۱۳۹۱ اردیبهشت ۱۹, سه‌شنبه

{تفريح و سرگرمي}, [15563] خفه شو لطفا"



 








 
زن و شوهري با ۹ تا بچه در ايستگاه اتوبوس منتظر ايستاده بودند كه پیرمرد نابينايي هم به آنها ملحق شد ، اتوبوس كه آمد پر بود و فقط زن و ۹ تا بچه تونستند سوار بشوند.، به همين خاطر شوهر و پیرمرد نابينا تصميم گرفتند پياده راه بيافتند ،، بعد از مدتي شوهره از تق تق چوب مرد نابينا عصباني شد گفت چرا يه تيكه لاستيك سر چوبت نميكني. تق تق اش منو ديوونه كرد ..!! پيرمرد نابینا جواب داد : اگه تو هم لاستيك سر چوبت مي ذاشتي!! الان ما سوار اتوبوس بوديم پس خفه شو لطفا !!
 
 
 

 






 

 


__._,_.___


__,_._,___



--
اين ايميل را براي دوستان خود هم بفرستيد.
و به آنها بفرماييد، روي خط پايين كليك كنند تا براي آنها هم مطالب خوب و جالب بفرستيم
http://groups.google.com/group/taf_sar/subscribe
اين ايميل بدليل عضويت شما در گروه تفريح و سرگرمي است.
ايميل گروه اين است. taf_sar@googlegroups.com
اگر از دست ما ناراحت هستيد و نمي خواهيد مطالب ما بدست شما برسد پس خط پايين را كليك كنيد.
taf_sar+unsubscribe@googlegroups.com

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر