۱۳۸۹ مهر ۱۳, سه‌شنبه

"موسیقی ایرانی و نوآوران سنتی



http://www.bbc.co.uk/persian/arts/2010/10/101005_l11_music_modernist.shtml?s



------------------------------------------------------------------------------

موسیقی ایرانی و نوآوران سنتی

"نو آوری در سنت" بر خلاف آن چه به ظاهر می‌نماید، نا ممکن نیست. به شرط آن که گستره معنایی نوآوری را محدود نکنیم و هر گامی را که نوآوران از محدوده سنت بیرون می‌گذارند، در شمول آن قرار دهیم. سنت همیشه پیروی بی چون و چرا می‌طلبد ولی جبر زمان آهسته و به استمرار راه نفوذ نوجویی را درآن هموار می‌کند.

موسیقی سنتی ایران که تنها یکصد و پنجاه سالی از تدوین آن می‌گذرد، کما بیش از همان دو سه دهه نخست نشانه‌هایی از گرایش به نوآوری را بروز داده است. این گرایش در درازای یکصد سال گذشته به مرور افزایش یافته تا زمان ما که می‌شود گفت به کلی اجراهای موسیقی سنتی را دگرگون کرده است. موسیقیدانانی هم که نمی‌خواهند خود را با این دگرگونی‌ها، همراه سازند، سرانجام مغلوب جبر زمان خواهند شد. جبری که از نیاز جامعه به نوآوری بر می‌خیزد.

اما در صدر فهرست نه چندان کوتاه "نوآوران سنتی"، نام غلامحسین درویش معروف به "درویش خان"(۱۲۵۱-۱۳۰۵) می‌درخشد. گمان می‌کنیم، او نخستین کسی باشد که تغییراتی در محتوا، به ویژه در فرم اجرایی موسیقی سنتی پدید آورده است.

او با آن که شاگرد "آقا حسینقلی" یکی از محافظه کارترین تدوین کنندگان ردیف سنتی بود ولی از پیروی کورکورانه از او پرهیز کرد و در آفریدن و نواختن ابتکاراتی از خود نشان داد که با وجود برخورد با مخالفت‌های بسیار در موسیقی سنتی جا افتاد و راه را برای رهروان آینده هموار کرد.

درویش خان که دانسته بود موسیقی سنتی به سبب تکرار بی وقفه و محرومیت از ریتم، ملال انگیز شده است، از یک سو کوشید مجموعه ردیف را از تکرار گوشه‌ها و حشو و زوائد پاک کند و از سوی دیگر با ابداع پیش درآمد و آفریدن چهار مضراب‌ها و رنگ‌های تازه و جذاب گامی در راه رفع ملال بردارد. هم سو با همین هدف بود که او به ترویج گروه نوازی نیز پرداخت و خود ارکستر بزرگی را برای انجمن ‌"اخوت" سرو سامان داد.

در این ارکستر برای نخستین بار از بعضی از سازهای غیر ایرانی نیز بهره گرفته می‌شد. درویش خان از نخستین موسیقیدانان ایرانی است که در درون و برونمرز کنسرت برگزار کرده و نخستین ضبط‌های استودیویی را از موسیقی سنتی به دست داده است.

او نخستین آهنگساز ایرانی است که ریتم‌های غربی چون پولکا، والس، و مازورکا را در آفریده‌های خود به کار گرفته و برای اپرت‌های اولیه موسیقی نوشته است.

با سر برآوردن علینقی وزیری و شاگردان برجسته او موسیقی دانان سنتی به دو گروه متمایز از یکدیگر تقسیم شدند. اول محافظه کاران که هیچ حرکت نوآورانه‌ای را در ساخت و نواخت برنمی‌تابیدند و آن چه را که از استاد آموخته بودند، وحی منزل می‌پنداشتند، و تکرار می‌کردند.

دوم آنان که زیر تاثیر درویش از یک سو و وزیری از سوی دیگر گرایش به نوجویی و نوآوری داشتند. کار این اختلاف، حتی به مناقشه در هنرستان‌های عالی موسیقی نیز کشیده شد و در میان هنرجویان شکاف انداخت. در این میان گروه سومی نیز سر برآورده بود که از موسیقیدانان از فرنگ برگشته تشکیل می‌شد و آشکارا رای به بی ارزش بودن موسیقی سنتی می‌داد.

در چنین فضایی آن چه منطقی می‌نمود گرایش به نوآوری‌های اعتدالی بود که نه موسیقی سنتی را جامد و راکد می‌خواست و نه کنار گذاشتن آن را که در ذات خود واجد ارزش‌های بسیار است،خردمندانه تلقی می‌کرد.

از این نگاه، گوهره موسیقی است که باید مورد توجه قرار گیرد و نه فرم و شیوه‌های اجرایی. وزیری و یارانش، بر خلاف سنتی‌های مخالف خوانی که آن‌‌ها را از گروه سوم و ضد موسیقی ایرانی معرفی می‌کنند، از سر کردگان همان گرایش اعتدالی هستند. حرف‌ها، نواخته‌ها و آفریده‌هایی که از آنان باقی مانده بهترین گواه این مدعاست. بعد از وزیری باید از روح‌الله خالقی و ابوالحسن صبا، در زمره نوآوران سنتی یاد کرد.

نقش صبا به ویژه ازاین جهت برجسته می‌شود که آموزه‌های نوآورانه وزیری را به شاگردان بی شمار خود انتقال داد و در واقع مکتب نوین صبا را به وجود آورد. شاگردان صبا هم به نوبه خود به تثبیت گرایش به نوآوری در جامعه موسیقی سنتی یاری رسانیدند.

با استقرار جمهوری اسلامی، با توجه به واپسگرایی آرمانی آن، به نظر می‌رسید که کفه به سود بنیادگرایان سنتی سنگین شده و فاتحه نوآوری برای همیشه خوانده شده باشد. ولی چنین نشد. مدتی موسیقی را از هر نوع که بود، کنار گذاشته شد.

بعد هم که ممنوعیت مطلق آن برداشته شد، به نازل‌ترین نوع موسیقی قاجاری و یا سرودهای انقلابی مجال ضبط و پخش دادند.

موسیقی فاخر سنتی و به طریق اولی، موسیقی نوآورانه سنتی، هم چنان در قید و بند ماند. در پس این قید و بند، ولی در خفا و از دل سنت، موسیقی تازه‌ای در حال برآمدن بود. هنرمندان جوان وابسته به دو گروه "شیدا" و "عارف" که از ادامه کار بازمانده بودند، یکی شدند و گروه "چاووش" را به وجود آوردند. این جوانان که شاگردان استادان محافظه کاری چون علی اکبر شهنازی، یوسف هرمزی و نورعلی خان برومند بودند از همان نخستین کارها که عرضه کردند نشان دادند، می‌خواهند رسم را برهم بزنند و از سنت راکد فراتر بروند و چنین نیز کردند.

در مجموعه "نوآوران سنتی" به زندگی، نظرها و آفریده‌های چند تن از این آهنگسازان پرداخته می شود که در روزهای آینده در همین صفحه منتشر می شود.



------------------------------------------------------------------------------
BBC Persian: http://www.BBCPersian.com


هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر