۱۳۹۱ اردیبهشت ۲۸, پنجشنبه

[گروه لیمو:9647]

من نه عاشق بودم
و نه محتاج نگاهی که بلغزد بر من
من خودم بودم و یک حس غریب
که به صد عشق و هوس می ارزید
من خودم بودم دستی که صداقت میکاشت
گر چه در حسرت گندم پوسید
من خودم بودم هر پنجره ای
که به سرسبزترین نقطه بودن وا بود
و خدا میداند بی کسی از ته دلبستگی ام پیدا بود
من نه عاشق بودم
و نه دلداده به گیسوی بلند
و نه آلوده به افکار پلید
من به دنبال نگاهی بودم
که مرا از پس دیوانگی ام میفهمید
آ
رزویم این بود
دور اما چه قشنگ
که روم تا در دروازه نور
تا شوم چیره به شفافی صبح
به خودم می گفتم
تا دم پنجره ها راهی نیست
من نمی دانستم
که چه جرمی دارد
دستهایی که تهی ست
و چرا بوی تعفن دارد
گل پیری که به گلخانه نرست
روزگاریست غریب
تازگی میگویند
که چه عیبی دارد
که سگی چاق رود لای برنج
من چه خوشبین بودم
همه اش رویا بود
و خدا می داند
سادگی از ته دلبستگی ام پیدا بود

--
=>=>=>=>=>=>=>=> ما بايد عادت كنيم، براى خودمان فرهنگ كنيم، براى خودمان يك فريضه بدانيم كه هر كالائى كه مشابه داخلى آن وجود دارد و توليد داخلى متوجه به آن است، آن كالا را از توليد داخلى مصرف كنيم و از مصرف توليدات خارجى بجد پرهيز كنيم
امام خامنه ای حفظه الله <=<=<=<=<=<=<=<=
دریافت این پیام بدلیل ثبت نام شما در گروه است گروه Google Groups "لیمو
»« Lemon".
جهت ارسال به این گروه، ایمیل را ارسال کنید به lymoo@googlegroups.com
 
برای سایر گزینه ها، به این گروه مراجعه کنید در
http://groups.google.com/group/lymoo?hl=fa?hl=fa

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر