ای شبان بزرگرمه هایت گم شده اند این گم شده گان را دریابچوپانی بنام علی بزهایش را در تپه های چمران گم میکند و هرچه می گردد آنها را نمی یابداو برای پیدا شدن بزهایش روی خاک با چوبدستی تصویر تمام بزها را می کشد نیت میکند و هفت سنگ را روی هم می گذارد به عدد بزها به درختی دخیل می بندد و هفت بار دور تپه ای می چرخد و بزهایش را صدا می زند و از فرط خستگی به خواب می روددر خواب نوری سبز بر او ظاهر می شود و محل بزها را به او نشان می دهد. از خواب بیدار می شود و پس از ساعتی بزها را می یابدچون مردم از این موضوع باخبر می شوند مرید او می شوند و او شبانی را کنار گذاشته و مولا و مقتدای مردم می شود.منطقهای مشهور به «آبادعلی» در شیراز سهشنبههای اول هر سال شاهد حضور جمعی کثیراز مردم است که برای برآورده شده حاجات خود آداب و رسوم عجیب و غریب این شبان را بجا می آورند!آداب و رسوم منطقهی آبادعلی!در آداب و رسوم منطقه آبادعلی آمده است که حاجتمندان باید هفت سهشنبه بعد از سال تحویل در آن مکان که وقفهی آن شبان میباشد حضور پیدا کنند و در ابتدای مسیر به آن تپه نیت کنند و چوپان علی را واسطهی خود و خدا قرار دهند.برای برآورده شدن حاجات باید در بین راه هفت سنگ را هرکدام به یک نیت روی هم گذارند و بعد از رسیدن به بالای تپه پارچهی سبزی را به درخت آنجا گره زنند و شمعی را برای روشنایی آن نوری که عابدعلی در آن شب دیده بود روشن و در دل نذری کنند و بر روی زمین و تخته سنگهای آنجا تصویر و یا نوشتهی حاجت خود را حک کنند.عدهای از حاجتمندان نیز به نیت چوپان علی هفت باردور آن تپه میچرخند و عدهای دیگر نیز از آب چشمهای که آنجاست وبزهای چوپان از ان نوشیده اند به نیت شفا و تبرک با خود میبرند.حرکت به سمت تپه و واسطه قرار دادن «چوپان علی» بین حاجات خود و خدا!خرید شمع و پارچه سبز!گذاشتن هفت سنگ روی یکدیگر هرکدام به یک نیت!گره زدن پارچه سبز به بوتههای بالای تپه!روشن کردن شمع به یاد نوری که «عابدعلی» دید!نوشتن و کشیدن حاجات بر روی سنگ!هفت مرتبه دور زدن تپه به صورت سینهخیز!وصدا زدن بزهای چوپان علیبرداشتن آب به نیت تبرک و شفا!آیا اینهمه خرافات باور کردنیست ؟؟؟چه کردیم کین گونه گشتیم خوار؟
فردوسی
۱۳۹۱ خرداد ۱۲, جمعه
{تفريح و سرگرمي}, [15903] خلق را تقليدشان بر باد داد
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر