۱۳۸۹ مهر ۲۱, چهارشنبه

به بهانۀ سوگ بانو مرضیه.

به بهانۀ سوگ بانو مرضیه.

شو بار سفر بند که یاران همه رفتند

وز ملک هنر حکم گذاران همه رفتند

امشب از خبر فوت بانو مرضیه خوانندۀ آوازهای اصیل اگاه شدم و  اندوه آن را نمیتوان گذرا گرفت که ضایعه ای ژرف بر موسیقی مرز و بوم ما ایرانیان است. در این زمانه که هر از گاهی از گنج هنر و موسیقی ما گوهری به تاراج میرود و هنرمندانی نا بازیافتنی از دست بدر میشود و جز زخم مرهمی بر پیکر هنر و موسیقی گذاشته نمیشود ، پس قدر و ارج آنچه برجا مانده و شخصیت هنرمندان زحمت کشیده و مردمی را پاس بداریم و بازیچه پرو پاگاند های کارهای مبتدی خود نکنیم.  این جملۀ اخر را بدان سبب گفتم که دوشنبه شب نوزدهم مهر جوانان ایرانی در سالن دانشگاه ام ام یو در مالزی کنسرتی برگزار کردند که در حد آنها کاری بود و وظیفۀ ما تشویق آنهاست تا در بهبود کار و رفع عیوب بکوشند و پیش بروند. اما مشکل قضیه استفادۀ ناجور از نام و همچنین کار استاد شجریان بود. سخن این است که کارهای اساتید بزرگ را تقلید کردن و سپس بد از عهده برآمدن ، ضایع کردن آن استاد و آن کار است. بویژه که اعلان کردند با کسانی از خانواده شجریان تماس گرفته و تقدیم کار به استاد گوئی پذیرفته شده است.

بهرروی این کنسرت در دو بخش اجرا شد که اول در ماهور و عیوب کار چندان چشمگیر افراد نا وارد نبود. خواننده برای اینکه تقلید داریوش را بیاورد صدای مناسب داشت اما برای اجرای غزل در ماهور و اجرای نت ها بصورت تحریر توانائی نداشت. گواینکه احساس ماهور را از راه مقطع خوانی میرسانید ولی ژرفای احساس که قسمت مهم موسیقی معنا گرا و عارفانه ماست را عاری بود. یادمان باشد موسیقی اصیل و کلاسیک ما ژرفای بزرگ و عمق معنائی دارد و عمده حیثیت خود را از این بابت داراست و یک تاریخ فراز وفرود مردم ما را بازگوئی میکند. همان که بشنو از نی چون شکایت میکند. یک نوای نی هفتاد و دو هزار بیت مثنوی و شمس معنا می آفریند که هنوز این معانی در بازار جهانی نو و تازه وقابل انطباق با مدعیات روز بزرگان معنا وانسان شناسان و بشر دوستان در کشورهای پیشرفته هست.

 اما بخش دوم که مایه در نوا داشت که کار مبتدیان نیست و تصنیف صنما و همچنین غزل که تنها کار خود شجریان و قدرت و تسلط کافی میخواهد از یک سو نتیجه را خراب کرد و از سوی دیگر ناتوانی آنها در کوک کردن ساز و به گردن هوای مالزی انداختن و در تمام  مدت صداهای ناهنجار سازها و ضعف و ناشیگری خانم خواننده باعث شد که هیچ از دستگاه نوا اثری نشنویم بماند هم آواز و هم سازها بهمریخته و گوش نانواز.

این مقدمه گله ما نیست. زیرا از دانشجویانی که کار آنها در زمینه های دیگر است  چندان نباید توقع داشت. بلکه بنظر میرسید اخر کار به شنوندگان اعلان میکردند و عذر کار ناجور را میخواستند و عیوب را برعهده میگرفتند و ساحت موسیقی و استاد شجریان از نواقص خود مبرا میداشتند که نکردند بماند بلکه مدعی خدمت به هنر و فرهنگ و موسیقی ملی هم شدند. یادم امد از گفتۀ بزرگی که میگفت برای ضایع کردن چیزی کافیست بد جور معرفی و دفاع از آن چیز بکنیم. بهرروی وقتی اعلان کردند که چهار ماه تمرین داشتند دانستم لابد در هوای مالزی نبوده است.

از همه بدتر اینکه خبر این کنسرت در سایت خبرگزاری مهر با عکس استاد شجریان آمده است. کسی که افتخارش این است که صدای خس و خاشاک است. قطعن استاد را اندوهگین خواهد کرد.

عبدالبستامی 22مهر 89


هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر