۱۳۸۹ فروردین ۱۱, چهارشنبه

...بخت در بازار

عرفیِ شیرازی می‌فرماید:


جهان بگشتم و سرتابه‌سر به شهر و دیار

نیافتم که فروشند بخت در بازار

زمانه مردِ مصاف است و من ز ساده‌دلی

کنم به جوشنِ تدبیر وهم دفعِ مضار

کفن بیاور و تابوت و جامه نیلی کن

که روزگار طبیب است و عافیت بیمار

ز منجنیقِ فلک سنگِ فتنه می‌بارد

تو ابلهانه گریزی در آبگینه حصار...

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر