۱۳۸۹ شهریور ۲۵, پنجشنبه

شب های جمعه و نامزد بازی …!

دوست داشتن و عشق در جامعه ما درصد بالاییش به رختخواب ختم میشه…! شبای جمعه که میشه این تازه دومادا ولخرج میشن و تازه عروسا هم هی ناز و عشوه و پشت چشم نازک کردن که اینو میخوام اونو میخوام…! و تازه داماد هم هی میگه : میخرم برات عسلم…! میخرم برات جیگرم…! خلاصه که اقا دوماده با یه روسری خریدن و دوتا ساندویچ کالباس مارتا شب خوبی رو برای خودش تضمین میکنه و اگه کلاسش بالاتر باشه کافی شاپ و پیتزا و احتمالا خرید عطر یا کفش و امثالهم…!

 

 

 

عضویت در گروه اینترنتی منصور قیامت

http://irfreeup.com/images/2cvuqf2wjwthujybzoed.jpg

 

 

یکی از بهترین دوران زندگی برای جوونها دوران عقد و نامزد بازیه که بنا به شرایط خانواده ها بعضا از چند ماه تا چند سال طول میکشه و توی این مدت شاخ شمشاد هر دفعه که میخواد بره خونه نامزدش بستگی به موجودی جیبش یه شاخه گل یا یه کادویی چیزی میگیره چسان فسان میکنه و راه میفته …مادر زن که معمولا تا وقتی اقا داماد به دخترش نگفته باشه بالای چشمت ابروست دامادش رو دوست داره سعی میکنه غذای مورد علاقه اونو درست کنه و حتما اون روز نوشابه هم باید سر سفره یا میز باشه که شادوماد غذا به گلوش گیر نکنه یه وخ …!

 

 

اقای داماد سر سفره هی میلُمبونه و عروس خانوم و مادر زن جان هی گوشتای ماهیچه توی قیمه رو میذارن براش و برنج سرریز میریزن تو بشقابش و مادر زنه هی میگه بخور مادر جان…بخور تا قُوَت داشته باشی…! و عروس خانوم هم که کلمه قوَت رو میشنوه دلش غنج میره و نمکی میخنده و خوش خوشانش میشه..! پدر زنه هم چشم غره میره به زنش و اّی حرص میخوره …اّی حرص میخوره…! تو دلش میگه کوفت بخوری مرتیکه گردن کلفت…! هم پاره جیگرمو بهش دادم هم باید یخچال و مایکروفرو گاز و مرگ و کوفت براش بخرم؛ هم گوشتای ماهیچه تو خورشتو میخوره لپه هاشَم من باید بخورم…! هم میگن قوت داشته باشه که عین خروس وَرجیه رو دخترم اب کمرشو خالی کنه…! پدر زنه یادش نمیاد که خودشم یه روز تازه دوماد بوده…!

 

 

عضویت در گروه اینترنتی منصور قیامت

http://irfreeup.com/images/bno2yuotl1fpb33auh17.jpg

 

 

 

خلاصه که تو دوران عقد ناز دختره خریدار داره و دوماد کمتر از عسل و خانوم گل و جیگر و طلا و قربونت برم و فدات بشم بهش نمیگه و خانومی خانومی از دهنش نمیفته…! خار تو دست عروس خانوم بره بگه اخ … اقا دوماد بال بال میزنه که جان… الهی بمیرم…! چی شد قربونت برم الهی … بیا بیبینم کجات خار رفت … انگشتتو بده بمکم تا در بیاد …! و هی انگشت عروس خانوم رو بمکه و هی دستش رو بوس کنه و قربون صدقه اش بره و نازش کنه…! گاهی هم پیش میاد که توی دوران عقد بین عروس دوماد شیکر اب میشه که فقط کافیه چند روز بگذره تا کمر اقا دوماد دوباره پر بشه و عروس خانوم هم هی سر و گوشش بخاره و هوس مشت و مال و شیطونی بکنه اونوخ همه چی حَله … باز دوباره بادا بادا مبارک و گوشت ماهیچه و برنج سرریز و اتاق و رختخواب و عسل و جیگر و اخ و اوف….!

 

 

عضویت در گروه اینترنتی منصور قیامت

http://irfreeup.com/images/7lcvo053wjk4um7a6m5h.jpg

 

 

دوران نامزدی که تموم میشه و عروس داماد میرن سر خونه زندگیشون تا چند وقتی همه چی خوب و روبراهه… مادر زن جان یخچال و فریزر و کابینت ها رو پر از آذوقه کرده و دیگه لازم نیست اقا داماد بره گوشت و مرغ و ماهی بخره … مادر زن جان هی هر روز میاد خونه دخترش برا شاه داماد کاچی با روغن زرد درست میکنه میده بخوره تا یه وخ از کمر نیفته… مُشت مشت مغز جُوز میریزه تو جیب شاه داماد تا بخوره قُوَت داشته باشه…!! خلاصه شبا شب کاری و صبحا حموم و روزا هم بخور بخور…! عروس خانومم هی ذوق میکنه میگه اِی جان…! شوهر چه خوبه…!! و هی لباسای تیتیش مامانی میپوشه قِر میده میخونه: شوهر شوهره…شوهر…! بالِشتِ سَره شوهر…! هم ترش و شیرین شوهر…!! ( اصغر اقا جان بدو بیا بخوابیم دیگه شب شد…!! )

 

 

 

عضویت در گروه اینترنتی منصور قیامت

http://irfreeup.com/images/zobc4ko42v4qvdv6v08o.jpg

 

 

 

یه چند وقت که میگذره و گوشت و برنج و روغن و محتویات کمر اقا داماد همه با هم تموم میشه و کاچی مغز جُوز هم دیگه افاغه نمیکنه!! زور میاد بالای اقا داماد و میفهمه که نه بابا زندگی خرج داره و کم کم نق نق ها شروع میشه… حالا دیگه ناز عروس خانوم مثل اون موقع های توی عقد خریدار نداره که خار میرَفت تو دستش اقا داماد پَر پَر میزد و اورژانس خبر میکرد…! حالا تا چاقو دست عروس خانوم رو میبره و جیغ میکشه، آقا داماد میگه : چیه باز…؟ عروس خانوم میگه دستم برید… داماد میگه یک دستمال وردار ببند روش خونی نکنی همه جارو، نجس بشه خونه زندگی…!! دست و پا چلفتی…! عُرضه نداری یه مرغ تیکه کنی چُسماره..؟ چه غلطی میکردی پس خونه ننت…؟ مرغارو خونی نکنی….هوووووووی…..!! عروس خانوم میگه یه چسب زخم برو بخر بیار داره خون میاد… داماد میگه :مگه زخم شمشیر خورده که چسب زخم بخرم…؟

 

 

عضویت در گروه اینترنتی منصور قیامت

http://irfreeup.com/images/kzfbldxpk46fp7z1k94.jpg

 

 

 

تو خیابون که میرن دیگه اقا داماد انگشتاشو لای انگشتای عروس خانوم قفل نمیکنه ویترین مغازه ها رو نشون بده بگه: میخوای اینو برات بخرم قربونت برم…؟ و تا عروس خانوم میگه اصغر اقا جوراب برام میخری جورابام سولاخ شد…؟ اصغر اقا میگه : باز اومدیم بازار شروع شد… اینو میخری، اونو میخری…! مگه من رو گنج نشستم …؟ از جوراب میخوای بری بالا… خب سولاخ شده بدوزش…!!!

 

 

 

ایراد گرفتن ها هم کم کم شروع میشه…! دماغت برا چی اینجوریه…؟ عروس خانوم میگه : چجوریه…؟ اقا داماد میگه : کوری مگه … برا چی اینقد دماغت بزرگه …؟ دهنتو واکن بیبینم…! برا چی موقع خواستگاری نگفتی که دندونات کرموئه…؟ میبینم دهنت بوی مستراب میده…!! پس بگو…!! برا چی یه چشمت کوچیکتره یکی بزرگتره …؟ لباتم که قیطونیه… دور دهنتو رژ میزدی که بگی لبات قلوه ایه…ها…؟ من خرم دیگه هان…؟ اصن این چه جهازی بود که ننه بابات دادن بهت… جهاز دختر سوپور محلمون از جهاز تو بهتره که…! خاک تو سرت که یک ماکروفر نداری….خاک..!! میخاستی جهاز عروس عمومو ببینی تا بفهمی جهاز یعنی چی….!! هفت تا خاور جهاز آوردن…! تازه همشم خارجی… نه مثه جهاز تو یک نیسان سر خالی آت و اشغال… آفتابه لگن…!! تازه دختره مثه ماه شب چارده میمونه نه مثه تو چُوله غِزَک…!! بابای عروس (داماد سلامی) سویچ ماکسیما داده به دامادش… اصن شما برا چی (داماد سلامی) هیچی به من ندادین…؟ خوب انداختنت به من…. خوب…!! همه زن دارن منم زن دارم… زن نگو بگو ان….!! پاشو برو اونور بو میدی…سِنده…!!

 

 

 

عضویت در گروه اینترنتی منصور قیامت

http://irfreeup.com/images/pods5pdv0x0fy73cxkk1.jpg

 

 

 

خلاصه که اون قربون صدقه های توی عقد و نازتو برم و جیگرتو بخورم و لبات مثل لبای آنجلینا جولی میمونه و چشمات مثه چشم آهوئه و چقده تو ماهی و قربونت برم الهی، تبدیل میشه به این غرغر کردنا و ایرادای بنی اسراییلی گرفتن و عروس خانوم هم که دیگه طاقتش تموم شده بقچه لباسش رو میبنده میره خونه باباش ….( حالا تا اینجا داشته باشین تا بعد بقیه اش رو بعدا بگم…)

 

 

 

 

نویسنده: مسعود مشهدی

 

 

 

 

 

نظر شما چیست؟

 

 

 

 

 

 

بعضی از ایمیل های این گروه به پوشه اسپم میروند. لطفا پوشه اسپم خود را نیز چک کنید 

 

 

 

 

عضویت در جذاب ترین گروه اینترنتی

    

 

 

عضویت در گروه اینترنتی منصور قیامت

 

--
دریافت این پیام بدلیل عضویت شما در "گروه اینترنتی منصور قیامت" است.
 
 
جهت تماس با منصور قیامت (مدیر این گروه) به این آدرس ایمیل ارسال کنید: Mansour.Ghiyamat@gmail.Com
 
 
اگر ایمیل ها برای شما مزاحمت ایجاد میکنند و مایل به دریافت آنها نیستید کافیست یک ایمیل خالی با عنوان لغو عضویت به "منصور قیامت" مدیر این گروه ارسال کنید

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر