جنسیت در ترانه
محمود خوشنام
رادوی زمانهاین هفته را نیز با زنان ترانهسرای سنتی خواهیم ماند که شمارشان همانطور که هفتهی پیش اشاره کردیم اندک است ولی اندکی از ترانههایی که با شعر آنها ساخته شده استقبال عام پیدا کرده است. «شهین حنانه» و «لیلا کسری» که در سالهای دههی پنجاه خورشیدی در عرصهی شعر نامی یافته بودند با علاقه به سوی ترانهسرای نیز کشیده شدند.
در برخورد با انقلاب و پیامدهای آن، حنانه در ایران ماند و لیلا کسری توانست به آمریکا مهاجرت کند ولی شوربختانه مرگ زودهنگام گریبان هر دو را گرفت. لیلا کسری در برون مرز متنهای ترانهای خود را با نام مستعار هدیه مینوشت.
اما «هما میرافشار» را باید پرکارترین ترانهسرا در سالهای پیش و پس از انقلاب دانست. او نیز از جهان شعر به عرصهی ترانه رو آورده و گلپونهها اولین مجموعهی شعری او است.
هما میرافشار که متنهای ترانهای او را خوانندههای مختلفی درحوزههای سنتی و پاپ خواندهاند، میگوید از زمرهی نخستین کسانی است که حواسش به جنسیت شعری که روی آهنگ میگذاشته بوده است. یعنی قبلا باید میدانسته که شعر او را مرد میخواند یا زن تا حرفهایی که در شعر میآورد از زبان خواننده طبیعی جلو کند.
میرافشار میافزاید پیش از این «منیر طاها» به این امر توجه داشته و جنسیت خوانندهی ترانه را در نظر میگرفته است. خود او نیز مثلا وقتی برای «اکبر گلپایگانی» متنی آماده میکرده است، فراموش نمیکرده که متن مردانهای است و خطابه به معشوقه، همین ملاحضه و دقت را میرافشار طبعا در متنگذاری روی آهنگ محلی خرمآبادی داشته است که ان را با تنظیم «فرامرز پایور»، «عبدالوهاب شهیدی» خوانده است.
اون نگاه گرم تو جام شراب
اما سراب
زندگی بی چشم تو رنج و عذاب
رنج و عذاب
آه من ترسم شبی دامنت بگیره
با دلم بازی مکن عاشق و اسیر
ترسم بمیره
زندگی بی چشم تو رنج و عذاب
رنج و عذاب
هما میرافشار
و اما در مواردی که شاعر نداند کدام خواننده سرودهاش را خواهد خواند کار دشوارتر میشود. هما میرافشار میگوید که او به آسانی بر این دشواری غلبه میکند. متن را با واژههایی میپروراند، که بوی جنسیت از آن بیرون نزند. عاشقانههایی که از زبان مردانه، و هم از دهان زن بیرون میآید.
میرافشار درمقابل این پرسش که شما چگونه میدانید که مردان چه میگویند، میگوید من آنچه را که خودم دوست دارم از زبان یک مرد بشنوم، در زبان مرد خواننده میگذارم و کار تمام است. به این دلیل که من حس خودم را در ترانه وارد میکنم، محتوی ترانه مصنوعی هم نمیشود. هما میرافشار با خوانندگانی چون عبدالرضا ملک، محمد حیدری و انوشیروان روحانی همکاری داشته و در همهی آنها مراقب سازگاری جنسیتی کلام و خواننده بوده است.
«قمار زندگی» یکی از این متنهای اوست که با موسیقی انوشروان روحانی پیوند خورده و با صدای گرم هایده ضبط و پخش شده است:
کجا برم خدایا به کی بگم غمم را که غم زبونمو سوزوندهچرا به لب بیارم که آتش درونم تا استخونمو سوزونده
این منم که قمارو باخته رو نسیم آشیونه ساخته
ای دل پرآرزو با تو کنم گفتوگو سنگ صبورم تویی تو
مانده به دریای غم در دل شبهای غم چشمه نورم تویی تو
کجا برم خدایا به کی بگم غمم را که غم زبونمو سوزونده
چرا به لب بیارم که آتش درونم تا استخونمو سوزونده
این منم که قمارو باخته رو نسیم آشیونه ساخته
مستم و دیوونه ام بی تو شده غم دگر همدم شبهای من آه
بر در میخونه ها حلقه شده تا سحر دست تمنای من آه
کج ابرم خدایا به کی بگم غمم را که غم زبونمو سوزونده
چرا به لب بیارم که آتش درونم تا استخونمو سوزونده
این منم که قمارو باخته رو نسیم آشیونه ساخته
این منم که قمارو باخته رو نسیم آشیونه ساخته
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر