۱۳۹۲ مهر ۱۵, دوشنبه

Fw: : در جواب نامه اقاي علیرضا افتخاری به استاد شجریان

با سلام وعرض ارادت بدوستاني كه تقدم فضلشان مسجل وبه ياراني كه فضل تقدمي محرز دارند
 افصح المتكلمين ميفرمايد  بزرگش نخوانند اهل خرد  كه نام بزرگان به زشتي برد 
جناب اقاي افتخاري رويگرداني عامه از جناب عا لي بدليل فوق است
وگر نه بدليل شركت ويا عقيده جنابعالي درفلان محل ويا مساله نيست 
با تمام محدوديت ها هنوز هم بسياري از روزه داران نزديك افطار بياد صداي استاد
.  وربناي معروف ايشان دعاي خيردر حق ايشان را فراموش نميكنند
يادمان نرود كه در اولين ودومين مسابقات قران ايشان مفتخر بدريافت جايزه شدند.
برخي فلاسفه معتقدند كه انتها واعتلا فيزيك به ريتم وموسيقي  خواهد رسيد.
.حال خود عاقلان را اشارتي بس است
  پس هنر خود را قدر بدانيد حق استاد پيشكسوت را محترم شمريد تا مقبول 
خاص وعام شويد.
 
----- Forwarded Message -----
From: Nasim Shirazi <shirazi.nasim@yahoo.com>
To: friendsOfGolha <Friends-of-Radio-Golha@googlegroups.com>
Sent: Thursday, July 25, 2013 7:46 AM
Subject: : نامه علیرضا افتخاری به استاد شجریان

 
نامه علیرضا افتخاری به استاد شجریان


در این یادداشت که در اختیار ایسنا، قرار گرفته، نوشته شده است:

«ما آجر نیستیم که بمانیم. عمری از ما گذاشته است.
 باید هر کدام در نوای هم بخوانیم.
ما یک جمع خانواده‌ایم. ما باید اسم همدیگر را صدا بزنیم.
 ما باید همایون هم باشیم. ما نباید ورود را از هم بپوشانیم و اجازه گذر را به یکدیگر ببندیم.
 ما از همدیگر می‌ترسیم. ما در یک باغ هستیم.
 با افکار یک درخت پربار باید سرزنده و شاداب، از دور یکدیگر را صدا بزنیم. نزدیک هم بیاییم با محبت.
 چرا دستخط‌هامان برای هم خوانا نیست. صدا بزن مرا. نزدیک‌تر بیا.

چرا هوا را آنچنان برای هم سرد کرده‌ایم که باید در دیدارهایمان با پالتوی زمستانی باشیم.
 نباید دیگران برای ما تصمیم بگیرند، کدام طرف برو، کدام طرف نرو.

ما همیشه در عزای همدیگر جمع می‌شویم آن هم با لباس‌های شیک. اما حیف کسی نیست برای خودمان شعر بگوید.
 کسی نیست ترقه‌ای به زمین بزند تا همه از حصاری که سرمای وجودمان را احاطه کرده، بیدار شویم.

من چرا در گذر وجود شما از کنار جدول‌های دسته جمعی بگذرم، آن هم غریب و تنها.
دوست دارم یکی مرا صدا بزند با اسم کوچک رضا، رضا، رضا!

خود را به من بنما. پیغامت زیباست اما خود را بنما. ما ته خط رسیدیم.
یکی هفتاد و دو سال، یکی هشتاد و دو سال. حال یکی کمتر، یکی بیشتر.
چیز دیگری از راه مرگ نمانده است. کمی پای گرمای هم بنشینیم. این بهترین یادگاری است که برای هم می‌نویسیم.

محمدرضا شجریان دوستت داریم. اما نه با پیغام. خود را در لای یادداشت وزین‌ات نپیچ.
غریبی نکن. می‌دانم هوا سرد است. خیلی سرد است. هوا مه آلود است. نه آفتابی، نه خورشیدی، نه آتشی.

بیا سکوت را بشکن با نوای خود.»
--
 
---
شما به این دلیل این پیام را دریافت کرده‌اید که در گروه Google Groups "دوستان راديو گلها" مشترک شده‌اید.
برای لغو اشتراک در این گروه و قطع دریافت ایمیل از آن، ایمیلی به friends-of-radio-golha و unsubscribe@googlegroups.com ارسال کنید.
برای گزینه‌های بیشتر، از https://groups.google.com/groups/opt_out دیدن کنید.
 
 


هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر