۱۳۸۹ بهمن ۲۳, شنبه

چند قطعه اززنده یاد حسین پناهی







چند قطعه اززنده یاد حسین پناهی


 آجیل سفره عید *

*چند پسته لال مانده است*
*آنها که لب گشودند؛خورده شدند*
*آنها که لال مانده اند ؛می شکنند *
*دندانساز راست می گفت:
پسته لال ؛سکوت دندان شکن است !*

------------------------------------------------

*من تعجب می کنم *
*چطور روز روشن *
*دو ئیدروژن*
*با یک اکسیژن؛ ترکیب می شوند*
*وآب ازآب تکان نمی خورد!*

--------------------------------------------------

*بهزیستی نوشته بود:
شیر مادر ،مهر مادر ،جانشین ندارد*
*شیر مادر نخورده،مهر مادر پرداخت شد*
*پدر یک گاو خرید*
*و من بزرگ شدم*
*اما هیچ کس حقیقت مرا نشناخت*
*جز معلم عزیز ریاضی ام*
*که همیشه میگفت:
گوساله ، بتمرگ!*

--------------------------------------------------------

*با اجازه محیط زیست*

*دریا، دریا دکل می‌کاریم*

*ماهی‌ها به جهنم!*

*کندوها پر از قیر شده‌اند*

*زنبورهای کارگر به عسلویه رفته‌اند*

*تا پشت بام ملکه را آسفالت کنند*

*چه سعادتی!*

*داریوش به پارس می‌نازید*

*ما به پارس جنوبی!*

---------------------------------------------------



*رخش،گاری کشی می کند*
*رستم ،کنار پیاده رو سیگار می فروشد*
*سهراب ،ته جوب به خود پیچید*
*گردآفرید،از خانه زده بیرون*
*مردان خیابانی برای تهمینه بوق می زنند*
*ابوالقاسم برای شبکه سه ،سریال جنگی می سازد*
*وای...
موریانه ها به آخر شاهنامه رسیده اند!!*

--------------------------------------------------------

*صفر را بستند*

*
تا ما به بیرون زنگ نزنیم
از شما چه پنهان
ما از درون زنگ زدیم!*

   روحش ویاد عزیزش گرامی باد






























--



--
پ









The fish are biting.
Get more visitors on your site using Yahoo! Search Marketing.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر