۱۳۸۹ اسفند ۲, دوشنبه

::لـیـمـو میـ گهـ:: خدا و گنجشک

روز‌ها گذشت و گنجشک با خدا هیچ نگفت.
فرشتگان سراغش را از خدا گرفتند و خدا هر بار به فرشتگان این گونه می‌گفت: «می‌آید، من تنها گوشی هستم که غصه‌هایش را می‌شنود و یگانه قلبی‌ام که درد‌هایش را در خود نگه می‌دارد و سر انجام گنجشک روی شاخه‌ای از درخت دنیا نشست.» فرشتگان چشم به لب‌هایش دوختند، گنجشک هیچ نگفت و خدا لب به سخن گشود:

 «با من بگو از آنچه سنگینی سینه توست

 گنجشک گفت:
 «لانه کوچکی داشتم، آرامگاه خستگی‌هایم بود و سرپناه بی‌کسی‌ام. تو‌‌ همان را هم از من گرفتی. این توفان بی‌موقع چه بود؟ چه می‌خواستی از لانه محقرم کجای دنیا را گرفته بود »  و سنگینی بغضی راه بر کلامش بست.
سکوتی در عرش طنین انداز شد.  فرشتگان همه سر به زیر انداختند.

خدا گفت: 
« ماری در راه لانه‌ات بود. خواب بودی. باد را گفتم تا لانه‌ات را واژگون کند. آنگاه تو از کمین مار پر گشودی. » گنجشک خیره در خدایی خدا مانده بود.
خدا گفت:« و چه بسیار بلا‌ها که به واسطه محبتم از تو دور کردم و تو ندانسته به دشمنی‌ام بر خاستی.  » اشک در دیدگان گنجشک نشسته بود. ناگاه چیزی در درونش فرو ریخت.‌های های گریه‌هایش ملکوت خدا را پر کرد.

--
--------------------------------------------------------------------------------
(\__/)
(='.'=)
(")_(")
(¨`·.·´¨;
ShAdMeHr



--
همین حالا یک مطلب به گروه لیمو ارسال کنید.
درشت بخوانید: (مطالبی که دارای عکس هستند) حتما برای تماشای عکس برروی گزینه
Display images below
کلیک نمایید (دوستان دیگه تو هر مطلب تاکید نکنن)
*
 
ظاهر جدید گروه لیمو:
https://groups.google.com/d/forum/lymoo?fromgroups
ظاهر قدیم:
http://groups.google.com/group/lymoo
برای تنظیمات شخصی مانند ویرایش اسم و آواتار شخصیتان به ظاهر جدید گروه مراجعه کنید%
 
*
 
حتما برای ارسال مطلب از آدرس زیر استفاده کنید، ابتدا مطلب را آماده سپس به آدرس رایانامه زیر ارسال کنید:(اینـ بهترهـ)
lymoo@googlegroups.com
*
برایـ سایر گزینهـ ها ، بهـ اینـ گروهـ مراجعهـ کنید در
http://groups.google.com/group/lymoo?hl=fa
*
ویرایشـ عضویتــ ::
http://groups.google.com/group/lymoo/subscribe?hl=fa_US
-----------------------------------------------
با تشکر:
شادمهر
مـــدیــریــتــــ گروهـــ

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر