عنوان: فقط پنج دقیقه
با عرض سلام وخسته نباشید خدمت همه بردران وخواهران مسلمان وفارسی زبانم
خوشبختانه اتفاقاتی که در سالهای اخیر رخ داده است برای بسیاری از مردم هوشیار ما نمایان کرده که آخوندها که به دروغ نام شیعه و پیرو امام علی را بر خود گذاشته اند، برای کسب منافع اقتصادی (خمس) و جنسی (صیغه) وسیاسی (حکومت به نام دین) از گفتن هیچ دروغی پرهیز نمی کنند. نمونه اخیرآن، قضیه آیت الله سعیدی امام جمعه قم و ابوترابی نماینده مجلس بودکه اولی ادعا کرده بود خامنه ای پس از تولد یاعلی گفته و دومی علائم وویژگی های مسیح (علیه السلام) را با خامنه ای منطبق دانسته والبته این حرف را به پوتین نسبت داده و تایید می کند.
امثال این رسوایی ها که همه در جهت تامین منافع طبقه آخوندها بوده، مردم را تا حد زیادی بیدار تر کرده است. اما مردم ما باید بدانند که دروغهای آخوندها به این چند روز و چند سال گذشته منحصر نیست و آنها در طول تاریخ برای تامین منافع خود از چنین دسیسه هایی سود برده اند. یکی از این دروغها افسانه شهادت حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها می باشد که آخوندها از آن جهت ایجاد فتنه و تفرقه میان مسلمانان و اهانت به رهبران آنان و مظلوم نمایی مذهب خود جهت جذب افراد ساده لوح به مسلک خود استفاده می کنند. آنها به اینصورت اهداف زیادی را دنبال می کنند که یکی از آنها افزایش منابع خمس (مردم) است چرا که خمس بزرگترین منبع در آمد آنهاست و جذب دیگران به مسلک آخوندی و بر انگیختن احساسات آنها به معنای افزایش درآمدشان از این راه است. البته چون خود من دوران جوانیم را دنباله رو همینها بودم می دانم که بسیاری از آنها نیز خود این دروغها را باور کرده اند و خیلی از مردم عادی و حتی آخوندها واقعا از روی محبت اهل بیت پیامبر (صلی الله علیه و آله)به ترویج و تقویت این افسانه می پردازند و خود از دروغ بودن آن بی خبرند. آنها برای اثبات صحت ادعای خود به احادیثی استناد می کنند که برخی ازآنان در کتب اهل سنت نیز موجود است. در این رابطه لازم است نکاتی را عرض کنم:
1. صرف وجود یک حدیث در کتب حدیثی یا تاریخی دلالت بر صحت سند و محتوای آن ندارد. این مساله حتی در مورد کتب معتبر حدیثی هم صادق است. مثلا کتاب کافی، یا التهذیب و بحار الانوار و... دارای هزاران هزار حدیث غیر صحیح است که در طول تاریخ توسط جاعلان حدیث جعل شده و به پیامبر یا امامان و بقیه اشخاص افترا بسته شده است. این مساله تا حدی شدید است که برخی همچون عالم شیعی بزرگوار آیت الله محمد باقر بهبودی کتابی با عنوان الصحیح من الکافی تالیف کرده و در آن صحیح کافی را جمع می کند که فقط حدود یک چهارم احادیث این کتاب شده است!! او حتی حدیث دال بر شهادت حضرت زهرا را نیز از نظر سند ضعیف دانسته است. کتب اهل سنت هم همینگونه است. حتی برخی از مولفین این کتابها تصریح کرده اند که درکتبشان احادیث جعلی فراوان است و آنها فقط از باب ساخت یک مجموعه جامع حدیثی آنها را در کتب خود ذکر کرده اند. از جمله طبری نویسنده تاریخ مشهور طبری ( که بسیار مورد استناد آخوندها قرار می گیرد) در مقدمه کتاب خود گفته است که او در کتب خود احادیث ضعیف و صحیح آورده است. یعنی از هر کسی (مسلمان، شیعه سنی، یهودی، منافق، زندیق و...) حدیث می شنید در کتاب خود می نوشت تا همه حرف ها را جمع کرده باشد. آیا وقتی خود مولف در مورد کتابش چنین می گوید انصاف است كه آخوندها برای اثبات ادعاهای خود از هر حدیثی که در این کتاب می یابند استفاده کنند؟ متاسفانه از سوی دیگر دشمنان اسلام و پیامبر نیز از همین روش بهره برده و احادیثی را برای توهین به پیامبر و امامان یا جانشینان فرستاده خدا از این کتاب می آورند که همه از نظر سند ضعیف و توسط منافقان و دشمنان اسلام جعل شده است.
2. این احادیث در برخی کتابهای دیگر هم هست که هیچکدام سند صحیحی ندارد. و علمای اهل سنت و برخی عالمان روشنفکر شیعی چون آیت الله فضل الله و آیت الله برقعی در نوشته ها و گفته های فراوانی تک تک این احادیث را رد کرده اند.( آیت الله فضل الله مرجع شیعیان لبنان مظلوم واقع شدن حضرت زهرا از طرف ابوبکر و عمر را به کل رد کرده است. وی حتی در قضیه فدک نیز معتقداست که حضرت فاطمه حدیثی را که پیامبر در آن گفته بود کسی از او ارث نمی برد را نشنیده بود و به همین خاطر برای گرفتن ارث به نزد ابوبکر رفته بود. امام جعفر صادق هم در حدیث صحیح السندی در کافی ارث نگذاشتن پیامبر را تایید کرده است: قال الصادق علیه السلام: ......ِ إِنَّ الْعُلَمَاءَ وَرَثَةُ الْأَنْبِيَاءِ إِنَّ الْأَنْبِيَاءَ لَمْ يُوَرِّثُوا دِينَاراً وَ لَا دِرْهَماً وَ لَكِنْ وَرَّثُوا الْعِلْمَ فَمَنْ أَخَذَ مِنْهُ أَخَذَ بِحَظٍّ وَافِرٍ دانشمندان وارثان پیامبران هستند چرا که پیامبران مال و درهم و دیناری به ارث نگذاشته اند ولی دانش و علم به ارث گذاشته اند و هر کس از آن به مقدار فراوانی گرفته است. الكافي ج : 1 ص : 34 . این حدیث با چندین سند روایت شده است که برخی ضعیف هستند ولی تعدادی نیز صحیح السند هستند و صدور این سخن از حضرت صادق را اثبات می کند و همین که پیامبر به دنبال منافع مادی خانواده و فرزندان خود نبوده و همه اموال خود را صدقه داده است و مال و مقامی برای فرزندان خود نگذاشته است، خود از نشانه های راستگویی ایشان و راستی پیامبری اوست.)
3. برخی کتابها که روایت شهادت حضرت زهرا را آورده اند اصلا توسط اشخاص نا معلومی تالیف شده اند ولی آخوندها آنها را به علمای بزرگ اهل سنت نسبت می دهند. مانند کتاب الامامة والسیاسة که آن را به دروغ به ابن قتیبه نسبت داده اند. یا کتاب اسرار آل محمد که روایات سلیم ابن قیس را در بر دارد و تعداد زیادی از علمای شیعه از جمله شیخ مفید آن را غیر معتبر دانسته اند ولی آخوندها از آن نهایت استفاده را می کنند و هر سال آنرا چاپ می کنند و حتی گاها روی جلد آن می نویسند معتبر ترین کتاب تاریخی!! برخی از این کتابها توسط امثال خودشان تالیف شده و از آن اهل سنت نیست. مثلا کتاب مناقب آل ابی طالب نوشته ابن شهر آشوب آخوند است که به هیچ وجه سنی نبوده است. آخوندها از تشابه اسمها هم استفاده می کنند. مثلا حرفی را از سبط ابن جوزی نقل می کنند و می گویند او از علمای بزرگ اهل سنت است. در حالیه نام عالم سنی معروف ابن جوزی است و نه سبط ابن جوزی. سبط ابن جوزی خائنی بود که حتی در جنگ مغول به آنها پیوسته بود.
4 برخی کتابهای اهل سنت این حدیث را آورده اند تا آن را رد کنند ولی اینها وقتی که منابع روایت شهادت زهرا را می آورند نام این کتابها را نیز ذکر می کنند! مثلا شهرستانی در کتاب ملل و نحل این روایت را آورده است ولی کتاب ملل و نحل در مورد بیان عقائد مذاهب مختلف بدون تایید آنهاست. شهرستانی می گوید که فرقه ای گمراه به نام نظامیه ای روایت را ذکر می کنند. با رجوعی به کتب و مقالاتی که در مورد روایات افسانه شهادت حضرت زهرا نوشته شده است می توانید استدلال آنها را به این کتاب ببینید.
5. آخوندها از جعل منبع هم دریغ نمی کنند و بعضا در ضمن ذکر منابع روایات مورد استدلالشان اسامی کتابها و صفحات مختلف را همینگونه می آورند چون می دانند که خوانندگان به آنها اعتماد صد در صد دارند و برای اطمینان و تحقیق به آن منابع مراجعه نخواهند کرد.
تناقضهای موجود در افسانه های آخوندی آخوندها از سویی می گویند که عمر به خانه حضرت علی هجوم آورده و در را آتش می زند و حضرت زهرا پشت در می ماند و میخ به سینه اش می رود و پهلویش می شکند و جنینش سقط می شود. حتی شدت درد به حدی بود که باعث شد این ضربات منجر به از دنیا رفتن حضرت فاطمه شود. سپس در جایی دیگر می گویند که حضرت علی برای به یاد آوردن بیعت غدیر به اهل مدینه حضرت زهرا را سوار شتر کرده وهمراه با حسن و حسین علیهما السلام به خانه تک تک انصار می رود و در کوچه های مدینه می گردد تا آنها را به یاد بیعت غدیر بیاندازد! آیا این افسانه را باور کنیم؟ چگونه زنی را که پهلویش شکسته و جنینش سقط شده را سوار شتر می کند و به جای اینکه او را رها کند تا در خانه استراحت کندو بهبود یابد او را بر روی شتر اینور و آن ور می برد؟ پس نعوذ بالله حضرت علی هم در تشدید بیماری او تاثیر داشته است! ابدا! حضرت علی منزه ازاین اتهام است و هر دو این داستانها از افسانه های آخوندها است. آخوند سپس در جایی دیگر می گوید که حضرت زهرا از جای خود برخاسته و به مسجد می رود و در برابر ابوبکر ایستاده و یک ساعت خطبه فدکیه (جعلی) را می خواند!آیا زنی با این وضعیت قادر به انجام چنین کاری است؟ البته اصل فدک سو تفاهمی بود که الحمدلله به خیر و خوشی تمام شد و حضرت ابوبکر بر اساس دستور پیامبر عمل کرد و اینکه حضرت زهرا این دستور را نشنیده بود به هیچ وجه از منزلت او نمی کاهد چرا که ایشان بیست و چهار ساعت همراه با پیامبر نبود و ممکن بود پیامبر حرفی بزند و فاطمه زهرا آنرا نشنیده باشد. فاطمه زهرا بدون شک سرور زنان بهشت است. آخوند در جایی دیگر هم می گوید که حضرت زهرا وقتی در کوچه راه می رفت حضرت عمر به او کتک زد! یادم هست که مداح ها در روضه هایشان می خواندند: در وسط کوچه تو را می زدند کاش بجای تو مرا می زدند! ولی اینها یک بار به خود اجازه نمی دهند که فکر کنند حضرت زهرا با پهلوی شکسته و سینه سوراخ و جنین سقط شده چگونه پاشده است و رفته است به کوچه ها! الان با یک دل درد ساده نمی توان این کار را کرد! آخوند برای برطرف کردن این تناقض با استناد به کتبی چون کتاب سلیم ابن قیس می گوید که حمله به خانه مولا علی چند بار صورت گرفته است نه یک بار و پهلو شکستگی حضرت زهرا در آخرین حمله بود. اما این حرف بزرگترین اهانت به شرف و غیرت علی علیه السلام است. چگونه باور کنیم که امام علی با وجود چند حمله به خانه اش و احتمال حمله ای دیگر اجازه می دهد حضرت زهرا برای باز کردن در برود؟ چگونه این افسانه را باور کنیم در حالیکه این داستانهای شما مستند بر احادیث جعلی منافقان و دارای تناقض است؟ آیا قابل قبول است که عمر این کار را بکند و سپس علی دختر دلبندش ام کلثوم را که مادرش فاطمه زهرا بود به قاتل مادر (عمر) دهد؟ چرا آخوندها قضیه ازدواج حضرت عمر با سیده ام کلثوم را اینگونه مخفی می کنند در حالیکه این قضیه در احادیث صحیحشان آمده و فقهای شیعه با استفاده از آن احادیث فتوا نیز صادر کرده اند؟؟ هم میهن گرامی، تردید نداشته باشید که شهادت حضرت زهرا حقیقت ندارد و ایشان با مرگ طبیعی از دنیا رفته اند. اگر آخوندی بگوید که چرا حضرت زهرا در جوانی از دنیا رفته است ؟ پاسخ این است که مرگ طبیعی در جوانی اصلا بعید نیست و همه فرزندان پیامبر از جمله ابراهیم در جوانی از دنیا رفته اند.
با سپاس از اینکه وقت ارزشمند خود را در اختیارم قرار دادید
یک ایرانی
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر