سلام، بازی نخوریم! اولین نکته که این قدر زود منفعل نشوید و بروید در زمین حریف! از شما سوریه را میپرسند برای اینکه نشان بدهند که راستگو نیستیم در آرمانها. اتفاقا این سوال اول متوجه خود همین جریانات است! چرا بعد از ماهها از بحرانهای منطقه هیچ نگرانی و سر و صدایی ازشان در نمیآید بعد یک دفعه سر ماجرای سوریه رگ گردنشان ورم میکند؟ خوب برخورد فعالانه این است که از طرف اول موضع بگیری درباره لیبی، مصر، تونس، یمن، بحرین، علیه اسرائیل و ... بعد اگر خسته نشد کمی هم درباره سوریه بگید و بعد سریع برگردید به حرف خودتان. من واقعا حرص میخورم بچهحزباللهیها این قدر ساده فریب میخورند و تسلیم بازی دشمن میشوند. این به این معنی نیست که هر کس از شما راجع به سوریه سوال پرسید دشمن است! به این معنی است که ناخواسته فریب بازی رسانهای دشمن را خورده است! البته بعضیها واقعا قلب و ذهنشان مرض دارد! باور کنیم یکی از مهمترین ابعاد کار فرهنگی، ساخت و تحریک "سوال" در ذهن مخاطب است. اگر بتوانید نظام سوالات یک فرد را تغییر دهید، بخش اعظم کار را انجام دادهاید! به جای اینکه تسلیم این بازیهای رسانهای و مسالهسازیهای دروغین دشمن بشوید، به سوالهای اصیل خود فکر کنید و برای آنها کار و تلاش و فکر کنید خوب است حالا ما خودمان حوادث سال 88 را دیدیم که چطور یه عده بیشرف دروغگو خائن، به سخیفترین شکل ممکن به رای و نظر مردم توهین کردند و رسانههای جهانی چه جور بازتاب دادند! حالا نباید زود فریب آدمها و رسانههایی را بخوریم که در سال 88 مواضع خائنانهشان مشخص بود سوریه مشکل دارد مثل همه جا! مسلما در سوریه مردم مشکلاتی دارند. نظام آنجا هم با مشکلاتی درگیر است. و در همین ماجرای اخیر هم شاید میشد برخورد بهتری داشته باشند. ولی چیز عجیب و متفاوتی از باقی دنیا نیست! تظاهرات و آشوبها و مشکلات در مثلا فرانسه بیشتر از سوریه نباشد کمتر نیست! چرا ولی برای فرانسه این عالیجنابان ککشان نمیگزد؟ یا ماجرای سرکوب وحشیانه دانشجویان در انگلیس چه؟ یا ماجرا فرقه دیویدیه در آمریکا چه؟ خود کسانی که در باقی جاها ساکت میمانند بعد یک دفعه از یک چیزی که به نفع آمریکا و اسرائیل است، حمایت میکنند، خیلی بیشرفی و بیشرمی میخواهد! نکته مهم این است که ماجرا را به صورت جهانی نگاه کنید نه به صورت جزئی و فقط یک بخش ماجرا. دو جبهه در جهان الان به شدت با هم درگیرند. جبهه انقلاب اسلامی و جبهه استکبار. در جبهه انقلاب غیر حزب الله و حماس و مردم منطقه و جریانهای اسلامگرا، حتی امثال چاوز و سایر آزادگان جهان هم قرار میگیرد. و در جبهه استکبار غیر غرب، خیلی از مسلمانان آمریکایی و علمای آمریکایی! وقتی این پازل کلی را ببینی و نقش سوریه را در آن، دیگر به همین راحتی تسلیم جوسازیها نخواهیم شد. اینجوری که نگاه کنید میفهمید چرا امام شعار مرگ بر شوروی را انحرافی و برای فراموش کردن شعار مرگ بر آمریکا میدانست. ماجرا حمایت از شوروی نبود. ماجرا این بود که شوروی در این جبهه بندی همدست آمریکا و زیر سلطه آن بود. دقت بر این جبهه بندی خیلی مهم است. واکنش دشمنان مشخص کننده است! خیلی جالب است. آمریکا برای تونس و مصر و یمن و بحرین و عربستان و اردن، با تمام قوا از دیکتاتورهای وحشی و ددمنش این کشورها حمایت تا آخرین لحظه را در دستور کار دارد، بعد یک دفعه درباره سوریه طرفدار مردم شد؟ آخر چقدر دئانت؟ باقی کشورهای اروپایی و رسانههای مهم جهانی هم همین طور بودند! این معیار خیلی خوبی است برای تعیین اصیل بودن حرکتها... آمریکایی که از تمامی دیکتاتورها و جنایتکاران، آفریقا، حاشیه خلیج فارس، آمریکای لاتین و ... تا الان حمایت تمام قد کرده است، چطور به خود حق میدهد باز دم از مردم و آزادی بزند؟ گوشهای ما را دراز دیده است؟ سانسور در سیما؟معلوم است که موضع صدا و سیما با موضع بیبیسی و صدای آمریکا باید فرق کند! اگر فرق نکند باید شک کنیم! نمیدانم شما چقدر تلویزیون نگاه میکنید. ولی من خودم مدتها قبل در شبکه خبر مطالبی از اخبار و تحلیلها درباره سوریه دیدم. (+ و + و +). بگذریم که یک رسانه باید بر اساس مخاطبش محتوا تهیه کنید. نوع اخبار و پوشش در صدا و سیما بنا به مخاطب داخلی و خارجی فرق میکرد. که به نظرم بسیار نکتهی مهمی است. پرس تیوی و العالم از همان اول حوادث را پوشش میدادند (مثلا +). این درحالی است که تریبونهای رسمی نظام هم موضع گرفتند مثلا بیانیه وزارت امور خارجه درباره تحولات سوریه. به نظرم درباره موضع جمهوری اسلامی باید حتما به مواد شرعی در پیمان برادری هم دقت کرد درباره انعکاس ناآرامی سوریه در رسانه های ایرانی حق با شماست، اگر اعتراضات در سوریه واقعا مردمی و بدون تحریک خارجی باشد، رسانه های داخلی باید مثل اعتراضات در یمن و مصر و بحرین به اعتراض در سوریه هم بپردازند. شاید دلیل جدی نگرفتن اخبار اعتراضات سوریه در رسانه های ایرانی، مشکوک بودن منابع خبری آن باشد...انعکاس اخبار ناآرامی (در رسانههای خارجی) در سوریه دقیقا در روزی آغاز شد که سربازان سعودی وارد بحرین شدند و معترضان در میدان لولو منامه را به گلوله بستند. با توجه به علاقه غرب به ندیدن جنایات سعودی ها در بحرین و سانسور شدید این جنایات در رسانه های غربی؛ آیا حق داریم به موج خبری غیرعادی رسانه های غربی از شهر درعا در سوریه مشکوک باشیم؟
تحلیل تحولات سوریه در گفتوگو با سعدالله زارعی؛ تاکتیک نخنمای انتقال آشوب دولتهای آمریکا و رژیم صهیونیستی درگیر روندهای بیثبات کننده هستند بر این اساس هم طی این یکی دو ماه گذشته اسراییلیها تلاش زیادی کردهاند که ایران و سوریه را بیثبات جلوه دهند چرا سوريه اكنون هدف فشارهاي خارجي قرار گرفته است؟ مقالهای به قلم یک متفکر تونسی، دكتر "محمد صالح الهرماسی ": همسو شدن سوريه و مصر در منطقه پس از سقوط مبارك موجب خواهد شد كه رژيم صهيونيستي در يك چاله خطرناك و كشنده گرفتار آيد... در این مقاله میخوانید: تفاوت ناآراميهاي سوريه با انقلابهاي مردمي در تونس و مصر - نقش عوامل خارجي در ناآراميهاي سوريه - انتقامكشي از سوريه بدليل عدم سازش با تلآويو و ... روزنامه فرانسوي موندياليزسيون:آنچه بر سر سوريه آمده است، جنگ رسانهاي آمريكاست آنچه اكنون بر سر تونس و مصر و ليبي آمده است در قالب همين برنامهها، دروغها و فضاسازيهاي عامدانه از حقيقت اين كشورهاست و آنچه اكنون بر سر سوريه ميآيد بخشي مهم از جنگ رسانهاي و اينترنتي عليه سوريه است كه آمريكا از آن حمايت مالي هنگفتي كرده است. یک یادداشت خیلی خوب که به بررسی شواهد عینی از حوادث سوریه میگردد: ریشهی اعتراضات سوریه کجاست؟ در این بین درگیریهایی به وجود آمد که تعدادی کشته و زخمی شدند. نیروهای امنیتی سوریه آنرا به گروههای ناشناس نسبت دادند. در حالی که رسانههایی چون العربیه عربستان، الجزیره قطر و رسانههای غربی به حمایت از معترضان میپرداختند انتشار یک سند محرمانه، رنگ از رخسار حاکمان ریاض برد..چرا می گوئیم سوریه فرق دارد؟ باید در نظر داشت که حکومت بشار اسد حامی اصلی مقاومت اسلامی در فلسطین و لبنان بوده و به همین دلیل و بر خلاف سایر کشورهای عربی آمریکا و رژیم صهیونیستی از سرنگونی آن حمایت کرده و می کنند... یکی از مهمترین تفاوت های سوریه با کشورهایی مانند مصرو یمن و لیبی استقلال نسبی این کشور در عرصه بین المللی است.سوریه نه به غرب وابستگی داشته(مانند مصر و بحرین و اردن و…) و نه به شرق...بدون تردید ملتها حرف آخر را در تعیین سرنوشت کشورهای منطقه خواهند زد اما آیا اکثریت مردم سوریه خواستار سرنگونی حکومت اسد هستند؟تنها رسانه های صهیونییستی به این پرسش پاسخ مثبت داده اندبن بست آمريكا در سوريه - ترور مشكوك رفيق حريري در 25 بهمن 1383 فرصتي بود تا غرب براي واژگون كردن نظام سياسي سوريه فعاليت خود را متراكم نمايد. روند متهم سازي سوريه از بهار 84 آغاز شد و تا آخر اين سال با شدت استمرار يافت. اين فشارها آنقدر زياد بود كه بسياري از تحليلگران با قاطعيت از حتمي بودن سقوط رژيم بشار اسد خبر مي دادند ولي ... - غرب از ابتداي انقلابات اسلامي در كشورهاي عربي روي اين موضوع كه دامنه اعتراضات به سوريه و ايران هم مي رسد، تاكيد داشت...هدف دوم اين بود كه وجهه ضدآمريكايي و ضداسرائيلي نهضت هاي مردم عرب و مسلمان را مخدوش گردانند و بگويند در اين تحولات آمريكايي بودن يا نبودن رژيم ها مسئله نيست ببينيد ايران و سوريه ضدآمريكايي هم درگير اين ماجرا هستند
چه كساني از تضعيف سوريه سود ميبرند جامعهشناسان زماني يك جنبش را در جرگه «حركتهاي خودانگيخته» قرار ميدهند كه همه زمينهها و علل ذهني و عيني قيام عليه يك سيستم سياسي ناعادلانه و ناكارآمد، مهيا باشد... سعوديها و اردنيها چنان كه از عملكرد رسانههاي آنها پيدا است بيشترين تلاش را براي تحريك و تغذيه معارضان دمشق از طريق كريدور لبنان انجام ميدهند.. همانند روزهاي ترور حريري اين بار مثلثي از اعضاي غربي شوراي امنيت پروژه اعمال فشار عليه سوريه را پيش ميبرد: امريكا، انگليس و فرانسه
بحران سوریه و بازیگران خارجیشرایط نامطلوب حاکم برا وضاع سیاسی تا جایی پیش رفته است که رییس جمهور آمریکا به خود اجازه داده است تا پیرامون راه کارهای مختلف برای فشار بر مسئولین سوریه به تعامل و همکاری با متحدین خود بپردازد . انگلستان، ایتالیا و فرانسه هم اکنون تلاش می کنند تا ... گاف الجزیره در بازتاب اخبار سوریه+عکس شبکه الجزیره قطر در اقدامی غیرحرفهای عکس مربوط به کشتههای یمن را برای حوادث سوریه استفاده کرد خیلی جالب است که جلبکها در ایران شعار «نه غزه، نه لبنان» دادند و در سوریه شعار «نه ایران، نه حزب الله»!! جالب اینکه کسانی که رگ گردنشان برای جانم فدای ایران گفتنهایشان ورم کرده بود، در برابر این شعار نه به ایران معترضین سوری، چه واکنشی داشتند؟ آخر دروغگویی و بیآبرویی تا چه حد؟ فیلم مقایسه خواستههای سبزهای ایران و معترضین سوری، در نسبت با خواسته مردم مصر و تونس و یمن!
درباره موضوع سوریه دوستی مطلب خوبی را گفت:
به نظرم ما نياز به يك چارچوب فكر شده و توافق شده داريم تا در تمام اين مصاديق بدانها رجوع كنيم. يعني محكماتي مي خواهيم كه در اين مصاديق متشابه به آنها رجوع كنيم. منظورم از چارچوب را در مثال زير بيان مي كنم مثلا 1. از هر جنبش فكري و اجتماعي (هر چند كوچك) كه عليه حكومتهاي وابسته و خودكامه است حمايت ميكنيم (ضديت با استعمار و استبداد) اينها مشروعيت داخلي و اخلاقي براي حكومت ندارند 2. اگر حكومت وابسته يا مستبد نباشد اما روابط حسنهاي با اسرائيل داشته باشد باز هم از هر جنبش (هر چند كوچك) عليه آن حكومت، حمايت ميكنيم (ضديت با رژيم اشغالگر قدس) اينها در طرح كلان بينالمللي مد نظر انقلاب اسلامي مشروعيت ندارند و دشمن محسوب ميشوند 3. اعتراضهاي كوچك و اقليتي عليه حكومتهايي كه شامل 1 (وابسته و مستبد) يا 2 (دوست اسرائيل) نيستند نه تنها مورد حمايت ما نيستند بلكه محكوم مي شوند 4. اما اگر اعتراضها عليه حكومتهاي بند 3 (نه مستبد و وابستهاند و نه دوست اسرائيل) اكثريتي باشد يعني به هر دليلي اكثر مردم آن حكومت را نخواهند، آنگاه به دليل عدم مقبوليت نظام باز هم ما نميتوانيم مدافع آن نظام بمانيم در نتيجه لازم است سركوب و كشتار را محكوم كنيم بر اساس چنين چارچوبي مساله سوريه هنوز جزء گروه 3 است و احتمالا اين اقليت از بيرون تحريك ميشوند اما اگر به گروه 4 پيوست يعني اكثريت مردم سوريه به ميدان آمدند آنگاه سكوت در مقابل كشتار و سركوب جايز نيست.
یا دوست دیگری نوشت:
دموکراسی به معیار غربی، معیاری برای حق نیست. اما
فرض
کنید
با معیارهای
آنها
تصمیم
میگیریم. آیا دیکتاتوری بدتر از دموکراسی است؟ بله، اما باید بدانیم به چه حکومتی این برچسبها را میچسبانیم. از نظر غربیها، اسرائیل یک حکومت کاملا دموکراتیک! است. تمام مخالفان را قلع و قمع میکند، تبعیض نژادی راه میاندازد، و غیر نژاد یهود (یهود نژاد است، هر چند موهوم باشد و دین نیست) را انسان به شمار نمیآورد. آن وقت این حکومت میشود مدل دموکراسی در منطقه! بعد سوریه که به هر صورت رویکرد نسبتا معتدلی دارد، آزادیهای دینی فردی حتی به مفهوم سکولارش نسبتا وجود دارد، میشود دیکتاتوری! چرا؟ معلوم است. به دلیل حمایت از آنچه تروریسم مینامندش، یعنی آرمان فلسطین. ما نمیتوانیم در یک فضای انتزاعی از دیکتاتوری و دموکراسی صحبت کنیم و بگوئیم دموکراسی بهتر است پس حکومت سوریه باید برود! آقا حتی با معیارهای غربی هم باید فردیت خودمان را در نظر بگیریم. آیا حکومت فعلی سوریه برای مسلمانان آزادتر و دموکراتیک تر است و حرفشان شنیده میشود یا حکومت فعلی اسرائیل که تنها بازماندۀ حکومتهای نژادپرست در دنیاست؟ یا یک دوست عزیز دیگر:
اعتراضات سوريه تا چند روز پيش فقط در دو شهر درعا كه محمل كردهاي متعصب اهل تسنن هستند و لاذقيه(شهر نفتي و محل تولد بشار)صورت گرفته بود و اتفاقا اصلا هيچ بحثي هم در مورد اسقاط النظام نبوده با اينكه نيروهاي امنيتي خيلي بد برخورد كردند و خيلي ها را كشته اند ولي تحليل گران بي بي سي هم هر روز اذعان مي كردند كه شعار در سوريه با بقيه جاها تفاوت دارد آنجا (سوريه حره حره) مي گفتند يعني خواستار اصلاحات اساسي هستند براي وضعيت فوق العاده اي كه واقعا تاسف آور هم بوده و چه بهتر كه اصلاح شود. حالا حمص هم اضافه شده و چند روزي است كه شعار اسقاط النظام هم داده مي شود البته هنوز به نسبت جمعيت يك دهم قضايايي كه در ايران پس از انتخابات اتفاق افتاد نبوده يعني مردم سوريه آن جمعيتي كه در همه شهر ها بيرون ريختند و يك حماسه اي در قد و قواره نه دي رقم زدند هم هستند! چرا تا شلوغ مي شود زود دست پاچه مي شويم كه سريع بايد حمايت كنيم! هم پيمانان ما كه هيچي مخالفانمان هم از آن چند هزار جلبك بيكاري كه در مناسبت هاي مختلف بيرون مي آمدند حمايت مي كردند عين بي عدالتي بود چون خواسته مردم يك كشور را كنار گذاشته و چند نفر در 3 شهر را نماينده مردم معرفي كرده ايم!افتاد؟
|
--
اگر قصد فوروارد این ایمیل یا هر ایمیل دیگری را دارید، نخست آدرسهای
قبلی را پاک کنید و آدرسهای جدید را در بی سی سی قرار دهید و سپس فوروارد
کنید. پاکیزگی اساس فوروارد کردن ایمیل است
.
.
همین حالا یک مطلب به گروه لیمو ارسال کنید.
درشت بخوانید:
(مطالبی که دارای عکس هستند) حتما برای تماشای عکس برروی گزینه
Display images below
کلیک نمایید
*
http://groups.google.com/group/lymoo حتما برای ارسال مطلب از آدرس زیر استفاده کنید، ابتدا مطلب را آماده سپس به آدرس رایانامه زیر ارسال کنید:(اینـ بهترهـ)
lymoo@googlegroups.com
* -----------------------------------------------
در روزگاری که بهانه های بسیار برای گریستن داریم ، شرم خندیدن، به مضحکه هم میهنان مان را بر خود نپسندیم.
کار سختی نیست نشنیدن، نخواندن و نگفتن لطیفه های توهین آمیز...با اراده جمعی این عادت زشت را به ضدارزش تبدیل کنیم.
رخشان بنی اعتماد.
.
با تشکر:
شادمهر
مـــدیــریــتــــ گروهـــ
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر