۱۳۹۲ آذر ۸, جمعه

MediaNews.ir

MediaNews.ir


انتشار مجموعه کتاب‌های «نقطه»

Posted: 29 Nov 2013 08:19 AM PST

انتشارات ثانیه، ناشر تخصصی کتاب‌های ارتباطات، هفت جلد کتاب جدید در حوزه رسانه را در قالب مجموعه کتاب‌های «نقطه» با موضوع «رسانه‌های جدید» به سرپرستی محمود سلطان‌آبادی منتشر می‌کند.

احمد توکلی مدیرمسوول انتشارات ثانیه با اعلام این خبر به خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، گفت: مشارکت مخاطبان رسانه‏ها در فرایند روزنامه‌نگاری با گسترش ابزارهای جدید ارتباطی و فراگیرشدن شبکه‌ جهانی اینترنت باعث ایجاد گونه‌ها و مفاهیم جدیدی در حوزه‌ روزنامه‏نگاری شده‌است.

توکلی افزود: در مجموعه‌ کتاب‌های نقطه، به دنبال این مساله هستیم که برخی مفاهیم را بررسی و مبانی این مفاهیم را بیان کنیم.

وی با اشاره به کتاب «روزنامه‌نگاری آنلاین»، نوشته‌ علیرضا کتابدار که به موضوع روزنامه‌نگاری آنلاین و فضای وب اختصاص دارد، گفت: مباحث این کتاب نشان می‌دهد که اینترنت چگونه بر روزنامه‌نگاری و اتاق‌های خبر تاثیر گذاشته‌است.

توکلی با بیان این‌که روزنامه‌نگاری آنلاین، نوع حرفه‌ای خاص خود را در کار خبر ایجاد کرده‌است، گفت: پیدایش روزنامه‌نگاری آنلاین مزایا و امکانات گسترده و متنوعی نظیر تعاملی‌بودن، دسترسی نامحدود، بی‌‌نیازی به شبکه‌ توزیع، نداشتن محدودیت زمانی و مکانی را در اختیار روزنامه‌نگاران قرار داده‌است.

وی از «روزنامه‌نگاری چندرسانه‌ای» نوشته‌ محمدامین خرمی به‌عنوان دومین کتاب این مجموعه نام برد و افزود: روزنامه‌نگاران زمانی‌ که از ابزارهای مختلف برای انتقال پیام استفاده کنند، روزنامه‌نگار چندرسانه‌ای خوانده می‌شوند. در این شیوه از روزنامه‌نگاری، ابزارهای جمع‌آوری اطلاعات و کانال‌های انتقال آن‌ها تغییر کرده، اما ماهیت آن همچنان همان «روزنامه‌نگاری» است.

به گفته توکلی، این کتاب به عناصر و ابزارهای تشکیل‌دهنده گزارش‌های چندرسانه‌ای،‌ کارکردها و فعالیت‌های آن می‌پردازد.

مدیرمسوول انتشارات ثانیه با اشاره به سومین کتاب این مجموعه، عنوان کرد: کتاب «روزنامه‌نگاری موبایلی» را نیز محمود سلطان‌آبادی به رشته تحریر در آورده‌است، این کتاب نشان می‌دهد که روزنامه‌نگاران موبایلی چگونه گزینه‌ گردآوری خبر را برای یک سازمان رسانه‌ای گسترش می‌دهند و آن را متحول می‌کنند، گزارشگران چگونه درباره‌ خبرهای فوری اقدام می‌کنند و شیوه‌های نگارش در موبایل چگونه است؟
توکلی درباره ضرورت تهیه و تالیف این کتاب توضیح داد: در دنیای امروز، تکنولوژی‌ موبایل روزنامه‌نگاران را قادر می‌کند با تجهیزات کمتر و هزینه‌های بسیار پایین‌تر به انجام فعالیت‌ بپردازند، اکنون شما می‌توانید تنها با یک تلفن همراه کارهای بسیاری انجام دهید و روزنامه‌نگاری نیز از این قاعده مستثنا نیست.

«روزنامه‌نگاری شبکه‌ای» عنوان چهارمین کتابی بود که توکلی به آن اشاره کرد، وی گفت: این کتاب را پدرام الوندی نوشته‌است و در آن می‌کوشد روزنامه‌نگاری شبکه‌ای به‌عنوان پدیده‌‌ای تازه در تحریریه‌های مطبوعاتی به‌شمار آید، در این اثر برخی نمونه‌های انتزاعی و واقعی از عملکرد زیست‌بوم جدید رسانه‌ای بررسی شده‌است.

وی روزنامه‌نگاری شبکه‌ای را ترکیبی از روش‌های سنتی رسانه در کنار رسانه‌های جدید تعریف کرد و ادامه داد: در این مدل روزنامه‌نگاری، فرایند تولید محصول اهمیت دارد و تولید مطبوعاتی مانند تولید صنعتی خطی نیست و دایره‌ای است، منابع خبری تنها با رسانه‌ها در تماس نیستند، آن‌ها افزون ‌بر این، با ساختارهای شبکه‌ای داخلی زیست‌بوم نیز ارتباط دارند و از ابزارهای زیست بوم جدید رسانه‌ای استفاده می‌کنند.

توکلی در بخش دیگر سخنان خود از انتشار کتاب «روزنامه‌نگاری شهروندی» به عنوان پنجمین اثر این مجموعه خبر داد و گفت: مصطفی قوانلوقاجار، نگارش این کتاب را به عهده داشته است و در آن، روزنامه‌نگاری شهروندی و مفاهیم مرتبط با آن همانند روزنامه‌نگاری مشارکتی، مردمی، فرامحلی، خیابانی، منبع‌باز و... مطرح می‌شود.

وی ادامه داد: بررسی بحث‌ و جدل درباره روزنامه‌نگاری شهروندی یکی از ویژگی‌های این کتاب به شمار می‌آید، همچنین کتاب به استفاده‌ روزنامه‌نگاری شهروندی و روزنامه‌نگاری مشارکتی در ایران، همچنین به نقش و تأثیر «شهروند خبرنگار» می‌پردازد.

مدیرمسوول انتشارات ثانیه بررسی فعالیت روزنامه‌نگاری افراد آموزش ندیده، اما مسوول را در قالب «روزنامه‌نگاری جایگزین» از دیگر کتاب‌های این مجموعه معرفی کرد و گفت: امید جهانشاهی در این کتاب به بررسی روزنامه‌نگاری جایگزین می‌پردازد، روزنامه‌نگاری جایگزین آن نوع روزنامه‌نگاری را دربرمی‌گیرد که توسط افراد بیرون از رسانه‌های جریان اصلی تهیه می‌‌شود.

به گفته وی، این افراد، اغلب آموزش حرفه‌ای ندیده‌اند، اما روایت‌ها و تحلیل‌های خود را مسوولانه و آگاهانه می‌نویسند، روایت‌ها و تحلیل‌هایی خارج از کادر قرائت رسمی رسانه‌های جریان اصلی و گفتمان حاکمی که سازمان‌های رسانه‌ای بزرگ می‌کوشند به ‌عنوان تنها روایت مشروع آن را طبیعی‌سازی کنند.

توکلی همچنین درباره هفتمین کتاب این مجموعه، عنوان کرد: کتاب «روزنامه‌نگاری ویکی» نوشته‌ محمد مهدی مولایی نیز به مفهوم ویکی و تجربه‏های انجام‌شده در حوزه‌ روزنامه‏نگاری ویکی اختصاص یافته‌است. روزنامه‏نگاری ویکی نوعی از روزنامه‏نگاری مشارکتی است که از طریق مشارکت محدود یا نامحدود تعدادی از کاربران یا روزنامه‏نگاران تحقق پیدا می‏کند.

مدیرمسوول انتشارات «ثانیه» همچنین از انتشار این مجموعه تا پایان فصل پاییز خبر داد و گفت: مخاطبان اصلی این کتاب‌ها فعالان حوزه‌های مختلف رسانه و دانشجویان رشته روزنامه‌نگاری هستند.

فیس بوک و زندگی روزمره

Posted: 29 Nov 2013 08:10 AM PST

فرهاد کوهبر - بیش از یک دهه است که شبکه­های اجتماعی به آرامی راه خود را به جهان زیست ما گشوده­اند. افراد و گروههای مختلف بسته به انگیزه ، تواتر و شکل حضور در این فضا درجات مختلفی از تاثیرگذاری و تاثیر پذیری را تجربه می­کنند که بررسی و پیش بینی این تاثیرات در قالب الگو و مدلی واحد امکان پذیر نیست .

آنچه در این یادداشت پی گرفته می­شود رویکردی نقادانه به نقش و جایگاه شبکه­های اجتماعی و به خصوص فیس بوک در زندگی روزمره پرسه زنانی عام است که بدنه اصلی جامعه استفاده کنندگان این فضا را شکل مید هند. در این نگاه شبکه های اجتماعی به مثابه دستگاههایی هوشمند نیستند که افکار عمومی را به عنوان مواد خام اولیه دریافت کرده و به محصولات از پیش تعیین شده تبدیل کنند. بلکه عملکرد آنها بیشتر شبیه گرمخانه­ای آزمایشگاهی است که در آن احتمال ترکیب، تداخل و تضارب آرا به گونه­ای تصاعدی افزایش یافته و تحت فشار ، محصولی تولید می شود که در شرایط طبیعی یا اساسا بوجود نمی­آمد و یا فرمولاسیونی متفاوت داشت.

با ورود به فیس بوک با فضای جذابی مواجه می شویم که تک تک عناصر آن به دقت و برای فراهم آوردن حداکثر سهولت کاربرد در کنار هم چیده شده اند. دسته بندی امکانات ، عناوین گزینه ها و طراحی ساده و کمینه گرای محیط و رنگ آمیزی ملایم پیش فرض پس زمینه ، احساس راحتی و امنیت را به تازه وارد القا می­کند.

امکانات به گونه­ای گردآمده­اند که فرد می­تواند بدون صرف هزینه­ای ، محیط را مطابق سلیقه شخصی خود تغییر دهد و آن را به خانه ای دلپذیر تبدیل کند که در آن توسط کانون گرم دوستان و بریده خاطرات خوش احاطه شده است. او می­تواند خود را چنانکه همیشه آرزو داشته است به دیگران نشان دهد. او می تواند آزادانه بخش­های تاریک ، ناخوشایند و خجالت آور زندگیش را قیچی کند و دور بیاندازد . او می تواند تمام دیوارهای چند دیواری اختیاریش را با تصاویر خود آرمانیش بپوشاند. کاری که سالها (به تعداد سالهای عمر منهای یک یا دو سال) ناهشیار و نیمه هشیار، با آزمون و خطا و صرف بهای روانی هنگفتی صورت می­پذیرفته، اکنون در قالب بسته­ای حاضر وآماده به رایگان ارائه می شود . بسته ای بهشتی، فراوری شده و آماده طبخ.

پس از آنکه هیجان اولیه اثاث کشی به این خانه رویایی به پایان رسید ، نرم نرمک در می­یابیم که فضا با آنچه در نگاه اولیه بنظر می­رسید تفاوت دارد . ساختمانی که می خواستیم به خانه مان تبدیلش کنیم ، سازه ای صلب و نامنعطف دارد که از قضا از زمان طراحی اولیه­اش مطابق با ایده های نوجوانی هجده ساله چندان تغییر نکرده است. آنچه در ابتدا امکاناتی سخاوتمندانه برای ایجاد وتغییر به نظر می رسید ، در واقع چیزی جز پر کردن جاهای خالی با اشیائی مشخص و از پیش تعیین شده ، نیست . کار ، تحصیل ، محل زندگی، جنسیت، سن ودرجه جدیت رابطه. و باریکه­ای کوچک برای ابراز عقاید شخصی در یک یا چند خط . اما این قالب­های ثابت تنها بدنه صوری و عینی محدودیت­ها را تشکیل می­دهند. فضای فیس بوک ماهیتا فضایی تعاملی است که بر اساس ارتباط و تبادل با دیگری شکل می­گیرد و کلیه سازو کارهای آن بالطبع در جهت افزایش کمی این فرآیند عمل می­کنند. این امر رفته رفته منجر به پیدایش و تحکیم نظام ارزشی کمیت محوری می­گردد که در آن جایگاه و اعتبار اعضا بر مبنای عددی که مبین بزرگی شبکه ارتباطی و میزان تایید جذب شده است ، سنجیده می گردد.

در این میان افراد چاره ای ندارند جز این که برای ارتقاء یا حفظ جایگاه خود در این رقابت پنهان یا تصویری مطابق با طبع و سلیقه توده از خود ارائه دهند و یا منزوی شده و به هیات ناظران خاموش و تماشاگران پنهانی یی (voyeurist) در آیند که از فیس بوک به عنوان دوربین مخفی مدار بسته استفاده می کنند . البته بی شک شهسوارانی وجود دارند که به واسطه برخورداری از قدرت و استعداد ویژه می­توانند جریان های جدیدی را تاسیس و راهبری کنند. صد البته که بسیاری از آنان بواسطه نام و جایگاهی که در خارج از محیط مجازی بدست آورده اند از چنین توان جریان سازی برخوردارند. به عبارت دیگر پروسه یارگیری و جذب مخاطب در شبکه اجتماعی و بر اساس تاثیر گذاری محتوایی چهره ای ناشناس صورت نپذیرفته ، بلکه صورت شناخته شده قدرت تنها بر صفحه مجازی شبکه فرافکنده شده است.

استفاده کننده در اولین تجربه کنشگری و خروج از فضای ذهنی، آنگاه که می­خواهد جمله­ای را در بیان عقایدش در صفحه ای مشخص درج کند ، بی درنگ خود را موضوع نگاه قضاوتگر جمع می یابد . توده ای بی شکل که گهگاه چهره هایی آشنا از آن برجسته شده و بیرون می زنند. Home یا خانه دوست داشتنی و امن نخستین به خانه شیشه­ای "میرا" ئی* تبدیل می­شود که در آن " برادر بزرگ* " همواره او را می نگرد.

در اینجا این بحث ممکن است مطرح شود که شبکه­های اجتماعی بطور عام و فیس بوک دراین بحث بطور خاص همواره ابزارهایی در اختیار کاربران قرار می­دهند تا کاربر با استفاده از آن ابزارها بتواند حریم شخصی خود را تعریف نموده و برد نگاه دیگری را تا سرحد مرز دلبخواه محدود نماید. اما از آنجا که اس و اساس فراشد حضور در شبکه اجتماعی حول داد و ستد و بده بستان تایید و توجه غیر تعریف می­شود ، اعمال محدودیت و حصارکشی فضای شخصی نقض غرض حضور در چنین فضائی است . به عبارت دیگر صرفنظر کردن از مشاهده بازخورد جمعی نسبت به " تصویرمن " حذف صورت مساله و درستی حکم به انتفای مقدم است. علاوه بر آن قرارگیری در جایگاه قضاوت شدن و تبدیل شدن به موضوع و ابژه نگاه دیگری، امری درونی و ذهنی است و سلسله ارزشهای مورد وثوق بیرونی پس از کوتاه زمانی گشتن و پرسه زدن در فضای شبکه چنان درونی می گردد که با حذف یا محدود کردن فیزیکی میزان دسترسی دیگران، زدوده و نابود نمی شود. ولی کماکان این نقد را می توان مطرح کرد که نفس تبدیل شدن به موضوع و ابژه میل دیگران امری کلی، عام و انسانی بوده و مختص محیط مجازی و شبکه­های اجتماعی نیست. همگی ما در زندگی روزمره به سمت و سوی تصوری آرمانی که برساخته هنجارهای اجتماعی و سامانه ارزشی جمعی است در حرکتیم و آگاهانه یا ناآگاهانه می کوشیم تا تصورمان از خویش را بر آن تصویر ایده آل جمعی منطبق سازیم.

اما تفاوت از آنجا آغاز میشود که ما در زندگی روزمره به مدد تجربه زیستی واز طریق آزمون و خطا، از بدو تولد و به تدریج آموخته­ایم که چگونه می­توان ضرب بازخوردهای زمخت اجتماعی را کم کرد و با واقعیت­های بیرونی به گونه­ای تلطیف شده و تحمل پذیر مواجه گشت. انواع و اقسام مناسک و رسوم برای این منظور ابداع شده اند و همگی اعضای اجتماع به گونه­ای نامحسوس ولی بسیار جدی و دقیق به این چارچوب­های نامرئی و قوانین نانوشته پایبندند. یکی از موثرترین این مکانیزم­ها گریز از "کمی سازی" و پناه بردن به فضای قابل تفسیر و کیفی است. فضائی که در آن همواره می­توان خود را قانع ساخت که اگر حتی کسی "ظرف مرا شکسته" ، به یقین در پس این عمل ظاهریش التفاتی ویژه در کار بوده است.

در فیس بوک این در تاحد زیادی بسته می­شود یا حداقل بسیار محدود می­گردد. در این فضا محبوبیت فرد (دست کم برای خودش اگر حتی کلیه دریچه­های دیده شدن را هم بسته باشد.) در قالب چند عدد نظیر تعداد دوستان ، تعقیب کننده­ها و تایید کننده ها (like ها)قابل سنجش ،اندازه­گیری و (ترسناک تر از همه) مقایسه است. عددی که جای هیچگونه تلطیف، تفسیر، خیالپردازی و خودفریبی (به مثابه ساز و کاری محافظت کننده) برای فرد باقی نمی­گذارد.

در این محیط خواست قدرت به شکلی عیان و سنجش پذیر خود را به نمایش می گذارد و اصراری بر پنهان شدن زیر لفاف آیین­های ضربه­گیر قدیمی ندارد. حمله جهان نمادین و ایده آلهایش، در هیات نوعی هژمونی جمعی ، به تصویر خیالی فردی آنچنان مستقیم و بی پرواست، که پناهگاه و پنهان گاه خلوت و ناروشنی برای هویت فردی باقی نمی­گذارد. سوژه ضمن حفظ توهم انتخاب­گری وامکان گزینش، که تضمین کننده استمرار حضور او در فضای مجازی است، تحت تاثیر جریان غالب فرادستی جمعی حرکت می­کند .

اما مساله صرفا رویارویی بی واسطه با واقعیت تراش نخورده و آسیب زا نیست. عمده آن چیزی که در این فضا به عنوان واقعیت خام و طبیعی توسط افراد عرضه می شود ، چیدمانی به شدت مهندسی شده از پدیده ها و رویدادهای زندگی است. شخص ، غوطه­ور در زندگی روزمره و لاجرم دست بگریبان با انواع امیال و خواسته­های برآورده نشده ، به ناگاه خود را در محاصره انسانهای خوشبخت و بی دردی می بیند که آمال و آرزوهای دست نیافتنی او ، بخش بدیهی زندگی روزمره آنها است. حتی آگاهی نسبت به این مطلب که افراد با صرف وقت و وسواس بسیار ، تنها گوشه­های گزینش و بعضا ویرایش شده ای از زندگی شخصی و اجتماعی خود را در قالب عکس­ها ، ویدئوها و دیوار نوشته ها در معرض دید سایرین قرار می دهند نیز کمک چندان به رفع این احساس ناخوشایند در آنها نمی­کند.

عامل دیگری که سبب تشدید این احساس " حسرت " و "حسادت " در کاربران می شود امکان سرک کشی در زندگی طبقات و کلاس­های مختلف اجتماعی با درجه رفاه و شیوه زندگی متفاوت است. تحقیقات میدانی بسیاری موید این نظریه است که میزان رضایتمندی از زندگی با حضور در فیس بوک کاهش می یابد [1]، [2] ، [3]، [4]

با وجود کلیه موارد ذکر شده ، استفاده از فیس بوک و سایر شبکه های اجتماعی روز بروز در حال گسترش و فزونی است و علاوه بر آن حقیقت آن است که کمتر دیده شده کسی پس از تجربه قرارگیری در فضای این رسانه ، آن را رها کرده باشد. تحقیقات نشان می دهد که اعتیاد به این شبکه های اجتماعی به لحاظ شدت و پایداری با الکل و سیگار قابل قیاس است. [5] ، [6]

تحلیل سازوکار این جذابیت و کشش روز افزون ، با وجود ناملایمات و ناخرسندیهای برشمرده مترتب بر آن می­تواند موضوع تحقیقات مختلف روان شناسانه، جامعه شناسانه و یا فلسفی باشند ولی بررسی کلی و اجمالی فرآیند پیوستن و ماندگاری کاربران در شبکه های اجتماعی نیز می تواند نتایجی حداقلی بدست دهد.

هر بازدید کننده معمولی که سرزدن به صفحه اش در face book در سبد نیازهای روانی روزمره اش قرار دارد ، بنابر انگیزه­ها و خواست­های دانسته یا نادانسته ای به این فضا وارد می شود. انگیزه­هایی آنچنان نیرومند که اغلب با گذشت زمان نیز کاستی نمی­گیرند . این انگیزه ها را میتوان در قالب دسته هایی طبقه بندی کرد.

نخستین عامل پبیش ران را می توان میل به دانستن به مثابه ابزار ناگزیر قدرت و شرط لازم دوام در عرصه رقابت دانست. قرار گرفتن در این جهان مجازی ، بسان استقرار در برجک دیده بانی یی است که از ورای آن امکان پایش و رصد حرکت هر جنبنده­ای سهل و میسر است. با این مزیت که فرد هر آن که اراده کند تنها با فشار بر دکمه یا لمس صفحه­ای شیشه­ای می تواند از برج عاج خود به درون سوژه انسانی برگزیده اش هبوط کند .

این موضع، تحقق کهن رویای بشری در تصاحب جایگاه خدایگانی است که او را قادر می سازد آزادانه بی آنکه دیده یا درک شود به جهان درونی و راز آمیز انسانها رسوخ کرده و زوایای وجودشان را آسوده خاطر لمس کند. با وجود آنکه چیزی که از این استراق نظر عاید می گردد جز نگاهی محدود از ورای سوراخ کلید به ویترینی دست چین و از پیش تدارک شده نیست ، توهم تسخیر جایگاه قدرت در قالب فانتزی یی ناهشیار، چنان که در رویاهای بیداری اتفاق می افتد ،نیز کماکان تجربه ای لذت بخش است. دست کم تا پیش از آن که این ابر خیال در مواجهه با جهان نمادین بیرونی زدوده شود.

اما این برجک دیده بانی جذابیت دیگری نیز دارد و آن این است که می تواند از مبدا به مقصد نگاه تغییر ماهیت دهد.

اگر بپذیریم که میل وآرزومندی فردی اساسا به واسطه حضور و وجود دیگری معنا و مفهوم می یابد و تنها در محضر نگاه غیر، دستگاه مختصات ارزشی فردی قابل تعریف است ، درک سازوکار بهره مندی از حظ و لذت ناشی از قرار گیری در موضع و مقام ابژه نگاه چندان دشوار نخواهد بود. امری که تحققش شاید درطول تاریخ تنها برای پادشاهان و امرا آنهم در مناسبت ها و مناسک ویژه میسر بوده است . اما از آنجا که چرخه ارضا میل و تحصیل لذت ذاتا خودبسنده و ایستا نبوده و به گونه ای ناگزیر در فراگردی مقایسه ای و در قیاس موضع استقرار فعلی با جایگاه مورد انتظار جمعی معنا می یابد، ذوق اولیه جایگیری در کانون و تبدیل شدن به موضوع و ابژه میل و خواست غیر، به سرعت جای خود را به رقابتی پایان ناپذیر برای ارتقای رتبه می دهد. کسب احساس رضایت به عنوان انگیزه و عامل تداوم حضوراولیه، همواره در همسایگی نزدیکی از وضعیت فعلی است ولی هرگز فراچنگ نمی آید. از این رو مکانیزم رجوع و تکرار حضور را نه در کنشگریهای لذت جویانه که در نوعی رویه دفع رنج بایستی جستجو کرد . به بیان دیگر نخست زمینه و امکان تجربه پدیده ای ناآزموده ، در امتداد سویه های مشخصی از میل ، فراهم می گردد وفرد با رویکردی لذتجویانه به این سامانه وارد می شود. در خلال این تجربه و حضور، خواست و تقاضایی پدیدار می شود که تا پیش از این اساسا وجود خارجی نداشته است. میل به ارضای این " خواست" جدید مراجعات اولیه را تضمین می کند و تداوم و استمرار این حضور رفته رفته خواست را به گونه ای "نیاز" مبدل می سازد. نیازی که طفره رفتن از پاسخ به آن قرین درد خواهد بود.

فرد در این حالت گویی گرفتار نفرینی "سیزیفی " می شود که بی مقصد و مقصودی مشخص تجربه ای دردناک و آسیبزا را تکرار می کند.

[1] :BBC News – Face book make people feel worse about themselves bbcco . uk (2013-08-15)

2 :'The anti – social network ' slate.com January 26-2011

3 : 'How face book breeds jelousy'discovery .com , Febuary 10,2010

4 :'Face book to blame for divorce boom' Fox news April 12 , 2010

5 : 'Hough , Andrew ' student addiction to technology , study finds www.telegraph.co. uk

6 : 'Face book & Twitter More addictive than tobacco and alcohol 'www . telegraph.co . uk

منبع: وب‌سایت انسان‌شناسی و فرهنگ

کارکرد رسانه‌ در نظام اسلامی باید نقد بلند ستم باشد

Posted: 29 Nov 2013 08:10 AM PST

همشهری، بهارک میرزایی - می‌گویند فلسفه کاری مطبوعات، نقد و انتقاد است اما ظاهرا مطبوعات ایران با این رویکرد بیگانه هستند چرا که فضای نقد و انتقاد در آنها به درستی جا نیفتاده است؛ هر چند جامعه ایرانی جامعه نقدپذیری نیست و مطبوعات نیز به همین دلیل به ستایش و حمایت و تمجید از دیگران می‌پردازند تا دچار مشکل نشوند.

کمترین نقدی در رسانه‌ها، می‌تواند با واکنش دیگران و افراد و سازمان‌ها مواجه شود. به همین جهت بسیاری از رسانه‌ها ترجیح می‌دهند فقط اطلاع‌رسانی کنند و کمتر وارد عرصه نقد می‌شوند. در همین چارچوب دکتر محسنیان راد، استاد علوم ارتباطات اجتماعی با استناد به پژوهش گسترده‌ای که انجام داده اعلام کرد: در بررسی دقیق هزاران صفحه‌ای از نمونه‌ای شامل تمام مطبوعات ایران، مشاهده کردم که تنها 726صفحه یعنی چیزی نزدیک به 7درصد از مطالب آنها انتقادی بوده و 93درصد صفحات مطبوعات در حال ستایش یا انتشار عکس‌ها و تصاویر غیرخبری هستند.

دومین نشست مؤسسه آموزشی مکتب خبر با عنوان «الگوی آرمانی رابطه دولت، مطبوعات، ملت» با سخنرانی مهدی محسنیان‌راد، استاد علوم ارتباطات اجتماعی در محل فرهنگستان هنر برگزار شد.

محسنیان‌راد با استناد به پژوهشی که خود انجام داده است، گفت: نوع مثالی مطبوعات ایران می‌گوید که محتوای مطبوعات ما کمتر دیدنی و بیشتر خواندنی و خریدنی است؛ به‌عبارت دیگر 65درصد محتوای مطبوعات ما خواندنی، 23درصد آنها خریدنی (آگهی) و 12درصد نیز دیدنی است. البته تصاویر مطبوعات ایران بیشتر پروپاگاندا ست تا تصویر.

وی ادامه داد: حدود 44درصد سطح زیر چاپ مجموع مطبوعات کشور مربوط به یومیه‌های سیاسی و اجتماعی سراسری است که در تهران منتشر می‌شوند. سطح عمده‌ای از این مطبوعات به‌طور عمده نشریات حکومتی و حزبی هستند که لباس مستقل بر تن دارند. در پژوهشی که اخیرا از میان 24روزنامه یومیه سراسری در ایران انجام داده‌ام، متوجه شدم که 5روزنامه وابسته به حکومت شامل همشهری، جام‌جم، کیهان، اطلاعات و ایران 70درصد مجموع آگهی‌ها را در اختیار دارند و 30درصد بقیه در اختیار 19روزنامه دیگر است. در میان روزنامه‌های به‌واقع حزبی اما لباس مستقل برتن کرده‌، نیز سهم آگهی‌های ثبتی (آگهی توزیع‌شده از سوی قوه قضاییه) که منشأ حکومتی دارند در نشریات جناح راست اما مستقل حدودا دوبرابر نشریات جناح چپ است.

محسنیان راد ادامه داد: تنها 5/ 10درصد سطح زیر چاپ مطبوعات ایران در جایی غیراز ایران چاپ می‌شوند و به‌اصطلاح غیرمحلی هستند که همراه با میانگین پایین تعداد صفحات هر نسخه و طولانی‌بودن فاصله انتشار نیز هست. اگر روزنامه‌های محلی با توزیع سراسری را که سخن عمده آنها، تقلید از روزنامه‌های سراسری چاپ تهران است، از مطبوعات محلی‌مان کسر کنیم، سهم مطبوعاتی واقعی محلی برای توزیع در کشور ما 3/ 5درصد است.

این استاد برجسته علوم ارتباطات ادامه داد: در بررسی دقیق هزاران صفحه‌ای از نمونه‌ای شامل تمام مطبوعات ایران مشاهده کردم که تنها 726صفحه یعنی چیزی نزدیک به 7درصد از مطالب آنها انتقادی بوده و 93درصد صفحات مطبوعات در حال ستایش یا انتشار عکس‌ها و تصاویر غیرخبری هستند. در کنار این اگر جهت‌گیری‌های منفی در مورد مسائلی مانند مشکلات موجود در فوتبال یا کمبود اتوبوس‌های تندرو یا موضوع طلاق و... را هم کنار بگذاریم و به آنها به جای نقد بگوییم «نِق» و نقد را شامل آن چیزی بدانیم که بیانش مستلزم شهامت و عبور از منافع شخصی توسط خبرنگار است، در همان 7درصد مطالب انتقادی هم تنها 3درصد نقد و 4درصد باقی «نق» است. در همین حال اگر نقد را هم به 2 بخش نقد بسیار حساس و حساس تقسیم کنیم خواهیم دید که سهم نقدبسیار حساس تنها 16صدم درصد است.

محسنیان راد در ادامه با اشاره به 3 دهه برخورد حکومت‌مردان ایرانی با مطبوعات گفت: در پژوهشی که در همین زمینه انجام داده‌ام به سراغ بررسی گفته‌ها و بایدها و نبایدهای اعلام شده از سوی مسئولان رده بالای حکومتی در مورد مطبوعات رفتم. نتیجه این بود که دیده شد 61درصد مطالب آنها در مورد مطبوعات به این اختصاص یافته که آنها چه کار باید بکنند؟ و چگونه باید باشند؟ 21درصد از سخنان آنها نقاط منفی فعالیت روزنامه‌نگاران را گوشزد می‌کرد و تنها 10درصد از سخنان آنها در مورد مطبوعات، حاوی نکات مثبت فعالیت روزنامه‌نگاری بود. جالب اینکه در آن 61درصد، حتی یک توافق 50درصدی در میان گفته‌ها وجود نداشت.

این استاد علوم ارتباطات اجتماعی در تبیین این نتیجه از پژوهش خود نیز تأکید کرد: این یعنی حکومت‌مردان ایران در 3 دهه گذشته در مواجهه با مطبوعات دچار نوعی سرگردانی بوده‌اند به‌گونه‌ای که گزاره‌های طرفداری از هیچ کدام از تئوری‌های آنها در مورد مطبوعات، طرفدارانی به اندازه 50درصد هم نیافت. این در حالی است که روزنامه نگاری سال‌هاست در ایران حرفه‌ای دانشگاهی است و بایدها و نبایدهایش را باید دانشگاه‌ها تعیین کنند نه افرادی که دارای مناصب حکومتی و دینی هستند.

محسنیان راد همچنین گفت: به‌نظر من باید تئوری هنجارهای رسانه‌ای در جمهوری اسلامی ایران را در قرآن یافت نه در سلایق متنوع حکومت‌مردان. به جای رجوع و رفتارهای سلیقه‌ای در تعیین تکلیف برای مطبوعات و یا ادامه‌دادن روش اشتباه دوران تجدد در غرب باید به سراغ منابعی مثل قرآن برویم. من کلید واژه‌ای با عنوان جهر را در قرآن کریم یافته‌ام که می‌تواند در این موضوع به ما کمک کند. وی افزود: خداوند در سوره رعد و در آیه دهم آن می‌گوید: «چه ما در خفا سخن بگوییم چه آشکار، خداوند آن را می‌شنود». این یعنی اینکه اگر جایی قرآن پیشنهاد می‌دهد که بانگ برداریم، برای آن است که مردم آن را بشنوند نه خداوند. اگر در جایی از قرآن مانند آیه 148سوره نسا گفته شده «اگر بر کسی ستمی شد، مجاز است که به زبانی بانگ بردارد» معنایش امروز، به‌نظر من این است که می‌تواند در رسانه‌ها از ستمی که به او شده، انتقاد کند. بانگ برداشتن امروز یعنی رسانه‌ها و به زبان آمدن نیز یعنی انتقاد کردن. بر این مبنا معتقدم در نظام اسلامی مهم‌ترین کارکرد رسانه‌ها دیدبانی انواع ستم و نقد بلند آن است. این استاد علوم ارتباطات اجتماعی در ادامه ضمن تشریح مدل آرمانی مدنظر خود از رابطه ملت، مطبوعات و دولت گفت: مطبوعات در مدل من بیشتر از همه‌‌چیز جایگاه نخبگان هستند. خوانندگان نیز مصرف‌کننده مطبوعات هستند که با مخاطب بودن متفاوت است و دولت در مواجهه با مطبوعات نقش پاسخگو دارد. ممکن است بپرسید نخبه یعنی چه. من بر مبنای این تعریف نخبه را می‌شناسم: نخبه،کسی است که به‌خاطر آموزش دارای عناصر مساعد برای اصالت منش، افق‌های وسیع فکری و توانایی‌های گسترده‌ای چون شجاعت، بی‌پروایی، پایمردی و روحیه فدا کردن منافع خصوصی خود برای منافع عمومی است. این گروه از افراد هستند که باید به مطبوعات دسترسی داشته باشند. قرآن نیز این گروه را به‌صورت دانایانی توصیف می‌کند که نزد او گرامی بوده و خشیت دارند.

می‌توان به تغییر تدریجی شرایط امیدوار بود

دکترمحسنیان راد: ما در جامعه‌ای در حال‌گذار هستیم و به همین دلیل احتمال اشتباه و خطا در ما بالاست که این موضوع منجر به انباشتگی نارسایی در ما شده و تحمل و بردباری زیادی را می‌طلبد. اگر مطبوعات در این وضعیت جهت‌گیری‌های منفی خود را به‌گونه‌ای مستدل و مبنی بر ادراک انجام دهند که منتهی به مشارکت همگانی در دوری از موضوعی شود، می‌توان به تغییر تدریجی شرایط امیدوار بود. به‌عبارت دیگر اگر مردم شرایط نامساعد را در زندگی روزمره خود حس کنند اما شاهد انتقادپرده‌پوشانه و خودسانسورانه مطبوعات از آن باشد، حس می‌کنند که مطبوعات تنها به زخم آنها نمک می‌پاشند درحالی‌که نوع مثالی مطبوعات ایران نشان می‌دهد از میان 7درصد مطالب زیر چاپ که دارای جهت‌گیری انتقادی هستند تنها 5/ 1درصد با رویکرد احساسی و عاطفی با مخاطب مواجه شده و 7صدم درصد فحاش‌گونه و تمسخرگونه با آن روبه‌رو می‌شوند. البته در این میان 8/ 4درصد نیز خردگرا و مستدل صحبت می‌کنند که این استدلال‌ها را هم بیشتر می‌توان در میان نق‌ها دید تا نقدها.

روزنامه‌نگاری صلح افراد را کمتر هراسان می‌­کند

Posted: 29 Nov 2013 08:10 AM PST

جک لینچ و آنابل مک گلد ریک براساس پژوهشی که در دو کشور استرالیا و فیلیپین انجام دادند به این نتیجه رسیدند که که تماشای روزنامه‌نگاری صلح افراد را کمتر عصبانی و هراسان می‌­کند و احساس همدردی و امیدواری بیشتری ایجاد می‌­کند.

به گزارش شفقنا؛ مقالۀ پیش رو که به قلم جک لینچ Jake Lynch و آنابل مک گلد ریک Annabel McGoldrickنوشته شده است حاصل پژوهشی در حوزۀ روزنامه نگاری صلح است. این پژوهش نتایج آزمایشی را ارائه می‌دهد که در دو کشور استرالیا و فیلیپین انجام شده است و طی آن واکنش بینندگان را به اخبار تلویزیون که (از پیش) به عنوان روزنامه نگاری صلح و جنگ رمز گذاری شده بودند مورد مطالعه قرار داده است.

در ابتدا از منظر مدل روزنامه نگاری صلح مجموعه معیارهایی در نظر گرفته شده بود که بر مبنای آن‌ها محتوای اخبار تلویزیونی موجود پخش شده در معرض آزمون و ارزشیابی قرار گرفت. از دو روش تحلیل محتوا و تحلیل گفتمان به عنوان فرآیندهای موازی جهت آشکارسازی منابع بالقوۀ تأثیر بر چارچوب‌های ذهنی مخاطب برای هر خبر به صورت جداگانه استفاده شد. سپس از میان اخبار متونی گزینش شده و برای مشاهده در اختیار شرکت کنندگان قرار گرفته بود. داده­‌ها پیرامون پاسخ‌های عاطفی بینندگان، از طریق پرسشنامه‌­های خود سنجی جمع آوری شده بودند.

هم چنین در این راستا مصاحبه‌های عمقی نیز با شرکت کنندگان انجام گرفت. یافته­‌ها حاکی از آن است که تماشای روزنامه‌­نگاری صلح افراد را کمتر عصبانی و هراسان می‌­کند و احساس همدردی و امیدواری بیشتری ایجاد می‌­کند. علاوه بر این بینندگان اخبار مبتنی بر صلح در تعارضات رخ داده به دنبال انداختن تقصیر بر دوش دیگران نبودند (تن‌ها «دیگری» را به عنوان مقصر در نظر نمی‌­گرفتند) و تمایل بیشتری به همفکری و تشریک مساعی در خصوص یافتن راهکار جهت حل مشکلات پیش رو داشتند.

همان طور که در چکیده عنوان شد این پژوهش در دو کشور استرالیا و فیلیپین انجام گرفت که طی آن پژوهشگران تعدادی از متون خبری را به روش تحلیل گفتمان انتقادی مورد بررسی قرار دادند. سپس با تکیه بر شاخصهای روزنامه نگاری صلح و جنگ از تکنیک تحلیل محتوا استفاده کردند و به کد گذاری تعدادی مشخص از اخبار تلویزیونی پرداختند. بعد از آن روایت‌های خبری را برای دو گروه به نمایش در آوردند. گروه اول بینندۀ روایتی بود که بر پایۀ اصول روزنامه‌نگاری صلح تنظیم شده‌بود و گروه دیگر به مشاهده روایتی پرداخت که با عناصر مرتبط با روزنامه­نگاری جنگ منطبق شده بود. در ‌‌نهایت واکنش بینندگان را از طریق پرسشنامه­‌های خود سنجی و همچنین مصاحبه مورد مطالعه قرار دادند.

در این پژوهش به پنج شاخص اصلی در تعریف روزنامه نگاری صلح اشاره شده است که عبارتند از:

۱- توضیح بافت، زمینه و دلایل شکل گیری تعارض در راستای به تصویر کشیدن آن در شرایط واقعی و مشخص برای مخاطب.

۲- ایجاد فرصت ابراز عقیده برای کلیۀ جناح‌های رقیب، و نه تنها به صورت انحصاری برای رهبران دو طرف مخاصمه

۳- انتشار ایده­‌های خلاقانه از هر منبعی جهت حل تعارض (کشمکش)، ایجاد، ارتقا و استمرار بخشیدن به صلح

۴- افشای دروغ­‌ها و برجسته نکردن اختلافات تنش زا؛ علاوه بر آشکار کردن افراط مرتکب شده و خسارت‌های وارد شده به تمامی جناح‌ها

۵- توجه به اخبار صلح و پیشرفت‌های بعد از جنگ جهانی

طبق تقسیم بندی شینار (shinar) که در مقدمه به آن اشاره شده است اخبار، بسته به میزان در برداشتن عناصر روزنامه نگاری صلح (بین عدد صفر تا پنج) کد گذاری شدند و پس از آن برای نمایش در میان افراد مورد مطالعه به نمایش گذاشته شدند. هفت بولتن خبری در استرالیا و پنج بولتن خبری برای گروههای مورد مطالعه به نمایش در آمد:

۱- بحث سیاسی در خصوص رسیدگی دولت به مطالبۀ پناهجویان

۲- آخرین دور مذاکرات میان اسرائیل و فلسطین، با میانجی­گری هیلاری کلینتون، وزیر امور خارجه ایالات متحده.

و در فیلیپین؛

۱- آخرین پیشروی‌ها در درگیری طولانی مدت میان نیروهای مسلح فیلیپینی، حکومت و کمونیست‌های مسلح

۲- حادثۀ فاجعه آمیز سیل در نزدیکی Davao یکی از بزرگ‌ترین شهرهای فیلیپین که چندین تن از افراد را با خود به کام مرگ کشانید.

به طور مثال در استرالیا خبر دور اخیر مذاکرات صلح خاورمیانه میان نخست وزیر اسرائیل (نتانیاهو) و رئیس جمهور فلسطین (محمود عباس) که با می‌انجی­گری فرستادۀ ویژۀ آمریکا و همزمان با حضور هیلاری کلینتون (وزیر امور خارجه آمریکا) در منطقه صورت می‌­گرفت به دو گونه مورد مطالعه قرار گرفت. در نسخۀ مبتنی بر روزنامه نگاری جنگ این روایت خبری نگاهی بدبینانه به روند مذاکرات داشت و به طور تلویحی اشاره می‌­کرد که علی رغم اظهارات خوش بینانۀ سخنگویان و سران سیاسی دو کشور اختلافات بحران زا کماکان از جمله شهرک سازی یهودیان در کرانۀ باختری ادامه دارد و این مذاکرات نیز تنها به دستور ایالات متحده صورت گرفته است.

در مقابل در نسخۀ مبتنی بر روزنامه نگاری صلح بر قوانین تأکید بر اصول و موازین بین المللی است که مطابق با قوانین بین المللی ساخت شهرک‌ها غیر قانونی محسوب می‌شوند و اکثریت جهان بر این باور است که اسرائیل باید تا مرزهای مشخص شدۀ خود عقب نشینی کند و این مناطق را به فلسطین واگذار کند. هم چنین این نسخه شامل ارائۀ نقشه­ای از فلسطین بود با عنوان «فلسطین کوچک شگفت آور» که نشان می‌دهد چگونه طی سال‌ها اشغال سرزمین موجود برای فلسطینیان تقسیم شده و کاهش یافته است. همچنین دربردارندۀ مصاحبه با یک پناهجوی فلسطینی است که در سیدنی زندگی می‌کند و موقعیت کرانۀ باختری اشغال شده را شبیه وضعیت سفر از نقطه­ای به نقطه­ای دیگر در استرالیا می‌­داند که تنها برای دیدن چهارده ایست بازرسی مستقر در طول مسیر آغاز شده است (اشاره به منطقۀ کوچک جغرافیایی که تحت کنترل نظامیان قرار دارد).

این عناصر اضافه شده به نسخۀ روزنامه نگاری صلح - نقشه و توضیح قوانینی بین المللی و مصاحبه با پناهجوی فلسطینی، بیینده را کمتر هراسان و به سمت امیدواری سوق می‌­دهد و بر مبنای نظر شرکت کنندگان این موارد بستر مناسبی را در خصوص حل بحران به ارمغان می‌­آورد.

درخبر مربوط به وقوع سیل در فیلپین آنچه نسخۀ روزنامه نگاری جنگ، بر آن، به صورت وسیع تمرکز داشت نشان دادن چهرۀ غم زدۀ کسانی بود که نزدیکانشان را از دست داده‌اند، سیل خروشان آب، تنه درختانی که بر روی آب روان شده­اند و وسایل نقلیۀ متروکه و خانه‌های ویران شده بود.

اما در نسخه­‎ای که بر مبنای روزنامه‌­نگاری صلح تدوین شده بود به کشف زمینه­‌های وقوع مسائل می‌­پرداخت. خبر با این گفتۀ گزارشگر آغاز می‌شود که «یک حادثۀ طبیعی - اما انسان نیز در آن دخیل بود؟» آغاز می‌­­شود. بخش بعدی به مصاحبه با افراد مختلف اختصاص دارد که دربارۀ علل وقوع این حادثه صحبت می‌­کنند. از کشاورزی محلی که معتقد است کارخانۀ تازه تأسیس هیدروالکترونیک، رشد جنگل و جریان آب را برهم زده‌اند و نیروی ویرانگر را به رودخانه اضافه کرده‌اند تا مدیری از آن شرکت که نظری مخالف دارد و توضیح می‌­دهد چگونه ساخت کارخانه به حفظ ذخیرۀ آب منطقه کمک کرده است. این گزارش با اظهار نظرات مختلف ادامه پیدا می‌­کند تا بدانجا که سرانجام یک محقق علمی از دانشگاه (آتنئو) راهکاری پیرامون این مسئلۀ محلی ارائه می‌­دهد. این گزارش از منظر روزنامه نگاری صلح نمرۀ بالایی را برای طرح بستر، زمینه و بافت مسئله و پوشش طیف وسیعی از دیدگاه­‌ها و نظرات جهت حل مشکل کسب کرد.

در بخش تحلیل رفتار انسانی و مطالعه واکنش افراد به مسئله روزنامه نگاری صلح در این پروژه تحقیقاتی، افراد به دو گروه تقسیم شدند؛ گروهی برای مشاهده روایتی که در برگیرندۀ مضامینی با محوریت صلح بود و گروهی دیگر بینندۀ روایت خبری بودند که با شاخصهای روزنامه نگاری جنگ به تصویر کشیده شده بود.

از شاخص روان‌شناختی تمایز احساس (DES) برای آزمودن تفاوت میان احساس افراد قبل و بعد از تماشا استفاده شد. پرسشنامه حاوی ۳۰ آیتم مشتمل بر ۱۰ احساس بنیادی است که عبارتند از: علاقه‌مندی، لذت، شگفتی، پریشانی، عصبانیت، بیزاری، تحقیر، ترس همدلی (یکدلی) و احساس گناه. هر کدام از این ۳۰ آیتم بر مبنای مقیاس پنچ درجه­ای لیکرت درجه بندی شده بودند.

شرکت کنندگان قبل از تماشای بولتن خبری برای اندازه گیری سطح مبنایی هر کدام از این ۱۰آیتم پرسشنامه DES را تکمیل کردند که آشکار کرد به لحاظ آماری تفاوت مشخص و معناداری میان دو گروه وجود ندارد. در طول تماشای بولتن خبری، فیلم در پایان هر خبر متوقف می‌­شد و از شرکت کنندگان درخواست می‌شد ضمن تکمیل پرسشنامه به طور ساده فکر و احساسشان را راجع به آنچه می‌بینند یادداشت کنند.

در استرالیا بعد از تماشای خبر اسرائیل- فلسطین اعضای گروهی که شاهد روایت مبتنی بر روزنامه نگاری جنگ بودند بیش از پیش به طور بارزی احساس ترس و ناامیدی می‌­کردند در حالی که گروه دیگر این احساس را نداشتند. در هنگام مقایسه با نمرات پیش آزمون اعضای گروه اخیر به میزان قابل توجهی احساس تنفر شدید، اهانت، خشم، بیزاری و افسردگی بیشتری در مقایسه با اعضای گروه صلح نشان دادند.

در نمونۀ فیلیپینی پژوهش پیرامون وقوع سیل هر دو گروه به طور نسبی از وقوع حادثه به یک اندازه خشمگین بودند. اما اعضای گروهی که بولتن روایت خبری مبتنی بر روزنامه نگاری جنگ را دیده بودند در مقایسه با قبل از مشاهده احساس همدردی بیشتری داشتند. ممکن است این پدیده بازتاب دهندۀ نگاه تحلیلیتر و کمتر دلخراش محتوای روزنامه نگاری صلح باشد اما نکتۀ قابل توجه این بود که تماشاگران روزنامه نگاری صلح خود را به میزان قابل توجهی شایستۀ سرزنش می‌دیدند چون علت این تراژدی را ساده و تک متغیره در نظر نگرفتند و عامل انسانی را نیز در پیشامد این حادثه دخیل دانستند.

به طور کلی آنچه یافته­‌های این پژوهش نیز بر آن صحه می‌­گذارد توجه به عناصری (مؤلفه) است که در روزنامه‌نگاری صلح بر آن‌ها تأکید می‌شود مؤلفه‌هایی که عبارتند از حقیقت‌گرایی، فرایندمحوری، مردم‌گرایی و راه‌حل‌گرایی. از سوی دیگر یافته­‌ها حاکی از آن است که تماشای روزنامه نگاری صلح به کاهش حس خشونت عصبانیت و ترس کمک می‌کند و در افراد جامعه احساس همدردی و امیدواری بیشتری ایجاد می‌­کند. علاوه بر این بینندگان اخبار مبتنی بر صلح «دیگری یا طرف مقابل» را به تنهایی مقصر قلمداد نمی‌کردند، و همفکری را به عنوان یک راهکار مؤثر برای حل مشکلات پیش رو به شمار می‌آوردند.

ترجمه از الهه رضا زاده میراب

منبع:
http://jou.sagepub.com/content/14/8/1041

تاثير بازيهاي رايانه اي بر كودكان

Posted: 29 Nov 2013 08:10 AM PST

بازي هاي رايانه اي مي تواند براي كودكان هم مفيد و هم مضر باشد، اما آثار منفي و زيانبار اين بازي ها مي تواند براي كودكان اعتياد آور بوده و عامل موثري درخشونت افراد در زندگی بزرگسالی باشد.

به گزارش خبرگزاری مهر، نحوه استفاده نوجوانان از رسانه هاي جديد به ويژه بازيهاي رايانه اي، توجه فراواني را در سرتاسر دنيا به خود جلب كرده و مورد پژوهشهاي بين المللي قرار گرفته است. طي اين مطالعات آثار منفي اين بازيها از قبيل اعتياد، فراگيري رفتار خشونت آميز يا تشويق آن، اختلال در زندگي خانوادگي و عملكرد تحصيلي، معضلات بهداشتي و نيز تاثيرات مثبت آنها از قبيل پيشرفت مهارت هاي شناختي، ادراكي و حركتي ارتقاي تعامل با هم سن و سالان، گسترش آشنايي كودكان با رايانه مدنظر قرار گرفته است.

در بيشتر مطالعات موارد استفاده افراطي از اين بازيها در اوقات فراغت كودكان باعث پيامدهاي زيانبار در زندگي اجتماعي يا پيشرفت تحصيلي كودكان مي شود. بازيهاي رايانه اي مي تواند كودكان را به رفتار خشونت آميز در محيط هاي عمومي و خانه دعوت كند و هيچ مداركي دال بر بي زيان بودن بازيهاي رايانه اي وجود ندارد و بر مبناي نظريه رقابت خشونت اين عقيده را مطرح مي كنند كه بازهاي خشن رايانه اي به دليل مضامين رقابتي مي تواند سبب شكل گيري رفتار خشونت آميز در مخاطبان خود شود و اساس اين موضوع اين مي باشد كه در محيط هاي رقابتي انسان نسبت به عصبانيت، پرخاشجويي و خشونت آسيب پذير مي شود.

صاحب نظران معتقدند كه احتمال شكل گيري الگوهاي ذهني ويژه اي تحت تاثير تجارب پيشين فرد وجود دارد كه بر اساس آن، محيط هاي رقابتي در ذهن فرد موارد مختلفي را تداعي مي كنند. مهمترين اين تداعي ها، ذهنيت پرخاشگري و خشونت است. كودكان و نوجوانان در محيط هاي رقابتي خشن تر از محيط هاي صميمي و آكنده از روحيه همكاري مي باشند و اين محيط ها قابل تحريك مي باشد.

بازيهاي رايانه اي مي تواند عامل موثري درخشونت افراد باشد و سپس آن را به زندگي واقعي خود انتقال دهد. كودكان امروزي از اوان زندگي در كنار دستگاههاي رايانه اي و تلويزيون بزرگ مي شوند و به بزرگسالي مي رسند و والدين از همان ابتدا بايد براستفاده كودكان خود از رايانه نظارت داشته باشند.

پسران نسبت به دختران به بازيهاي رايانه اي علاقه بيشتري نشان مي دهند مخصوصا در انتخاب نوع بازي بازيهاي خشن تري را مي پسندند و در صورتي كه اين بازي ها تبديل به بازي هاي گروهي شود شركت كنندگان پسر به حركات خشن تمايل بيشتري نشان مي دهند.

انواع بازي هاي رايانه اي مي تواند بروز خشونت جدي يا خشونت از روي شوخي را از جانب مخاطبان تقويت كند. اگر چه استفاده از رايانه مي تواند مهارت هاي شناختي و ادراكي و حركتي كودك را با توجه به هم سن و سالانش گسترش دهد، اما از معايب زيانبار آن نبايد چشم پوشيد. چون كودكان از اسباب بازي ها و ابزارهايي كه استفاده مي كنند الگو مي گيرند و در صورت استفاده نادرست كودكان به صورت افراطي پرخاشجو و نامنظم بار مي آيند و تعداد دفعات ارتكاب به خشونت كلامي و جسماني در آنان افزايش مي يابد و به مرور زمان از كنترل والدين خارج مي شوند.

بنابراين مي توان گفت بازي هاي رايانه اي مي تواند براي كودكان هم مفيد و هم مضر باشد و آثار منفي و زيان بار اين بازي ها مي تواند براي كودكان اعتياد آور باشد و آنان را دچار افت تحصيلي وباعث بي نظمي در كارهاي روزمره آنان شود. ولي با توجه به اين آثار مي توان كودكان را در نوع انتخاب بازي و زمان استفاده از رايانه كمك كرد تا بتوانند استفاده مطلوب و به جا از اين رسانه داشته باشند.

برندهای محبوب در بازار لپ‌تاپ ایران

Posted: 29 Nov 2013 08:09 AM PST

مریم عسگری - طی دو سال اخیر برندهای عرضه کننده لپ‌تاپ‌های ارزان و میان‌قیمت جای برندهای به واقع محبوب را گرفته‌اند.

تا همین دو سال پیش، بازار لپ‌تاپ بازاری پرتنوع از لحاظ برند، مدل ،قیمت و حتی طرح و رنگ بود. بازاری که با وجود مشکلاتی نظیر تحریم و... در آن شاهد عرضه انواع و اقسام محصولات با برندهای آمریکایی و اروپایی بودیم و در ضمن هر از گاهی محصولات جدیدتری نیز برای مشتریان این برندها به بازار کامپیوتر ایران صادر می شد. در چنین فضایی مشتری‌ها نه تنها قدرت انتخاب زیادی برای خرید داشتند، بلکه با تنوع قیمتی بالایی نیز مواجه بودند. اما طی دو سال اخیر در پی بروز برخی از اتفاقات نظیر رشد شدید نرخ دلار آزاد، افزایش قدرت تجاری شرکت‌های تولیدکننده لپ‌تاپ در کشورهای آسیای جنوب شرقی بروز برخی از موانع وارداتی داخلی و خارجی در بازار لپ‌تاپ شاهد کاهش تنوع چه از لحاظ برند و چه از لحاظ قیمت هستیم. نتیجه این شده است که بازار لپ‌تاپ ایران به محلی برای فروش لپ‌تاپ‌های میان قیمت و ارزان قیمت آسیایی تبدیل شده و برندهای آمریکایی و اروپایی و همچنین برندهای گران‌قیمت آسیایی نظیر سونی رفته رفته سهم خود را به برندهای دیگر دادند. این تغییر و تحول در رده‌بندی ‌برندها که تا حدودی از سیاست‌های شرکت‌های واردکننده ناشی شده است فضای کلی بازار لپ‌تاپ را با بازارهای جهانی متفاوت کرده است. تفاوتی که در این گزارش ما به آن پرداخته‌ایم.

برندهای محبوب در بازار لپ‌تاپ ایران

برندهای DELL، TOSHIBA،HP، SONY از قدیمی‌های بازار لپ‌تاپ هستند. قدیمی‌هایی که در زمانی نه چندان دور (مثلا حدود دو سال قبل) سهم بسیار بزرگی از میزان محبوبیت و تقاضای بازار لپ‌تاپ را به خود اختصاص داده و تنوع بسیار زیادی از لحاظ مدل و قیمت داشتند. اینک اما این برندها جای خود را به برندهای دیگری نظیر ASUS ، LENOVO ، ACER ،MSI و... داده‌اند. برندهای آسیایی که در ارائه لپ‌تاپ‌های ارزان یا میان‌قیمت صاحب نام هستند. برخی از این برندها دارای دفاتر مرکزی از سوی شرکت تولیدکننده و نمایندگی‌های متعددی در بازار ایران هستند. برخی نیز تنها به دفتر مرکزی و البته یک نماینده به اصطلاح رسمی بسنده کرده و خود را درگیر مسائل و پیچیدگی‌های تعدد نمایندگی‌های فروش نکرده‌اند. به گفته کارشناسان و فعالان بازار در بازار ایران این برندهای آسیایی نظیر ASUS، LENOVO ،MSI ، ACER و... هستند که بیشترین سهم فروش را به خود اختصاص داده‌اند و برندهایی نظیر SONY ژاپنی، HP وDELL که زمانی بیشترین فروش بازار را داشتند به حاشیه فرستاده شده‌اند.بر اساس اعلام باشگاه فعالان آی سی تی نیز ASUS محبوب‌ترین برند بازار لپ‌تاپ است، اما این منبع اطلاعاتی برندهای ACER ،DELL،LENOVO ،SONY ،HP و... را به ترتیب برندهای محبوب بازار لپ‌تاپ ایران معرفی کرده است که البته این رده‌بندی از سوی کارشناسان و فعالان بازار و همچنین واردکنندگان لپ‌تاپ مورد پذیرش نیست، اما از آنجا که در ایران منبعی مستند برای ارائه آمار وجود نداشته و شرکت‌های عرضه کننده و حتی واردکنندگان بنا به دلایلی از ارائه آمار در رابطه با سهم فروش و... سخنی نمی‌گویند ما به ناچار به آمار و مشاهدات بازاری که به تایید کارشناسان رسیده‌اند بسنده می کنیم. آرش فکوری، یک تحلیلگر بازار با بیان این مطلب که بازار لپ‌تاپ طی یکی دو سال اخیر به شدت از لحاظ رتبه‌بندی برندها متحول شده است به «دنیای اقتصاد» می‌گوید: در شرایط فعلی ASUS بیشترین سهم فروش را در بازار لپ‌تاپ ایران به خود اختصاص داده است. البته بهتر است بگوییم که ASUS و LENOVO تقریبا سهم فروشی یکسان در بازار داخلی داشته و تنها ASUS ریشه‌های قوی‌تری در بازار دارد. تعدد نمایندگی‌های فروش، ارائه خدمات پس از فروش مناسب به مشتری و... نیز دلیل قدرت ASUS در بازار ایران است. وی همچنین افزود: پس از دو برند مذکور ACER بیشترین سهم فروش را به خود اختصاص داده است و پس از آن MSI و FUJITSU آلمانی. در همین حال اغلب برندهای رسمی که با آنها تماس گرفتیم حاضر به اعلام دقیق سهم خود در بازار نشدند اغلب آنان نگران تبعات مالیاتی ارائه آمارهای فروش خود بودند. اما در هر حال در این موضوع که ایسوس، لنوو، ایسر، ام اس آی، سونی، فوجیتسو و... به ترتیب محبوب‌ترین‌های بازار هستند بین فعالان و کارشناسان بازار اتفاق نظر وجود دارد.


برندهای خاص

به گفته فعالان بازار کامپیوتر، برندهایی هستند که در تمام دنیا شناخته شده‌اند. اما بنا به دلایلی چون قیمت گران مشتریانی خاص دارند. این موضوع در مورد برندهای APPLE و SONY در بازار ایران به خوبی قابل مشاهده است.

بر اساس اعلام فعالان بازار و کارشناسان، این دو برند از آنجا که به ارائه‌دهندگان لپ‌تاپ‌های گران معروفند چندان در بازار داخلی مخاطب عمومی ندارند. آرش فکوری از کارشناسان بازار در این باره می‌گوید: اصلا یکی از دلایل محبوبیت برندهایی چون ASUS در بازار داخلی قیمت ارزان‌تر این محصولات و تنوع بالای قیمتی است. در حالی‌که محصولات APPLE و SONY گران‌قیمت هستند. به همین دلیل این برندها مشتریان خاص خود را دارند. یکی از عرضه کنندگان محصولات اپل در ایران هم در این باره می‌گوید: برند APPLE برندی گران‌قیمت است که فعالان بازار آن روی سهم فروش حساس نیستند. بلکه روی سود فروش حساسیت دارند.

تفاوت محبوبیت برندها در بازار جهانی و داخلی

بر اساس گزارش گارتنر؛ در بازار جهانی در زمینه کامپیوترهای شخصی برند LENOVO که بزرگ‌ترین تولیدکننده کامپیوترهای شخصی است در مقام نخست پرفروش‌های این کالا قرار دارد. پس از این برند نیز HP بیشترین سهم فروش را در اختیار دارد. بر اساس این گزارش برند DELL وپس از آن ACER ،ASUS نیز در رتبه‌های بعدی از لحاظ فروش در بازار جهانی قرار دارند. کارشناسان می‌گویند: لنوو از آن جهت که بزرگ‌ترین کمپانی تولید کننده در این زمینه است در بازارهای جهانی محبوبیت زیادی دارد.

منبع: روزنامه دنیای اقتصاد

تحول‌آفرینی «تکنولوژی‌های اجتماعی» در کسب‌وکار

Posted: 29 Nov 2013 08:08 AM PST

این روز‌ها اگرچه استفاده شرکت‌ها از تکنولوژی اجتماعی رایج است، اما سرعت بکارگیری این تکنولوژی‌ها توسط شرکت‌ها کاهش یافته است. با این حال، شرکت‌ها هنوز می‌توانند از پتانسیل بهره‌برداری نشده‌ای که این ابزار‌ها مجبورند بر اساس آن سازمان‌هایشان را متحول کنند و ارزش بیافرینند، استفاده کنند.

با اینکه درصد شرکت‌هایی که تکنولوژی‌های اجتماعی را بکار می‌گیرند همچنان بالا است، اما این روند پیشرفتی ندارد. پس از هفت سال تحقیق موسسه «مک‌کنزی» در مورد استفاده و مزایای ابزارهای اجتماعی، شرکت‌کنندگان در آخرین نظرسنجی این موسسه برای اولین بار نشان دادند که سهم سازمان‌ها در بکارگیری این تکنولوژی‌ها هیچ رشدی نداشته است. با این حال، هنوز فرصت‌های قابل توجهی برای استفاده بیشتر و نیز کسب ارزش قابل توجه وجود دارد؛ به خصوص در میان کارمندان خود شرکت‌ها و شرکای کسب‌وکار. نتایج نظرسنجی نشان می‌دهد این تکنولوژی‌ها می‌توانند تغییر سازمانی گسترده را تسهیل کنند، به شرط اینکه شرکت‌ها طوری به ابزارهای اجتماعی نزدیک شوند که از هر تحول گسترده دیگری استقبال می‌کنند.

در واقع، شرکت‌هایی که از تعاملات اجتماعی با ذی‌نفعان داخلی و خارجی سازمان بیشترین مزایا را به دست می‌آورند، در حال حاضر هم فعالیت‌هایی را اجرا می‌کنند که کلیدی هستند و بهتر از هر چیز دیگری از تغییرات سازمانی حمایت می‌کنند. با این حال، همه مدیران اظهار می‌کنند که برای شناخت پتانسیل کامل ابزارهای اجتماعی موانعی وجود دارد و سازمان‌ها از هر نوعی که باشند برای ارزش‌آفرینی می‌توانند کارهای بیشتری انجام دهند.


کاهش استفاده، علیرغم فضای رشد کافی

سهم شرکت‌هایی که از تکنولوژی‌های اجتماعی در کسب‌وکارشان استفاده می‌کنند بالا است، اما روند استفاده از این تکنولوژی‌ها ثابت است. هشتاد و دو درصد شرکت‌کنندگان در نظرسنجی مزبور گفته‌اند که شرکت‌هایشان حداقل از یکی از این ابزار‌ها استفاده می‌کنند (این رقم در سال ۲۰۱۲ معادل ۸۳ درصد بوده است) و ۶۷ درصد نیز اظهار داشته‌اند که حداقل از یکی از آن‌ها روی ابزارهای موبایل استفاده می‌کنند (این رقم در سال گذشته ۶۵ درصد بوده است). ویدئو کنفرانس، شبکه‌سازی اجتماعی و کار گروهی، رایج‌ترین تکنولوژی‌های اجتماعی مورد استفاده کسب‌وکار‌ها بوده که نسبت به سال گذشته تغییری نداشته است.

به هر حال، برای افزایش استفاده از این ابزار‌ها، به خصوص درون سازمان، فضای زیادی وجود دارد. از هر ۱۰ شرکت‌کننده ۴ نفر گفته‌اند که حداقل نیمی از کارمندان شرکت‌هایشان از شبکه‌های اجتماعی برای کار استفاده می‌کنند، اما کمتر از ۳۰ درصد در مورد دیگر تکنولوژی‌ها همین نظر را دارند. همچنین برای افزایش استفاده در خارج از سازمان نیز فرصت‌هایی وجود دارد: ۷۶ درصد مدیران اعلام کرده‌اند که شرکت‌هایشان از ابزارهای اجتماعی برای ارتباط با مشتریان استفاده می‌کنند، اما این شرکت‌ها به طور میانگین تنها با ۳۸ درصد مشتریان از طریق ابزارهای اجتماعی ارتباط دارند. در ضمن، تنها ۴۴ درصد اظهار کردند که از تکنولوژی‌های اجتماعی برای ارتباط با شرکا، عرضه‌کنندگان یا کار‌شناسان خارجی استفاده می‌‌کنند.

اکثریت شرکت‌کنندگان همچنان به مزایای کسب‌وکار اشاره می‌کنند و تعداد بنگاه‌هایی که مدیران آن‌ها مزایایی بیشتر از حد میانگین را برمی‌شمرند، مطابق سال گذشته است. یک پنجم شرکت‌ها به عنوان‌ سازمان‌های کاملا وابسته به شبکه توصیف شده‌اند و به دلیل استفاده از تکنولوژی بیشترین پیشرفت را در این مزایا به دست می‌آورند. این در حالی است که سهم آن‌ها از مزایای درون شرکتی همچنان کوچک باقی می‌ماند. بار دیگر، با توجه به ارزش قابل توجهی که تکنولوژی‌های اجتماعی از طریق استفاده درون سازمانی ایجاد می‌کنند، فضای زیادی برای رشد شرکت‌ها وجود دارد.

اجرای ابزارهای تغییر

برای به دست آوردن این ارزش بالقوه و بهره بردن از فرصت‌های بیشتر، پاسخ مدیران در شرکت‌هایی که به طور کامل به شبکه مجهزند، روشی را پیشنهاد می‌دهد که هر سازمان دیگری با استفاده از آن می‌تواند پیشرفت کند: اجرای متفکرانه تاکتیک‌های کلیدی تغییر سازمانی و استراتژی‌هایی برای استفاده از ابزارهای اجتماعی. از آنجایی که استفاده کارآمد از تکنولوژی‌ها را به عنوان یک تحول سازمانی در نظر می‌گیریم، نیازمند تغییری در رویکرد و رفتارهای کاربر درون خود بنگاه هستیم. این تغییرات از طریق چهار فعالیت کلیدی «مدل نفوذ» به بهترین شکل به دست می‌آیند. این چهار فعالیت عبارتند از: استفاده از سیستم‌ها و ساختارهای هم‌ردیف برای تقویت تغییر (از جمله تلفیق ابزار‌ها و تبدیل آن به یک کار روزانه)، مدلسازی تقلیدی، ایجاد قابلیت (از طریق متدهای آموزشی رسمی و غیررسمی) و تشویق کارمندان به شناخت تغییر و تعهد به آن.

نظرسنجی امسال مک‌کینزی سوالاتی را برای سنجش رابطه بین این فعالیت‌ها و استفاده شرکت‌ها از تکنولوژی اجتماعی دربرمی‌گرفت.‌‌ همان طور که این مدل نشان می‌دهد، مدیران شرکت‌های مجهز به شبکه عنوان کرده‌اند که سازمان‌هایشان هر یک از این فعالیت‌ها را با قدرت بیشتری نسبت به شرکت‌های دیگر اجرا می‌کنند؛ به خصوص در مقایسه با بنگاه‌های در حال توسعه که مزایای آن‌ها به طور غیرعادی زیاد نیست.
به علاوه، هر چقدر شرکتی فعالیت‌های بیشتری را معرفی کند، احتمال مجهز شدن کامل آن به شبکه‌ بیشتر است و به مزایای داخلی و خارجی بیشتری هم دست می‌یابد.
در شرکت‌های مجهز به شبکه، ۶۵ درصد شرکت‌کنندگان می‌گویند حداقل دو سطح از کارمندان شرکت استفاده کارآمد از ابزارهای اجتماعی را به عنوان یک مدل تقلید می‌کنند (در مقایسه با ۳۷ درصد در سازمان‌های در حال توسعه) و احتمال اینکه این سازمان‌ها در بیشتر پست‌های سازمانی مدل‌های تقلیدی داشته باشند، بیشتر است.

فرا‌تر از مدل نفوذ، تصمیمات شرکت‌ها در حوزه استراتژی معین شرکت‌ها نیز اهمیت دارد. مدیرانی که در این نظرسنجی شرکت کرده‌اند می‌گویند، بنگاه‌هایی که به طور کامل به شبکه مجهزند، دو برابر بنگاه‌های در حال توسعه از استراتژی رسمی شرکتی برای استفاده از تکنولوژی اجتماعی برخوردارند. به علاوه، شرکت‌کنندگان در شرکت‌های مجهز به شبکه سه برابر بیشتر از شرکت‌های در حال توسعه اظهار می‌کنند که از هر ۱۰ عملکرد فردی در شرکت، ۳ عملکرد یا بیشتر استراتژی اجتماعی رسمی دارند.

موانع سازمانی بیشتری که باید بر آن‌ها غلبه کرد

مدیران انتظار دارند که در سال‌های آینده، تکنولوژی‌های اجتماعی بتوانند تغییرات بزرگی در فرآیندهای مدیریتی و سازمانی ایجاد کنند. اما شرکت‌کنندگان در نظرسنجی همچنان معتقدند بین احتمال ایجاد تغییر در شرکت‌های آن‌ها و شرکتی که هیچ محدودیتی در استفاده از تکنولوژی ندارد، فاصله زیادی وجود دارد.‌‌ همان طور که دو نظرسنجی قبلی مک‌کنزی نشان داده، شرکت‌کنندگان معتقدند در سازمان‌های آن‌ها مرور محیط خارجی، یافتن ایده‌های جدید و مدیریت پروژه‌ها، فرآیندهایی هستند که بیشترین پتانسیل تغییر را از طریق استفاده از ابزارهای اجتماعی دارند.

در این راستا، وقتی اولین بار در مورد تغییر سازمانی آینده نظرسنجی کردیم، مدیرانی را مورد بررسی قرار دادیم که در نظرسنجی سال ۲۰۱۱ هم شرکت کرده بودند و اکنون در شرکت‌هایی کار می‌کنند که نسبت به دو سال گذشته بیشتر به مزایای اجتماعی پی برده‌اند. مقایسه پاسخ‌های این شرکت‌کنندگان با پاسخ‌های سال ۲۰۱۱ نشان می‌دهد آن‌ها اکنون چندان انتظار ندارند فرآیند سازمان‌هایشان (به استثنای مدیریت پروژه) به دلیل استفاده از ابزارهای اجتماعی رشد کند. به علاوه، فاصله بین تغییرات فرآیند احتمالی در شرکت‌های آن‌ها و سازمان‌های فرضی بدون محدودیت، از سال ۲۰۱۱ بیشتر شده است. برای این افزایش اختلاف توضیحاتی وجود دارد، به عنوان مثال: اجرای این تغییرات برای مدیران سخت است، تبدیل این تغییرات به ارزش‌های قابل اندازه‌گیری بسیار زمان‌بر است و اینکه شرکت‌هایی که گام‌های بلندی در این زمینه برمی‌دارند، سطحی‌نگر بوده‌اند و بنابراین مدیران معتقدند ایجاد تغییرات بیشتر هم امکان‌پذیر است.

نگاهی به آینده

• بر اهرم‌های سازمانی متمرکز شوید. برای اینکه همچنان بتوانید مزایای واقعی از ابزارهای اجتماعی به دست آورید – و حتی برای کسب ارزش بیشتر از آن‌ها با دقت بیشتری استفاده کنید – شرکت‌ها در هر سطحی از استفاده ابزارهای اجتماعی باشند باید با فعالیت‌هایی که از تغییر سازمانی حمایت می‌کند، از بکارگیری این ابزار‌ها حمایت کنند. این شرکت‌ها برای انجام این کار باید بررسی کنند که هر عامل مدل نفوذ چگونه می‌تواند به بهترین شکل برای توسعه ارزشی که در اثر استفاده از تکنولوژی‌های اجتماعی به دست می‌آید، بکار گرفته شود.

• استراتژی خود را رسمی کنید. سازمان‌هایی که به طور کامل شبکه‌سازی شده‌اند و در انتظار بزرگ‌ترین پیشرفت‌ در حوزه تکنولوژی‌های اجتماعی هستند، به احتمال بیشتری از استراتژی‌های متفکرانه و جامع برای بکارگیری این تکنولوژی‌ها استفاده می‌کنند. با توجه به ماهیت آزمایشی تکنولوژی‌های اجتماعی، در نظر گرفتن کلیه کاربردهای این تکنولوژی‌ها غیرممکن است یا حتی توصیه نمی‌شود. اما شرکت‌ها همچنان باید برای استفاده از این ابزار‌ها برنامه‌هایی داشته باشند، در مورد نحوه تلفیق آن‌ها با مشکلات مهم کسب‌وکار تصمیم‌گیری کنند و تعیین کنند که آیا می‌توانند تا جایی که ممکن است ارزش بیفزایند.

• اهداف بلندی تعیین کنید. در حالی که برخی شرکت‌ها از ابزارهای اجتماعی مزایای کاملی به دست می‌آورند، بسیاری از شرکت‌های دیگر باید اهداف بالاتری در نظر بگیرند. بیشتر شرکت‌ها با تجدید نظر در امکانات فرا‌تر از روند فعلی استفاده از تکنولوژی‌ها می‌توانند سودآوری برای خود داشته باشند. مدیران این شرکت‌ها ممکن است دریابند که برداشتن گام‌های کوچک در افزایش ارزش می‌تواند منجر به مزایای بالقوه‌ای شود که آن‌ها در ابتدا متوجه آن نشده بودند؛ گام‌هایی که فرآیندهای خاص را موثر‌تر می‌کند، بهره‌وری کارمندان را بالا می‌برد و یا چشم‌انداز رقابتی را در صنعت حوزه فعالیت آن‌ها تغییر می‌دهد.

فراخوان مقاله برای نشست پژوهشی هشتمین همایش جهانی روابط عمومی

Posted: 29 Nov 2013 07:50 AM PST

اتحادیه بین المللی مدیریت ارتباطات و روابط عمومی پذیرای مقالات پژوهشی متخصصان روابط عمومی و ارتباطات است.

به گزارش پایگاه کاوشگران روابط عمومی؛مقالات مذکور یک روز پیش از آغاز هشتمین همایش جهانی روابط عمومی در یک نشست پژوهشی ارایه می شوند. تمرکز این نشست، بر نیاز امروز کنشگران ارتباطات برای آگاه بودن از تغییرات جامعه و نحوه تلقی مردم از ارتباطات و استفاده از آن است. امری که سازمان ها را وا می دارد تا تصمیم گیری‌ها، ارتباطات و اقدامات خود را بر اساس آگاهی و مسئولیت‌پذیری کامل بنا کنند.

بر اساس اطلاعیه اتحادیه بین المللی مدیریت ارتباطات و روابط عمومی، متقاضیان تا پایان تا پایان ژانویه سال 2014 فرصت دارند تا چکیده مقالات خود را حداکثر در 1500 کلمه به زبان انگلیسی یا اسپانیایی به این اتحادیه ارسال کنند.شایان ذکر است هشتمین همایش جهانی روابط عمومی سال آینده میلادی در پایتخت اسپانیا برگزار می‌شود.

موضوع این دوره از همایش جهانی روابط عمومی، «ارتباطات همراه با هوشیاری» اعلام شده است و برگزار کننده آن، انجمن مدیران ارتباطات اسپانیا موسوم به دیرکام است که این همایش را زیر نظر اتحادیه بین المللی مدیریت ارتباطات و روابط عمومی در روز های 21 تا 23 سپتامبر سال 2014 میلادی در مرکز همایش های شهرداری مادرید برگزار می‌کند.

این همایش معتبر که هر دو سال یکبار برگزار می‌شود، محلی برای تبادل افکار و گفتگوهای تخصصی استادان، متخصصان، دانشجویان و فعالان ارتباطات و روابط عمومی از سرتاسر جهان است.

گفتنی است نشست پیشین این همایش در سال 2012 در ملبورن استرالیا برگزار شده بود.

تیراژ روزنامه‌ها کمتر از یک میلیون و 200 هزار نسخه است

Posted: 29 Nov 2013 07:50 AM PST

معاون مطبوعاتی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی با بیان اینکه هم اکنون تیراژ روزنامه‌ها برابر یک میلیون و 200 هزار نسخه است گفت: مسئولان از مواجهه با رسانه‌ها فراری هستند.

به گزارش خبرنگار جامعه فارس، حسین انتظامی در مراسم اختتامیه دوره‌های آموزش تخصصی خبرنگاری و تجلیل از اساتید مطرح رسانه که در محل ساختمان بسیج صدا و سیما برگزار شد ضمن تبریک به مسئولان انجمن صنفی خبرنگاران و روزنامه‌نگاران به دلیل حسن توجه به مقوله آموزش اظهار داشت: از این جهت خرسندم که یک انجمن صنفی به ‌آموزش کاربردی توجه کرده است چرا که بنگاه‌های بزرگ و نهادهای مدنی باید به این مسئله توجه کنند.

معاون امور مطبوعاتی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی افزود: فراهم ساختن تسهیلات علمی از اهمیت بسزایی برخوردار است.

وی در ادامه با بیان اینکه هم اکنون 5 هزار و 800 نشریه دارای مجوز در کشور وجود دارد ادامه داد: از 16 سال گذشته یکی از صحبت‌ها این بود که شتاب زیادی در صدور مجوز نشریات ایجاد شود، اگر چه این حرکت توسعه‌ای است اما بی‌برنامگی در این باره باعث می‌شود خود به خود به امری ضد توسعه تبدیل شود.

انتظامی با بیان اینکه بنده به آمار گذشته کاری ندارم ادامه داد: معمولاً دولت‌ها نسبت به رقم‌های بیان شده درصدی را اعلام می‌کردند که بنده اعلام می‌کنم تیراژ روزنامه‌ها هم اکنون کمتر از یک میلیون و 200 هزار نسخه است.

وی بیان داشت: بدون توجه به طرح آمایش سرزمین مجوزها صادر می‌شود که نهایتاً با این مسئله روبه‌رو می‌شویم که برخی روزنامه ها تک برگی منتشر می‌شوند که در مقیاس حرفه‌ای نمی‌توانیم اسم آن را روزنامه بگذاریم.

به گفته معاون مطبوعاتی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی بدنه روزنامه‌نگاری کشور در حال حاضر ظرفیت تولید این همه روزنامه و همچنین سایت خبرگزاری را ندارد.

انتظامی ادامه داد: یکی از بحث‌ها، آموزش و مهارت بوده و لازم است آموزش‌های کاربردی جدی گرفته شود چرا که این امر زمینه جهش را فراهم می‌آورد.

وی در ادامه یاد‌آور شد در بحث آمایش سرزمین باید اقتصاد رسانه و مطبوعات مورد توجه قرار گیرد، رابطه مطبوعات با دولت همیشه این است که منتظر دریافت یارانه آن هم از نوع مستقیم هستند این در حالی است که در سایر کشورها یارانه به صورت غیرمستقیم به رسانه‌ها و مطبوعات تعلق می‌گیرد.

به گفته وی، قیمت تمام شده رسانه‌ها در این کشورها زیاد تمام نمی‌شود و رسانه‌ها با سهولت بهتری به دست مصرف کننده می‌رسد.

انتظامی در ادامه همچنین با تأکید بر توجه به مدیریت رسانه‌ ادامه داد: توسعه آموزش و همچنین تقویت مراکز آموزشی از سیاست‌های معاون مطبوعاتی ارشاد است، معاونت مطبوعاتی نمی‌خواهد رقیب آموزش باشد بلکه در صدد تقویت مراکز آموزشی است.

معاون مطبوعاتی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی بیان داشت: آموزش کار حرفه‌ای را توسعه می‌دهد این امر یکی از نقیصه‌های موجود فضای رسانه‌ای است، متأسفانه بازنمایی درستی از جایگاه رسانه در افکار عمومی و حتی در مسئولان وجود ندارد.

انتظامی با بیان اینکه مسئولان از مواجهه با رسانه‌ها فراری هستند گفت: هم اکنون مسئولان به نحوی از روزنامه‌نگاران فراری هستند دلیل این است که روزنامه‌نگاران کار حرفه‌ای را بلد نیستند.

وی بیان داشت: اسم این امر پاسخگویی نیست که مسئولی در مجلس ختم رفته است و از آن مصاحبه شود، ضرورتی ندارد مسئول در هر لحظه آماده پاسخگویی باشد.

معاون مطبوعاتی وزیر ارشاد بیان داشت: تصور غلطی که از مصاحبه چالشی وجود دارد این است که روزنامه‌نگاران و خبرنگاران تصور می‌کنند صحبت بی‌ادبانه یا پریدن وسط حرف طرف مقابل می‌تواند یک مصاحبه چالشی باشد.

انتظامی با بیان اینکه نرخ ورود و خروج نیروی انسانی در حرفه روزنامه‌نگاری نسبت به سایر حوزه‌ها بالاتر است ابراز داشت: این امر به این جهت است که روزنامه‌نگارانی که سالیان دراز در این حرفه فعالیت می‌کنند تعدادشان کم است.

وی علت بروز چنین شرایطی را نبود امنیت، دستمزد پایین، مخاطرات موجود در این حرفه و مسائلی از این دست عنوان کرد.

انتظامی با بیان اینکه در همه صنوف و مهارت‌ها چیزی به عنوان رتبه‌بندی و رنکینگ وجود دارد ادامه داد: آموزش مقدمه این اتفاق است.

معاون مطبوعاتی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در ادامه با تأکید بر ضرورت توجه به امنیت شغلی در رسانه‌ها اضافه کرد: سرمایه خبرنگاران کاغذ پاره نیست، سرمایه داشته‌های خبرنگاران است.

وی بیان داشت: هنوز علت اینکه رسانه نقش احزاب را بازی می‌کند و به اردوکشی‌های سیاسی تبدیل شده جای بحث دارد.

انتظامی متذکر شد: رسانه‌ها باید به هویت صنفی خود متکی باشند، بازی رسانه با بازی سیاست متفاوت است، می‌توان یک موضوع را کم جلوه داد اما نمی‌توان یک موضوع را نادیده گرفت.

وی با بیان اینکه این دوره آموزشی توسط یک نهاد مدنی شکل گرفته است اضافه کرد: به همین جهت این دوره‌های آموزشی دارای اهمیت است.

معاون مطبوعاتی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در ادامه بیان داشت: یکی از جلوه‌هایی که می‌توان مطالبات را دسته‌بندی کرد نهادهای مدنی و همچنین بخش خصوصی است.

* تقدیم لایحه تأسیس نظام صنفی رسانه

معاون مطبوعاتی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در ادامه همچنین به تقدیم لایحه تأسیس نظام صنفی رسانه اشاره کرد و گفت: یکی از سیاست‌های معاونت مطبوعاتی ارشاد همین مسئله است.

وی ادامه داد: در حال حاضر 9 نهاد صنفی از جمله نهادهای نظام صنفی پزشکی، نظام صنفی مهندسی ساختمان، نظام صنفی دامپزشکی، نظام صنفی روانپزشکی و ... وجود دارد که با ملاحظه اساسنامه باید گفت که این نظام‌ها توسط مجلس مصوب شده‌اند.

انتظامی یاد‌آور شد: یکی از تعاریف روزنامه‌نگاری این است که شغل اصلی فرد باشد.

وی با تأکید بر تقویب روزنامه‌نگاری سایبر، روزنامه‌نگاری بحران، خاطرنشان کرد: باید به روزنامه‌نگاران آموزش تخصصی زبان داده شود چرا که روزنامه‌نگاران تسلط به زبان‌های بین‌المللی ندارند و همین مسئله باعث شده که در کشور خبرنگار بین‌المللی نداشته باشیم.

در پایان این مراسم از اساتید برتر حوزه رسانه از جمله حسین پاکدهی، مجید رضاییان، اکبر نصراللهی، سهیلا خلجی، علیرضا کتابدار، ابراهیم خدایار، گیتا علی‌آبادی و حبیب معظمی گودرزی و همچنین مقام استاد قندی توسط انجمن صنفی روزنامه‌نگاران و خبرنگاران ایران و با حضور معاون مطبوعاتی وزارت ارشاد تقدیر به عمل آمد.

رئیس پژوهشگاه علوم و فناوری اطلاعات تغییر کرد

Posted: 29 Nov 2013 07:50 AM PST

با حكم وزير علوم، تحقيقات و فناوري دكترسيروس عليدوستي به سمت رئيس پژوهشگاه علوم و فناوري اطلاعات ايران منصوب شد.

به گزارش خبرگزاری مهر، در حكم دكتر رضافرجي دانا خطاب به دكتر عليدوستي آمده است:

"اميد است با بهره گيري از توان علمي محققين در زمينه هاي مربوط به فناوري اطلاعات و مديريت دانش و با بستر سازي مناسب نرم افزاري در راستاي سياستهاي نظام اطلاع رساني پژوهشي ، پژوهشگاه علوم و فناوري اطلاعا ت ايران به جايگاه ويژه خود در نظام مديريت محتواي علم و فناوري ارتقا يابد.

وزير علوم در اين حكم براعتلاي فناوري اطلاعات و مديريت دانش با استفاده از تجربه هاي مفيد محققان و دانشگاهيان و جلب مشاركت موسسات ذي ربط تاكيد كرده است.

دكتر سيروس عليدوستي دانش‌آموخته دكترای تخصصی دانشگاه تهران در رشته مدیریت با گرایش سیستم است و فعالیت علمی خود را از سال 1374 با عضویت در هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فناوری اطلاعات ایران آغاز كرد و هم‌اكنون استادیار گروه پژوهشی مدیریت فناوری اطلاعات است."

تأثیر تماشای برنامه ورزشی بر تناسب اندام

Posted: 29 Nov 2013 07:50 AM PST

تحقیقات جدید نشان می دهد که تماشا کردن برنامه های ورزشی در تلویزیون در تناسب اندام و سلامتی افراد موثر است.

به گزارش خبرگزاری مهر، محققان دانشگاه وسترن سیدنی به این نتیجه رسیده اند که تماشای برنامه های ورزشی در تلویزیون ضربان قلب انسان را چون هنگام وزرش کردن بالا می برد. وقتی که مخاطب یک ویدئو از دویدن یک نفر مشاهده می کند ضربان قلب و نرخ تنفس وی افزایش می یابد.

این محققان همچنین یادآور شده اند که این افزایش نرخ تنفس و قلب هنگامی که فرد تماشای ورزش را متوقف می کند، بار دیگر به حالت عادی باز می گردد.

محققان برای نخخستین بار نشان داده اند که فعالیت عصب سمپاتیک ماهیچه وقتی که افراد فعالیت فیزیکی تماشا می کنند افزایش می یابد.

وان میسفیلد استاد فیزیولوژی ترکیبی در دانشگاه وسترن سیدنی گفت: ثبت این فعالیت عصبی ارائه کننده یک اندازه بسیار حساس از پاسخ فیزیولوژیکی بدن به استرس فیزیکی یا ذهنی است.

وی افزود: ما می دانیم که سیستم عصب سمپاتیک که تأمین کننده قلب، غدد تعریق و رگهای خونی و سایر بافتها است فعالیت خود را طی ورزش واقعی افزایش می دهد و اکنون ما نشان داده ایم که این امر هنگام تماشای تلویزیون به همان میزانی افزایش می یابد که گویی ما درحال ورزش کردن هستیم.

در طی این تحقیق محققان سوزنهای بسیار ریزی وارد عصبهای داوطلبان کرده اند تا سیگنالهای الکتریکی تارهای عصبی رگهای خونی را اندازه گیری کنند تا پاسخ فیزیولوژیکی بدن به استرس فیزیکی و یا ذهنی مشخص شود.

این داوطلبان در ابتدا یک تصویر ایستا روی صفحه یک رایانه مشاهده کردند و در عین حال محققان نیز فعالیت عصب سمپاتیک ماهیچه های آنها را مونیتور کردند. این اندازه ها وقتی که داوطلبان تصویر ثابت را نگاه می کردند ثابت باقی ماند، اما وقتی که آنها ویدئوی کوتاهی توسط یک دونده تماشا کردند تغییراتی در اندازه های محققان مشاهده شد. این تغییرات چندان زیاد نبود اما پاسخ مناسب فیزیولوژیکی بدن به ورزش بود.

این تحقیق نشان می دهد که بدن ما هنگام تماشای ورزش دیگران گویی به صورت اندکی ورزش می کند اما این ورزش اندک باعث نمی شود که ما بخواهیم ورزش را از برنامه زندگی خود حذف کرده و صرفا به تماشای تلویزیون روی آوریم.

برآورده شدن آرزوی دخترانه در توییتر

Posted: 29 Nov 2013 07:50 AM PST

یک دختر عربستانی که آرزو می‌کرد با «کریستیانو رونالدو» ستاره فوتبال و مهاجم مشهور پرتغالی تیم رئال مادرید گفت‌وگو کند، به خواسته‌اش رسید.

به گزارش ایتنا به نقل از رایورز، «دانا» دختر عربستانی در توییتر خطاب به رونالدو نوشت: من فقط یک آرزو دارم و آن این که به این توییت من پاسخ دهی و بگویی سلام دانا.

پس از این پیام اینترنتی، رونالدو به سرعت آرزوی دختر عرب را برآورده ساخت و در جواب نوشت: سلام دانا... خواسته تو دیگر یک رویا نیست.

به دنبال این ماجرا «دانا» مشهور شد و برخی کاربران به مناسبت پاسخی که از رونالدوی دریافت کرد، به او تبریک گفتند.

البته عده‌ای نیز «دانا» را سرزنش کردند و گفتند این درست نیست که یک دختر با ستاره پرتغالی گپ و گفت کند و این گونه از وی پاسخ بخواهد، چه با این کار از شان خود به عنوان یک دختر عربستانی کاسته است.

«گشایش مورد انتظار در مطبوعات رخ نداده است»

Posted: 29 Nov 2013 07:50 AM PST

یک استاد رشته‌ی ارتباطات در دانشگاه علامه طباطبایی درباره‌ی گزارش رییس‌جمهور از 100 روز گذشته، گفت:‌ اقداماتی که در این 100 روز در حوزه‌ی مطبوعات انجام شده، کافی نبوده و هنوز گشایشی که در عرصه‌ی مطبوعات انتظار می‌رفت، رخ نداده است.

محمدمهدی فرقانی در گفت‌و‌گو با خبرنگار رسانه ایسنا، با بیان این‌که فضای مطبوعات همچنان متأثر از سیاست‌های گذشته است، اظهار کرد: در این 100 روز، ما شاهد توقیف یک روزنامه و جلوگیری از انتشار دو روزنامه بودیم. در حالی که در حوزه‌ی مطبوعات نیازمند تغییرات جدی‌تر و باز شدن فضا برای روزنامه‌نگاران هستیم. بازگشایی انجمن صنفی روزنامه‌نگاران و ایجاد زمینه‌ای برای امیدواری روزنامه‌نگاران به آینده‌ی شغلی‌شان می‌تواند از گام‌های بعدی دولت در حوزه‌ی مطبوعات باشد.

او ادامه داد: عمر کوتاه مطبوعات، یکی از آفت‌های روزنامه‌نگاری در ایران است که به روزنامه‌نگاران و موسسات مطبوعاتی اجازه نمی‌دهد سرمایه‌گذاری لازم را روی محتوا انجام دهد، چون همیشه دغدغه‌ی حفظ حیات خود را دارند.

این استاد رشته‌ی ارتباطات با بیان این‌که گزارش شب گذشته‌ی رییس‌جمهور از نظر شکل محتوا و شکل ارائه، بهتر از گزارش اول او بود، بیان کرد: در گزارش شب گذشته، گفت‌وگو صمیمانه و فضا دوستانه بود و مخاطب احساس راحتی می‌کرد. بیان رییس‌جمهور برای مخاطب، ساده و قابل فهم بود و آقای روحانی بر آنچه می‌خواست بگوید، تسلط داشت. این‌ها نکات مثبت نحوه‌ی ساختار و ارائه‌ی برنامه‌ی شب گذشته بود.

فرقانی درباره‌ی بخش فرهنگ این گزارش نیز گفت: اصل بحث که فضا باید غیرامنیتی شود و حضور و تصدی دولت در این حوزه به حداقل برسد، کاملا درست است. انجمن‌ها و تشکل‌های صنفی و حرفه‌یی باید فعال شوند و بخش عمده‌ای از امور فرهنگی را به‌دست گیرند و در عرصه‌های مختلف فرهنگی حضور پیدا کنند. این نگاه، نگاهی پخته و درست به عرصه‌ی فرهنگ است که امیدواریم آثار عملی‌اش به‌تدریج بروز پیدا کند و دولت فقط حضور حمایت‌کننده و ناظر کل را داشته باشد.

او ادامه داد: دولت در حوزه‌ی داوری نیز باید با بلند‌نظری، سعه‌ی صدر و ظرفیت بالا، برخورد کند و اجرا و تصدی‌گری در حوزه‌ی فرهنگ را برعهده‌ی تشکل‌ها و بخش خصوصی بگذارد، چون با حضور دولت در عرصه‌ی فرهنگ، خلاقیت‌ها به بار نمی‌نشیند.

این استاد رشته‌ی ارتباطات با تأکید بر این‌که ایده‌پردازی‌ها و خلاقیت در حوزه‌ی فرهنگ نمی‌تواند به‌صورت سفارشی باشد، یادآوری کرد: اهالی هنر باید احساس امنیت کنند تا ایده در ذهن‌شان بالنده شود و بروز یابد و این نیازمند یک فضای آرام روانی و متضمن بهره‌های اقتصادی است. به این معنا که حوزه‌ی فرهنگ باید به‌تدریج به سمت مزیت‌های اقتصادی نیز پیش رود تا انگیزه‌ی لازم را برای هنرمندان و اهالی فرهنگ ایجاد کند.

او با اشاره به این‌که صحبت‌هایی که تا کنون در حوزه‌ی فرهنگ انجام شده، خوب بوده است، گفت:‌ متأسفانه تا کنون ظهور این صحبت‌ها کافی نبوده و انتظارها بیشتر از این است. مثلا باید همچنان که خانه‌ی سینما بازگشایی شده، انجمن‌های صنفی و حرفه‌یی نیز بازگشایی شوند و اعمال سلیقه‌ها به حداقل برسد. مثلا اعمال سلیقه در ممیزی کتاب و حتی قضاوت در زمینه‌ی روزنامه‌نگاری به‌طور عام باید کمتر شود تا دلگرمی بیشتری در این عرصه به‌وجود آید و ما شاهد شکوفایی در عرصه‌ی فرهنگ باشیم. در غیر این‌ صورت، فرهنگ درجا می‌زند، چون در تعامل با دیدگاه‌های مختلف قرار نمی‌گیرد.

وی درباره‌ی اقداماتی که تا کنون در حوزه‌ی مطبوعات به‌طور خاص انجام شده است، اظهار کرد:‌ به‌عنوان کسی که به این حوزه علاقه دارم، معتقدم که اتفاق‌ها کافی نبوده است. در بحث توزیع یارانه بین مطبوعات،‌ دستورالعملی تصویب شد که ملاک‌هایش خوب است به شرط آن‌که درست اجراشود. مثلا وقتی «تیراژ» ملاک پرداخت یارانه قرار می‌گیرد، باید توجه شود که ما هیچ‌گاه نتوانسته‌ایم آمار واقعی از تیراژ مطبوعات داشته باشیم و «تیراژ» همیشه ساختگی بوده است. بنابراین باید ابزارهایی تعبیه شوند تا آمار تیراژ واقعی را مشخص کنند.

فرقانی گفت: تیراژ مطبوعات ما زیر یک‌میلیون نسخه است و در وضعیت نامناسبی قرار دارد. این در حالی است که ما چند سال پیش، تیراژ روزانه 5 / 2 میلیون نسخه را نیز تجربه کردیم. البته افت تیراژ در همه جای جهان یک پدیده‌ی آشنا است، اما نه به این شدت و سرعت. افت تیراژ در ایران ناشی از این است که مطبوعات نتوانسته‌اند به‌دلیل سیاست‌گذاری‌ها، بیانگر حقیقت باشند و نگاه نقد و نظارتی خود را درست اعلام کنند.

این استاد رشته‌ی ارتباطات با اعتقاد به این‌که رخنه‌هایی در دستورالعمل پرداخت یارانه به مطبوعات وجود دارد، اضافه کرد: در این دستورالعمل به بررسی کیفی مطبوعات اشاره شده، اما مشخص نیست این بررسی کیفی بر چه اساس و ضوابطی قرار است انجام شود، با نگاه حرفه‌یی، ایدئولوژیک یا سیاسی؟ اگر قرار است ارزیابی کیفی محتوا انجام شود، باید از منظر حرفه‌یی‌گرایی باشد و گروهی مسوول این ارزیابی باشد که دیدگاه مستقل دارد و از کارمندان وزارت ارشاد نیستند.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر