۱۳۹۰ تیر ۲۹, چهارشنبه

امشب دلم برای وطن گریه می کند

 
امشب دلم برای وطن گریه می کند
آواره در هوای وطن گریه می کند

هر بی وطن که نغمه ای س...
ر می دهد به مام
بشکسته شاخه ای ز چمن گریه می کند

دستان اهریمن به سراپرده ی حریم
چندان فشرد خون به بدن گریه می کند

صحرا و کوه میهن ما آتش است چنان
آهو به یاد مشک ختن گریه می کند

ای خاطر حزین به تولا نشسته ای
غمدار گریه کن که وطن گریه می کند

شیرازه ی محبت و عشق و هوس گسست
عاشق به پای زاغ و ذغن گریه می کند

چون نیست بلبلان غزلخوان و خوش نوا
بر بام بوم شوم لجن گریه می کند

خونین و داغدار کشد ناله هر شهید
صد تن به تن درون کفن گریه می کند

«زرغون» ز بس به دامن شب خون گریستی
با حرف و لفظ و صوت و سخن گریه می کند

محمد ابراهیم زرغون

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر