۱۳۹۰ خرداد ۳, سه‌شنبه

[گروه لیمو] کی زنه کی مرد

طنز کودکانه

من مشغول تماشاي سريال ، دخترم بدو بدو اومد و پرسيد . 
دخترم : مامان تو زني يا مردي ؟من : زنم ديگه پس چي ام ؟دخترم : بابا ، چي اونم زنه ؟من : نه ماماني بابا مرد .دخترم : راست ميگي مامان ؟من : اره چطور مگه ؟ 
دخترم : هيچي مامان ! ديگه كي زنه ؟ 
من : خاله بتي ، خاله مريم ، خاله آرزو ، مامان بزرگ 
دخترم : دايي سعيد هم زنه ؟ 
من : نه اون مرده ! 
دخترم : از كجا فهميدي زني ؟ 
من : فهميدم ديگه مامان، از قيافه ام . 
دخترم : يعني از چي ؟ از قيافه ات 
من : از اينكه خوشگلم ، 
دخترم : يعني هر كي خوشگل بود زنه‌ ؟ 
من : اره دخترم 
دخترم : بابا از كجا فهميد مرده 
من : اونم از قيافش فهميد . يعني بابايي چون ريش داره و ريشهاشو ميزنه و زياد خوشگل نيست مرده ! 
دخترم : يعني زنا خوشگل مردا زشتن ؟ 
من : اره تقريبا . 
دخترم : ولي بابايي كه از تو خوشگلتره 
من : اولا تو نه شما بعدشم باباييت كجاش از من خوشگلتره ؟ 
دخترم : چشاش 
من : يعني من زشتم مامان ؟ 
دخترم : آره 
من : مرسي 
دخترم : ولي دايي سعيد هم از خاله بتي خوشگلتره !! 
من : خوب مامان بعضي وقتها استثنا هم هست 
دخترم : چي اون حرفه كه الان گفتي چي بود 
من : استثنا يعني بعضي وقتها اينجوري ميشه 
دخترم : مامان من مردم 
من : نه تو زني 
دخترم : يعني منم زشتم 
من : نه مامان كي گفت تو زشتي تو ماهي ، ولي تو الان كودكي 
دخترم : يعني من زن نيستم ؟ 
من : چرا جنسيتت زنه ولي الان كودكي 
دخترم : يعني چي ؟ 
من : ببين مامان همه ي ادما شناسنامه دارن كه توي شناسنامه شون جنسيتشون مشخص ميشه جنسيت تو هم توي شناسنامه ات زنه . 
دخترم : يعني منم مامانم ؟ 
من : اره ديگه تو هم مامان عروسكهاتي 
دخترم : نه ، مامان واقعي ام ؟ 
من : خوب تو هم يه مامان واقعي كوچولو براي عروسكهات هستي ديگه 
دخترم : مامان مسخره نباش ديگه من چي ام ؟ 
من : تو كودكي 
دخترم : كي زن ميشم ؟ 
من : بزرگ شدي 
دخترم : مامان من نفهميدم كيا زنن ؟ 
من : ببين يه جور ديگه ميگم . كي بتو شير داده تا خوردي بزرگ شدي 
دخترم : بابا 
من : بابات كي بتو شير داد ؟ !!!!!!!!!! 
دخترم : بابا هر شب تو ليوان سبزه بهم شير ميده ديگه 
من : نه الان رو نمي گم ، كوچولو بودي ؟ 
دخترم : نمي دونم 
من : نمي دونم چيه ؟ من دادم ديگه 
دخترم : كي؟ 
من : اي بابا ولش كن ، بين مامان ، زنها سينه دارن كه باهاش به بچه ها شير ميدن ، ولي مردا ندارن 
دخترم : خب بابا هم سينه داره 
من : اره داره ولي باهاش شير نمي ده !! فهميدي 
دخترم : خوب منم سينه دارم ولي شير نمي دم پس مردم . 
من : اي بابا ببين مامان جون خودت كه بزرگ بشي كم كم مي فهمي . 
دخترم : الان مي خوام بفهمم . 
من : خوب هر كي روسري سرش كنه زنه هر كي نكنه مرده 
دخترم : يعني تو الان مردي ميريم پارك زن ميشي 
من : نه ببين ، من چيه تو ميشم ؟ 
دخترم : مامانم 
من : خوب مامانا همشون زنن و باباها همشون مردن 
دخترم : اهان فهميدم . 
من : خدا خيرت بده كه فهميدي ، برو با عروسكهات بازي كن 
نيم ساعت بعد 
دخترم : مامان يه سوال بپرسم 
من : بپرس ولي در مورد زن و مرد نباشه ها 
دخترم : در مورد ماهي قرمزه است . 
من : خوب بپرس 
دخترم : مامان ماهي قرمزه زنه يا مرده ؟ 
من : اسمایلی سرگیجه و جیغ بنفش
+

--
--------------------------------------------------------------------------------
(\__/)
(='.'=)
(")_(")
(¨`·.·´¨;
ShAdMeHr



--
اگر قصد فوروارد این ایمیل یا هر ایمیل دیگری را دارید، نخست آدرسهای
قبلی را پاک کنید و آدرسهای جدید را در بی سی سی قرار دهید و سپس فوروارد
کنید. پاکیزگی اساس فوروارد کردن ایمیل است
.
.
همین حالا یک مطلب به گروه لیمو ارسال کنید.
درشت بخوانید:
(مطالبی که دارای عکس هستند) حتما برای تماشای عکس برروی گزینه
Display images below
کلیک نمایید
*
http://groups.google.com/group/lymoo
 
حتما برای ارسال مطلب از آدرس زیر استفاده کنید، ابتدا مطلب را آماده سپس به آدرس رایانامه زیر ارسال کنید:(اینـ بهترهـ)
lymoo@googlegroups.com
* -----------------------------------------------
در روزگاری که بهانه های بسیار برای گریستن داریم ، شرم خندیدن، به مضحکه هم میهنان مان را بر خود نپسندیم.
کار سختی نیست نشنیدن، نخواندن و نگفتن لطیفه های توهین آمیز...با اراده جمعی این عادت زشت را به ضدارزش تبدیل کنیم.
رخشان بنی اعتماد.
.
با تشکر:
شادمهر
مـــدیــریــتــــ گروهـــ

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر