۱۳۹۰ اردیبهشت ۲۸, چهارشنبه

Re: Fw: دوستي خاله خرسه با زبان فارسي!

دوست گرانمايه سعيد عزيز
آمدي زير ابرويش را برداري نابينايش كردي. دعوا بر سر نسبت دادن شعر و
كلمات عربي به فردوسي بود حالا مانده ام كه با اينهمه غلط املايي در متن
شما چكنم.؟
البته اين مزاح بود واميدوارم كه نرنجيد
من هم مثل شما تصورم بر اين است كه زبان و كلمات ابزار بيان منظور و
نهايتا انتقال مفهوم است. زبان سانسكريت با تصاوير اين مفاهيم را بيان مي
كرد و در پارسي قديم خط ميخي و ايلامي و .... بهر صورت صابون چه با سين
نوشته شود و چه با صاد بايد كف كند و الي صابون نيست. بسياري از كلمات
عربي هم از پارسي گرفته شده است مثل مهرجان كه معادل جشن مهرگان پارسي
است. اشكال اينجاست كه تعصب گاهي مانع از ديد درست مي شود . بقول ليختن
اشتين فيلسوف معاصر خود زبان داراي پيچيدگي است. فرض كنيم شما جمله اي
بنويسيد با اين كلمات
هر كه دور است، از اين در به خدا نزديك است

و ديگري با همين كلمات مي نويسد

هركه دور است از اين در، بخدا نزديك است

نه كلمه اي اضافه شده و نه كم، فقط جاي يك مكث يا ويرگول عوض شده و
مفهوم بگونه اي باورنكردني متضاد شده است.
اگر چه همين كلامات عامل انتقال مفاهيم هستند ولي بكار گيري آن ها در
حجاي خويش مهمتر ند.
بنابراين مفاهيم هستند كه مهمند نه كلمات و واژگان. بهتر است كه با
يكديگر گفتگو كنيم با رعايت احترام متقابل و از تخطئه و تعصب بحراسيم كه
نابود كننده مفاهيمند. از كجا ميدانيد كلمه نظم در اصل كلمه اي پارسي
نبوده و به زبان عربي رفته و مصدر و فعل و اسم از او ساخته نشده است. آيا
در زبان عربي واژگان پارسي نيست. در عصر مدرنيته و پسا مدرن با تحولاتي
كه در راستاي جهاني شدن مطرح هستند ديگر جايي براي تعصبات منطقه اي و
قومي و فردي نمانده است. غافله اي انساني با تمامي بيعدالتي ها و بيرحمي
ها يش و البته رفاه نسبي اش و كاستي هايش و دارايي هايش در حركت
است.هرقومي كه موقعيت و جايگاه خويش را بشناسد و از خود انتقاد كنند رشد
بيشتري ميكند و بنا براين ميتواند بهره بيشتري از اين نعمات موجود در
طبيعت ببرد.
آيا چين امروز با چين 30 سال پيش قابل قياس است؟ آيا ژاپن با ژاپن دهه
50 قابل قياس است؟ آنان جايگاه خويش را شناختند و ما هنوز بر سر هيچ و
پوچ درچنبره گذشته خويش گير افتاده ايم از اين رو
كاملا ميتوان گفت كه در بسياري از مناطق از جمله خاورميانه بسياري از
اقوام و دولت ها سير قهقرايي پيموده اند چون تفكرشان بسته و محدود است و
سهمشان از اين نعمات روبه كاهش و نيستي است. فردوسي از اين جهت كه زبان
پارسي را بعنوان عامل وحدت اقوام پارسي زنده كرد و بنوعي در مقابل
اشغالگران عرب زده قد علم كرد مهم است و مهمترين هم هست و الي نه لفظ و
كلامي كه بكار برد. به مفاهيم بيشتر توجه كنيم و الي الفاظ براحتي
دستمايه ميشوند.
گزافه گويي ام را ببخشيد
محسن سليماني

On 5/18/11, Said Mostafayi <saidmostafayi@yahoo.com> wrote:
> سلام دوستان عزيز در انجمن مجازي راديو گلها.
> شما را به خدا بياييد از اين لمپن بازي ها دست برداريم. يكي نيست بگه دوست
> عزيز در
> همين بيتي كه شما گير دادي كه چرا طرف به اشتباه به جاي كلمه ي فارسي پي افكندن
> لغت
> عربي بنا رو به كار برده ،كلمه ي نظم در بيتي كه از فردوسي بزرگ روايت كردي
> عربيه.
> دوستان ما با زبان عربي يا هيچ زبان ديگه اي پدر كشتگي نداريم. كلمه ي عربي و
> انگليسي نداره. وقتي استفاده از يك كلمه ي خارجي نادرسته كه ما برابر اون رو در
> زبان فارسي داشته باشيم كه دقيقن همون معنا رو بده. از طرف ديگه مهم تر از
> استفاده
> كردن از يك كلمه ي خارجي استفاده نكردن از نحو يعني دستور زبان نانوشته ي اون
> زبان
> در زبان مقصده. مثلن ماست پرچرب ترجمه ي كلمه به كلمه و به اصطلاح گرته برداري
> نحوي
> از اصطلاح full fat در زبان انگليسيه كه فارسيش ميشه پرچربي نه پرچرب. به
> هر حال
> اين يك بحث خيلي طولانيه كه اگه دوست داشتين مي تونم مفصل تر براتون بنويسم. يه
> نمونه ي ديگه كلمه كامپيوتره كه جمهوري اسلامي و به اصطلاح فرهنگستانش كه
> دَرِش از
> هر غشري داريم به جز استاداي به نام ادبيات فارسي، زور مي زنه مردم به جاش بگن
> رايانه ولي هيچ كس در گفتار معموليش اين كلمه رو قبول نكرده. اين عدم اقبال
> مردم از
> اين كلمه ي به اصطلاح فارسي خودش دليل داره و دليلش اينه كه كلمه ي كامپيوتر يك
> لغت
> ملموسه . به هر حال بايد اينو بدونيم كه در دنيا زبان سره يعني زباني كه هيچ
> لغتي
> از زبان هاي ديگه وام نگرفته باشه وجود نداره. ازطرف ديگه حالم از افرادي كه بي
> دليل از لغات غلنبه سلنبه ي عربي استفاده مي كنن هم به هم مي خوره كه متاسفانه
> به
> خصوص در نامه هاي اداري خيلي معموله. مثلن طرف به جاي اين كه خيلي ساده و قابل
> فهم
> بنويسه خواهشمنديم، مي نويسه مستدعي است كه اولن از كلمه ي بيگانه استفاده كرده
> كه
> در فارسي برابري قابل فهم و قابل فبول داره و دوم اين كه تو داري نامه مي نويسي
> پس
> مستدعي است يعني چي ؟ اين كه سوم شخصه، نه اول شخص! !!
> ria@yahoo.com>
> To: friends-of-radio-golha@googlegroups.com
> Sent: Mon, May 16, 2011 12:17:12 PM
> Subject: Fw: یاد هنرمندان گرامی
> عزيز گرامي و يار گروه گلها
> لطفا اگر شعري بيان مي كنيد بدون تغيير بفرمائيد چون بيت زير از حكيم توس
> پي افكندم از نظم كاخي بلند كه از باد و باران نيابد كزند
> است و حساسيت بنده نيز به اين خاطر است كه حكيم با وسواسي فراوان از آوردن
> كلمات
> عربي در شاهنامه خودداري كرده است
>
>
> ----- Forwarded Message ----
> From: hossein abdolvand <hossein.abdolvand@gmail.com>
> To: دوستان رادیو گلها <Friends-of-Radio-Golha@googlegroups.com>
> Sent: Sun, May 15, 2011 2:39:45 PM
> Subject: یاد هنرمندان گرامی
> با درود بر دوستان و یاران گلها
> یاد هنرمند ارجمند مشکاتیان همواره گرامی است
> فرهنگ هر قوم و ملتی مجموعه ای از اعمال رفتار و گفتار و آداب و موسیقی
> آن قوم به شمار می آید
> بنا بر این تمامی گرانمایگانی که در راه این بخش از فرهنگ ایرانی میکوشند و
> یاکوشیده اند و چه در بین ما هستند و یا از از بین ما رفته اند
>
> و تمامی عزیزانی که هرچند قدمهای کوچکی در این راه بر میدارند همواره یادشان
> گرامیست و هر روز روزشان است و هر زمان که آثارشان شنیده میشود یادشان زنده
> است
> و گرامی
>
> زنده یاد جاوید فردوسی میفرماید
> بنا کردم از نظم کاخی بلند که از باد و باران نیابد گزند
> در اینجا از همه دست اندر کاران گروه و دوستان زحمت کشی که با کارهای
> خوبشان در
> حفظ موسیقی از گزند داشته های خود را بدون خست با دیگران تقسیم میکنند نیز
> یادی
> کنم
> درود و سپاس بر همه آنان
>
>
> ارادتمند عبدالوند

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر