من از دیوانگی خالی نخواهم بود تا هستم که رویت میکند هشیار و بویت میکند مستم | ||
صدم دشمن به شمشیر ملامت خون همی ریزد کدامین را توانم زد؟ که نه تیرست و نه شستم | ||
سر خود را فدا کردم گل یک وصل ناچیده نمیدانم چه خارست این که من در پای خود جستم؟ | ||
غم و اندوه در عشقش فراوانم به دست آید همین صبرست و تن داری، که کمتر میدهد دستم | ||
خبر دارم: نیاید گفت از آیین وفاداری اگر با یاد روی او خبر دارم که من هستم | ||
به عهد دست سیمینش تو خاموشی مجوی از من کزین دستم که میبینی به صد فریاد از آن دستم | ||
بسان اوحدی روزی در آویزم به زلف او گرش بوسیدم آسودم، ورم کشتند خود رستم |
اين ايميل را براي دوستان خود هم بفرستيد.
و به آنها بفرماييد، روي خط پايين كليك كنند تا براي آنها هم مطالب خوب و جالب بفرستيم
http://groups.google.com/group/taf_sar/subscribe
اين ايميل بدليل عضويت شما در گروه تفريح و سرگرمي است.
ايميل گروه اين است. taf_sar@googlegroups.com
اگر از دست ما ناراحت هستيد و نمي خواهيد مطالب ما بدست شما برسد پس خط پايين را كليك كنيد.
taf_sar+unsubscribe@googlegroups.com
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر