۱۳۹۱ اردیبهشت ۱۰, یکشنبه

[گروه لیمو:9450] ????

سلام
يه موضوعي رو يكي از اساتيد سر كلاس مطرح كرد كه براي خود منم جاي سوال داره . يه جا امام علي (ع) موقع نماز خوندن تير رو از پاشون در ميارن و ايشون انقدر غرق در نمازه كه اصلا متوجه نميشه و يه جاي ديگه موقع نماز خوندن انگشترش رو به يه فقير ميده . چرا امام در حالت دوم متوجه اطرافش هست در هنگام نماز خوندن؟


بسمه تعالی وبا سلام
سوال زیبایی بود که نشان از دقت وریز سنجی طرح کننده ی سوال دارد.خوب این یک سوال اعتقادیست ونمی توان به آن جوابی مطمئن ودقیق داد ولی خب هر کس به اندازه ی فهم خود می تواند این مسائل را درک کند از این رو جواب بنده هم یک نظر شخصیست ودر حد فهم این حقیر است نه بیشترچندی پیش فرد مجروحی را که شکستن شیشه باعث بریدن دستهایش شده بود واو را برای بخیه زدن به بیمارستان آورده بودند دیدم ابتدا از شدت درد به گونه ای عجز وناله می کرد که همه را دور خود جمع کرده بود والبته درد شدیدی هم داشت همین که همسر ایشان آمدند صدای این بنده خدا قطع شد یک جورایی از اینکه در حضور همسرش عجز وناله کند شرم می کرد ولی احساس درد با همه ی آنکه سعی می کرد آن را مخفی کند در چهره اش هویدا بودوبه نظر من این چنین می آمد که حضرت علی هم از سر شرم اینکه در برابر خدا قرار دارند وبواسطه ی ایمانی که داشتند قدرت تحملشان در برابر درد بالا رفته بود.ولی دوستم به من ایراد گرفت که اصلا" حضرت علی نمی دانست که تیررا از پایش در آوردند وبعد که متوجه لباس خونی خویش می شود ومی بیند تیر در پایش نیستتازه متوجه شمی شود که تیر را از پایش در اوردند.بماند که درک این قضیه که حضرت علی اصلا" متوجه در آوردن تیر نشده برای من بسیار دشوار است ممکن است انسان به گونه ای غرق در نماز شود که متوجه بسیاری از مسائل پیرامونش نباشد یا سر نماز از ترس خدا مدهوش شود ولی درک آن بدین صورت که متوجه دردی بدان شدت نگردد برایم جای بسی تعجب دارد البته من یک انسان عادیم ودرک این مسائل برایم دشوار من کجا ودرک اعمال مولایم کجا.دوست عزیز پاسخی که به صورت خلاصه می توان داد این است که انسان در تمام شرایط واحوال مانندهم نیست لحظه ای ممکن است به گونه ای متوجه خدا باشد که از پیرامونش بی خبر باشد ولحظه ی دیگری حضور قلبش در حد محدودی باشد مطلب زیررا نیز چند روز پیش از یک جایی کپی پیست نموده بودم البته منبعش یادم نیست ولی این چنین جواب فرموده بودند که پاسخ جالبی بود

می‌توان‌ گفت‌ این‌ حدیث‌ از جمله‌ احادیث‌ متواتر است‌ که‌ هیچ‌تردیدی‌ در آن‌ نیست‌. اما این‌ که‌ چگونه‌ زمانی‌ در نماز انگشتر به‌ فقیرمی‌دهد و زمانی‌ نیز تیر از پای‌ حضرت‌ در نماز بیرون‌ می‌کشند؟ بایدتوجه‌ داشت‌ که‌ حالات‌ انسان‌ همواره‌ یکسان‌ نیست‌؛ یعنی‌، نمی‌توان‌چنین‌ ادعایی‌ کرد که‌ حضرت‌ علی‌(ع‌) در تمام‌ نمازهای‌ خود حالتی‌داشتند که‌ هیچ‌ توجهی‌ به‌ اطراف‌ و یا بدن‌ خود نداشته‌اند، بنابراین‌اشکالی‌ ندارد که‌ در نمازی‌ توجه‌ به‌ اطراف‌ داشته‌ باشند و به‌ فقیرانگشتر بدهند و در نمازی‌ نیز آنچنان‌ غرق‌ در عبادت‌ باشند که‌ تیر ازپایش‌ بیرون‌ بکشند و متوجه‌ نشوندبنابراین‌ شرایط‌ مختلف‌ زمانی‌ و مکانی‌ و روحی‌ فرد در هر زمان‌اقتضایی‌ دارد، چنان‌ که‌ پیامبر خدا(ص‌) نیز گاهی‌ در نماز متوجه‌اطراف‌ بودند مثلاً روزی‌ پیامبر(ص‌) در حین‌ نماز متوجه‌ شدند که‌دیوار گلی‌ مسجد آلوده‌ به‌ اخلاط‌ سینه‌ است‌، حضرت‌ در حین‌ نمازچند قدم‌ به‌ جلو رفته‌ و با چوبی‌ آلودگی‌ را از مسجد دور ساختند. از دریچه‌ای‌ دیگر: از دیدگاه‌ عرفا حضور قلب‌ و عدم‌ آن‌ در نماز سه‌ مرحله‌دارد: مرتبه‌ اول‌ این‌ است‌ که‌ عالم‌ کثرات‌ و توجه‌ به‌ تعینات‌ وتعلقات‌ دنیوی‌مانع‌ شهود رب‌ و توجه‌ به‌ اوشود. این‌ مرتبه‌ برای‌ ائمه‌ اطهار(ع‌وجودنداشته‌ است‌.حجاب‌ چهره‌ جان‌ می‌شود غبار تنم‌خوشا دمی‌ که‌ زجان‌ این‌ غبار برفکنم‌ مرتبه‌ دوم‌ آن‌ است‌ که‌ توجه‌ به‌ حضرت‌ حق‌ - جل‌ و علا - مانع‌ توجه‌به‌ عالم‌ تعینات‌ وکثرات‌ گردد. این‌ مرتبه‌ در مدارج‌ بالای‌ عرفان‌ وتوحیداست‌ و برای‌ ائمه‌اطهار : چنین‌ حالتی‌ وجود داشته‌. مرتبه‌ سوم‌ که‌ بالاتر و راقی‌تر است‌ مرتبه‌ لاحجاب‌ مطلق‌ است‌ و فنا وتوجه‌ مطلق‌ به‌ ذات‌ حق‌ مانع‌ توجه‌ به‌ عالم‌ تعینات‌ نیست‌. بلکه‌ از افق‌«یلی‌ الربی‌» و «لاهوتی‌» به‌ «عالم‌ ناسوت‌» نظر می‌شود واین‌ حالت‌مخصوص‌ اولیای‌ کُمَّل‌ است‌ و ائمه‌ اطهار (ع‌) نیز این‌ حالت‌ را دارابوده‌اند. لیکن‌ گاهی‌ در مرتبه‌ قبل‌ و گاه‌ در این‌ مرتبه‌ بوده‌اند. لذا آنچه‌در مورد حضرت‌ امیرالمومنین‌ (ع‌)آمده‌ بیان‌ دو حالت‌ از مراتب‌ حضورو فنای‌ فی‌الله‌ است‌. البته‌ به‌ بیان‌ دیگری‌ نیز می‌توان‌ گفت‌: هر دوحالت‌ در یک‌ مرتبه‌ است‌ وچون‌ در مورد اول‌ رسالتی‌ الهی‌ بردوش‌نیست‌ کاملا از آن‌ چشم‌ می‌پوشد ولی‌ در مورد دوم‌ چون‌ رضای‌ خدادر تصدق‌ به‌ مسکین‌ است‌ در آن‌ مرتبه‌ از حضور و فنا چنین‌ مطلوبی‌کشف‌ می‌گردد و به‌ آن‌ جامه‌ عمل‌ پوشیده‌ می‌شود. این‌ مقام‌ راملاصدرا سفر چهارم‌ «سیر مع‌ الحق‌ فی‌ الخلق‌» می‌نامد. در ضمن‌، باید توجه‌ داشت‌ که‌ میان‌ «خارج‌ کردن‌ پیکان‌ از بدن‌» و«بخشیدن‌ انگشتر به‌ فقیر» تفاوت‌ بسیاری‌ است‌؛ زیرا خارج‌ کردن‌پیکان‌ از بدن‌ صرفاً جنبه‌ شخصی‌ و جسمی‌ دارد و از مقام‌ توجه‌ کامل‌به‌ خداوند و استغراق‌ در ذات‌ او دور است‌ولی‌ توجه‌ به‌ حال‌ بنده‌ فقیر و محرومی‌ که‌ در مسجد پیغمبراسلام‌(ص‌) نالة‌ مظلومانه‌ سرداده‌ و استرحام‌ می‌کند، یک‌ عمل‌ خدایی‌و قربی‌ است‌ و با توجه‌ به‌ خدا تناسب‌ دارد. در حقیقت‌ او توجه‌ به‌ خود نداشت‌، زیرا توجه‌ به‌ حال‌ بینوا توجه‌ به‌خود نیست‌، بلکه‌ توجه‌ به‌ خداست‌! به‌ عبارت‌ دیگر: کمک‌ به‌ خلق‌ خدا و مستمندان‌ و فقیران‌ خود یکی‌ ازعبادات‌ بزرگ‌ است‌ و با نماز که‌ آن‌ هم‌ عبادتی‌ است‌ بس‌ بزرگ‌سنخیت‌ کامل‌ دارد؛ بنابراین‌ جای‌ تعجب‌ نیست‌ که‌ نالة‌ سوزان‌ و نافذآن‌ فقیر محروم‌ و استرحام‌ او در برابر مسلمانان‌، دل‌ آگاه‌ علی‌(ع‌راهنگام‌ نماز متوجه‌ خود سازد و در ضمن‌ آن‌ عبادت‌، عبادت‌ دیگری‌ که‌هر دو برای‌ خدا و جلب‌ خشنودی‌ او بوده‌ است‌ انجام‌ دهد؛ حتی‌ این‌عمل‌ به‌ قدری‌ شایسته‌ و ارزنده‌ بود که‌ آیه‌ای‌ دربارة‌ آن‌ نازل‌ گردید،مائده‌، آیه‌ 55

--
=>=>=>=>=>=>=>=> ما بايد عادت كنيم، براى خودمان فرهنگ كنيم، براى خودمان يك فريضه بدانيم كه هر كالائى كه مشابه داخلى آن وجود دارد و توليد داخلى متوجه به آن است، آن كالا را از توليد داخلى مصرف كنيم و از مصرف توليدات خارجى بجد پرهيز كنيم
امام خامنه ای حفظه الله <=<=<=<=<=<=<=<=
دریافت این پیام بدلیل ثبت نام شما در گروه است گروه Google Groups "لیمو
»« Lemon".
جهت ارسال به این گروه، ایمیل را ارسال کنید به lymoo@googlegroups.com
 
برای سایر گزینه ها، به این گروه مراجعه کنید در
http://groups.google.com/group/lymoo?hl=fa?hl=fa

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر