خانه ام تاریک است خبر از نور و گل و شادی نیست نقشی از من هم در یادی نیست شمع ها خاموش اند همه جا غرق سکوت و کسی در شب میلادم، مهمانم نیست هیچ کس با خبر از بغض فروخورده ی من با خبر از غم پنهانم نیست من فقط هستم و تو روبرویم در قاب عکسی از خاطره هایی دور و نگاهت که به من می گوید: "شب تنهایی تو من دلم گرم به طنازی عشقی دگر است" شب میلاد من است ماه هم از غم من بی خبر است و نمیداند که دراین بزم حقیر جای تو خالی بود آسمانم ابریست کاش باران می زد تا که از هق هق دور از تو نترسم اینبار تا که مجبور نباشم با بغض خنده ای تلخ به تو هدیه کنم به همان عکس ِ گرفتار به قاب شب میلاد من است من به اندازه ی خوشبختی تو دلتنگم چه کسی یاد ِ من است؟ تو کجایی ای دوست؟ روح من امشب مُرد و دلم سخت شکست و نگاهم پی ِ غربت تر شد کسی از راه رسید و تو را با خود بُرد و تو مجبور شدی در شب میلادم درد در جعبه ی روبان زده ات بگذاری و کمی اشک، کمی تنهایی تا به من هدیه کنی و نه حتی یک شعر و نه یک نامه ی کوتاه که رویش بنویسی تقدیم به تو چشم من مانده به راه خبری می رسد امشب ز دل ِ ساده و دریایی ِ تو؟ شب میلاد من است... |
--
دریافتـ اینـ پیامـ بدلیلـ اینکهـ شما یکیـ از بهترینـ اعضایـ شناختهـ شدهـ در گروهـ لـــــــیـــــــمــــــو هستید.
-----------------------------------------------
برایـ دیدنـ از گروهـ :
http://groups.google.com/group/lymoo
-----------------------------------------------
ساده ترینـ راهـ برایـ گذاشتنـ یکـ مطلبـ و فرستادنـ آنـ برایـ همهـ ، استفادهـ از لینکـ زیر استـ ، (مطلب را آماده کنید و به آدرس زیر بفرست) :
(اینـ بهترهـ)
lymoo@googlegroups.com
-----------------------------------------------
برایـ سایر گزینهـ ها ، بهـ اینـ گروهـ مراجعهـ کنید در
http://groups.google.com/group/lymoo?hl=fa
-----------------------------------------------
ویرایشـ عضویتــ ::
http://groups.google.com/group/lymoo/subscribe?hl=fa_US
-----------------------------------------------
با تشکر:
مـــدیــریــتــــ گروهـــ

هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر