درد عشق و انتظار دارم زان شب یادگار
در آن شب سرد پاییز آهنگ سفر میکردی
از رهگذری محنت خیز دیدم که گذر می کردی
درد عشق و انتظار دارم زان شب یادگار
تو رفتی و دلم غمین شد قرین آه آتشین شد
از آن شبی که برنگشتی
جهان که شادی آفرین بود به چشم من غم آفرین شد
از آن شبی که بر نگشتی
در آن شب سرد پاییز آهنگ سفر میکردی
از آن شب سرد خزان شبها گذشته داستان باده و میناگذشته
روزگاری بر من تنها گذشته
تو رفتی و دلم غمین شد قرین آه آتشین شد
از آن شبی که برنگشتی
جهان که شادی آفرین بود به چشم من غم آفرین شد
از آن شبی که بر نگشتی
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر