MediaNews.ir |
- حسن نمکدوست: بهتر است رشته روزنامهنگاری در سطح کارشناسیارشد تعریف شود
- نگاهی به قانون عکاسی خبری در ایران: قانون یا بیقانونی؟
- حزب کارگر استرالیا وعده ایجاد شبکهی اینترنت پرسرعت ۳۵ میلیارد دلاری را محقق میکند
- رییس جمهور روسیه ۸۳ مرکز برای ارتباط اینترنتی با مردم ایجاد کرد
- حدود ۳۱ درصد کودکان آمریکایی از بابانوئل آی.پد میخواهند
- گوگل بهدنبال فیلمهای میراماکس برای یوتیوب
- نمایش زایمان وسط خیابان در سرویس خیابانی گوگل
- فرانسه «مالیات بر گوگل» میگیرد
- شکار «سربازفراری»ها با استفاده از فیسبوک
حسن نمکدوست: بهتر است رشته روزنامهنگاری در سطح کارشناسیارشد تعریف شود Posted: 26 Nov 2010 01:06 PM PST وحید اقدسی - «اعتقادی به ذوق در روزنامهنگاری ندارم». دکتر حسن نمکدوست، این را گفت تا اهمیت مسئله آموزش در روزنامهنگاری را دو چندان کرده باشد. این گفته، البته از زبان یک استاد روزنامهنگاری صرف بیرون نیامده است. مدیر فعلی مرکز آموزشی همشهری، سالها پیشتر، داشتههای نظری خویش را در روزنامهها و نشریههای گونـاگون و در سطـوح مختلف تحریری، به کار بسته است. مراد او از آموزش البته فاصله معناداری با رویکرد آکادمیک آن در ایران که بهطور خاص در دانشگاه علوماجتماعی علامه دنبال میشود دارد؛ دانشکدهای که زمانی کرسی استادی خود را در اختیار نمکدوست قرار داده بود تا کلاسهای روزنامهنگاری با حضور او رونقی دوچندان بگیرند. گفتوگوی ما با استاد سابق دانشگاه علامه، مجالی شد برای واکاوی بیشتر چالشهای آموزش روزنامهنگاری در ایران. یکی از چالشها در روزنامهنگاری، به مسئله آموزش مربوط میشود. یک سوال که البته همواره پاسخهاییک سوال که البته همواره پاسخهای متفاوتی به همراه داشته است، این که برای روزنامهنگار شدن باید به سراغ دانشگاه رفت، آموزش دید و بحثهای نظری را فراگرفت یا این که باید به اصطلاح «خاک تحریریه» خورد و در جریان کار عملی به پختگی رسید. روزنامهنگاران حرفهای و تجربی، هرکدام پاسخ قانعکنندهای برای این سوال دارند. از نظر شما که هم استاد روزنامهنگاری هستید و هم تجربه عملی روزنامهنگاری دارید، راه روزنامهنگار شدن از چه مسیری عبور میکند؟ دانشگاه یا تحریریه؟ نکته اول، این که اساسا ما در این جهان پرتلاطم که مسائل روز به روز پیچیدهتر میشوند و تسلط به آنها زمانبر و نیازمند مطالعه بیشتر است آیا درست است که بلافاصله بعد از دوره دیپلم یک رشته به نام روزنامهنگاری در سطح کارشناسی تعریف کنیم؟ شاید شکل درست این باشد که روزنامهنگاری اساسا در سطح کارشناسیارشد تعریف شود. به این ترتیب کسانی وارد رشته روزنامهنگاری میشوند که دارای آشنایی در رشتهای دیگر، مثلا اقتصاد یا سینما یکی از رشتههای مهندسی و پزشکی، در حد کارشناسی هستند و حداقل اطلاعات را در یک زمینه دارند. چون نمیشود روزنامهنگار موفقی بود و حداقل اطلاع را در یک زمینه خاص نداشت. مثالی که همیشه در اینباره میزنم روزنامهنگاری علمی است. واقعا نمیشود انتظار داشت کسی بدون آگاهی از فیزیک بتواند سمیناری درباره فیزیک را خوب گزارش کند. فیزیکدانکردن روزنامهنگارها هم به نظرم خیلی سختتر از روزنامهنگار کردن یک فیزیکدان است. خوب، این مثال درباره روزنامهنگاری علمی بود، اما در همه زمینهها ما با این واقعیت مواجه هستیم. چند سال است که کشور ما درگیر مسئله هستهای است، اما واقعا ما چند روزنامهنگار داریم که خوب به فرایند بحث مسلط باشند، قواعد و سیاستهای حاکم بر این موضوع را بدانند و بتوانند جنبههای مختلف مسئله را پوشش بدهند؟ از این مهمتر، اقتصاد ایران به نفت گره خورده است و اصلا نمیشود ایران را بدون نفت فهم کرد، اما واقعا چند روزنامهنگار مسلط به حوزه نفت داریم که بتوانند درباره بازار نفت، سیاستهای نفتی، سرمایهگذاری در حوزه نفت و… بنویسند. ساده بگویم ما در زمینه نفت، انرژی هستهای، شناخت احزاب، وضعیت عراق و افغانستان، اقتصاد ایران و دنیا، قوانین کار و استخدام، حقوق شهروندان، ترافیک و زندگی شهری، بهداشت و سلامت، آشپزی و مد و… به روزنامهنگارهایی شبیه عادل فردوسیپور احتیاج داریم. یعنی همانطور که او به فوتبال و گوشه و زوایای آن آشناست روزنامهنگاران ما هم باید تمامی جوانب موضوعی که میخواهند پوشش بدهند مسلط باشند. اگر ما چنین روزنامهنگارانی میداشتیم، که بودنشان مستلزم تخصص و دانش سطح بالا بود، مسئولان کشورمان اینقدر راحت صحبت نمیکردند و وضعیت کشورمان بهتر بود. همین ناآشنایی با یک زمینه تخصصی است که باعث بیدقتی بسیار زیاد همکارانمان در نوشتن مطب میشود. در عین حال درسهای نامربوط دوره کارشناسی روزنامهنگاری هم وقتگیرند و هم انگیزه و اشتیاق دانشجویان را از بین میبرند. مجموع واحدهای تخصصی ما در دوره لیسانس حدود ۲۴ واحد است. میتوان این واحدها را با کیفیت بهتر و عمق بیشتر در مقطع کارشناسیارشد ارائه کرد. البته این دوره کارشناسی ارشد باید تمام وقت باشد، یعنی انجام کار عملی بهصورت پر و پیمــــان ستــــون فقــرات آنرا تشکیل بدهد. نکته دوم اینکه تصمیم گرفتن برای روزنامهنگار شدن تصمیم مهمی است و نباید برای آن خیلی عجله کرد. چون رشته روزنامهنگاری واقعا نیازمند یکسری انگیزههای درونی است. حداقل اینکه باید یک جوان را به خوبی با ویژگیهای این کار آشنا و او را توجیه کرد که قرار است وارد چه عرصهای بشود؛ به خصوص در کشور ما. اگر در کشورهای دیگر که بازار کار روزنامهنگاری از ثبات برخوردار است و کمتر تحت تاثیر مولفههای سیاسی است این تصمیمگیری راحتتر باشد، در کشور ما که همیشه در شرایط ویژه و دچار تلاطمهای پیدرپی سیاسی است و متاسفانه روزنامهنگاری و مطبوعات بسیار مورد هجوم و آسیب هستند دقت برای انتخاب این رشته بهعنوان یک حرفه به مراتب باید بیشتر باشد. نکته بعدی، این که نظام دانشگاهی روزنامهنگاری در عین حال که دانشگاهی است باید حرفهای هم باشد. یعنی نه تنها کسانی که در دانشگاه تدریس میکنند باید حرفهایهای با سواد این رشته باشند، بلکه امکان کار حرفهای از همان دوره دانشجویی برای دانشجویان در محیط دانشگاه فراهم باشد. حرفه ما واقعا کاربردی است و آموختن آن باید هر لحظه با عمل دانشجو توام باشد. دانشجوها باید تولیدی داشته باشند که بتوانند آنرا ببینند و لمس کنند؛ تولیدی که قابل ارزیابی باشد، فرصت عرضه در پیشخوان را پیدا کند تا از این طریق دانشجویان محک بخورند و درگیر کار شوند. علاوه بر این باید درک درستی از آموزش روزنامهنگاری وجود داشته باشد؛ یعنی مدرسان روزنامهنگاری در جریان آخرین تحولات، چه در عرصه مسائل فنی روز قرار گیرند و چه در عرصه مسائل شیوهای و سبکی. در واقع، اتصال به اتفاقهای فنآورانه باید در محیط دانشگاه، بازتاب داشته باشد و تاثیرگذار هم باشد. نظیر همین اتفاق باید در زمینه سبک و روشهای روزنامهنگاری هم روی دهد. مثلا آیا سبک هرم وارونه همان هرم وارونهای است که ۱۰۰ سال پیش به وجود آمد یا این که تغییر کرده است؟! این شیوه خوبی است، اما احتیاج به یک مقدمه بسیار مهم دارد. در کشورهای دیگر، مقدمات نوشتن در دبستان و دبیرستان، بهصورت روشمند به بچهها آموزش داده میشود. شما اگر همین الان به جلوی دانشگاه تهران بروید دهها کتاب آموزش نوشتن به زبان انگلیسی میبینید و در کلاسهای انگلیسی و امتحانهای تخصصی زبان هم توانایی نوشتن یکی از بحثهای اصلی و تعیینکننده است. آنقدر که همه دربـــاره مقاله یک پاراگرافی، سهپاراگرافی، پنجپاراگرافی به انگلیسی صحبت میکنند کسی درباره نوشتن به فارسی صحبت نمیکند. وقتی چنین سنگبنایی وجود داشته باشد، طبعا انتخاب افراد مستعد معنای واقعی خودش را پیدا میکند. ضمن اینکه توانایی نوشتن یکی از ویژگیهای لازم برای روزنامهنگار شدن است و تنها ویژگی لازم نیست. علاقه و پشتکار، دقت و احساس مسئولیت، امیدوار و روزآمد بودن و چیزهای دیگر را هم باید مورد تــوجه قرار داد. نه، برای آموزش روزنامهنگاری دو سال زمان لازم است. الان بر خلاف تصور عدهای، دیگر تقسیمبندی روزنامهنگاری به کاغذی، آنلاین، تلویزیونی معنا ندارد. یک روزنامهنگار باید همه این مهارتها را در چنته داشته باشد. الان که شما با من مصاحبه میکنید، میتوانستید یک دوربین بیاورید که صدا و تصویرم را هم ضبط کنید سپس آنرا ویرایش کنید و گزارش چندرسانهای مصاحبه را در سایت تان قرار می دادید. به همین خاطر به دو سال وقت برای آموختن این مهارتها نیاز داریم. مرکز مطالعات و برنامهریزی رسانهها هم دورههای کوتاهمدت روزنامهنگاری برگزار میکند. این دورهها را چطـــور ارزیابی میکنید؟ دورههای خوبی هستند. اتفاقا تعدادی از روزنامهنگاران موفق ما از همین مرکز بیرون آمدهاند. این نشان میدهد کسانی که وارد این دورهها میشوند علاقهمند بودهاند. منتها در این دوره هم فرصت تجربه کردن و تولید محصول، که اساس آموزش روزنامهنگاری را تشکیل میدهند، بهصورت مرتب وجود ندارد. آقای دکتر، تجربه غرب در زمینه آموزش روزنــامهنگــاری چگونه است؟ آیا میتوان در این خصوص به کشور خاصی اشاره کرد؟ تجربه آموزش روزنامهنگاری در غرب که بسیار متنوع و فراوان است. چند سال پیش همراه با یک گروه از روزنامهنگاران ایرانی از موسسه آموزش حرفهای روزنامهنگاری هنری نانن در هامبورگ دیدار کردیم. این موسسه، که یکی از معتبرترین موسسههــــای آمــوزش حرفـــهای روزنامهنگاری است، هر ســـال فقط ۲۰ دانشجو را، از میان کسانی که مدرک لیسانس دارند، برای گذراندن دورهای دو ساله انتخاب میکنند. خانمی که مدیر مرکز بود توضیح داد که هر سال حدود ۱۵۰۰ نفر برای گذراندن دوره داوطلب میشوند. پس از بررسی مدارک داوطلبان ۶۰۰ نفر از آنها برای انجام آزمون و مصاحبه دعوت میشوند. در این فرایند سردبیران نشریات معروف آلمان شرکت دارند و در این واقع آنها هستند که ۲۰ نفر نهایی را انتخاب میکنند. جالب است بدانید که این افراد پس از ورود به موسسه دیگر امتحانی نمیدهند چون در واقع مهمترین امتحان را در همان ابتدای کار و در مرحله انتخاب شدن با موفقیت از سر گذراندهاند. وقتی از او پرسیدیم که آیا ممکن نیست که یک نفر در میانه راه از ادامه آموزش باز بماند جواب داد که البته وقتی کسی وارد موسسه ما میشود معمولا روزنامهها و نشریات مختلف به او پیشنهاد کار میدهند. بنابراین اگر ترک تحصیل هم کند معنایش این است که زودتر جذب بازار کار شده! یعنی همه فارغالتحصیلان این مرکز جذب مطبوعات آلمان میشوند. زیرا همه می دانند که این ۲۰ نفر جزو بهترینهای روزنامهنگاری این کشور خواهند بود. اتفاقی که معمولا در کشور ما رخ نمیدهد و خروجیهای دانشگاه معمولا با بیمهری مطبوعات روبهرو میشوند. من ترجیح میدهم بگویم بیتوجهی و آنرا هم دوسویه میدانم. یعنی نظام آموزش عالی و مدیریت دانشگاهی ما، به دلیل ابتلا به اینرسی بدخیم در حوزه دانش رسانهها، نیاز مطبوعات و رسانههای خبری روزآمد را تامین نمیکند، از سوی دیگر هم دغدغه بخش مهمی از مطبوعات و رسانههای ما که عمدتا دولتی هستند، اساسا حرفهای نیست که برآورده کردن آن نیاز به مهارتهای دانشگاهی داشته باشد. به همین خاطر قبلا هم گفتهام که یک گسست کامل بین آموزش دانشگاهی و سازمانها و واقعیتهای رسانهای ما به وجود آمده است. ناملایماتی که گریبان مطبوعات را در تمامی این سالها بهخصوص این یکی دو سال گرفته هم مزید بر علت شده و روحیه آموختن و آموزاندن را از روزنامهنگاران سلب کرده است. وقتی شما ندانید قرار است فردا منتشر بشوید یا ندانید فردا کار خواهید داشت یا نه، دیگر رغبتی به آموختن برایتـــان باقی نمیماند. خیلی کارها باید انجام داد. هنوز در مهمترین دانشکده روزنامهنگاری ما به آموزش مقدماتی روزنامهنگاری کاغذی اکتفا میشود و صحبت چندانی درباره شیوههای تولید خبر رادیویی، تلویزیونی، پخش مستقیم، آنلاین یا چندرسانهای نمیشود؟ حتی درباره تفاوت تولید برای روزنامه و مجله هم چیزی به دانشجویان یاد داده نمیشود؛ چه برسد به آموزش روزنامهنگاری محلی یا بینالمللی. فهرست کاستیها مفصل است. در عین حال روزنامهنگاری یک تخصص کاملا عملی است. یعنی دانشجویان باید فرصت تجربه کردن، آن هم در کنار حرفهای ها و در محیطهای حرفهای را داشته باشند. داشتن دانش مقدماتی در یک زمینه تخصصی را هم مورد تاکید قرار دادم. تازه، آموزش بخشی از مسئله است. مدیریت سیاسی جامعه باید پذیرای روزنامهنگارها و فعالیت آزاد و مستقل رسانهها باشد که متاسفانه چنین نیست. همه اینها باعث شده که نه روزنامهنگاری ما حال و روز خوشی داشته باشد و نه آموزش روزنامهنگاری. منتشر شده در ویژهنامه «روزنامهنگاری ایرانی» |
نگاهی به قانون عکاسی خبری در ایران: قانون یا بیقانونی؟ Posted: 26 Nov 2010 12:35 PM PST عکس و نوشتار، هر کدام با بهرهگیری از امکانات و تواناییهای خاص خود، در ثبت وقایع و رخدادها و ارائه مناسب آن به مخاطب، نقش منحصر به فردی را ایفا میکنند که ترکیب این دو با هم و استفاده از تواناییهای هر دو میتواند در تاثیرگذاری هرچه بیشتــر پیــام موثر باشد. استفاده از عکس در مطبوعات برد آنرا بسیار بیشتر کرده و اثرگذاری عکس را در مقایسه با ســــایر روشهای استفاده و استناد به آن، افزایش چشمگیری میبخشد. عکسهای خبری در ایران، به ویژه در سالهای اخیر، مورد توجه بیش از پیش مطبوعات و سایتهای خبری قرار گرفتهاند، تـــــا جایی که عدهای معتقدند، دلیل عمده تفوق و برتری و مواجه شدن با اقبال عمومی بیشتر در بسیاری از روزنامهها و خبرگزاریها و همچنین افزایش میزان مخاطبان آنها، بهرهگیری بجا و مناسب از عکسهای خبری بکر و ناب بوده است. موفقیت عکسهای خبری در جذب مخاطب و بالا بردن اثرگذاری و کیفیت پیامهای رسانهای، موجب روی آوردن هرچه بیشتر روزنامهها و خبرگزاریها به عکسهای خبری و جذب و استخدام عکاسان خبری متخصص شده است و رقابت میان عکاسان رسانههای مختلف در شکار سوژههای خبری بهتر و ارائه عکسهای با کیفیتتر، روز به روز برجستهتر میشود. گسترش استفاده از عکسهای خبری و وسعت یافتن حوزه کار عکاسان خبری، مسائل جنبی مربــوط به ایــن حوزه از کار مطبــوعاتی را نیـــز اهمیت ویژهای میبخشد. یکی از مسائل مهم و چالشبرانگیز در زمینه عکس و عکاسی خبری، حقوق و قوانین مربوط به این حوزه است. این که چه وقت عکاسی جرم است یا معیارهای ارزشگذاری حقوقی بر روی یک عکس خبری چیست، بسیار حائز اهمیت است، چراکه محدوده حقوق و تکالیف حرفهای عکاسان خبری را به روشنی تعیین میکند و درنهایت حاشیه امنی برای فعالیتهای حرفهای آنها ایجاد و امنیت شغلی شاغلین این حوزه کاری را تضمین میکند. از جانب دیگر این قوانین و معیارها، تکلیف قانونگذار و ضامن اجرایی را در مقابل عکاسان خبری و افراد حاضر در این حرفه مشخص میکند و برخورد با جرایم و تخلفهای این حرفه را روشمند و قانونی میسازد. عکاسی و بیقــانونی هنگامی که در جریان اتفاقهای پس از دور دهم انتخابات ریاست جمهوری ایران، چند تن از عکاسان خبری شناخته شده و موفق مطبوعات، در حین عکاسی از ناآرامیهای خیابانی بازداشت شدند، این مسئله مطرح شد که این دستگیریها به استناد چه قانونی انجام گرفته است و آیا قوانین مربوطه، ذکر صریحی در زمینه ممنوعیتها و محدودیتهای عکاسی در مکانهای عمومی ارائه دادهاند یا خیر؟ درپی شکلگیری این سوال، برای پیگیری و بررسی قوانین مربوط به عکاسی، ابتدا به دنبال قوانین و مواد حقوقی مربوط به کلیت حرفه عکاسی رفتیم و کتابهــا، اعلامیههــا، اعلانها و قوانین مصوب حقوقی را از نظر گذراندیم. پس از جستوجوی فراوان، نتوانستیم هیچگونه قانون یا تکلیف حقوقی را که بهطور اختصاصی به مقوله عکاسی پرداخته باشد، پیدا کنیم. تنها مورد حقوقی که در آن نامی از عکاسی و جرایم مربوط به عکس به میان آمده بود، یک قانون کلی تحت عنوان «قانون نحوه مجازات اشخاصی که در امور سمعی و بصری فعالیتهای غیرمجاز دارند.» بود. این قانون ۱۳ مادهای عمدتا به جرایم مربوط به تهیه و تکثیر لـوحهای فشرده و فیلمهای غیرمجاز، مبتذل و مستهجن پرداخته است و تنها در دو تبصره از ماده ۵ این قانون که مجازات عاملان برخی جرمها را مشخص کرده است، اشاره مختصری به موارد جرم مربوط به عکاسی شده است. در این دو تبصره، قانونگذار عنوان میکند که تهیه فیلم یا عکس از مراسم خصوصی و خانوادگی دیگران و همچنین از محلهای اختصاصی بانوان، جرم تلقی میشود و ۲ تا ۵ سال حبس و ۱۰ سال محرومیت از حقوق اجتماعی را به دنبال دارد. عکاسی خبری و قانون مطبوعات پس از آن که نتوانستیم قانون مدون و نظاممندی در حوزه عمومی عکاسی پیدا کنیم، با توجه به آنکه هدف نهایی ما بررسی حقوق مربوط به عکاسی خبری بهطور اخص بود، تصمیم گرفتیم حوزه عمومی عکاسی را کنار بگذاریم و با تاکید بر این نکته که عکاسی خبری یکی از بخشهای اصلی و کلیدی کار مطبوعات است، برای دستیابی به قوانین مربوطه، به متن قانون مطبوعات رجوع کنیم. در همین راستا، قانون مطبوعات ایران، مصوب سال ۱۳۶۴ را همراه با اصلاحیههای سال ۱۳۷۹ مورد بررسی قرار دادیم. در متن اصلی قانون مطبوعات نیز در کمال تعجب، تنها به چند مورد مختصر و بسیار کلی در زمینه عکس در مطبوعات و تخلفهای عکاسی مطبوعات برخورد کردیم. در فصل چهارم قانون مطبوعات که «حدود مطبوعات» نامگذاری شده است، قسمتی تحت عنوان موارد محدودیت نشریهها آورده شده است. موارد ۲ و ۸ این محدودیتها را میتوان تا حدی به عکاسی خبری و عکسهای منتشر شده در مطبوعات مرتبط دانست. مورد ۲ اشاعه فحشا و منکرات را از طریق عکس و تصاویر خلاف عفت عمومی منع میکند و در مورد ۸ نیز، افترا و توهین به کشور، مقامات، ارگانها و افراد حقیقی و حقوقی که حرمت شرعی دارند، از طریق عکس و کاریکاتور ممنوع اعلام شده است. در قسمت دیگر، در ماده ۲۸ فصل ششم متن قانون مطبوعات که مربوط به جرایم مطبوعاتی است، آورده شده که انتشار عکسها و تصاویر و مطالب خلاف عفت عمومی ممنوع و موجب تعزیر شرعی است و اصرار بر آن موجب تشدید تعزیر و لغو پروانه خواهد بود. همانطور که میبینید، در متن صریح قانون مطبوعات، هیچ اشاره ای به این که عکاسی در اماکن عمومی چه حکمی دارد یا محدودیتهای آن چیست، به میان نیامده است و تنها مواردی که ذکر شده مربوط به عکسهای مبتذل و منافی عفت است که ارتباط کمی با عکاسی خبری امروز و هدفها و موضوعات مورد توجه این حرفه دارد. در سایر قوانین و مقررات مربوط به مطبوعات و در آییننامههای پراکنده این حوزه، به بررسی «آییننامه نویسندگان مطبوعاتی و خبرنگاران» پرداختیم که در آن اشارهای به عکاسان خبری هم شده است. طبق ماده ۳ این آیین نامه خبرنگاران و کارمندان مطبوعاتی به سه دسته تقسیم میشوند. دسته اول خبرنگاران سیاسی هستند، دسته دوم خبرنگاران امور اجتماعی که همه خبرنگاران ادبی و اجتماعی و فرهنگی و ورزشی و… را شامل میشود و بالاخره دسته سوم آنها، عکاسانی هستند که در مطبوعات به کار عکــاسی یــا فیلمبرداری اشتغال دارند. فصل پنجم این آییننامه، مقررات مربوط به نویسندگان مطبوعاتی و روزنامهنگاران و تخلفهای آنها را شرح میدهد و از آنجایی که این آییننامه عکاسان را هم زیرمجموعه آنها قرار داده است، میتوان این مقررات را به کار عکاسان خبری هم تعمیم داد. تخلفهای ذکر شده در فصل پنجم آییننامه، عمدتا جرایم عام روزنامهنگاری مانند تهیه مطالب دروغ، افشای مسائل منافی حیثیت و عفت خانوادگی و انتشار مطالب مغایر با قانون مطبوعات است و مجازات همه این تخلفها، لغو پروانه به مدت ۳ تا ۶ ماه و در صورت تکرار برای همیشه تعیین شده است. در این آییننامه نیز، در شرح تخلفهای مربوط به نویسندگان مطبوعاتی و عکاسان، فقط به تخلفهای عام مربوط به حریم خصوصی و صحت اخبار اشاره شده و نه تنها حرفی از عکاسی در اماکن عمومی و احکام مربوطه نشده، بلکه حتی مجازاتهای عنوان شده هم صرفا در حد لغو مقطعی یا همیشگی پروانه کار است و حرفی از دستگیری و حبس و برخوردهای جدی قضایی به میان نیامده است. بررسی نظرات متخصصـان پس از بررسی متون قانونی مربوطه، تصمیم گرفتیم برای تکمیل بحث و باخبر شدن از نظرات افراد متخصص در حوزه عکاسی و مطبوعات و همچنین حقوق، با چند تن از روزنامهنگاران و عکاسان و یک نفر حقوقدان و وکیل دادگستری پیرامون قوانین مربوط به عکاسی خبری مصاحبه کنیـــم و از هم فکری و مشــــاورت آنها نیــز بهرهمند شویم. از نظر آنها یک عکاس خبری در ایران، هرگز نمیتواند مطمئن باشد که اجازه عکاسی از یک رخداد را که دارای ارزش خبری است، دارد یا خیر.چراکه همیشه این امکان وجود دارد که در پی عکاسی از یک واقعه که در یک مکان عمومی روی داده است، با برخورد نیروهای اجرا قضایی و انتظامی مانند پلیس، نیروی انتظامی، پلیس انضباط اجتماعی و… مواجه شود. یک حقوق دان با تایید نظرات افراد مطبوعات، تصویری کلی از مقررات مربوط به عکاسی در عمده کشورهای اروپایی به ما داد و به برخی از مشکلات پیشرو در برخورد قضایی و تعیین مجازات و حکم برای متخلفان جرایم عکاسی در ایران، اشاره کرد. این در حالی است که در کشورهای اروپایی، قوانین مربوط به فتوژورنالیسم، اگر چه کــلی و عام اما روشــن و صریح هستند. قانون رسمی در بیشتر این کشورها، عکاسی را در همه اماکن عمومی آزاد میداند و امکان عکاسی از هر واقعهای که در یک مکان عمومی اتفاق بیفتد، بدون هر نوع محدودیتی وجود دارد، خواه این رخداد یک تصادف رانندگی در سطح شهر باشد، یا یک تجمع ضدکارگری در پشت درهای پارلمان. این قوانین، محدودیتها و ممنوعیتهای آزادی عکاسی را به حریم خصوصی افراد حقیقی و حقوقی معطوف میکند و عکاسی را در محیطهای خصوصی و در مــواردی که عکــاسی موجب تجاوز به حریم شخصی میشود، جرم تلقی میکند. نحوه رسیدگی به جرایم و تخلفهای حرفه عکاسی، در این قوانین بهطور کلی بیان شده است و معمولا رسیدگی به این دسته از جرایم، از رویه قضایی مشابه و یکسانی تبعیت میکند اما متاسفانه عدم تدوین قانون رسمی و صریح در این زمینه در کشور ما، نه تنها حدود و آزادیهای کار عکاسان را مبهم و نامعلوم میسازد، بلکه موجب میشود نحوه برخورد با تخلفها تا حد زیادی سلیقهای و نامتعارف دنبال شود. تلاشهای نـافرجام فقدان قانون و مشکلات و سردرگمیهای ناشی از این بیقانونی در حوزه عکاسی خبری در ایران، موجب بروز تلاشهایی از سوی انجمنهای مستقل عکاسی شده است. در سالهای اخیر، شاهد آن هستیم که انجمنها و تشکلهای عکاسی مانند «انجمن عکاسان خبری ایران» اقدام به تهیه و تصویب میثاقها و مرامنامههایی در میان خود میکنند و در پارهای از اصول اخلاقی و حرفهای کار عکاسی خبری و منعها و محدودیتهای آن به توافق جمعی میرسند تا حتیالامکان اعضای انجمن یا اتحادیه، از رویه و اصول تقریبــا یکســان حرفهای تبعیت کنند. میثاقها و مرامنامههای انجمنهای مستقل عکاسی، اگرچه ممکن است در میان اعضا کارکرد قانونهای درون گروهی را داشته باشند، اما عملا کمکی به حل معضل ابهام و بیقانونی این حوزه نمیکند. چرا که ضابطان انتظامی و مسئولان قضایی که عاملان برخورد با جرایم عکاسی هستند، با قوانین رسمی مملکتی سر و کار دارند و مرامنامههای گروهی هیچگونه ارزش و اعتبار قضایی و قانونی دربر ندارد. در پایان میتوان گفت رشد روزافزون توجه صاحبان رسانه و مطبوعات و مخاطبان به عکسهای خبری، همچنین گسترش حضور و فعالیت عکاسان خبری در انواع رخدادهای سیاسی و اجتماعی، نیاز کشور را به تدوین و اصلاح قوانین محدود و ناکارآمد این حوزه، بیش از پیش ضروری میسازد. بهطوری که بیتوجهی به این معضل و ادامه یافتن این بیقانونی، از یک طرف موجب سردرگمی و پایین آمدن کیفیت کار عکاسان خبری به علت برخوردهای نادرست و بیدلیل میشود و از طرف دیگر ضابطان قضایی را در برخورد با جرایم و تخلفهای حوزه عکاسی و روند رسیدگی به این جرایم، دچار تناقض و دوگانگی و بلاتکلیفی میکند و برخوردهای سلیقهای و شخصی را افزایش میدهد. منتشر شده در ویژهنامه «روزنامهنگاری ایرانی» |
حزب کارگر استرالیا وعده ایجاد شبکهی اینترنت پرسرعت ۳۵ میلیارد دلاری را محقق میکند Posted: 26 Nov 2010 12:35 PM PST سنای استرالیا قانونی را تصویب کرد که دولت این کشور را قادر میسازد شبکه پهنای باند سراسری پرسرعت 35 میلیارد دلاری راهاندازی کند. به گزارش ایسنا، این قانون در آخرین جلسه نهایی دو هفتهیی سنای استرالیا در سال جاری با 30 رای موافق در برابر 28 رای مخالف تایید شد و هنگامی که در مجلس نمایندگان رای بیاورد، به قانون تبدیل میشود. قانونگذاران مستقل در این مجلس وعده دادهاند که از این قانون پشتیبانی کنند. شبکه پهنای باند فیبر نوری یکی از وعدههای تبلیغاتی در انتخابات ماه اوت بود که به موفقیت حزب کارگر چپگرای جولیا گیلارد، نخست وزیر این کشور، کمک کرد. حزب لیبرال محافظهکار تونی ابوت، شبکه کوچکتر و کندتر شش میلیارد دلاری را با شماری فنآوریها شامل فیبر نوری، بیسیم و DSL وعده داده بود. |
رییس جمهور روسیه ۸۳ مرکز برای ارتباط اینترنتی با مردم ایجاد کرد Posted: 26 Nov 2010 12:35 PM PST رییس جمهور روسیه از طریق اینترنت به سوالات مردم روسیه پاسخ میدهد. به گزارش ایسنا، دیمتری مدودف در 83 نقطه از این کشور مراکزی را دایر کرده که مردم میتوانند پس از ورود به آن جا از طریق اینترنت با وی ارتباط برقرار کنند. این نخستین باری است که یک رییس جمهور روسیه از اینترنت برای برقراری ارتباط با مردم کشورش استفاده میکند. مدودف نیز در مسکو در اتاقی که مجهز به تجهیزات ویدئو کنفرانس است، مینشیند و به سوالات مردم پاسخ میدهد. وی پیشتر اعلام کرده بود که بهطور شخصی با مردم روسیه ارتباط برقرار میکند؛ از جمله از طریق ویدئو کنفرانس و دست کم دو مرتبه در سال این اقدام را انجام خواهد داد. |
حدود ۳۱ درصد کودکان آمریکایی از بابانوئل آی.پد میخواهند Posted: 26 Nov 2010 12:19 PM PST نتایج بررسیهای یک موسسه تحقیقات بازار نشان می دهد که 31 درصد از کودکان 6 تا 12 سال از بابا نوئل انتظار دارند که به آنها "آی- پد" هدیه بدهد. به گزارش خبرگزاری مهر، کودکان آمریکایی با نزدیک شدن به جشنهای کریسمس آرزو دارند که بابا نوئل "لوح- رایانه" جادویی استیو جابز را برای آنها زیر درخت کریسمس بگذارد. نتایج تحقیقات موسسه تحقیقاتی Nielsen حاکی از آن است که 31 درصد از کودکان 6 تا 12 سال رویای داشتن یک "آی- پد" را دارند. رویای دوم این کودکان داشتن یک رایانه کلاسیک و داشتن یک "آی- پاد لمسی" رویای سوم آنها است. این تحقیقات که با هدف بررسی هدایای فناورانه کودکان برای کریسمس انجام شده است نشان می دهد که سکوی کنسول بازی Nintendo Ds آرزوی 25 درصد و کنسول بازی "پلی استیشن" رویای 21 درصد از کودکان این کشور است. تلفنهای همراه هوشمند به ویژه "آی- فن" خواست 20 درصد از بچه های 6 تا 12 سال است، کنسول بازی "نینتدو ووی" 18 درصد و کنسول بازی "ایکس باکس 360" 14 درصد از کودکان را شیفته خود کرده است. این درحالی است که 20 درصد از نوجوانان بالای 13 سال از بابا نوئل می خواهند که به عنوان اولین هدیه برای آنها یک رایانه شخصی بیاورد تلفنهای همراه هوشمند با 19 درصد و "آی- پد" با 18 درصد از نوجوانان سازگاری دارد. براساس گزارش وب نیوز، هرچند نامه انتظارات کودکان به آدرس بابا نوئل پست شده است اما ممکن است که به دلیل مشکلات مالی بابا نوئل بسیاری از این کودکان و نوجوانان دچار یاس شوند. هرچند درآمد ناخالص ملی آمریکا در سه ماهه سوم سال جاری در مقابل رشد 2 درصدی پیش بینی شده 5/2 درصد رشد داشته است باوجود این خانواده ها باید مراقب خریدهای کریسمس خود باشند. "فدراسیون خرده فروشی ملی" در آمریکا ارزیابی کرده است که در دوره خریدهای کریسمس 138 میلیون دلار خرج شود که این میزان 4 میلیون دلار بیشتر از دوره مشابه در سال گذشته است. |
گوگل بهدنبال فیلمهای میراماکس برای یوتیوب Posted: 26 Nov 2010 12:19 PM PST گوگل به منظور جذب تبلیغاتکنندگان و سودآور کردن یوتیوب، به تدریج در حال افزودن محتوای حرفهیی به این وب سایت ویدیویی است که چهار سال قبل به مبلغ 1.65 میلیارد دلار خریداری کرد. به گزارش ایسنا، گوگل اکنون در حال پیگیری بزرگترین قرارداد انجام گرفته تاکنون برای یوتیوب است که برای این وب سایت حقوق دیجیتالی برای آرشیوهای میراماکس را تضمین میکند. طبق گزارش نیویورک پست، گوگل سرگرم مذاکره با فیلم یارد هولدینگز است که بهزودی مالک میراماکس خواهد بود. شرکت والت دیسنی ماه ژوییه اعلام کرد که میراماکس را در قراردادی به ارزش 660 میلیون دلار به کنسرسیوم فیلم یارد هولدینگز میفروشد. انتظار میرود این قرارداد در دهم ماه دسامبر نهایی شود. بر اساس گزارش این روزنامه، گوگل ممکن است بر سر آرشیو فیلم میراماکس با غول کرایه فیلم نت فلیکس مبارزه کند. گوگل آمارهای درآمد برای یوتیوب را منتشر نمیکند اما مدیران ارشد این شرکت اخیرا اشاره کردهاند که این وب سایت اشتراکگذاری ویدیو به سودآوری نزدیک شده است. نیویورک تایمز در ماه سپتامبر گزارش داده بود که انتظار میرود یوتیوب با درآمد 450 میلیون دلار در سال جاری، سودآور باشد. |
نمایش زایمان وسط خیابان در سرویس خیابانی گوگل Posted: 26 Nov 2010 12:19 PM PST خبرگزاری فارس - سرویس نمای خیابانی گوگل به تازگی افتضاح دیگری به بار آورده است. بعد از نمایش اجساد حاصل از تصادف در برزیل و مردی برهنه در حیاط خانه اش در آلمان این بار این سرویس تصویری زنی را نشان داده که در کنار خیابان و در شرایط اضطراری و غیر عادی با همکاری یک مرد و زن دیگر در حال به دنیا آوردن فرزندش است. یک عابر پیاده نیز در فاصله قابل توجهی در حال مشاهده این صحنه است. این تصاویر ظاهراً مربوط به خیابانی در حومه برلین است. انتشار این تصویر که پرونده گوگل در زمینه نقض حریم شخصی کاربران را سنگین تر کرده، موجی از اعتراض و نارضایتی را به دنبال آورده است. نکته جالب در مورد این تصویر ان است که گوگل این بار تصویر یاد شده را جعلی دانسته و تلاش کرده با ارائه اسناد و مدارک ادعای خود را ثابت کند. |
فرانسه «مالیات بر گوگل» میگیرد Posted: 26 Nov 2010 12:19 PM PST همشهری آنلاین - فرانسه قصد دارد با "مالیات بر گوگل" از درآمدهای حاصل از دنیای اینترنت سودی ببرد. روزنامه اتریشی استاندارد در شماره امروز خود درباره مضوع "مالیات بر گوگل" نوشت: شرکتهای مستقر در فرانسه باید از سال 2011 بابت مخارج تبلیغاتی آنلاین خود، مالیات ویژه ای پرداخت کنند. این مالیات جدید که یک درصد درآمد آنلاین است و از سال 2011 گرفته میشود سالانه حدود 10 تا 20 میلیون یورو خواهد شد. این تصمیم را سنای فرانسه اتخاذ کرده است. |
شکار «سربازفراری»ها با استفاده از فیسبوک Posted: 26 Nov 2010 12:19 PM PST در پی افزایش فرار جوانان بالاخص دختران از خدمت سربازی، ارتش اسراییل با رصد فیسبوک و سایر شبکههای اجتماعی به دنبال ردگیری سربازان فراری است. به گزارش شبکه ایران به نقل از روزنامه صهیونیستی هاآرتص نوشت؛ مقامات ارتش رژیم صهیونیستی با پایش(رصد) شبکه اجتماعی فیسبوک اقدام به ردگیری زنانی میکنند که از خدمت سربازی در ارتش رژیم صهیونیستی فرار کردهاند. برخی زنان و دختران یهودی با استفاده از برخی توجیهات مذهبی دین یهود میتوانند از خدمت سربازی معاف شوند و همین امر سبب شده است که برخی از این زنان و دختران با استفاده از این توجیه از خدمت در ارتش صهیونیستی خلاص شوند. بر این اساس، سازمان اطلاعات ارتش اسراییل با رهگیری برخی از زنان و دختران مزبور در شبکه اجتماعی فیسبوک اقدام به در دام انداختن آنان کرده تا بلکه بتواند میزان فرار از خدمت نظامی را کاهش دهد. جوانان صهیونیست اعم از پسر و دختر طی سالهای اخیر به ویژه پس از جنگ 33 روزه به فرار از خدمت سربازی روی آوردهاند. |
You are subscribed to email updates from MediaNews.ir To stop receiving these emails, you may unsubscribe now. | Email delivery powered by Google |
Google Inc., 20 West Kinzie, Chicago IL USA 60610 |
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر