به ما میگفتند که شما وابسته فلان قسمت هستید. * نظرتان در مورد آن روابط چیست؟ ـ ما تلاش میکنیم که با گروههای مختلف و به خصوص گروههای تاثیرگذار ارتباط داشته باشیم. مثلا ما در مواقع انتخابات سعی میکنیم که به وسیله گفتوگو با احزاب مختلف نظرشان را در مورد برنامههایی که دارند جویا شویم. * زمانی که در اتاق بازرگانی آقای خاموشی و نهاوندیان بودند و آقای نهاوندیان انتخاب شد، بحث بر سراین بود که دنیای اقتصاد در جهت انتخاب شدن آقای خاموشی به عنوان رییس تلاش میکند. بعضی دیگر هم معتقد بودند دنیای اقتصاد تلاش کرده است که آقای نهاوندیان رییس شود. بر همین اساس تصور میشود که رابطه شما در درون دولت تنگاتنگ شده است واین رابطه باعث میشود که دنیای اقتصاد از حالت یک روزنامه انتقادی اقتصادی خارج شده و به روزنامه رسمیدولت تبدیل شود. چه قدراین موضوع را قبول دارید؟ ـ مخاطبهای کاملا پیگیر ما هیچکداماین سخن را تایید نمیکنند؛ اما من از بیروناین حق را میدهم کهاین شبهه برای کسی ایجاد شود که ما از شخص خاصی حمایت میکنیم. چون کسی که پیگیر است موضوع را خطی و افراد غیرپیگیر مساله را نقطهای میبینند. در آن زمان عدهای میخواستند تحولی در اتاقایجاد شود. نباید شک کرد که آقای نهاوندیان نوگراتر از آقای خاموشی است امااین نباید به بهای بیتوجهی به خدمات خاموشی و تخریب شخصیتایشان صورت گیرد. * آیا تصور نمیکنید این کار یک نوع بازی است که شما جانب هر دو را بگیرید؟ ـ نه، اتفاقا زمانی که حضور آقای نهاوندیان قطعی شده بود، ما در روزنامه یادداشت تقدیر از آقای خاموشی را نوشتیم. چونایشان حدود 30 سال تجربه کار بازرگانی داشتند و هنگامی که گروههای تندرو کمر همت را برای نابودی اقتصاد بستند،ایشان از جمله کسانی بودند که در مقابلاین جریان مقاومت کردند. ما معتقد به حفظ سرمایهها همراه با ترویج تفکر جدید بودیم. * آیا روزنامه دنیای اقتصاد خود را یک رسانه منتقد میداند؟ ـ اگر تعریف روزنامه منتقد این است که یا شما باید حامیدولت مستقر باشید یا منتقد باشید، دنیای اقتصاد منتقد دولت مستقر نیست چون ممکن است سیاستهای آن صحیح باشد. در واقع ما منتقد سیاستهای غلط هستیم و فرق نمیکند که چه دولتی باشد. در دورههای مختلف هیچ وقت ندیدیم که منتقد یک موضوع بودن برای ما از سمت مقامات عالی رتبه فشار ایجاد کند. * یعنی شما معتقدید که اگر منتقد دولت باشید فشاری برایتانایجاد نمیشود؟ ـ نه، برخلاف تصور عمومی که وجود دارد، این طور نیست. * به نظر شما چرا روزنامه سرمایه باید تعطیل شود؟ ـ در واقع روزنامه سرمایه مخالف دولت مستقر بود. این روزنامه در زمان انتخابات به عنوان یکی از نهادهای تبلیغاتی جناح مخالف دولت وارد عمل شده بود. اما ما در انتخابات دیدگاهها را شفاف میکردیم و صحبتهای هر دو طرف را منعکس میکردیم. البته نه اینکه ما اعتقاد داشته باشیم روزنامه مخالف تعطیل شود، ولی به هر حال رویکرد ما متفاوت است. * آیا در دولت فعلی یا دولت گذشته برایتان پیش آمده است که تذکر بگیرید و اگر گرفتید از چه نوعی بوده است؟ ـ در یک سال اخیر که همه تذکر گرفتند. البته تذکر نیامد و فقط لیستی از روزنامهها را بیان کردند. تذکری که ویژه «دنیای اقتصاد» باشد، نداشتیم. شکایتهایی هم بوده اما در مورد همه آنها تبرئه شدیم. * مثل اینکه در سالهای آغاز فعالیتتان یک نوشته راجع به گلدکوئیست داشتید؟ ـ در یک مقطعی بحث گلدکوئیست حساس شده بود و در همان زمان یکی از خبرنگاران ما نوشته بود که گلدکوییست آزادانه فعالیت میکند و دفترش هم در مرکز پایتخت است.این خبر هیچ نوع تحلیلی نداشت و در حقیقت ما خودمان مخالف گلد کوییست بودیم؛ چون شرکتهای هرمیشرکتهایی هستند که بازدهی آنها تنها به سرشاخههای اصلی میرسد. ما تحلیلهای مختلفی در مورد ناسالم بودناین فعالیت ارائه دادیم. * چه کسی از شما شکایت کرد؟ ـ شکایتی نشد و در واقعاین موضوع در قوهقضائیه به شدت داغ شده بود و ظاهرا قوهقضائیه در جریان آن دفتر بود و ما کمیدر آن درگیر شدیم اما خودشان بعدها متوجه شدند که ما منظور خاصی نداشتیم و این صرفا خبری به منظور اطلاع رسانی بوده است. * یکی از دلایلی که شما را وابسته به دولت میدانند، ویژه نامههای هفته دولت شماست. لطفا کمی در این رابطه توضیح دهید؟ ـاین ناشی از سوءتفاهم است. ویژه نامه یک نوع اطلاع رسانی است و از خط مشی روزنامه جداست. وقتی ویژه نامه و یا رپرتاژ آگهی تحتاین عنوانها منتشر میشود، به روزنامه ارتباطی ندارد و تنها یک نوع اطلاع رسانی است. اتفاقا بعضی معتقدند که این ویژه نامهها مهمترین منبع اطلاعاتی آنها درباره فعالیتهایی است که در کشور اتفاق میافتد. مثلا ما ویژه نامههایی از وزارتخانهها و شرکتها منتشر میکنیم، که اطلاعاتشان را به خبرنگارهای عادی نمیدهند. ما این ویژه نامهها را هم در دولت آقای خاتمی و هم در دولت آقای احمدینژاد منتشر کردیم و به علاوه جنبه اطلاعرسانی دارد. * مسالهای که دراین ویژهنامهها وجود دارداین است که اکثرا نکات مثبت را منعکس میکنند و اگر ویژه نامه هم مربوط به دولت باشد، مساله وابستگی به دولت تشدید میشود و تصور عمومی بر حمایت شما از دولت است؟ ـ نه، این صحبت آنها است و حتی اتفاق افتاده است که همزمان با انتشار ویژه نامه خودمان در درون ویژه نامه، سرمقاله انتقادی هم داشتهایم. اگر کسی روزنامه دنیای اقتصاد را بخواند متوجه میشود که روزنامه از سیاستهای غلط انتقاد میکند و نه از اشخاص. ما اساسا وارد حوزه انتقاد شخصی از افراد نمیشویم. * تصور نمیکنید که شما برای دولت نقش مثبتی را ایفا کردهاید؟ ـ بحث فراتر ازاین موضوعات است و اگر وارد مسائل شخصی افراد نشوید، طبیعتا با شما ارتباط بدی ایجاد نمیکنند. تنها زمانی افراد از شما دلگیر میشوند که آنها را استهزا کنید. * تصور نمیکنید بعضی از تصمیمهایی که گرفته میشود به افراد وابسته است و گاهی افراد پایین دست و یا بالا دست سعی میکنند که تصورات شخصی خود را القا کنند و در نتیجه باید به سراغ خود شخص هم رفت؟ ـ ما وارداین موضوع نشدیم و میدانیم که مخاطبان بهاندازه کافی درک میکنند. یکی از مسائلی که باعث جذب روزنامه شده است، به کار بردن انتقاد در کنار تمجید است و مثلا عنوان میکنیم که در کنار تمام مشکلات، فلان جهتگیری هم خوب است. به عنوان مثال زمانی که ما صریح ترین نقدها را به سیاستهای دولت احمدینژاد داشتیم، از مساله سهمیهبندی بنزین استقبال کردیم و این حرکت به هر ترتیب یک گام رو به جلو است؛ هرچند معتقد بودیماین سهمیه باید برای سال بعد کمتر شود و بلافاصله قیمت آزاد آن اعلام شود که به شدت مقاومت میکردند. * همیشه تصور میشود که روزنامه نگاران موفق گاهی به پژوهشگران واندیشمندان بزرگ تبدیل میشوند و بعضی اوقات هم به پستهای بالا میرسند و جزو افراد مرجع جامعه میشوند. مثلا آقای خاتمیاز روزنامه کیهان به ریاست جمهوری رسید. آقای محمد علی آقازاده از سردبیری جمهوری اسلامیبه وزارت نفت رسید. سعید شیرکوند از روزنامه انگلیسی ایران نیوز به معاونت اقتصادی وزارت اقتصاد و دارایی رسید. فرید ذکریا از تفسیر نویسی یک روزنامه دست دوم به دبیر سیاسی نیوزویک و به عنوان یکی از افراد موثر سیاسی امریکا نائل آمده است. ویلی برانت از روزنامهنگاری در لهستان به صدراعظمی آلمان رسید. اگر اشتباه نکنم شما طی 7 یا 8 سال گذشته فردی را از روزنامه خودتان نداشتهاید که عضو افراد مرجع جامعه شود؟ آیا هیچ مکانیزمی برای این کار در درون تحریریه فراهم نشده است؟ ـ فضای جامعه در آن زمان که شما اشاره کردید، به گونهای بود که افراد سیاسی وارد روزنامه شدند و شاید آن فضا این موضوع را میطلبید. * آیا در حوزه اقتصاد پژوهشگر موفقی از تحریریه شما وارد گروههای مرجع جامعه شده است؟ ـ نه، البتهاین به علاقه شخصی افراد هم بستگی دارد؛ مثلا ممکن است بعضی از اشخاص روزنامهنگاری را به عنوان سکویی برای انجام کارهای دیگری در نظر بگیرند. * منظور من این است که گاهی رسانهای همچون روزنامههای نوشتاری به سکوی پرتاب افراد تبدیل میشوند و آنها را به موقعیتهای بالاتری هدایت میکند. تصور نمیکنید دنیای اقتصاد هنوز نتوانسته است که نقش این سکوی پرتاب راایفا کند؟ ـ از یک طرف این موضوع هم به خود افراد بستگی دارد و هم به اینکه گاهی افراد دوست دارند با طرز تفکر موجود در جامعه که جهت خاصی دارد، روزنامه را اداره کنند. * یکی از ویژگیهای سردبیر سرمقاله نویسی است اما طبق جستوجوهای صورت گرفته، به نظر میرسد که شما به ندرتاین کار را میکنید. آیا استدلالی برای کم نوشتن سرمقاله به وسیله شما وجود دارد؟ ـ در دوره منتهی به یک سال اخیر فعالیت سرمقاله نویسی من بسیار ناچیز بوده است. البته سرمقاله نویسان ما معمولا 50 درصد با نظر سردبیر موضوع را انتخاب میکنند و مینویسند. پیش از یک سال اخیر من سعی میکردم هفتهای یک سرمقاله را بنویسم اما در حال حاضر به دلیل جو جامعه و یا بیحوصلهگی ایدههایم را به سرمقاله نویسان انتقال میدهم. در حقیقت دلیل خاصی ندارد. * البته دبیران سرویس شما هم طی یک یا دو سال اخیر کمتر سرمقاله نوشتهاند. آیا شما در درون روزنامه خط مشی خاصی را به آنها دادهاید و یا خودشان درگیر مساله دیگری خارج از روزنامهنگاری هستند؟ ـ شایداین موضوع به دلیل سبک خاص روزنامه باشد که ما سعی میکنیم ایدهها را در گزارشهای تحلیلی بیاوریم؛ بنابراین هم نظر کارشناسان را در مورد موضوعات چالشی میآوریم و هم گروههای درگیر را.این موضوع میتواند محتوایی به صورت سرمقاله، یادداشت و یا یک گزارش تحلیلی باشد. ما معمولا به سمت گزارشهای تحلیلی به دلیل داستان وار بودن گرایش پیدا کردیم. ما سعی کردیم ایدههای خود را دراین قالب بگنجانیم. * آیا این کار باعث نمیشود که ذهن دبیران سرویس درگیر روزنامه نشود و باعث انقطاع رابطه فرد با گروهی شود که با آن فعالیت میکند؟ ـ این هم یک اشکال و هم یک آسیب است. عمدهاین افراد خبرنگار هستند تا تحلیل گر اقتصاد. ما معتقد به شفافسازی خبرها به وسیله خبرنگاران و آوردن نظرات همه افراد در مورد ابعاد مختلف یک موضوع مثل سود بانکی هستیم. مثلا فعالان اقتصادی در صنعت و بازار پول نظرات متفاوتی راجع به سود بانکی دارند که باید به وسیله خبرنگاران ما منعکس شود.این نوشتهها هم میتواند در قالب یادداشت و سرمقاله باشد و هم گزارش تحلیلی. سرمقاله را کسی میتواند بنویسد که به عنوان مثال بداند به چه دلیل صنعتگر به دنبال نرخ سود پایین بوده و چرا بازار پول مخالف آن است. ما معتقدیم برای یک خبرنگار بسیار دشوار است که همه ابعاداین مسائل را درک کند و من به عنوان سردبیراین اعتقاد را دارم که باید در یادداشت و سرمقاله تماماین موضوعات دیده شود. * بهتر نیست که دبیران سرویس همان روزنامه نگاران خبره با تحلیل باشند واین باعث قدرتمندتر شدن روزنامه نمیشود؟ ـ بله، در دنیا هم به همین سمت حرکت میکنند. * شما به چه دلیل نتوانستید دراین مسیر حرکت کنید؟ ـ البته ما در حال حرکت به آن سمت هستیم. اما معمولا کسانی که سطح تحلیلی و علمیبالایی دارند، به کار خبری علاقهای ندارند و افرادی هم که به خبر علاقه دارند، دید تحلیلی قوی ندارند و رابطه معکوس است. در حال حاضر در دنیا رشته ارتباطات جوابگوی روزنامهها نیست و بیشتر به تحلیل گر احتیاج است. مثلا سردبیر نیوزویک بیشتر یک انسان تحلیل گر است و تمام ابعاد مسائل سیاسی را دیده و تحلیل میکند. * ساختار سازمانی مدیریت آنها به چه شیوهای است که تحلیلگر نمیتواند آن را انجام دهد؟ به عبارتی آنها چه کاری انجام دادهاند که ما دراینجا از عهده آن بر نمیآییم؟ ـ البته آنها هم چنین مشکلی دارند و زمانی که خبرنگار وال استریت ژورنال چند سال پیش مصاحبهای با من انجام داد، متوجه شدم در آنجا هم با چنین مشکلی مواجهاند. آنها اذعان داشتند که نویسندهها و تحلیل گرانشان از بدنه تحریریه جدا هستند. * من معتقدم که شما بایداین افراد را در کنار هم قرار دهید تا به یک روزنامه تحلیلگر واقعی تبدیل شوید. ـ در حال حاضر اگر تحلیل گر بخواهد وضع موجود را شناسایی کرده و چالشها را ارزیابی کند، بهتر میتوانداین کار را انجام دهد. * من تصور میکنم بخش عمدهای از مشکلات سیاسی اجتماعی مااین است که مردم ما تحلیل اقتصادی ندارند و هر نوع حکومتی با هر شعاری میتواند آنها را به سوی خود بکشاند و در چنین شرایطی وجود یک روزنامه تحلیل گر ضروری است. چه میزان به روزنامه نگاران خود اهمیت میدهید؟ ـ همانطور که عرض کردم سرمایه اصلی یک روزنامه درایران نیروی انسانی آن است. * تلاشتان برای حفظاین نیروها تا چه حد بوده است؟ _ من معتقدم باید متناسب با هزینه فرصت آنها درآمدشان را افزایش داد و اگر نیرو، همپای روزنامه و یا بالاتر از سرعت آن حرکت کند، برایش ارزش قائل میشویم. * تا کنون اتفاق افتاده است که به دلیل اختلاف نظر شخصی عذر کسی را بخواهید؟ ـ نه، البته زمانی کهاینجا به صورت شورای سردبیری اداره میشد، ممکن بود اختلاف نظر شخصی به وجود بیاید اما تلاش بنده تاکنون براین بوده است که در اثر اختلاف نظر شخصی چنین اتفاقی نیفتد. معمولا اگر اشتراک حرفهای باشد، اختلاف نظر شخصی به قطع ارتباط منجر نمیشود. * پس شما معتقدید کسی بهاین دلیل ازاینجا نرفته است؟ ـ نه. * اگر به هردلیلی یک روزنامه نگار خبره قصد خروج ازاینجا را داشته باشد، واکنش شما چیست؟ _ سعی میکنیم حفظش کنیم. * چگونه تلاش میکنید؟ ـ خروج فرد بستگی به دلیل او دارد. مثلا بعضی اوقات میخواهند از تهران بروند واین بستگی به خودش دارد. * لطفا دلیل حرفهای آن را هم بیاورید؟ ـ باز هم صحبت میکنیم تا متوجه شویم که خروجش واقعی است و یا صرفا یک بهانه است. در مورد مسائل مالی هماینجا سقف حقوقی دارد که نمیتوانیم دیگران را با فاصله زیاد از هم در نظر بگیریم واین فاصله حد و حدودی دارد. مثلا تراز حقوقی خبرنگاران ما متفاوت است و بستگی به لیاقتشان دارد. * چه مقدار از محتویات روزنامه تولیدی است؟ به نظر میرسد که عمده خبرهای دنیای اقتصاد مربوط به سایتها و خبرگزاریهاست و خبر تولیدی تان حدود 30 درصد است و این مقدار برای یک روزنامه اقتصادی با رویکرد تحلیلی بسیار ناچیز است؟ ـ در سالهای اخیر آن قدر خبرگزاریهای مختلف به وجود آمده است که اگر خودمان هم خبر را تولید کنیم، تضمینی برایاینکه دیگران و خبرگزاریهای وابسته به دولت نتوانند تولید کنند وجود ندارد. * آیا میپذیرید اگر شرایطی پیش میآمد که دنیای اقتصاد به روزنامه اقتصادی تحلیلگر با تولیدات عمیق تبدیل میشد، بسیاری از خبرگزاریها تلاش نمیکردند که در اقتصاد تاایناندازه درگیر شوند که فضا برای شما تنگ شود؟ ـ البته بسیاری از خبرهایی که ما تولید میکنیم، منبع اصلی خبرگزاریها برای پیگیری است. شاید ما روز بعدیاین خبر را به نقل از خبرگزاری بزنیم اما ریشه اصلی خبر در دنیای اقتصاد بوده است. معمولا خبرهایی را که از خبرگزاریها دریافت میکنیم، مجددا پردازش کرده و تکمیل میکنیم و به صورت خبر خام منعکس نمیشود. * آیا دلیل خاصی دارد که تولیدات شمااین قدر تقلیل یافته است؟ آیا مشکلی در تحریریه به وجود آمده و یا انقطاعی صورت گرفته است که حوزه تحلیلی یک روزنامه مرجع تاایناندازه کاهش پیدا کند؟ ـ البته چنین تصوری وجود ندارد و بسیاری از مطالب کاملا تولید دنیای اقتصاد است. * با توجه به اشاره شما در خصوص مرجع بودن دنیای اقتصاد برای بسیاری از شرکتها، آیا تصور نمیکنید که باید یک بسته عمیق تحلیلی معتبر باشد؟ ـ بله، این موضوع بستگی به شرایط حاکم بر جامعه دارد. مثلا یک خبرنگار پارلمانی که در کنار 40 خبرنگار دیگر قرار بگیرد، تنها تا یک حدی میتواند از آنها قوی تر باشد؛ البته همه خبرنگاران رقیب هم دارند و با توجه به سطح فعالیت آنها میزان تلاش خود را میسنجند و به خود میگویند اگر تا حدی از آنها بالاتر باشم کافی است. به هر ترتیب شرایط اقتصادی کشور به شیوهای است که سطح اقتصادی تولید و بازدهی با هم هماهنگ باشد و روزنامه نگاران هم نمیتوانند بالاتر از معیار معمول حرکت کنند. * اگر یک شرایط نسبیایجاد شود آیا به نظر شما تاثیری دارد؟ ـ بله، هر چه قدر فضای رسانهای بازتر باشد و فشار کمتر باشد تاثیرگذارتر است. * شما همیشه از سوی کسانی کهاینجا کار میکردند و به نظر شما جهت دهی سیاسی داشتند، متهم به کنار آمدن با دولت به دلیل بقای روزنامه خود شدهاید؛ آیا این اتهام را میپذیرید؟ ـ به جزاین یک سال اخیر که ما احتیاطمان بسیار زیاد شده است، در سالهای گذشته اصلا به این روال نبوده است. مثلا چند وقت پیش روزنامهای نوشته بود: مخالفان سیاستهای اقتصادی دولت را دستگیر کنید و طبیعی است که فضا تا حدودی ملتهب شده و احتیاط بیشتر میشود. اما قبل از انتخاباتاین طور نبوده است که مجبور بهاین کار باشیم. در حال حاضر هم مجبور نیستیم و میتوانیم صریح تر انتقاد کنیم اما فضا فضای محکوم کردن و اتهام است و تعارفی در آن نیست. * اگر زمانی روزنامه تان توقیف شود، چه کار میکنید؟ ـ تا به حال فکری دراین باره نکرده ام و تلاش میکنیم که کارمان به آنجا نرسد. به جز یک سال اخیر، تصورماین است که اگر روزنامهای توقیف شود، حتما در پشت آن مسائل دیگری وجود دارد که باعث توقیف آن شده است.این توقیف در سطوح بالاتر از ارشاد انجام میشود و معنی اشاین است به حدی رسیده که صلاح نیست انتشارش ادامه یابد. من معتقدم که فعالیت روزنامه ما به نوعی است که خود تصمیم سازان دولتی بهاین نتیجه رسیدهاند که بهتر است چنین چیزی هم منتشر شود. *این اتهام سازش را پررنگ نمیکند؟ ـ نه به عنوان سازش. مثلا اگر من خود را جای تصمیم ساز قرار دهم ، ترجیح میدهم کهاین انتقاد صحیح وجود داشته باشد تا زوایایی که قابل تشخیص نیست، رؤیت شود. * سالانه چه میزان دستمزد روزنامه نگاران خود را افزایش میدهید؟ آیا درصد خاصی دارید؟ ـ درصد پایه ما مربوط به تورم سالانه است. * به نظر شما امسال و سال گذشته چه میزان تورم داشتیم؟ ـ امسال تورم کم بود. اما سال گذشته 25 درصد بود. * شما طبقاین تورم عمل کردید؟ ـ بله، البته افزایش حقوق مااین طور نیست که برای همیشه باشد. * در جاهایی گفته شده است که شما 10 درصد افزایش حقوق دارید. آیااین را میپذیرید؟ ـ نه، آن طور که من فکر میکنم، 10 درصد نمیشود. مثلا کسی که در حروف چینی کار میکند، حداقل دستمزد را که رشد 20 درصد دارد میگیرد و کمتر از آن از نظر قانونی صحیح نیست. * گفته میشود که دنیای اقتصاد به نسبت روزنامههای دیگر سر وقت حقوق میدهد امااین مقدار کفاف نمیدهد. آیا همه روزنامهها این طورند و یا دنیای اقتصاد مشکل خاصی دارد؟ ـ من فکر نمیکنم حقوق ما کمتر از روزنامههای دیگر باشد. در روزنامه اکثریت افراد معمولی، یک عده بالاتر از معمولی و بعضی هم کمتر از معمولی هستند. حقوق معمولی افراد ما قطعا کمتر از رسانههای دیگر نیست و افراد کمتر از معمولی را هم یا سعی میکنیم عذرشان را بخواهیم و یا یک کار کم تخصصی تر به او واگذار کنیم. * در سالهای اخیر بعضی از افراد به دلیل فشاری که بر روزنامههای سیاسی وارد شده بود، از روزنامه خارج شده و برای رسانههای خارجی کار میکنند. از داخل روزنامه شما چند نفر به دلیل قابلیتهایشان اینجا را ترک کردند؟ طبق خبرها دو نفر از همکاران شما به رسانههای خارجی پیوستهاند. ـ یکی از آنها آقایی بود که با ما همکاری تمام وقت نداشت و مترجم بود و خانم دیگر هم خبرنگار معمولی بودند. |
رونق در بازار گوشیهای ارزان قیمت Posted: 25 Aug 2010 01:14 PM PDT روزنامهی دنیای اقتصاد، مریم عسگری - این روزها نوسانات ارزی بر قیمت کالاهای مختلف از جمله گوشی تلفنهمراه تاثیر گذاشته است. بر اساس اعلام فعالان بازار، در پی استمرار افزایش بهای نرخ ارز، قیمت اکثر گوشیهای موجود در بازار در حدود 10 تا 15 هزار تومان افزایش یافته است و این افزایش قیمت نیز تا حدودی به کاهش تقاضا منجر شده است. در همین حال دستاندرکاران حوزه بازار تلفن همراه معتقدند کاهش واردات قانونی و غیرقانونی این کالای ارتباطی از دیگر دلایلی است که باعث شده تا قیمت گوشی افزایش یابد. یکی از فعالان بازار در این باره میگوید: طی دو تا سه هفته اخیر میزان عرضه انواع گوشیها به طور چشمگیری کاهش یافته که با استمرار این شرایط پیشبینی میشود گوشیهای موجود در بازار نیز با افزایش قیمت روبهرو شوند. برخی از فعالان بازار نیز از افزایش تقریبی تقاضا برای گوشیهای ارزان قیمت و در کنار آن افزایش تنوع مدلهای ارزان قیمت در بازار گوشی تلفن همراه خبر میدهند. محمد مغربی، یکی از فعالان بازار گوشی تلفنهمراه، در این باره میگوید، طی هفتههای اخیر با توجه به نوسانات ارزی و کاهش عرضه گوشی تلفن همراه، بسیاری از خریداران گوشی به امید ارزان شدن این گوشیها از خرید خودداری کرده و گروهی نیز به خرید گوشیهای ارزان قیمت با میانگین قیمت 80 تا 150 هزار تومان روی آوردهاند. براساس اعلام فعالان بازار، نوکیا همچنان در بازار گوشی تلفن همراه جزو پرفروشها است و گوشیهای ارزان قیمت این برند نیز رتبه اول فروش را به خود اختصاص دادهاند. سامسونگ، ال جی و سونی اریکسون نیز مقام دوم، سوم و چهارم در بازار گوشیهای ارزانقیمت را به خود اختصاص دادهاند. فروشندگان لوازم جانبی گوشی تلفن همراه، همچنین از کاهش تقاضا برای تجهیزات جانبی گوشی تلفن همراه، طی هفتههای گذشته در بازار خبر دادند. فرهادی، یکی از فعالان بازار گوشی تلفن همراه در این باره میگوید: طی هفتهای که گذشت بازار لوازم جانبی گوشی تلفنهمراه تحت تاثیر کاهش تقاضا از سوی مشتریان بیرونقتر از گذشته شد. به گفته وی، به دلیل رکود حاکم بر بازار گوشی تلفنهمراه و همچنین کاهش قدرت خرید مصرفکنندگان بازار خرید و فروش لوازم جانبی گوشی تلفن همراه به ویژه هندزفری بی رونق شده است. فعالان بازار معتقدند، با استمرار شرایط فعلی در ماههای آینده، بازاری گرم و پرفروشی برای این کالا پیشبینی نمیشود؛ چرا که میزان مشتریان این کالای ارتباطی به طور چشمگیری کاهش یافته است. گوشیهای پرفروش نوکیا در بازار مدلهای 2700classic ا ،2730 ،7020xprees، 5130 نوکیا که با قیمت یکصد هزار تا 110 هزار تومان در بازار به فروش میرسند جزو پرفروشترین گوشیهای ارزان قیمت نوکیا طی هفته گذشته بودهاند. همچنین مدلهای f،fold2720،2680،6220 classic 2330 classic از گوشیهای ارزان قیمت نوکیا با میانگین قیمت 55 هزار تا 80 هزار تومان هستند که به دلیل ظاهر زیبا و قیمت مناسبی که دارند مورد توجه خریداران قرار گرفتهاند. اگر مایل به خرید گوشیهای ارزانقیمتتری از این خانواده هستید نیز میتوانید به سراغ مدلهای 1202،1203،1208 ،1209،1616،166 ،1800 بروید که با میانگین قیمت 35 تا 50 هزار تومان در بازار به فروش میرسند. این گوشیها از امکانات ارتباطی چندانی برخوردار نیستند، ولی طراحی ظاهری اکثر این گوشیها و همچنین قیمت مناسب آنها باعث جلب توجه مصرفکنندگان به سوی این گوشیها شده است. اگر هم قصد دارید در این بازار آشفته به سراغ گوشیهای گران قیمت و تازهوارد بروید، میتوانید به سراغ مدلهایی نظیر N900،N97،N97 mini،E72 و.. بروید. این گوشیها با میانگین قیمت 340 تا 500 هزار تومان در بازار به فروش میرسند. بر اساس اعلام فعالان بازار مدل 5530XpressMusic نوکیا که با قیمت 215 هزار تومان به فروش میرسد در صدر پرفروشهای بازار قرار دارد. گوشیهای مذکور به امکانات ارتباطی پیشرفته و جدید، دوربینهایی با مگاپیکسل بالا و ... مجهزند و اکثرا لمسی هستند. مدلهای 800carbon arte و 8800gold arte نیز که به ترتیب با قیمت یک میلیون و 220 هزار تومان و یک میلیون و 385 هزار تومان به فروش میرسند از گوشیهای فوق گرانقیمت بازار هستند که به دلیل اینکه جنس بدنه آنها از فیبر کربن و تیتانیوم و طلای18 عیار است، قیمت بالایی دارند. سونیاریکسون سونی اریکسون طی ماههای اخیر با توجه به وضعیت بازار، تنوع مدلهای ارزان قیمت خود را افزایش داده است. به نظر میرسد، این شرکت برای عرضه گوشیهایی با امکانات مناسب و قیمت زیر 200 هزار تومان برای بازار ایران برنامهریزی کرده است. براساس اعلام فعالان بازار، در حال حاضر مدل W205 از گوشیهای ارزان قیمت سونی اریکسون با قیمت کمتر از یکصد هزار تومان در بازار داخلی است که با قیمت 75 هزار تومان در بازار به فروش میرسد.مدلهای C901،K970،W508،T715 نیز از گوشیهای پرفروش سونی اریکسون با میانگین قیمت 135 هزار تا 200 هزار تومان است. دو مدل U5 vivaz و hazel سونیاریکسون که به ترتیب به بهای 389 و 230 هزار تومان در بازار خرید و فروش میشود نیز مورد تقاضای عموم مشتریان قرار گرفته است. تجهیز صفحه نمایش TFT 3.2 اینچی لمسی، دوربین عکاسی و فیلمبرداری هشت مگاپیکسلی، قابلیت ارتقای حافظه داخلی تا 32 گیگابایت و مرورگر مستندات آفیس از مشخصات فنی گوشی vivaz و صفحه نمایش tft ، دوربین عکاسی و فیلمبرداری پنج مگاپیکسلی، قابلیت ارتقای حافظه داخلی تا 16 گیگابایتی از مشخصات فنی گوشی hazel سونی اریکسون به شمار میآید. فریگام، مدیرکل فروش سونیاریکسون در ایران اعلام کرده است: در حال حاضر ۱۸ درصد از سهم فروش گوشی و ۲۵ درصد سهم ارزشی آن به سونی اریکسون اختصاص یافته است که این شرکت در سال جاری تصمیم به افزایش سهم ارزش فروش گوشی دارد. وی معتقد است، در حال حاضر سونی اریکسون از لحاظ سهم ارزش فروش گوشی در رتبه دوم بعد از نوکیا در بازار تلفن همراه ایران قرار دارد. الجی از خانواده الجی مدل GU230 که با قیمت 80 هزار تومان در بازار به فروش میرسد به عنوان گوشی ارزانقیمت این برند در بازار داخلی معرفی شده است. فعالان بازار معتقدند: گوشیهای ارزانقیمت این برند در بازار با کمترین میزان تقاضا مواجهند. همچنین مدلهای BL20 و GD510 الجی به عنوان پرفروشترین مدلهای این برند در بازار تلفن همراه معرفی شدند. این دو مدل گوشی BL20 و GD510 الجی به ترتیب با قیمت 195 و 159هزار تومان به فروش میرسند. تجهیز به صفحه نمایش tft 2.2 با قابلیت نمایش 262 هزار رنگ، دوربین عکاسی و فیلمبرداری پنج مگاپیکسلی و قابلیت ارتقای حافظه اصلی توسط مموری کارت تا 16گیگابایت از ویژگیهای BL20 و صفحه نمایش سه اینچی لمسی، قابلیت ارتقای حافظه داخلی تا 16 گیگابایت و دوربین 15/3 مگاپیکسلی از امکانات تعبیه شده در گوشی GD510 الجی به شمار میآید. مدلهای KP500ا ، GD350 و GD330 الجی نیز یکی دیگر از گوشیهای خوش فروش این برند هستند که به ترتیب با قیمت 125، 110 و 108 هزار تومان در بازار به فروش میرسند. گوشیهای پرفروش اچ تی سی در خانواده اچتیسی کمتر میتوان سراغی از گوشیهای ارزانقیمت گرفت و مدلهای HTC SMART و HTC TOUCH VIVA که با قیمت 210 هزار تومان به فروش میرسند از ارزان قیمتهای این برند در بازار معرفی شدهاند. فروشندگان همچنین مدل HDmini این برند را به عنوان پرفروشهای گوشی در بازار تلفن تهران معرفی کردند. HDmini که با قیمت 473 هزار تومان در بازار به فروش میرسد از گوشیهای پرفروش این برند است که به صفحه نمایش 2/3 اینچی لمسی TFT ، جک صوتی 5/3 میلیمتری مجهز است. PRO2ا، Vivaا، Dia2 و HD2 از دیگر گوشیهای اچتیسی است که با قیمت 512 ، 229 ، 468 و 655 هزار تومانی در بازار عرضه میشود، توانست مورد تقاضای بیشتر مشتریان قرار گیرد. موتورولا مدل ZN200 که با قیمت 127 هزار تومان و همچنین مدل AURA که با قیمت 110 هزار تومان به فروش میرسد نیز از گوشیهای ارزان قیمت موتورولا در بازار داخلی هستند. براساس اعلام فعالان بازار، مدل AURA به دلیل ظاهر زیبا و قیمت مناسبی که دارد مورد استقبال کاربران خانم موبایل قرار گرفته است؛ اما با این وجود ارزان قیمتهای برند موتورولا نیز مانند ال جی چندان در بازار مورد توجه قرار نمیگیرند. مدلهای ZN5ا،A45ا،ZN300 نیز از گوشیهایی هستند که با قیمت کمتر از 300 هزار تومان در بازار گوشی تلفن به فروش میرسند. |
کاهش علاقه دانشجویان اروپایی به رشتههای آی.تی Posted: 25 Aug 2010 01:14 PM PDT کاهش تعداد دانشجویان علاقهمند به تحصیل در رشته های مرتبط با آیتی در اروپا و امریکا موجب نگرانی متخصصان و فعالان این حوزه شده است. به گزارش فارس به نقل از بتانیوز، تنها در انگلیس تعداد افرادی که در سال 2010 در رشته های مرتبط با رایانه و آیتی مشغول به تحصیل شدهاند نسبت به سال 2010 حدود 17 درصد کاهش یافته است. از سوی دیگر کیفیت نمرات دانشجویان این رشته هم در حال کاهش است و عده دانشجویانی که در سال جاری نمره عالی کسب کرده اند به 8.8 درصد می رسد. این رقم در مورد افرادی که نمره بسیار خوب کسب کرده اند به 21.2 درصد می رسد. به نظر می رسد علت اصلی این مساله آن است که بسیاری از دانشجویان تصور می کنند دروسی که در رشته های آی تی تدریس می شود چندان ارتباطی با جهان واقعی و غیرمجازی ندارد. همچنین برخی بر این باورند که مهارت های این رشته را در دوره های کوتاه مدت هم می توان به دست آورد و نیازی به گذراندن دوره های پیچیده و طولانی نیست. |
اعتراض رییس نمایندگان روحانی مجلس به طرح اذان تا اذان سینماها و فرهنگسراهای شهرداری Posted: 25 Aug 2010 01:14 PM PDT رییس مجمع نمایندگان روحانی مجلس نسبت به طرح اذان تا اذان سینماها انتقاد کرد و گفت: وزیر ارشاد باید در این زمینه توضیح دهد. به گزارش ایسنا حجتالاسلام محمدتقی رهبر در حاشیه جلسه علنی امروز مجلس در جمع خبرنگاران پارلمانی با انتقاد از این طرح گفت: آیا طراحان قصد دارند که در سینماها احیا گرفته شود که بهغیر از سانسهای روز سینماها، شب را هم به آن اضافه کردهاند؟ وی طرح اذان تا اذان را مخل دعا و برنامههای رمضان خانوادهها و رفتن آنها به مساجد دانست و گفت: البته کمیسیون فرهنگی نسبت به این قضیه به وزیر ارشاد اعتراض کرده است که آقای وزیر هم باید پاسخگو باشند. رییس مجمع نمایندگان روحانی مجلس با بیان اینکه این مجمع نیز پیگیر این قضیه است، گفت: از وزیر ارشاد که یک فرد متعهد اصولگراست انتظار داریم به مسائل سینمایی بیشتر از اینها توجه کند. وی در کل این طرح را خوب ندانست و در عین حال به برنامهی برخی فرهنگسراهای شهرداری در این ماه نیز انتقاد کرد و گفت: برخی مومنان و متدینان به ما گزارش دادهاند که این فرهنگسراها شبها با حضور هنرمندان و خوانندگان، جشنهایی برگزار میکنند که در آن خیلی از شئون رعایت نمیشود. وی، فرهنگسرا را برای فرهنگسازی دانست و نه ابتذال، گفت: فرهنگسرا باید فرهنگساز باشد، نه ابتذالسرا. رییس مجمع نمایندگان روحانی مجلس در پایان سخنان خود بر لزوم توجه وزیر ارشاد و شهرداری به اینگونه برنامهها تاکید کرد و گفت: نباید برای سرگرم کردن مردم، آنها را از دین جدا کرد. |
اعضاء شورای عالی سینما مشخص شدند Posted: 25 Aug 2010 01:13 PM PDT وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی امروز خبر داد: اعضای شورای عالی سینما مشخص شدهاند. به گزارش ایسنا، دکتر حسینی پس از جلسهی هیات دولت در جمع خبرنگاران اعلام کرد که اعضای شورای عالی سینما مشخص شدهاند. وی در توضیحی کوتاه مطرح کرد: از جملهی اعضای این شورای عالی عبارتند از معاونت سینمایی، وزیر ارشاد، نمایندهی رییسجمهور، رییس سازمان تبلیغات اسلامی، رییس صدا و سیما، نمایندهی صنوف مربوط به سینما و پنج سینماگر برجسته. |
هشدارهای پلیس ناجا به کاربران اینترنت و استفادهکنندگان از ایمیل Posted: 25 Aug 2010 01:02 PM PDT واحد مبارزه با جرایم رایانهای به کاربران اینترنت در هنگام کار با پست الکترونیک هشدار داد. به گزارش ایسنا، اداره اجتماعی پلیس آگاهی ناجا در واحد مبارزه با جرایم رایانهای به کاربران اینترنت در هنگام کار با ایمیل هشدار داد: 1ــ از باز کردن فایلهای ارسال شده (attachment) توسط ایمیلهای ناشناس خودداری کنید، زیرا ممکن است فایلها حاوی برنامههای مخرب جهت سرقت اطلاعات شخصی یا از کار انداختن رایانه شما باشد. 2ــ بهترین راه برخورد با نامههای الکترونیک ناشناس حذف نامهها و پیوست آنها است. 3ــ اگر پیام الکترونیکی از دوست یا همکار خود دریافت کردید که در بازکردن ضمیمه فایل تاکید دارد، حتما قبل از باز کردن ضمیمه با فرستنده آن هماهنگی کنید. 4ــ از ذخیره کردن گذر واژه پست الکترونیکی خود، خووداری کنید. 5ــ از باز کردن نامههای پست الکترونیک با عناوین نامشروع خودداری و سعی کنید از دادن اطلاعات شخصی و عضویت در این نوع گروهها اجتناب کنید. 6ــ در اینترنت (فضای مجازی) سایتهایی هستند که با عضویت در آن تعدادی نامه الکترونیکی مشخصی را به فرد عضو شده میفرستد که فرد با باز کردن آن نامههای الکترونیک که حاوی پیغامهای تبلیغاتی است و در ازای خواندن آن مبلغی از پنج سنت تا دو دلار در یک حساب تجاری که خود شرکت معرفی کرده واریز میکنند، اما از هویت و چگونگی برداشت از حساب معرفی شده دارای وجود خارجی نیست. لذا نتیجه کار تنها اتلاف وقت کاربران و صرف هزینههای مربوط به اتصال اینترنت است. 7ــ فضای مجازی اینترنت سرشار از تبلیغات فریبنده است که کاربران را به پولدارشدن از راههای جدید در پوشش عناوینی همچون بازاریابی شبکهای و تجارت الکترونیک وسوسه میکند، بدون شک ورود کاربران به این بازیها یک دسیسه هرمی بیش نیست که به پولدارشدن بازیگردانان منتهی میشود. 8ــ به نامههای الکترونیک ارسالی ناشناس که خبر برنده شدن مبالغ قابل توجهی پول را به شما میدهند، توجه نکنید، این روش دامی برای کلاهبرداری از شماست. |
ویندوز ۹۵ به پانزده سالگی رسید Posted: 25 Aug 2010 01:02 PM PDT ویندوز 95 مایکروسافت که یکی از موفقترین محصولات عرضه شده این شرکت است پانزده ساله شد. به گزارش ایسنا، این سیستم عامل که در 24 ماه اوت سال 1995 عرضه شد توانست مردم را مدتها در صف انتظار نگه دارد تا بتوانند یکی از کپیهای آن را خریداری کنند. این شرکت در فعالیت تبلیغاتی 300 میلیون دلاری برای عرضه این محصول برای دادن روزنامه رایگان به مردم پول پرداخت کرد و ساختمان Empire State در نیویورک را با رنگهای ویندوز چراغانی کرده و یک بنر بزرگ از برج CN تورنتو برافراشت. ویندوز 95 که از ویندوز NT بیزنیس گرای مایکروسافت جدا بود، شماری ویژگی جدید شامل پشتیبانی بهتر از شبکه، قابلیت ارسال دورنگار و ابزارهای ضبط صوتی ابتدایی، اجرای صوتی و اجرای ویدیویی را به برنامههای قبلی افزود. ویژگیهایی که اکنون جزء بخشهای اصلی ویندوز محسوب میشوند مانند Start Menu و Taskbar نیز برای اولین بار در ویندوز 95 معرفی شدند. بهعلاوه از نظر گرافیکی بسیار بهتر شده و باثباتتر از نسخههای قبلی ویندوز برای کاربران عادی بود. اینترنت اکسپلورر نیز همان زمان عرضه شده اما بهصورت جداگانه و به همراه بسته Plus Pack مایکروسافت برای ویندوز 95 به فروش رفت اما سال بعد در بهروزرسانی منتشره برای ویندوز 95 بهصورت مستقیم با این سیستم عامل عرضه شد. اما هنگامی که ویندوز 95 سرانجام در سال 2001 از بازار جمع شد، این برنامه به ویژگی ثابت در رایانههای رومیزی سراسر جهان تبدیل شد. پشتیبانی از ویندوز 95 در 31 ماه دسامبر 2002 به پایان رسید. |
اجباری شدن پرداخت مالیات برای وبلاگنویسان فیلادلفیا Posted: 25 Aug 2010 01:02 PM PDT مقامات شهر فیلادلفیا که سخت در تلاشند شرایط اقتصادی دشوار را پشت سر بگذارند، بهدنبال دریافت مالیات از وبلاگنویسان هستند. به گزارش ایسنا، برخلاف آنچه که برخی از خروجیهای رسانهیی گزارش کردهاند مالیات خاصی برای وبلاگنویسان وجود ندارد اما مالیات تجاری وجود دارد که وبلاگنویسان ساکن فیلادلفیا که از فعالیت وبلاگنویسی خود پول کسب میکنند، شامل آن میشوند. به گفته سخنگوی این شهر، مقامات خواهان آن هستند که وبلاگنویسانی که از فعالیت خود درآمد دارند، کسب و کارشان را ثبت کرده و پرداخت مالیات را آغاز کنند و کسانی که برای سرگرمی وبلاگنویسی میکنند، فعالیتشان کسب و کار محسوب نشده و مجبور نیستند مالیات پرداخت کنند. مقامات این شهر اظهار نکردهاند تا چه مدتی با وبلاگنویسان بهعنوان مالیات دهنده برخورد خواهند کرد. مسوولت ثبت بهعنوان یک کسب و کار برعهده وبلاگنویسان خواهد بود اما خود مقامات نیز به بررسی اینترنت خواهند پرداخت تا وبلاگنویسان پولی را که ثبتنام نکردهاند، شناسایی کنند. |
وزیر ارشاد: تصویب اختصاص وام ۳۰ میلیون تومانی خرید مسکن به خبرنگاران Posted: 25 Aug 2010 01:02 PM PDT وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی دربارهی اختصاص وام 30 میلیون تومانی خرید مسکن به خبرنگاران، گفت: اختصاص این وام در دولت تصویب شده و بعد از تصویب آن در شورای عالی مسکن به بانکها ابلاغ خواهد شد. به گزارش ایسنا، سیدمحمد حسینی در حاشیه جلسه هیات دولت اظهار کرد: اصل این مساله در دولت تصویب شده ولی باید روال اداری خود را طی کند. وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی، همچنین دربارهی پرداخت هدیهی 400 و 300 هزار تومانی به خبرنگاران، گفت: رییس جمهور در این زمینه دوباره تاکید کردهاند و این به زودی انجام خواهد شد. وی دربارهی مصوبهی جدید هیات وزیران نیز گفت: طبق مصوبهی جدید هیات وزیران آییننامهی ساماندهی و توسعهی رسانهها و فعالیتهای فرهنگی دیجیتالی تصویب شده است. این آییننامه برای همکاری بیشتر سایر دستگاهها با رسانهها بوده است چرا که به نظر میرسد برای این کار نیازمند یک آییننامه هستیم. امیدوارم با اجرای این آییننامه شاهد تحول خوبی در برگزاری جشنوارهها و مسابقات باشیم. |
دکههای جدید روزنامه فروشی تهران، دارای تابلو تبلیغاتی و نمایشگر میشوند Posted: 25 Aug 2010 01:01 PM PDT مدیرعامل شرکت ساماندهی صنایع و مشاغل شهر تهران با بیان اینکه دکه های جدید روزنامه فروشی در تهران با نظر اتحادیه فروشندگان جراید طراحی شده است، گفت: دکه های جدید روزنامه فروشی تهران دارای تابلوی تبیلیغاتی و نمایشگر می شوند. وی با بیان اینکه در طراحی جدید دکه های روزنامه فروشی، دیگر امکان فروش دخانیات، تنقلات و مواد خوراکی در دکه ها وجود نخواهد داشت، افزود: فعالیت دکه های روزنامه فروشی، صرفا فروش مطبوعات و جراید و محصولات فرهنگی است. مدیرعامل شرکت ساماندهی صنایع و مشاغل شهر تهران در خصوص اینکه عدم فروش دخانیات و مواد خوراکی، فعالیت در روزنامه فروشی را مقرون به صرفه نمی کند، اظهارداشت: طبق قانون، عرضه دخانیات در دکه های روزنامه فروشی ممنوع است اما با این حال شهرداری تدابیری اندیشیده است تا در مدل جدید دکه های روزنامه فروشی، فعالان این عرصه دچار زیان نشوند. علیپور تصریح کرد در طراحی دکه های جدید، امکان نصب تابلوهای تبلیغاتی و نمایشگرهای ال.سی.دی فراهم شده است تا دکه داران از محل تبلیغات درآمد داشته باشند. مدیر عامل شرکت ساماندهی صنایع و مشاغل شهر تهران اضافه کرد: فعالیت دکه داران در عرصه تبلیغات موجب می شود عرضه روزنامه و جراید برای آنها مقرون به صرفه شده و مشکلات فعلی دکه داران بر طرف شود. وی تاکید کرد در این زمینه نظر موافق اتحادیه فروشندگان جراید نیز اخذ شده است و تا پایان سال، 10 دکه از مجموع دکه های موجود روزنامه فروشی شهر تهران، به طور آزمایشی با طراحی جدید در نقاط مختلف شهر نصب خواهد شد. مدیرعامل شرکت ساماندهی صنایع و مشاغل شهر تهران تعداد فعلی دکه های روزنامه فروشی را یکهزار و 200 باب اعلام کرد و گفت: امکان افزایش دکه های روزنامه فروشی در تهران وجود ندارد. |
اینترنت ملی در برنامه پنجم توسعه با نام شبکه ملی اطلاعات آمده است Posted: 25 Aug 2010 01:01 PM PDT معاون برنامه ریزی و نظارت راهبردی وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات از ارائه اینترنت ملی با حجم بالا و بدون محدودیت سرعت تا سه سال آینده خبر داد. عبدالمجید ریاضی در گفت وگو با موبنا با بیان اینکه اینترنت ملی در برنامه پنجم توسعه با نام شبکه ملی اطلاعات آمده، اعلام کرد: بر همین اساس دولت مکلف شده تا آن را تا پایان برنامه پنجم راه اندازی کند. وی با بیان اینکه اینترنت ملی تنها مختص به شبکه اینترنت نیست و خدمات دیگری را نیز به همراه دارد، افزود: ارائه خدماتی همچون دولت الکترونیک، سلامت، آموزش و تجارت الکترونیک و بسیاری دیگر از سرویس های این چنینی برروی این شبکه پیش بینی شده است. ریاضی با اشاره به اینکه اینترنت ملی، به عنوان شبکه اصلی، شبکه استانهای کشور را به هم وصل میکند، افزود:این درحالیست که هر کدام از استانها نیز باید برای خودشان یک شبکه استانی داشته باشند. به گفته وی مرکز داده اینترنتی برروی شبکههای استانی قرار میگیرد و به این شکل میتوان سرویسهای مختلفی برروی آنها ارائه کرد. وی در پاسخ به این پرسش که شبکه ملی اینترنت چه زمانی راه اندازی می شود، اعلام کرد: راه اندازی اینترنت ملی یک فرایند مستمر است و به نظر می رسد ظرف دو تا سه سال آینده، کاربران ایرانی صاحب اینترنت ملی شوند. اینترنت ملی را به نوعی می توان اینترنت بومی سازی شده و یا نسخه ایرانی و محلی از اینترنت جهانی دانست که قرار است سیاست های داخلی بر آن حاکم شود. |
استفاده از فیسبوک برای شناسایی رانندگان متخلف Posted: 25 Aug 2010 12:30 PM PDT هند برای شناسایی رانندگان متخلف از پایگاه اینترنتی فیس بوک استفاده میکند. بر اساس این گزارش، افراد میتوانند با مراجعه به این صفحه، تصاویری را که از تخلف رانندگان گرفتهاند، در آن قرار دهند. هند بالاترین نسبت مرگ و میر در حوادث رانندگی در جهان را دارد. |
لیست مرگ در فیسبوک با سه قربانی Posted: 25 Aug 2010 12:30 PM PDT خبرآنلاین - سه تن از افرادی که در لیست یکی از صفحات فیس بوک نامشان برده شده، ظرف ده روز گذشته به قتل رسیده اند. به گزارش سی.ان.ان نویسنده گمنام با وارد کردن نام برخی افراد ساکن شهری بندری در جنوب غرب کلمبیا به آنها سه روز مهلت برای ترک شهر داده بود که پس از انقضا شدن این مدت تا کنون سه نفرشان را کشته است. ویلسون باکوئرو سخنگوی پلیس ملی کلمبیا می گوید هنوز نتوانسته اند نویسنده یا نویسندگان را بیابند اما باند گانگستری معروفی بنام لوس راستروجوس و ارتش کمونیستی گروه های مظنونی هستند که ممکن است دست بدین کار زده باشند. این لیست 8 رزو پیش در سایت فیس بوک قرار داده شده و از نامبرده شدگان درخواست شده تا شهر بندری آسیس را ترک کنند وگرنه کشته می شوند. پلیس در ابتدا این پیام ها را شوخی تلقی کرده اما در پی مرگ سه نفر که اسمشان در لیست بوده وارد عمل شده است. لیست جدید منتشره 31 نام را در خود دارد. دیه گو فرنی خارامیلو 16 ساله و دانش آموز، ایبارت روئیز مونوز سی دی فروش 17 ساله دو تن از قربانیانی هستند که حین موتور سواری در جاده بین آسیس و کایسدو بضرب گلوله کشته شده اند. نام این دو قربانی در اولین لیست قربانیان وجود دارد.در این لیست نام نوربی الکساندر وارگاس 19 ساله نیز به چشم می خورد که کشته شده است. خوان پابلو زامبرانو کسی است که اسمش در لیست بوده و از ترور جان سالم بدر برده است. اینک والدین وحشت زده می ترسند فرزندان خود را به شهربفرستند و ترس زیادی بین شهروندان مستولی شده است. در پست دیگری روی فیس بوک نام 31 زن نیز منتشر شده که این عامل نیز ترس و وحشت عمومی را دامن زده است. یکی از خواننده های سایت طرفدار مردم در توئیتر که به تازگی ایجاد شده از قتل 20 جوان نام برده و گفته پلیس جرات ندارد که حقیقت را بگوید. مقامات پلیس 5 میلیون پزو معادل 2750 دلار جایزه برای شناسایی قاتل یا قاتلین اختصاص داده اند. |
اولین همایش ملی ارتباطات دینی برگزار میشود Posted: 25 Aug 2010 12:29 PM PDT اولین همایش ملی ارتباطات دینی، ۲۹ شهریورماه امسال در پژوهشکده باقرالعلوم (ع) برگزار خواهد شد. هدف از برگزاری همایش مذکور، مفهوم شناسی ارتباطات دینی وبازشناسی کارکردها وادبیات آن، شناخت زمینه های جدید ارتباطات دینی با نگاهی آینده پژوهانه به توسعه فرهنگ دینی در کشور، شناخت تجربیات کشورهای دیگر (کشورهای منطقه) ومطالعات تطبیقی انجام شده در عرصه ارتباطات دینی، شناخت نقش ارتباطات دینی در توسعه فرهنگ دینی با تاکید بر سند چشم انداز 20 ساله کشور و شناخت چالش های موجود در عرصه ارتباطات دینی در جهان است. محورهای همایش: الف) مفهوم شناسی ارتباطات دینی - مولفه های راهبری و هدایت تغییر ارتباطات به ارتباطات دینی - مفهوم شناسی ارتباطات دینی - مولفه های ارتباطات دینی در متون اسلامی - مولفه های ارتباطات دینی در ادوار تاریخی ایران - فلسفه وجودی وتبیین ضرورتهای ارتباطات دینی - ارتباطات دینی در اندیشه حضرت امام (ره) - ارتباطات دینی در اندیشه مقام معظم رهبری - عرصه های نوین فعالیت وزمینه های ارتباطات دینی - بررسی تجربیات کشورهای مختلف در توسعه ارتباطات دینی ب) الزامات ارتباطات دینی - نقش وجایگاه ارتباطات دینی در توسعه فرهنگ دینی کشور - نقش ارزشها وهنجارهای اجتماعی درشکل دهی به ارتباطات دینی - نحوه استفاده ادیان از فضای مجازی - نقش ارتباطات دینی درشکوفایی استعدادها وخلاقیت پیامگیران - نقش ارتباطات دینی در غنی سازی اوقات فراغت -نقش ارتباطات دینی در توسعه ارزشهای اجتماعی - تعامل ارتباطات دینی با نهادهای اجتماعی (خانواده ،مسجد،مراکز دینی....) - چالشهای و آسیب های برنامه های ارتباطات دینی ج) رویکردها و راهبردهای ارتباطات دینی - ریخت شناسی رویکردها وراهبردهای ارتباطات دینی - ارتباطات دینی و مدیریت کارآمد دستگاههای تبلیغی -ارتباطات دینی وتعامل با نهادها ودستگاههای ارتباطی دینی و سایر دستگاهها - آثار اجتماعی ارتباطات دینی باتاکید بر نتایج روحی وروانی آن - ارتباطات دینی والزامات آن در تحقق سند چشم انداز 20 ساله - ارتباطات دینی وجایگاه آن در مهندسی فرهنگی کشور - چالش های ارتباطات دینی در جهرن امروز محل برگزاری: تهران، خیابان فلسطین، ابتدای خیابان طالقانی غربی، پژوهشکده باقرالعلوم (ع) |
You are subscribed to email updates from MediaNews.ir To stop receiving these emails, you may unsubscribe now. | Email delivery powered by Google |
Google Inc., 20 West Kinzie, Chicago IL USA 60610 |
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر