دلبسته ي کفشهایم بودم. کفش هايي که يادگار سال هاي نو جواني ام بودنددلم نمي آمد دورشان بيندازم .هنوز همان ها را مي پوشيدماما کفش ها تنگ بودند و پایم را مي زدندقدم از قدم اگر بر مي داشتم زخمی تازه نصیبم مي شد
سعي مي کردم کمتر راه بروم زيرا که رفتن دردناک بود
================================
مي نشستم و زانوهایم را بغل مي گرفتمو مي گفتم:چقدر همه چیز دردناک استچرا خانه ام کوچک است و شهرم و دنيایم
مي نشستم و می گفتم : زندگیم بوي ملالت مي دهد و تکرار==============================.می نشستم و می گفتم:خوشبختي تنها يک دروغ قديمي استمی نشستم و به خاطر تنگی کفشهایم جایی نمیرفتمقدم از قدم بر نمیداشتم .. می گفتم و می گفتم=========================......... پارسايي از کنارم رد شدعجب ! پارسا پا برهنه بود و کفشی بر پا نداشتمرا که ديد لبخندي زد و گفت: خوشبختي دروغ نيستاما شايد تو خوشبخت نشوي زيرا خوشبختي خطر کردن استو زيباترين خطر..... از دست دادن==============
تا تو به اين کفش هاي تنگ آويخته اي ....برایت دنيا کوچک است و زندگي ملال آور.جرات کن و کفش تازه به پا کن.شجاع باش و باور کن که بزرگتر شده اي==============رو به پارسا کردم ، پوزخندی زدم و گفتماگر راست مي گويي پس خودت چرا کفش تازه به پا نمي کني تا پا برهنه نباشي؟==============
پارسا فروتنانه خنديد و پاسخ داد :من مسافرم و تاوان هر سفرم کفشی بودکه هر بار که از سفر برگشتم تنگ شده بود وپس هر بار دانستم که قدري بزرگتر شده ام==============هزاران جاده را پيمودم و هزارها پاي افزار را دور انداختمتا فهميدم بزرگ شدن بهايي دارد که بايد آن را پرداخت
حالا دیگر هيچ کفشی اندازه ي من نيست======وسعت زندگی هرکس به اندازه ی وسعت اندیشه ی اوست------------------سر تا پاي خودم را كه خلاصه ميكنم، ميشوم قد يك كف دست خاككه ممكن بود يك تكه آجر باشد توي ديوار يك خانهيا يك قلوه سنگ روي شانه يك كوهيا مشتي سنگريزه، تهته اقيانوس؛يا حتي خاك يك گلدان باشد؛ خاك همين گلدان پشت پنجره
يك كف دست خاك ممكن است هيچ وقتهيچ اسمي نداشته باشد و تا هميشه، خاك باقي بماند، فقط خاكاما حالا يك كف دست خاك وجود دارد كه خدا به او اجازه داده نفس بكشدببیند، بشنود، بفهمد، جان داشته باشد.يك مشت خاك كه اجازه دارد عاشق بشود،انتخاب كند، عوض بشود، تغيير كندهمان خاكي كه با بقيه خاكها فرق ميكندمن آن خاكي هستم كه خدا از نفسش در آن دميدهمن آن خاك قيمتيامکه می خواهم تغییر کنم......... انتخاب کنموای بر من اگر همین طور خاك باقي بمانم
الهی توفیقم ده که بیش از طلب همدردی, همدردی کنم..
بیش از آنکه مرا بفهمند, دیگران را درک کنم
پیش از آنکه دوستم بدارند, دوست بدارم __._,_.___
--
اين ايميل را براي دوستان خود هم بفرستيد.
و به آنها بفرماييد، روي خط پايين كليك كنند تا براي آنها هم مطالب خوب و جالب بفرستيم
http://groups.google.com/group/taf_sar/subscribe
اين ايميل بدليل عضويت شما در گروه تفريح و سرگرمي است.
ايميل گروه اين است. taf_sar@googlegroups.com
اگر از دست ما ناراحت هستيد و نمي خواهيد مطالب ما بدست شما برسد پس خط پايين را كليك كنيد.
taf_sar+unsubscribe@googlegroups.com
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر