MediaNews.ir |
- بزرگترین شرکتهای تکنولوژی جهان
- آیا واقعا فیسبوک باعث تنهایی بیشتر ما شده است؟
- با اینترنت، تحصیلات عالیه رایگان داشته باشید
- فرصتها و چالشهای روزنامهنگاری نوین
- اشکالات علمی بازی پرندگان خشمگین فضایی
- اولترا بوک، نسل جدید لپتاپها در ایران
- حمایت از منبعی که نباید نامش فاش شود
- اصل حفاظت از منابع خبری گمنام
- اینترنت ملی یعنی الگوبرداری از چین
- اختصاص بودجه ۴۰ میلیارد تومانی به پژوهشهای آی.تی
- به طبابت گوگل اعتمادی نیست
- کاربران به رایانههای لوحی احساس عاطفی شدید دارند!
- حافظه یو.اس.بی که صدای کاربر خود را میشناسد
- فیسبوک گوشی هوشمند تولید میکند
- لیون فرانسه میزبان همایش جهانی وب
بزرگترین شرکتهای تکنولوژی جهان Posted: 27 Apr 2012 01:52 PM PDT روزنامه دنیای اقتصاد، ندا لهردی - اقتصاد جهانی در وضعیت نگرانکنندهای است؟ این سوالی است که مدیران شرکتهای بزرگ دنیا هر روز از مشاورانشان میپرسند. با این همه آمار و شواهد نشان میدهد که اروپا به دنبال محرکهای رشد اقتصادی بوده و آمریکا یکبار دیگر در مسیر رشد قرار گرفته است. با این حال شرکتهای بزرگ دنیا که حضور فعالی هم در بازار سهام هم دارند، سال گذشته میلادی را با رشد دو رقمی در میزان درآمد و فروش خودشان پشت سر گذاشتهاند. مجله معتبر فوربس مانند هر سال به بررسی و معرفی بزرگترین شرکتهای دنیا پرداخته است. وجه مشترک همه این شرکتها عرضه سهام آنها به صورت عام در بورس است. به طور کلی کارشناسان فوربس شرکتهای بزرگ دنیا را بر اساس معیارهایی مانند فروش، سود، حجم دارایی و ارزش بازار بررسی میکنند. در رتبهبندی امسال فوربس از بزرگترین شرکتهای جهانی، شرکتهای مختلف از 66 کشور جهان حضور دارند. با این حال ایالات متحده آمریکا با 524 شرکت و ژاپن با 258 شرکت از میان این فهرست 2000 تایی به ترتیب بیشترین سهمها را از این فهرست در اختیار دارند. بد نیست بدانید که این 2000 شرکت بزرگ جهان به طور کلی 36 تریلیارد دلار درآمد، 64/2 تریلیارد دلار سود، 149 تریلیارد دلار حجم دارایی و 37 تریلیارد دلار ارزش بازار دارند. این شرکتها همچنین 83 میلیون نفر از مردم جهان را در استخدام خودشان دارند. در نهمین رتبهبندی سالانه فوربس از بزرگترین شرکتهای جهان، شرکت نفتی شرکت بزرگ و محبوب اپل هم توانست عنوان ارزشمندترین شرکت جهان را به خودش اختصاص بدهد و با کسب این عنوان 25 رتبه ارتقا پیدا کند و در جایگاه بیست و دوم این فهرست قرار بگیرد. به طور کلی شرکتهای تکنولوژی از میان فهرست صد شرکت بزرگ جهان، سیزده جایگاه را در اختیار گرفتهاند تا نشان دهند همچنان در روند رشد اقتصاد جهانی تاثیر گذارند. با این اوصاف بزرگترین شرکتهای تکنولوژی در جهان به ترتیب عبارتند از: جنرال الکتریک: این شرکت آمریکایی بزرگ و قدیمی سالهاست که با محصولات مختلف خانگی و دیجیتال در زندگی روزمره اغلب ما حضور دارد، در حال حاضر سومین شرکت بزرگ دنیا محسوب میشود. میزان سرمایه بازار این شرکت تا ماه آوریل سال 2012 برابر 74/213 میلیارد دلار بوده است. میزان فروش این شرکت در این مدت برابر 3/147 میلیارد دلار بوده و سود حاصل از فروش آن به 2/14 میلیارد دلار رسیده است. اپل: ارزشمندترین شرکت جهان در حال حاضر ارزشی برابر 97/545 میلیارد دلار دارد. «تیم کوک» توانست بعد از اسطوره دنیای تکنولوژی یعنی استیو جابز، به خوبی 60 هزار و 400 نفر کارمند این شرکت را مدیریت کند. اپل در حال حاضر با سود حاصل از فروش 33 میلیارد دلاری رتبه دوم جهان را به خودش اختصاص داده است. به طور کلی اما این شرکت محبوب رتبه 22 را در فهرست بزرگترین شرکتهای جهان در اختیار دارد. سامسونگ: این شرکت بزرگ کرهای که در فضای صنعت و تجارت بیشتر به عنوان یک تولید کننده بزرگ قطعات نیمه رسانا شناخته میشود با ارزش بازار 96/161 میلیارد دلار رتبه 25 را از این نظر در اختیار دارد. بیست و ششمین شرکت بزرگ دنیا اما این روزها در میان مردم جهان به عنوان یک تولیدکننده بزرگ لوازم مصرفی الکترونیک شناخته میشود. وودافون: این شرکت مخابراتی بزرگ هر چند ذاتا انگلیسی است، اما در میان تمام کاربران اروپایی به خوبی شناخته میشود. ارزش بازار این شرکت تا ماه آوریل برابر 16/131 میلیارد دلار بوده و با سود 8/12 میلیارد دلاری رتبه بیست و نهم را در میان بزرگترین شرکتهای جهان دارد. به طور کلی اما وودافون بیست و هشتمین شرکت بزرگ جهان است. چاینا موبایل: بزرگترین شرکت مخابراتی دنیا از نظر ارزش بازار در حال حاضر ارزشی برابر 51/216 میلیارد دلار دارد. این شرکت با حدود 665 میلیون نفر کاربر در ماه ژانویه گذشته به عنوان بزرگترین اپراتور موبایل جهان معرفی شده است. چاینا موبایل در میان شرکتهای بزرگ جهان اگرچه رتبه سی و یکم را دارد، اما رتبه نهم را از نظر ارزش بازار در اختیار گرفته است. آی بی ام: این شرکت بزرگ و قدیمی آمریکایی با ارزش 7/238 میلیارد دلار، پنجمین شرکت بزرگ دنیا از این نظر به حساب میآید. اما رتبه کلی این شرکت در میان بزرگترین شرکتهای جهان سی و دوم است. اِیتیاندتی: بزرگترین سرویسدهنده مخابراتی آمریکا در حال حاضر سی و سومین شرکت بزرگ جهان است و با ارزش بازار 29/187 میلیارد دلار هفدهمین شرکت ارزشمند جهان هم به حساب میآید. این شرکت همچنین با درآمد حاصل از فروش 7/126 میلیارد دلار رتبه بیست و هفتم را از این نظر به خودش اختصاص داده است. مایکروسافت: غول نرمافزاری جهان در حال حاضر چهل و دومین شرکت بزرگ جهان است و با ارزش بازار 54/273 میلیارد دلار چهارمین شرکت ارزشمند جهان هم به حساب میآید. این شرکت همچنین با سود حاصل از فروش 5/23 میلیارد دلار نهمین شرکت پر سود دنیا است. تلفونیکا: این سرویس دهنده مخابراتی بزرگ اسپانیا در حال حاضر رتبه 57 را در فهرست بزرگترین شرکتهای جهان در اختیار دارد. این شرکت با ارزش بازار 58/75 میلیارد دلار، هشتاد و پنجمین شرکت ارزشمند جهان است. تلفونیکا که از سال 1924 فعالیتش را به صورت رسمی آغاز کرده، این روزها برای بسیاری از کاربران اروپا و جهان شناخته شده است. این شرکت با سود 7 میلیاردی، شصت و ششمین شرکت پر سود جهان است. وریزون: این شرکت آمریکایی بزرگ در حال حاضر شصت و ششمین شرکت بزرگ دنیا است و با ارزش بازار 2/112 میلیارد دلار چهل و سومین شرکت ارزشمند جهان است. درآمد 9/110 میلیارد دلاری حاصل از فروش این شرکت آن را به چهل و یکمین شرکت پر درآمد جهان تبدیل کرده است. اچ پی: شصت و هفتمین شرکت بزرگ جهان در حال حاضر بزرگترین تولیدکننده کامپیوترهای شخصی جهان هم هست. فروش این شرکت در سرتاسر دنیا آنقدر زیاد است که با درآمد 125 میلیارد دلاری حاصل از آن تبدیل به بیست و نهمین شرکت پر فروش جهان شده است. ارزش بازار این شرکت هم برابر 42/48 میلیارد دلار است. اینتل: بزرگترین شرکت تولیدکننده تراشههای دنیا در حال حاضر رتبه 85 را در میان فهرست بزرگترین شرکتهای جهان در اختیار دارد. این شرکت با ارزش بازار 54/138 میلیارد دلاری، سی و پنجمین شرکت ارزشمند جهان است. سود 9/12 میلیارد دلاری این شرکت از فروش محصولاتش آن را به بیست و هشتمین شرکت پر سود جهان تبدیل کرده است. سیسکو: نود و یکمین شرکت بزرگ جهان همان تولیدکننده بزرگ تجهیزات ارتباطی دنیاست. این شرکت که بیشتر به خاطر طراحی و تولید تجهیزات شبکه در جهان شناخته میشود، با 88/107 میلیارد دلار چهل و هفتمین شرکت ارزشمند جهان است. سود حاصل از فروش این شرکت برابر 7 میلیارد دلار است و آن را به شصت و هفتمین شرکت پر سود دنیا تبدیل کرده است. |
آیا واقعا فیسبوک باعث تنهایی بیشتر ما شده است؟ Posted: 27 Apr 2012 01:52 PM PDT دویچوله - انتشار مقالهای درباره افزایش تنهایی انسانها در عصر شبکههای اجتماعی، بحثهای گستردهای در میان متخصصان وب برانگیخته است. آیا تب گسترشیابنده فیسبوک، میتواند موجب منزویتر شدن و تنهاتر شدن ما شده باشد؟ شبکههای اجتماعی٬ امکان اتصال انسانها را در سراسر جهان بهطور غیرقابلتصوری افزایش دادهاند. با این همه٬ برخی از متخصصان فنآوری، جامعهشناسان و روانشناسان میگویند کاربران شبکههای اجتماعی نسبت به دیگرانی که در آن حضور ندارند٬ یا بهره کمتری از آن میبرند٬ «تنهاتر» شدهاند٬ و البته «خودشیفتهتر.» انتشار عصارهای از این دیدگاهها در یک مجله معتبر جهانی که از «تنهایی پرهیاهوی» انسانهای عصر شبکههای اجتماعی میگوید٬ بحثهای جالبی برانگیخته است. برخی از تحلیلگران برجسته دنیای فنآوری و جامعهشناسان ناظر تحولات تکنولوژیک٬ میگویند تنهاتر شدن انسانها در عصر فیسبوک و توییت در نتیجه رشد برقآسای بهرهگیری از این محیطهای مجازی، اعتباری ندارد. در این مطلب خلاصهای از آنچه در این مقاله آمده و نیز دیدگاههای مخالفان آن را پوشش دادهایم. فیسبوک، «تنهایی پرهیاهو*» و اپیدمی خودشیفتگی در «دهکده جهانی» همهچیز از سرمقاله جنجالی مجله آتلانتیک شروع شد. سرمقالهای که درباره تاثیرات «ایپدمی تنهایی» حاصل از شبکههای اجتماعی بر روح کاربران و جوامعی است که در آنها زندگی میکنیم. استیفن مارچ٬ نویسنده این سرمقاله با اشاره به یافتههای برخی پژوهشها گفته افزایش انزوا و خودشیفتگی در میان اکثر کاربران شبکههای اجتماعی حتی بیماریهای جسمی و روحی خاصی را هم در پی دارد. واقعیت این است که با تکوین و توسعه شبکههای اجتماعی، تارهای ارتباطی ما به واسطه عضویت و فعالیت در فیسبوک و توییتر بهطور چشمگیری گستردهتر شدهاند. ما حالا در حلقههای اجتماعی بیشتری عضویت و فعالیت داریم. فرصتهای بیشتری برای آشنایی و بهرهوری از ارتباطات انسانی - هم در سطح خصوصی و هم در سطوح حرفهای و عمومی - برایمان مهیاست. استیفن مارچ٬ رماننویس آمریکایی٬ میگوید این ارتباطات٬ کمعمق و سستاند: «ما هرگز تا این اندازه در دسترس نبودهایم٬ اما هرگز تا این حد در انزوا هم فرو نرفته بودیم. پیشینیان ما حتی تصور چنین لحظاتی را هم نمیکردند. روابط اجتماعی تا حد روابطی که در رمانها از آن میگویند نزول کردهاند و چیزی به نام جامعه باقی نمانده است. ما در جهان تناقضهای پرشتاب زندگی میکنیم و هرچه اتصالمان به جهان مجازی افزایش مییابد٬ تنها تر میشویم.» به اعتقاد او٬ شبکههای اجتماعی حالا دارند به همان انزوایی دامن میزنند که میگفتند برای مقابله با آن پا به عرصه وجود گذاشتهاند. او میگوید فیسبوک مهمترین دلیل این تنهایی پرتعامل و پرهیاهو است. فیسبوک با عرضه عمومی سهاماش٬ بنا بر برآوردهای تحلیلگران بازار و اقتصاد٬ ارزشی در حدود ۱۰۰ میلیارد دلار خواهد داشت. استیفن مارچ میگوید این یعنی ارزش این کمپانی از نظر اقتصادی بالاتر از ارزش کل صنعت قهوه در جهان است و هشدار میدهد: «یک اعتیاد جدید دارد از یک اعتیاد قدیمی سبقت میگیرد.» به گفته او «فیسبوک در تابستان سال گذشته تبدیل به اولین وبسایتی شد که بازدید ماهانهاش از مرز یک تریلیون گذشت. در سهماهه پایانی ۲۰۱۱ کاربران بهطور میانگین روزانه ۲/۷ میلیارد لایک و کامنت ثبت کردند و با هر متر و معیاری که فیسبوک را بسنجید؛ چه بهعنوان یک کمپانی، چه بهعنوان یک فرهنگ یا حتی بهعنوان یک کشور٬ از حد تصور و تخیل بشری فراتر است.» بیشتر بخوانید: فیسبوک برای زندگی یا زندگی برای فیسبوک؟ او صحنههای پایانی فیلم شبکههای اجتماعی را - بهرغم ضعفهای فاحش این فیلم - گویاترین تصویر در توصیف تنهایی پرهیاهوی حاصل از فیسبوک میداند؛ صحنههایی که در آن زاکربرگ بار دیگر دوستدخترش را ادد میکند و پس از آن دیوانهوار اینسو و آنسوی مرورگرش کلیک میکند و منتظر واکنش میماند: «همه ما چنین صحنههایی را تجربه کردهایم: خیره به مانیتور و مبهوت تشعشعاتش٬ در عطش واکنش و پاسخ ماندهایم». تار فیسبوک در پود زندگی؛ به کجا میرویم؟ استیفن مارچ به نتایج یک پژوهش اشاره میکند که نشان داده کاربران فیسبوک نسبت به کسانی که در این شبکه اجتماعی عضو نیستند٬ خودشیفتگی و میل به خودنمایی بیشتری دارند و احتمال بروز رفتار سطحی از سوی آنان هم بیشتر است. رفتار نارسیسیستی نوعی اختلال شخصیتی است که در اثر آن فرد به هرچیزی که نتیجهاش جلب توجه بیشتر به او باشد٬ به سادگی تن میدهد. استیفن مارچ میگوید فیسبوک این اختلال را آنقدر گسترده کرده که شاید مرزهای آن در ذهن و نگرش بسیاری از انسانها جابجا شده باشد. و نکته٬ در ارتباط مستقیم نارسیسیسم با تنهایی است. او میگوید: «تنهایی با تنها ماندن تفاوت دارد. تنهایی گاه میتواند آرامشبخش و لذتبخش باشد. تنها ماندن اما یک وضعیت روانی دردناک است. او میگوید «ما تنها ماندهایم». تنهایی آدمها در این برهه از تاریخ٬ حتی پیش از ظهور شبکههای اجتماعی٬ سیری اکیدا صعودی در پیش گرفته بود. «پارادوکس اینترنت» به اعتقاد او از همان دهه ۱۹۹۰ آغاز شده بود. از آن زمان هرچه ضریب نفوذ اینترنت در جوامع گوناگون افزایش یافت٬ تنهایی ساکنان آن جوامع هم رو به فزونی نهاد. فیسبوک با تلفیق جادویی «فاصله» و «صمیمیت» احساس نزدیکی بیشتری میان انسانها پدید آورده٬ اما استیفن مارچ این احساس را نوعی «خطای دید» میداند. او میگوید ما حالا آدمهای کمتری را در جهان آفلاین میبینیم. دوست نزدیک و محرم اسرار، نایابتر از همیشه شده. قرارهای دیدار و گردهمآییهای ما کاهشی در حد سقوط داشته و حتی وقتی در جمع حضور داریم٬ همه وجودمان را به جریان جاری در جمع نمیسپاریم. ما منفصل از جمعیم چون جهان اجتماعی ما در فضای مجازی رنگ بیشتری دارد. جهان آنلاین در مظان اتهام ِ ایجاد اختلال در جهان آفلاین بیش از نیمی از کاربران ۱۸ تا ۳۴ ساله فیسبوک٬ دقایقی پس از بیدار شدن از خواب شبانه اولین کاری که میکنند سر زدن به فیسبوک و چک کردن نوتیفیکیشنها و مسجها است و ۲۸ درصد از آنها حتی قبل از آنکه از تخت خود خارج شوند فیسبوکگردی روزانه را آغاز میکنند. نکته مهم دیگری که او مطرح میکند٬ تلاش کاربران برای شاد بودن و شاد نشان دادن زندگی در فیسبوک است. انسانها آنقدر در این فضا غرق شدهاند٬ که حتی در متن شادیهای بزرگ هم٬ به شیوه به نمایش گذاشتن آن روی فیسبوک فکر میکنند. او به پژوهشهایی استناد میکند که نشان میدهند هرچه برای شاد بودن بیشتر تلاش کنید٬ کمتر شاد خواهید بود: «فیسبوک٬ تلاش برای شاد بودن و شاد نشان دادن زندگی را در مرکز زندگی دیجیتال کاربران قرار داده است. ما همه تلاشمان را میکنیم تا چهرهای از خود ارائه کنیم که با مدل دیجیتالمان همخوانی داشته باشد. ما اسیر زندانهایی شدهایم که "تجارت خودنمایی" ساخته است.» چرخیدن در «نیوز فید» فیسبوک برای باخبر شدن از اوضاع و بررسی حال و روز دوستان و شبهدوستان٬ از دیگر رفتارهایی است که به گفته استیفن مارچ٬ اگر با انواع دیگری از تماس همراه نباشد٬ خطر افزایش افسردگی و انزوا را در پی دارد. او میگوید بر اساس پژوهشها٬ کسانی که «مخاطب نامحسوس» فیسبوکاند و در اکثر موارد حتی از لایک زدن و کامنتگذاشتن و مشارکت در گفتوگوهای نیمهعمومی/عمومی فیسبوکی خودداری میکنند٬ معمولا تنهاییشان پررنگتر است. یکی از عواملی که انزوا٬ تنهایی و افسردگی را در این دسته از کاربران تقویت میکند٬ مشاهده شبکهها و حلقههای اجتماعی بزرگ و قدرتمند دوستان خود و دیگر کاربران فیسبوک است. آنها از اینکه به چنین امکانی دست نیافتهاند٬ سرخورده میشوند و حسادتشان عود میکند. در مجموع٬ به اعتقاد استیفن مارچ «عمق شبکه اجتماعی انسانها در جهان واقعی و خارج از فیسبوک٬ نشانگر عمق شبکه اجتماعی آنها در درون فیسبوک است٬ و نه برعکس.» او میگوید قطعا شبکههای اجتماعی نظیر فیسبوک٬ توییتر یا هر شبکه کوچکتر از این دو٬ برای تنهاتر کردن ما پدید نیامده؛ این ما هستیم که تنهایی و افزایش تنهایی را انتخاب کردهایم و آگاهانه به آن تن دادهایم. با این همه، همچنان یک سوال کلیدی بیپاسخ مانده است: اینترنت انسانها را تنهاتر کرده٬ یا آنهایی که تنهاترند بیشتر جذب اینترنت میشوند؟ حمله منتقدان به استیفن مارچ: «اینترنت را متهم نکنید»! اریک کلیننبرگ در مجله اسلیت٬ در واکنش به سرمقاله جنجالی آتلانتیک٬ به صراحت میگوید که نتیجهگیریهای استیفن مارچ کاملا نادرست است. او میگوید این ادعاهای بزرگ درباره انزوای حاصل از هجوم به شبکههای اجتماعی٬ چیزی جز افسانه و خیال نیست. به اعتقاد او٬ بر خلاف آنچه مارچ میگوید٬ دوستان فیسبوکی جایگزین دوستان واقعی ما در جهان آفلاین نشدهاند٬ بلکه مکمل دوستان ما در زندگی واقعیاند.
جف برکوویچی در مجله فوربس هم مینویسد: «اگر میخواهید در اینترنت توجه کاربران را جلب کنید٬ اینترنت را مقصر بزرگترین مشکلات مردم بخوانید. آتلانتیک از سال ۲۰۰۸ این راز را دریافت و مقاله "آیا گوگل احمقترمان کرده است؟" را در همان زمان منتشر کرد.» به اعتقاد او پاسخ به این سوال که «آیا فیسبوک تنهاترمان کرده است؟» یک «نه!» قاطع است. او اقدام آتلانتیک برای انتشار این مقاله بحثبرانگیز را «ترفندی برای جلب توجه» میداند. او هم به پژوهشهای اخیر اشاره میکند که نشان میدهند کاربران فعال فیسبوک دوستهای بیشتری در جهان آفلاین دارند و از حمایت اجتماعی بیشتری هم برخوردارند. زینب توفکچی، از جامعهشناسان برجسته دنیای تکنولوژی، در مقاله بلندی که در پاسخ به استیفن مارچ نوشته، میگوید پاسخ به سوالی که در این مقاله مطرح شده منفی است. به اعتقاد او تعاملات فیسبوکی پیچیدهاند و تاثیرات پیچیدهای بر جای میگذارند. او میگوید ممکن است ما در قالب جوامع منزویتر شده باشیم، اما پژوهشها و بررسیها نشان میدهد که شبکههای اجتماعی آنلاین، دقیقا بر ضد انزوای فردی عمل میکنند و امکانات بسیاری برای رهایی از انزوا و تنهایی در اختیار کاربرانشان قرار میدهند و اکثر کاربران این شبکهها، همانقدر در جهان آنلاین تعامل دارند که در دنیای آفلاین. در بحبوحه حملات منتقدان، الکساندرا پتری٬ از معدود کسانی است که حتی از استیفن مارچ هم فراتر میرود. او در واشنگتنپست مینویسد «اوضاع حتی از این هم بدتر است و آنچه فیسبوک پدید آورده٬ بسیار بدتر از تنهایی است.» او فیسبوک و پستهای فیسبوکی را بسیار حسادتبرانگیز و ناامیدکننده میداند. به اعتقاد او همین که هر روز مجبوری شاهد موفقیتها و خوشیهای تعداد زیادی از دوستان٬ نزدیکان و شبهدوستانت باشی٬ زجری عظیم است. او به گفته مشهوری از گور ویدال اشاره میکند: «هرگاه دوستی موفقیتی کسب میکند٬ چیزی در من میمیرد.» * «تنهایی پرهیاهو» عنوان کتابی است از بهومیل هرابال٬ نویسنده چک. |
با اینترنت، تحصیلات عالیه رایگان داشته باشید Posted: 27 Apr 2012 01:52 PM PDT خبرآنلاین، ماندانا سجادی - دنبال تحصیلات عالیه رفتن تحسین برانگیز است اما در عین حال شدیدا هم جیب را خالی میکند. اما اگر مدرک برایتان مهم نباشد، در اینتر نت وب سایتهای عالی وجود دارند که دروس مختلف از جبر گرفته تا جانور شناسی را به شما ارائه می دهند. |
فرصتها و چالشهای روزنامهنگاری نوین Posted: 27 Apr 2012 01:52 PM PDT آی.جی نت - کن آولتا، نویسنده و منتقد رسانه ای در آمریکا، یکی از چهره های برجسته ای است که در سال های گذشته درباره تحولات حرفه روزنامه نگاری و به ویژه تاثیر فناوری دیجیتال تحقیق کرده است. آقای آولتا از سال ۱۹۹۲ برای نشریه نیویوکر درباره موضوعات مربوط به مطبوعات و رسانه ها قلم زده است و چندین کتاب هم در این خصوص منتشر کرده که از جمله آنها می توان به کتاب پرفروش "جستجو در گوگل، پایان جهان آن طور که می دانیم" اشاره کرد. کن آولتا در گفتگویی با آی جی نت درباره انقلاب دیجیتال در عرصه اطلاع رسانی صحبت کرده است. از جمله سوال هایی که آقای آولتا پاسخ داده، این است که چرا زمان زیادی را صرف شبکه های اجتماعی در اینترنت نمی کند. آی جی نت: مهم ترین تغییراتی که ساختار رسانه ها را بر هم زده، کدام است؟ آولتا: انقلابی که در دنیای دیجیتال رخ داده، مهم ترین تحولی است که ساختار سنتی رسانه ها را در هم شکسته است. تاثیر این تحول مانند تاثیر اختراع برق بر صنعت شمع سازی است. ابداعات دیجیتال باعث می شود که ساختار انتشار و توزیع مطبوعات سنتی دگرگون شود. اینها هزینه های عمده روزنامه ها و مجلات هستند و حذف آنها باید مورد استقبال مطبوعات قرار بگیرد. اما مشکل مطبوعات دو جنبه دارد. هنوز روشن نیست که مخاطبان برای دریافت اطلاعاتی که می توانند به طور رایگان در اینترنت به آن دسترسی داشته باشند، اشتراک نسخه آنلاین یک روزنامه یا نشریه را بپذیرنند. همچنین بسیاری از کاربران زمان کمتری صرف خواندن مقالات آنلاین می کنند به همین خاطر کسانی که در وب سایت یک روزنامه آگهی چاپ می کنند، یک دهم مبلغی را که معمولا برای آگهی های چاپی صرف می کنند، می پردازند. از سوی دیگر روزنامه ها و نشریات هم مخاطبانی که نسخه های چاپی را ترجیح می دهند کنار نمی گذارند به همین خاطر هزینه تولید آنها همچنان بالا می ماند، در حالی که درآمد آنها از محل آگهی رو به کاهش است. به همین علت صرفه جویی های آنلاین شدن با درآمدشان مطابقت ندارد. آی جی نت: شما درباره اثراتی که شرکت هایی نظیر گوگل یا مایکروسافت بر رسانه ها داشته اند، کتاب نوشته اید. روزنامه نگاران چه چیزهایی را می توانند از این شرکت ها یاد بگیرند؟ آولتا: یکی از مهم ترین نکاتی که می توان از این شرکت ها یاد گرفت، اهمیت نقش متخصصان فنی و مهندسان است که به طور مستمر در پی یافتن راه های تازه برای رسیدن به اهداف مد نظر خود هستند. مدیران رسانه ای نیز باید چنین متخصصانی را در کنار خود داشته باشند. به خصوص که این کارشناسان فنی به طور فزاینده ای به تولیدکننده محتوای رسانه ای تبدیل شده اند. این متخصصان دیجیتال هستند که اپلیکیشن های تازه را برای لوح کامپیوتری آی پد طراحی می کنند و می توانند با یافتن راه های جدید به انتشار گسترده گزارش های خبری ما در شبکه های اجتماعی اینترنتی کمک کنند. به همین خاطر است که در حال حاضر روزنامه نگاران باید از مهارت های چند رسانه ای دیجیتال برخوردار باشند و بتوانند در آن واحد به تولید گزارش های تصویری وبلاگ نویسی و تولید لینک های مورد نیاز در شبکه های اجتماعی مبادرت ورزند. آی جی نت: شما در کتابتان می نویسید که شرکت های رسانه ای سنتی در تغییر روش کار همیشگی خود ناکام مانده اند و نتوانسته اند با تغییراتی که در عرصه اینترنت و دنیای دیجیتال صورت گرفته است، خود را وفق دهند. آیا این وضع همچنان ادامه دارد؟ آولتا: این وضع همیشه ادامه خواهد داشت و این امر فقط به این خاطر نیست که سازمان های خبری بزرگ در دام عادات سنتی خود گرفتار هستند. به نیویورک تایمز نگاه کنید. به نظر من بهترین روزنامه دنیاست، چرا که حداقل ۱۱۰۰ روزنامه نگار و سردبیر برای آن کار می کنند. اما این روزها مخاطبان برای آگاهی از اخبار به گوگل مراجعه می کنند یا به وبلاگی پرطرفدار مانند هافینگتون پست سر می زنند و به همین علت ارزش نیویورک تایمز کاهش یافته است. آی جی نت: برخی از روزنامه نگاران در شبکه های اجتماعی اینترنتی بسیار فعالند. صفحه نیکولاس کریستوف ستون نویس نیویورک تایمز در فیس بوک بیشتر از ۲۰۰ هزار نفر طرفدار دارد. با این همه شماری از روزنامه نگاران هم به ندرت از این شبکه ها استفاده می کنند. دلیل این کار شما چیست؟ آولتا: من در روز وقت ندارم تا به اندازه کافی کتاب و مجله بخوانم یا به تمام ایمیل هایم پاسخ بدهم و تمام وب سایت هایی مورد نظرم را برای کسب اطلاعات مرور کنم. البته فیس بوک و توییتر به نیکولاس کریستوف در پوشش خبری بهتر اعتراضات در کشورهای عرب کمک کرده اند و من این امر را تحسین می کنم و شکی ندارم که اگر از شبکه های اجتماعی بهره برداری کنم برای من هم موثر واقع می شدند. با این وجود من نگران آن هستم که حین استفاده از این سایت های اجتماعی تحمل ضررهای دیگری شوم. باید به خاطر داشت که کسی که مطالب طولانی تر برای نیویورک تایمز می نویسد یا کتاب منتشر می کند، نباید وارد روند سریع انتشار اخبار و نظرات شود. منبع: شبکه بینالمللی روزنامهنگاران |
اشکالات علمی بازی پرندگان خشمگین فضایی Posted: 27 Apr 2012 01:51 PM PDT جام جم آنلاین - در آغاز دهه 90 میلادی کامپیوترهای شخصی راه خود را به خانههای ما در ایران هم باز کرد، کامپیوترهایی مجهز به پردازشگرهای 286 و 386 که مجهز به سیستم فلاپی دیسکهای 5 و یک چهارم و 3 و یکدوم اینچی بودند و مقدار رم آنها بین 256 کیلوبایت تا نهایتا یک مگابایت تغییر میکرد و مقدار حافظه جنبی آنها چیزی بیشتر از 40 مگابایت نبود. در این دوره یکی از محبوبترین زبانهای برنامهنویسی که یادگیری و کار کردن با آن بسیار آسان بود، زبان بیسیک بود. ابتدا نسخه ساده GW-Basic و سپس ویرایش Q-Basic نهتنها بسیار محبوب که بسیار هم کارآمد بودند. نزدیکی این زبان با روش الگوریتمنویسی کار کردن با آن را بسیار ساده میکرد. به خاطر دارم یکی از سرگرمیهای ما دانشآموزان دبیرستانی آن موقع در کلاسهای کامپیوتر، نوشتن برنامههای متفاوت بیسیک بود، من برنامهای نوشته بودم که منحنی معادلات مختلف را رسم و تقاطع آنها را مشخص میکرد، یکی از دوستانم سفینهای فضایی ترسیم کرده بود که در 2 صحنه اسمش را در روی صفحه حک میکرد و یکی دیگر از دوستانم نیز برنامهای بسیار پیچیده برای طراحی و ویرایش تصویر نوشته بود. نسخهای بسیار ابتدایی از نرمافزارهای ویرایش تصویر. کشیدن کاریکاتور معلمها با این نرمافزار بخشی از سرگرمیهای بعدی ما بود، اما همه این مقدمه را گفتم تا بازی معروف گوریلا را به یاد مخاطبانی که آن دوران را به یاد دارند بیاورم. زمانی که نسخه Q-Basic منتشر شد همراه آن فایلی به نام گوریلا وجود داشت که یک بازی در محیط گرافیکی طراحی شده در بیسیک بود. در این بازی نمایی از پشت بام ساختمانهای مختلف با ارتفاعهای متفاوت نشان داده میشد که گوریلی فراری در جایی روی یکی از ساختمان ایستاده بود و شما باید با تعیین زاویه و سرعت مناسب از محل مشخص شده سنگی را به سمت او پرتاب میکردید. هدف این بود که این سنگ به این گوریل رهاشده در پشتبامهای شهر اصابت کند. در این بازی زاویه و سرعت اولیه وارد معادلات حرکت پرتابی میشد و مسیر حرکت پرتابه مشخص و در نهایت رسم میشد. همین ایده ساده در تمام سالهای بعد که بازیهای کامپیوتری و دنیای آیـتی رشد میکرد بارها و بارها تکرار شد، اما هیچ کس فکر نمیکرد ایده سادهای که پشت این بازی قرار دارد روزی تبدیل به یکی از معروفترین و پرمخاطبترین بازیهای جهان شود که سازمانی مانند ناسا هم برای توسعه آن اقدام به مشارکت کند. پرندگانی که عصبانی شدند در سال 2009 کمپانی رویو یک شرکت توسعهدهنده بازیهای تلفنهای همراه، یک بازی ساده را روی سیستم عامل iOS اپل توسعه داد که شخصیتهای اصلی آن پرندههای خشمگین بودند که فرزندانشان خوراک خوکهای سبز رنگی شده بودند. پرندگان خشمگین باید این خوکها را که درون سازههایی از جنس سنگ و شیشه و چوب پنهان بودند به کمک نوعی تیرکمان کشی و طی عملیاتی انتحاری نابود میکردند. برخی از این پرندهها در میانه مسیر با لمس صفحه نمایش تواناییهای دیگری هم از خود نشان میدادند، مثلا سرعت یکی دو برابر میشد، دیگری بمب میانداخت و یکی دیگر تبدیل به 3 پرنده مهاجم میشد و... هیچ کس گمان نمیکرد این پرندههای عصبانی چنان محبوبیتی کسب کنند که بیش از 12 میلیون بار از بازار اپل دانلود شوند. محبوبیت آنها باعث شد تا نسخههای دیگر این بازی نیز عرضه شود. اینک نسخههای سیستم عامل اندروید و افزونههای مرورگرهای مختلف آن نیز موجود است و علاوه بر آن چند ویرایش متفاوت از این بازی نیز عرضه شده است. نسخههای ریو، سیزنز و اخیرا نیز نسخه فضایی پرندههای خشمگین تا به امروز دل بسیاری را ربوده تا جایی که صحبت از اعتیاد به این بازی خیلی از والدین را نگران کرده است. از آنجا که مجموع دانلودهای این بازی تا پایان سال گذشته میلادی به بیش از 700 میلیون بار رسیده بود، این بازی به محبوبترین بازی عصر حاضر و در عین حال موفقترین اپلیکیشن (برنامه کاربردی که روی سیستمهای عامل تبلتها و تلفنهای هوشمند اجرا میشود) تلفنهای هوشمند جهان تبدیل شده است. اشکالات علمی وارد بر پرندگان فضایی ویژگی مهم در این بازی وجود سیارههای مختلف با میدانهای گرانشی متفاوت است. پرندگان گاهی باید حمله خود را از فضا و در غیاب گرانش آغاز کنند و گاهی درون میدان گرانشی یک سیاره قرار دارند. هدفهای آنها هم گاهی در بیرون میدان گرانشی اطراف یک سیاره و گاهی درون آن قرار دارند و گاهی در نزدیکی آن که تحت تاثیر یک میدان ریز گرانشی است. وقتی پرندهای از بیرون یک میدان گرانشی به درون آن پرتاب میشود بسته به زاویهای که دارد ممکن است در مداری در اطراف آن سیاره قرار بگیرد و کم کم ارتفاع مدار کاهش پیدا کرده تا سقوط کنند. برای همین میتوانید پرنده رابا زاویه درستی شلیک کنید که چند باری به دور مرکز جرم سیاره بگردد و سرانجام خوک بینوا را منهدم کند. شاید یکی از جذابترین مانورها زمانی است که از حوزه گرانشی یک سیاره باید استفاده کنید تا مانور معروف قلاب سنگ را اجرا کنید و از طریق آن سرعت گرفته و بتوانید پرنده عصبانی خود را وارد مدار سیاره بعدی نمایید که خوکها روی آن قرار دارند. این مشابه مانوری است که فضا پیماها برای رسیدن به مقاصد دور دست انجام میدهند و از گرانش یک سیاره مثل مشتری برای رسیدن به سیارهای دور دست مثل پلوتون بهره میبرند. اما در این بازی همه چیز هم کاملا منطبق بر شرایط علمی نیست. اگر از ابرهای طوفانی در میانه فضا، گیاهان سبزشده روی ماههای فاقد جو، انبوهی چوب و شیشه در فضا و انفجارهای همراه با سر و صدای جعبههای تیانتی در فضا بگذریم، بازی با مشکلات علمی جدیتری هم دست و پنجه نرم میکند. یکی از مشکلات به جرم اقمار و سیارهها برمیگردد. بر اساس قوانین گرانشی جسمی که بخواهد چنین شتابی را که در بازی میبینیم به پرندهها بدهد باید بسیار پرجرم باشد. در حالی که از نظر ابعاد این ماهها و سیارات تفاوت اندازه چندانی با خود پرندهها ندارند. بر اساس محاسبات دکتر آلین، چگالی چنین اقماری باید در حدود 7 میلیارد کیلوگرم بر مترمکعب باشد. چگالی که بیشتر از آن که به چگالی یک قمر نزدیک باشد نزدیک به چگالی یک کوتوله سفید است. مساله بعدی به این برمیگردد که در این شرایط محل قرار گرفتن ماهها و سیارههای نشان داده شده در بازی نسبت به هم به طور کامل ثابت باقی میمانند. واقعیت این است که در فضا گرانش یک جسم فقط به پرندههای عاصی اثر نمیکند بلکه بر سایر اجرام اطراف نیز تاثیر دارد. البته دلیل خوبی برای طراحان وجود دارد که چرا از خیر تاثیر گرانش بر خود سیارات گذشتهاند و آنها را در جای خود ثابت فرض کردهاند. داستان به این برمیگردد که حل مسیر حرکت تعداد زیادی از اجسام نسبت به همدیگر عملا ما را به یک مساله دشوار فیزیکی که تنها حل عددی و تقریبی برای آن وجود دارد میرساند و در آن صورت اعمال مدلهای تقریبی موجود برای این بازی عملا به دردسری بزرگ بدل میشد. از همه اینها گذشته اگر به دید یک بازی که میتواند درک علمی مناسبی را به ما بدهد به این بازی نگاه کنید با بازی سرگرمکننده و آموزنده بسیار هیجانانگیزی مواجه هستید، اما اگر میخواهید از جزییات رفتار اشیا در میدانهای گرانشی سر در بیاورید قطعا باید سری به کتابهای فیزیکی بزنید و به آنچه در بازی سرگرمیکنندهتان اتفاق میافتد، اعتماد نکنید. اصول علمی حاکم بر پرندگان خشمگین اصول بازی اساسا تفاوت جدی با گوریلای قدیمی ندارد فقط این بار معادلات مسیر حرکت دقیقتر و پیچیدهتر شدهاند. در نسخههای پیشین (غیر از نسخه فضا) پرندهها براساس زاویه پرتاب و کشش اولیه و فیزیک خاص، هر یک معادله مسیرشان را دنبال میکنند. به تدریج پارامترهای دیگری مثل رفتارهای خاص این پرندههای عصبانی و همچنین واکنش سازههای خوکها در مقابل برخوردها هم به داستان اضافه شد. در این بازی شاید گاهی لازم باشد سنگ کوچکی در سطح شیبداری را هدف قرار دهید تا آواری بر سر خوکها خراب شود. اما اصول اصلی قوانین فیزیک مکانیک حاکم بر حرکت در صفحه دوبعدی است، اما زمانی که طراحان این بازی در همکاری با ناسا تصمیم گرفتند این پرندههای خشمگین را به فضا - جایی که خبری از گرانش عادی روی زمین نیست - ببرند داستان کمی هیجانانگیزتر شد. در ویدئویی که پیش از انتشار این بازی در اواخر اسفند 1390 منتشر شد، یک فضانورد به نام دانپوتیت روی عرشه ایستگاه بینالمللی فضایی آزمایشی ترتیب داد تا نحوه عملکرد این پرندههای خشمگین را در شرایط میکروگرانشی حاکم بر ایستگاه به نمایش بگذارد. او از یک بادکنک سبز برای نمایش خوک هدف استفاده کرد و عروسک پرنده خشمگین قرمز رنگ بازی نیز برای نشان دادن نحوه رفتار پرندگان خشمگین در فضا به کار گرفته شد. دان پوتیت در این نمایش به توضیح تفاوت حرکت در شرایط موجود روی زمین و در شرایط ریز گرانشی میپردازد و وعده بازی پرندگان خشمگین در فضا را میدهد. کمپانی تولیدکننده بازی پرندگان خشمگین و ناسا هردو و پیش از انتشار بازی در سوم فروردین اعلام کردهاند این بازی بار آموزشی بالایی دارد و میتواند به دانشآموزان در درک حرکت در فضای ماوراء جو که فاقد گرانش است، کمک کند. ناسا پیش از این هم در طرحهای فراوانی برای ترویج دانش فضایی و علوم مربوط به آن مشارکت داشته است. اما آیا این نسخه جدید بازی پرندگان خشمگین را میتوان آن گونه که برخی از تبلیغات این بازی ادعا میکند یک پکیج آموزشی و علمی دقیق قلمداد کرد؟ |
اولترا بوک، نسل جدید لپتاپها در ایران Posted: 27 Apr 2012 01:51 PM PDT روزنامه دنیای اقتصاد - این روزها تب کالاهای کم حجم، باریک و ظریف یا به عبارتی slim در میان کاربران کالاهای دیجیتالی و کامپیوتری همهگیر شده است و همه دوست دارند با توجه به عرضه گسترده کالاهای اسلیم یا اولترا به بازار، لپتاپ، گوشی موبایل، تبلت و حتی دوربینهای دیجیتال مورد استفاده آنها هم از این خانواده باشد؛ چراکه نه تنها این کالاهای باریک و ظریف، حجم و وزن کمتری دارند و به راحتی حمل میشوند، بلکه ظاهری زیبا و شیکتری دارند که این موضوع برای بسیاری از کاربران کالاهای دیجیتال مهم است. همچنین دستهای از کالاهای سری اولترا از لحاظ قابلیتهای فنی یا کانفیگ حداقل یک سر و گردن بالاتر از سایر نمونههای موجود در بازار هستند. به هر حال این کالاها طی یکسال اخیر با وجود مشکلات موجود در بازار، حضور تقریبا قدرتمندی داشتند. فعالان بازار معتقدند، اگر وضعیت بازار به این صورت نبود و بازار با چنین مشکلاتی مواجه نبود، کالاهای اسلیم و به ویژه لپتاپها که در رقابت با مک ایرها به بازار آمدهاند بازار پررونقی داشتند. در این گزارش ما قصد داریم بازار داخلی اولترا بوک یا همان لپتاپهای باریک را بررسی کرده و نگاهی هم به ویژگیهای خاص این سری از لپتاپها و روند قیمت این کالاها در بازار داخلی داشته باشیم. درباره اولترا بوکها Ultrabookها لپتاپهای ظریف و فوق باریکی هستند که اصلا در رقابت با مک بوک ایرهای اپل وارد بازار شدهاند. به طور کلی Ultrabook نام تجاری و ردهای است که شرکت اینتل آن را تعریف کرده و لپتاپهایی با مشخصات خاص در این رده قرار میگیرند. به گفته سلطان آرا، مدیر بخش لپتاپهای یکی از نمایندگیهای شرکت ایسوس، مهمترین خصوصیت اولترابوکها ضخامت بسیار کم، وزن بسیار پایین و عمر باتری چندین برابر است که میتوانید با این مشخصات اولترابوکها را از سایر لپتاپها به راحتی مشخص کنید. مزایای استفاده از یک اولترا بوک بهتر است ابتدا در مورد ویژگیهای ظاهری این سری از لپتاپها صحبت کنیم. این سری از لپتاپها اکثرا در سایزهای ۱۱ و ۱۳ اینچی به بازار عرضه شدهاند که وزن و قطر اندکی در حد یک مکبوک ایر یا اندکی بیشتر دارند. البته این اواخر با گستردگی عرضه Ultrabooها به بازار تحت برندهای مختلف شاهد عرضه نمونههای ۱/۱۴ و ۱۵ اینچی از این لپتاپها در بازار هستیم. در مورد وزن این سری از لپتاپها هم باید بگوییم معمولا وزن Ultrabookهای ۱۱ تا ۱۳ اینچی حدود ۱/۲ تا ۱/۴ کیلوگرم و وزن نمونههای ۱۴ تا ۱۵ اینچی حدود ۱/۹ کیلوگرم است. در مورد قابلیتهای فنی این سری از لپتاپهای هم باید بگوییم که Ultrabookها از پردازندههای قوی، کارت گرافیکهای پرقدرت، هاردهای پرسرعتSSD بهرهمندند و سرعت بوت شدن آنها بسیار بالاست. همچنین قدرت پردازش بالایی داشته و از لحاظ کیفیت تصویر هم در حد مطلوبی هستند. مهجوری، یکی از فعالان بازار در این مورد میگوید، این لپتاپها اکثرا از لحاظ قابلیتهای فنی، قدرتمند هستند. به عنوان مثال اینتل در ساخت پردازنده این لپتاپها از تکنولوژیهایی استفاده میکند که مصرف برق آن بسیار پایین میآید. به علاوه کارت گرافیک آن در داخل CPU تعبیه شده است. این یکی از اقداماتی است که کاهش وزن اولترا بوکها را در پی داشته است. به گفته این فعال بازار، به دلیل ساختار ظریف و باریک این لپتاپها معمولا در اولترا بوکها ازهاردهای جامد (SSD) برای ذخیرهسازی استفاده میشود که نه تنها سرعت بوت دستگاه را افزایش میدهد، بلکه سرعت انتقال اطلاعات نیز افزایش چشمگیری خواهد داشت. نقاط ضعف با وجود محسناتی که در مورد Ultrabookها ذکر شد، اما این دسته از لپتاپها هم دارای ایراد و نواقصی هستند که اشاره به آنها لازم به نظر میرسد. یکی از این ایرادها این است که معمولا این لپتاپهای باریک و ظریف، فاقد پورتهای ارتباطی به حد نیاز هستند. البته گروهی معتقدند، سازندگان اولترابوکها برای کاهش وزن و قطر دستگاه تا جای ممکن از افزودن امکانات و پورتهای غیرلازم صرف نظر کردهاند. برای نمونه در اکثر نمونههای موجود در بازار، دیسکخوان نوری و حتی پورت شبکه کابلی وجود ندارد، اما در برخی از نمونههای دیگر نهتنها این دو مورد وجود دارد، بلکه تمامی پورتهای مورد نیاز و پرکاربرد مانند USB، HDMI، VGA و... گنجانده شده است که طبیعتا این اولترابوکها کمی سنگینتر خواهد بود. پس هنگام خرید به خوبی به پورتها و بخش دیسکخوان دستگاه دقت کنید. یکی دیگر از نقاط ضعف اولترا بوکها این است که برخی از این دستگاهها به دلیل تجهیز به پردازنده و رم و... با قدرت، ممکن است بیشتر از سایر نمونهها تولید گرما کنند. قیمت بالای این سری از لپتاپها هم یکی دیگر از موضوعاتی است که باعث شده است معرفی مدلهای موجود در بازار در بین برندهای موجود در بازار سونی چند مدل در سری Ultrabook به بازار عرضه کرده است. این شرکت با عرضه لپتاپهای سری Z از پیشگامان عرضه این لپتاپها در بازار داخلی است. این برند لپتاپهای سری Z را که با عنوان لپتاپهای فوق سبک و فوق باریک به بازار عرضه شدهاند با قیمتی حدود دو میلیون و ۸۰۰ هزار تا چهار میلیون و ۵۰۰ هزار تومان به بازار عرضه کرده است. لپتاپهای سری Z سونی به پردازنده INTEL CORE I5، هاردهای گران قیمت SSD و صفحه نمایشهای ۱/۱۳ اینچی مجهزند و وزن آنها حدود یک تا یک و نیم کیلو است. حرفهایترین مدل این لپتاپها مدل Z216GX/B است که قیمتی حدود چهار میلیون و ۵۰۰ تا چهار میلیون و۶۰۰ هزار تومان دارد. MSI هم مدل X۴۶۰ را با قیمتی حدود یک میلیون و ۶۰۰ تا یک میلیون و ۶۵۰ هزار تومان به بازار عرضه کرده است. IBM LENOVO با مدل U۳۰۰ S که یک لپتاپ اولترای حرفهای است قدم به این عرصه گذاشته است. لپتاپ مذکور قیمتی حدود سه میلیون و ۵۰۰ هزار تومان دارد. ASPIRE S۳ هم اولترا بوک باقابلیتی از خانواده ایسر است که این مدل ۱۳. ۳ اینچی در چینشهای متفاوتی از لحاظ پردازشی عرضه شده است که هر کدام با کلاس قیمتی مختلف برای کاربرانی متفاوت طراحی شده است. این اولترا بوک با قیمتی حدود یک میلیون و ۸۲۰ تا یک میلیون و ۸۵۰ هزار تومان به بازار عرضه شده است. ایسوس هم از عرضه دو لپتاپ از سری ULTRA ZENBOOK طی هفته آینده در بازار داخلی خبر داد. |
حمایت از منبعی که نباید نامش فاش شود Posted: 27 Apr 2012 01:51 PM PDT همشهری - «یک منبع آگاه»، «منبعی که نمیخواست نامش فاش شود» و... عناوینی هستند که در حرفه روزنامهنگاری برای برخی اخبار استفاده میشوند. این منابع خبری میخواهند جامعه از اتفاقی که افتاده مطلع شوند ولی میدانند اگر نامشان فاش شود برایشان دردسر ایجاد میشود. براساس قانون مطبوعات استفاده از چنین منابعی برای روزنامهها مجاز است و در شرایط خاص خبرنگار موظف به ارائه مدارک از جمله معرفی منبع به قاضی دادگاه است. در مصوبه اخیر دولت برای خبرگزاریها، مادهای گنجانده شده که محل چالش بین موافقان و مخالفان آن است. در ماده 38 این مقررات که ظاهرا در راستای ساماندهی فعالیتها، ایجاد تسهیلات و نظارت بیشتر بر کار خبرگزاریها و نشریات الکترونیک تدوین شده، آمده است که درج منابع خبر در خبرگزاریها الزامی است. شکی نیست که ذکر منبع، به رسانه اعتبار میبخشد ولی الزامآور کردن آن میتواند جلوی کار حرفهای خبرنگاری را بگیرد و موانعی را در انتشار اخبار ایجاد کند که اهمیت دوچندانی دارد ولی منبع خبر نمیخواهد نامش فاش شود. از آنجایی که این ماده را به روشهای مختلف میتوان تفسیر کرد موافقان و مخالفان آن نظرات مختلفی دادهاند. موافقان: با ذکر منبع حرفهای میشویم موافقان این مصوبه معتقدند که ذکر نکردن منبع خبر در برخی از اخبار به ندرت اتفاق میافتد و درج منبع بهتر از ذکر نکردن آن است.دکتر سلطانیفر، مدرس دانشگاه با اشاره به اینکه با الزام ذکر منبع در خبرگزاریها یک قدم به حرفهای شدن و سواد رسانهای نزدیکتر شدهایم، به ایسنا گفت: ذکر منبع در هر رسانهای به مخاطب کمک میکند تا با نگاه کارشناسانهتر به موضوع نگاه شود و اطمینان خواننده بیشتر شود. دکتر امیدعلی مسعودی، استاد دانشگاه نیز معتقد است که در بسیاری از رسانههای مطرح و بینالمللی، این اسامی خبرنگاران است که به مطالب و نوشتههای آنها اعتبار میبخشد و مخاطبان خاصی را بهدنبال آنها میکشاند و درواقع این رسانهها هستند که از نام خبرنگاران و هیات تحریریه خود بهعنوان اعتبار استفاده میکنند. مخالفان: از نقد تا شکایت مصوبهای که با نام فصل پنجم آییننامه اجرایی قانون مطبوعات منتشر شد، مخالفان جدی دارد. خبرگزاری فارس دادخواستی را بهزودی علیه این آییننامه با عنوان شکایت خبرگزاریها به دیوان عدالت اداری ارائه خواهد داد. به گزارش خبرگزاری فارس، در این آییننامه روشن نشده است که آیا دولت «خبرنگار» را بهعنوان منبع خبرگزاری محل خدمت خواهد پذیرفت یا خیر اما از آنجا که تفسیر آییننامه اجرایی برعهده خود دولت است، اگر خبرنگار بهعنوان منبع خبر پذیرفته نشود و منظور از منبع، نهادهایی چون روابط عمومیها باشد، آییننامه دولت با قانون مطبوعات مغایرت داشته و قابل ابطال است. دولت در حالی خبرگزاریها را موظف به درج «منابع اخبار» کرده است که طبق ماده 4 قانون مطبوعات مصوب مجلس شورای اسلامی، «هیچ مقام دولتی و غیردولتی حق ندارد برای چاپ مطلب یا مقالهای درصدد اعمال فشار بر مطبوعات برآید یا به سانسور و کنترل نشریات مبادرت کند» و نیز طبق ماده 5 همان قانون «کسب و انتشار اخبار داخلی یا خارجی که بهمنظور افزایش آگاهی عمومی و حفظ مصالح جامعه باشد، با رعایت این قانون حق قانونی مطبوعات است». بهنظر میرسد با تصویب این آییننامه از این پس خبرگزاریها نخواهند توانست اخباری را که از نهادهای مختلف دولتی و غیردولتی کسب میکنند اما نهادهای مربوطه تمایلی به انتشار آنها ندارند و اجازه رسمی انتشار نمیدهند، روی خروجی خود بفرستند؛ اتفاقی که نه تنها مغایر مواد 4 و 5 قانون مطبوعات است بلکه فصل دوم از قانون مطبوعات یعنی رسالت مطبوعات را بهکلی زیر پا میگذارد. به اعتقاد مهدی فضائلی، کارشناس رسانه پیش از آنکه به بحث آییننامه مصوب دولت درباره قوانین جدید خبرگزاریها بپردازیم نکته اساسی این است که چرا قانون جامع رسانهها که در برنامه چهارم توسعه جزو تکالیف وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی بوده و مجددا در برنامه پنجم توسعه نیز جزو تکالیف این وزارتخانه تکرار شده است و جلسات و نشستهای متعددی درباره آن تشکیل شده تا به الآن هنوز به نتیجه نرسیده است. همچنین در این آییننامه ابهام وجود دارد و قابل تفسیر است. به همین جهت در آینده برای خبرگزاریها مشکلساز خواهد شد چون در مراجع قضایی تفسیرهای متعددی از آن انجام میشود.امیر محبیان، مدیرمسئول خبرگزاری آریا درباره این مصوبه گفت: خبرنگار خود بهعنوان منبع است؛ وقتی در خبر ذکر میکنیم به گزارش خبرنگار، در واقع این منبع خبر است و این مصوبه دولت این مسئله را نیز در برمیگیرد. این مصوبه موضوع فوقالعادهای بر قانون مطبوعات اضافه نکرده است. باید دید این مصوبه چه تصمیمی را دنبال میکند؛ بهنظر میرسد در همه جای دنیا عرف بر این است که منبع ذکر شود چراکه خبر بدون منبع بیاعتبار است. وی با بیان اینکه فقط در یک مورد منبع ذکر نمیشود، یادآور شد: در یک شرایطی منبع نمیخواهد نام خود را اعلام کند؛ یعنی منبع آگاه که نمیخواهد نامش فاش شود؛ در این موارد فردی که بهعنوان منبع آگاه بدون ذکر نام وجود دارد، اگر شکایتی پیش آید، در دادگاه حضور پیدا کرده و تعهد خود را نسبت به آن خبر عنوان میکند. مدیرمسئول خبرگزاری آریا با بیان اینکه این مصوبه به معنای این نیست که تنها روابط عمومی سازمانها و وزارتخانهها منبع هستند، اظهار داشت: در این صورت ما تنها به بولتن وزارتخانهها تبدیل میشویم. برداشت بنده این است که هیأت دولت در پی صدور مصوبهای بوده که براساس آن جلوی هرج و مرج در عرصه خبر که براساس «میگوید» و «شنیده میشود» شبهاتی ایجاد میکند، بگیرد. اینها منبع نیست چون هرکس میتواند دلخواه خود را مطرح کند؛ بدون اینکه به کسی پاسخگو باشد. وی با تاکید بر اینکه بهعنوان کار حرفهای ما موظف هستیم خبری نقل کنیم که عنصر صداقت در آن وجود داشته باشد گفت: البته طبیعی است که این امکان وجود ندارد که صحت همه اخبار را بررسی کنیم، لذا به منابعی اتکا میکنیم که این منابع یا منابع رسمی مثل وزارتخانهها و سازمانهای اداری و یا اشخاص حقیقی و مؤسسات حقوقی غیررسمی هستند. یکی از معضلات در عرصه خبررسانی این است که فردی خبری را بهعنوان یک فرد یا شخصیت سیاسی اعلام میکند و پس از اینکه آن خبر گسترده شد و اثرات سیاسی خود را گذاشت منبع خود را کنار گذاشته و تکذیب میکند درحالیکه اگر مسئولیت منبع به رسمیت شناخته شود، خبرنگار میداند که آن فرد در مقابل فرد مسئولیت دارد. وی با تأکید بر اینکه باید معنای منبع تعریف شود، افزود: گمان من از این مصوبه این نبود که فقط منابع رسمی ذکر شوند چراکه در این صورت صد در صد غلط است؛ خود خبرنگار منبع است و افراد غیررسمی یعنی شخصیتهای حقوقی و حقیقی غیردولتی نیز منبع هستند. همچنین منابع ناشناخته امکان صحتیابی یا ارزیابی خبر را از بین میبرد. بسیاری از اخباری که در روزنامهها منتشر میشود برگرفته از تماسهای تلفنی مردم است. هر روز بازنشستهها، معلمان، وکلا، آسیبدیدههای اجتماعی، دارندههای فیش حج، والدین دانشآموزان، معلمان و... تماس میگیرند و از وعدههای اجرا نشده، مشکلات قانونی موجود بر سر راه، برخورد فلان سازمان و مسئول دولتی خبر میدهند. بیشتر آنها از ترس اینکه مشکلاتشان بیشتر شود اسمشان را نمیگویند. این گزارشهای مردمی یا کارشناسان مطلع سازمانها، شروع یک گزارش خبری است و برای روزنامهها منبعی است برای وجود یک مشکل که ارزش خبری دارد و بایستی پیگیری شود. بیم آن میرود، الزامی که این آییننامه ایجاد میکند مانع انتشار حقایق شود. |
Posted: 27 Apr 2012 01:22 PM PDT سعید اركانزادهیزدی - معاون اول رییسجمهور، در دومین روز اردیبهشت، فصل پنجم آییننامه اجرایی قانون مطبوعات را برای اجرا ابلاغ كرد. عنوان این فصل «مقررات مربوط به خبرگزاریها» است و در ماده 38 آن، یك جمله آمده است كه باعث مجادلات بسیاری شده است: «درج منابع اخبار در خبرگزاریها الزامی است.» در نظر اول، جملهای موافق اخلاق حرفهای روزنامهنگاری است اما از زاویه حرفهای دیگری، كاملا مخالف سنت روزنامهنگاری حرفهای است. منبع خبری، تمام اشخاص یا موارد حاوی اطلاعات مفید برای تولید محتوای روزنامههاست. این منابع خبری یا خود نوعی رسانهاند یا اینكه در تولید خبر، گزارش، مقاله، تصویر و مصاحبه، به طور مستقیم از آنها استفاده میشود. در هر حال، چه اطلاعات مطلبی كه در یك روزنامه چاپ شده بدون واسطه از یك منبع به دست آمده باشد، چه این اطلاعات از یك رسانه دیگر برداشته شده باشد، روزنامهای كه این مطالب را در هر قالبی چاپ میكند، باید منبع اطلاعات را ذكر كند. از جهت حقوقی، مسوولیت خبر با منبع آن است و البته نافی مسوولیت اجتماعی رسانه نشردهنده آن نیست. میتوان قطاری از اسناد حرفهای و اخلاقی ردیف كرد كه بر ذكر منبع خبری تاكید موكد كردهاند؛ از منشور مونیخ مصوب نوامبر سال 1971، 10 اصل بینالمللی اخلاق حرفهای روزنامهنگاری، اجلاس پاریس مصوب 1983، میثاقنامه اخلاقی انجمن روزنامهنگاران حرفهای آمریكا مصوب 1996، مقررات اخلاق حرفهای اتحادیه ملی روزنامهنگاران انگلستان مصوب 1936 تا كتابچه راهنمای روزنامهنگاری رویترز، آییننامه تحریریه روزنامه گاردین و حتی پیشنویس میثاق اصول اخلاقی حرفه روزنامهنگاری وزارت ارشاد در 1383 شمسی، بر ذكر منبع و دقیقنویسی منابع اطلاعات تاكید كردهاند. با این حال، در اغلب كتابهای آموزش روزنامهنگاری و آییننامههای اخلاق حرفهای، منظور از منبع خبر، نه مطالب رسانه دیگر به عنوان منابع دست دوم روزنامه، بلكه منابعی مثل شخصیتها یا آمار، یعنی منابع دست اول اخبار است. آییننامههای اخلاقی میگویند كه اگر منبع قابل ارایه است، تا جایی كه میتوان، باید آن را روشن معرفی كرد. اما نكته مهمی كه مصوبه هیاتدولت به آن توجه نداشته این است كه اگر بنا بر شرایط حرفهای منابع خبری نمیخواهند شناخته شوند، تا جایی كه ممكن است باید از معرفی آنها پرهیز كرد. ادبیات حرفهای، این مساله را اصل گمنام بودن (Anonymity) نامیدهاند كه به همان اندازه اصل ممنوعیت سرقت ادبی و دقیقنویسی منابع بااهمیت است. حتی میشود گفت كه آییننامههای اخلاق حرفهای و كتابهای آموزشی روزنامهنگاری، بیش از اینكه بر ذكر منابع قابل نقل-امری بدیهی برای رعایت اخلاق حرفهای- تكیه كنند، بر مقاومت در برابر افشای منابع اطلاعاتی كه نمیخواهند نامی از آنها به میان بیاید، تاكید دارند. دیوید رندال كه سالها در انگلستان روزنامهنگار و دبیر روزنامههای مهم انگلیسی بوده، در كتاب «روزنامهنگاری حرفهای» (ترجمه قاضیزاده، انتشارات روزنامه ایران، 1382) در شرح اصول اخلاقی روزنامهنگاری مینویسد: «روزنامهنگار منبع اطلاعاتش را فاش نمیكند.» جفری هریس و همكارش در كتاب «روزنامهنگاری كاربردی» (ترجمه روغنیها، انتشارات روزنامه ایران، 1381) مینویسد: «نام منابع محرمانه نباید هیچگاه افشا شود، گرچه آنها ممكن است دلایل خاص خود را برای ارایه اطلاعات به خبرنگار داشته باشند.» اندرو بلسی و همكارش در كتاب «مسایل اخلاقی روزنامهنگاری و رسانهها» (بلسی، راتلج، 1994) مینویسد: «اگر هویت برخی از منابعی كه نمیخواهند نامشان در اخبار و گزارشها باشد فاش شود، ممكن است كارشان یا در موارد حادتر، جانشان به خطر بیفتد. بنابراین، اغلب آییننامههای اخلاقی برای روزنامهنگاران، از آنها خواستهاند كه اگر به منابع خبری قول دادهاند هویتشان را محفوظ بدارند، به قول خود عمل كنند.» در دستورالعمل اتحادیه ملی روزنامهنگاران انگلستان، كه در سال 2007 بازنگری شد، آمده است: «یك خبرنگار باید نام منابع محرمانه اطلاعات را حفظ كند.» در دستورالعمل كمیسیون شكایات مطبوعاتی كه عملا قانون مطبوعات بریتانیا محسوب میشود نیز، آمده است: «روزنامهنگار اجبار اخلاقی دارد كه هویت منبع اطلاعات محرمانه را حفظ كند.» كتابچه راهنمای تحریریه بیبیسی هم توصیه میكند: «حفظ هویت منابع اطلاعاتی كه نمیخواهند هویتشان فاش شود، شما باید متوجه باشید كه وقتی به كسی قول میدهید نام او را حفظ كنید، به قولتان عمل كنید.» كتابچه راهنمای روزنامهنگاری رویترز حتی توصیه كرده است كه روزنامهنگاران، هرگز نام منابع خبری محرمانه را در ایمیلهای داخلی، سرویسهای پیامك، سرویس پیامهای رویترز و دیگر مدارك قابل افشا، ننویسند. در منشور مونیخ یكی از وظایف بنیادی روزنامهنگاران در پژوهش، نگارش و تفسیر رویدادها «اهتمام در حفظ رازداری حرفهای و اجتناب از افشای منابع اطلاعاتی كه محرمانه به دست آمدهاند» است. حتی در داخل ایران نیز، خبرگزاری جمهوریاسلامی ایران در كتابچه مسوولیت اخلاق حرفهای خبرنگاران این خبرگزاری، تصریح كرده است: «خبرنگار درجایی كه تشخیص میدهد، میتواند منبع خود را معرفی نكند.» رسانهها نگهبانان و بازرسان جامعهاند و این بازرسان گاهی ناچارند برخی اخبار ناخوشایند را به گوش مردم برسانند اما از آسیبرساندن به منابع خبری نیز جلوگیری كنند. نباید دست و پای آنها را با قیودی مانند مصوبه اخیر دولت، بست و مانع پیشرفت جامعه شد. منبع: روزنامه شرق |
اینترنت ملی یعنی الگوبرداری از چین Posted: 27 Apr 2012 01:20 PM PDT روزنامه قدس، ملیحه پژمان - وقتی خارج از مرزهای ایران بسیاری از کشورها، در مراکز تحقیقاتی و علمی شان از پدیدهای به نام ایمیل استفاده میکردند، در ایران هیچ حرکتی در این زمینه وجود نداشت. در فاصله سال ۱۳۶۸ مرکز تحقیقاتی ریاضی و فیزیک ایران تأسیس شد و این مرکز نخستین محرک اتصال ایران به شبکه بینالمللی ایمیل شد. این تمام ماجرا نبود، چون پس از طی دو سال ایران به شبکه جهانی اینترنت متصل شد. آن روزها دکتر شهشهانی و همراهانش تلاش میکردند ایران را به مراکز علمی دنیا مرتبط کنند، هر چند آنها نمیدانستند تلاش آن روزشان انقلابی در دنیای ارتباطی برای آینده باشد. دکتر شهشهانی استاد ریاضیات و رئیس دانشکده ریاضیات دانشگاه صنعتی شریف و در واقع گنجینه خاطرات ورود اولین شبکههای ارتباطی به ایران است، تصمیم گرفتیم در یک گپ دوستانه مروری داشته باشیم به خاطراتش و او هم مهربان و صمیمی پرسشهایمان را پاسخ گفت که در ادامه میخوانید.
البته این ماجرا به سال ۱۳۶۸ برمیگردد که مرکز تحقیقات ریاضیات و فیزیک نظری ایران آغاز به کار کرد، هر چند قبل از آن هم تأسیس چنین مکانی تصویب شده بود، اما فعالیت رسمی این مجموعه در سال ۱۳۶۸ اتفاق افتاد. خوب است به قبل از ورود اینترنت به ایران اشاره کنم که آن هم ماجرای جالب توجهی دارد. آن زمان مسئله مهمی سر زبانها بود و خیلی از کسانی که به دلیل شرایط کاری به خارج از کشور سفر کرده بودند، میدانستند که در مراکز تحقیقاتی خارج از کشور پدیدهای به نام ایمیل وجود دارد و مثلاً در اروپا و آمریکا،کاربرانی نامهها را تایپ کرده و ایمیل میکردند به هر نقطه از دنیا که با آنها اتصال ایمیل داشتند و باز پاسخ را هم از طریق ایمیل دریافت میکردند. این پدیده تا آن روز فقط در مراکز علمی و دانشگاهی کاربرد داشت تا ارتباط بینالمللی این مراکز برقرار باشد. سال ۱۳۶۸ من در ایتالیا به همراه تعدادی از دوستانم مشغول گذراندن یک دوره مطالعاتی بودیم که آقای محمد جواد لاریجانی به سمت ریاست مؤسسه تازه تأسیس ریاضیات و فیزیک ایران منصوب شد. لاریجانی سفری به ایتالیا داشت، ایشان با ارتباط با این گروه ایرانی مسئله تأسیس این مرکز تحقیقاتی را مطرح کرد. از آنجایی که همه ما گروهی بودیم که سالها تأسیس چنین مجموعهای را دنبال می کردیم، از پیشنهاد مطرح شده و عضویت در این مجموعه استقبال کردیم. چند ماه بعد هم من به سمت قائم مقامی آقای لاریجانی در مرکز منصوب شدم، اما از نیازهای مورد درخواست ما، ایمیل بود که از لاریجانی خواستیم این مهم را با جدیت پیگیری کند. میدانستیم مؤسسات تحقیقاتی و دانشگاهها، اتحادیههایی دارند که داخل این اتحادیهها ارتباط علمی از طریق ایمیل وجود دارد. مرکز تحقیقات فیزیک نظری یعنی تریست (Trieste) که شهری در ایتالیاست با ریاست آقای عبدالسلام اداره میشد و ایشان حمایت بسیاری از تأسیس مرکز تحقیقات ایران داشت. قرار شد آقای لاریجانی درخواستی را مبنی بر چگونگی ارتباط ایمیل برای ایران به ایشان ارسال کند. این اتفاق افتاد و آقای عبدالسلام، حمایت بسیاری کرد و ما را به مؤسسهای به نام ارن(EARN) که مجمع اروپایی شبکههای تحقیقاتی بود معرفی کرد. البته این مجموعه فقط مختص اروپا نبود و آسیا هم به آن اتصال داشت با اسرائیل هم ارتباط داشت و بقیه همه اروپایی بودند. اما ملحق شدن ما به این شبکه ارتباطی مسایل بسیاری را دربرداشت که خودش داستانهای طولانی دارد. نخست این که لازم بود یکسری قراردادها را امضا کنیم که هر کسی در آن شرایط روز کشور، حاضر به امضاکردن این قراردادها نبود. مثلاً اینکه اگر اتصال به هر کشور دیگری باشد فقط مخصوص امور علمی و آکادمیک است و نباید بین کشورها تبعیض قایل شد، که مثلاً در امور سیاسی از آن بهره بگیرند. در این اوضاع امضای قراردادها شجاعت میخواست که محمد جواد لاریجانی با جسارت و شجاعت تمام این کار را انجام داد و مقدمات اتصال ایران برقرار شد. اما باز هم سد راههایی داشتیم که کار را عقب میانداخت، چون در آن دوره روابط مان با کشورهای اروپایی و آمریکایی در حال تلاطم بود که البته هنوز هم ادامه دارد. مثلاً وقتی میخواستیم دو نفر را برای راهنمایی کارشناس به مرکز عملیاتی این شبکه در اروپا بفرستیم که آنجا مقدمات کار را دنبال کنند و به لحاظ فنی کار را حساب شده آموزش ببینند، مشکلاتی در سفر آنها ایجاد شد و رفتن آنها به تأخیر افتاد و اشکالتراشی کردند. • چه اشکال تراشی هایی؟! این اشکالتراشیها به دلیل برخورد مسائل علمی با روابط سیاسی ایجاد می شد. هیچ وقت نمیگفتند به چه دلیل مانع حضور کارشناسان میشوند، ولی مشخص بود مسایل سیاسی پشت پرده مطرح است. یادم هست ساعتها پای تلفن با افرادی از آن طرف(اروپا) بحث میکردم تا مشکلات هموار شود و باور کنند که هیچ اندیشه سیاسی در کار نیست. اما اگر بخواهم میزان حساسیت سیاسی آن دوره را بگویم اینکه سال ۱۳۶۸ تازه جنگ ایران و عراق تمام شده بود و اوضاع سیاسی کشور با امروز متفاوت بود. مثلاً بیدرنگ در اساسنامه EARN متممی را ارائه کردند که هیچ کشوری از این ظرفیت موجود برای مقاصد مذهبی نمیتواند استفاده کند. میترسیدند مبادا ایران اندیشههای دینی و سیاسی خودش را از این طریق عرضه کند. اما سرانجام کارشناسان رفتند و آموزش دیدند و شروع کار ارتباطی ما این طور بود که آن زمان یک خط استیجاری را از مخابرات اجاره کردیم که این خط فقط مختص ما بود و وصل میشد به شهر لیتس(LiTZ) در اتریش به دانشگاه یوهانس کپلر و بعد از آن از اول ژانویه ۱۹۹۳ ما به طور رسمی به شبکه اتصال پیدا کردیم و در نهایت به دانشگاه وین در اتریش رسیدیم. • و این خط ارتباطی چه شرایطی داشت؟ خطی بود که امروز اگر از آن یاد کنیم بسیار ابتدایی و محدود به نظر می آید. خطی بود معادل ۸/۹ کیلوبیت در ثانیه! خب چنین خطی با این ظرفیت در مقابل خطوط امروزی چیزی به شمار نمیآمد. ولی آن زمان کمک بسیاری میکرد. اما آنچه مورد نظرمان بود ارتباط ایمیل بود که بتوانیم از آن طریق نامهنگاری کنیم. نکته دیگری هم بود به نام انتقال فایل که میشد فایلها را از طریق کد به نقطهایدیگر منتقل کنیم. این در واقع شروع اتصال شبکهای ایران بود. اما یک نکتهای که باید حتماً بگویم اینکه این اتصال شبکهای، اینترنت نبود. اما یک شبکه دیگری وجود داشت به نام شبکه بیتنت، شبکهای که ما عضو آن شده بودیم بیتنت آکادمیک اروپا بود. حتی ما نمیدانستیم شبکههای مختلفی وجود دارد و در همین سطح اطلاع داشتیم. آن زمان شبکه «بیت نت» شبکه پررونقی در محافل علمی بود و مشکلی برای ارتباط آن وجود نداشت. ولی وقتی وارد این جریان شدیم و کارشناسان مدام در جلسات شرکت میکردند، خبر رسید شبکه دیگری با پروتکل مخابراتی دیگری به نام «اینترنت» در اروپا راه افتاده که دارد گوی سبقت را از بیتنت میبرد. و بیشتر کشورهای اروپایی هم در دانشگاههایشان مشغول برقرار کردن اینترنت هستند. بنابراین کارشناسان خواستند ما هم به این شبکه اتصال پیدا کنیم. من که آن دوره رابط بین گروه فنی و سایر اعضای مرکز تحقیقات بودم، اوایل تردید داشتم که ضرورت این اتصال چیست؟ • چرا؟ این تردید برای چه بود؟ ما و برخی دانشگاهها در تجهیزاتی که مختص شبکه «بیت نت» بود سرمایهگذاری کرده بودیم، اما خوشبختانه چون پروتکل اینترنت وابسته به سکوی خاصی نبود، این نگرانی رفع شد. • چه نوع تردیدها یا پرسشهای راهبردی دیگری مطرح بود؟ در مرکز تحقیقات عدهای طرفدار محدود کردن استفاده شبکه کاربران مرکز بودند و عده دیگری مثل من طرفدار عرضه کردن این امکانات به سایر دانشگاهها و مراکز تحقیقاتی. من خوشحال هستم که در آن روزها برای اتصال همگانی اینترنت پافشاری کردم. • و بعد از آن چه اتفاقی افتاد؟ شروع کردیم به وصل کردن دانشگاهها و مراکز علمی که این امکان را برای اتصال اینترنتی داشتند. مثلاً در تهران، دانشگاه صنعتی شریف، مرکز ژنتیک ایران، مرکز زلزله شناسی و... که حتی خارج از تهران هم دانشگاه صنعتی اصفهان، دانشگاه تهران هم دانشگاه صنعتی اصفهان، دانشگاه اصفهان، دانشگاه شیراز و... که بتدریج خیلی از مراکز علمی کشور به مرکز تحقیقات وصل شدند تا آماده اتصال اینترنتی شوند. • اولین تجربه شما در دنیای اینترنت؟ خیلی چیزی خاطرم نمانده، اما همینقدر میدانم که شبها دوستانم تلاش میکردند این پروتکل را فعال کنند هم برای «بیت نت» هم «اینترنت» که بسیار هیجانانگیز بود. آنوقتها مرکز تحقیقات ۲ ساختمان داشت. آقای لاریجانی در ساختمان اصلی مستقر بود و من در ساختمان کوچکی که مرکز کامپیوتر آنجا بود مستقر بودم. اما نخستین پیامی که رد و بدل شد پیام رئیس مؤسسه به مدیریت مرکز در شبکه «بیت نت» بود. در مورد اینترنت هم داشتیم پروتکل تازهای اضافه میکردیم و دقیقاً یادم نیست کدام سایت بوده است. • جناب شهشهانی! شما به خوبی از ماجرای ورود اینترنت به ایران گفتید، اما سوال اینجاست که آیا ایران در آن زمان بستر لازم برای ورود اینترنت را داشت؟ ببینید، اولاً آن زمان نیاز پهنای باند مثل حالا نبود، چون تقاضا به این شکل وجود نداشت و مهمترین مسئله ایمیل و انتقال فایل بود که برای این مسائل پهنای باند زیادی نیاز نبود، ولی به هر حال خط ۸/۹ دهم کشش آن همه تقاضا را نداشت و در نتیجه نیاز بود پیشرفتهتر وارد عمل شویم. به هر حال با همه مسائل و مشکلات موجود و البته استقبال مردم ایران، اینترنت راهاندازی شد. • تصور میکردید روزی گستره ارتباطی اینترنت به شکل امروز شود؟ ببینید، بیگمان پیشبینی چنین گسترهای وجود نداشت، اما من در محدوده خودم عقیده داشتم تمام دانشگاههای ایران باید از این ارتباط ویژه برخوردار باشند. • و در این مبارزات علمی و رسیدن به اینترنت دقیقاً چند ساله بودید؟ آن زمان که قائم مقام آقای لاریجانی شدم ۴۷ ساله بودم. البته حالا دقیق سن من را هم تخمین خواهید زد! • پس مهمترین بخش و پختگی عمر شما صرف ورود اینترنت به ایران شده، درست است؟ حالا من پختگی نمیدانم، ولی بخشی از فضای عمرم به این ماجرا اختصاص یافت و بیشتر تصادفی اتفاق افتاد، چون کار اصلی من ریاضی بود. • امروز پس از مدتها که از تحریمهای بینالمللی میگذرد، موضوع اینترنت ملی مطرح میشود، بفرض طرح چنین موضوعی، شبکههای داخلی میتوانند همسو با جهان حرکت کنند؟ اول باید تعریف کرد که اینترنت ملی چه معنایی دارد؟ به نظرم اگر بیشتر مردم بدانند اینترنت ملی یعنی چه با آن مخالف خواهند بود. چون مدلی که مطرح است، شبیه چیزی است که در چین وجود دارد. متأسفانه این روزها تمام الگوبرداریهای ما از چین است، شاید در بسیاری امور تقلید خوب باشد، ولی در همه امور جواب نمیدهد. جریانی که واقعیت دارد و از آن به اینترنت ملی یاد میشود یعنی اتصالهای داخلی خوب و گستردهای داشته باشیم، ولی همه اتصالهای خارجیمان از یک کانالهای قابل کنترل عبور کند. اکنون هم شاید ۹۵ درصد اتصال ایران از طریق مخابرات انجام میشود، با فیبر نوری، بنابراین وقتی وارد بسیاری از سایتها میشوید فیلتر شده است. در واقع اینترنت ملی یعنی همین! پس چندان نمیتواند مورد توجه واقع شود. • جناب دکتر! شما به بحث فیلترینگ اشاره کردید، آیا آن دوره که اینترنت به ایران وارد شد، تصور موضوعی به نام فیلترینگ وجود داشت؟ ببینید نظر همه ما در آن دوره استفاده علمی از این پل ارتباطی بود و تصوراتی به گستردگی امروز وجود نداشت. منبع: روزنامه قدس |
اختصاص بودجه ۴۰ میلیارد تومانی به پژوهشهای آی.تی Posted: 27 Apr 2012 10:30 AM PDT معاون پژوهشی موسسه تحقیقات ارتباطات و فناوری اطلاعات از تخصیص 40 میلیارد تومان بودجه برای 14 طرح پژوهشی در حوزه فناوری اطلاعات و ارتباطات و مخابرات به این موسسه در سال 91 خبر داد. سید مجید نورحسینی در گفتگو با مهر در مورد اعتبار پژوهشی سالانه در نظر گرفته شده برای پروژه های بخش فناوری اطلاعات و ارتباطات کشور اظهار داشت: سالانه برای تعریف و اجرای پروژه های پژوهشی در این بخش به موسسه تحقیقات ارتباطات و فناوری اطلاعات – مرکز تحقیقات مخابرات ایران- ردیف بودجه تعلق می گیرد که امسال نیز برای این مهم 40 میلیارد تومان درنظر گرفته شده است. وی با بیان اینکه بودجه پژوهشی بخش فناوری اطلاعات و ارتباطات کشور در سال 90 نیز حدود 40 میلیارد تومان بود که به طور کامل به این مرکز و برای طرح های پژوهشی اختصاص پیدا کرد، ادامه داد: سال گذشته 79 پروژه پژوهشی در مرکز تحقیقات مخابرات ایران تعریف شد که برخی از آنها به اتمام رسید و برخی دیگر نیز در سال 91 و در قالب 14 طرح تکمیل و یا تجمیع خواهد شد. |
Posted: 27 Apr 2012 10:28 AM PDT چند سالی است که رواج پدیدهای به نام سایبردرمانی بین بیماران، هشدار پزشکان را به دنبال داشته است. به گزارش ایتنا، در این پدیده که موتور جستوجوی گوگل بازیگر اصلی آن به شمار میرود، بیماران پس از شناسایی نشانههای بیماری خود، در اینترنت به دنبال راه درمان گشته و بعضاً داروهای نامناسبی را برای خود تجویز میکنند. این در حالی است که از یک سو برای تشخیص و درمان قطعی بیماریها، مراجعه به پزشک متخصص ضروری است و از سوی دیگر، صحت و دقت اطلاعات درمانی موجود در اینترنت همواره زیر سوال است. بررسیهای اخیر نشان میدهد از هر چهار زنی که در اینترنت به دنبال مداوای خود است، یک زن به خرید داروی نامناسب و اشتباه مبادرت میورزد. به گزارش الشروق، زنان پس از تشخیص اشتباه بیماری و درمان سرخود، از مشکلات سلامتی شدید رنج میبرند. این گزارش عنوان میکند که از هر چهار زنی که با استفاده از اینترنت قصد درمان خود را داشته است، یک زن به تشخیص غلط رسیده و به دنبال آن داروی نامناسبی را خریداری کرده است. از هر ده زن نیز یک نفر از پیامدهای ناگوار این خوددرمانی رنج میبرد. این پژوهش بر روی یک هزار زن انجام شده است. نیمی از زنان پاسخدهنده اظهار داشتند که پیش از مشاوره با پزشک متخصص، خودشان به درمان مشکلات طبی خویش اقدام میکنند. دو سوم این زنان نیز گفتند که زمان طولانی انتظار برای دریافت پاسخ از پزشک، آنها را به جستوجو در اینترنت وا میدارد. بر اساس این گزارش، بیماریهای خواب، سردرد، افسردگی، احساس استرس و خستگی، خارش و درد استخوان، بیماریهای رایجی است که زنان قصد درمان آنها را داشتهاند. |
کاربران به رایانههای لوحی احساس عاطفی شدید دارند! Posted: 27 Apr 2012 10:26 AM PDT نتایج حاصل از یک مطالعه جدید در مرکز تحقیقاتی Viacom نشان داد که سهچهارم کاربری رایانههای لوحی در منزل است و به عبارت دیگر در بیش از 75 درصد مواقع کاربران از رایانه لوحی خود در منزل استفاده میکنند به طور کلی استفاده از رایانه لوحی یک روش انفرادی محسوب میشود. به گزارش آژانس خبری فناوری اطلاعات و ارتباطات (ایستنا) این بررسی آنلاین روی بیش از 2500 نفر بین سنین 8 تا 54 سال صورت گرفت و به صورت مستقیم نیز گفتوگوهایی با صاحبان رایانههای لوحی در شهرهای لسآنجلس و نیویورک انجام شد. یکی از نتایج عجیبی که این بررسی نشان داد این بود که صاحبان رایانههای لوحی زمانی که از این دستگاه استفاده میکنند احساس عاطفی شدیدی نسبت به آن دارند که این احساس هنگام استفاده از دیگر دستگاههای الکترونیکی مصرفی مشاهده نمیشود. طبق آمار موجود، بیش از نیمی از شرکتکنندگان در این بررسی اعلام کردند رایانه لوحی آنها باعث میشود تا شادتر و آرامتر باشند. چهل درصد هم خاطرنشان ساختند که رایانه لوحی بهترینها را برای آنها به ارمغان میآورد. گفته میشود که رایانههای شخصی و گوشیهای هوشمند به میزان رایانههای لوحی مورد علاقه واقع نمیشوند. بر اساس نتایج این مطالعه، 62 درصد صاحبان رایانههای لوحی به صورت روزانه از این دستگاه الکترونیکی استفاده میکنند و در هر بار بهطور میانگین 4/2 ساعت را همراه با رایانه لوحی میگذرانند. همچنین، 85 درصد کاربری رایانههای لوحی برای مصارف شخصی است و برای فعالیتهای تجاری و کاری مورد استفاده قرار نمیگیرد. بیشتر رایانههای لوحی برای فعالیتهای چندرسانهای از جمله بازیهای رایانهای، تماشای فیلمها و ... توسط کاربران 18 تا 24 سال مورد استفاده قرار میگیرند. رایانههای لوحی همچنین با پشتسر گذاشتن رایانههای شخصی به دومین ابزار محبوب برای تماشای برنامههای تلویزیونی تبدیل شدهاند. |
حافظه یو.اس.بی که صدای کاربر خود را میشناسد Posted: 27 Apr 2012 10:23 AM PDT یک شرکت تولید حافظههای فلش USB، حافظهای طراحی کرده که صدای کاربر خود را تشخیص میدهد. بر اساس گزارش ایتنا از گیزمگ، پیش از این شرکتهای مختلف حافظههای USB طراحی کرده بودند که برای شناسایی کاربر، اثرانگشت را اسکن میکردند. اما اکنون شرکت Voicelok حافظه USB طراحی کرده که با استفاده از نرمافزاری که روی آن نصب شده، برای امنیت اطلاعات ذخیره شده، صدای کاربر را شناسایی کرده و از باز کردن فایلها برای افراد متفرقه جلوگیری میکند. این حافظه USB که با نام Voicelok Voice Authenticating USB Drive معرفی شده علاوه بر این که با این روش امنیت اطلاعات ذخیره شده را تامین میکند، به یک نرمافزار مخصوص رمزگذاری هم مجهز شده تا هنگامی که صدای کاربر گرفته یا به سرماخوردگی مبتلا شده باز هم بتواند اطلاعات خود را از دسترسی دیگران ایمن نگه دارد. |
فیسبوک گوشی هوشمند تولید میکند Posted: 27 Apr 2012 10:21 AM PDT شبکههای اجتماعی این روزها محبوبیت فراوانی نزد کاربران دارند و در این میان فیسبوک به عنوان محبوبترین شبکه اجتماعی جهان در حال رساندن مجموع مشترکان خود به یک میلیارد نفر است. به دنبال افزایش محبوبیت این پایگاه اینترنتی نزد کاربران، سایتهای اینترنتی خبر از تولید گوشی هوشمند جدیدی با نام Facebook Phone را دادهاند که قرار است شرکت فیسبوک آن را تولید کند. به گزارش آژانس خبری فناوری اطلاعات و ارتباطات (ایستنا) شرکت تایوانی HTC که از بزرگترین تولیدکنندگان گوشیهای هوشمند در جهان محسوب میشود، همکاریهای گسترده خود را با فیسبوک آغاز کرده است تا به عنوان شریک موبایلی این شرکت نخستین گوشی هوشمند فیسبوک را مبتنی بر سیستمعامل اندروید تولید کند و از این طریق تمامی قابلیتهای شبکه اجتماعی فیسبوک را در یک گوشی هوشمند در اختیار کاربران بگذارد. طبق گزارشهای منتشر شده، گفته میشود که این گوشی هوشمند از اواسط تابستان وارد بازار جهانی میشود که البته هنوز مشخصات دقیق آن اعلام نشده است. لازم به ذکر است که شرکت HTC پیش از این نیز برخی گوشیهای هوشمند خود از جمله Salsa و Chacha را همراه با کلید سختافزاری ویژهای برای شبکه اجتماعی فیسبوک عرضه کرد. مدیران فیسبوک اعلام کردهاند که تولید یک گوشی هوشمند ویژه این شبکه اجتماعی امری لازم محسوب میشود. زیرا این روزها علاقمندی کاربران به دستگاههای الکترونیکی همراه و به صورت همزمان علاقمندی آنها به استفاده از خدمات شبکههای اجتماعی افزایش یافته است و برای پاسخگویی به این نیاز جمعی باید یک گوشی هوشمند ویژه شبکه اجتماعی فیسبوک تولید کرد. |
لیون فرانسه میزبان همایش جهانی وب Posted: 27 Apr 2012 10:21 AM PDT شهر لیون فرانسه به مدت یک هفته، مرکز جهانی وب بود. این فرصتی برای گرد هم آوردن دستاندرکاران مهم این عرصه از جمله سر تیم برنرزلی بود. به گزارش ایتنا از یورونیوز، این دانشمند بریتانیایی در سال ۱۹۸۹ میلادی World Wide Web یا «وب جهان گستر» را اختراع کرد. وب جهان گستر، عمدهترین محیط خدماتی اینترنت است که امکانات چندرسانهای برای دستیابی به دادهها٬ اطلاعات، فایلها و دانش را در اختیار کاربران قرار میدهد. سر تیم برنرزلی میگوید: «در فیزیک در مورد آنچه فکر میکنید آزمایشهایی انجام میدهید. آنچه ما در اینترنت انجام میدهیم را برخی اوقات، مهندسی فلسفی مینامند، چون جهانهایی را که کاملا از هم متفاوتند ابداع میکنیم. ما جهانی را تصور کردیم که در آن ایمیل میفرستیم. نام خود را در بخش فرستنده مینویسید و آدرس ایمیل شخصی دیگر را در قسمت گیرنده میگذارید و سیستم آن را میفرستید. این جهانی است که ما تصور کردیم.» این رویداد که WWW2012 نامیده میشود، توسط کنسرسیوم وب جهان گستر که بنیانگذارش سر تیم برنرزلی است، برگزار میشود. برنامهنویسان، متخصصان انفورماتیک، توسعه دهندگان و پژوهشگران در آتلیهها و میزگردهای مختلف شرکت کرده و درباره شبکههای اجتماعی و شیوههای مختلف استفاده از اینترنت گفتوگو میکنند. پرابکار رغوان معاون رییس مهندسی گوگل میگوید: «ما نوههای تیم برنرزلی هستیم. او الهامبخش این دیدگاه بود و پانزده یا بیست سال پیش چند تصمیم ساده برای ابداع وب گرفت که به توسعه شگفتانگیز آن انجامید و از چیزی کوچک در سالهای نود و ۹۲ میلادی به موفقیتی چندین میلیارد دلاری تبدیل شد. جهان پیچیدهتر میشود و شبکهها بیشتر میشوند و همه به هم وابستهایم. اقداماتی که انجام میدهیم فرامرزی، فراتر از جوامع و فرازبانی است. مهمترین نکته این است که اصول اینترنت در برابر موانع مختلف، قوی و مطمئن باشد.» تیم برنرزلی از وب آزادتر با آزادی بیشتر دادهها دفاع میکند. در افق دید او اپل و آیپد، فیسبوک و دادههای شخصی و گوگل با سیستم آندروئید قرار دارد. پراباکار رغوان ادامه میدهد: «بنیانگذاران وب جهان گستر، سیستمی بر مبنای باز بودن و اینکه هر کس میتواند آنچه میخواهد منتشر کند، ابداع کردند و هیچکس نمیتواند مانع شما شود. کاربران، فعالانه دادهها را در وب به نمایش میگذارند و البته این دادهها باید آزاد باشد تا مردم بتوانند از آنها برای ایجاد ارزشها یا خدمات جدید استفاده کنند.» پدر وب درباره این پرسش که آیا اینترنت یک حق بشری است، هشدار میدهد و میگوید که این مفهوم در یک جهان دیجیتالی به دلیل امنیت و سود، معنی فلسفی خود را از دست میدهد. سال آینده این رویداد در ریودوژانیروی برزیل برگزار خواهد شد. |
You are subscribed to email updates from MediaNews.ir To stop receiving these emails, you may unsubscribe now. | Email delivery powered by Google |
Google Inc., 20 West Kinzie, Chicago IL USA 60610 |
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر