آمدي جانم به قربانت ولي حالا چرا؟ https://rapidshare.com/files/2407105043/استاد_بنان_-_آمدی_جانم_به_قربانت.mp3
شكست و ناكامي عاشقانه، شهريار را به بستر بيماري انداخت. دختري كه شهريار دلبسته او بود، با شنيدن خبر بيماري او به ديدار شهريار آمد. شهريار بر اثر اين ديدار غزل پرشوري گفت كه بعدها استاد غلامحسين بنان آن را با صدايي دل انگيز اجرا كرد «آمدي جانم به قربانت ولي حالا چرا؟ بي وفا حالا كه من افتادهام از پا چرا؟ نوش دارويي و بعد از مرگ سهراب آمدي سنگدل اين زودتر ميخواستي حالا چرا؟ نسیم
|
۱۳۹۱ خرداد ۱۷, چهارشنبه
آمدي جانم به قربانت ولي حالا چرا؟
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر