۱۳۹۱ تیر ۹, جمعه

MediaNews.ir

MediaNews.ir


جای خالی مطالعات فرهنگی در حوزه آی.سی.تی

Posted: 29 Jun 2012 12:33 PM PDT

علی شمیرانی - یكی از مهم‌ترین نگرانی‌ها در اجلاس‌های جهانی جامعه اطلاعات، تقابل و تاثیر فناوری‌های نوین بر حوزه‌های فرهنگی و اجتماعی بوده و هست. فناوری به مثابه شمشیر دو لبه‌ای است كه در عین اثرات مثبت می‌تواند منجر به لطماتی هم بشود.

برای نمونه یكی از محورهای نگرانی در جامعه جهانی گسترش زبان انگلیسی در فضای مجازی و در عین حال از میان رفتن خرده‌ فرهنگ‌ها و زبان‌های دیگر در دنیای جدید است. در كشور ما نیز ورود فناوری‌های اطلاعات و ارتباطات از ابتدا با دغدغه‌های فرهنگی مواجه بوده و هست. نگرانی‌ها در خصوص اثرات منفی فرهنگی و اجتماعی فناوری‌‌ها، پدیده‌ای است كه همواره نقش بازدارنده در توسعه فناوری ایفا كرده و به عبارت دیگر با فناوری صرفا برخورد سلبی شده تا ایجابی. در نتیجه و بر اثر تجربه، ما در استفاده از فناوری ابتدا با كاربردهای منفی آن در جامعه مواجه شده‌ایم و با گذشت زمان رفته رفته كاربردهای دیگر نیز مد نظر مصرف‌كنندگان و تصمیم‌گیران قرار گرفت.

تجربه ورود و نحوه برخورد با ابزار و فناوری‌هایی نظیر تلفن، فكس، ویدیو، كامپیوتر، بازی‌های كامپیوتری و تلفن‌همراه پیش روی ماست. هم‌اكنون نیز با پدیده‌هایی همچون اینترنت، ماهواره و كاربردهای جدید تلفن‌همراه مواجه هستیم. شیوه برخورد اما همچنان یكسان است. برای نمونه خدمات اپراتور سوم تلفن همراه كشور در نوعی بن بست قرار دارد. از سوی دیگر حتی زمانی كه در كشور تلاش می‌شود تا از طریق بومی‌سازی و استفاده از شبكه‌های داخلی در حوزه فضای مجازی، به شكلی برخی نگرانی‌ها را تقلیل داد، بازهم با نوعی ابهام و مقاومت از سوی كاربران مواجه می‌شویم. اما علت چیست؟

به اعتقاد نگارنده، فقدان نهادهای مطالعات فرهنگی و اجتماعی فناوری و مراجعه دستگاه‌ها و نهادهای تصمیم‌گیر به این نهادهای مطالعاتی یكی از مهم‌ترین دلایل این امر محسوب می‌شود. در دنیا نهادهایی از این دست با رصد فناوری‌ها از حیث علمی، فرهنگی، اجتماعی و حتی امنیتی، به موقع وارد عمل شده و تبدیل به بازویی مشورتی برای تصمیم‌‌سازان و مصرف‌كنندگان می‌شوند.هم‌اكنون كم نیستند نهادهای بازیگر در حوزه فناوری كه به شكلی یك‌بعدی صرفا از مضرات فناوری گفته و در انتظار اثردهی هستند. اما زمانی‌كه از طریق نهادهای مطالعات فرهنگی و اجتماعی در حوزه فناوری به شكلی توامان فرصت‌ها و تهدید‌ها مورد تحقیق قرار گرفته و در جامعه تزریق شود، زمینه‌های نگرانی نیز كاسته خواهد شد.

منبع: روزنامه فناوران اطلاعات

رسانه‌های اجتماعی منبع اخبار نیمی از روزنامه‌نگاران

Posted: 29 Jun 2012 12:33 PM PDT

بیش از نیمی از روزنامه نگاران در سراسر جهان از افرادی که از پیش در رسانه های اجتماعی همچون توییتر می شناسند، برای تهیه و تایید گزارش هایشان استفاده می کنند.

تحقیقی روی بیش از 600 روزنامه نگار در سراسر جهان نشان داد که بیش از نیمی از آنها برای تامین و تائید گزارش های خبری خود از منابع شناخته شده در بستر رسانه های اجتماعی همچون توییتر فیس بوک و وییبو استفاده می کنند. برمبنای این بررسی این موضوع درمورد 75 درصد از روزنامه نگاران در بریتانیا صادق است.

گزارش سالانه ی بخشِ "تحقیق روزنامه نگاری دیجیتال اوریلا" توسط برندز تو لایف و شرکای مجموعه ی اورییلا پی آر و بر روزنامه نگارانی از 16 کشور دنیا انجام شد، این گزارش میزان استفاده از رسانه های اجتماعی در جمع آوری اخبار در صورت کار با منابع شناخته شده در این بسترها را دارای " بیشترین مورد پیگیری در حال حاضر" می داند.

بیش از نیمی -53 درصد- از خبرنگاران از " به روزرسانی میکروبلاگ ها " توسط منابع شناخته شده استفاده می کنند و در بریتانیا این رقم به 75 درصد افزایش می یابد.

اما این گزارش می افزاید وقتی این منابع " نا آشنا " باشند رقم جهانی " تقریبا نصف " شده و به 26 درصد کاهش می یابد و در انگلستان به حدود یک سوم یعنی 53 درصد می رسد.

این گزارش می گوید: " تحقیق بیانگر آن است که آنگاه که منبع ناآشنا یا نامشخص باشد، تکیه بر رسانه های اجتماعی 50 تا 80 درصد کاهش می یابد. "

مورد مشابه دیگری هم در استفاده از وبلاگ ها به عنوان منبع خبری به دست آمده است. 44 درصد از روزنامه نگاران گفته اند که از وبلاگ های منابع شناخته شده استفاده می کنند و در صورت کمتر شناخته شده بودن وبلاگ این رقم به 22 درصد می رسد.

بر مبنای این بررسی " این نتیجه گیری برعکس سال 2011 است، در آن زمان 43 درصد ازپاسخ دهندگان گفته بودند که اخبار را از وبلاگ هایی که نمی شناسند تامین می کنند و تنها 30 درصد اعلام کردند که به منابع شناخته شده تکیه دارند."

در کنار رسانه های اجتماعی، این گزارش بر "اهمیت روزافزون" دستگاه های موبایل درکسب و کارنشر با توجه به "رشد پایدار اپلیکیشن تلفن همراه" تاکید دارد.

" تعدادی ازخبرنگارانی که می گویند محل کارشان اکنون بروی تلفن همراه اپلیکیشن دارد، در طول سه سال گذشته رشد مداومی را تجربه کرده اند و اکنون از هر چهار انتشارات یکی اپلیکیشن همراه دارد." در انگلستان این رقم بسیار بالاتر بود ، 63 درصد از پاسخ دهندگان گفته اند که انتشاراتشان اپلیکیشن تلفن همراه دارد، این رقم در سال 2011 ، 35 درصد بود.

در مورد رسانه های اجتماعی فعال در سطح جهانی، 52 درصد خبرنگاران گفته اند که محل کارشان در فیس بوک صفحه دارد و 46 درصد هم حساب کاربری توییتر دارند.

در انگلیس، 82 درصد روزنامه نگاران حاضر در این تحقیق اعلام کرده اند که محل کارشان حساب کاربری توییتر دارد و 76 درصد گفته اند انتشاراتشان صفحه فیس بوک دارد.

دیگر یافته های کلیدی

46 درصد از پاسخ دهندگان در بریتانیا گفته اند 80 و بیش از 80 درصد خروجی آنلاین آنها جدید بوده و تکرار مطالب از انتشارات آفلاین نبوده است.

بهره برداری از تالار های گفتگو توسط موسسات انتشاراتی از 37 درصد در سال 2008 به 26 درصد در سال جاری کاهش یافته است.

63 درصد از روزنامه نگاران در بریتانیا گفته اند که انتشاراتشان ویدئو هایی که بیرون از آن مجموعه تولید شده را منتشر می کند در حالیکه 69 درصد اعلام کرده اند که خودشان ویدئو تولید و منتشر می کنند.

منبع: وب‌سایت خبرنگاران ایران
نویسنده : ریچل مک آتی
ترجمه: نیلوفر امینی

مصرف فرهنگی و رسانه‌ای نسل‌های ایرانی

Posted: 29 Jun 2012 12:33 PM PDT

منصور ساعی - مصرف فرهنگی را به آنچه مردم در اوقات فراغت‌شان انتخاب می‌كنند، نسبت می‌دهند. مانند مطالعه كتاب، گوش كردن به موسیقی و تماشای فیلم و نظایر آن. مصرف فرهنگی سبك زندگی خاص ما را شكل می‌دهد، نیازها و تمایلات ما را سامان می‌دهد، مواد لازم برای تولید تخیلات و رویاهایمان فراهم می‌كند، نشان‌دهنده هویت ما و تفاوت‌ها و تمایزات اجتماعی ما و دیگران است.

در این نوشتار برآنم نشان دهم كه مصرف فرهنگی نسل‌های مختلف در گذشته چگونه بوده و اكنون در جامعه اطلاعاتی و در دوران ظهور و توسعه رسانه‌های اجتماعی نوین چگونه است؟

Cultural-Consumption-s.jpg


برای مشاهده تصویر در ابعاد اصلی روی آن کلیک کنید


می‌دانیم نسل به افرادی گفته می‌شود كه در دوره زمانی معینی به دنیا آمده و به بلوغ رسیده‌اند و تجربه‌های گروهی و رویدادها و وقایع اجتماعی و تاریخی مشتركی را پشت سرگذاشته‌اند. نسل‌ها را علاوه‌بر معیارهای قبلی (سن و سال و تجربه‌های مشترك و...) می‌توان بر مبنای مصرف فرهنگی به‌ویژه مصرف رسانه و نوع رسانه حاكم بر دوره آنها نیز تعریف كرد. اینكه نسل‌های مختلف از چه صنایع فرهنگی و رسانه‌هایی (كتاب، مطبوعات، رادیو، تلویزیون، فناوری‌های نوین ارتباطات و اطلاعات و رسانه‌های اجتماعی) استفاده می‌كردند؟

به نظر می‌رسد میزان استقبال و استفاده یك نسل اجتماع از یك صنعت فرهنگی و رسانه‌ای بستگی به زمینه‌های فرهنگی و تجربه مخاطب دارد زیرا بر مبنای تئوری‌های رسانه‌ای مخاطب كم و بیش به دنبال نوع رسانه و محتوایی می‌رود كه با گرایش‌های فرهنگی و تجربه‌های قبلی او سازگاری و همخوانی بیشتری داشته باشد.

اگر نگاهی به سیر تاریخ مصرف فرهنگی و رسانه‌ای مختلف توسط نسل‌های مختلف در جهان بپردازیم، داستان مصرف فرهنگی از گذشته تا حال مشخص خواهد شد.

نگاهی به جامعه غربی نشان می‌دهد كه مصرف فرهنگی و رسانه‌ای مكتوب بیش از مصرف فرهنگی شفاهی است. این مساله علت‌های زیادی دارد. تمدن و هویت اجتماعی و فرهنگی غرب و اروپا برگرفته از چاپ و سنت فرهنگ مكتوب و ارتباطات كتبی است. چاپ، كتاب و مطبوعات پایه‌های تمدنی غرب را تشكیل می‌دهند. در واقع زمانی كه چاپ اختراع شد، نوشتن و مطالعه كتاب و مطبوعات در جامعه اشاعه پیدا كرد و غرب توانست انقلاب و پیشرفت‌های علمی، اجتماعی، سیاسی و صنعتی خود را شكل دهد. سنت فرهنگی مكتوب (خواندن و نوشتن) و مصرف فرهنگی مكتوب با توسعه سواد در میان مردم و نسل‌های مختلف عمومیت پیدا كرد و ظهور رسانه‌های دیگر (سینما، رادیو، تلویزیون و...) آن را از بین نبرد.

دو نفر از محققان آمریكایی به نام «استراوس» و «هاو» در كتاب خود تحت‌عنوان «نسل‌ها»، نسل‌ها را برمبنای «نوع رسانه غالب در آن دوره» و «نوع وقایع تاریخی و اجتماعی خاص آن دوره» دسته‌بندی كرده‌اند كه در جدول شماره یك (1) ارایه شده است. در دوره جنبش‌ها و انقلاب‌های دموكراتیك غربی، كتاب و مطبوعات پرتیراژ تنها رسانه‌های غالب و یكه‌تاز عرصه ارتباطات در غرب بوده‌اند، نسل آرمانگرایی غربی حضوری فعال دارد و به دنبال ساختن جامعه‌ای نو و تغییرات ساختاری سیاسی و اقتصادی بنیادی است. نسل بعدی یعنی نسل دوران جنگ كه از آنها به عنوان نسل خاموش یاد می‌شود، نسلی است كه در اوج كودتاهای نظامی و بحران‌های اقتصادی ناشی از جنگ جهانی اول و دوم به دنیا می‌آید و به بلوغ می‌رسد. در این دوره، رادیو و سینما هم به جمع رسانه‌های دیگر می‌پیوندند اما این امر به معنای كنار رفتن كتاب و مطبوعات پرتیراژ غرب نیست. نسل فرزندان جنگ كه به ببی بومرز شهرت دارند در دوره بعد از جنگ جهانی دوم به دنیا آمدند، نسلی كه به نسل انفجار جمعیتی‌ یا نسل پرزایی مطرح هستند. در دوران رشد و بلوغ نسل ببی بومرز كه با بازسازی خرابی‌های ناشی از جنگ و رونق اقتصادی همراه است، تلویزیون ظهور و توسعه پیدا می‌كند.

اما در غرب در اواخر دهه ۱۹۶۰ نسلی متولد شدند كه به نسل ایكس (X) مشهور هستند. متغیر ایكس در ریاضیات همیشه متغیر ناشناخته و گمشده است. اصطلاح نسل ایكس، یكی از شاخص‌های مناسب برای نشان دادن تحول و فاصله‌گیری ارزشی و نگرشی و ناشناخته بودن سبك زندگی نسل جوان برای نسل‌های پیشین بود. در دوران تولد این نسل بود كه شكل‌ها و تكنولوژی‌های جدید ارتباطی مانند ویدیو و كامپیوترهای اولیه و فناوری‌های ارتباطی و مخابراتی كم‌كم سروكله‌شان پیدا شد و جای خود را در زندگی بشری باز كردند. در واقع می‌توان گفت با ظهور رسانه‌های نوینی مانند ویدیو و كامپیوتر نگرش‌ها و سبك زندگی نسل‌های نوین از نسل‌های قبلی فاصه گرفت و آنها به نوعی متغیر ناشناخته و گمشده برای نسل‌های پیشین تبدیل شدند. نسل وای (Y) یا نسل هزاره‌ نسلی هستند كه در سال‌ 1980 به بعد به دنیا آمده‌اند. این نسل با ظهور تلویزیون‌های ماهواره‌ای، اینترنت و فناوری‌های نوین ارتباطات و اطلاعات (موبایل و...)، كتاب‌های الكترونیكی، رسانه‌های وب یك سروكار دارد. نسل زد (Z) هم برای افرادی كه برای اشاره به متولدان 2001 به بعد كه در سال 2020 به بلوغ می‌رسند، به كار می‌رود. این نسل، نسل دوران اوج رسانه‌ها و فناوری‌های نوین، ظهور و توسعه رسانه‌های اجتماعی نوین مانند وبلاگ‌ها، ویكی‌ها، وب دو و شبكه‌های اجتماعی و دیجیتالی شدن بیشتر عرصه‌های ارتباطات اجتماعی است. به طور كلی می‌توان گفت در غرب به دلیل نهادینه شدن فرهنگ مكتوب یعنی كتابخوانی و مطالعه و نوشتن، ظهور رسانه‌های نوین كه جنبه شفاهی آن بر فرهنگ مصرفی مكتوب اولویت دارد، گرایش به فرهنگ مكتوب را از بین نبرده است. حتی با ظهور فناوری‌های نوین ارتباطات و اطلاعات و اینترنت كه حاصل همگرایی فناوری‌های مختلف است، به فرصتی برای اشاعه فرهنگ مكتوب از طریق دیجیتالی شدن اطلاعات و كتاب‌ها و مطبوعات و دسترسی آسان‌تر به آن تبدیل شده است.

اما نگاهی به جامعه ایرانی نشان می‌دهد كه در طول تاریخ تمدن و هویت فرهنگی و اجتماعی ایران مبتنی بر سنت فرهنگ شفاهی و ارتباطات شفاهی (شنیدن و گفتن) بوده است. تا جایی كه هنوز هم در جامعه ایرانی اعتبار شنیده‌ها و اطلاعات ردوبدل شده در ارتباطات میان فردی بین افراد در جامعه بیشتر از ارتباطات مكتوب و مطالعه منابع اطلاعاتی است. در جامعه ایرانی خیلی از افراد هنگام ابراز نظر در زمینه‌های مختلف می‌گویند كه «شنیده‌ام» و بسیار كم می‌گویند كه «خوانده‌ام.» ورود چاپ، ورود و ظهور كتاب و روزنامه‌ها و شكل‌گیری نهادهای‌ مدرن آموزشی نیز نتوانست بر این جنبه فرهنگی عام یعنی سنت فرهنگ شفاهی غلبه كند. بنابراین سنت فرهنگی مكتوب (خواندن، نوشتن) و به تبع آن مصرف فرهنگی مكتوب عمومیت پیدا نكرد و ورود رسانه‌های نوین مانند سینما، رادیو و تلویزیون به ایران به علت اینكه در این رسانه‌ها نیز ارتباط شفاهی (صوت و تصویر) غلبه داشت، زمینه عمومیت یافتن فرهنگ مصرفی مكتوب را در میان نسل‌های مختلف از بین برد. در این مقاله بر مبنای دسته‌بندی استرواس و هاو، نسل‌های ایرانی و نوع رسانه حاكم بر دوره آنها را دسته‌بندی كرده‌ایم تا نشان دهیم به علت غلبه فرهنگ شفاهی و بعدها ورود رسانه‌های شفاهی، سنت فرهنگی مكتوب در ایران جا نیفتاده است.

نگاهی به جدول شماره (2) این موضوع را به خوبی نشان می‌دهد. بستر اصلی ارتباطات اجتماعی در ایران از قدیم ارتباطات چهره به چهره و مهم‌ترین ابزار آن زبان شفاهی بوده است كه اهمیت و جایگاه رسانه منبر در ایجاد همبستگی و تحولات اجتماعی تا دوران معاصر نیز ناشی از نهادینه شدن ارتباطات شفاهی در تاروپود زندگی اجتماعی ایرانیان دارد. به‌علاوه اینكه ورود و ظهور چاپ و رسانه‌های مكتوب به‌ویژه مطبوعات به ایران با تاخیری تاریخی همراه بود تا جایی كه نخستین دستگاه چاپ و روزنامه در ایران در سال 1253 هجری (1216 هجری شمسی) مقارن سال 1837 میلادی منتشر شده در حالی كه غرب حداقل چند سده پیش صنعت چاپ و كتاب و روزنامه را تجربه كرده بود. همچنین عمومیت پدیده بی‌سوادی در جامعه ایرانی و سنت راهبر بودن آن مانع اصلی گسترش فرهنگ مصرفی مكتوب بود. در ایران در دوره نسل آرمانگرای مشروطه‌خواه، رسانه‌ها غالب منبر و سخنرانی‌های شفاهی است. در این دوره اگرچه مطبوعات در ایران حضور دارند اما شعاع نفوذ آن تنها محدود به روشنفكران و باسوادان اندك دستگاه‌های دیوانی و رهبران فكری جامعه است. این امر در مورد نسل‌های خاموش ایرانی (نسل دوره كودتاهای نظامی و جنگ جهانی اول و دوم) و آرمانگرای دوم (انقلابیون سال 1357) با ورود رادیو و تلویزیون و اهمیت یافتن مجدد منبر و سخنرانی و نوارهای صوتی رهبران سیاسی و اجتماعی كه اساسا رسانه‌های شفاهی هستند و برای استفاده نیاز به سوادخواندن و نوشتن ندارند، زمینه فراگیر شده مطبوعات و فرهنگ مصرفی مكتوب را در جامعه ایران از بین برد یا بسیار كمرنگ كرد.

محققان حوزه جامعه‌شناسی نسل بعد از انقلاب سال 1357 را به سه نسل دسته‌بندی كرده‌اند: نسل اول، نسل دوم و نسل سوم؛ نسل اول متولدان سال‌های 58 و 59 هستند كه در اواخر دهه 70 به بلوغ می‌رسند. افراد این نسل اكنون حداقل از 30 سال سن برخوردار بوده و جزو نسل‌های فعال و جوان جامعه ایرانی هستند. دوران كودكی این نسل با تغییر نظام سیاسی كشور (و همچنین تغییر سیاست‌های فرهنگی و رسانه‌ای) و در اوج سال‌های جنگ ایران و عراق و پیامدهای آن همراه بود و در دوره نوجوانی با تحریم‌های اقتصادی روبه‌رو شد. دوران رشد و بلوغ این نسل با رسانه‌هایی همچون ویدیو، بازی‌های ویدیویی، برنامه‌های ماهواره، فناوری كامپیوتر و اینترنت همراه بوده است. این نسل را می‌توان نسل جوان یا نسل ایكس ایرانی نامید كه بر اثر تحولات اجتماعی و نوع مصرف رسانه كم‌كم در حال فاصله گرفتن از ارزش‌ها و آرمان‌های نسل‌های گذشته است. ذائقه، نگرش و سبك زندگی متفاوتی از نسل پیشین دارد. در واقع نوعی فاصله یا شكاف نسلی رخ داده است. شكاف نسلی به معنی این است كه به دلیل تغییرات سریع اجتماعی و تاریخی و فناوری بین نسل‌های مختلف از لحاظ ارزش‌ها و الگوها حالتی از تضاد و تزاحم پدید می‌آید. در غیاب رسانه‌های قدرتمند كتاب و مطبوعات، رسانه‌های نوین شفاهی و رسانه‌های سرگرم كننده‌ای چون فیلم‌ها و بازی‌های ویدیویی نفوذ زیادی در میان آنها یافتند و با آمدن كامپیوتر، اینترنت و رسانه‌های ماهواره‌ای نیز آنها جزو مخاطبان و كاربران اصلی آن هستند. نسل دوم بعد از انقلاب كه می‌توان آنها را نسل هزاره یا وای (Y) ایرانی نامید، متولد سال‌های دهه 1370 هستند كه در اواخر دهه 1380 به بلوغ رسیده‌اند. سال‌های كودكی این نسل با تحولات سیاسی و اجتماعی دوران پس از جنگ و بازسازی اقتصادی كشور یعنی تغییر فضای سیاسی و فرهنگی كشور (و سیاست‌های فرهنگی) تحولات دوم خرداد 76 همراه است. این نسل در دوران توسعه كامپیوترها، تلویزیون‌های ماهواره‌ای، بازی‌های كامپیوتری، فناوری‌های نوین ارتباطات و اطلاعات مانند موبایل و اینترنت و نسل اول رسانه‌های اجتماعی (وبلاگ و وب یك و شبكه‌های اجتماعی) رشد و بلوغ یافته‌اند.

اما افراد نسل سوم كاملا در یك دنیای رسانه‌ای‌شده به دنیا آمده‌اند. متولدان دهه 1380به بعد كه در اواخر دهه 1390 به بلوغ می‌رسند، جزو نسل سوم انقلاب یا همان نسل زد (z) ایرانی هستند. دوران كودكی این نسل با تغییر فضای سیاسی كشور و روی كارآمدن دولتی با شعارها و سیاست‌های فرهنگی و رسانه‌ای متفاوت از دولت‌های قبل همراه بود. این نسل در اوج توسعه رسانه‌های اجتماعی وبلاگ‌ها، ویكی‌ها، میكروبلاگ‌هاو شبكه‌های اجتماعی مجازی رشد و نمو پیدا كرده و جامعه‌پذیر می‌شوند. اگر نگاه كنیم، می‌بینیم كه در تمام دوران تاریخی از نسل آرمانگرای اول تاكنون مصرف فرهنگی مكتوب نتوانسته به اندازه دیگر مصرف فرهنگی شفاهی و رسانه‌های نوین دیگر عمومیت پیدا كند. اگرچه ظهور رسانه‌های نوین و همگرایی تكنولوژیك (متن، صدا و تصویر) در اینترنت و فناورهای نوین ارتباطات و اطلاعات زمینه مناسبی برای عمومی‌سازی و نهادینه كردن فرهنگ مكتوب هستند اما به دلیل ضریب نفوذ پایین در میان مردم ایران به دلیل مشكلات زیرساختی و وجود سیاست قهر و انكار نسبت به رسانه‌های نوین نتوانسته‌اند، عمومیت پیدا كنند. در هر سه نسل بعد از انقلاب، رسانه‌های شفاهی در بسیاری از موقعیت‌ها گروه مرجع اصلی آنهاست و جهان‌بینی و برداشت آنها از واقعیت تا حد زیادی ناشی از محتوای رسانه است. به عبارتی دنیای ذهنی و عینی آنها از رسانه‌های شفاهی متاثر شده است. مطالعات و آمارها در ایران نشان می‌دهد كه بین میزان تماشای رسانه‌ای تلویزیون و میزان مطالعه كتاب و روزنامه و رسانه‌های چاپی رابطه معكوسی وجود دارد. سرانه تماشای تلویزیون در ایران حداقل چهار ساعت در روز است در حالی كه سرانه مطالعه 18 دقیقه در روز است.

رسانه‌های اجتماعی و نسل‌های نوین ایرانی

در جامعه شبكه‌ای كنونی، رسانه‌های اجتماعی به‌ عنوان نوع جدیدی از وب‌سایت‌ها ظهور پیدا كرده و كاربران و طرفداران زیادی پیدا كرده‌اند. رسانه‌های اجتماعی (وبلاگ‌ها، ویكی‌ها، وب‌سایت‌ها، شبكه‌های اجتماعی مانند فیس‌بوك، توییتر و...)، وب‌سایت‌های جدید اینترنتی هستند كه در فضای وب متولد شده‌اند و به كاربران اینترنتی این امكان را می‌دهند كه در قالب مجازی به تعامل با یكدیگر بپردازند و محتواهای شخصی آنلاین تولید كنند. وبلاگ‌ها، میكروبلاگ‌ها، ویكی‌ها و شبكه‌های اجتماعی تعاملی موفق شده‌اند تعداد قابل توجهی از كاربران اینترنتی را جذب كنند و در سال گذشته میلادی در میان چهار فعالیت اصلی كاربران اینترنتی قرار گرفتند. برخی تحلیلگران وب، آینده فضای مجازی را در اختیار این نوع سایت‌ها می‌دانند. صدها سایت رسانه‌های اجتماعی با حوزه‌های تخصصی متفاوت و همچنین با زبان‌های متنوع برای كاربران كشورهای مختلف در اینترنت فعالیت می‌كنند. در دنیا ویكی‌ها، فیس‌بوك، لینكدین، اوركات، مای‌اسپیس و توییتر از جمله مهم‌ترین شبكه‌های اجتماعی هستند و در ایران شبكه اجتماعی فارسی‌زبان، «كلوب» پرطرفدارترین سایت از این نوع است. در مجموع در جهان بیش از 24 شبكه اجتماعی پرطرفدار فعال هستند كه مجموعا بیش از یك میلیارد كاربر دارند. در ایالات متحده آمریكا حدود ۱۱۰ میلیون نفر یا ۶۰ درصد جمعیت آنلاین این كشور عضو شبكه‌های اجتماعی هستند. مطالعه استفاده كاربران در جهان نشان می‌دهد به طور میانگین اعضای این سایت‌ها پنج روز در هفته و چهار بار در روز به صفحات‌شان سر می‌زنند. ۹ درصد كاربران در تمام مدت روز در این سایت‌ها «لاگین» هستند و به طور مرتب صفحات‌شان را «چك» می‌كنند. در ایران آمار مشخصی در مورد تعداد كاربران رسانه‌های اجتماعی وجود ندارد، اما سایت «آلكسا» كه آمار پربیننده‌ترین سایت‌ها در كشورهای مختلف را رصد می‌كند، نشان می‌دهد كه رسانه‌های اجتماعی مانند فیس‌بوك و میهن بلاگ، كلوب و بلاگفا در اولویت سایت‌های مورد علاقه و پرمراجعه ایرانی‌ها قرار دارند.

مركز آمار ایران در سال 1390 اعلام كرد كه ۱۱ میلیون نفر در ایران به اینترنت دسترسی دارند. به این ترتیب میزان نفوذ اینترنت در ایران تنها حدود هفت درصد جمعیت را دربر می‌گیرد. بنا بر اعلام مركز آمار ایران، در سال ۱۳۸۹ از مجموع 3/20 میلیون خانوار كشور،3/4 میلیون خانوار (4/21درصد)، در محل سكونت به اینترنت دسترسی داشته‌اند. این سهم برای خانوارهای شهری كشور 3/۲۷درصد و برای خانوار‌های روستایی كشور 9/4درصد بوده است. نتایج طرح آمارگیری از كاربران اینترنت در سال ۱۳۸۹ نشان می‌دهد در دوره مورد نظر از كل 8/74 میلیون نفر جمعیت كشور، تنها تعداد ۱۱ میلیون نفر كاربر اینترنت بوده‌اند.

در این آمار كاربر اینترنت به كسی اطلاق می‌شود كه در سال حداقل یك‌بار از اینترنت استفاده كرده باشد. بر پایه این آمار رسمی، از مجموع كاربران اینترنت در كشور 2/75 درصد در محل سكونت، 4/22 درصد در كافی‌نت و 4/14 درصد در محل كار از اینترنت استفاده كرده‌اند. همچنین براساس نتایج طرح، از مجموع كاربران اینترنت كشور كه در محل سكونت خود از اینترنت استفاده كرده‌اند، نحوه دسترسی 9/84 درصد از طریق Dial up بوده است. این آمار نشان می‌دهد كه از مجموع تمامی كاربران اینترنت تنها ۱۵ درصد به اینترنت پرسرعت دسترسی دارند كه با توجه به ضریب نفوذ هفت درصدی اینترنت به كل جمعیت، درصد ناچیزی می‌توانند از اینترنت پرسرعت استفاده كنند.

به نظر می‌رسد با توجه به جوانی جمعیت جامعه ایرانی، اكثریت قاطع این كاربران نسل نوجوانان و جوانان باشند كه هم‌اكنون رسانه‌های اجتماعی به عرصه‌ای مساعد برای خودنمایی و ابراز وجود و هویت‌بخشی این نسل تبدیل شده است. كاربردها و قابلیت‌های رسانه‌های اجتماعی بسیار متنوع است و این سایت‌ها تمایل دارند حداكثر میزان نیاز آنلاین كاربران خود را برآورده كنند. كاربران رسانه‌های اجتماعی می‌توانند در این سایت‌ها صفحات و پروفایل‌های شخصی برای خودشان ایجاد كنند، شبكه‌ای مجازی از دوستان‌شان پدید آورند، آنها می‌توانند همانند فضایی كه وبلاگ‌ها و میكروبلاگ‌ها در اختیارشان قرار می‌دهند یادداشت‌های كوتاه و بلندشان را منتشر كنند، عكس، صدا و ویدیوهای شخصی‌شان را آپلود كنند، از آخرین اخبار و رویدادها در حوزه‌های مختلف آگاه شوند، در صفحات هواداری و اتاق‌های گفت‌وگوی متنوع عضو شوند و قابلیت‌های فراوان دیگری كه ممكن است هر شبكه‌ اجتماعی برای كاربرانش فراهم كند. بنابراین می‌توان گفت یكی از ویژگی‌های شگرف اینترنت و فناوری‌های نوین ارتباطات و اطلاعات شكل‌گیری هویت‌های مجازی و حضور نسل‌های گوناگون به صورت فعال در رسانه‌های اجتماعی مجازی است. رسانه‌های اجتماعی توانسته‌اند افراد گوناگون با علایق، زبان‌ها و اندیشه‌های مختلفی را گرد هم جمع كند تا آنها با هم به اشتراك دانش، اندیشه‌ها، باورها و علایق، ایجاد تفاهم و تعمیق دوستی‌ها بپردازند یا برای پیگیری اخبار و ارایه نظر و آگاهی از جریان رویدادها و بازخورد به پیام‌های گوناگون، توسعه كسب و كار و اشتغال، تماس با خانواده و دوستان و همچنین سرگرمی و غیره از آن بهره بگیرند.

ویژگی‌های رسانه‌های اجتماعی نوین

رسانه‌های اجتماعی نوین از ویژگی‌های متعددی نسبت به دیگر رسانه‌ها برخوردارند. برخی از این ویژگی‌ها عبارتند از:

- تغییر مفهوم مخاطب به دلیل وجود ارتباط تعاملی، دوطرفه و پویا (جابه‌جا شدن جای مخاطب و فرستنده به صورت پویا) / عرصه‌ای برای هویت‌بخشی به نسل جوان و نوجوان (نسل X، Y و Z) از طریق ایجاد پیوندهای مشترك بین افراد مبتنی بر علایق، ایجاد فرصت انتخاب، مشاركت و اظهار نظر و تایید اجتماعی/ شكل‌دهی حوزه عمومی و شكل‌گیری گفتمان‌های عمومی در رقابت با دیگر ابزارهای حوزه عمومی (مانند ارتباطات سنتی مانند تجمع، میادین و منبر و... و رسانه‌های جمعی چاپی، شنیداری و دیداری و...)

اقتدارزدایی از رسانه‌های سنتی

تاكنون «رسانه و صاحبان آن» برای «مخاطب ناشناخته» محتوا تولید می‌كردند، اما اكنون قدرت از حوزه رسانه به حوزه مخاطب منتقل شده است. / مخاطب تولید‌كننده و توزیع‌كننده محتوای دلخواه خود است نه فقط مصرف‌كننده آن/ ابزار اطلاع‌رسانی، آموزش، سرگرمی، ترویج و اشاعه محتوای دلخواه/ و ...

فرصت‌های توسعه فرهنگ مصرفی مكتوب

رسانه‌های اجتماعی نوین فرصت‌های جدیدی را برای توسعه فرهنگ مصرفی مكتوب در بین نسل‌ها و تبادل اطلاعات فراهم كرده است. برخی از این فرصت‌ها عبارتند از:
قدرت شبكه‌سازی از طریق لایك كردن و به اشتراك گذاشتن، اظهار نظر و... / بهره‌گیری از قدرت و سرعت انتشار ویروسی اطلاعات در رسانه‌های اجتماعی/ ایجاد ارتباط تعاملی بین خالق و نویسنده و كاربران- مرگ فاصله‌ها/ همبسته كردن فرهنگ مكتوب و شفاهی و ایجاد پیوند بین این شكاف تاریخی در جامعه ایران/ جهانی كردن فرهنگ و ادبیات و اندیشه بومی ایرانی از طریق اطلاع‌رسانی، تبلیغ و انتشار در رسانه‌های اجتماعی/ و ...

تهدید‌ها برای توسعه فرهنگ مصرفی

علاوه بر فرصت‌هایی كه رسانه‌های نوین برای ایجاد ارتباطات تعاملی و نشر و اشاعه فرهنگ مصرفی مكتوب فراهم كرده است اما برخی از تهدیدها و چالش‌هایی وجود دارد كه استفاده از رسانه‌های اجتماعی به عنوان ابزار توسعه و اشاعه فرهنگ مصرفی مكتوب را با دشواری‌های روبه‌رو می‌كند. از جمله این چالش‌ها می‌توان به موارد زیر اشاره كرد:
فقدان بینش دیجیتالی در میان مدیران و سیاستگذاران فرهنگی و رسانه‌ای كشور / مقاومت در برابر تغییر و ‌گذار از رویكرد سنتی به مخاطب به سوی رویكرد تعاملی آنلاین كاربرمحور / فقدان سیاست جامع برای آموزش و فرهنگ‌سازی برای تقویت سواد فناورانه نسل‌های فعال ایرانی / و ...

بحث و نتیجه‌گیری

یكی از شاخص‌های توسعه در هر جامعه میزان توسعه مصرف فرهنگی مكتوب شامل مطالعه كتاب، روزنامه‌ها و مجله و نظایر آن است. رسانه‌های مكتوب، مخاطبان را پرسشگر، تعقلی و خردگرا بار می‌آورد اما رسانه‌های شفاهی افراد را پذیرا و احساسی بار می‌آورد. ظهور و توسعه سریع رسانه‌های شفاهی در میان مردم نیز عاملی مزاحم برای شكل‌گیری فرهنگ مكتوب شد و گوی سبقت را از رسانه‌ها ربود. اكنون در جامعه اطلاعاتی كه اینترنت و رسانه‌های اجتماعی ستون فقرات آن را تشكیل می‌دهند، به دلیل نهادینه نشدن فرهنگ مكتوب و علاقه و میل اندك مردم به خواندن یا نوشتن و تولید پیام و ضعف سواد رسانه‌ای مخاطبان و كاربران، بیشتر به عرصه‌ای برای فعالیت‌های «سرگرمی‌محور» كاربران تبدیل شده است در حالی كه گمان می‌رفت رسانه‌های حاصل از همگرایی فناوری‌های نوین عرصه برای توسعه فكری و اطلاع‌رسانی و اطلاع‌یابی نسل جدید تبدیل شود.


منصور ساعی (عضو گروه جوانان و مناسبات نسلی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات اجتماعی جهادانشگاهی و دكترای علوم ارتباطات)

منبع: روزنامه شرق، چهارشنبه ۷ تیر ۱۳۹۱

فضای مجازی در گفت‌وگو با دکتر شکرخواه

Posted: 29 Jun 2012 12:33 PM PDT

دکتر یونس شکرخواه در گفت‌وگویی که در شماره ۲۶ ماهنامه مدیریت ارتباطات چاپ شده به پرسش‌های مختلفی از تشکیل شورایعالی فضای مجازی تا رسانه‌های آنلاین پاسخ داده است. بخشی از این گفت‌وگو را بخوانید:

به نظر شما تشکیل شورایعالی فضای مجازی چقدر ضرورت داشت و چقدر می‌تواند مسائل حوزه مجازی را حل کند؟

طبعاً ملاحظاتی برای تشکیل آن وجود داشت و قطعاً اولین تجربه هم نیست و قبل از آن هم تجاربی از این دست وجود داشته است. ما تاکنون چند شورایعالی تحت عنوان فناوری اطلاعات داشتیم که الان نمی‌دانم فعالیت آن‌ها به کجا رسیده است. این شورای جدید هم برای سروسامان بخشیدن به فضای مجازی تشکیل شده ولی آنچه که مهم است، پیوست‌هایی است که فلسفه این شوراها را تشکیل می‌دهد. تا زمانی که آن پیوست‌ها و اهداف در دسترس قرار نگیرند، به نظرم قضاوت روی آنها بسیار سخت است. سیاست‌ها و ساختارهایی از این دست زمانی می‌توانند موفق باشند که در بستری سه‌وجهی جلو روند. یکی از این بسترها نهادهای آموزشی هستند که ملاحظه‌ای را در دستور کار قرار می‌دهند. نهادهای آموزشی می‌توانند درک بهتر ی از زمانه داشته باشند. دومین وجه، نهادهای رسانه‌ای هستند. اینها به دلیل نوع نگاهی که به اطراف دارند، به نیابت از افکار عمومی و مردم نقشی کلیدی در پیشبرد ایده‌ها و نظرات ایفا می‌کنند. وجه سوم نهادهای مدنی هستند. فرقی نمی‌کند این نهادها متعلق به جامعه رسانه‌ای کشور باشند یا صنف آژانس و تاکسیرانی. وقتی ایده تازه‌ای بیاید و قرار باشد این ایده پیش برده شود، وجود این سه نهاد الزامی است.

خلاصه می‌کنم؛ مثلثی که یک ضلعش رسانه‌ها، یک ضلعش نهادهای آموزشی و ضلع دیگرش نهادهای مدنی هستند، می‌تواند ساختار مطلوبی ایجاد کند. در مورد شورایعالی فضای مجازی نمی‌دانم به کدامیک از این سه ضلع نزدیک است. شاید بتواند در عمل تجربه این سه بخش را بگیرد و بر اساس آن برای فضای مجازی برنامه‌هایی ارائه دهد.

اشاره فرمودید که شوراهای متعددی وجود دارند اما هیچ‌کدام از این شوراها از جانب مقام رهبری که بالاترین رکن حکومت است، ایجاد نشده بودند. در واقع چنین به نظر می‌رسد که شوراهای دیگر وظایف خودشان را به‌خوبی انجام نداده و اینبار رهبری وارد میدان شده‌اند. این بدین معناست که حساسیت فضای مجازی به تازگی درک شده است؟

به نظر من همه اینها می‌تواند باشد، یعنی شما ببینید در موضع رهبری نشستن و پدیده را دیدن با موضعی که من و شما در آن نشسته‌ایم متفاوت است. در آن جایگاه یک نقشه بزرگ‌تر و کل جغرافیا دیده می‌شود ولی ما ممکن است بخش کمی از این نقشه را از زاویه تخصصی خودمان ببینیم. بسیاری از این تصمیمات ممکن است بر اساس مقتضیات ملی گرفته شود. من با نفس این تصمیمات مشکلی ندارم. این اهمیت موضوع را نشان می‌دهد اما موانع اجرایی‌ای وجود دارند و موانع در صورتی حل می‌شوند که این سه ضلع خوب دیده شوند. قطعاً توجه خاص ایشان به این موضوع، اهمیت این سه ضلع را نشان می‌دهد.

اگر شما به قول پروفسور کمالی‌پور به عنوان «کدخدای دهکده مجازی» بخواهید پیشنهادی به این شورا بدهید تا در برنامه عمل خود که احتمالاً در حال تدوین است، لحاظ کند، چه خواهد بود؟

(می‌خندد) آقای دکتر کمالی‌پور به بنده لطف دارند. اما من چند نکته مشخص به این شورا می‌گویم. یکی اینکه ضرورت‌های تشکیل خود را رسماً اعلام کند. ممکن است بخشی از آن ضرورت‌ها در همان تصمیم و حکم رهبری نهفته باشد اما ما ملاحظات مشخص اعلام شده‌ای نداریم که روی آن قضاوت کنیم. شورا در ابتدا باید چرایی وجود خودش را تشریح کند. این چرایی ممکن است فهرستی از مخاطرات و فرصت‌ها باشد که احتمالاً مخاطرات در آن بیشتر دیده شده است. برخی از این مخاطرات ممکن است راه‌حل‌هایی نیز داشته و برخی نداشته باشند یا برخی از این فرصت‌ها از دست رفته باشند. بعد از این توجیه، افراد نقاط اتصال خودشان را با شورا پیدا می‌کنند. دوم اینکه شیوه تحقق آرا و ایده‌ها چگونه است؟ بعد، اینکه این مثلث کجای تصمیمات این شوراست؟ تجربه ایران در این زمینه تجربه اول نیست بلکه اهمیت آن در به رسمیت شناختن یک جهان دیگر است که به وجود آمده است.

ما آن را دیر به رسمیت نشناختیم؟

چرا، شاید ما آن را دیر به رسمیت شناخته باشیم. حتی اعتقادم بر این است که نمی‌توان به آن دنیای «مجازی» گفت. این یک جهان حقیقی است و ما برای درک دیگران آمدیم تفکیک کردیم و گفتیم «فضای مجازی» و «فضای حقیقی». همان‌قدر که وقتی من دستم را در خاک باغچه خانه‌ام کرده، بذر می‌کارم و درختی به بار می‌آید، واقعی است به همان‌ اندازه وقتی این موضوع را به وب‌سایتم می‌برم، بازهم برایم واقعی است یعنی وب‌سایتم همانند دفترکارم واقعی است.

یعنی همین الان اسم شورا هم مورد بحث است ...

از نظر من این اسم عجیی است. در غرب گفته می‌شود Cyberspace یا Virtual Space که پشت سر آن Virtual Reality یا همان واقعیت مجازی قرار دارد یعنی همچنان واقعیت است اما واقعیتی مجازی. فضای مجازی ترجمه غلطی از Cyberspace است. این واژه از رمان «نورمنسر» که توسط «ویلیام گیبسن» در سال ۱۹۸۴ نوشته شد استخراج شده است و مربوط به مکانی بود که در آن مردم و کامپیوترها فکرشان را با هم عوض می‌کردند. آن به فضای مجازی ترجمه شد اما ما چنین واژه‌ای نداریم و باید واقعیت مجازی را به جای آن به کار ببریم. ولی شاید بگوییم این ترجمه InfoSphereاست، فضای اطلاعات. خود فضای مجازی، اختلال معنایی درست می‌کند.

مخاطرات فضای مجازی که اشاره کردید، چیست؟

شاید بهترین توصیف به نظر من این باشد که این فضا را مثل ساختار توزیع آب در یک شهر ببینیم. من فکر نمی‌کنم شهروندی باشد که نگرانی بهداشت مصرف آب را نداشته باشد یعنی دغدغه‌ها انحصاری نیست. خانم شهروندی که علاقه دارد فرزندش مهارت‌های زندگی را در فضای وب یاد بگیرد، قطعاً نگران سایت‌های غیراخلاقی هم هست و نگران این هم هست که یک نفر در چت اطلاعات خانه‌اش را از فرزندش نگرفته و خانه‌اش در آینده مورد سرقت قرار نگیرد. هر ملاحظه‌ای که بر مصرف آب مترتب است، می‌تواند بر مصرف اطلاعات نیز مترتب باشد. ما اصطلاح آلودگی اطلاعات را داریم، در مورد آب هم آلودگی وجود دارد. من می‌خواهم بگویم انحصار نگرانی برای عده خاص نیست. منبع آب شما کجاست؟ من مطمئنم اگر به شما بگویند که منبع آب شما دست کسی است که ممکن است هر لحظه آب را ببندد، شما حتی ممکن است در خانه خود یک چاه حفر کنید.
اینگونه جمع‌بندی می‌کنم که اینکه شما بگویید مخاطره اصلاً وجود ندارد، با خودتان شوخی کرده‌اید و اینکه بگویید فرصت اصلاً وجود ندارد، شوخی بدتری است. متأسفانه عده‌ای با طرح دغدغه‌ها، قهرمانان سانسور، تعطیلی و انسداد شده و عده‌ای هم با اتکای صرف بر فرصت، قهرمانان توخالی می‌شوند که هیچ خطری ما را تهدید نمی‌کند. من با هیچ‌یک از اینها موافق نیستم. بنابراین باید بنشینیم نسخه‌های خودمان را برای آن بنویسیم و دیگران را در برابر انتخاب‌های مختلف قرار دهیم. جنس دغدغه آدم‌های مختلف با هم فرق می‌کند. ما در واقع باید با حقیقت روبرو شویم.

فکر می‌کنید دانشگاهیان ما مسؤولیت خودشان را در این زمینه انجام داده‌اند؟

من به عنوان نماینده دانشگاهیان حرف نمی‌زنم، به عنوان یک دانشگاهی حرف می‌زنم.
می‌گویم آیا من به عنوان یک دانشگاهی در وهله اول دغدغه‌ام مسائل اجتماعی جامعه است یا دانشجوی خودم؟ دانشجوی خودم. من باید دانشجوی خوب تربیت کنم. درست است؟
زمانی خوب است که آن دانشجو که فارغ‌التحصیل شده، بیاید مشکل جامعه را حل کند.
جبراً بحث ما اینگونه می‌شود که بین دانشگاه و صنعت باید یک حلقه ارتباطی باشد و دانشجوی بنده بتواند برای کارخانه سایپا یا ایران خودرو یک قطعه خوب، با دوام و شیک طراحی کند. حالا اگر سایپا نگوید که من این قطعه را می‌خواهم، چه اتفاقی می‌افتد؟ می‌توان حرف‌ها را کلی گفت اما کلی‌گویی کافیست. بالاخره هیچ پزشکی قبل از اینکه اطلاعاتی از بیمارش بگیرد، نمی‌تواند نسخه‌ای به او بدهد.

اما این بیماری فراگیر است.

ببینید در شهر ما یک دکتری بود به نام دکتر شیخ که مردم گاهی اوقات پول نداشتند و سر نوشابه در ظرف او می‌انداختند که او فکر کند پول او داده شده است. اما این آدم بالاخره خودش زندگی هم دارد دیگر. خیلی زیبا بود که اگر همه دکترها دکتر شیخ می‌شدند اما این مرد بعضی شب‌ها خودش می‌آمده بیرون، سر نوشابه‌ها را بر می‌داشته با الکل می‌شسته و همان اطراف می‌انداخته که اگر کسی هم می‌آمد، دیگر دنبال سر نوشابه هم نگردد. کاش همه می‌توانستیم مثل او باشیم. منتها فرق دکتر شیخ با دیگران یک چیز است. او می‌پذیرد که در کجا زندگی می‌کند و دنبال راه حل است. من عرضم این است که ما وارد فاز زندگی دیجیتال شده‌ایم...

آیا شما برای گرفتن نتیجه از فعالیت این شورا عجله نمی‌کنید؟ آیا چهار ماه زمان کمی برای نتیجه گرفتن نیست؟

شوراهای زیادی وجود دارند که در مجموع موفق عمل نکرده‌اند. این نگرانی وجود دارد که این شورا هم به سرنوشت شوراهای دیگر دچار شود. از احکام صادر شده چنین بر می‌آید که این شورا اجازه قانون‌گذاری در این حوزه را دارد و مسأله بسیار جدی است.
من دو نکته را تصریح کنم: اینکه در این شورا سران قوا حضور دارند، اهمیت شورا را نشان می‌دهد ولی راه‌حل‌ساز نیست. نکته دوم این که شما می‌گویید با توجه به سوابق قبلی، بدبین هستید. از نظر من بدبینی همان خوش‌بینی است و بدبین کمی اطلاعاتش بیشتر است. به نظر من گذشت چهار ماه برای قضاوت کردن زود است.

این شورا خودش اصرار بر سربستگی دارد. این شورا در مورد فلسفه خودش صحبت نمی‌کند، پس حتماً برای خودش دستورالعمل‌هایی دارد.

ما متأسفانه در فضای هراس از وب به نوشتن سیاست‌ها روی آورده‌ایم. بحث من این است که اگر اساساً ما بخواهیم از هراس برای زندگی دیجیتال نسخه بنویسیم، اوضاع متفاوت خواهد بود. ما به جای اینکه دغدغه زندگی دیجیتال را داشته باشیم، به سراغ دغدغه‌های فرهنگی رفتیم. ما اول باید الزامات زندگی دیجیتال را اندازه بگیریم و بعد سطح سواد رسانه‌ای را بالا ببریم.

آقای دکتر! وبلاگ شما فیلتر شده و شما همچنان روی همان وبلاگ مطلب می‌گذارید. این کار، اعتراض است؟

وقتی فیلترینگ می‌آید به این شکل عمل می‌کند که یک کلاس درس هم فیلتر می‌شود، اصلاً این سیاست قابل قبول نیست و باید اصلاح شود. من روی این وبلاگ مطالب درسی کلاس خودم را می‌گذارم و دانشجویان بخشی از مطالب کلاسم را باید از این سایت دریافت کنند.

من همیشه به دانشجوی خودم گفته‌ام که من پولدار نیستم که بروم هاست و سرور بگیرم. وبلاگ ابزاری کاملاً رایگان است که ما می‌توانیم آن را تبدیل به یک کلاس کنیم و تو هم می‌توانی همسایه من باشی. این فلسفه‌ای بوده که من هنوز روی آن وبلاگ پافشاری دارم. من می‌خواستم به دانشجویان بگویم که ما می‌توانیم یک اسب رایگان داشته باشیم. نصف آن وبلاگ پاسخ و پرسش بوده است. من با آن قصه مشکل فلسفی دارم که دانشجوی من فکر نکند که پول سایت ندارد و معلم او این پول را داشته و حالا یک پله بالاتر از او ایستاده است.

وضعیت رسانه‌های آنلاین ما در حال حاضر چگونه است؟

در فضای روزنامه‌نگاری در دنیا اتفاقات متفاوتی افتاده است. وقتی رسانه‌های چاپی جواب نداد، تغییر محتوا از چاپ به محتوای صفر و یک به یک دستورالعمل جهانی تبدیل شد. اینها در کنارشان همسایگانی پیدا کردند که خبرنگاران بدون کارت بودند که آنها هم روی کار آمدند، بلاگرها آمدند وireport ایجاد شد. ما در وب‌سایت‌های ایرانی مولتی‌مدیا را نمی‌بینیم چون پهنای باند اجازه نمی‌دهد. دوری ما در فضای سایبر از دنیا به دلیل مولتی‌مدیاست، چون مخاطب شما نمی‌تواند آن را ببینید. ما در خصوص رسانه‌ها در ایران به سه طریق حضور در فضای مجازی را می‌بینیم. در یک مدل برخی رسانه‌های مکتوب صرفاً محتوای چاپی خود را به‌صورت عکس یا PDF روی سایت قرار می‌دهند. در مدل دیگر، برخی رسانه‌ها علاوه بر عکس، نسخه متنی مطالب خود را نیز روی وب منتشر می‌کنند. در مدل سوم، سایت‌های آنلاین نشریات بخشی از محتوای خود را از نسخه چاپی رسانه می‌گیرند و در عین حال خودشان نیز دارای تحریریه مستقل از تحریریه نسخه چاپی بوده و تولید محتوا برای نسخه آنلاین می‌کنند.

چرا تا کنون آن‌قدر که باید از نسخه‌های آنلاین استقبال نشده است؟

ما در اینجا قانونی برای رسانه‌های آنلاین نداریم. باید قانونی در این حوزه بنویسیم. عامل تخصص برای راه‌اندازی نشریه آنلاین به نظر من زیاد مهم نیست، چون خیلی سریع می‌توان مهارت‌های لازم را آموزش داد. اما در کشور ما اینطور جا افتاده که حتماً یک چهره کلیدی باید در رأس کار باشد که مانند سپر عمل کند. وب‌سایت‌ها برای پیدا کردن چنین چهره‌هایی مشکل دارند. الان در وب‌سایت‌های سیاسی در ایران که رشد زیادی داشته‌اند و بی‌باک‌ترین وب‌سایت‌ها در ایران هستند، چنین شخصی در رأس کار وجود دارد. موضوع دیگر اینکه هنوز صاحبان رسانه ما طعم حضور در این فضا را نچشیده‌اند.

فکر می‌کنید نسخه چاپی رسانه‌ها در آینده دچار خطر خواهند بود؟

ببینید آب زیر کاه رفته است. این فرش یک‌دفعه از زیر پای روزنامه‌ها بیرون کشیده خواهد شد. وقتی فعالان حوزه آگهی‌ها با فضای وب بیشتر آشنا شوند، آب آن کومه را می‌برد. الان فضای وب از فضای چاپ، انرژی می‌گیرد و آن را به ضعف انداخته اما چرا آنها همچنان فعالیت می‌کنند؟ دو علت دارد: اینکه سازمان آگهی‌ها همچنان پشتشان است و هنوز آگهی‌دهنده فضای چاپی را ترجیح می‌دهد و دوم اینکه مشروعیت لوگوی یک روزنامه هنوز در ایران خیلی مهم است.

آقای دکتر! شما سه‌سال پیش موضوعی را طرح کرده‌اید مبنی بر اینکه روابط‌عمومی‌های ایران خودشان نیاز به روابط‌عمومی دارند. در این سه سال وضعیت روابط‌عمومی در ایران در بخش‌های خصوصی و دولتی چه تغییری کرده است؟

اجازه بدهید این پرسش را در چارچوب ضرورت‌های زندگی در این دوره پاسخ دهم. واقعاً من ترجیح می‌دهم که وقتی عابربانکی کار نمی‌کند، بتوانم از طریق وب بفهمم که چرا کار نمی‌کند؛ این یعنی روابط‌عمومی. من در اولین سخنرانی خود در زمینه روابط‌عمومی دیجیتال گفتم که صندلی از زیر پای شما دارد کشیده می‌شود. الان هر جای جهان که بروید، روابط‌عمومی فلسفه است، تکنیک نیست. چون تکنیک فراهم شده است، شما باید به فلسفه ۲۴*۷ برسید یعنی فعالیت روابط‌عمومی در ۲۴ ساعت طی هفت روز هفته. خیلی از سازمان‌ها تنها به تکنیک پرداخته‌اند که من اسمش را «بزک روابط‌عمومی» گذاشتم.

گرایش نگران‌کننده در گزارش شفافیت گوگل

Posted: 29 Jun 2012 12:33 PM PDT

دویچوله - آمریکا مقام اول در جهان، آلمان قهرمان اروپا. گوگل به درخواست سازمان‌های دولتی دست به حذف نتایج جستجو از بانک داده‌های عظیم خود می‌زند."گرایشی نگران‌کننده" در میان کشورهایی که نامشان با سانسور پیوند نخورده است.

انتشار خبر، تبادل اطلاعات، آزادی بیان عقیده و نظر در مورد موضوع‌های مختلف از سیاسی گرفته تا سرگرمی و سهولت انتشار آن، جستجو و کسب نتیجه در کمتر از یک ثانیه نمونه‌هایی از امکاناتی هستند که دنیای دیجیتال امروز و کنسرن‌های عظیمی مانند گوگل و فیس‌بوک در اختیار کاربر قرار می‌دهد. وبلا‌گ‌ها، فروم‌ها، پلاتفرم‌های ویدیو تنها نمونه‌هایی از این امکانات هستند که می‌توانیم هر آنچه می‌خواهیم در آنها منتشر کنیم.

کنسرن اینترنتی گوگل از دو سال پیش تاکنون گزارشی را منتشر می‌کند به نام "گزارش شفافیت" که در آن فهرست کشورهایی که درخواست‌هایی مبنی بر حذف وب‌سایت‌ها و داده‌های خاصی از فضای مجازی را دارند، آورده شده‌است. بنا بر این گزارش، کنسرن گوگل به بسیاری از این درخواست‌ها واکنش مثبت نشان می‌دهد و نتایج "ناپسند" جستجو را حذف می‌کند.

گزارش شفافیت هم حاوی فهرست این درخواست ها یا Takedown Requests است. در این گزارش نشان داده می‌شود که گوگل تا چه اندازه در برابر درخواست دولت‌ها برای حذف داده‌های کاربران کرنش کرده است.

نتیجه‌‌ای که از این گزارش می‌توان گرفت این است که گاه حتی کشورهایی هم که نام آنها با سانسور و محدودیت‌های اینترنتی پیوند نخورده است در مقابل همه‌ی آنچه که کاربر در فضای مجازی منتشر می‌کند، رواداری نشان نمی‌دهند.

"گرایشی نگران کننده"

این گزارش تنها به درخواست‌های دولتی برای حذف داده‌ها می‌پردازد، از حذف لینک ‌و ویدیویی در یوتیوب گرفته تا برای مثال حذف پروفایل کاربران در شبکه‌ی اورکات (در برزیل). بر پایه‌ی این گزارش، آمریکا با ۶۰۰۰ تقاضای حذف مقام اول را داراست که نسبت به سال گذشته افزایشی ۴۰ درصدی را نشان می‌دهد.

گوگل در وبلاگ رسمی خود از این گرایش به عنوان "نگران‌کننده" یاد کرده است. البته گوگل تنها به ۶۵ درصد از این درخواست‌ها، آن هم هنگامی که حکمی قضایی در پس درخواست بوده است، پاسخ مثبت نشان داده است. از سوی دیگر گوگل تنها ۴۷ درصد از تقاضاهای حذف که به صورت غیررسمی از سوی سازمان‌های امنیتی یا دیگر قوای اجرایی دریافت کرده است را به اجرا درآورده است. درصدی که البته در کشورهایی که در این بررسی گنجیده‌اند فرق می‌کند. مثلا گوگل تنها به ۴۰ درصد از درخواست‌های آمریکا که بر پایه‌ی رای دادگاه صادر شده‌اند پاسخ می‌دهد.

در رسانه‌های آن‌لاین آمریکایی مانند "هَفینگتن پست" می‌توان ردپای نگرانی از گرایش به حذف دیجیتال را دید. اما گوگل افزایش درخواست‌ها از سوی آمریکا را از یک‌سوبا ارائه‌‌ی خدمات تازه توسط این کنسرن در ارتباط می‌داند و از سوی دیگر می‌نویسد، آمریکا اغلب به ماموریت از یک کشور دیگر درخواست حذف برای گوگل ارسال می‌کند.

اما حتی مسئولان گوگل هم نگرانی خود را از گرایش حذف به دستور دولت‌ها نشان می‌دهند. دورتی چو، یکی از کارمندان این کنسرن در وبلاگ گوگل می‌نویسد: «برخی از درخواست‌های حذف از کشورهایی می‌آیند که آدم فکرش را هم نمی‌کند، کشورهای دموکراتیک غربی که کسی با شنیدن نامشان به یاد سانسور نمی‌افتد. برای مثال اسپانیا.» بر اساس این گزارش سازمان‌های اسپانیایی تقاضای حذف ۲۷۰ نتیجه‌ی جستجو را داده‌اند که کاربر را به مقاله‌های انتقادی و نوشته‌های وبلاگی انتقادی درباره‌ی حکومت هدایت می‌کنند. به این مجموعه باید حذف سه وبلاگ و سه ویدیو را افزود. البته در این گزارش آمده است که گوگل به این تقاضا تن نداده است.

اما نکته‌ی جالب دیگری که در این گزارش به چشم می‌خورد، شمار درخواست‌ها به نسبت جمعیت یک کشور است. با در نظر گرفتن این موضوع بریتانیا قهرمان اروپاست.

آلمان، قهرمان اروپا با ۸۹۸ تقاضای حذف

در تازه‌ترین گزارش گوگل از آلمان هم نام برده شده است. کنسرن اینترنتی گوگل در نیمه‌ی دوم سال ۲۰۱۱ به درخواست سازمان‌های دولتی آلمانی بیش از ۴۰۰ نتیجه‌ی جستجو، آگهی تبلیغاتی و ویدیو را از بانک اطلاعاتی خود حذف کرده است. گوگل همچنین به دلایل حقوقی دست به حذف بیش از ۱۳۰۰ صفحه زده است.

در مقایسه‌ای که گوگل منتشر کرده است از لحاظ شمار درخواست‌های حذف و مسدودسازی که سازمان‌های دولتی مطرح کرده‌اند، آلمان در اروپا مقام اول را به خود اختصاص داده است. در مقایسه‌ی جهانی تنها هند، کره‌ی جنوبی، آمریکا و برزیل بیشتر از آلمان از گوگل تقاضای حذف کرده‌اند. اما در حوزه‌ی تقاضای حذف بر پایه‌ی احکام دادگاهی، آلمان پس از برزیل و آمریکا در مقام سوم ایستاده است.

دوروتی چو در وبلاگ گوگل این اقدامات دستگاه‌ها و سازمان‌های دولتی در آلمان را در زیر مجموعه‌ی سانسور دسته‌بندی کرده‌است. به گفته‌ی او همانند سال‌های پیشین بسیاری از درخواست‌های حذفی که گوگل دریافت می‌کند، محدودسازی"آزادی بیان سیاسی" را نشانه گرفته‌اند.

در این گزارش آمده است که گوگل در نیمه‌ی دوم سال ۲۰۱۱ به دلیل دریافت ۴۲ حکم قضایی از آلمان ۱۲۵۶ وب سایت را از ایندکس جستجوی خود حذف کرده است. تنها لحاظ کردن یکی از این احکام قضایی منجر به حذف ۸۹۸ نتیجه‌ی جستجو شده است که فروم‌ها، نوشته‌های وبلاگی و اظهار نظر در مورد سازمان دولتی و دستگاه‌های اجرایی مشخصی را شامل می‌شده که از سوی دادگاه "غیر قابل اعتماد" دسته‌بندی شده بودند.

همچنین "سازمان فدرال بررسی مضامین خطرناک برای نوجوانان در اینترنت" درخواست حذف ۷۰ ویدیو از یوتیوب را ارسال کرده که با استناد به این گزارش «دسترسی به آنها از آلمان محدود شده است.» البته در مقایسه با نیمه‌ی اول سال ۲۰۱۱ درخواست‌های مسدودسازی از آلمان کاهش یافته است.

اما برخی کارشناسان معتقدند که این درخواست‌ها نباید به عنوان سانسور و محدودیت اینترنت از سوی یک کشور تعبیر شود. بلکه بیشتر می‌توان آن را به حساب سهولت تبادل اطلاعات و طرح تقاضا با کنسرن‌های آمریکایی نهاد.

مکزیک؛ روزنامه‌نگاری با جلیقه‌ ضد گلوله

Posted: 29 Jun 2012 12:33 PM PDT

دویچوله - در کمتر از یک ماه گذشته دست‌کم شش روزنامه‌نگار مکزیکی قربانی خشونت گروه‌های مافیایی شده‌اند. شمار قربانیان مکزیکی این صنف در یک دهه گذشته از ۹۰ نفر فراتر رفته و اوضاع هر سال بدتر شده است.

ز حدود دو دهه پیش سوم ماه مه به عنوان روز آزادی رسانه‌ها نام‌گذاری شده تا بر اهمیت کار روزنامه‌نگاران مستقل در شکل‌گیری و استمرار دموکراسی تاکید شود. این نامگذاری خطرهای این حرفه را آنچنان که باید کاهش نداده است.

در کنار حکومت‌های استبدادی، گروه‌های مافیایی از دشمنان اصلی فعالیت آزاد رسانه‌ای به‌شمار می‌روند. شماری از کشورهای آمریکای لاتین، به‌ویژه مکزیک شاهد غم‌انگیز این مدعا خوانده می‌شوند.

قتل پنج روزنامه‌نگار در دو هفته

ابتدای ماه مه جسد متلاشی شده سه عکاس مکزیکی که در کیسه‌های پلاستیکی به رودخانه انداخته شده بود به وسیله پلیس این کشور کشف شد. یکی از این روزنامه‌نگاران، گابریل هوگه، از سال گذشته که دوست دخترش به قتل رسید دیگر عکاسی خبری نکرده بود. دیگری روزنامه‌نگاری است که با هشدار پلیس از مدتها پیش زادگاهش را ترک کرده بود. نفر سوم عکاس یکی از روزنامه‌های محلی بوده است.

حدود ده روز پیش از این واقعه (۳۱ اردیبهشت/ ۲۰ مه) جسد ماركو آنتونیو آویلا، روزنامه‌نگار ساکن ایالت سونورا در حالی کشف شد که آثار شکنجه بر بدنش و پیامی از سوی قاچاقچیان مواد مخدر در کنارش به چشم می‌خورد. در این فاصله رگینا مارتینز، گزارشگر مشهور نشریه‌ی "پروسسو"ی مکزیک نیز در ایالت ورا کروز به قتل رسید. به گزارش پلیس محلی بر جسد او که در خانه‌اش پیدا شد آثار شکنجه و خفگی دیده شده است.

اعتراض به بی‌عملی دولت

آخرین گزارش مارتینز که یک روز پیش از قتل او منتشر شد، مانند اغلب گزارش‌های سال‌های اخیر این روزنامه‌نگار به فساد و رشوه‌خواری ماموران دولت و همکاری آنها با گروه‌های سازمان یافته‌ی تبهکاران اختصاص داشت. رافائل رودریگز کاستانه‌دا، سردبیر هفته‌نامه‌ی پروسسو می‌گوید، ما دقیقا نمی‌دانیم دستور قتل مارتینز را چه کسی داده اما اگر روزی حقیقت روشن شود، احتمالا رد پای سیاستمداران محلی ایالت ورا کروز را در این ماجرا خواهیم دید.

مارتینز چهارمین زن روزنامه‌نگاری است که از ابتدای سال جاری میلادی در ایالت محل سکونت‌اش به قتل رسیده است. شمار روزنامه‌نگاران قربانی در پنج ماه گذشته به ده نفر می‌رسد. منتقدان می‌گویند گروه‌های مافیایی در دولت، پلیس و دستگاه قضایی رخنه کرده‌اند و در بسیاری از موارد تصمیم‌گیرنده‌ی اصلی در مکزیک هستند.

از سال ۲۰۰۰ تا کنون ۹۱ روزنامه‌نگار مکزیکی قربانی خشونت شده‌اند، اما پرونده هیچ یک از آنها به شناسایی آمران و عاملان جنایت منجر نشده است. روزنامه‌نگاران مکزیکی ماه گذشته در شهر مکزیکوسیتی دست به تظاهرات زدند تا نسبت به بی‌عملی مسئولان دولتی در برخورد با گروه‌های سازمان‌یافته اعتراض کنند.

جلیقه‌ی ضد گلوله برای روزنامه‌نگاران

در پی افزایش اعتراض‌های داخلی و بین‌المللی دولت مکزیک اخیرا قانون جدیدی برای تامین امنیت روزنامه‌نگاران به تصویب رساند که هنوز در عمل به اجرا گذاشته نشده است. مطابق این قانون قرار است جلیقه‌ی ضد گلوله و آژیر خطر در اختیار روزنامه‌نگاران قرار گیرد.

منتقدان خوش‌بینی چندانی به وعده‌های دولت ندارند. یک نهاد حقوق بشری مکزیک می‌گوید دولت پنج سال پیش بازرسان ویژه‌ای را مامور پیگیری خشونت علیه روزنامه‌نگاران کرد که تاکنون هیچ فعالیت مشخصی نداشته‌اند. در این فاصله انجام کار رسانه‌ای خطرناک‌تر از پیش شده است.

موسسه بین‌المللی رسانه، مستقر در وین پایتخت اتریش در سال ۲۰۱۰ مکزیک‌ را یکی از خطرناک‌ترین کشورهای جهان برای صاحبان این حرفه معرفی کرده بود. شمار قربانیان اهل رسانه در سه ماهه‌ی نخست سال جاری بیشتر از تعداد کل خبرنگاران جان باخته در سال ۲۰۱۰ بوده است. هفته‌نامه‌ی پروسسو می‌نویسد، خشونت در مکزیک به امری روزمره تبدیل شده و این کشور را به آستانه‌ی فروپاشی کشانده است.

مکزیک خطرناک‌تر از جبهه‌های جنگ

موسسه بین‌المللی رسانه در گزارش سالانه‌ی خود که سوم ماه مه منتشر شد هشدار داد سال جاری میلادی می‌تواند به خطرناک‌ترین دوره‌ی کاری خبرنگاران در ۱۵ سال گذشته تبدیل شود. مطابق آمار این موسسه در چهار ماه منتهی به ۳۰ آوریل ۲۰۱۲ (۱۱ اردیبهشت ۱۳۹۱) ۴۳ روزنامه‌نگار در کشورهای مختلف جان خود از دست داده‌اند.

شرایط کاری اهل رسانه در مکزیک تنها با فعالیت گزارشگران در مناطق جنگ‌زده قابل قیاس است. به گزارش موسسه بین‌المللی رسانه، در کنار مکزیک سوریه نیز در سال ۲۰۱۲ پرمخاطره‌ترین کشور جهان برای خبرنگاران بوده است. در سه ماهه ابتدای امسال ۱۱ گزارشگر سوری و خارجی در جریان درگیری‌های خشونت‌بار سوریه کشته شده‌اند.

به نظر می‌رسد با افزایش چشمگیر خشونت علیه روزنامه‌نگاران مکزیکی در سال جاری وضعیت این کشور پرمخاطره‌تر از سوریه شده که تقریبا هر روز شاهد درگیری‌های مسلحانه است.

افزایش نفوذ قاچاقچیان مواد مخدر

به اعتقاد ناظران گروه‌های مافیایی چنان در حوزه‌های اقتصادی و سیاسی رخنه کرده‌اند که در برخی از مناطق به قدرتی غیرمتمرکز اما فراتر از دولت تبدیل شده‌اند. این در حالی است که دولت مکزیک پنج‌سال پیش علیه قاچاقچیان مواد مخدر اعلام جنگ کرد.

برابر تازه‌ترین گزارش‌ها در پنج سال گذشته بیش از ۴۰ هزار شهروند مکزیک جان خود به شکل‌های گوناگون از دست داده‌اند، اما ضربه‌ مهمی به تبهکاران وارد نشده است. بخش‌های بزرگی از شمال مکزیک تقریبا از کنترل نیروهای دولتی خارج شده و مطابق میل گروه‌های سازمان یافته‌ی قاچاقچیان مواد مخدر اداره می‌شود.

ایالات متحده آمریکا با حدود ۳ هزار کیلومتر مرز مشترک با مکزیک تحولات این کشور را با حساسیت فراوان دنبال می‌کند. این کشور نگران است با قدرت گرفتن گروه‌های مافیایی در مناطق مرزی برخوردهای خشونت‌آمیز به آمریکا نیز کشیده شود.

به اعتقاد کارشناسان در گواتمالا، همسایه‌ی جنوبی مکزیک، گروه‌های مافیایی رفته رفته بر دولت مرکزی مسلط می‌شوند، ولی وضعیت مکزیک هنوز به این وخامت نرسیده است. با این همه رویدادهای یک ماه گذشته‌ی مکزیک زنگ خطری جدی محسوب می‌شود.

انتشار کتاب: جغرافیای سیاسی فضای مجازی

Posted: 29 Jun 2012 12:33 PM PDT

کتاب «جغرافیای سیاسی فضای مجازی» نوشته محمدرضا حافظ نیا چاپ شد.

به گزارش خبرنگار مهر، این کتاب در 13 فصل تدوین شده است؛ در فصل اول مفهوم و ماهیت فضای مجازی بررسی و سپس ویژگیها و قابلیت‌های آن بیان شده است.

فصل دوم این کتاب رابطه فضای مجازی را با فضای واقعی به عنوان تکیه گاه آن تشریح و سپس شبکه جهانی اینترنت و دسترسی به آن معرفی شده و فصل سوم هم شبکه جهانی اینترنت و دسترسی به آن را معرفی کرده است.

در فصل چهارم مفهوم قلمرو و مرز در فضای مجازی که از مباحث چالش برانگیز است، تشریح و در فصل پنجم نیز مفهوم هویت، ملت و شهروندی در فضای مجازی و نیز زندگی دوم بررسی شده است.

فصل ششم این کتاب به چگونگی اعمال حاکمیت بر فضای مجازی در مقیاس ملی و جهانی اختصاص دارد و در فصل هفتم نیز چالش‌هایی که حکومت‌ها در فضای مجازی با آن رو به رو هستند، مورد توجه قرار گرفته است.

در فصل هشتم دولت الکترونیک و ساختار و ابعاد آن تشریح شده و فصل نهم هم به دمکراسی الکترونیکی و نحوه رای‌گیری در فضای مجازی به ویژه دموکراسی مستقیم با استفاده از فرصتها و قابلیت‌های شبکه اینترنت مورد بحث قرار گرفته است.

در فصل دهم، مفهوم امنیت و تهدیدهای مستتر در فضای مجازی و نحوه مقابله با آنها و چگونگی تامین امنیت در آن بررسی شده و فصل یازدهم به نقش فضای مجازی در رقابت‌های سیاسی و همچنین ستیز بین بازیگران و حکومت‌ها اختصاص دارد.

در فصل دوازدهم، موضوع همگرایی، همکاری و صلح در فضای مجازی در اشکال گوناگون شبکه‌های اجتماعی، گروه‌های هدفمند و فعال و نیز حکومت‌ها و ضرورت‌های این همگرایی مورد بحث قرار گرفته و در فصل پایانی و سیزدهم نیز ژئوپلیتیک اینترنت و فضای مجازی مفهوم سازی تشریح شده است.

کتاب 340 صفحه‌ای «جغرافیای سیاسی فضای مجازی» در شمارگان 1000 نسخه و با بهای 5000 تومان از سوی سازمان مطالعه و تدوین کتب علوم انسانی داشگاه‌های (سمت) منتشر و راهی بازار شده است.

جزییات کارگاه‌های آموزشی همایش روز رسانه های اجتماعی

Posted: 29 Jun 2012 07:34 AM PDT

مدیانیوز - برنامه زمان‌بندی و جزئیات کارگاه‌های همایش روز رسانه های اجتماعی اعلام شد.

برنامه کارگاه‌های صبح و بعد از ظهر همایش روز رسانه های اجتماعی به شرح زیر است:


SMday-Workshops.jpg

سرفصل‌های کارگاه‌های همایش نیز به شرح زیر است:




کارگاه آموزشی رسانه های اجتماعی و بازاریابی
ابراهیم اسکندری‌پور

1. رسانه های اجتماعی در برابر رسانه های جمعی و خرد
o چیستی و اقتضائات
o شباهت ها و تفاوت ها (رویکرد مشتری / مخاطب - کاربر)
o روابط متقابل و کمپین های یکپارچه

2. ابزار ها و کانال های مورد استفاده
o شبکه های اجتماعی
ایرانی
خارجی
• پیج
• پروفایل
• گروپ
o قالب های چند رسانه ای و در گیر سازی

3. نحوه ورود
o ملاحضات
o فضا
o محتوای ویروسی

4. نمونه های موردی
o خارجی
موفق
غیر موفق
o داخلی

5. طرفداران میلیونی و شهرت بین الملی، سراب یا واقعیت؟
o روند جهانی
o کاربران ایران



کارگاه آموزشی سازمان 2.0 (Enterprise 2.0)
کاربرد رسانه‌های اجتماعی در کسب و کارها
رضا قربانی

سازمان 2.0 جزو مفاهیمی است که در ادامه موج 2.0 سازی از هر مفهومی ایجاد شده است. آیا این مفهوم یک موج زودگذر است یا یک سونامی بزرگ؟ در دنیای علم و عمل کسب و کار، این سوال هنوز بی‌پاسخ مانده است. در حالی که علمای مدیریت مشغول بررسی پاسخ‌های مختلف هستند، متخصصان کسب و کار مزایای فراوان سازمان 2.0 را روز به روز بیشتر مورد استفاده قرار می‌دهند.

اما در کارگاه سازمان 2.0 چه چیزهایی مرور خواهد شد:

1. امواج تغییر
بررسی تاریخچه مدیریت کسب و کارها در چند دقیقه و این که عصر جدید مدیریت در کجای تاریخ مدیریت کسب و کارها قرار می‌گیرد. آیا جهان مسطح شده است؟

2. وب 2.0 و نردبان کاربران رسانه‌ها و شبکه‌های اجتماعی
بررسی ابعاد مختلف وب 2.0 و تعاریف دقیق آن. اصلا آیا این مفهوم قابل تعریف هست؟

3. تعریف سازمان 2.0 با استفاده از ایده‌های اندرو مک‌آفی استاد مدرسه کسب و کار هاروارد و دانش‌آموخته دانشگاه MIT

4. آشنایی با مفاهیم SLATES و FLATENES

5. فرصت‌ها و چالش‌های سازمان 2.0 برای کسب و کارها

6. اهمیت فرهنگ سازمانی در موفقیت سازمان 2.0

7. مرور یک تجربه ایرانی و ارائه یک الگوی پیشنهادی



کارگاه آموزشی روش های تحقیق علمی بر روی شبکه های اجتماعی مجازی
یا ملاحظات پژوهش بر روی شبکه های اجتماعی مجازی
علی اکبر اکبری‌تبار

رویکردهای مختلف به شبکه اجتماعی مجازی
• ادامه ارتباطات دنیای واقعی
• یک رسانه خاص برای ارتباط و یا انتقال محتوا
• محمل بروز و ظهور فضای عمومی و...
• فقط محلی برای گذران وقت یا اینکه محلی برای نوعی زندگی

مطالعه شبکه اجتماعی مجازی
• مطالعه یک موضوع خاص در شبکه
• پیمایش
• تحلیل محتوا
• مشاهده
• مصاحبه
• مطالعه شبکه به طور کلی (as a whole)
• روش تحلیل شبکه اجتماعی
• One-Mode
• Two-Mode

ملاحظات مطالعه شبکه اجتماعی مجازی
• ملاحظات کلی
• شرایط و ویژگی های خاص ایران



کارگاه آموزشی پرسنال برندینگ
امیر مهرانی

مفهموم پرسنال برندیگ اولین بار در سال ۱۹۹۷ توسط تام پیترز در مجله Fast Company بکار برده شد. در مقاله ای که پیترز در همین زمینه منتشر کرد، او اشاره می کند که اکنون زمانی است که شما باید از برندهای بزرگ دنیا درس بگیرید و برند شخصی خودتان را بسازید. ساخت برند شخصیبه شما کمک می کند تا در حوزه تخصصی کارتان، بتوانید خود را بخوبی معرفی کنید. نام شما نمایانگر مجموعه ای از توانایی ها، تخصصها و راهکارها خواهد بود و به این ترتیب است که شما می‌توانید به سطحی بالاتر از کار برسید و همواره احترام کارفرمایان را همراه داشته باشید. با ساخت برند خود، این نام شماست که اعتبار ایجاد می کند. افراد علاقه‌مند خواهند بود با شما کار کنند، حرفها و عقاید شما ارزش پیدا می کند و در نتیجه شما می‌توانید شرایط کاری متفاوتی را تجربه کنید. با پیدایش مفاهیم وب ۲ مفهوم پرسنال برندینگ، پررنگ تر شد چراکه ابزارهای تولید شده در سطح اینترنت به افراد امکانات بیشتری برای تولید محتوا و انتشار نظرات و عقایدشان را می دهد. افراد می توانند با دیگران شبکه های اجتماعی تشکیل دهند و تخصصشان را بخوبی بفروشند.

مروری بر مفهوم برند
پرسنال برندینگ چیست؟
آناتومی پرسنال برندینگ
معرفی پرسنال برند با استفاده از ابزارهای سوشیال مدیا



نخستین همایش روز رسانه های اجتماعی ۱۰ تیرماه جاری با حضور اساتید، نخبگان، پژوهشگران و فعالان این حوزه در سالن همایش های پژوهشکده فرهنگ، هنر و معماری جهاد دانشگاهی برگزار می شود.

نشانی محل برگزاری: خیابان انقلاب، نرسیده به چهار راه ولیعصر (عج)، خیابان برادران مظفر (جنوبی)، سالن همایش پژو هشکده فرهنگ، هنر و معماری

علاقه‌مندان به شرکت در کارگاه‌ها می‌توانند تا پیش از شروع همایش، از طریق این نشانی ثبت‌نام کنند. برای شرکت‌کننندگان، گواهی حضور در کارگاه صادر می‌شود.

برنامه کارگاه‌ها و پنل‌های همایش روز رسانه‌های اجتماعی

Posted: 29 Jun 2012 07:05 AM PDT

مدیانیوز - برنامه زمان‌بندی کارگاه‌ها، پنل‌ها و سخنرانی‌های همایش روز رسانه‌های اجتماعی اعلام شد. چهار کارگاه و سه پنل با حضور اساتید و پژوهشگران رسانه‌های اجتماعی از جمله برنامه‌های این همایش است.

برنامه پنل‌ها و سخنرانی‌های صبح و بعد از ظهر این همایش به شرح زیر است:

SMday-P1.jpg



SMday-P2.jpg



SMday-P3.jpg



SMday-P4.jpg


فایل پی.دی.اف این برنامه را نیز می‌توانید از اینجا دانلود کنید.

علاقه‌مندان به شرکت در همایش می‌توانند تا پیش از شروع همایش، از طریق این نشانی ثبت‌نام کنند.

حضور اصحاب رسانه و روابط عمومی سازمان ها در «همایش روز رسانه های اجتماعی در تهران» رایگان است. گواهی حضور در همایش برای شرکت‌کنندگان صادر می‌شود.


برنامه کارگاه‌های همایش روز رسانه های اجتماعی

برنامه کارگاه‌های صبح و بعد از ظهر همایش روز رسانه های اجتماعی به شرح زیر است:

SMday-Workshops.jpg


علاقه‌مندان به شرکت در کارگاه‌ها می‌توانند تا پیش از شروع همایش، از طریق این نشانی ثبت‌نام کنند. برای شرکت‌کننندگان، گواهی حضور در کارگاه صادر می‌شود.


نخستین همایش روز رسانه های اجتماعی ۱۰ تیرماه جاری با حضور اساتید، نخبگان، پژوهشگران و فعالان این حوزه در سالن همایش های پژوهشکده فرهنگ، هنر و معماری جهاد دانشگاهی برگزار می شود.


نشانی محل برگزاری: خیابان انقلاب، نرسیده به چهار راه ولیعصر (عج)، خیابان برادران مظفر (جنوبی)، سالن همایش پژو هشکده فرهنگ، هنر و معماری

ابهام در آینده تبلیغات فیس‌بوک

Posted: 29 Jun 2012 06:27 AM PDT

سیاست‌های اخیر مدیران فیس‌بوک که قصد دارند اعضای این شبکه پرجمعیت و جهانی را به یک ماشین پول‌سازی تبدیل کنند، نگرانی کارشناسان را به دنبال داشته است.

به گزارش شماران سیستم، کریشنا آگراوال (Krishan Agarwal) مدیر عامل شرکت Melrose.com در نشستی که چندی پیش با حضور خرده‌فروشان اینترنتی برگزار شد، از تاثیرگذاری قابل توجه فیس‌بوک در میزان فروش این شرکت خبر داد.

این شرکت به تولید ساعت‌های لوکس و گران قیمت می‌پردازد و بنا به گفته مدیر عامل آن، کمک فیس‌بوک باعث شده است تولیدات این شرکت در دو سال اخیر، ۲۵ درصد افزایش یابد.

موضوع شگفت‌آور در سخنان کریشنا آگراوال این است که وی اظهار داشت: در این دوره زمانی، تبلیغات Melrose در فیس‌بوک کمتر از ۱۵۰۰ دلار هزینه برای این شرکت به دنبال داشته است و تمام کارهای دیگری که Melrose با فیس‌بوک انجام داده نیز رایگان بوده است.

هر چند فیس‌بوک با دارا بودن صدها میلیون کاربر، مکان بسیار دلفریبی برای تبلیغ‌دهندگان اینترنتی به شمار می‌رود ولی سیاست‌های اخیر مدیران آن که قصد دارند اعضای این شبکه پرجمعیت و جهانی را به یک ماشین پول‌سازی تبدیل کنند، نگرانی کارشناسان را به دنبال داشته است.

این در حالی است که فیس‌بوک با دست زدن به اقداماتی، تلاش می‌کند برخی تردیدها در خصوص فرمت‌های جدید تبلیغاتی این شرکت را که رفتار کاربران را بهتر تحلیل و ردگیری می‌کند، کاهش دهد.
از سوی دیگر گزارش شده که به تازگی فیس‌بوک یکی از پرکاربردترین بخش‌ها یعنی فید اخبار را نشانه گرفته و به نمایش تبلیغات در این بخش روی آورده است.

اگر چه تبلیغ‌دهندگان، فیس‌بوک را دوست دارند اما لزوماً به پرداخت پول برای درج تبلیغات خود در این شبکه، نیاز نمی‌بینند.
بر این اساس، برخی کارشناسان معتقدند به مرور زمان، برخی سرویس‌های فیس‌بوک که در حال حاضر رایگان است، در آینده به صورت پولی عرضه خواهد شد.

این در حالی است که با پولی شدن این سرویس‌ها، توقعات تبلیغ‌دهندگان نیز بالا می‌رود و آنها به ازای هزینه‌ای که پرداخت می‌کنند، سرویس‌های دقیق و حساب‌شده‌ای که قادر است کاربران هدف را نشانه رود مطالبه خواهند کرد.

به نظر می‌رسد فیس‌بوک برای کسب موفقیت بیشتر در این عرصه، باید یک برنامه شفاف و جامع تبلیغاتی عرضه کند.

مقالات برتر نخستین همایش روز رسانه های اجتماعی معرفی شدند

Posted: 29 Jun 2012 06:26 AM PDT

مقالات برتر نخستین همایش روز رسانه های اجتماعی معرفی شدند.

به گزارش دبیرخانه این همایش، با ارزیابی کمیته علمی و تصویب شورای سیاستگذاری همایش روز رسانه های اجتماعی از بین ۴۰ اثر برگزیده، شش مقاله به عنوان مقالات برتر معرفی شدند.

پیش از این کمیته علمی همایش روز رسانه های اجتماعی، ازبین ۱۸۰ مقاله ارسالی درمرحله نخست به دبیرخانه همایش، چکیده ۴۰ مقاله را مورد تایید قرار داده بود که پس از ارسال فایل پاورپوینت مقاله از سوی نویسندگان؛ ۶ مقاله جهت ارائه در همایش روز رسانه های اجتماعی برگزیده شد.

این مقالات در سه پنل تخصصی با موضوعات «رسانه های اجتماعی: تحلیل شبکه»، «رسانه های اجتماعی: بازاریابی» و «رسانه های اجتماعی: کاربران» ارایه می شود.

عناوین مقالات برتربه شرح زیر است:


۱- بررسی جایگاه و توانایی اثرگذاری قشر «رهبران شبکه ای» در شبکه ی اجتماعی آنلاین فیس بوک
میلاد میر محمدصادقی


۲- ارتباطات انسانی درشبکه های اجتماعی مجازی- مطالعه موردی: ارتباطات انسانی در بین کاربران ایرانی شبکه اجتماعی گوگل پلاس
محمدنصرتی


۳- ارائه مدلی در جهت شناسایی عوامل موثر بر اجرای CRM در رسانه های اجتماعی (SCRM)امیرحاتمی – علیرضاسراجی


۴- بررسی نقش رسانه های جدید در بازاریابی توریسم
مرضیه ابراهیمی، احمدرضا شیخی


۵- شبکه نگاری کاربران ایرانی شبکه های اجتماعی اینترنتی
دکترعبدالله گیویان، سیاوش صلواتیان، ابراهیم اسکندری پور


۶- شبکه های اجتماعی مجازی و مدل پردازش ابری؛ تغییر در زمین بازی فناوری اطلاعات و ارتباطات
احسان پوری، جعفرشایان

رشته تبلیغات در دانشگاه جامع علمی-کاربردی راه‌اندازی می‌شود

Posted: 29 Jun 2012 06:26 AM PDT

مدیرکل دفتر تبلیغات و اطلاع رسانی وزارت ارشاد گفت: رشته تبلیغات در دانشگاه جامع علمی-کاربردی راه‌اندازی می شود تا نیروهای متخصص در این زمینه تربیت شوند.

احسان‌الله حجتی در گفت‌وگو با فارس با اشاره به لزوم تربیت نیروهای متخصص در عرصه تبلیغات کشور گفت: رشد و پویایی فعالیت‌های عرصه‌‌های مختلف از جمله عرصه تبلیغات، نیازمند آگاهی از مسایل مرتبط و حضور افراد متخصص در آن حوزه است. همچنین بکار بستن دانش موجود، نیازمند مهارت و تخصص است که حضور افراد آگاه و مطلع در هر رشته، زمینه‌ساز این اتفاق خواهد بود.

حجتی افزود: امروزه در عرصه تبلیغات کشور دو گروه عمده فعالیت دارند. گروه اول متخصصانی هستند که رشته تحصیلی و مهارت‌های فردی ایشان در این زمینه است و گروه دوم افرادی هستند که از رشته‌های غیرمرتبط وارد این عرصه شده‌اند و محور فعالیت‌شان، تجربیات فردی است و ما به دنبال ایجاد دانش و مهارت تخصصی مرتبط برای گروه دوم و نهادینه‌سازی تخصص‌ها و مهارت‌ها در گروه اول هستیم.

وی با تأکید بر امر آموزش در عرصه تبلیغات کشور افزود: در زمینه رفع این نیاز آموزشی اقدامات خوبی صورت گرفته است که از آن جمله می‌توان به انعقاد تفاهم‌نامه بین دانشگاه جامع علمی-کاربردی و انجمن صنفی شرکت‌های تبلیغاتی اشاره کرد که با انعقاد این تفاهم‌نامه، رشته تبلیغات با سرفصل دروسی تخصصی با رویکرد بومی وارد فضای علمی کشور خواهد شد.

حجتی تصریح کرد: دفتر تبلیغات و اطلاع‌رسانی وزارت ارشاد به عنوان متولی اصلی و رسمی عرصه تبلیغات در کشور، از این طرح حمایت کرده و علاوه بر آن مبحث آموزش نیروی انسانی و بهسازی منابع انسانی‌ را جزء اولویت‌های اصلی پژوهشی خود قرار داده است.

کتاب‌سازی و پخته‌خواری: سرقت‌های علمی برخی چهره‌های دانشگاهی افشا می‌شود

Posted: 29 Jun 2012 06:26 AM PDT

رئیس مرکز پژوهشی میراث مکتوب از انتشار ویژه‌نامه‌ای در آینده نزدیک خبر داد که در آن به افشاگری درباره کتاب‌سازیها و سرقت‌های علمی از سوی برخی چهره‌های دانشگاهی پرداخته شده است.

اکبر ایرانی در گفتگو با خبرنگار مهر، با اشاره به فراخوان سال گذشته مرکز پژوهشی میراث مکتوب برای جمع‌‌آوری و تدوین مقالات با موضوع «کتابسازی و پخته‌خواری» گفت: در این زمینه دو کار صورت گرفت؛ اول اینکه حدود 12 مقاله که به طور جزئی و دقیق به معضل فجیع سرقت‌های علمی و کتابسازی پرداخته بود، به دست ما رسید و دوم اینکه 23 گفتگو با استادان درجه یک دانشگاه‌های کشور در این زمینه انجام شد.

به گفته وی در این مقالات و مصاحبه‌ها که به صورت یک ویژه‌نامه حدوداً 200 صفحه‌ای تا کمتر از یک ماه دیگر از سوی مرکز پژوهشی میراث مکتوب به چاپ خواهد رسید، ابعاد و جوانب معضل کتابسازی و علل و عوامل گرایش به این مسئله به طور موشکافانه مورد بررسی قرار گرفته و راهکارهایی نیز برای جلوگیری از آن ارائه شده است.

رئیس مرکز پژوهشی میراث مکتوب همچنین از اعلام مصادیق برخی سرقت‌های علمی و کتابسازیها در این ویژه‌نامه همراه با ذکر اسامی سارقان آنها اعم از ناشران، مولفان، مترجمان و مصححان خبر داد و اضافه کرد: وقتی جوانب این مسئله واکاوی شد و افشاگریهای لازم صورت گرفت، مشخص شد که دامنه کتابسازی به مقاله‌سازی و مجله‌سازی هم رسیده است.

ایرانی با بیان اینکه «دولت و مشخصاً وزارت علوم باید این مباحث را مد نظر قرار دهد و به فکر حل معضل مقاله‌سازی باشد» در توضیح برخی دلایل این مسئله هم گفت: استادان و دانشجویانی که به این کار مبادرت می‌کنند، عموماً هدفشان ارتقا درجه علمی است و برخی یا مجبورند یا زیادی علاقه‌مند هستند که مدام مقاله از این طرف و آن طرف بدزدند.

وی با ذکر مثالی یادآور شد: همین چند روز پیش بود که یکی از استادان دانشگاه برای من نقل می‌کرد که در یک جلسه دفاعیه، یک دانشجو در قسمت فارسی پایان‌نامه یک دانشجوی دیگر، اسم او را حذف کرده بود و اسم خودش را جایش گذاشته بود و آن فرد به حدی بیسواد بوده که نمی‌دانسته باید در قسمت انگلیسی پایان‌نامه هم این کار را انجام دهد!

این پژوهشگر حوزه تاریخ و اسناد با اعلام هشدار نسبت به گسترده شدن کتابسازیها در کشور طی سال‌های اخیر، وظیفه دولت را در این خصوص یادآور شد و گفت: باید فکری جدی برای این بیماری بشود وگر معلوم نیست عاقبت کتاب‌های نویسندگان چه خواهد شد.

ایرانی همچنین با اشاره به اینکه ایران هنوز به پیمان جهانی کپی رایت نپیوسته است، بحث کتابسازی را در داخل کشور بحرانی‌تر از ترجمه‌های بدون رعایت کپی رایت مولفان خارجی عنوان کرد و افزود: ما تا آخر این راه و مبارزه با کتابسازی و پخته‌خواری ایستاده‌ایم؛ کما اینکه در ویژه‌نامه مذکور هم اسم از ذکر اسامی اشخاصی که سرقت‌های علمی را مرتکب شده‌اند، دریغ نکرده‌ایم.

وی همچنین با اظهار بی‌اطلاعی نسبت به دلایل مسدود شدن سایت «استادان علیه تقلب» - که به ذکر مصداقی موارد سرقت‌های علمی و کتابسازیها در کشور می‌پرداخت - اضافه کرد: اگر تعمدی در فیلتر شدن این سایت وجود داشته و هدف از آن این بوده که استادان و دانشجویان متقلب که به سرقت علمی می‌پردازند، شنایایی نشوند، این یک آفت بزرگ در حوزه تولید علم است.

رئیس مرکز پژوهشی میراث مکتوب همچنین در پاسخ به این سوال خبرنگار مهر که «آیا از مخالفت‌ها و برخوردهای احتمالی با خود از سوی کسانی که این افشاگریها را نمی‌پذیرند، هراسی ندارید؟» گفت: همانطور که گفتم ما تا آخر این راه می‌ایستیم و آماده پرداخت هر نوع هزینه‌ای هم هستیم؛ یکی از بزرگان چندی پیش جمله‌ای در همین رابطه به من گفت که آن را سرلوحه کار خود قرار داده‌ایم؛ او گفت «با مطرح کردن بحث انتحال (دزدی علمی) انتحار (خودکشی) خواهی کرد» ولی از انتحال تا انتحار راهی نیست و ما این راه را خواهیم پیمود.

مناقشه بر سر دامنه‌ی «فیس‌بوک دات آی.آر» همچنان ادامه دارد

Posted: 29 Jun 2012 06:25 AM PDT

مرکز ثبت دامنه‌هاي اینترنتی پژوهشگاه دانش‌هاي بنیادی با اشاره به ثبت دامنه facebook.ir توسط یک شخص ایرانی در 4 سال گذشته، اعلام کرد: هنوز مسوولان شبکه اجتماعی فیس‌بوک متقاضی دریافت این دامنه هستند.

علیرضا صالح، در گفت‌وگو با موبنا گفت: 4 سال پیش شرکت facebook.com به عنوان کسی که دارنده این برند است از فردی که facebook.ir را ثبت کرده شکایت کرده ومدعی شده این فرد با ثبت این دامنه از نام فیس‌بوک سوءاستفاده مي‌کند. در ادامه نیز سازمان مالکیت معنوی (WIPO) در این خصوص رای به نفع فیس‌بوک داده و اعلام کرده که این فرد ایرانی باید دامنه را به فیس بوک برگرداند. صالح در ادامه افزود: برهمین اساس شخص دارنده facebook.ir به مراجع قضایی داخل کشور شکایت کرد و دادگاه‌ قضایی داخل کشور مسوول رسیدگی به این پرونده شده است، اما از آن زمان تا کنون نتیجه دادرسی اعلام نشده است.

وی با بیان اینکه فیس‌بوک همچنان درصدد است که از این دامنه استفاده کند، گفت: بر اساس قانون درخصوص استفاده از دامنه حق افراد داخل کشور به خارجی‌ها ارجحیت دارد و اگر دادگاه ترجیح دهد دامنه facebook.ir برای شخص باقی بماند، هیچ کس حتی مراجع قضایی بین‌المللی نمی‌تواند مانع از این اقدام شود.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر