به سوی دولت اوباش سید ابراهیم نبوی اگر فرض کنیم که اوباش به معنای یک گروه اجتماعی است که خاستگاه و گذرگاه باندهای جرم و جنایت هستند، به نظر می رسد دولت کنونی بسرعت در حال حرکت به سوی چنین وضعیتی است. اوباش، گروهی هستند که با گریز از حکومت نظم و قانون، بدون هراس از کنترل اجتماعی، به کارهایی پر خطر دست می زنند تا به هدف خود که همانا قدرت و موقعیت بهتر دست یابند. این گروه که معمولا در حاشیه شهرهای بزرگ زندگی می کنند، چون تحت کنترل اجتماعی نیستند، و به هیچ اصول و قاعده تعریف شده و روشنی پایبند نیستند، توانایی عظیمی در ویرانگری دارند و می توانند در شرایط هرج و مرج اجتماعی قدرت بگیرند. اگر مشخصات اجتماعی اوباش را همچون بی سواد بودن، حاشیه نشینی، استفاده از قدرت بدنی در مجادلات شهری، رفتار غیرقانونی، فساد مالی و اخلاقی، بی هنجاری و ناهنجاری، شهامت در انجام جرم، آلودگی به مفاسد جنسی و جرم و خلاف های قانونی، ضدیت با فرهنگ و روشنگری، تقدیرگرایی در نظر بگیریم، مقایسه چهار دولت پیشین ایران، در شانزده سال گذشته، نشان می دهد که ویژگیهای دولت روز به روز به حکومت اوباش نزدیک تر می شود.
در حکومت اوباش، همه راهها در دولت برای هر کاری با پول باز می شود، ارتباطات خصوصی و باندی تعیین کننده قدرت است، تعادل و پایداری وجود ندارد، گروههای جرم و جنایت چه در درون حکومت باشند، یا نه، قدرت اجتماعی بیشتری پیدا می کنند، جامعه به سوی پریشانی اخلاقی، هرج و مرج جنسی، دروغ و نهان روشی حرکت می کند. و بدنه اجتماعی برای سازگاری با قدرت حاکم مجبور است روز به روز با ویژگی های دولت حاکم سازگارتر شود. از همین رو دروغ گفتن توسط حکومت رسمی می شود و بتدریج عمومی می گردد. معمولا، روند حرکت حکومت از نظام شبه استبدادی به حکومت اوباش، از این مسیر می گذرد، نخست دولت ایدئولوژیک می شود، همزمان با آن نظامیان به قدرت می رسند، بعد دولت به نظامیان واگذار می شود، بعد قدرت فیزیکی بر اقتدار معنوی و قانونی غلبه می کند و دولت مشروعیت خود را از دست می دهد و بتدریج مشخصه های افرادی که در دولت حاضر می شوند، یا حاضر می شوند با دولت کار کنند، آنقدر محدود می شود که دولت بتدریج به ترکیبی از نظامیان و جنایتکاران تبدیل می شود. مافیای اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی و جرم و جنایت همه چیز را در دست می گیرد. گروههای جرم و جنایت، به دلیل نداشتن اصول و پرنسیپ های اخلاقی، می توانند هر پوسته ای را بپذیرند، می توانند سلطنتی باشند، سوسیالیستی باشند، دینی باشند، ضد دینی باشند، یا حتی مثل مافیای روسی بشدت به کلیسای ارتودوکس پایبند باشند.
اگر فرض کنیم برنامه ریزی اقتصادی عملی است که توسط دولت معتقد به لیبرالیسم اقتصادی، یا دولت آزاد انجام می شود، برنامه ریزی دو وجهی عملی است که توسط دولت ایدئولوژیک انجام می گردد، اگر دولت به نوعی سوسیالیسم معتقد باشد، سوبسید را در سطح ملی مصرف می کند. در این حالت برنامه ریزی دو وجهی یعنی اقتصادی و اجتماعی صورت می گیرد. اما وقتی دولت جهت ایدئولوژیک تندتری پیدا می کند، سوبسید ملی حذف می شود و سوبسید فقط به کسانی تعلق می گیرد که جزو حامیان دولت حاکم یا حزب حاکم اند. دولت مشخصات رای دهندگان به خودش را تعریف می کند، سوبسید را از عموم جامعه می گیرد و ان را به یک گروه مشخص می دهد. به عبارتی برنامه ریزی سه وجهی، اقتصادی، اجتماعی و سیاسی انجام می شود. یعنی دولت آزاد تبدیل به دولت ایدئولوژیک می شود. این موضوع برای هر دولتی یک خبر خوب دارد و برای هر دولتی یک خبر بد، خبر خوب این است که حامیان دولت که معمولا یک گروه کوچک اجتماعی هستند، از حمایت مادی دولت برخوردار می شوند. خبر بد نیز این است که مخالفان دولت، حمایت مادی دولت را که می بایست شامل عموم مردم شود، از دست می دهند. البته، اگر همین عمل توسط دولتی صورت بگیرد که جهت گیری اش تنها مبتنی بر کاهش فاصله طبقاتی باشد، عملی ستایش آمیز خواهد بود و باعث بهتر شدن زندگی مردم می شود، دولت از غنی می گیرد و به تهیدستان می دهد، اما اگر حمایت اقتصادی از گروههای تعریف شده توسط سیاست باشد، عملا منجر به توسعه فاشیسم و استبداد سیاسی و در صورت بی قدرتی دولت، منجر به یک ماه عسل کوتاه و بعد یک جدایی همیشگی می شود.
دولت دهم، حالا دیگر همه تخم مرغ هایش را در یک زنبیل می گذارد، کمربندهای خودش را محکم می بندد تا از حکومت شبه دموکراتیک جمهوری اسلامی، به سوی یک حکومت استبدادی پیش برود. معمولا دولتی که یک حزب سیاسی مقتدر، یا یک ساختار سیاسی محکم دارد، مثل کشور چین، فقط جرات می کند چنین کاری بکند. در غیر این صورت تغییراتی که با این وسعت دولتها آغاز می کنند، فقط منجر به توسعه بحران سیاسی و اگر جامعه در استبداد سنگین باشد، منجر به فروپاشی اجتماعی می شود. معنای فروپاشی برای من این است که حکومت در شرایطی دشوار مجبور می شود که در یک استحاله کوتاه مدت جای خود را به گروههای جرم و جنایت بدهد. گفتن این حرف در این زمان ممکن است توهم جلوه کند، اما اگر بدانید که 33 درصد دولت حاضر دارای سوابق فساد اقتصادی هستند، و این در مقایسه با دولت قبلی که حداکثر پنج درصد دولت دارای چنین سابقه ای بود، اصلا تعجب نخواهید کرد.
در بررسی وضعیت سی شخصیت فعال که بعد از احمدی نژاد قدرت را در دست گرفته اند، شامل 25 عضو دولت، 2 رئیس قوه و 3 نظامی مهم دولت کودتا مشخصات آنان چنین است: 80 درصد دولت دهم سابقه نظامی در سپاه دارند. 33 درصد دولت دهم سابقه جرائم مالی و پرونده اختلاس دارند که پرونده به دادگاه رفته. 20 درصد دولت دهم سابقه جعل مدرک و سرقت علمی دارند. 25 درصد دولت دهم، سابقه حضور در باندهای کلاهبرداری، ترور، سرقت مسلحانه در سطح داخلی و بین المللی دارند و چند نفرشان به همین دلیل مدتی زندانی بودند. 40 درصد دولت دهم، سابقه استفاده از الفاظ رکیک، فحاشی در مقابل دوربین، دروغ علنی در مقابل رسانه ها و ضرب و شتم افراد و بخصوص خبرنگاران را دارند. 15 درصد دولت دهم، سابقه شکنجه، بازجویی و کار اطلاعاتی و سرکوب دارد. 30 درصد دولت دهم، سابقه خلاف ندارند و صرفا همکلاسی های رئیس جمهور بوده اند. تقریبا هیچ کدام از این شاخص ها قابل مقایسه با دولت های قبلی نیست و نشان دهنده یک روند تغییر است. این که یک نظامی که در جوانی عضو حزب بعث عراق بوده، مدتها قاچاق کالای منطقه بین ایران و عراق را کنترل می کرده، به دلیل تجاوز جنسی، تشکیل باند کلاهبرداری به زندان رفته، دو سه بار در خیابانها علیه مسوولان دولتی سابق چاقوکشی کرده و حالا مسوول بسیج و یکی از مهم ترین افراد تصمیم گیر امنیت کشور است، نشان می دهد که ما فاصله چندانی با یک دولت اوباش نداریم.
به نظر می رسد، حکومت تصمیم دارد وضعیت را به نفع خود چنان تغییر دهد که ادامه جنبش اجتماعی میسر نگردد، این امر از دو راه ممکن است، یا ایجاد یک دولت مقتدر فاشیستی با یک گشتاپوی پنج میلیونی، یا در صورتی که دولت توانایی و پول کافی برای سازماندهی حامیان خود نداشته باشد، عملا منجر به فروپاشی کشور می شود. یک سال قبل آیت الله خامنه ای می توانست با سهیم شدن قدرت با نمایندگان مردم، هم خودش را برای مدتی حفظ کند، هم جمهوری اسلامی را نگه دارد، هم جلوی ویرانی کشور را بگیرد. اما او بدترین و بی منطق ترین رفتار را انجام داد. آنچه اتفاق خواهد افتاد، به نظر من از دهها حمله نظامی هم خطرناک تر است. شاید درست می گویند که معمولا عامل نابودی حکومت ها، رهبران همان حکومت ها هستند. |
دروغ در اصطکاک با واقعیت فرسوده می شود .... کافیست رسانه ی حقیقت باشید
به سایت های مفید زیر حتما سر بزنید
http://www.divarnevis.com/2009/05/blog-post_20.html
http://www.facebook.com/pages/shhrwnd-sbz/336676423526
پر کردن فرم زیر باعث بالا رفتن کیفیت گروه های خبری جنبش (رسانه های خرد) و نیز بهبود پخش اخبار در بیرون از فضای مجازی اینترنت خواهد شد
http://polldaddy.com/s/AA7A405DFDDA0FF7
برای دريافت اخبار و تفسیر های مهم سیاسي می توانید در این گروه گوگل عضو شوید (برای امنيت خاطر بیشتر می توانید در "جی میل" یک ایمیل مجازی بسازید و از آن طريق در پخش اخبار جنبش کمک کنید)
https://groups.google.com/group/iraniangreenmovement88/subscribe
خبرها و تفسیرهای قبلی را نیز می توانید از طریق این صفحه مطالعه کنید
https://groups.google.com/group/iraniangreenmovement88
اگر مایل به دریافت این ایمیل نیستید به آدرس زیر یک ایمیل بدون متن بزنید
iraniangreenmovement88+unsubscribe@googlegroups.com
--
---------------------------------------------------------------------------------------------------
You received this message because you are subscribed to the Google Groups "OurIran" group.
To post to this group, send email to OUR_IRAN@googlegroups.com
To unsubscribe from this group, send email to OUR_IRAN-unsubscribe@googlegroups.com
To subscribe to this group, send and email to OUR_IRAN+subscribe@googlegroups.com
For more options, visit this group at http://groups.google.com/group/OUR_IRAN?hl=fa
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر