۱۳۹۱ اردیبهشت ۱۷, یکشنبه

[گروه لیمو:9527] خاطره ای جذاب از یک اردوی جهادی(جالبه حتما بخونید)ا




اولین بار که جهادی رفتم،بازفت بود،روستای کرتف،بهار89
..........
یک روز رفتیم به کپر اهالی سر بزنیم...پیرزنی تنها بود که سالها بود
شوهرش را از دست داده بود و فرزندی هم نداشت
...
کوچکترین
 کپری بود که تا بحال دیده ام...کلا 4-5 نفر تویش جا میشد...سرپا هم نمیشد
تویش ایستاد...تازه وسطش هم اجاق سنگی بود که هم برای گرم کردن بود هم برای
 غذا پختن...کدام غذا؟
پیرزن رنجور بود و ناتوان و خمیده...نزدیک به 80سال را داشت...
میگفت
 ماهی یک گونی آرد گیرش می آید و صبح و ظهر و شب نان را در چای خیس میکند و
 میخورد...گاهی اگر پولی از کمیته امداد به دستش برسد اندکی کشک هم میخرد
تا نان ها را با طعم کشک بخورد...از یارانه هم خبری نبود...چندباری اقدام
کرده بود اما به دستش نمیرسید...به غیر از لباس کهنه ای که به تن داشت فقط
یک لحاف در کپرش می دیدی...
اما همین که صحبت گرم شد همه را ضربه فنی کرد...
حاج ناصر پرسید:از خدا چه میخواهی؟
همه
 منتظر بودیم تا از خدا کمی گشایش در امور طلب کند...یا به رسم سایر اهالی
که مناعت طبعشان زبانزد است برای رفاه سایر جماعت روستا دعا کند...
به نظرتان پیرزنی بی سواد،وسط بیابان،در چنین وضعیت سخت معیشتی و
درحالیکه پای منبر هیچ کس تلمذ نکرده چه باید بگوید؟!!!
به جملات پیرزن توجه کنید:
هرچه خدا برای من بخواهد!
گفتیم:خب آن که به جای خودش...دیگر از خدا چه میخواهی؟
اما نه...مرغ یک پا داشت و پیرزن معتقد بود که:
((هرچه خدا برای من بخواهد!من هم همان را میخواهم،من چه میدانم خدا برای
من چه میخواهد،اما هرچه او بخواهد خیر است))
دیگر داشت از خودم بدم می آمد،آخر این چه حکمت و معرفتی بود که این پیرزن داشت!!
به
 دوستان گفتم،اگر این سوال را حداقل 2بار از بزرگترین عارف و عالم شهر
بپرسیم،آخرآخرش برای عاقبت به خیری،توفیق های دنیوی و اخروی،سربازی حضرت و
خلاصه کلی دعای خوب دیگر میکند
اما تسلیم امر و رضای الهی،همین پیرزن بود
ادامه داد و جملاتی گفت که اگر بشنوید باورتان نمیشود چنین آدمی در آن
موقعیت اینها را گفته:
((فکر
 نکنید آرزو میکنم تا همین الان یک ماشین جلوی کپرم ترمز کند و مرا به یک
زندگی خوب و جای خوب در شهر ببرد...نه...من از این چیزهایی که در زندگی
امروزه،باب شده است چیزی نمیخواهم...!!!))
واقعا ما واسه اینا چی میخایم ببریم؟اینا همه چی دارن...من و توئیم که
هیچی نداریم و میریم پیش اینا چیز یاد بگیریم...
به خدا اینا همه چی دارن...کپر رو ول کن...دلش رو بچسب...محمد توحیدی

به نقل از وبلاگ یاد جهادی(وبلاگی که تعدادی بچه های جهادی توش خاطره
ومطلب میگذارن برای من جذابه)

--
=>=>=>=>=>=>=>=> ما بايد عادت كنيم، براى خودمان فرهنگ كنيم، براى خودمان يك فريضه بدانيم كه هر كالائى كه مشابه داخلى آن وجود دارد و توليد داخلى متوجه به آن است، آن كالا را از توليد داخلى مصرف كنيم و از مصرف توليدات خارجى بجد پرهيز كنيم
امام خامنه ای حفظه الله <=<=<=<=<=<=<=<=
دریافت این پیام بدلیل ثبت نام شما در گروه است گروه Google Groups "لیمو
»« Lemon".
جهت ارسال به این گروه، ایمیل را ارسال کنید به lymoo@googlegroups.com
 
برای سایر گزینه ها، به این گروه مراجعه کنید در
http://groups.google.com/group/lymoo?hl=fa?hl=fa

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر