۱۳۹۰ اردیبهشت ۲۷, سه‌شنبه

Re: نقدي بر شاهکارهای ادب پارسی

دوست و همپیوند عزیز جناب آقای سیامک بدیعی
از دقت، اظهار نظر ، اطلاع رسانی ، روشن سازی و شفاف سازی جنابعالی در اینمورد بسیار سپاسگزارم. نوشته شما تا حدی مرا نیز روشن ساخت.
باز هم از دقت نظر جنابعالی در اینخصوص قدردانی مینمایم.

با عشق و احترام

شادی دری

2011/5/17 Siamak Badiee <siamak.badiee@yahoo.com>
ياران گرامي درود
باپوزش بسيار از اين نگارش
هنگاميكه اين نوشته به دست من رسيد و با نگاهي به نوشته  و سپس باز نگاهي به فرنوشته  نگارش ،كه نوشته بود "شاهكار زبان پارسي ،‌ اندكي شگفت زده شدم" و از اينرو بر آن شدم   كه اندكي اين نوشتار را بشكافم برآيند (نتيجه ) كار بسيار روشن است ،  شما در اين واشكافي  اندازه زبان تازي را در زبان نگارش ميبينيد و همچنين اندازه زبان پارسي  در نيز در مي يابيد ، من گمان ميكنم كه شما بسيار داناتر از من اين نوشتار را در خواهيد يافت ، تنها تلنگر من آنست كه اگر اين نوشتار را شاهكار زبان تازي بناميم بسيار برازنده تر است تا زبان پارسي ، در اين نوشتار واژگان پارسي تنها براي پيوند بكار برده شده اند و اندكي هم مهري شده است و كمي واژگان ديگر نيز بكار رفته است اما در  واژگان تازي شما تنها واژه بسيار بكار برده شده را واژه كل ميبينيد كه 3 بار آمده است . به ديدگاه من  اين نوشته شاهكار زبان تازي است .
 باز هم از نويسنده  و آورنده اين نوشتار پوزش ميخواهم و اين گونه نمايش  نوشتارها را ياري بسيار به زبان پارسي ميدانم و اميدوارم كه همه ياران نيز اندكي به نوشتارهاي ديگران و خود نگاهي بكنند ببيند چه اندازه ما زبان تازي را  به آساني بكار ميگيريم و آنرا نميبينيم به اميد آن روز كه پارسي از واژگان انيراني پالايش گردد .
پويا ،‌پارسا و پاينده باشيد
بدرود
 
بخش تازي نوشتار
بسمه تعالي
 سلسله امرا احد امر عمر سرمد دعا ساحرم علم  سواد ماهر ملك الملوك كلامم  معلم مسائل حلال  حرام كل ممالك محروسه اسم رسم علم معلم اصل موسسم عماد عالم علم حكم مسلم كل امم سلسله اهل كمالم اما طالع كَرَم آلام دهرم  مدام وام علي الدوام  ورطه آلام دهرم سحر مسا واهمه وسواس مداح واسطه مهامم اصلاح مكرر كمال مورد مدح معركه عطار روح سرور اما لال مكالمه كررا سامعه مطالعه طلا محك ادراك احساس مس لامساس علامه دهرم ملولم محسود عوام عوام محمود مسرور  لا اله الا الله وحده وحده مسدود حال عكس مدعا علاوه كل معركه عروس حمل عالم عام لام  كرام صالح  طالح  صادر وارد سال مال اصلاح اهل اولاد هوس  معامله اطعمه سماط حلوا سركه عسل  سمك  حمل الي مكر دعا كل محرومم حكم كاالمعدوم موهوم  معلول معدل صاع حامد  مسرورم كرم اعلي سرالولد  سرالوالد طلوع دوا وامها ادا له طول عمر كطول المطر سواء له الدرهم المدر عمر ملك سما مادح طول الله عمره  دمره حاسده هلك اعدانه اعطه ماله، اصلح احواله  اسعد اولاده مدام السماء
  بخش پارسي نوشتار
سر كردگار مداد كلك دومم  مرد دلمرده كوه كوه دردها  دل  دام كار دو سه ماهم  آسوده  ها گوهر  لاله  گل دل  كور دلا گله كارهاي دردها سر ها مهر آرامگاه  كودك   گدا كس سودا آماده گرد كاك ساك كره گرمك  كاهو دلمه  كوكو امرود آلو كلم كدو راه  دو سه درم ارده سر كار   دادرس درد ها كامها روا كلك سر كامكار مرد  كام دل كردگار آسوده كامكار دل آرا كار كردار كار وووو ووو وووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووودردردردردردردردردردردردردردردردردردردردر در در در در در درهرهرهرهرهرهرهررا را را را را را را كه كه که كه كه كه كه كه كو كو اما دارم  دارم  دارد دارد دار دار دار گردم گردد گردد آرم  آمد آمدم آمده آمد آمد آمد آورده آورده گو گو كرده كردم كردم دهد دهد دهاد داد دادم سوده گو همه همه همه همه همه همه همه همه همه همه همه همه همه همه او او او مگر اگر
 
From: Shadi Dorr <dorrshd@gmail.com>
To: Golha <Friends-of-Radio-Golha@googlegroups.com>
Sent: Monday, May 16, 2011 6:04 PM
Subject: اینهم یکی دیگر از شاهکارهای ادب پارسی

 
"نامه بدون نقطه" یک رعیت در زمان ناصرالدین شاه
به گزارش پارسینه، نوشته اي كه ذيلا از نظر خواننده گرامي مي گذرد نامه اي است كه مرحوم ميرزا محمد الويري به مرحوم احمدخان امير حسيني سيف الممالك فرمانده فوج قاهر خلج رقمي داشته كه شروع تا خاتمه نامه تمام از حروف بي نقطه الفبا انتخاب و در نوع خود از شاهكارهاي ادب زبان پارسي به شمار مي آيد. انگيزه نامه و موضوع آن قلت در آمد و كثرت عائله و تنگي معيشت بوده است. اين نامه در زمان ناصرالدين شاه بوده.
 
بسمه تعالي
 سر سلسله امرا را كردگار احد، امر و عمر سرمد دهاد. دعا گو محمد ساوه ای در كلك و مداد ساحرم و در علم و سواد ماهر. ملك الملوك كلامم و معلم مسائل حلال و حرام. در كل ممالك محروسه اسم و رسم دارم. درهرعلم معلم و در هراصل موسسم .در كلك عماد دومم درعالم، درعلم وحكم مسلم كل امم سرسلسله اهل كمالم اما كو طالع كامكار و كو مرد كَرَم؟
 
دلمرده آلام دهرم. كوه كوه دردها در دل دارم. مدام در دام وام، و علي الدوام در ورطه آلام دهرم هر سحر و مسا در واهمه و وسواس كه مداح که گردم و كرا واسطه كار آرم كه مهامم را اصلاح دهد و دو سه ماهم آسوده دارد. مكرر داد كمال دادم و در هر مورد مدح معركه ها كردم. همه گوهر همه در، همه لاله همه گل، همه عطار روح همه سرور دل، اما لال را مكالمه و كررا سامعه و كور را مطالعه آمد. همه را طلا سوده در محك ادراك آورده احساس مس كردم و لامساس گو آمدم. اما علامه دهرم، ملولم و محسود و عوام كالحمار محمود و مسرور ... لا اله الا الله وحده وحده دلا در گله مسدود دار در همه حال كه كارهاي همه عكس مدعا آمد علاوه همه دردها و سرآمد كل معركه ها عروس مهر در آرامگاه حمل در آمد. عالم و عام لام و كرام، صالح و طالح، صادر و وارد، كودك و سالدار، گدا و مالدار، همه در اصلاح اهل و اولاد و هر كس هر هوس در معامله و سودا دارد آماده و اطعمه و هر سماط گرد آورده، حلوا و كاك، سركه و ساك، كره و عسل، سمك و حمل، گرمك و كاهو، دلمه و كوكو، امرود و آلو، الي كلم كدو، همه در راه، مكر دعاگو كه در كل محرومم و در حكم كاالمعدوم. اگر موهوم و معلول معدل سه صاع و دو درم ارده گردد حامد و مسرورم. مگر كرم سر كار اعلي كه سرالولد و سرالوالد در او طلوع كرده و دادرس آمده، درد ها دوا، وامها ادا و كامها روا گردد.
 
له طول عمر كطول المطر سواء له الدرهم، و كه المدر دهد مرد را كام دل كردگار همه عمر آسوده و كامكار دل آرا همه كار و كردار او ملك در سما مادح كار او طول الله عمره و دمره حاسده، هلك اعدانه، اعطه ماله، اصلح احواله و اسعد اولاده مدام السماء



هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر