- به حرمت آخرين نگاه ندا عذرخواهي ميكنم (مسيح علينژاد)
- جمعی از زندانیان حوادث پس از انتخابات: معترضانی ساده هستیم و کسی ما را نمی شناسد
- جرم ما ارسال و دریافت پیامک و ایمیل است
- لندن کعبه اخوند های میلیاردر و آقازاده ها
- بسیجی: آقای دکتر، هیچ کس من رو تحویل نمی گیره، دکتر: نفر بعد!
- تقدیر موسوی از مقاومت و ایستادگی علیرضا بهشتی شیرازی
- نامه سرگشاده از اوین: معترضانی ساده بودیم
- دیدار آیت الله رفسنجانی با میرحسین موسوی
- دیدارسید محمد خاتمی با سعید لیلاز؛روزنامه نگار آزاد شده از بند+عکس
- دعوت ابي از ايرانيان جهت شركت در كنسرت خيريه 20 آوريل لندن به نفع بيماران ام اس - ويديو
- صدور حکم اعدام برای یک نظامی
- تحقیر ایرانیان در استانبول، توسط شرکت هواپیمایی ایرانی!
- حبیب الله پیمان : هنوز هم معتقدم جنبش سبز در قد و قواره یک جنبش رهاییبخش ملی ظهور کرد
- معترضانی ساده هستیم و کسی ما را نمی شناسد/ رنجنـــامە
- نامه تکان دهنده سعید ملک پور پیرامون شکنجه در سپاه و وزارت اطلاعات
- عملیات سرکوبکننده علیه گروههای حقوق بشر در ایران
- آدم خوب قصه نامزد ندا
- نقش پسر جنتى در پولشويی اموال پاسداران و انتقال آن به سوئيس
- یک نماینده اصولگرا: اگر رهبری به مجلس پیام میداد درخواست دولت را قبول می کردیم
- نامه ای سر گشاده از اوین /زندانیان غیرسرشناس: «کسی فکری برای ما نمیکند؟»
- راه حل هوگو چاوز برای مقابله با بحران انرژی در ونزوئلا: افزایش تعطیلات
- احمدی نژاد: ساعات آخر اسرائیل نزدیک است
- دادخواهی مظلومانه اسرای ناشناس
- مستندی از سال ۱۳۸۸ : سال جاری شدن خون سبز در رگهای ایران و آشناییش با آسمان و آسفالت
- احمدینژاد خطاب به غرب: اگر نصیحت های مرا گوش ندهید سنت الهی شما را به جنایتکاران و آدمکشهای تاریخ ملحق میکند
- عبدالکریم سروش: مبنای این نظام اطاعت است نه حقوق بشر
- فیگارو : اتفاق نظر آمریکا ، فرانسه ، آلمان و انگلیس در مورد تشدید اقدام علیه ایران
- شرايط طاقت فرسا بهروز جاويد طهرانی در سلول های انفرادی معروف به سگدونی
- بالاترین چقدر گزارش تخلف بدهیم :تکلیف ما را با این منفیهای غیر قانونی و قوانین مبهم روشن کن
به حرمت آخرين نگاه ندا عذرخواهي ميكنم (مسيح علينژاد) Posted: 25 Mar 2010 02:53 AM PDT باید از همان شبی که کاسپین ماکان عزیز در مصاحبه تلفنی ام ماجرای عکس های ندا را شاهدی برای صمیمت و آینده شان برای ازدواج معرفی کرده بود، از خودم خجالت می کشیدم و عذر می خواستم .باید زودتر از اینها خودم تکذیب می کردم و می گفتم آقای ماکان نامزد ندا است و من اشتباه کرده ام…. پیش از آنکه مادر ندا بگوید این دو نفر دوست و آشنایی بوده اند که قصد ازدواج داشته اند من خودم باید عذر می خواستم… پیش از اینکه خواهر ندا بگوید دوستی دو ماهه آنها تا مرز خواستگاری پیش رفته بود من باید حرف های آن شب ماکان را باور می کردم که می گفت با زیر سوال بردن نامزدی ندا مردم با دیدن آن همه عکس ها چه می گویند؟ ندا و خانواده اش را زیر سوال نبر…راست می گفت و حالا من شرمنده ام… … با ۱۷۵ امتیاز و ۱۷۰ نظر اجتماعی فرستاده شده در بخش نظرات |
جمعی از زندانیان حوادث پس از انتخابات: معترضانی ساده هستیم و کسی ما را نمی شناسد Posted: 25 Mar 2010 04:58 AM PDT کلمه:جمعی از زندانیان حوادث پس از انتخابات که نام هایی ناشناخته و یا کمتر شناخته شده برای مردم و رسانه ها هستند ،هم زمان با نوروز نامه ای نوشته اند و در آن پرسیده اند :" چرا قاچاقچیان ، کلاهبرداران ، فروشندگان سوال های کنکور و دایر کنندگان خانه های فساد شامل عفو و مرخصی و آزادی مشروط می شوند ، اما کسی فکری برای ما نمی کند؟"این زندانیان سیاسی در نامه خود نوشته اند که رسانه ای نبود که کلامی از ما بنویسد . حق داشتند . چه کسی ما را می شناسد ؟ از میان مردم ساده کوچه و خیابان بودیم که به جرم دریافت و ارسال پیامک و ایمیل ، تماشای تجمع های اعتراضی و همراهی با سکوت معترضان به نتایج انتخابات بازداشت شده بودیم. متن کامل این نامه را که در اختیار کلمه قرار گرفته است ،می خوانید: اینجا در اوین صدای پای بهار برای ما قربانیان بی گناه و بی نام و نشان که تصور می کردیم سال نو در کنار خانواده هایمان خواهیم بود ، دیگر به گوش نمی رسد . وعده های آزادی و عفو و مرخصی عملا با مرخصی های کوتاه مدت برای عده ای انگشت شمار آن هم با وثیقه هایی سنگین چند صد میلیون تومانی و میلیارد ی محقق شد . اما برای ما قربانیان بی نام و نشان داستان به گونه ای دیگر است . در این ۹ ماه به همه جا و هر گروه و انجمنی وصلمان کردند . گویی اصلا در این سرزمین به دنیا نیامده بودیم . حرفمان شده پول اصحاب کهف . یک روز به گروه های مختلف مرتبط می شویم و روز بعدش از ارتباط ما با بیگانگان و جاسوسان پیچیده سخن می گویند . هر روز یکی از ما به خاطر این جرم های سنگینی که برای ما تراشیده شد ، حکمی می گرفت که تا به حال حکومت به مخالفان و معاندان سرسختش نداده است . به جرم دریافت و ارسال پیامک و ایمیل ، تماشای تجمع های اعتراضی و همراهی با سکوت معترضان به نتایج انتخابات به محاربه و توهین به مقامات ، تبلیغ علیه نظام اسلامی و تجمع و تبانی و … ، در دادگاه هایی بدون حضور وکیل مدافع و گاه در نبود نماینده دادستان به احکامی بیش از ۵ سال و شش سال محکوم شدیم . ما فقط معترضانی ساده به نتایج انتخابات بودیم ورسانه ای نبود که کلامی از ما بنویسد . حق داشتند . چه کسی ما را می شناسد ؟ از میان مردم ساده کوچه و خیابان بودیم که به قول بازجوهایمان که خود را کارشناس می خوانند " حالا کف روی آب هستیم و شده ایم سنگر مخالفان رژیم که پشت آن حکومت را نشانه رفته اند ." سنگرهایی بودیم که به قول بازجوها یکی یکی دارند فتحمان می کنند . ما نمی دانیم چرا قاچاقچیان ، کلاهبرداران ، فروشندگان سوال های کنکور و دایر کنندگان خانه های فساد شامل عفو و مرخصی و آزادی مشروط می شوند ، اما کسی فکری برای ما نمی کند؟ همچنان و تا ابد امیدمان به خداست . صدای پای بهار می آید و می خواهیم صبور باشیم و امیدوار به روزی که بی گناهیمان ثابت شود . خدایا نامیدمان نکن. با ۱۴۰ امتیاز و ۶ نظر اجتماعی فرستاده شده در بخش نظرات |
جرم ما ارسال و دریافت پیامک و ایمیل است Posted: 25 Mar 2010 05:31 AM PDT نامه جمعی از زندانیان حوادث پس از انتخابات جرس: جمعی از زندانیان حوادث پس از انتخابات که نام هایی ناشناخته و یا کمتر شناخته شده برای مردم و رسانه ها هستند ،هم زمان با نوروز نامه ای نوشته اند و در آن پرسیده اند :" چرا قاچاقچیان ، کلاهبرداران ، فروشندگان سوال های کنکور و دایر کنندگان خانه های فساد شامل عفو و مرخصی و آزادی مشروط می شوند ، اما کسی فکری برای ما نمی کند؟"این زندانیان سیاسی در نامه خود نوشته اند که رسانه ای نبود که کلامی از ما بنویسد . حق داشتند . چه کسی ما را می شناسد ؟ از میان مردم ساده کوچه و خیابان بودیم که به جرم دریافت و ارسال پیامک و ایمیل ، تماشای تجمع های اعتراضی و همراهی با سکوت معترضان به نتایج انتخابات بازداشت شده بودیم. به گزارش کلمه متن کامل این نامه بشرح ذیل است: اینجا در اوین صدای پای بهار برای ما قربانیان بی گناه و بی نام و نشان که تصور می کردیم سال نو در کنار خانواده هایمان خواهیم بود ، دیگر به گوش نمی رسد . وعده های آزادی و عفو و مرخصی عملا با مرخصی های کوتاه مدت برای عده ای انگشت شمار آن هم با وثیقه هایی سنگین چند صد میلیون تومانی و میلیارد ی محقق شد . اما برای ما قربانیان بی نام و نشان داستان به گونه ای دیگر است . در این ۹ ماه به همه جا و هر گروه و انجمنی وصلمان کردند . گویی اصلا در این سرزمین به دنیا نیامده بودیم . حرفمان شده پول اصحاب کهف . یک روز به گروه های مختلف مرتبط می شویم و روز بعدش از ارتباط ما با بیگانگان و جاسوسان پیچیده سخن می گویند . با ۱۲۷ امتیاز و ۸ نظر اجتماعی فرستاده شده در بخش نظرات |
لندن کعبه اخوند های میلیاردر و آقازاده ها Posted: 25 Mar 2010 09:13 AM PDT نمیدانم تصادفی است یا مصداق این واقعیت که از قدیم الایام میگفتند آخوند ها زیر عمامه شان نوشته ساخت انگلستان ولی به هر حال این آقایان و خانم ها همگی دوستار لندن هستند فائزه خانم و دخترشان در لندن زندگی میکنند اقازاده رفسنجانی مهدی در لندن قایم شده است حسن آقا لاهوتی در برگشت از لندن دستگیر میشود پول بی زبان این ملت ( یک میلیارد و شصد میلیون پوند در لندن بلوکه میشود) خانم خجسته همسر مکرمه ولایت عظما در لندن برای معاینه پزشکی و درمان میروند( سعید امامی در معیت بیت بوده قبل از اینکه واجبی خورانده شود) عطاالله خان مسئول اتاق فکر خودخوانده در لندن پناهنده شده البته با اهالی منزل مسعود جان بی بی سی البته همانجاست و مشغول به کار استاد تمساح مرتب سر به اربابان میزند با ۱۱۹ امتیاز و ۲۹ نظر سیاست فرستاده شده در بخش نظرات |
بسیجی: آقای دکتر، هیچ کس من رو تحویل نمی گیره، دکتر: نفر بعد! Posted: 25 Mar 2010 07:20 AM PDT |
تقدیر موسوی از مقاومت و ایستادگی علیرضا بهشتی شیرازی Posted: 25 Mar 2010 08:27 AM PDT جرس:همزمان با ایام عید نوروز مهندس میرحسین موسوی به همراه همسرش دکتر زهرا رهنورد با حضور در منزل سید علیرضا بهشتی شیرازی از مشاوران ارشدش که بیش از سه ماه دربند است ،با خانواده وی دیدار کردند. به گزارش خبرنگار کلمه، در این دیدار مهندس موسوی با تبریک حلول سال نو به خانواده بهشتی شیرازی از استقامت وی در طول بیش از سه ماه بازداشت که همچنان ادامه دارد تقدیر کرد. مهندس موسوی با یادآوری سوابق بهشتی شیرازی،او را انسانی پایبند به اصول انقلاب توصیف کرد و از خداوند آزادی هرچه سریعتر او و سایر زندانیان سیاسی در بند را طلب کرد. نخست وزیر امام همچنین برای خانواده علیرضا بهشتی شیرازی طلب صبر و شکیبایی نمود. بهشتی شیرازی یکی از مشاوران میر حسین موسوی است که در روزی که اکثر یاران موسوی را دستگیر کردند؛بازداشت شد. بهشتی شیرازی دبیر هیئت دولت دوران نخست وزیری میر حسین موسوی بود که،با اعلام کاندیداتوری یک بار دیگر در مقام مشاور در کنار موسوی قرار گرفت. با ۱۱۲ امتیاز و ۲ نظر سیاست فرستاده شده در بخش نظرات |
نامه سرگشاده از اوین: معترضانی ساده بودیم Posted: 25 Mar 2010 11:18 AM PDT گروهی از بازداشت شدگان حوادث پس از انتخابات ریاست جمهوری در ایران با انتشار نامه ای سرگشاده به برخوردهایی که در دوران بازداشت با آنها صورت گرفته است اعتراض کردند. به گزارش سایت کلمه (که به میرحسین موسوی، از رهبران مخالفان دولت ایران نزدیک است)، امضاء کنندگان این نامه خود را "قربانیان بی نام و نشان" اعتراضات انتخاباتی خوانده اند که به دلیل کارهایی مانند "دریافت و ارسال پیامک و ایمیل، تماشای تجمع های اعتراضی و همراهی با سکوت معترضان" به اتهاماتی چون "محاربه، توهین به مقامات و تبلیغ علیه نظام اسلامی" متهم شده اند. مقامات ایران در ماه های اخیر در موارد متعدد از بازداشت گسترده حاضران در تجمع های اعتراضی خبر داده اند، اما تعداد کسانی که هنوز در زندان ها به سر می برند روشن نیست. نویسندگان نامه اخیر نوشته اند که در دوران بازداشت به داشتن ارتباط با گروه های مخالف حکومت ایران، بیگانگان و جاسوسان متهم و در محاکمه هایی بدون حضور وکیل به تحمل چندین سال زندان محکوم شده اند. در بخشی از این نامه آمده است: "ما فقط معترضانی ساده به نتایج انتخابات بودیم و رسانه ای نبود که کلامی از ما بنویسد. حق داشتند، چه کسی ما را می شناسد؟ از میان مردم ساده کوچه و خیابان بودیم که به قول بازجوهایمان -که خود را کارشناس می خوانند- حالا کف روی آب هستیم و شده ایم سنگر مخالفان رژیم که پشت آن، حکومت را نشانه رفته اند". نویسندگان نامه پرسیده اند چگونه است که "قاچاقچیان، کلاهبرداران، فروشندگان سئوال های کنکور و دایر کنندگان خانه های فساد" مشمول عفو و مرخصی و آزادی مشروط هستند اما کسی به فکر آنها نیست؟ آنها ابراز امیدواری کرده اند که روزی بی گناهی شان ثابت شود. با ۱۰۲ امتیاز و ۱ نظر سیاست فرستاده شده در بخش نظرات |
دیدار آیت الله رفسنجانی با میرحسین موسوی Posted: 25 Mar 2010 09:13 AM PDT سایت فردا از دیدار میرحسین موسوی با هاشمی رفسنجانی خبر داد . این سایت نوشت : برخی منابع خبری مدعی شدهاند که میرحسین موسوی در روز اول با رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام دیدار کرده است. در همین باره یک منبع خبری نزدیک به دولت مدعی شد میرحسین موسوی بعد از ظهر روز یکشنبه اول فروردین به عید دیدنی هاشمی رفسنجانی رفته است. این منبع همن چنین افزود که در این دیدار زهرا رهنورد، همسر موسوی و جمعی از سران اصلاحطلب نیز حضور داشته اند . این منبع آگاه در ادامه خاطرنشان کرد که هنوز اطلاعات دقیقی از محتوای این عید دیدنی منتشر نشده است اما رسانههای نزدیک به موسوی بزودی در این رابطه اطلاعرسانی میکنند با ۹۶ امتیاز و ۱۴ نظر سیاست فرستاده شده در بخش نظرات |
دیدارسید محمد خاتمی با سعید لیلاز؛روزنامه نگار آزاد شده از بند+عکس Posted: 25 Mar 2010 11:57 AM PDT کلمه:سید محمد خاتمی ،رییس جمهوری پیشین با سعید لیلاز ،روزنامه نگاری که پس از تحمل ۹ ماه زندان به صورت موقت آزاد شده ،رفت و از وی و خانواده اش دلجویی کرد. به گزارش کلمه بر اساس اطلاعیه روابط عمومی دادسرای عمومی و انقلاب تهران ،با پذیرش درخواست مرخصی لیلاز از سوی دادستان تهران و پذیرش تودیع وثیقه به مبلغ ۵۰۰ میلیون تومان، وی تا پانزدهم فروردین ماه میتواند از مرخصی استفاده کند. براساس رای دادگاه تجدید نظر وی به شش سال حبس قطعی محکوم شده است. با ۹۲ امتیاز و ۱ نظر اجتماعی فرستاده شده در بخش نظرات |
دعوت ابي از ايرانيان جهت شركت در كنسرت خيريه 20 آوريل لندن به نفع بيماران ام اس - ويديو Posted: 25 Mar 2010 10:07 AM PDT دعوت ابي از ايرانيان جهت شركت در كنسرت خيريه 20 آوريل لندن به نفع بيماران ام اس با ۸۷ امتیاز و ۸ نظر اجتماعی فرستاده شده در بخش نظرات |
Posted: 25 Mar 2010 07:55 AM PDT خبرگزاری هرانا – دادسرای نظامی استان تهران، یک نظامی به نام علی محمدی مقدم را به اعدام محکوم کرد. به گزارش هرانا، جلسه رسیدگی به پرونده علی محمدی مقدم،یکی از نظامیان به جرم اقدام علیه امنیت ملی تشکیل شد. در این جلسه دادسرای نظامی استان تهران، نامبرده را در مورد اتهام اقدام علیه امنیت ملی از طریق جاسوسی مجرم شناخت و محمدی مقدم را به اعدام محکوم کرد. گفتنی است،هم اکنون وی درسالن 5 اندرزگاه هفت زندان اوین نگهداری می شود با ۸۴ امتیاز و ۵ نظر سیاست فرستاده شده در بخش نظرات |
تحقیر ایرانیان در استانبول، توسط شرکت هواپیمایی ایرانی! Posted: 25 Mar 2010 10:19 AM PDT سافران این پرواز که پس از ساعتها معطلی در استانبول این بار باید معطل در خاک وطن می شدند، پس از ساعت ها انتظار به مسافران اعلام می کنند که درب هواپیما قفل شده و مسافران بروند و فردا برای تحویل گرفتن بارهای خود مراجعه کنند حال آنکه عده ای از مسافران این پرواز شهرستانی بوده و می خواستند که شب عید را در کانون خانواده خود به سر ببرند.مسافران این پرواز که پافشاری کردند در نهایت در ساعت 12 شب توانستند ساک ها و وسائل خود را دریافت کنند. با ۸۳ امتیاز و ۴ نظر اجتماعی فرستاده شده در بخش نظرات |
حبیب الله پیمان : هنوز هم معتقدم جنبش سبز در قد و قواره یک جنبش رهاییبخش ملی ظهور کرد Posted: 25 Mar 2010 12:44 PM PDT هنوز هم بر این باورم که جنبش سبز به لحاظ ماهیت و اهداف در قد و قواره یک جنبش ملی رهایی بخش ظهور نمود و از این بابت بی شباهت به سه جنبش بزرگ سده اخیر ایران نبوده و در تداوم و تحقق آمال و ارزشهایی پدید آمده در آنها سیر می کند و همان هدفها و خواستههای اساسی را دنبال میکند. بیش از یک قرن است که ملت ایران برای رهایی از انقیادهای سه گانه، یکی سیاسی یعنی استبداد و خودکامگی در حوزه سیاست، دوم فرهنگی: یعنی وابستگی فکری و عقلی به مراجع و کانون هایی بیرون از خرد و شعور فردی و جمعی و بالاخره اجتماعی-اقتصادی، یعنی از سلطه و مناسبات مبتنی بر عارت، دلالی، بهره کشی و تبعیض و بی عدالتی مبارزه می کنند. به رغم پیروزی های مقطعی و دستاوردهایی نظیر قانون اساسی در بردارنده اصولی مربوط حقوق اساسی ملت، حق آزادی و حاکمیت ملی و نهادهایی چون انتخابات آزاد، مجلس نمایندگان، استقلال قوا، مطبوعات و احزاب آزاد و مستقل تا تحقق آن هدف ها و دستیابی به یک نظام سیاسی مبتنی بر رضایت و رای مردم و حکومت مقید به قانون و پاسخگو در برابر ملت و دستگاه قضایی مستقل و هم چنین تضمین آزادی و فکر و استقلال رای و وجدان و برابری و عدالت اجتماعی راه درازی در پیش است. قطعا جنبش سبز دارای تفاوتها و مشابهتهایی با انقلاب مشروطه، نهضت ملی نفت و انقلاب ۵۷ هست. اما در آنجا نظرم این بود که جنبش با انقلاب ۵۷ همان نسبت را دارد که نهضت ملی کردن نفت با انقلاب مشروطه. از این بابت که نهضت ملی در صدد ایجاد انقلاب جدید و تغییر نظام مشروطیت و قانون اساسی نبود بلکه می خواست به فترتی که با کودتای ۱۲۹۹ و روی کار آمدن دیکتاتوری رضاشاه در تداوم جنبش مشروطیت و اجرای اصول قانون اساسی و تعطیلی حقوق اساسی ملت پدید آمده بود پایان دهد. یعنی حقوق اساسی ملت را به آنان بازگرداند از مداحله و اعمال نفوذ قدرتهای استعمارگر خارجی و منتقد داخلی بویژه شاه و درباریان و خوانین و مالکان بزرگ با ارتش و نیروهای نظامی در امر انتخابات و اموری که جزء لاینفک حقوق و آزادیهای ملت است جلوگیری نماید. جنبش سبز نیز انقلاب جدیدی برای تغییر نظام سیاسی کشور نیست. بلکه می خواهد مهم ترین اصول قانون اساسی را که مربود به حقوق و آزادیهای ملت است و بنیان آزادی عقیده و استقلال رای و وجدان فردی و جمعی هست، از محاق تعطیل و تجاوز و تطاول حکومتگران خارج سازد. در این میان تضمین آزادی انتخابات و مطبوعات و احزاب و عقیده و بیان نقش کلیدی دارد. به همین خاطر دکتر مصدق زمانی که به نخست وزیری برگزیده شد، اصلاح قانون انتخابات را که پایه نظام مشروطه و تضمین کننده حق حاکمیت ملی و پیشرف به سوی دموکراسی بود در کنار اجرای خلع ید و قطع مداخله بیگانگان در امور داخلی و حقوق حاکمیت ملی به عنوان برنامه دولت خود به مجلس پیشنهد کرد و همان ها را شرط قبول پست نخست وزیری قرار داد. جنبش سبز نیز نیروی محرکه اصلی خود را از خواست ملت برای تضمین انتخابات آزاد و سالم و قطع مداخلات کانونهای قدرت در این امر مهم ملی، اخذ نمود و با شعار « رأی من کو؟ » آغاز گردید. حرکتی اجتماعی که با شعار "رای من کو" آغاز شد به جنبشی بدل شد که رهبران و حاملان متعددی در ماههای اخیر داشته است. یمی از مسائل مهم مورد بحث اخیر در مورد جنبش سبز مساله سازمان دهی آن بوده است. شما این مساله را چگونه ارزیابی می کنید؟ جنبش سبز فاقد تشکیلات متمرکز و سراسری است. نیروهای آن به صورت شبکه های متکثر و خودجوش عمل می کنند. این طرز عمل و ارتباط مناسب برای شرایطی است که در آن حداقل حقوق دموکراتیک مردم از جمله آزادی بیان و ابراز مخالفت رعایت می شود. بی دلیل نیست که جنبش های نوین اجتماعی با ساختار و روابطی گسترده ، افقی و شبکه ای و غیرمتمرکز اول بار در کشورهای بهره مند از دموکراسی بوجود آمد و ادامه حیات داده اند. جنبش سبز نیز در فضای نسبتا آزاد و باز ایام انتخابات پدید آمد و به سرعت نصج گرفت. وقتی وضعیت یک جامعه نظامی - امنیتی می شود و هر نوع تحرک اجتماعی و سیاسی و ارتباط فکری و عملی ناممکن و با شدت خشونت مقابله می گردد، این نوع سازماندهی برای برگزاری تجمعات قانونی و اعتراضات مسالمت آمیز بی اثر می گردد. در شرایطی دیگر چه بسا که جنبش ها ناگزیر از تغییر مشی و راهبرد شوند و به روشهای مناسب برای مقابله با اختناق و انسداد کامل سیاسی روی آوردند. در حال حاضر به نظر نمی رسد که در میان نیروهای اصلی جنبش سبز چنین اجماع و اتفاق نظر و حتی تمایلی برای تغییر مشی و راهبرد فعلی مبارزه وجود داشته باشد. این امر به معنای غفلت از بکارگیری تاکتیک ها و اقدامات سیاسی و اجتماعی متنوعی برای ادامه حضور و بیان خواسته ها در چارچوب همان راهبرد اصلی نیست. لذا تا وقتی حاکمیت حقوق قانونی مخالفان را به رسمیت نشناسد و آنان را از همه امکانات و فرصت های قانونی نظیر آزادی مطبوعات، تجمعات قانونی و مسالمت آمیز و فعالیت احزاب محروم نگاه دارد. یک جنبش مدنی به دشواری می تواند نمایشهای اعتراضی از آن نوع که در ۲۵ خرداد ۸۸ شاهد بودیم ترتیب بدهد. اصرار بر مسدود کردن کلیه راههای بیان خواسته ها و اعتراضات از سوی حکومت ها، آنگونه که هم اکنون مشاهده می شود، خواه ناخواه عده ای اندک و در اقلیت را به چاره جویی های مقابله به مثل و اتخاذ شیوه های عمل شده در شرایط مشابه بر می انگیزد. در ۲۲ بهمن سردرگمی و تشتت در نحوه حضور در این مراسم عمومی و مجاز در میان فعالان جنبش سبز مشاهده می شد. مضافا به این که عده ای از خارج و از طریق رسانه های غیر مستقل توهم وقوع یک اتفاق بزرگ و سرنوشت ساز را در اذهان دامن می زدند و برای بوجود آوردن چیزی که فاقد حداقل زمینه های ذهنی و عینی بود، رهنمود و دستورالعمل صادر می کردند. اقدامی که بر سردرگمی و تشتت آراء در داخل می افزود و عذر و بهانه کافی در اختیار افراط گرایان و تندروهای راست در حاکمیت جهت تشدید محدودیتها و وسیع تر کردن دایره بازداشتها قرار می داد. مشی این جناح در مقابله با معترضان و مخالفان سیاسی در اصل همان بود که در موارد متعددی در گذشته دنبال شده بود. یعنی اعمال نهایت شدت خشونت برای ریشه کنی و انهدام جریان هایی که به زعم آنان تهدید جدی تلقی می شوند. با این تفاوت که طی سی سال گذشته اول بار بود که مخالفت ها و اعتراضات از محدوده عمل یک یا چند جریان و گروه و حزب مخالف فراتر رفته و ابعاد ملی پیدا کرده است. آنها نه با یک « جریان » بلکه با یک «جنبش ملی » روبرو شده اند که همه قشرهای و نیروهای اجتماعی ناراضی خود را در دغدغه ها و مطالبات آن سهیم می دانند و حتی اگر در حال حاضر حضور عملی فعال و موثر در اعتراضات ندارند، اما با آن احساس همدردی و دلبستگی می نمایند با ۸۳ امتیاز و ۱ نظر اجتماعی فرستاده شده در بخش نظرات |
معترضانی ساده هستیم و کسی ما را نمی شناسد/ رنجنـــامە Posted: 25 Mar 2010 12:43 PM PDT تحول سبز:جمعی از زندانیان حوادث پس از انتخابات که نام هایی ناشناخته و یا کمتر شناخته شده برای مردم و رسانه ها هستند ،هم زمان با نوروز نامه ای نوشته اند و در آن پرسیده اند :" چرا قاچاقچیان ، کلاهبرداران ، فروشندگان سوال های کنکور و دایر کنندگان خانه های فساد شامل عفو و مرخصی و آزادی مشروط می شوند ، اما کسی فکری برای ما نمی کند؟"این زندانیان سیاسی در نامه خود نوشته اند که رسانه ای نبود که کلامی از ما بنویسد . حق داشتند . چه کسی ما را می شناسد ؟ از میان مردم ساده کوچه و خیابان بودیم که به جرم دریافت و ارسال پیامک و ایمیل ، تماشای تجمع های اعتراضی و همراهی با سکوت معترضان به نتایج انتخابات بازداشت شده بودیم. به گزارش کلمه متن کامل این نامه به شرح زیر میباشد: اینجا در اوین صدای پای بهار برای ما قربانیان بی گناه و بی نام و نشان که تصور می کردیم سال نو در کنار خانواده هایمان خواهیم بود ، دیگر به گوش نمی رسد . وعده های آزادی و عفو و مرخصی عملا با مرخصی های کوتاه مدت برای عده ای انگشت شمار آن هم با وثیقه هایی سنگین چند صد میلیون تومانی و میلیارد ی محقق شد . اما برای ما قربانیان بی نام و نشان داستان به گونه ای دیگر است . در این ۹ ماه به همه جا و هر گروه و انجمنی وصلمان کردند . گویی اصلا در این سرزمین به دنیا نیامده بودیم . حرفمان شده پول اصحاب کهف . یک روز به گروه های مختلف مرتبط می شویم و روز بعدش از ارتباط ما با بیگانگان و جاسوسان پیچیده سخن می گویند . هر روز یکی از ما به خاطر این جرم های سنگینی که برای ما تراشیده شد ، حکمی می گرفت که تا به حال حکومت به مخالفان و معاندان سرسختش نداده است . به جرم دریافت و ارسال پیامک و ایمیل ، تماشای تجمع های اعتراضی و همراهی با سکوت معترضان به نتایج انتخابات به محاربه و توهین به مقامات ، تبلیغ علیه نظام اسلامی و تجمع و تبانی و … ، در دادگاه هایی بدون حضور وکیل مدافع و گاه در نبود نماینده دادستان به احکامی بیش از ۵ سال و شش سال محکوم شدیم . با ۸۲ امتیاز و ۲ نظر سیاست فرستاده شده در بخش نظرات |
نامه تکان دهنده سعید ملک پور پیرامون شکنجه در سپاه و وزارت اطلاعات Posted: 25 Mar 2010 12:11 PM PDT اینجانب سعید ملکپور در تاریخ ۸۷/۷/۱۳ توسط مامورین لباس شخصی سپاه، بدون حکم بازداشت و یا نشان دادن کارت شناسایی در اطراف میدان ونک دستگیر شدم. دستگیری به صورت آدم ربایی بدون نشان دادن حکم بازداشت و کارت شناسایی صورت گرفت. پس از آن توسط چند مامور لباس شخصی در یک خودروی سواری بدون آرم، با چشم بند و دستبند، در قسمت عقب (صندلی عقب) قرار گرفتم. یک مامور با جثه بسیار بزرگ با آرنج وزن خود را روی گردن من انداخت و به زور سر مرا پایین نگه داشته بود و مرا به نقطه نامعلومی که به آن دفتر فنی میگفتند، منتقل کردند. در آنجا چندین مامور در حالی که چشم بند و دستبند داشتم مرا مورد ضرب و شتم و فحاشی شدید قرار دادند و به زور مجبورم کردند یک برگه قرار بازداشت و چند برگه که روی آن را پوشانیده بودند را امضا نمایم. با توجه به نحوه انتقال من به دفتر فنی و ضرب و شتم وارده، گردن من تا چندین روز درد میکرد و در اثر ضربات مشت و لگد و سیلی، تمام صورتم ورم کرده بود. پس از آن همان شب به بازداشتگاه دو – الف اوین منتقل شدم و در یک سلول انفرادی به ابعاد ۱.۷ در ۲ متری قرار گرفتم. خروج از سلول تنها به قصد ۲ بار هواخوری و چند بار در زمانهای مشخص شده، آن هم با چشم بند امکانپذیر بود و تنها در سلول اجازه داشتم چشم بند از چشم بردارم. به مدت ۳۲۰ روز تا تاریخ ۸۸/۵/۲۸ در سلول انفرادی بدون دسترسی به کتاب و روزنامه و هر گونه ارتباط با خارج از سلول به سر بردم. در سلول تنها یک مهر و یک جلد قرآن، یک بطری آب و ۳ عدد پتو به من داده شد. پس از آن به مدت ۱۲۴ روز تا تاریخ ۸۸/۹/۳۰ در بند عمومی دو – الف زندان اوین به سر بردم. در دوران انفرادی و عمومی هیچگاه ملاقات هفتگی نداشتم و در طول ۴۴۴ روز بازداشت در بازداشتگاه دو – الف در تمامی ملاقاتهایی که حداکثر به اندازه انگشتهای یک دست بود، صحبتها توسط یک مامور سپاه شنود میشد و ملاقاتها با حضور مامور همراه بود. تلفن هفتگی نیز در دوران انفرادی به من داده نشد و تمامی تلفنها توسط کارکنان یا بازجوها شنود مستقیم میشد و هر گاه راجع به مسائل پرونده با خانوادهام صحبتی میکردم تلفن را قطع میکردند. در طول ۴۴۴ روز بازداشت در بازداشتگاه دو – الف بنا به دلایلی که ذیل عنوان میکنم هیچگاه امنیت جانی نداشتم و دائما احساس خطر جانی کرده و مورد تهدید بودم. در تاریخ ۸۸/۹/۳۰ بار دیگر به سلول انفرادی این بار به بازداشتگاه ۲۴۰ اوین منتقل شدم و تا تاریخ ۸۸/۱۱/۱۹ یعنی ۴۸ روز دیگر در انفرادی بدون حق تماس و به تنهایی به سر بردم. از آن تاریخ تا کنون در بند عمومی زندان اوین، ابتدا در بند قرنطینه اندرزگاه ۷ و سپس در اندرزگاه ۳۵۰ به سر بردهام. تا کنون بیش از ۱۲ماه از ۱۷ ماه دوران بازداشت موقت من در سلولهای انفرادی سپری شده و تا کنون هیچگاه اجازه ملاقات با وکیل به من داده نشده است. در طول بازداشت موقت، مخصوصا ماههای ابتدایی توسط گروه پدافند سایبری سپاه تحت انواع شکنجههای روحی روانی و جسمی قرار گرفتهام که برخی از این شکنجهها در حضور بازپرس پرونده، آقای موسوی صورت گرفته است. بخش زیادی از اقاریر من، در اثر فشار، شکنجه روحی، روانی و جسمی ، تهدید خود و خانواده ام و وعده آزادی سریع در صورت اقرار به مطالب خلاف واقع، مطابق خواسته و دیکته بازجوها انجام گرفته است. توضیح این که اقرارها در حضور بازپرس نیز با حضور بازجوها و تهدید به وخیمتر شدن شدت شکنجهها، جهت جلوگیری از اعلام اقرار تحت فشار به بازپرس صورت میگرفت. گاهی هم تهدید میکردند که همسرم را دستگیر میکنند و در حضور من شکنجه میکنند. در چند ماه اول دستگیری بارها در ساعات مختلف شب و روز تحت بازجویی قرار میگرفتم که غالبا با کتک و ضرب و شتم شدید همراه میشد. شکنجهها گاهی در دفتر فنی که خارج از زندان است و گاهی در اتاق بازجویی بازداشتگاه دو – الف انجام میشد. اکثر اوقات شکنجهها به صورت گروهی انجام میگرفت و در حالی که چشم بند و دست بند داشتم چند نفر با کابل، چماق، مشت و لگد و گاهی شلاق ضرباتی به سر و گردن و سایر اعضای بدنم میزدند. این کارها به منظور وادار ساختن من به نوشتن آنچه توسط بازجویان دیکته میشد و اجبار به بازی کردن نقش در مقابل دوربین طبق سناریو دلخواه و نوشته شده توسط آنان میبود. گاهی شکنجهها توام با شوک الکتریکی بود که بسیار دردناک بوده و تا چند لحظه پس از آن امکان حرکت نداشتم. یک بار در اواخر مهرماه ۱۳۸۷ هم مرا در حالی که چشم بند به چشم داشتم برهنه کرده و تهدید به استعمال بطری آب کردند. در همان روزها و در یکی از بازجوییها شدت ضربات مشت و لگد و کابل که به سر و صورتم زده میشد به قدری زیاد بود که تمامی صورتم ورم کرده و چندین بار زیر کتک بیهوش شدم که هر بار با پاشیدن آب به صورتم مرا به هوش میآوردند. آن شب مرا به سلولم برگرداندند. اواخر شب در زمان خاموشی احساس کردم که گوش من دچار خونریزی شده است. در سلول را کوبیدم کسی به سراغم نیامد. فردای آن روز مرا در حالیکه نیمه چپ بدنم بیحس بود و قادر به حرکت نبودم به درمانگاه اوین منتقل کردند. در درمانگاه اوین، دکتر پس از دیدن وضعیت من بر ضرورت انتقال من به بیمارستان تاکید کرد ولی مرا به سلولم برگرداندند و تا ساعت ۹ شب به حال خود رها شدم. ساعت ۹ شب به همراه ۳ نگهبان با دستبند و چشم بند به بیمارستان بقیه الله انتقال یافتم. در راه آن ۳ نفر به من گفتند که حق ندارم در بیمارستان نام خود را به زبان بیاورم و دستور دادند که خود را محمد سعیدی معرفی کنم و تهدید کردند در صورت سرپیچی از دستور به بازداشتگاه برگردانده شده و شکنجه سختی انتظارم را میکشد. یکی از نگهبانان قبل از من به دیدن پزشک کشیک بخش اورژانس رفت و با او صحبت کرد و پس از چند دقیقه به دنبال او به اتاق پزشک وارد شدم. پزشک کشیک بدون هیچگونه معاینه، آزمایش و عکس رادیوگرافی تنها عنوان کرد که ناراحتی من، ناراحتی اعصاب است و این را در برگه گزارش پزشکی وارد کرد و چند قرص اعصاب تجویز کرد. حتی وقتی من خواهش کردم حداقل گوشم را شست و شو کند دکتر گفت لازم نیست و من با همان حال و گوشی که لخته خون در آن خشک شده بود به بازداشتگاه برگردانده شدم. به مدت ۲۰ روز نیمه چپ بدنم بیحس بود و کنترل کمی روی ماهیچههای دست و پای چپم داشتم. بنابراین به سختی راه میرفتم. علاوه بر این شکنجهها یک بار هم در تاریخ ۵ بهمن ۱۳۸۷ در دفتر فنی پس از ضرب و شتم جدید یکی از بازجوها با انبردست تهدید به کشیدن دندانم کرد که منجر به شکستن یکی از دندانهایم و در رفتن فکم در اثر لگد به صورتم شد. البته شکنجههای جسمی و بدنی، در مقابل شکنجههای روحی و روانی ناچیز بود. زندانهای طویل المدت انفرادی (بیش از یک سال) بدون حق تماس تلفنی و امکان ملاقات عزیزانم، تهدیدات مکرر به دستگیری و شکنجه همسر و خانوادهام در صورت عدم همکاری، تهدید به قتل و دادن اخبار دروغ از جمله دستگیر کردن همسرم و این قبیل تهدیدها باعث آشفتگی روحی و بحرانی شدن سلامت روان من شده بود. در انفرادی به هیچ کتاب یا رسانهای دسترسی نداشتم و برای روزها با هیچ کس هم صحبت نبودم. سخت گیریها و فشارهای روحی و روانی به من و خانوادهام تا حدی پیش رفت که پس از رحلت پدرم در تاریخ ۲۶ اسفند ۱۳۸۷ و با وجود مطلع شدن مسئولین بازداشتگاه و دادسرای جرایم رایانهای از فوت ایشان، مرا که هیچ تماس تلفنی با خانوادهام نداشتم، از این واقعه بیخبر نگه داشتند تا این که تقریبا ۴۰ روز پس از فوت پدرم، وقتی پس از چند ماه اجازه یک تماس ۵ دقیقهای تلفنی با حضور و شنود مستقیم بازجوها به من داده شد، از فوت پدرم مطلع شدم. وقتی یکی از بازجوها به نام مسعود گریه و زاری مرا شاهد شد وقیحانه قهقهه سر داده و شروع به تمسخر من کرد و با وجود خواهش فراوان من اجازه شرکت در مراسم چهلم پدرم نیز به من داده نشد. علاوه بر شکنجههای روحی و روانی، گروه بازجویی اطلاعات سپاه به طور غیرقانونی و غیرشرعی مبلغی از حساب کارت اعتباری من خرج کرده است که ادله قابل ارایه است. با ۸۲ امتیاز و ۳ نظر سیاست فرستاده شده در بخش نظرات |
عملیات سرکوبکننده علیه گروههای حقوق بشر در ایران Posted: 25 Mar 2010 09:25 AM PDT دیدهبان حقوق بشر در بیانیهای حکومت ایران را متهم کرد که به بهانه مقابله با جنگ سایبری گروههای حقوق بشر را مورد هدف قرار میدهد. دیده بان حقوق بشر امروز گفت طی چند هفته گذشته رسانه های دولتی، قوه قضائیه و نیروهای امنیتی ایران حملات هماهنگ شده ای علیه گروه های حقوق بشر تحت عنوان دفاع از کشور در برابر «جنگ سایبری» آغاز کرده اند. مقامات دولتی به طور خودسرانه مدافعان حقوق بشر را بازداشت کرده، سایت های گروه های حقوق بشر را مسدود نموده، و اقدامات مطبوعاتی جهت اتهام زنی به گروه های جامعه مدنی و همدست خواندن آنها با سازمانهای امنیتی خارجی و گروه های تروریستی کردهاند.مقامات دولتی به طور خودسرانه مدافعان حقوق بشر را بازداشت کرده، سایت های گروه های حقوق بشر را مسدود نموده، و اقدامات مطبوعاتی جهت اتهام زنی به گروه های جامعه مدنی و همدست خواندن آنها با سازمانهای امنیتی خارجی و گروه های تروریستی کردهاند. جو استورک معاون بخش خاورمیانه حقوق بشر می گوید: «حکومت برای توجیه ساکت کردن معدود صداهای منتقد باقی مانده در کشور مجددا از روش قدیمی جاسوسی خارجی و تئوری های توطئه بهره می گیرد». او می افزاید: «اما کاملا واضح است که این اقدام چیزی بیش از بهانه ای دیگر برای سرکوب فعالان حقوق بشر نیست». در ۱۳ مارس یعنی یک هفته پیش از آغاز سال نو ایرانی، دادسرای عمومی و انقلاب تهران اعلام کرد 30 نفر در ارتباط با پروژه ای دستگیر شده اند که با حمایت مالی سازمان سیا و از طریق «جنگ سایبری» درصدد بی ثبات کردن حکومت بوده اند. به گفته دفتر دادستان شبکه ای از گروه های مخالف پروژه ای را با کد «ایران پراکسی» اجرا کردند که تحت پوشش سازمان های حقوق بشر محلی از جمله کمیته گزارشگران حقوق بشر، کانون مدافعان حقوق بشر و مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران بود. دفتر دادستان تا به امروز از افشای هویت بازداشت شدگن و شرایط بازداشت آنها خودداری کرده است. با ۸۱ امتیاز و ۸ نظر سیاست فرستاده شده در بخش نظرات |
Posted: 25 Mar 2010 12:36 PM PDT ماکان بنا به یک حادثه در مسیری قرار گرفت که در آن هیچ تجربه ای ندارد . و صد البته که خودش هم از این موضوع بدش نمی آمد . حضور در مجامع بین المللی و در کانون توجه بودن به واسطه جریحه دار شدن احساسات افکار عمومی از مرگ ندا ، حضوری است بدون پشوانه ی فعایت های سیاسی و اجتماعی . روایت خاطره از چند ماه ارتباط با ندا ، آن هم از زبان ماکان تا اندازه ای جذاب است . بعد از چند بار تکرار همه چیز عادی میشود . فردی که در این شرایط قرار گرفت ، برای حفظ حیات رسانه ای و اجتماعی می باست موضوع جذاب تری را برای ارئه داشته باشد . اینجاست که بی تجربه گی کار دست آدم میدهد . اگر کسی نظر من را در این باره بپرسد خواهم گفت که ... با ۷۷ امتیاز و ۸ نظر سیاست فرستاده شده در بخش نظرات |
نقش پسر جنتى در پولشويی اموال پاسداران و انتقال آن به سوئيس Posted: 25 Mar 2010 01:27 PM PDT برخی از سران حکومت از جمله احمد جنتی دبیر شورای نگهبان، دخالت سپاه پاسداران در سياست را توجيه مى كنند و پسرش على جنتى، سفیر رژیم تهران در کویت اموال سپاه پاسداران را پولشويى كرده و آن را به يک بانک سوئيسى منتقل می کند. در رابطه با وزير بحرينى منصور بن رجب نیز منابع مطلع گفتند كه این مقام بحرینی هم در پولشويی اموال غيرقانونى بدست آمده از فروش مواد مخدر توسط سپاه پاسداران دست داشته است. بازجويى از اين وزير بحرينى ادامه دارد. با ۷۵ امتیاز و ۲ نظر سیاست فرستاده شده در بخش نظرات |
یک نماینده اصولگرا: اگر رهبری به مجلس پیام میداد درخواست دولت را قبول می کردیم Posted: 25 Mar 2010 12:04 PM PDT جرس: یکی از اعضای کمیسیون برنامه و بودجه مجلس اعلام کرد اگر رهبری برای تصویب درخواست چهل هزار میلیاردی درآمد دولت از محل هدفمند کردن یارانهها پیامی ابلاغ می کرد، حتما نمایندگان ولایتمدار به آن رای میدادند. به گزارش ایلنا، موسیالرضا ثروتی، نمایندۀ اصولگرای مجلس هشتم، با اشاره به چالش بخشی از مجلس اصولگرا با دولت محمود احمدی نژاد بر سر هدفمند سازی یارانه ها و رد درخواستِ دولت مبنی بر تصویب درآمد ۴۰ هزار میلیاردیِ دولت از محل هدفمند کردنِ یارانهها، خاطرنشان کرد " رهبری هیچ پیامی برای مجلس در این خصوص نداشته و اگر چنین پیامی وجود داشت یقینا نمایندگانِ ولایتمدار به آن رای میدادند. حتی نمایندگانِ مجلس ششم نیز که مواضع خاصی داشتند، فرمان رهبر برای خروج از دستور اصلاح قانون مطبوعات را اطاعت کردند و نمایندگان مجلس هشتم که به مراتب ولایتمدارتر هستند هم اگر ایشان دستور میدادند، حتما میپذیرفتند." اشارۀ این نمایندۀ اصولگرای مجلس هشتم، به تلاش های نمایندگان مجلس اصلاحات (ششم) بعد از توقیف فلهای مطبوعاتو بازداشت روزنامه نگاران برجسته در اردیبهشت ۷۹می باشد، که آن مجلس مردمی، اصلاح قانون مطبوعات را به عنوان یکی از نخستین اقدامات در دستور کار خود قرار داد ولی با دستور مستقیم و فوریِ آقای خامنهای ناکام ماند و یکی از دوران کوتاه آزادی مطبوعاتی در ایران به محاق رفت. به گزارش ایلنا، ثروتی در ادامه اظهارات خود پیرامون چالشِ دولت و مجلس برای هدفمند سازی یارانه ها، خاطرنشان کرد "در جلسهای که احمدی نژاد در جریان بررسی هدفمندسازی یارانهها در بودجه ۸۹ به مجلس آمد، ۱۰۹ نماینده در موافقت و ۱۱۶ نماینده در مخالفت با موضع دولت رای دادند که اگر تنها سه نفر از مخالفان به جمع موافقان میپیوست، درخواست دولت رای میآورد." این فعال اصولگرا همچنین سخنان آقای خامنه ای در مشهد را اتمام حجت و "فصل الخطاب" خوانده و گفت "رهبری در سخنان خود در مشهد، مطلب را تمام کردند. سخنان ایشان فصلالخطاب است و ایشان خط مشی را روشن کرده و برای قوا تعیین تکلیف کردند. پس از اظهارات ایشان، دولت و مجلس باید به اجرای فرمایشاتشان بپردازند." با ۷۴ امتیاز و ۸ نظر سیاست فرستاده شده در بخش نظرات |
نامه ای سر گشاده از اوین /زندانیان غیرسرشناس: «کسی فکری برای ما نمیکند؟» Posted: 25 Mar 2010 03:25 PM PDT جمعی از زندانیان غیر سرشناس رویدادهای پس از انتخابات با انتشار نامهای میگویند که به جرم «دریافت و ارسال پیامک و ایمیل، تماشای تجمعهای اعتراضی و همراهی با سکوت معترضان به نتایج انتخابات» به «محاربه، توهین به مقامات، تبلیغ علیه نظام و تجمع و تبانی»، متهم شدهاند. در ۹ ماه گذشته هزاران نفر از معترضان به نتایج دهمین انتخابات ریاست جمهوری در ایران دستگیر شدهاند. در این میان علاوه بر صدها تن از فعالان شناختهشده سیاسی و مدنی، هزاران نفر از شهروندان معترض نیز در میان بازداشتشدگان هستند.امضاکنندگان این نامه که در تارنمای کلمه، پایگاه خبری نزدیک به میرحسین موسوی منتشر شدهاست، میگویند: «ما فقط معترضانی ساده به نتایج انتخابات بودیم و رسانهای نبود که کلامی از ما بنویسد.» بنا به این نامه برخی از این متهمان در دادگاههایی «بدون حضور وکیل مدافع و گاه در نبود نماینده دادستان» به احکامی بیش از شش سال محکوم شدهاند. در ادامه این نامه میخوانیم: «ما از میان مردم ساده کوچه و خیابان بودیم که به قول بازجوهایمان، حالا کف روی آب هستیم، و شدهایم سنگر مخالفان رژیم که پشت آن حکومت را نشانه رفتهاند.» این افراد با اعتراض به این که طی مدت بازداشت به ارتباط با گروههای مختلف سیاسی با ۷۴ امتیاز و ۱ نظر اجتماعی فرستاده شده در بخش نظرات |
راه حل هوگو چاوز برای مقابله با بحران انرژی در ونزوئلا: افزایش تعطیلات Posted: 25 Mar 2010 05:37 AM PDT هوگو چاوز، رئیس جمهوری ونزوئلا، دستور داده است تا برای صرفه جویی در مصرف برق و به منظور حمایت از تلاش های دولت در مقابله با بحران شدید ناشی از کمبود مواد سوختی در این کشور، سه روز به تعطیلات رسمی عید پاک سال جاری افزوده شود. با ۷۴ امتیاز و ۱۲ نظر اجتماعی فرستاده شده در بخش نظرات |
احمدی نژاد: ساعات آخر اسرائیل نزدیک است Posted: 25 Mar 2010 01:07 PM PDT مسکو، 5 فروردین، خبرگزاری «ریا نووستی»/ امروز "محمود احمدی نژاد" رییس جمهور ایران برای اولین بار نظر خود را درباره اقدام اسرائیل در احداث 1600 دستگاه منزل در اورشلیم شرقی اعلام کرد. در مراسم افتتاح سد جدید بر روی رود کارون وی گفت که این تصمیم "صهیونیست ها را یک گام دیگر به نابودی نزدیک تر کرد". وی از غرب خواست تا از حمایت های بی چون و چرای اسرائیل دست بر دارند. وی همچنین به موضوع تحریمات جدید علیه ایران اشاره کرد: "قدرتهای جهانی اهمیت بیش از حدی برای برنامه هسته ای کشورما قائل می شوند. آنها نگران آنند که جمهوری اسلامی ممکن است برای تولید بمب اتمی تلاش نماید. اما ما به آنها پاسخ می دهیم: "شما آمریکایی ها نه تنها برای اولین بار بمب اتمی تولید کردید بلکه از آن استفاده نمودید. حال چه کسی باید واقعا نگران باشد؟ آنها از کاه کوهی می سازند و در حقیقت خود را نابود می کنند"......... با ۷۲ امتیاز و ۱۹ نظر سیاست فرستاده شده در بخش نظرات |
دادخواهی مظلومانه اسرای ناشناس Posted: 25 Mar 2010 02:43 PM PDT جمعی از زندانیان حوادث پس از انتخابات که نام هایی ناشناخته و یا کمتر شناخته شده برای مردم و رسانه ها هستند ،هم زمان با نوروز نامه ای نوشته اند و در آن پرسیده اند :" چرا قاچاقچیان ، کلاهبرداران ، فروشندگان سوال های کنکور و دایر کنندگان خانه های فساد شامل عفو و مرخصی و آزادی مشروط می شوند ، اما کسی فکری برای ما نمی کند؟" این زندانیان سیاسی در نامه خود نوشته اند که رسانه ای نبود که کلامی از ما بنویسد . حق داشتند . چه کسی ما را می شناسد ؟ از میان مردم ساده کوچه و خیابان بودیم که به جرم دریافت و ارسال پیامک و ایمیل ، تماشای تجمع های اعتراضی و همراهی با سکوت معترضان به نتایج انتخابات بازداشت شده بودیم. به گزارش کلمه متن کامل این نامه بشرح ذیل است: اینجا در اوین صدای پای بهار برای ما قربانیان بی گناه و بی نام و نشان که تصور می کردیم سال نو در کنار خانواده هایمان خواهیم بود ، دیگر به گوش نمی رسد . وعده های آزادی و عفو و مرخصی عملا با مرخصی های کوتاه مدت برای عده ای انگشت شمار آن هم با وثیقه هایی سنگین چند صد میلیون تومانی و میلیاردی محقق شد . اما برای ما قربانیان بی نام و نشان داستان به گونه ای دیگر است . در این ۹ ماه به همه جا و هر گروه و انجمنی وصلمان کردند . گویی اصلا در این سرزمین به دنیا نیامده بودیم . حرفمان شده پول اصحاب کهف . یک روز به گروه های مختلف مرتبط می شویم و روز بعدش از ارتباط ما با بیگانگان و جاسوسان پیچیده سخن می گویند . هر روز یکی از ما به خاطر این جرم های سنگینی که برای ما تراشیده شد ، حکمی می گرفت که تا به حال حکومت به مخالفان و معاندان سرسختش نداده است . به جرم دریافت و ارسال پیامک و ایمیل ، تماشای تجمع های اعتراضی و همراهی با سکوت معترضان به نتایج انتخابات به محاربه و توهین به مقامات ، تبلیغ علیه نظام اسلامی و تجمع و تبانی و … ، در دادگاه هایی بدون حضور وکیل مدافع و گاه در نبود نماینده دادستان به احکامی بیش از ۵ سال و شش سال محکوم شدیم . ما فقط معترضانی ساده به نتایج انتخابات بودیم ورسانه ای نبود که کلامی از ما بنویسد . حق داشتند . چه کسی ما را می شناسد ؟ از میان مردم ساده کوچه و خیابان بودیم که به قول بازجوهایمان که خود را کارشناس می خوانند " حالا کف روی آب هستیم و شده ایم سنگر مخالفان رژیم که پشت آن حکومت را نشانه رفته اند ." سنگرهایی بودیم که به قول بازجوها یکی یکی دارند فتحمان می کنند . ما نمی دانیم چرا قاچاقچیان ، کلاهبرداران ، فروشندگان سوال های کنکور و دایر کنندگان خانه های فساد شامل عفو و مرخصی و آزادی مشروط می شوند ، اما کسی فکری برای ما نمی کند؟ همچنان و تا ابد امیدمان به خداست . صدای پای بهار می آید و می خواهیم صبور باشیم و امیدوار به روزی که بی گناهیمان ثابت شود . خدایا نامیدمان نکن. با ۷۰ امتیاز و ۰ نظر اجتماعی فرستاده شده در بخش نظرات |
مستندی از سال ۱۳۸۸ : سال جاری شدن خون سبز در رگهای ایران و آشناییش با آسمان و آسفالت Posted: 25 Mar 2010 01:03 PM PDT مستندی از سال ۱۳۸۸ و جنبش سبز در ۶ قسمت با زیرنویس انگلیسی با ۷۰ امتیاز و ۲۴ نظر اجتماعی فرستاده شده در بخش نظرات |
Posted: 25 Mar 2010 01:40 PM PDT محمود احمدینژاد امروز پنجشنبه خطاب به غربیان گفت: به شما نصیحت میکنیم که ما دوست داریم محترم باشید و طعم محبت به دیگران را بچشید. این هشدار و کمک به شماست و رفتارتان را اصلاح کنید. وی دولتهای غربی را «رو به مرگ» توصیف کرد و اظهار داشت: آنان در سرازیری حرکت میکنند که انتهای آن دره هولناکی است که هرچه بیشتر پیش روند به مرگ نزدیکتر میشوند. محمود احمدینژاد دولتهای غربی را «منفورترین دولتها نزد ملتها» نامید و درباره بیاعتنایی این دولتها به «نصیحتهای» وی افزود: «اگر گوش ندهید سنت الهی شما را به جنایتکاران، فرعونها، نمرودها و آدمکشهای تاریخ ملحق میکند. با ۶۶ امتیاز و ۷ نظر سیاست فرستاده شده در بخش نظرات |
عبدالکریم سروش: مبنای این نظام اطاعت است نه حقوق بشر Posted: 25 Mar 2010 04:37 PM PDT با دکتر عبدالکریم سروش، این بار در مورد جدایی دین از حکومت، اختلاف نظر سکولارها و نواندیشان دینی و نیزچشم انداز جنبش سبزگفت و گو کرده ایم. دکتر سروش باتاکید بر اینکه "با سکولاریسم سیاسی فرا دینی کسی هم که مومن است، خاطر جمع می شود دین و ایمانش محفوظ خواهد ماند و حکومت به اعتقاد وعمل او تعرضی نخواهد کرد.... " می گوید: "دموکراسی از اسلام قابل استخراج نیست." او همچنین می افزاید: "دینداران باید بدانند در روزگار حاضر، اجرای عدالت که خواسته شرع هم هست، فقط به شیوه دموکراتیک امکان پذیرست نه به شیوه فردی؛ نه به شیوه ولایتی." این مصاحبه در پی می آید. با ۶۵ امتیاز و ۴ نظر سیاست فرستاده شده در بخش نظرات |
فیگارو : اتفاق نظر آمریکا ، فرانسه ، آلمان و انگلیس در مورد تشدید اقدام علیه ایران Posted: 25 Mar 2010 03:25 PM PDT فیگارو به نقل از خبرگزاری فرانسه (24 مارس) / باراک اوباما، رئیس جمهوری آمریکا، چهارشنبه شب پروندۀ هسته ای جمهوری اسلامی ایران را با نیکلا سارکوزی، رئیس جمهوری فرانسه، آنگلا مرکل، صدر اعظم آلمان، و گوردن براون، نخست وزیر انگلیس، مورد بحث و تبادل نظر قرار داد . در این تبادل نظر تلفنی " اقدام های آتی " که جامعۀ بین المللی باید در ارتباط با پروندۀ هسته ای ایران بدان مبادرت ورزد به بحث گذاشته شده است . روند صلح خاورمیانه و مسائل اقتصادی جهان از دیگر مسائل مورد بحث در گفتگوی چهارشنبه شب رهبران چهار کشور غربی بوده است . در لندن، یک سخنگوی مقر نخست وزیری انگلیس (داونینگ استریت ) گفت در این گفتگوها "تلاش های مربوط به تعیین و اعمال مجازات ها و تحریم های هدفمند" علیه جمهوری اسلامی ایران مطرح شده و در بارۀ آن ها تبادل نظر لازم به عمل آمده است. در پاریس، کاخ ریاست جمهوری فرانسه با صدور بیانیه ای اعلام کرد این گفتگوهای تلفنی به شرکت کنندگان در آن امکان داده است که شاهد "یک اتفاق نظر گسترده" در مورد ضرورت تصویب تحریم های جدیدی علیه ایران ، اهمیت راه اندازی مجدد روند صلح اسرائیل - فلسطین و بالاخره اهمیت تعهد هر چهارکشور به برقراری صلح و امنیت در افغانستان باشند . با ۶۳ امتیاز و ۲ نظر سیاست فرستاده شده در بخش نظرات |
شرايط طاقت فرسا بهروز جاويد طهرانی در سلول های انفرادی معروف به سگدونی Posted: 25 Mar 2010 04:54 PM PDT بنابه گزارشات رسيده به فعالين حقوق بشر و دمکراسی در ايران، زندانی سياسی بهروز جاويد طهرانی در شرايط قرون وسطائی و غير انسانی در سلولهای انفرادی بند۱ معروف به سگدونی نگهداری می شود. زندانی سياسی بهروز جاويد طهرانی ۱۷ اسفند ماه با يورش وحشيانه حسن آخريان رئيس بند۴ و پاسداربندها او را با ضرب وشتم و تهديد به قتل به سلولهای انفرادی بند ۱ زندان گوهردشت کرج معروف به سگ دونی منتقل کردند.آقای جاويد طهرانی در روزهای بعد از انتقال به سلولهای انفرادی چند بار به حفاظت و اطلاعات زندان برده شد و گفته می شود که او در اطلاعات زندان توسط کرمانی و فرجی تحت شکنجه های جسمی و روحی قرار گرفت. همچنين در طی اين مدت چند بار به زير ۸ برده شد و تو سط حسن آخريان رئيس بند ۱ مورد اذيت وآذار قرار گرفت.حسن آخريان کينه حيوانی نسبت به اين زندانی سياسی دارد و سال گذشته توسط اين فرد مورد ضرب وشتم قرار گرفت و به بند ۱ زندان گوهردشت کرج منتقل شد و از آن زمان تا به حال همچنان در ميان زندانيان عادی و خطرناک بسر می برد. شرايطی که در اين شکنجه گاه معروف به سگدونی حاکم است به قرار زير می باشد؛ زندانيان ۳ بار حق استفاده از سرويسهای بهداشتی / غذای زندانيان از کيفيت و کميت بسيار پايينی برخوردار است و زندانی در حد زنده ماندن غذا دريافت می کند/ شکنجه زندانيان با باتون های برقی و سا |
--
دریافت این پیام بدلیل تمایل شما به شنیدن صدای خس وخاشاک است
خواهشمند است برای اطلاع دوستانتان، این ایمیل رابرای ایشان فوروارد کنید
برای عضویت جدید در این گروه، یک ایمیل ارسال کنید به
sedayekhasokhashak+subscribe@googlegroups.com
برای لغو عضویت در این گروه، یک ایمیل ارسال کنید به
sedayekhasokhashak+unsubscribe@googlegroups.com
To unsubscribe from this group, send email to sedayekhasokhashak+unsubscribegooglegroups.com or reply to this email with the words "REMOVE ME" as the subject.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر