صاف ، آرام ، خشن
گهر ناسره را از سره تنها بینم
قلمم لایق این بی گنهی...
و منِ
آمده تا
اوج گناه نگهی
و هنوز
بی قرارِ شبِ فردایم
که مرا بر گیرند... و به زارم بکشند*
و من اما هرگز
تن و دل را به نگاه گنهی نفروشم!
ای خدایی که مرا دوست...می... پنداری!
همه ی آبی ها... همه ی اوج فراوانی ها...
همه ی مال توام... همه ی آنچه به من بخشیدی است!
درِ این خانه تو را خواهد زد!
به امیدِ « که کسی می آید» روبه رویت باز است...
دل این رهرو مسکین تو هم عاشق پرواز است...
--اين ايميل را براي دوستان خود هم بفرستيد.
و به آنها بفرماييد، روي خط پايين كليك كنند تا براي آنها هم مطالب خوب و جالب بفرستيم
http://groups.google.com/group/taf_sar/subscribe
اين ايميل بدليل عضويت شما در گروه تفريح و سرگرمي است.
ايميل گروه اين است. taf_sar@googlegroups.com
اگر از دست ما ناراحت هستيد و نمي خواهيد مطالب ما بدست شما برسد پس خط پايين را كليك كنيد.
taf_sar+unsubscribe@googlegroups.com
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر