انجام یک وصیت
مردی در زمان حیات خود شغل خوب و پر درامدی داشت بطوری که تمام اندوخته خود را در بانک پس انداز میکرد .روزی به همسر خود وصیت کرد ،وقتی من مردم باید به من قول بدهی که تمام پولی که در بانک دارم را در صندوقچه ای گذشته و در تابوتم بگذاری تا من ان را با خود به دیار باقی ببرم ،همسر پذیرفت و به او قول داد که حتما به وصیت شوهرش عملخواهد کرد . زمان مرگ مرد فرا رسید ،او را در تابوتی گذاشته ،در تابوت را باز گذاشتند تا همسر و فامیلهای وابسته ،طی مراسمی با او وداع آخر را انجام دهند .زمانی که مراسم به پایان رسید ،و همه آماده برای به خاک سپاری جسد مرد بودند ،ناگهان زن فریاد برآورد که دست نگهدارید،شوهرم وصیتی داشت که باید مرگش صندوقچه ای را با او در تابوت بگذارم ،و زمانی که صندوقچه را در تابوت میگذاشت ،با اشک و اندوه ،آخرین وداع را با شوهرش انجام داد .یکی از دوستان حاضر در مجلس به او گفت : امیدوارم این حماقت را نکرده باشی که تمام پولهای شوهرت را در ان صندوقچه گذاشته باشی ....زن پاسخ داد اتفاقا همینطور است با این تفاوت که تمام دارائی شوهرم را به حساب خود واریز کردم ولی در ان صندوقچه یک چک به اضافه یک نامه گذاشتم ،و در ان نامه نوشتم تمام پولها در حساب من هست،به منظور جلوگیری از دزدی ،و یا احتمال گم شدن پولها ،یک چک در صندوقچه گذاشتم ،میتوانی آنها را به مبلغ دراورده و به حساب خود واریز کنی
very interesting
| | There was a man, who had worked all his life, had saved all of his money,
And was a real miser when it came to his money.
Just before he died, he said to his wife...'When I die, I want you to take all my money and put it in the casket with me.
I want to take my money to the afterlife with me.'
And so he got his wife to promise him, with all of her heart, that when he died, she would put all of the money into the casket with him.
Well, he died. L
He was stretched out in the casket, his wife was sitting there - dressed in black, and her friend was sitting next to her. When they finished the ceremony, and just before the undertakers got ready to close the casket, the wife said,
'Wait just a moment!'
She had a small metal box with her; she came over with the box and put it in the casket. Then the undertakers locked the casket down and they rolled it away.
So her friend said,
'Girl, I know you were not foolish
enough to put all that money in there with your husband.'
The loyal wife replied,
'Listen, I'm a Christian;
I cannot go back on my word. I promised him that I was going to put that money into the casket with him.'
You mean to tell me you put that money in the casket with him!?!?!?'
'I sure did,' said the wife.
'I got it all together, put it into my account, and wrote him a cheque....
If he can cash it, then he can spend it.'
Send this to every clever female you know, and
to every man who thinks they are smarter than women!!
| | | | | | | | |
| |
--
اين ايميل را براي دوستان خود هم بفرستيد.
و به آنها بفرماييد، روي خط پايين كليك كنند تا براي آنها هم مطالب خوب و جالب بفرستيم
http://groups.google.com/group/taf_sar/subscribe اين ايميل بدليل عضويت شما در گروه تفريح و سرگرمي است.
ايميل گروه اين است. taf_sar@googlegroups.com
اگر از دست ما ناراحت هستيد و نمي خواهيد مطالب ما بدست شما برسد پس خط پايين را كليك كنيد.
taf_sar+unsubscribe@googlegroups.com
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر