۱۳۹۰ مهر ۵, سه‌شنبه

[گروه لیمو:7141] عقاب و غاز

تفاوت میان عقاب و غاز

*توی زندگی ، تفاوت آدم ها در نگاه شون به زندگی ، به اندازه تعداد اونهاست . همون
طور که صورت ها و ظاهر آدم ها با هم فرق داره ، توی افکار و رفتارشون هم با هم
تفاوت دارن .*

*به نوعی می شه گفت هر انسانی یک کتابه . تا زمانی که بازش نکنی و نخونیش ، اون
رو کامل نشناختی . اصلا هم آسون نیست چون گاهی بعضی کتاب ها اونقدر وحشتناک
هستند که تا چند وقت از خوندنشون کابوس می بینی و آشفته می شی ولی گاهی خوندن
بعضی کتاب ها تا سال ها مستت می کنه چون یک جمله اش می تونه روحت رو دوباره از
اول جلا بده و دلت رو صاف کنه .*

* *

*توی این دنیا از بچگی ، ما تعلیم داده می شیم و قوانینی برای ذهن بی
برنامه و خالی
ما وضع میشه که از طرف خانواده ، دوست ، مدرسه و اجتماع خودآگاه ، نا خودآگاه ،
مستقیم ، یا غیرمستقیم ، ارادی و غیرارادی در مغز کوچیک ما جا گرفته که پاک
کردن و از اول نوشتن قوانین، اراده فولادی و تمرین خیلی زیاد می خواد .*

* *

*دکتر وین دایر در کتاب عظمت خود را دریابید، میگه :*

*آدم ها دو دسته هستند: غازها و عقاب ها. هرگز نباید عقاب ها رو بهمدرسه غازها
فرستاد و نباید افکار دست و پا گیر غازها فکر عقاب ها رو مشغول کنه. کسی که مثل
غاز هست و تعلیم داده شده، نمی تونه درست پرواز کنه و به خار و خاشاک گیر می
کنه که مانع پروازش می شه . ولی عقاب رسالتش اوج گرفتنه . عقابی که مثل غاز
رفتار می کنه از ذات خودش فرار می کنه .*

* *

*بدترین چیز ندونستن قوانین عقاب هاست . این که ندونیم چطوری عقاب باشیم :*

*غازها همه مثل هم فکر می کنند و همیشه هم ادعا می کنند که درست فکر می کنند .
افکارشون کپی شده هست و اصلاً خلاقیت نداره . اکثر مواقع هم همگی با هم به
نتایج یکسان می رسند چون دقیقا مثل هم فکر می کنند .*

*عقاب ها میدونند زمانی که همه مثل هم فکر می کنند در واقع اصلا کسی فکر نمی
کنه .*

* *

*غازها همیشه می دونند غاز دیگه چطوری زندگی کنه بهتره . هر کسی جای کس دیگه
تصمیم می گیره . برای همین اکثراً یا دیر به بلوغ ( فکری – جنسی – احساسی ) می
رسن و یا اصلا بالغ نمی شن.*

*عقاب ها به خلاقیت ذهن هر کس اعتقاد دارن و در زندگی, ماهیگیری به فرد یاد می
دن و نه ماهی . در محله عقاب ها هر کسی جای خودش باید فکر کنه و کسی مسوولیت زندگی
کس دیگه رو به عهده نمی گیره.*

* *

* **غازها از جسمشون بیش از حد کار می کشن و تمام توان داشته و نداشته رو به
کار می گیرن ولی به نتایج دلخواه نمی رسن .*

*عقاب ها اول تمام جوانب کار رو در نظر می گیرن ، باتوجه به تجارب قبلی و
برنامه ریزی های ذهن خلاقشون تصمیم می گیرند و بعد شروع به کار می کنند . عقاب
ها ایمان دارند که تلاش جسمی به تنهایی اصلا برای کار کافی نیست .*

* *

*غازها حریم شخصی ندارند و بارها و بارها وارد حریم خصوصی عقاب ها می شن چون
حرمت ندارند .*

*عقاب ها به حریم شخصی هر فردی احترام می زارن و قاطعانه به افرادی که وارد
حریم خصوصی اونها می شن تذکر می دن .*

* *

*غازها باید همه رو راضی نگه دارند و تمام تلاششون رو در روابط می کنند که همه
انسان ها ، تک به تک از اونها راضی باشند . به جای انجام وظایف و رسالت خودشون
، رضایت همه اطرافیان رو با هر زحمتی شده به دست می یارن چون اگر به دست نیارن
احساس خلا می کنند .*

*عقاب ها می دونند که به دست اوردن رضایت همه افراد امکان نداره و نیمی از مردم
همیشه با نیمی از افکار اونها مخالفند و این وظیفه یک عقاب نیست که مخالفانش
رو راضی نگه داره .*

* *

* **غاز نه نمی گه و همش شاکی هست که چرا باید اینهمه به دیگران توجه کنه .*

*عقاب در مواقعی که لازم هست ، به راحتی نه می گه .*

* *

*غاز شرط اول ارتباط رو صمیمیت بیش از حد می دونه .*

*عقاب شرط اول ارتباط رو احترام متقابل می دونه .*

* *

*غاز نمی خواد باور کنه که دشمنی داره .*

*عقاب می دونه که باید دشمنش رو ببخشه ولی بهش اعتماد نمی کنه .*

* *

*غاز از تجربیات درس نمی گیره و فقط آزار می بینه .*

*عقاب بعد از گذروندن سختی مسئله ، به فکر پذیرش مسئله و درس های ممکنه هست .*

* *

*غاز از دلش هیچ وقت حرف نمی زنه .*

*عقاب با دلش زندگی می کنه .*

* *

*غاز یا احساسیه و یا منطقی .*

*عقاب می دونه که در دورانی از زندگی باید مغز رو پرورش و ورزش دارد و در
دورانی دیگه باید دل رو نوازش داد و به حرف های دل بها داد .*

* *

*غاز اشتباه نمی کنه .*

*عقاب می دونه اگر هیچ وقت اشتباهی نکرده ، دلیلش اینه که اصلا دست به عملی
نزده .*

* *

*غاز جای دیگران زندگی می کنه .*

*عقاب می دونه که باید به دیگران کمک کنه ولی جای کسی نباید زندگی کنه چون
تجربه خود بودن رو از اون فرد گرفته .*

* *

*غاز همیشه همه کار می تونه انجام بده .*

*عقاب می دونه چه کارهایی رو می تونه انجام بده و چه جایی باید اعلام کنه که از
عهده اون بر نمی یاد .*

* *

*غاز همیشه مجبوره .*

*عقاب همیشه مختاره و اگر به جبر روزگار مجبور شد کاری رو انجام بده ، می پذیره
و می گه : ترجیح می دم این کار رو انجام بدم .*

* *

*زمان تفریح غاز مشخص نیست .*

*عقاب برای تفریحش برنامه ریزی می کنه و می دونه که فاصله خالی این نت تا نت
بعدی در موسیقی ، دلیل دل نشین بودن اون هست .*

* *

*غاز همیشه ناراضیه و شاکی و همیشه در حال شناخت عامل این بدبختی است .*

*عقاب همیشه راضیه و می دونه هر سختی هم پایانی داره . عقاب باور داره ان مع
العسر یسرا .*

* *

*غاز عبادت عادتش شده .*

*عقاب تکرار و عادت و روزمرگی رو مرگ دل و پرستش می دونه .*

* *

*غاز نسبت به عقاب یا احساس برتری می کنه و یا احساس ضعف .*

*عقاب باور داره برتری وجود نداره . اصل فقط تفاوت است که باعث برتری کسی بر کس
دیگه نمی شه .*

* *

*غاز زیاد از مغزش کار می کشه البته بدون بهره وری لازم .*

*عقاب مفید فکر می کنه و از اشتباهاتش درس می گیره .*

*غاز می خواد غاز باشه چون غاز بودن و نپریدن خیلی آسون تر از پرواز و اوج
گرفتنه.*

*عقاب بر عقاب بودن اصرار داره ، حتی اگر بارها به مدرسه غازها رفته باشه و به
خاطر عقاب شدن بهای سنگینی رو بپردازه .*

* *

* عقاب باشید و سربلند*

--
دریافت این پیام بدلیل ثبت نام شما در گروه است گروه Google Groups "لیمو
»« Lemon".
جهت ارسال به این گروه، ایمیل را ارسال کنید به lymoo@googlegroups.com

برای سایر گزینه ها، به این گروه مراجعه کنید در
http://groups.google.com/group/lymoo?hl=fa?hl=fa

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر