درود به دوستان
ترانه ای بسیار زیبا با صدای جاودانه ی الهه همدم سکوت وتنهایی ام شده است اما شور بختانه ناقص است
چنانچه دوستان اثر کامل را دارند مرحمت فرمایند
خوش آن زمان که در دلم بهار رویا بود
دو چشم پر امید من به سوی فردا بود
ز ساز سینه تار آرزو چو بگسسته
کبوتر امید من زدام جان رسته
دلم شکسته ، دلم شکسته
غبار غم نشسته در غروب چشمانم
چو مرغک شکسته پر جدا ز یارانم
بس آرزو به دل ولی لب از سخن بسته
به دشت بی کران غم نشسته ام خسته
دلم شکسته ، دلم شکسته
همیشه روزهایی هست، که انسان در آن کسانی را که دوست می داشته است بیگانه" می یابد!
شاهدان
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر