MediaNews.ir |
- عبور از مخاطب شناسی سنتی
- اولین روزنامه نگار زن ایران که بود؟
- رسانه زيرك است؛ مخاطب هوشيار باشد
- تازههای نشر: مبانی نشر الکترونیک
- جاسوسی امریکایی
- داستان موفقيت پرندگان خشمگين
- آخرین پیام تلگراف دنیا از هندوستان ارسال میشود
- بالون اینترنتی؛ معجزه تازه گوگل ایکس
- در آینده سه شبکه آزمایشی تلویزیونی نزدیک در تهران راهاندازی میشود
- کلاس درس متفاوت با عینک واقعیت افزوده استادان دانشگاه
- هندزفری هم خطرات تلفنهمراه را حین رانندگی کاهش نمیدهد
- لغت توییت هم به فرهنگ لغت آکسفورد افزوده شد
- نیمی از کارمندان سازمانها سراغ ابزارهای اجتماعی اینترنتی میروند
- کاهش تیراژ روزنامههای جهان به ۵۲۳ میلیون نسخه در روز
- هشدار هفت کشور نسبت به پیامدهای عینک گوگل برای حریم خصوصی
Posted: 21 Jun 2013 02:04 PM PDT فریبا نباتی - خواننده، بیننده و شنونده، واژه هایی ساده که روز به روز پیچیده می شوند و کار رسانه ها را نیز پیچیده تر و مشکل تر می کنند. مخاطبان منفعل دیروز، امروز اتفاقات رسانه ها را رقم می زنند و آنها را مجبور می کنند تا برای جلب نظرشان گوی سبقت را از رقبای خود بربایند. این، اقرار بسیاری از صاحب نظران علم ارتباطات است آنهایی که معتقدند مخاطب عصر حاضر با گذشتگان خود متفاوت است و برای شناختنش باید از مخاطب شناسی سنتی عبور کرد. در همین زمینه با دکتر مهدی منتظر قائم استاد یارگروه ارتباطات دانشکده علوم اجتمتاعی دانشگاه تهران به گفتوگو نشستیم تا مفهوم مخاطب را در حال و آینده جستجو کنیم. * مخاطب در علم ارتباطات چه مفهومی دارد؟ در سادهترین تعریف و بر اساس مدل لاسول، مخاطب یکی از پنج مولفهای است که در هر ارتباطی حضور دارد. یعنی مخاطب همان گیرنده، شنونده وبینندهای است که محتوای ارتباطی ازتولید کننده به او میرسد و مخاطب آن محتوا را با تغییراتی کم یا زیاد به ادراک، دانش و دریافت ذهنی خودش تبدیل میکند و از این تعامل ارتباطگر با مخاطب است که مولفه پنجم یعنی اثر فرایند ارتباطی شکل میگیرد. * این مفهوم با تحولات اجتماعی و تغییراتی که ابزارهای ارتباطی در دوران های مختلف با آن مواجه بوده اند دستخوش تغییر شده است؟ مخاطب میتواند در شرایط مختلف زمانی تغییر کند. انسان در عامترین تعریف خود موجودی ارتباطگر است یعنی ما هیچ کاری در زندگی خود انجام نمیدهیم جز اینکه معانی و مفاهیم ذهنی خود را به نمادها و نشانه های رفتاری، کرداری، بدنی، زبانی یا نوشتاری و ... تبدیل و ترجمه کرده و سپس آن را به دیگران عرضه میکنیم و در سوی دیگر هم، نمادها و نشانه های ارسال شده توسط دیگران را دریافت و بازگشایی میکنیم. بنابراین انسان شدن انسان موکول به همین کنش های ارتباطی دو گانه است. در یک مقایسه تاریخی مشاهده میکنیم که انسانها به تدریج در طول دهها هزار سال و به صورت فزاینده یاد گرفته اند که نمادها و نشانه های پیچیدهتری را تولید کنند و از طریق ابزارهای ارتباطی پیشرفتهتر پیامهای عمیقتر، ظریفتر و ماندگارتری را عرضه کنند و این پیامها از موانع زمانی و مکانی و موانع مربوط به ساختارهای اجتماعی و فرهنگی عبور کرده و در نتیجه، گستره جغرافیایی-تاریخی بیشتری را تحتالشعاع خود قرار داده اند. اگر همین گسترش را از زاویه مخاطبان نگاه کنیم میبینیم که به تدریج و در طول تاریخ دسترسی انسانها به پیامهای تولید شده توسط انسانهای دوردست تاریخی و جغرافیایی و نیز اجتماعی و فرهنگی افزایش پیدا کرده و همین دریافت دادههای متنوع و وسیعتر است که سبب میشود انسان به عقل، علم، فلسفه، منطق، هنر ، اندیشه، باورها و ادراکات هرچه گستردهتر و در عین حال ظریفتر و دقیقتری نایل شود. تغییر تکنولوژیها و به طور کلی تغییر در هر مولفه دیگری از فرایندهای ارتباطی مثل ارتباط گران، محتوا یا کانال ارتباطی میتواند به مفهوم مخاطبان بالقوه ونحوه تبدیل شدن مخاطب بالقوه به بالفعل و نوع آثار و تبعاتی که از فرایند های ارتباطی بر جا میماند کمک کند و در نهایت مخاطب در طول زمان دچار تغییر و تحول شود. مثلا در عصر ارتباطات شفاهی رهبران سیاسی، نظامی یا مذهبی بیشتر پیام های خود را در آئینهای حضوری، منتقل میکردند و در نتیجه انسان مخاطب، بیشتر تحت تاثیر آن صحنه های حضوری، آئینها، گفتوگوها و یا گفتارهای چهره به چهره بود ولی با بوجود آمدن کتابت امکان اثر گرفتن خاص انسان از کتابت و خواندن متون نوشته شده به آن فرایندهای ارتباطی شفاهی اضافه شد. به معنای دیگر تغییر و یا تطور در تکنولوژی های ارتباطی باعث شد تا اهمیت و به طور قطع انحصار اثر گذاری از تکنولوژیها یا فرایندهای ارتباطی قبلی گرفته شود و تکنولوژی جدیدی ظهور کند که آن تکنولوژی قابلیتها و ظرفیت های کمتر کاویده شده و حتی کاویده نشدهای را میتوانست عملیاتی کند. مثلا کتابت میتواند عقل، درایت و تیزبینی را خیلی بیشتر از ارتباطات شفاهی به چالش بکشد و در صورتی که چند دهه یا چند سده در جامعهای استمرار پیدا کند به تربیت شدن آن نوع بینش که در عصر شفاهی امکان، ظهور و بروز آنچنانی نداشته است منجر شود. * به نظر شما این مفهوم در آینده چگونه خواهد بود؟ آیا شاهد ظهور مخاطبینی با مفهوم جدید خواهیم بود؟ قطعا تغییر خواهد کرد. هر نوع تغییری حداقل در سه مولفه دیگر یعنی ارتباط گران، محتوا یا کانال میتواند به نوعی به تغییری کند یا نامحسوس یا به تغییر آنی، محسوس و مشهود منتهی شود. در مطالعات تاریخی چون بیشتر دنبال تغییرات هستیم معمولاً دگرگونی های بسیار بزرگ و شکافها را به عنوان شاخص تغییر در نظر میگیریم و توجه نمی کنیم که تکنولوژی چقدر توانسته اثرات بطئی و تدریجی داشته باشد همچنین، ممکن است تغییرات سریع و آنی نبوده اما به تقویت و استمرار منتهی شده باشد. خود تقویت و استمرار هم میتواند جزء اثرگذاری های تکنولوژی یا تغییر در مولفه های دیگر ارتباطی باشد. در طول تاریخ همیشه انسان از منظر مفهوم مخاطب بودن در حال تطور بوده است. چون تکنولوژیها یا محتواها در حال تطور بوده و ساختار اجتماعی - که فرایند ارتباطی در درون آن صورت میگیرد - تغییر کرده است و مبانی اقتصادی، سیاسی یا فرهنگی (که به نوبه خود گستره و ماهیت یا چیستی و کیستی ارتباطگران را تحت تأثیر قرار میدهد) متحول شده است. بنابراین حتی به فرض یکسان بودن کانالها ومحتواها، تغییر در نوع ارتباطگران باعث شده تا مخاطبان در معرض پیام هایی قرار بگیرند که قبل از آن یا وجود نداشتند و یا به صورت خیلی ناچیزی عرضه میشدند. به هر حال، اگر بپذیریم مفهوم مخاطب، یک نیمه از سکه وجود بشری بوده است، تا به حال همیشه در حال تغییر و تطور بوده و از این پس هم خواهد بود. ما در علوم ارتباطی مفهوم مخاطب را به عنوان گیرنده یا شنونده در نظر میگیریم اما زمان هایی یادمان میرود که همین مخاطب در تحلیل سیاسی، اسمش شهروند، رعیت یا یک فرد تابع است در تحلیل اجتماعی، آن را فرد یا عضو جامعه مینامیم، در تحلیل اقتصادی، مصرف کننده، کارکن یا دیگر مفاهیم مرتبط در علم است و در تحلیل فرهنگی، ما اسم آن را سوژه یا مدل های دیگر میگذاریم. ممکن است در یک عرصه علمی مانند علوم ارتباطی به جهان اجتماعی از یک زاویه نگاه کنیم اما واقعیت جهان اجتماعی به صورت منفک تحقق نمی یابد. منظور من این است که هر تغییری درنظام سیاسی که به مفهوم رعیت یا شهروندی منجر شود یا درنظام اقتصادی، اجتماعی ، فرهنگی یا بقیه نظامها از تغییر در ماهیت فرد و جامعه حکایت میکند، در نهایت در نحوه تجلی یافتن مفهوم مخاطب (در نوع ترکیب درونی آنها یا نوع واکنش هایی که نسبت به محتواها یا ارتباطگران نشان میدهند یا نوع اثراتی که از این فرایندهای ارتباطی میپذیرند) تاثیر میگذارد. اگر تا به حال مفهوم مخاطب به دلیل تغییر در ساخت اجتماعی، تغییر در تکنولوژی های ارتباطی یا انواع محتواها در حال تطور بوده بعد از این هم هر تغییری در نظام اجتماعی یا تکنولوژی های ارتباطی قطعا میتواند اثری را درمفهوم مخاطب بگذارد. * در این سیر تحول مفهوم مخاطب، آیا میتوان سهمی برای تحول وسایل ارتباطی و نیز سهمی برای خود مخاطب قائل بود؟ این سهم بندی چگونه است؟ قطعا سهم مخاطب افزایش و سهم تکنولوژی کاهش پیدا میکند اما مخاطبانی که بتوانند از تکنولوژی در راستای ارتباط گری بهره ببرند یعنی ارتباطگران افزایش پیدا میکند اگر ما در اینجا رسانه را مساوی رسانه های جمعی بگیریم یا رسانه هایی که امکان اثرگذاری وسیع دارند قطعا این در درون سازمانهای بزرگ با سرمایه، دانش، تکنولوژی و تخصص فراهم میشود. به باور من در سیر تحول مفهوم مخاطب سهم این سازمانها به طور نسبی در مقایسه با گذشته کمتر خواهد شد. ولی سهم رسانه های خرد یعنی ارتباطگران فعال، شهروند خبرنگاران یا تولید کنندگان غیرحرفهای و آماتور افزایش خواهد یافت. بنابراین اصطلاح رسانه که شما میگویید خودش محل بحث است رسانه به معنای سازمانهای تخصصی؛ پیچیدهتر، تخصصیتر و علمیتر خواهد شد. سهم رسانهها یا ارتباط گران منفرد یا خرد افزایش پیدا میکند و از سوی دیگر مخاطبان هم در مقام مخاطب بودن یعنی دریافت از قابلیت انتخاب و گزینش بیشتری در انتخاب منبع یا نحوه دریافت برخوردار خواهند بود و از سوی دیگر امکان بازخورد ارائه کردن یا مشارکت در فرایند تولیدی هم برایشان بیشتر خواهد شد. * در ادبیات ارتباطی و همانگونه که شما مطرح کردید گیرنده پیام مخاطب محسوب میشود، با توجه به این نکته که امروزه بیشتر صاحب نظران علم ارتباطات اعتقادی به انتقال معنا و پیام ندارند بلکه معتقد به اشتراک گذاشتن معنا هستند آیا همچنان میتوان حضوری برای مخاطب قائل بود؟ تکنولوژی های عصردیجیتال برخلاف تکنولوژی های آنالوگ به سمت دوسویگی و شبکهای شدن تمایل پیدا کرده اند. امروزه بهره وران، مخاطبان یا شهروندان و هر تعببیری که ما به کار ببریم امکان این را دارند که بیش از گذشته هم دریافت کننده محتواهای وسیعی از ارتباطگران گوناگون باشند و هم خودشان به عنوان ارتباطگر، تولید کننده و عرضه کننده پیام درشبکه های کوچک یا بزرگ باشند. به همین دلیل هم جامعه جدید یا عصر دیجیتال را عصر ارتباطات مشارکتی یا شبکهای مینامند. برخی معتقدند که اصلا مفهوم مخاطب از بین رفته و مفهوم بهره ور جای آن را گرفته یا اینکه خود بهره ور تبدیل به تولید کننده شده است و یا ترکیب هایی از اینها را به کار میبرند، مثلاً میگویند مخاطب بهره ور یا مخاطب تولید کننده. این تغییر به طور تدریجی و مشروط کاملا مشهود است و ما نمی توانیم انکار کنیم. بنابراین در عصر آنالوگ ما دیگرمخاطب یک سویه، مقهور و محکوم به دریافت و دارای حداقل از امکان بازخورد را نمی بینیم مخاطبان یا همان شهروندان هم امکان انتخاب بین انواع محتواها رادارند و هم میتوانند طیف وسیعی از فعالیتها را در قبال محتوا انجام دهند و به خوانش مقاومتی یا حتی خوانش ضد و نقیض بپردازند و یا حتی خودشان وارد فرایند تولید پیام شوند و در جامعه مشارکت کنند. اما به نظر من مهمترین مسئله در اینجا این است که این قابلیت به ظاهر فنی و غیر قابل مناقشه عصر آنالوگ در جهان واقعی به طور کامل محقق نشده است و حداقل در آینده قابل رویت هم به طور کامل محقق نخواهد شد. چرا که تفاوتها و شکاف های بسیار زیادی از منظر دسترسی به منابع اقتصادی-سیاسی وجود دارد. هر نوع تولید کنندگی نیاز به سرمایه مالی، علمی، تخصصی، و دیگر سرمایهها دارد قطعا این سرمایهها به طور مساوی در میان شهروندان یک کشور و شهروندان جامعه جهانی توزیع نشده است. بنابراین هرچند چنین امکانی، به طور عام افزایش پیدا کرده اما قابلیت بهره وری از این امکانات به طور یکسان فراهم نیست بنابراین بهره وری به طور یکسان محقق نخواهد شد و ما در جهان آینده هم با مخاطبان مطلق مقهورسروکار خواهیم داشت - هر چند تعدادشان از صد درصد گذشته کمتر میشود اما قطعا به صفر نخواهد رسید- درصدی مخاطب بهره ور خواهیم داشت و درصدی هم مخاطب ارتباطگر که نه فقط مقام مصرف بلکه مقام تولید کنندگی هم دارد و ازاین تکنولوژیها استفاده میکند. به معنای دیگر از حجم و شدت مخاطب بودن انسانها کاسته میشود و بر حجم و شدت ارتباطگران در جهان آینده افزوده میشود ولی اگر بخواهیم واقع بینانه نگاه کنیم در جهان آینده، هنوز هم افراد و سازمانهایی خواهند بود که بیشتر درمقام و منزلت ارتباط گری شناخته خواهند شد چرا که به مبانی، مبادی، امکانات و قابلیت های ارتباط گری ازمنظر مالی، دانش، تخصص، پرسنل نیروی انسانی یا حتی منزلت معرفتی و...احاطه بیشتری دارند تا جایی که من میتوانم آینده را ببینم هیچ گاه نمی توانم جامعهای را تصور کنم که همه در شان های ارتباطی یعنی مخاطب بودن و ارتباطگر بودن سهم های برابر داشته باشند چنین جامعهای اگر خیال نباشد قطعا آرمانی است که تحقق آن در آینده قابل پیش بینی میسر نخواهد بود. * میگویند انسان امروز تنهاست در حالی که رسانه یک ابزار ارتباط جمعی است چگونه رسانهها میتوانند این مخاطب های تنها را همزمان و کنار یکدیگر جذب کنند و تاثیرگذار هم باشند؟ این یک قضاوت کلی و مناقشه برانگیز است من این تنهایی را مشروط میدانم. فکر میکنم انسان امروز در مقایسه با گذشته از تعلقات و وابستگی های خاصی که به جمع و جماعت خودش داشت تا اندازهای دور افتاده است بنابراین اگر سوال شما را ترجمه کنیم به اینکه انسان حال حاضر، یعنی انسان ده پانزده سال اخیر به طور نسبی در مقایسه با گذشته تنهاتر شده است تا اندازهای شاید بتوان این حرف را زد ولی این امر ناشی از فروپاشی مبانی هویتی پیشامدرن و عصر مدرنیته است. جوامع کهن هم در پیشامدرن و هم در عصر مدرن جوامعی بودند که وابستگیها وتعلقات خاندانی، قبیله ای، ایدئولوژی، ملی و یا فرهنگی به شیوه خاصی در آن وجود داشت و انسانها از بدو تولد در درون این جوامع تربیت میشدند اما انسان عصر مدرن ساختارهای هویتی متفاوتی پیدا کرد. یعنی هویت های پیشامدرن و عصر مدرن تااندازه زیادی قدرت اقناع آفرینی خود را از دست داده اند و از این زاویه ممکن است ما انسان بازمانده را انسانی تنها بنامیم، اما حداقل دو روند در هویت یابی های جدید مشاهد میکنیم که خود این امر نشان میدهد که انسان عصر جدید اگر به طور نسبی تنها هم باشد در حال جایگزین کردن احساس تعلقات و جماعت هایی نوین به جای آن جماعت های منهدم شده است. انسانها با اصرار و سماجت تمام میکوشند تا ساختارهای هویتی کهن خود را بازتولید کنند. ناسیونالیسم معاصر در سطح دنیا و در برخی از مناطق رادیکالیسم در تعریف های اجتماعی، دینی و فرهنگی و بنیادگرایی در عرصه های مذهبی و فرهنگی در حال ظهور است. یعنی انسانها سعی میکنند از یک طرف به بخشی از مبانی هویتی کهن خود بچسبند و حتی این عمل را به شیوهای مصرانه و مجدانه انجام دهند که ما از دل آن افراط و حتی بنیادگرایی را میتوانیم تعریف کنیم و در نتیجه آن حس تعلقشان را به جماعت مورد تصور خودشان به شیوه خیلی اثرگذارتر پیگیری میکنند و از سوی دیگر مردمان بسیاری سعی میکنند هویت های جدیدی سازماندهی کنند که این هویتها ممکن است در گذشته اصلا وجود نداشته یا در سلسله مراتب هویتی جایگاه خیلی پایینتری داشته اند. مانند هویت های خرده فرهنگی، هویت های مربوط به علایق و سلایق، هویت های مربوط به سبک زندگی و بسیاری از انواع هویت های جهانی-محلی که در حال ظهور است و در گذشته امکان ظهور و بروز زیادی نداشته است. ما در اینجا میتوانیم از مفهوم وحدت در عین کثرت و کثرت در عین وحدت استفاده کنیم. انسان به طور فردی و جمعی میآموزد وحدت و کثرت را دریک نقطه توازنی برقرار کند حالا اگر در یک دوره ای بنا به دلایلی یکی از اینها هجوم بیاورد و بخواهد نقطه توازن را تغییر دهد یک فاز بحرانی به وجود میآید و اینجاست که انسان تلاش میکند با مکانیزمهایی آن نقطه توازن را بین کثرت و وحدت اضافه کند. اتفاقی که در عرصه ارتباطات افتاده این است که با گسترش تکنولوژی های دیجیتال فروپاشی مرزهای جغرافیایی، کثرت و تنوع در پیام های ارتباطی یا در موازین مخاطب بودن یا ارتباط گری گسترش پیدا کرده است بنابراین آن وحدت مفهومی که در گذشته به انسانها امنیت و آرامش میبخشید تا اندازه زیادی حداقل در بین گروه های جوان یا سایر گروه های آسیب پذیر اجتماعی دچار لغزش و کم کارکردی شده است و قطعا این تکثر به وجود آمده وحدت مفهومی و عملیاتی جدیدی را طلب میکند که باید به عنوان معیاری برای ایجاد علاقه و وابستگی بین فرد و جماعتها باشد. شاید ما بتوانیم اصلیترین بحران انسان امروز را نه تنهایی بلکه جای خالی آن هویت های وحدت آفرینی بدانیم که در عین برخورداری از مزایای هویت های کهن امکان زنده ماندن وپویای در جهان متکثر شده فعلی را هم دارا باشد. * در شرایط کنونی که رقابت شدید بین رسانهها و تغییرات مداوم آنها وجود دارد پیش بینی و هدایت سلایق و علایق مخاطبان چگونه است؟ فکر میکنم همین روندهای دو سه دهه گذشته ادامه پیدا خواهد کرد اما نسبت برخی از پدیده هایی که مشاهده میکنیم تغییر خواهد کرد. تفرد و تنهایی را بیشتر شاهد خواهیم بود. هویت های جدیدی در ذیل مفاهیم فرهنگی نوین یا دین تجدید سازمان یافته یا هویتهای قارهای و یا هر تعریف دیگری ظهور میکنند. البته اینها الان هم حضور دارند و میشود رگهها و شمه هایی از همه این چالش های هویتی را مشاهده کرد اما در آینده بخشی از این ساختارهای هویتی غلبه پیدا خواهد کرد. قطعا تا زمانی که ما به یک نقطه توازن نرسیده ایم بحران بعدی شروع نخواهد شد. بنابراین از بحران فعلی که ما در آن قرار داریم به سمت یک نقطه توازن حرکت خواهیم کرد. و حتما آن نقطه توازن هم بدون مناقشه و با پذیرش همگان نخواهد بود و این چالش های هویتی کماکان ادامه خواهد داشت. حال در مواقعی آن نقطه توازن و بهینه به سمت وحدت میل پیدا خواهد کرد و در مواقعی به سمت کثرت، افتراق و دوگانگی های خیلی خشونت بار. ارتباطات یا اثرات رسانه های جمعی در طول تاریخ حاصل تعامل بین تکنولوژی و انسان بود. انسان هم در ساختارهای اجتماعی و فرهنگی در سطح فردی و جمعی تا سطح کلان بشری تلاش میکند تا ظرفیت و کارایی تکنولوژیها را مهار بزند و به خدمت خود درآورد. به هر حال انسان به پایان تاریخی خودش نرسیده است و تازمانی که در کره خاکی به حیات خود ادامه میدهد به چالش برای یافتن، دوباره ساختن و بازآفریدن خویشتن خویش، جهان هستی، زندگی فردی، جمعی، اقتصاد، سیاست، فرهنگ، تمدن و ...ادامه خواهد داد. یک وقت هایی بحران هایی که مشاهده میکنیم در یک نمای کلی از تاریخ لحظهای بیش نیست و در یک وقت هایی خدشههایی میبینیم در یک نمای بزرگتر به اصطلاح یک تغییر کوچکی است که به سرعت تبدیل به حافظه تاریخی میشود و جای خود را به پدیده های جدیدتری میدهد آن چیزی که به نظرم مهم است خیلی گله کردن از تکنولوژی یا با حالت متحیرانه خود را مقهور دیدن نیست به اعتقاد من هر فردی و هر جمعی از گروه های سنی و جنسیتی باید بکوشد تا ضمن درک جهان جدید و رها کردن تفکر و اندیشه و به اصطلاح عبودیت خود جهانی متفاوت را با عقل و دل، خوب ببیند و راه های عملیاتی کردن این جهان را در زمان هرچه کوتاهتری و به شیوه هرچه متکثرتر، شاملتر و موفقتری پیدا کند و آن را در جهان اجتماعی عملیاتی کند. فکر میکنم مهمترین مسئله این است که نباید گذشته را به نام آینده موهوم نفی کرد و نباید به سمت آیندهای از سر آرزوی کودکانه دوید و از گذشته ره توشه های لازم را برنگرفت. اگر توازن بین گذشته و آینده، وضع موجود و وضع مطلوب، فرصتها و چالشها و توازن بین فرد و جمع در یک سیستم اجتماعی، سیاسی وفرهنگی پویا عملیاتی شود در آن صورت است که ما میتوانیم ضمن بهره مندی از مزایای تکنولوژی های جدید حداکثر توان خود را به کار ببریم تا از بیشتر آسیب های آن در امان بمانیم. منبع: وبسایت آموزش و پژوهش موسسه همشهری |
اولین روزنامه نگار زن ایران که بود؟ Posted: 21 Jun 2013 02:04 PM PDT زهره شریفی - نقل است که ناصرالدین شاه قاجار از سواد داشتن زنان دل خوشی نداشت و برخی از همسران او که می توانستند بخوانند و بنویسند، سوادشان را از شاه پنهان می کردند. مریم عمید، ملقب به مزین السلطنه در چنین فضایی پیش قدم تاسیس یک مدرسه دخترانه شد و بعدها نشریه ای را منتشر کرد که برای اولین بار در تاریخ ایران، مدیر مسئول آن زن بود. مزین السلطنه که دختر مير سيدرضي رئيسالاطباء پزشک قشون ناصرالدين شاه بود تحصيلات خود را نزد پدرش یاد گرفت و به دليل حضورش در خانواده ای تحصيلکرده و با سواد و داشتن ذهني جستجوگر و علاقمند، از برخي تحولات اجتماعي و فرهنگي جامعه و جهان آن روزگار مطلع شد و چون علاقه زيادي هم به آموختن علوم جديد داشت به خواندن زبان فرانسه و آموزش عکاسي مشغول شد. او که در واقع اولین زن روزنامه نگار ایران است البته اولین نشریه ای که از طرف زنان در ایران منتشر شد نشریه "دانش" نام داشت که در سال 1289 ه- ش توسط "خانم دکتر کحال" همسر میرزا حسینخان کحال انتشار یافت. این نشریه در تهران منتشر شد که هفتهای یک بار و در هشت صفحه با قطع رحلی و چاپ سربی چاپ میشد و علاوه بر ایران در سایر کشورها هم منتشر میشد که بعد از یک سال متوقف شد. شکوفه ای برای زنان دو سال بعد از تعطیلی "دانش" در سال 1292 ه- ش مریم عمید نشریه ای با عنوان شکوفه منتشر کرد که در واقع این نشریه به عنوان اولین نشریه زنان در ایران شناخته شده است، مزین السلطنه که در شانزده سالگي ازدواجي ناموفق با عمادالسلطنه سالور یکی از شاهزادگان قجر داشت چند سال بعد با قوامالحکماء از روشنفکران زمان ازدواج و صاحب دو فرزند شد. همسرش يکي از مشوقان او براي کارهاي فرهنگياش بود. پس از فوت قوامالحکماء، او ديگر ازدواج نکرد و تمام وقت خود را صرف امور فرهنگي کرد. او در سال 1330هـ ق مدرسهاي دخترانه با نام "مزيّنيّه" تاسيس کرد. مریم عمید براي ترويج و تشويق تحصيل در سطوح مختلف جامعه، در مقابل دو شاگرد که شهريه پرداخت ميکردند يک شاگرد مجاني نامنويسي ميکرد و با خانوادهها قرار ميگذاشت که تا پايان دوره تحصيل حق بیرون آوردن بچهها را از مدرسه ندارند. در واقع مزین السلطنه در کنار مديريت مدرسه، به فعاليت مطبوعاتي خود که همان انتشار نشريه شکوفه بود ادامه داد، سرآغاز این نشريه با اين بيت آغاز می شد: باد آمد و بوي عنبر آورد بادام شکوفه بر سر آورد روی صفحه اول این نشریه نوشته شده بود: "صاحبه امتیاز و مدیر مسئوله مزین السلطنه صبیه مرحوم آقا میرزا سید رضی رئیس الاطبا، روزنامه ایست اخلاقی، ادبی، حفظ الصحه اطفال، خانه داری، بچه داری، مسلک مستقیمش تربیت دوشیزگان و تصفیه اخلاق زنان راجع به مدارس نسوان عجالتا گاهی دو نمره طبع می شود."
از نسخ و نستعلیق تا کاریکاتور نشریه شکوفه در سال 1330 اولين شمارهاش به چاپ رسيد و به مدت چهار سال (77 شماره) تقريباً هر دو هفته يک بار منتشر ميشد. این نشریه در چهار صفحه با خط نسخ نوشته ميشد که از شماره پنجم نگارش آن نستعليق شد و از سال دوم به بعد با حروف سربي به چاپ رسيد. در صفحه آخر يک کاريکاتور داشت که مرتبط با موضوع هر شماره بود. کاريکاتورها از سال سوم به بعد چاپ نشد. انتشار نشريه با شروع جنگ جهاني اول نظم خود را از دست داد. مطالب شکوفه اعم از خبر، مقاله و کاريکاتورها، همگي براي تشويق به تعليم وتربيت دختران، مبارزه با خرافه، رمال و فالگيري، طب خانگي در مقابل طبيبان تحصيلکرده، آموزش هاي صحيح بهداشتي، آداب معاشرت، فعاليتهاي اجتماعي و... بود. مزينالسلطنه در کنار مقالاتي که براي آموزش زنان داشت پيامها و آموزههايي نيز براي مردان داشت و هميشه آنها را در احترام گذاشتن به زنانشان تشويق ميکرد و زن و مرد را در زندگي خوب همراه و درکنار يکديگر ميديد. بولتن انجمن همت مریم عمید علاوه بر این فعاليت ها از اعضا "انجمن همت خواتين" هم بود. اين انجمن در سال 1323ه ق توسط مديران مدارس دخترانه به رياست خانم نورالدجي تأسيس و هدف آن مبارزه با اجناس خارجي و منع واردات اين محصولات بود. يکي از تحريم ها منع خريد منسوجات خارجي بود، قرار بر اين شد که تمامي مدارس دخترانه اعم از معلمين و دانشآموزان همگي از پارچههاي ايراني استفاده کنند و هر کس سرپيچي کرد از مدرسه اخراج شود و هيچ مدرسه ديگري نام آن دانشآموز را ننويسد. به اين ترتيب در عرض يک ماه حدود پنج هزار نفر به اين تحريم پيوست. مزينالسلطنه در نشريه شکوفه فعاليت ها و سخنراني هاي مربوط به اين انجمن را انعکاس ميداد و اين نشريه به عنوان سخنگوي انجمن فوق درآمده بود. او در گسترش اين تفکر نقش بسزايي داشت.
نشریه شکوفه بیش از هر چیز روی تربیت دوشیزگان و اخلاق زنان و مدارس زنانه تمرکز داشت. اما برای تعیین روش این نشریه باید دوران انتشار آن را به دو قسمت تقسیم کرد، در حالی که شکوفه از آغاز انتشار تا شماره 10 سال دوم بیشتر مقالات خود را به ترویج علوم و فرهنگ در بین زنان، طراز اداره مدرسه، وضع مدارس دخترانه و چگونگی پیشرفت آنان اختصاص داد از شماره 10 تا پایان انتشارش به صورت ارگان انجمن همت خواتین و مدیران مدارس نسوان در آمد و به بسط و تبلیغ نظرهای انجمن پرداخت. در این زمان همچنان که محتوای مقالات سیاسی تر می شد، مسائلی چون استقراض از دولت های خارجی، امتیازاتی را که بدون شک در مقابل باید به دول تسلیم کرد، استقلال ملی، مبارزه با نفوذ بیگانگان و وظایف زنان را در این باره مطرح کرد و در حالی که بر کوشش زنان در راه اعتلای وطن تاکید می کرد. آنها را در این راه همپای مردان می دانست. به هر روی در هر دو نیمه، موضوع مدارس نسوان و تحصیل زنان مضمون همیشگی نوشته های شکوفه را به خود اختصاص می داد. وقتی مزین استکان های نقره را فروخت مزین السلطنه اگرچه زن روشنفکری بود که فعالیت های اجتماعی اش، او را به چهره ای مبارز در دوره مشروطه تبدیل می کرد، با این حال زنی بود که زندگی شخصی اش را با تمام مختصات عرفی زنانه حفظ کرده بود؛ تمام کارهای خانه اش را خودش به تنهایی انجام می داد و در راه توسعه و ادامه انتشار روزنامه که در آن زمان ناشر افکار مترقی زنان به حساب می آمد، از هیچ کوششی دریغ نکرد. حتی به گفته یکی از نزدیکان مریم عمید او یک بار تمام جا استکان های نقره خود را فروخت تا بتواند مخارج چاپ نشریه شکوفه را بپردازد و در اثر عشق و علاقه مفرط در این راه کلیه اموال و دارایی خود را صرف کارهای اجتماعی و فرهنگی کرد. مريم خانم مزينالسلطنه عميد در سال 1337ه ق / 1298ه- ش در اوج فعاليت هاي خود در سفری که به سمنان داشت بر اثر عارضه قلبي درگذشت. اما با مرگ او نه تنها از حضور زنان در عرصه های اجتماعی کم نشد بلکه اقدامات ماندگار او به عنوان یک زن در آن دوران خفقان شروعی شد برای حضور زنان دیگری که از اندرونی ها بیرون آمدند و در عرصه های مختلف خود را چنان نشان دادند که تا به حال نامشان ماندگار مانده است. |
رسانه زيرك است؛ مخاطب هوشيار باشد Posted: 21 Jun 2013 02:04 PM PDT آزاده صادقی - محمدمهدی فرقانی، روزنامهنگار نامآشنایی برای بسیاری از روزنامهنگارانی است که امروزه در مطبوعات ایران برای خود اسم و رسمی دارند. او که استاد ارتباطات دانشکده علوم ارتباطات علامه طباطبایی است، بیشترین وقت خود را در روزهای جوانی در مطبوعات سپری کرده است و تجربه ارزندهای در حیطه عمل در روزنامهنگاری دارد. از این رو سراغش رفتیم تا گپ و گفتی داشته باشیم در باب سواد رسانهای در فضای مطبوعات و مخاطبان آن. او معتقد است، دخالت تاریخی دولت در شکلگیری رسانهها نه تنها ساختار مطبوعات ایران را از فضای حرفهای خود دور کرده بلکه بیاعتمادی عمیقی را هم در دل مخاطبان ایرانی نسبت به مطبوعات و دیگر رسانهها ایجاد کرده است. وی این عوامل را برای کارکرد سواد رسانهای که همان افزایش معرفت مخاطب است، یک تهدید جدی میداند. متن کامل این مصاحبه را در زیر میخوانید.
اول از همه بهتر است بدانیم که بحث سواد رسانهای را باید در حوزه مخاطب دنبال کنیم نه دستاندرکاران رسانه. فرض بر این است که دستاندرکاران رسانهها بالاخره کار خود را میدانند و مهارتهای لازم را دارند و پیچیدگیهای این حرفه را میشناسند. بنابراین از شیوهها، شگردها و ترفندهای مختلف برای اقناع مخاطب و هدایت او در مسیر و جهت خاصی یا بالاخره همسو کردنش با اهداف خودشان آگاه هستند. بنابراین بحث سواد رسانهای معطوف به حوزه مخاطب است و دغدغه اصلیاش دغدغه مخاطب است که این مخاطبان فریب پیامسازیهای رسانهها را نخورند و به نوعی تحمیق نشوند. به عبارتی به رفتار یا واکنش یا کنشی کشیده نشوند که غیرعقلایی، غیرمنطقی و مضر باشد.
ببینید! ساختار مطبوعات ما حرفهای نیست و آدمهایی که شناخت و معرفت واقعی رسانهای داشته باشند در این مطبوعات زیاد نیستند. در نتیجه بعضی وقتها از سر خوشباوری مفرط و گاهی از سر بدبینی مفرط به رسانه و عملکرد آنها توجه میکنند. به این دلیل است که میگویم بحث سواد رسانهای در حوزه مخاطب معنا پیدا میکند. حالا چه فرض بر این باشد که دستاندرکاران رسانهها کارشان را میدانند یا خیر. در هر صورت آنها تولیدکنندگان محتوا و پیام هستند و وقتی پیامشان را تولید کردند دیگر کارشان تمام است. دیگر بقیهاش به خوانش مخاطب و تلقی، شناخت و آگاهیای بازمیگردد که مخاطب از این خوانش پیدا میکند. در واقع همه تلاش ما در موضوع سواد رسانهای این است که مخاطب را به درجهای از تشخیص و درک پیام برسانیم که بتواند غیراز سطور پیام، نانوشتههای رسانه را هم بخواند. یعنی با توجه به آنچه رسانهها میگویند بتواند به اهداف نهفته در پشت پیام هم پی ببرد.
به نظر من مخاطب ایرانی به لحاظ سنتی، در مجموع با یک نگرش همراه با بدبینی، سوءظن و بیاعتمادی با رسانههاروبهرو ميشود. علتش هم بازمیگردد به سابقه تاریخی تولد مطبوعات در ایران و بعد تولد رادیو و تلویزیون. حتی درواقع نقش دولت در شکلگیری رسانهها در ایران و دخالتش در محتوا و مدیریت رسانهها. در 175 سال گذشته که از تولد مطبوعات در ایران میگذرد بهطور متناوب این سلطه و این تعیین تکلیف (به نوعی تاثیرگذاری بر محتوای رسانهها) توسط دولتها ادامه داشته است. از نظر تاریخی هم ساخت حکومت در ایران یک ساخت استبدادی بوده است. این ساخت استبدادی همواره یک رابطه از بالا به پایین و عامرانه بین حاکمان و حکومتشوندگان به وجود آورده است. مردم همواره رعیت بودهاند و حاکمان و پادشاهان مظهر قدرت. بنابراین رعیت حقوقی نداشتند و فقط باید تبعیت میکردند. روزنامههایی هم که به نوعی اخبار دارالخلافه یا دربار را منعکس میکردند بههرحال منابع رسمی در آنها سخنگوی اصلی بودهاند. همین تلقی و تصور، بدبینی و سوءظن و بیاعتمادی را در طول سالیان القا و تشدید کرده است، بنابراین مخاطب ما به لحاظ سنتی به رسانههایمان بدبین است، مگر در مقاطع خاصی از تاریخ و در مواردی که رسانهای سعی کرده آن ذهنیت غالبی گذشته را با رفتار منطقی خود بشکند و اصلاح کند که البته به سختی این کار انجام میشود ولی شدنی است. این بدبینی باعث میشود که همیشه زیر کاسه پیام رسانهها نیمکاسهای دیده بشود و بالاخره یک نوع هدف پنهان پشت همه اینها دیده شود. ممکن است مخاطب درک نکند که چه نیت و هدفی پشت این قضیه وجود دارد اما حداقل میتواند حس کند که چنین هدف و نیتی وجود دارد که باعث میشود خیلی پذیرش بالایی در مقابل پیامهای رسانهای از خود نشان ندهد. البته این دید نقاد تا حدی به شکلگیری سواد رسانهای کمک هم میکند. شما در جامعهای غربی اصلا نشانی از سواد رسانهای به این معنا نمیبینید. به این معنی که آنها اصلا معتقد نیستند که رسانهها از ترفندها و شگردهای مختلف برای القای پیام و برای تاثیرگذاری بر مخاطب عام استفاده میکنند. ولی مخاطب عام که مخاطب اصلی رسانههاست در غرب به نظر من در مقابل رسانهها بسیار بیدفاع است زیرا هم رسانههایشان خیلی زیرکانه و هنرمندانه عمل میکنند و هم مردم به نوعی به رسانهها باور و اعتماد دارند.
من انکار نمیکنم که تنوع ساختاری رسانهها در غرب بههرحال فرصتهایی برای مخاطبان به وجود میآورد و مخاطبان با گفتمان واحد و تکصدایی روبهرو نیستند. صداهای مختلف را میشنوند و خود انتخاب میکنند و تصمیم میگیرند. این تنوع و چندصدایی بهطور نسبی به انتخاب احسنت مخاطب کمک میکند اما در مجموع مخاطبان عادی رسانهها خیلی پیچیدگیهای عملکرد رسانهها را نمیشناسند یا اصلا به آنها فکر نمیکنند. به همین دلیل میتوان گفت که بیشتر خوشبینانه با این پیامها روبهرو میشوند. اما در کشور ما، این ویژگی نق زدن تاریخی که وجود دارد در این عرصه هم تسری پیدا کرده است و ما خبری را که میشنویم چه از رادیو و تلویزیون باشد و چه مطبوعات، بههرحال ناخودآگاه فکر میکنیم که چه میخواهد بگوید یا چه چیزی را نگفت و چطور به این جنبه اشاره میکند اما آن جنبه نه! در ذهن خودمان هم که شده همیشه چنین تفکری داریم و خودمان با خوانش خودمان بسیاری اوقات خبر را تکمیل میکنیم. این تکمیل کردن الزاما تکمیل کردن درست و واقعبینانهای نیست. اما به دلیل آن بدبینی تاریخی، ما همیشه نیمه پنهان خبر را به عنوان مخاطب تکمیل میکنیم. بنابراین این از یک جنبهای مثبت است و از یک جنبهای منفی. مثبت است چون که ما تسلیم بیچون و چرای پیامهای رسانهای نمیشویم اما از جنبه دیگر شاید منفی باشد و با ناباوری با آن پیام روبهرو میشویم و پس آن پیام، یک هدفی را نهفته میبینیم.
بله، متاسفانه اینگونه است زیرا طبعا پیچیدگیها و ظرافتهایی که رسانههای غالب بینالمللی به کار میگیرند خیلی پیچیدهتر از ترفندهایی است که رسانههای ما بعضی اوقات عریان و آشکار استفاده میکنند و هرکسی این پیامها را میفهمد و نیازی به کشف رمز ندارد. با وجود این پیچیدگیها، شاید بعضا باور و اعتماد مخاطب ما، نسبت به آنها بیشتر است و این نه به دلیل عملکرد خوب آنهاست بلکه به خاطر ضعف مفرط عملکرد نظام رسانهای ماست. روزنامههایی که بههرحال محدودیتهای شدیدی دارند. روزنامههای دولتی که تکلیفشان معلوم است و روزنامههای غیردولتی که از این محدودیت رنج میبرند، خیلی نمیتوانند گفتمانهای موجود در جامعه را بازتاب بدهند. رادیو و تلویزیون هم که تکلیفش معلوم است. خبرگزاریها هم به همین شکل است. ما زمانی دو خبرگزاری داشتیم؛ واحد مرکزی خبر و ایرنا. حالا دهها خبرگزاری ایجاد شده است اما سوال این است که در عمل چند خبرگزاری خصوصی و چند خبرگزاری دولتی هستند ؟ و کدام یک و به چه میزان بسترها و زمینههای لازم برای فعالیتهای حرفهای را فراهم میکنند؟ واقعا کدام یک، دیدگاهها، عقاید و تفکرهای مختلفی را که در جامعه وجود دارد عرضه میکنند و به تعامل با یکدیگر میگذارند؟ من معتقدم در این فضا، عملکرد غیراقناعی و عدم پاسخگویی رسانههای داخلی به نیازها و کنجکاویها و تنوعهای موجود در جامعه باعث شده است که رویکرد بخشی از مخاطبان داخلی این رسانهها متوجه رسانههای برونمرزی شود که بسیاری از آنها را ما قبول داریم که حسننیت ندارند و دلسوز نیستند و از نمایندگیهای خاص سیاسی و قدرتها دفاع میکنند اما به دلیل ضعف عملکرد رسانههای داخلی از یک موضع برتری در بعضی مواقع بهرهمند میشوند.
بله، اینها پلی هستند بین مخاطب سادهپسند و سطحینگر با مخاطبی که محتوا و عمق پیام را در اولویت قرار میدهد. اما به شرط اینکه این پل در جایی بسته نشود و معبر تلقی شود نه توقفگاه. مخاطب در ایستگاه رسانه مانند مطبوعات عامهپسند برای همیشه توقف نکند بلکه از آن به عنوان یک معبر برای رسیدن به یک مرتبه بالاتر استفاده کند. اما این مثلا برای همین مطبوعات عامهپسند حتی اگر این نقش را هم قائل نباشیم بالاخره جنبه سرگرمی سالم را دارند هرچند رسالتی را مبنی بر رشد آگاهی و پاسخگویی به نیازهای مخاطب برعهده ندارند و فقط به سرگرمی توجه میکنند.
درحال آموزش دادن هستند. شما در تلویزیون برنامههایی دارید مثل برنامه موج که درباره عملکرد رسانههای غربی داد سخن میدهند. بهطور هفتگی برنامه پخش میشود که رسانههای غربی اکنون چرا به این موضوع پرداختند و غیره. حالا اینجا بحث از این نیست که چقدر این تحلیلها درست است ولی هدف دستاندرکاران این است که به مخاطب بقبولانند که مخاطبان غربی مغرضاند، تحریفگرند و عامل دست قدرتهای شیطانی غرباند و نتیجه معکوسش این میشود که آنچه ما میگوییم، حقیقت است. ما دیگر این را سواد رسانهای اطلاق نمیکنیم. سواد رسانهای کارکرد مثبت دارد به این معنا که معرفت مخاطب را در مقابل رسانه بالا میبرد و نه اینکه قصدش همسو کردن مخاطب با نیات منبع پیام باشد. ما آن سواد رسانهای را مطلق تلقی میکنیم که شناخت واقعبینانهای از رسانهها بدهد نه این که به دنبال جهتدهی ایدئولوژیک به رسانهها باشد. منبع: روزنامه بهار |
تازههای نشر: مبانی نشر الکترونیک Posted: 21 Jun 2013 02:04 PM PDT کتاب دو فضایی شدن نشر؛ مبانی نشر الکترونیک به قلم دکتر سعیدرضا عاملی منتشر شد. به گزارش همشهریآنلاین، دکتر سعید رضا عاملی استاد گروه ارتباطات و مطالعات آمریکای شمالی دانشگاه تهران و گردآورنده کتاب در مقدمه اثر به تشریح دو فضایی، شبکهای شدن و تعاملی شدن نشر جهان اسلام میپردازد. رویکرد دو فضایی به پیشرفت اسلامی - ایرانی مقاله اول کتاب که اثر دکتر سعیرضا عاملی و ریحانه هاشمیان است، تحت عنوان رویکرد دوفضایی به ظرفیتهای نشر الکترونیک ارائه شده است. در این مقاله آمده است: درک نشر الکترونیک مستلزم رویکرد دوفضایی (عاملی،1390) و پیوستاری به نشر آنالوگ (چاپی) و نشر دیجیتال( الکترونیک) است. دکتر محمد سمیعی هم که عضو هیات علمی دانشگاه تهران است در بخش دیگری از این کتاب دستاوردها و مشکلات درگاههای اسلامی فعال در نشر الکترونیک را بیان میکند. دکتر یونس شکرخواه؛ رئیس مرکز مطالعات آمریکای شمالی و اروپای دانشگاه تهران همچنین در این کتاب به گرافیکی شدن نشر الکترونیک پرداخته و تلاش میکند به بررسی دو روند و سپس به روند سومی که رو به گسترش و در حال شکل گرفتن است اشاره کند. دو روند اول اینفوگرافها، نیوزگرافها و روند سوم دیتاژورنالیسم است. وی گام بعدی را با پیشدرآمدی درباره سیستم ارتباطی آغاز و سپس به عرصههای رقابتی پیشرو در روند گرافیکی شدن فرایند نشر میپردازد. استاد دانشکده مطالعات جهان دانشگاه تهران گرافیکی شدن فرایند نشر را روندی شتاب گیرنده و تازه مانند یک سیستم ارتباطی میداند. همچنین آخرین بخش کتاب به بررسی مخازن سازمانی و نقش آن در فراگیری نشر الکترونیک در جهان اسلام به قلم دکتر فاطمه فهیم نیا؛ رئیس کتابخانه مرکزی، مرکز اسناد و تامین منابع علمی دانشگاه تهران میپردازد. چاپ نخست (1392) کتاب دو فضایی شدن نشر؛ مبانی نشر الکترونیک توسط اتحادیه جهانی ناشران مسلمان و انتشارات علمی فرهنگی در 80 صفحه با قیمت 60000 ریال در تیراژ 1000 نسخه روانه بازار نشر شده است. |
Posted: 21 Jun 2013 02:04 PM PDT بنا به گزارش رسانهها، نهادهای امنیتی آمریکا بطور گسترده مراودات در شرکتهای اینترنتی و مکالمات تلفنی را کنترل میکنند. اطلاعات جمعآوری شده منبع مهمی برای تنظیم گزارشهای محرمانه در دولت اوباما بوده است. به گزارش دویچوله، روزنامههای واشنگتن پست و گاردین از خبرچینی نهادهای امنیتی آمریکا در سیستمهای کامپیوتری خبر میدهند. بنا به گزارش رسانهها سازمانهای امنیتی آمریکا به اطلاعات دستکم ۹ شرکت بزرگ کامپیوتری دسترسی مستقیم داشته و ایمیل، عکس، ویدئو، مدارک و فایلهای صوتی را کنترل میکردهاند. اطلاعات کاربران شرکتهای مایکروسافت، یاهو، گوگل، فیسبوک، پالتاک، آی و ال، اسکایپ، یوتیوب و اپل تحت نظارت نهادهای امنیتی ایالات متحده قرار داشتهاند. پلیس فدرال آمریکا (FBI) و سرویس امنیت ملی آمریکا (NSA) بطور مستقیم مسئولیت این شنود و نظارت را برعهده داشتهاند. روزنامه واشنگتن پست مدعی است که مدارک و اسناد قابل توجهی از برنامه خبرچینی دولت آمریکا در اختیار دارد. گفته میشود که یکی از کارکنان نهادهای امنیتی آمریکا این اسناد را در اختیار رسانهها قرار داده است. این مدارک نشان میدهند که دولت آمریکا حقوق شهروندان خود را نقض و حریم شخصی آنان را خدشهدار ساخته است. واشنگتن پست با استناد به اظهارات یک مامور امنیتی آمریکا مینویسد: «سازمانهای امنیتی آمریکا به معنای دقیق کلمه در زمانی که شما مطلبی را تایپ میکنید از آن آگاهی مییابند.». هنوز روشن نیست که آیا نمایندگان کنگره نیز از جزییات اقدامات دولت اوباما اطلاع داشتهاند یا نه. یک مقام ارشد دولت آمریکا به خبرگزاری رویترز گفت که اطلاعات تنها درباره شهروندان غیرآمریکایی که محل اقامت آنان خارج از ایالات متحده است، جمعآوری شده است. این مقام دولت آمریکا تصریح کرد که " برنامهی اخیر از سوی کنگره پس از بحثها و بررسیهای طولانی" تمدید شده است. افزایش استفاده از اطلاعات محرمانه بر اساس گزارش رسانهها نام این برنامه "پریسم ۲۰۰۷" (PRISM 2007) است که در زمان زمامداری جورج دبلیو بوش آغاز شد و سپس از سوی باراک اوباما گسترش یافت. بنا به گزارش واشنگتن پست جمعآوری اطلاعات در این برنامه چنان ابعادی یافته که "تقریباَ یک هفتم تمامی گزارشهای محرمانه بر اساس این دادههای محرمانه تنظیم میشوند." مدارک بدست آمده توسط واشنگتن پست نشان میدهند که سازمان امنیت ملی آمریکا (NSA) بیش از پیش متکی به اطلاعات کسب شده از طریق برنامه "پریسم" است. گزارشهای محرمانهی روزانه که در اختیار اوباما گذاشته میشوند در موارد فراوانی بر اطلاعات جمعآوری شده از طریق همین برنامه استوار است. در سال گذشته حدود ۱۴۷۷ مورد از این نمونهها ثبت شده است. در نخستین واکنش به این افشاگریها، شرکتهای مایکروسافت، گوگل، اپل، فیسبوک و یاهو اعلام کردند که به هیچ نهاد دولتی اجازه دسترسی مستقیم به "سرورهای" خود را نخواهند داد. شرکت گوگل اعلام کرد که هیچگاه "توافقی پشتپرده" با دولت آمریکا نداشته است. مایکروسافت نیز تصریح کرد که تنها اطلاعات "از کابران ویژه با مشخصات تعریفشده" کنترل و جمعآوری میشوند. سخنگوی شرکت اپل نیز گفت: «ما تا کنون نام برنامه "پریسم" را نشنیده بودیم.» شنود گسترده مکالمات تلفنی روزنامه بریتانیایی گاردین نیز با انتشار یک "حکم محرمانه قضایی" مدعی شد که شرکت تلفنهای همراه "وریزون" (Verizon) موظف شده که تمامی اطلاعات مکالمات روزانه خود را به مدت ۳ ماه در اختیار نهادهای امنیتی آمریکا قرار دهد. این شرکت بیش از ۱۲۰ میلیون مشترک دارد. این حکم دادگاه آمریکا شامل مکالمات داخلی در ایالات متحده و مکالمات بینالمللی میشود. روزنامه گاردین احتمال میدهد که شرکتهای دیگر تلفنی دستورات و احکام مشابهی را دریافت کردهاند. جیمز کلاپر، هماهنگکننده ملی سازمانهای امنیتی آمریکا از افشاگری رسانهها به عنوان "مطالبی گمراهکننده" انتقاد کرد. به گفته وی "افشا و انتشار اسناد محرمانه سبب آسیبرسانی به توانایی نهادهای امنیتی برای مقابله با تهدیدات میشود." کاخ سفید نیز از جمعآوری اطلاعات به صورت انبوه پشتیبانی کرد بیآنکه به جزییات منتشرشده در روزنامهها اشارهای کند. مایک راجرز، قانونگذار جمهوریخواه که ریاست کمیته نهادهای امنیتی در مجلس نمایندگان آمریکا را برعهده دارد تصریح کرد که به کمک این برنامه در سالهای گذشته "یک توطئه تروریستی" خنثی شده است. پیش از این نیز دولت اوباما به خاطر شنود مکالمات تلفنی روزنامهنگاران خبرگزاری آسوشتیدپرس و جمعآوری ایمیلهای گزارشگران شبکه تلویزیونی فوکس مورد انتقاد قرار گرفته بود. |
Posted: 21 Jun 2013 01:56 PM PDT ندا لهردي - «پرندگان خشمگين» به پدیدهای محبوب در میان اغلب مردم در سرتاسر جهان تبدیل شدهاند. حالا دیگر کاربران مختلف از هر سن و هر موقعیتی حمله به قلعه خوکها با پرندگان مختلف اما خشمگین را دست كم یک بار تجربه کردهاند.
اين بازي حالا عنوان موفقترين و پر طرفدارترين بازي و اپليكيشن موبايل را به دست آورده و البته سود قابل توجهي را هم نصيب شركت توليدكنندهاش كرده است. در واقع موفقيت بازي پرندگان خشمگين به خاطر وجود تركيبي از طراحي جذاب، شكل جالب و طنز گونه و البته قيمت پايين و حتي اغلب رايگان بوده است. همه اين عوامل به تدريج باعث افزايش محبوبيت و به دنبال آن بالا رفتن تعداد دانلود اين بازي شدند تا جايي كه پرندگان خشمگين توانستند ژانر جديدي را در بازار بازيهاي ويدئويي و موبايل ايجاد كرده و رقابتي جدي را در آن ايجاد كنند. محبوبيتي فراگير شركت Rovio در اوايل ماه مه سال 2012 اعلام كرد كه دانلود يك ميليارد نسخه از اين بازي را جشن گرفته است و سعي دارد طرفدارانش را با ارائه نسخههايي جديد و جالبتر همچنان همراهي كند. آخرين آمار در اين زمينه اما نشان ميدهد كه بازي پرندگان خشمگين تا حالا 1.7 ميليارد بار در جهان و براي پلتفرمهاي مختلف چه به صورت نسخههاي معمولي و چه نسخههاي خاص از آن، دانلود شده است. شايد مديران شركت Rovio وقتي در دسامبر سال 2009 براي اولين بار اين بازي را روانه بازار كردند، فكرش را هم نميكردند كه پرندگان خشمگين و خوكهاي مهاجم و خونسرد آن بتوانند چنين محبوبيتي در سرتاسر دنيا پيدا كرده و درآمد هنگفتي را براي آنها به ارمغان بياورند. Accel Partners، Atomico و Felicis Ventures تا 42 ميليون دلار افزايش پيدا كند. يك سال بعد در ماه مارس سال 2012 شركت Rovio توانست شركت Futuremark Games Studio را كه بخش طراحي بازي شركت Futuremark بود، به قيمت نا معلومي بخرد تا فعاليتش در عرصه بازي و گيم را گسترش بدهد. روز نهم ماه مه همين سال هم Rovio دانلود يك ميليارد نسخه از بازي پرندگان خشمگين را جشن گرفت. اين شركت در پايان سال 2011 اعلام كرد كه درآمد حاصل از فروشش در اين سال به بيش از 106 ميليون دلار رسيده است. Rovio به دنبال افزايش محبوبيت و نفوذ بازي پرندگان خشمگين در بازار و كسب درآمد چشمگير از اين بازي حتي از تصميمش براي ساخت سريال و فيلم پرندگان خشمگين خبر داد و اعلام كرد كه فيلم سينمايي آن را احتمالا تا سال 2015 با همكاري شركتهاي فيلمسازي معتبر توليد كرده و اكران ميكند. منبع: روزنامه دنیای اقتصاد |
آخرین پیام تلگراف دنیا از هندوستان ارسال میشود Posted: 21 Jun 2013 01:56 PM PDT 44 سال پس از آنکه ساموئل مورس اولین تلگراف جهان را در واشنگتن ارسال کرد، قرار است آخرین تلگراف جهانی روز 14 ژوئیه امسال (23 تیرماه) در هندوستان مخابره شود. به گزارش خبرگزاری مهر، خدمات تلگراف در ایالات متحده آمریکا هفت سال پیش خاتمه یافت اما در هندوستان که این ارتباطات یک قرن و نیم از تولید آن می گذرد یک رسانه ارتباطی است و هنوز به طور گسترده برای ارسال پیام کاربرد دارد. شرکت بارات سانچار نیگرام با مسئولیت محدود به عنوان شرکت تلکام دولت هندوستان اخیرا پیامی را با این مضمون که چند روز بیشتر به پایان استفاده از این ابزار ارتباطی باقی نمانده منتشر کرد. به طور تقریبی روزانه 5 هزار پیام در هندوستان توسط تلگراف ارسال می شود. تلگراف زمانی سریعترین ابزار ارتباطی جهان بود اما اکنون دیگر نمی تواند با پیامهای متنی روی تلفنهای هوشمند رقابت کند. شمیم اختر مدیر عامل خدمات تلگراف در شرکت بارات سانچار نیگرام با مسئولیت محدود اظهار داشت: پیشرفت فناوریهای روز موجب شده که ما سالانه 23 میلیون دلار ضرر داشته باشیم چرا که پیامکهای کوتاه و تلفنهای هوشمند این خدمات را به وفور انجام می دهند. این سازمان تاکنون درباره محتوای آخرین پیام تلگراف صحبت نکرده است. صنعت تلگراف همواره تا این حد سرد و متروک نبوده است. این صنعت در روزهای اوج خود در سال 1985 ، 60 میلیون تلگراف را بین 4500 اداره رد و بدل می کرد. امروز تنها 75 اداره تلگراف از این تعداد باقی مانده و 998 نفر در این ادارات مشغول کار هستند. درحالی که در روزهای اوج ادارات تلگراف بیش از 12 هزار کارمند داشتند. تلگراف همچنین نقش بزرگ فرهنگی در هندوستان ایفا کرده است. این صنعت که در زبان هندی به آن " تار" به معنای سیم گفته می شود موضوع بسیاری از فیلمهای بالیوود را تشکیل داده است. در این میان یک مرد هندی که از سررسیدن تاریخ انقضای تلگراف به شدت ناراحت است، تهدید کرده که در این تعطیل شدن خدمات تلگراف، روزه ای به سبک گاندی می گیرد. به رغم اعتراض این مرد، آخرین پیام تلگراف تابستان امسال از نقطه ای در هندوستان ارسال می شود. |
بالون اینترنتی؛ معجزه تازه گوگل ایکس Posted: 21 Jun 2013 01:53 PM PDT گوگل در اقدامی بیسابقه قصد دارد بیش از هزار بالون مجهز به آنتن اینترنتی را به هوا بفرستد تا امکان دسترسی ارزان به اینترنت در کشورهای نیمکرهی جنوبی نیز فراهم شود. تا کنون ۳۰ بالون از این نوع به هوا فرستاده شده است. دویچوله، این پروژه که Loon نام دارد از سوی آزمایشگاه اصلی گوگل (گوگل ایکس) طرحریزی شده است که مستقیما زیر نظر"سرجی برین" بنیانگذار این نهاد فعالیت میکند. گوگل ایکس، تا کنون پروژههای عینک گوگل و خودروی بدون راننده را با موفقیت پیاده کرده است. آزمایش موفقیتآمیز بر اساس گزارش مرکز پژوهشی پروژهی "بالون اینترنتی"، تا کنون ۳۰ بالون مجهز به آنتن اینترنتی که با زمین در تماسند، در زلاند نو به هوا فرستاده شده است. ارتباط این بالونها با یکدیگر در ارتفاعی بیش از ۲۰ کیلومتر بالاتر از خط پرواز هواپیماها، شبکهای ایجاد میکند که با استفاد از آن بسیاری از مناطق دور افتاده و محروم زمین میتوانند تحت پوشش شبکهی جهانی اینترنت قرار گیرند. گوگل اعلام کرده است که کیفیت و سرعت این "بالون اینترنتی"، مانند شبکههای نسل سوم مخابراتی 3G است. به گفتهی مدیر اجرائی پروژهیLoon، مرحلهی آزمایشی این طرح روز شنبه (۱۵ ژوئن) با موفقیت انجام گرفته است. الگوبرداری از شبکهی ماهوارهای ایریدیوم بنا بر گزارش گوگل، انرژی مورد نیاز بالونها با سیستمهای سولار که در سطح بالونها تعبیه شده است، تامین میشود. بالونها میتوانند برای کنترل به سوی زمین هدایت شوند و در پایگاههای مربوطه مورد بازبینی قرار گیرند. از آنجا که این بالونها در ارتفاع بالایی در هوا شناورند، خطر تصادم آنها با هواپیماهای مسافربری منتفی است. تنها مانع بر سر برقراری ارتباط اینترنتی در نیمکرهی جنوبی زمین، وجود کوهها، جنگلها و موانع طبیعی دیگر است. به گفتهی کارشناسان، پروژهیLoon بر اساس شبکهی ماهوارهای ایریدیوم، ساخته شده است. این سیستم ماهوارهای، از ۶۶ ماهوارهی فعال تشکیل میشود که همگی در ۶ مدار (در ارتفاع ۷۸۰ کیلومتری) هر ۱۰۰ دقیقه یک بار دور زمین میچرخند. این شبکه، امکان برقراری تماس با تلفنهای همراه در سراسر جهان را فراهم میآورد. پوشش شبکهی ماهوارهای ایریدیوم چنان قوی است که در آن نقاطی موسوم به نقاط کور وجود ندارد. |
در آینده سه شبکه آزمایشی تلویزیونی نزدیک در تهران راهاندازی میشود Posted: 21 Jun 2013 01:52 PM PDT رئیس سازمان صدا و سیما گفت: احتمالاً تا پایان امسال ۳ شبکه آزمایشی در سطح تهران افتتاح خواهد شد. عزتالله ضرغامی در پاسخ به خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، در خصوص راهاندازی شبکههای خصوصی صدا و سیما گفت: برای راهاندازی و ایجاد شبکههای تلویزیونی و رادیویی جدید طرح جامعی را ارائه کردیم و دنبال توسعه کمی شبکههای رادیویی و تلویزیونی هستیم. رئیس سازمان صدا و سیما با اشاره به اینکه با توجه به نیازهای مختلف مردم در کشور، چند شبکه در رادیو هم راهاندازی میشود، افزود بهزودی نام این شبکهها اعلام میشود. وی اضافه کرد: در سیمای جمهوری اسلامی هم سرمایه گذاریهایی برای توسعه و گسترش امکانات فردی برنامه ریزی شده است. ضرغامی تصریح کرد: با استفاده از دو مجموعه که هرکدام 8 شبکه تلویزیونی را در کشور پوشش میداد در ابتدا توانستیم 16 کانال را در سراسر کشور راهاندازی کنیم، و بعد با استفاده از نوآوری و تکنولوژیهای نوین توانستیم این 16 شبکه را به 20 شبکه افزایش دهیم. رئیس سازمان صدا و سیما اظهار داشت: امروز در سطح شهر تهران این قابلیت را داریم که حتی چندین شبکه جدید را راهاندازی کنیم، اما بهخاطر تبعیض نگذاشتن بین شهرهای مختلف فعلاً دست نگه داشتهایم اما با فراهم شدن امکانات فنی احتمالاً 3 شبکه آزمایشی در آیندهای نزدیک در تهران اضافه خواهد شد و این شبکهها هم خیلی زود به سطح کشور گسترش پیدا خواهند کرد. |
کلاس درس متفاوت با عینک واقعیت افزوده استادان دانشگاه Posted: 21 Jun 2013 01:52 PM PDT دانشمندان دانشگاه Carlos III مادرید عینک واقعیت افزودهای را ابداع کردهاند که به اساتید دانشگاه امکان دیدن دانشجویانی که درس را متوجه نشدهاند، را فراهم میکند. به گزارش ایسنا، یکی از مزیتهای این سامانه این است که به دانشجویان نیز امکان استفاده از گوشیهای هوشمندشان در میان سخنرانی برای انتخاب یکی از نمادها، را میدهد. با استفاده از یک برنامه سفارشی، آنها در هر لحظه قادر هستند یکی از چندین نماد را انتخاب کنند. این نمادها نشان میدهند که دانشجویی توضیحی را متوجه شده است، آن را متوجه نشده، نیاز دارد که استاد سرعت صحبتکردنش را آهستهتر کند یا این که پاسخ یک پرسش مطرحشده در کلاس را میداند. با استفاده از این عینکهای واقعیت افزوده، استاد میتواند دانشجویان و همچنین نماد انتخابشده آنها را مشاهده کند. در صورتی که به طور مثال، نماد "من متوجه درس نشدهام" را ببیند، توضیحاتش را ویرایش میکند تا زمانی که نماد "من آن را متوجه شدم" را ببیند. سیستم ابداعی همچنین نموداری را نمایش میدهد که چگونگی دنبالکردن سخنرانی استاد توسط تمامی دانشجویان را نشان میدهد. این سامانه به ویژه میتواند در سالنهای سخنرانی بزرگ به کار رود، جایی که مشاهده و مقایسه تمامی نمادهای منفرد بسیار انرژیگیر است. افزون بر این، استاد میتواند نکتههایی را وارد سیستم کند و نکات کلیدی بر روی گوشی دانشجویان ظاهر میشود. دانشمندان امیدوارند این سیستم را در ابزارهایی مانند Google Glass تلفیق کنند. |
هندزفری هم خطرات تلفنهمراه را حین رانندگی کاهش نمیدهد Posted: 21 Jun 2013 01:42 PM PDT کارشناسان اعلام کردند حتی اگر فرد حین رانندگی از هندزفری استفاده کند و مشغول صحبت کردن با تلفن همراه باشد باز هم خطرات پیرامون کاهش نمییابد. به گزارش فارس به نقل از سیآیاو – تودی، فناوریهای مبتنی بر فرمانهای صوتی راننده این روزها به میزان زیاد در نسل جدید اتومبیلها مورد استفاده قرار میگیرد و به راننده امکان میدهد تا حین حرکت در جاده پیامک بفرستد، گفتوگو کند و حتی به صفحه شخصی خود در شبکههای اجتماعی سر بزند، اما این طور که مطالعه جدید نشان داده است، استفاده از این فناوری هم عاری از خطر نیست و میتواند حواسپرتی راننده را باعث شود. مرکز AAA Foundation در حوزه امنیت عبور و مرور مطالعه جدیدی انجام داده است که نشان میدهد متناسب با افزایش فعالیتهای حافظه و بیشتر شدن حواسپرتی راننده سرعت پاسخگویی به اتفاقات پیشرو کاهش میابد، فعالیت مغز مختل میشود و در نهایت اسکن تصویری راننده از جاده پیشرو با کندی صورت میگیرد و فرد دچار اختلالات بصری میشود. این اتفاقات به طور بالقوه میتواند باعث شود تا راننده اتفاقات پیشروی خود را به درستی نبیند و توجه آن به علامتهای راهنمایی و رانندگی از جمله علامت توقف یا محل عبور عابر پیاده کم شود. در این مطالعه همچنین میزان حواسپرتی راننده به صورت بصری و حافظهای در جریان حرکت چشمها و دستها به هنگام کارهایی از جمله پاسخگویی به پیامکها مورد مطالعه قرار گرفت. کارشناسان در پایان اعلام کردند که حتی اگر فرد حین رانندگی از هندزفری استفاده کند و مشغول صحبت کردن با تلفن همراه باشد باز هم خطرات پیرامون کاهش نمیابد. لازم به ذکر است پیش از این هم در ماه آپریل مطالعهای روی 150 راننده انجام شده بود که نشان میداد استفاده از سیستمهای تبدیل صوت به متن در حین رانندگی به اندازه تایپ کردن و ارسال پیامکهای نوشتاری خطرناک است. |
لغت توییت هم به فرهنگ لغت آکسفورد افزوده شد Posted: 21 Jun 2013 01:41 PM PDT لغت توییت تازهترین لغتی است که از دنیای فناوری اطلاعات به طور رسمی به واژگان انگلیسی اضافه شده است. به گزارش فارس به نقل از لس آنجلس تایمز، لغت توییت در فرهنگ لغت آکسفورد سال 2013 به معنای ارسال مطلب در شبکه اجتماعی توییتر دانسته شده است. کارشناسان معتقدند این تحول بدان معناست که تحولات ناشی از نحوه سخن گفتن و رفتار در اثر گسترش فناوری اطلاعات از سوی دیگر علوم نیز به رسمیت شناخته شده است. جان سیمپسون مدیر این فرهنگ لغت در این مورد گفته است: لغت توییت در شرایطی به فرهنگ لغت آکسفورد اضافه شده که هنوز 10 سال از استفاده از آن نمی گذرد. این در حالی است که قاعده فرهنگ لغت آکسفورد آن است که باید 10 سال از لغتی استفاده شود تا به این فرهنگ افزوده شود. همین امر نشان میدهد که شرایط در حال تغییر است. در نسخه به روزشده فرهنگ لغت آکسفورد در ژوئن امسال لغات دیگری نیز از دنیای فناوری اضافه شده اند که از جمله آنها می توان به big data اشاره کرد. این لغت به معنای پردازش داده ها در حجم بسیار زیاد دانسته شده است. crowdsourcing هم لغت دیگری است که به معنای اقدام برای جمع آوری اطلاعات یا بهره مندی از خدمات از طریق دریافت ورودی از تعداد زیادی از مردم است. همچنین میتوان به e-reader به معنای تبلتی برای مطالعه کتب دیجیتال، mouseover به مفهوم جابجا کردن موشواره بر روی نمایشگر برای کلیک، redirect به معنای انتقال از یک صفحه وب به صفحه دیگر و در نهایت Stream به مفهوم انتقال داده ها از اینترنت به یک وسیله اشاره کرد. |
نیمی از کارمندان سازمانها سراغ ابزارهای اجتماعی اینترنتی میروند Posted: 21 Jun 2013 01:41 PM PDT حدود نیمی از کارمندان اعلام کردند که ابزارهای اجتماعی اینترنتی میزان توانمندی آنها را افزایش میدهد و این در حالی است که 9 درصد آنها هم گفتهاند که این قبیل ابزارها کارایی آنها را پایین میآورد. حدود نیمی از کارمندان اطلاعاتی در سازمانها که رقم دقیق آنها 49 درصد گزارش شده است اعلام کردند که ابزارهای اجتماعی اینترنتی میزان توانمندی آنها را افزایش میدهد و این در حالی است که 9 درصد آنها هم گفتهاند که این قبیل ابزارها کارایی آنها را پایین میآورد. به گزارش فارس به نقل از سلولار – نیوز، نظرسنجی جدیدی که توسط مرکز Ipsos Public Affairs و با پشتیبانی شرکت مایکروسافت روی 9908 کارمند در 32 کشور جهان انجام شد، نشان داد که نیمی از کارمندان سازمانها به ابزارهای اجتماعی نگاه مثبت دارند. ابزارهای اجتماعی در اصل به نرمافزارهای کاربردی مخصوص ارسال پیامهای فوری، پیامک، کنفرانسهای ویدیویی، سیستمهای انتشار خبر و سایتهای گروهی از جمله SharePoint گفته میشود. در بین گروهی که به این قبیل ابزارها نگاه مثبت داشتند، 42 درصد بر این باور بودند که ابزارهای اجتماعی قابلیت همکاریهای داخل سازمانی را برای آنها افزایش میدهد و در این میان 39 درصد هم اعلام کرد این ابزارها برای افزایش همکاریهای داخل سازمانی کافی نیستند و باید از سیستمهای جامعتر در این زمینه استفاده کرد. بخش قابل ملاحظهای از کارمندان که 93 درصد آنها را تشکیل میداد، توضیح دادند که برای افزایش همکاری با همکاران خود از پست الکترونیکی استفاده میکنند، 58 درصد توضیح دادند که سایتهای گروهی و اینترانتها را به کار میبرند، 56 درصد ابزارهای مخصوص پیامهای فوری را برای خود مناسب دیدند و 51 درصد هم گفتند که از ابزارهای مخصوص کنفرانسهای ویدیویی استفاده میکنند. |
کاهش تیراژ روزنامههای جهان به ۵۲۳ میلیون نسخه در روز Posted: 21 Jun 2013 01:41 PM PDT انجمن جهانی نشریات و رسانههای خبری از کاهش خوانندگان روزنامهها و نشریات در سال جاری خبر داد. به گزارش ایسنا، مجمع جهانی صنعت چاپ روزنامهها در گزارشی اعلام کرد، چاپ و انتشار روزنامهها در سطح جهانی در مقایسه با سال گذشته 0.9 درصد کاهش یافته است. همینطور درآمدهای حاصله برای رسانههای خبری جهان نیز به میزان 0.2 درصد کاهش یافته است. به گزارش اسکای نیوز عربی، مدیر اجرایی انجمن جهانی نشریات و رسانههای خبری اعلام کرد: چاپ و توزیع روزنامهها در جهان به طور کلی به 523 میلیون نسخه در روز رسیده است. بر اساس گزارشهای سالانه این انجمن، چاپ و توزیع روزنامهها و همچنین درآمدهای مراکز خبرگزاری رسانهها در بازارهای پرمخاطب آمریکا و اروپا از سالها پیش با روی آوردن مخاطبان به سمت اینترنت رو به کاهش گذاشت. وی در ادامه گفت: این چالش تنها در مورد روی آوردن خوانندگان روزنامههای چاپی به روزنامههای دیجیتال نیست، بلکه مشکل اصلی کاهش مشارکت جوانان در جامعه است. تحلیلگران و ناشرانی که در شصتوپنجمین کنفرانس بینالمللی مطبوعات در بانکوک شرکت کردند، بر تلاش برای جذب مشارکت نسل جدید جوانان در پیگیری اخبار چه از طریق روزنامههای چاپی و چه پایگاههای خبری اینترنتی تاکید و پافشاری داشتند. |
هشدار هفت کشور نسبت به پیامدهای عینک گوگل برای حریم خصوصی Posted: 21 Jun 2013 01:41 PM PDT عینک گوگل هنوز روانه بازارها نشده و همچنان در مرحله تست بتا است اما از همین حالا نگرانیها نسبت به نقض حریم خصوصی کاربران بالا گرفته. نمایندگان هفت کشور در نامهای به گوگل نسبت به نقض حریم خصوصی هشدار دادهاند. به گزارش دویچوله، مقامات حفاظت از دادهها و حریم خصوصی در هفت کشور٬ از جمله کانادا٬ استرالیا٬ سوئیس٬ مکزیک و اسرائیل با انتشار نامهای سرگشاده خطاب به لری پیج٬ مدیرعامل کمپانی گوگل٬ نسبت به آیندهای که پس از ظهور و فراگیر شدن عینک گوگل رقم خواهد خورد ابراز نگرانی کردند و آن را ابزاری برای «تجسس و رهگیری همهجانبه» خواندند. نویسندگان این نامه هشت سوال مشخص را مطرح کرده و گفتهاند در انتظار پاسخ مقامات گوگل خواهند ماند تا اطمینان حاصل کنند که تدابیر لازم برای پیشگیری از نابودی حریم خصوصی کاربران و شهروندان در سراسر جهان از سوی گوگل اندیشیده شده و پیش از عرضه رسمی Google Glass به قضاوت افکار عمومی گذاشته خواهد شد. این سوالات طیف گستردهای از مسائل را در بر میگیرد که گوگل تا کنون درباره آنها چندان شفاف نبوده و جزئیات دقیقی را ارائه نکرده و اندک اطلاعات موجود هم تنها از طریق گزارشهای رسانهای مبتنی بر حدس و گمان منتشر شده است. برخی از سوالات از این قرار است: «عینک گوگل چه اطلاعاتی را جمعآوری میکند و گوگل چه استفادههایی از این دادهها خواهد کرد؟ چه اطلاعاتی با طراحان اپلیکیشنهای عینک گوگل به اشتراک گذاشته خواهد شد؟ آیا گوگل با جمعآوری این اطلاعات٬ اندیشه راهاندازی یک سیستم عظیم تشخیص چهره (Facial Recognition) در آینده را هم در سر میپروراند؟ آیا گوگل برای مسائل اخلاقی و اجتماعی متعددی که در پی فراگیری این محصول پدید خواهد آمد فکری کرده است؟» گوگلگلس؛ چشم دیجیتالی که به زودی در تعقیب همه خواهد بود این متخصصان و مدافعان حریم خصوصی میگویند هراس نسبت به تجسس در زندگی افراد از طریق افراد دیگر با بهرهگیری از عینک گوگل و اپلیکیشنهایی که برای آن طراحی شده و خواهد شد٬ حتی پیش از عرضه این محصول هم به شدت بالا گرفته است. این نامه به امضای ۱۰ کمیسیونر ویژه حریم خصوصی و حفاظت از دادهها در این هفت کشور جهان رسیده است. یکی از نمایندگان هلندی کمیسیون اروپا هم جزو امضاکنندگان آن است. آنها خطاب به گوگل گفتهاند: «ما میدانیم که کمپانیهای دیگر هم در حال تولید محصولاتی مشابه هستند٬ اما شما در این زمینه نقش رهبری دارید و باید هم اولین کسی باشید که به مسائل اخلاقی پیرامون این ابزار نوین و نیز آیندهای که فراگیری این محصول رقم خواهد زد پاسخگو است.» نویسندگان نامه تاکید کردهاند که کمپانی گوگل تا کنون با هیچیک از نهادهای برجسته و فعال در زمینه حریم خصوصی درباره پروژه عینک خود مشورت نکرده است. به اعتقاد آنها همفکری با این نهادها و موسسات برای رفع نگرانیهای مرتبط با حریم خصوصی بسیار ضروری و حیاتی است. امضاکنندگان نامه گوگل را به گفتوگوی مستقیم با متخصصان حریم خصوصی و نهادهای فعال در این زمینه دعوت کردند. گوگل اعلام کرده که تا پایان سال ۲۰۱۳ عینکهای خود را روانه بازار خواهد کرد. هنوز قیمت مشخصی برای آن اعلام نشده اما پیشبینی میشود که قیمت نهایی در حدود ۱۵۰۰ دلار باشد. |
You are subscribed to email updates from MediaNews.ir To stop receiving these emails, you may unsubscribe now. | Email delivery powered by Google |
Google Inc., 20 West Kinzie, Chicago IL USA 60610 |
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر