من یه بار تو اینترنت داشتم میگشتم بابام اومد پشت سرم مجبور شدم کل Help ویندوز رو بخونم، این ویندوز اگه بدونید چه قابلیت هایی که نداره
تازه بابام قفل شبکه 3رو برداشته بوداااا
نام این مرد هاروکا ایشیماتسو است.
او مدیرعامل ژاپن ایرلاینز است. یکی از ده ایرلاین برتر جهان.
او برای اینکه کارمندان شرکتش اخراج نشوند، حقوق خودش را کاهش داد.
از سال 2007 تابحال، حقوق او حتی کمتر از حقوق خلبان های زیردستش است.
او با اتوبوس به سر کار می رود.
موقع نهار، او مثل بقیه کارمندان در صف می ایستد.
او دفتر کار ندارد. میزش در سالن، کنار بقیه کارمندان است
از مدیران ایرانی تقلید کرده
سه تا دیوونه سوار تاکسی میشن راننده میبینه دیوونن بدون اینکه حرکت کنه میگه: رسیدیم
اولی کرایه میده پیاده میشه
دومی کرایه میده پیاده میشه
سومی میزنه تو سر راننده و میگه: دیگه هیچوقت انقد تند نرو..
ﭘﺴﺮ : ﻋﺰﯾﺰﻡ ﺍﻣﺸﺐ ﮐﺠﺎ ﻏﺬﺍ ﺑﺨﻮﺭﯾﻢ ؟
ﺩﺧﺘﺮ : ﻫﺮﺟﺎ ﺗﻮ ﺑﮕﯽ ﻋﺸﻘﻢ !
ﭘﺴﺮ : ﺑﺮﯾﻢ ﭘﯿﺘﺰﺍ ﺑﺨﻮﺭﯾﻢ ؟
ﺩﺧﺘﺮ : ﻧــــَـــﻪ ﺭﮊﯾﻤﻢ !
ﭘﺴﺮ : ﺧﺐ ﺑﺮﯾﻢ ﮐﺒﺎﺏ ﺑﺰﻧﯿﻢ ﺍﻣﺸﺐ ؟
ﺩﺧﺘﺮ : ﻧﻪ ﺍﻭﻧﻢ ﺩﯾﺮﻭﺯ ﺧﻮﺭﺩﻡ !
ﭘﺴﺮ : ﺑﺮﯾﻢ ﺍﻭﻥ ﺭﺳﺘﻮﺭﺍﻥ ﮐﻪ ﺗﺎﺯه ﺑﺎﺯ ﺷﺩﻩ ؟ ﻧﻈﺮﺕ ﭼﯿﻪ ؟
ﺩﺧﺘﺮ : ﻧﻪ ﺍﻭﻧﻢ ﺩﻭﺭﻩ !
ﭘﺴﺮ : ﻣﯿﺨﻮﺍﯼ ﺑﺮﯾﻢ ﺳﺎﻧﺪﻭﯾﭽﯽ ﻫﺎﺕ ﺩﺍﮒ ﺑﺰﻧﯿﻢ ؟
ﺩﺧﺘﺮ : ﺍﯾﺸﺸﺸﺶ !! ﻣﻦ ﺳﺎﻧﺪﻭﯾﭻ ﻭ ﺍﯾﻨﺠﻮﺭ ﭼﯿﺰﺍ ﻧﻤﯿﺨﻮﺭﻡ !
ﭘﺴﺮ : ﭘﺲ ﺑالاﺧﺮه ﭼﯿﮑﺎﺭ ﮐﻨﯿﻢ ؟
ﺩﺧﺘﺮ : ﻫﺮﭼﯽ ﺗﻮ ﺑﮕﯽ ﻋﺸﻘﻢ !!!
دانشمندان هم نتونستن کاری کنن در این زمینه
زندگی یعنی:
باید مثل خر درس بخونی دهنت سرویس بشه، تا در آینده بتونی مثل خر کار کنی دهنت سرویس بشه...
بعلهههههه
تازه اگر خوش شانس باشی یا پارتی داشته باشی بتونی کار پیدا کنی!
رو دسته صندلی دانشگاه نوشته بود وقتی زلزله اومد پشت صندلیو نگا کن !
پشتشو نگا کردیم نوشته بود الان نه خره وقتی زلزه اومد
گفتن مانتوی تنگ و کوتاه نپوشین ، بد حجابان عزیز به گوش گرفتن و مانتوی گشاد و نازک و بلند و بدون دکمه پوشیدن! گفتن روسری کوچیک سر نکنین ، شالهای پنج متری اختراع شد! گفتن شلوار کوتاه نپوشین ، شلوار بلند و چسبون پوشیدن و کم کم تبدیلش کردن به جوراب ساپورت که اونم هم بلنده هم ضخیم! بازم اینا راضی نیستن و گیر می دن !!! حالا باید ببینیم چی رو جایگزین جوراب ساپورت می کنن این دوستان با سلیقه و استعداد ما... اصلا خیلی جالبه همه چی!
قیافه بعضی از پسرا وقتی یه دختره ساپورت پوش میبینن !
رفتم توي دستشويي، با همه وجودم دارم زور مي زنم ، يه دفه همه جا تاريك شد. مامانم داد زد: برقا رفت چيزي لازم نداري؟ گفتم خدا رو شكر. فكر كردم چشام پريدن بيرون از حدقه انقد زور زدم!!!!
آدم بمیره ازین سوتی ها نده
بعد از سالها یکی از دوستای قدیمیمو تو خیابون دیدم،
کلی باهم حرف زدیم تا رسیدیم به اینجا که:
گفتم: خب الان مشغولِ چه کاری هستی؟
گفت:یه مغازه زدم ولی راضی نیستم
دوست دارم خشکبار فروشیش کنم، کلی سود داره
اما صاب مغازه راضی نیست، میگه کلاسِ مغازه رو میاری پایین!!
گفتم:تف به ذاتِ خرابش، لابد از این تازه به دوران رسیده هاس.
غمت نباشه، یکی از بچه ها یه جای تووپ داره واست ردیفش میکنم،
هرچی حال کردی بریز توش، صاب مغازه هم زنشو بزاره پشتِ ویترین
کلاسِ مغازه ش بره بالا....
گفت: صاب مغازه بابامه ...!
آقا یه روزم سوار تاکسی بودم اون گوشه عقب دپرس نشسته بودم 2 نفر پیشم بودن، اونا پیاده شدن من موندم چهارراه بعدی پیاده شم!
بعد این رانندهه فک کرده بود ماشین خالیه پشت فرمون رگباری بسته بود به گ.ز
سر چهارراه گفتم آقا دستتون درد نکنه یهویی رید به خودش
اومدم پول بدم گفت برو جوون ما خیلی زحمت دادیم
من دوست دخترم یبار جلوم گ.زید تا اومدم بخندم دیدم دیگه نیستش. الان 1 سال گذشته و هنوز خبری ازش نیست. اگه الان اینجا رو میخونی بدون هنوز عاشقتم
امروز خونه ی داییم اینا بودم،
تلفنشون زنگ زد.
پسرداییم که 5سالشه جواب داد؛ بعدش زن داییمو صدا کرد گفت :
مامان ... بیا گودزیلاس!
گفتم : سروش این چه حرفیه؟ گودزیلا یعنی چی؟
میگه : مامانم گفته عمه هات زنگ زدن بگو : گودزیــلا !
اگه خاله هات بودن بگو : نازیـــلا !
میگم : خب حالا کی بود ؟
میگه : مامانت بود دیـــــگه ...!
کارتریج تموم شده بود این پرینت آخری خوب در نیومد
یکی از بزرگترین آرزوهای بچگیم این بود که 1بار این نون ها بخورم...
مخصوصا از اون سوپاشون. آخرم نفهمیدیم این گردالی ها چی بود تو سوپشون
کیا یادشونه این سیلی به خاطر چی بود؟؟؟
چون باعث شده بود پای دنی بشکنه!
البته بعد از اون همه سانسور تو صدا و سیما بعید نیس که تو این صحنه سباستین به آنت پیشنهاد بی شرمانه داده و صدا و سیما به یه چیز دیگه ربطش داده.
دقت کردین اول صبحی که خوابالو سوار تاکسی میشی، این مجریای رادیو چقدر سرحال و پرانرژی ان؟
آدم دوس داره بگیره خفشون کنه
مخصوصا وقتی اون زنههه داد میزنههه جووووووووون ایراااااااااااااااااااااااااااانی ســــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــلاااااااام......
این اول مو بوده بعد دست و پا دراورده
چه دوربین با کیفیتی داره!!
از خانمی پرسیدند : شنیده ام پسر و دخترت هر دو ازدواج کرده اند، آیا از زندگی خود راضی هستند ؟
خانم جواب داد : دخترم زندگی خوشی پیدا کرده که من همیشه برایش آرزو می کردم. ابدا دست به سیاه و سفید نمی زند .
صبحانه را در رختخواب می خورد. بعد از ظهرها هم دو سه ساعتی می خوابد. عصر با دوستانش به گردش می رود و شب هم با تفریحاتی مثل سینما و تلویزیون سر خود را گرم می کند. یقین دارم که دامادم هم با داشتن چنین همسری سعادتمند است !
پرسیدن وضع پسرت چطور است ؟
گفت : اوه اوه !!! خدا نصیب نکند ! بلا بدور ، یک زن تنبل و و وارفته ای دارد که انگار خانه شوهر را با تنبل خانه اشتباه گرفته است .
دست به سیاه سفید که نمی زند . اصرار دارد که صبحانه را در رختخواب بخورد .
تا ظهر دهن دره می کند. بعد از ظهرها باز تا غروب خبر مرگش کپیده ! عصر هم از خانه بیرون می رود و تا نصفه شب مشغول گردش است . با وجود این زن ، پسرم بدبخت است!
ﺍﺯ ﭘﯿﮑﺎﻥ ۵۷ ﮐﻪ ﯾﮏ ﭘﺴﺮ 5 ﺳﺎﻟﻪ ﮐﻨﺎﺭ ﺭﺍﻧﻨﺪﻩ ﻧﺸﺴﺘﻪ ﻭ ﻧﮕﺎﻩ ﻣﯽ ﮐﻨﻪ ﻧﺒﺎﯾﺪ ﺳﺒﻘﺖ ﮔﺮﻓﺖ ,
ﻣﺎﺷﯿﻦِ ﺑﺎﺑﺎﯼ ﺍﻭﻥ ﺍﺯ ﻫﻤﻪ ﻣﺎﺷﯿﻨﺎﯼ ﺩﻧﯿﺎ ﺗﻨﺪﺗﺮ ﻣﯿﺮﻩ ...
گـــــاهی وقتا داشته های ما
آرزوی دیگـــــران است ...
*~*~*~*~*~*~*~*~*~*~*~*~*~*~*~*~*~*~*~*~*~*~*~*~*~*~*~*~*~
-- اگر مایل به دریافت ایمیل های این گروه نیستید کافیست یک ایمیل با عنوان "لغو عضویت" به آدرس زیر ارسال کنید
Mansour.Ghiyamat@gmail.Com
---
You received this message because you are subscribed to the Google Groups "M G Group" group.
To unsubscribe from this group and stop receiving emails from it, send an email to mansourghiyamat+unsubscribe@googlegroups.com.
For more options, visit https://groups.google.com/groups/opt_out.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر