۱۳۸۹ تیر ۱۳, یکشنبه

Our Iran چند خبرومطلب

 
 
 
 
 
 

ایران مسدود شدن حساب ۴۱ شرکت ایرانی را در امارات تائید کرد

 

ایران تائید کرده که در پی تحریم های شورای امنیت سازمان ملل علیه این کشور، بانک های امارات متحده عربی حساب ۴۱ شرکت ایرانی را مسدود کرده اند.

بابک افقهی معاون وزیر بازرگانی ایران در گفتگو با خبرگزاری دانشجویان ایران با تائید خبر مسدود شدن حساب ۴۱ شرکت گفته است که "اینها همان شرکت هایی هستند که حساب شان در بانک های امارات مسدود شده است."

روزنامه "امارات بیزنس" روز دوشنبه ۲۸ ژوئن نوشت بانک مرکزی امارات متحده عربی به بانک های این کشور دستور داده که حساب بانکی۴۱ شخص حقیقی و حقوقی متهم به ارتباط با برنامه های اتمی ایران را مسدود کنند.

در این بخشنامه از کلیه بانک ها، موسسات سرمایه گذاری، صرافی ها و سایر سازمان های مالی خواسته شده ارتباط خود را با افراد و شرکت هایی که نامشان در ضمیمه های قطعنامه ۱۹۲۹ سازمان ملل متحد آمده، قطع کنند.

بانک مرکزی امارات متحده عربی خواستار دقت کامل موسسات مالی این کشور در ارتباطات خود با بانک هایی شده است که در ایران مستقر هستند و افزوده این موسسات در صورت هر نوع تردیدی باید با "واحد ضد پولشویی و موارد مشکوک" تماس بگیرند.

امارات متحده عربی یکی از متحدان آمریکا بشمار می رود اما روابط تجاری گسترده ای نیز با ایران دارد.

شورای امنیت سازمان ملل متحد حدود چهار هفته پیش دور چهارم تحریم ها علیه ایران را تصویب کرد و در آن افراد حقیقی و حقوقی بیشتری را به فهرست خود افزود.

در این فهرست نام چند شرکت وابسته به کشتیرانی جمهوری اسلامی و سپاه پاسداران به چشم می خورد.

بنابر این قطعنامه کشورها اجازه دارند محموله های دریایی ایران را بر اساس قوانین بین المللی در آب های آزاد بازرسی، توقیف و حتی در صورت لزوم نابود کنند.

بعد از تصویب این قطعنامه نگرانی ها از بازررسی از کشتی ها در ایران بیشتر شده است ولی آقای افقهی می گوید که "شایعاتی مبنی بر بازرسی کشتی های ایرانی بی مورد است."

به گفته معاون وزیر بازرگانی، "هنوز کسی به خود اجازه نداده کشتی های حامل بارهای جمهوری اسلامی ایران را مورد بازرسی قرار دهد."

برنامه مقابله با تحریم

ایران می گوید که برای مقابله و خنثی کردن آثار تحریم های بین المللی ستاد ویژه ای تشکیل داده است.

علاوه بر این آقای افقهی می گوید که "کارگروه تدابیر ویژه در مورد تحریم" تشکیل شده است که در آن کارشناسان و صاحب نظران تجاری، بانکی و بیمه ای در آن عضویت دارند و وظیفه آنها "بررسی مسائل و مشکلات ارجاعی به کارگروه و ارائه راهکارهای مناسب و پیشنهاد به تجار برای برون رفت از مشکلات احتمالی ناشی از این تحریم هاست."

در پی محدودیت هایی که ایجاد شده، برخی تجار ایرانی می گویند که در نقل و انتقال پول با مشکل رو به رو شده اند و برخی ناچارند پولهایشان را به جای سیستم بانکی از طریق صرافی ها جا به جا کنند.

بنابر برخی گزارشها انتقال پول از طریق صرافی ها نیز بعد از تصویب قطعنامه جدید نیز دشوار شده است اما دولت می گوید که مشکلی در زمینه نقل و انتقال پول با کشورهای جهان وجود ندارد و وزارت بازرگانی با ارائه راهکارهایی جامع هر گونه اختلال در حوزه نقل و انتقال پول را به حداقل رسانده است.

به گفته آقای افقهی این کارگروه به اشخاص حقیقی و حقوقی که نامشان در فهرست تحریم آمده و نیازمند "کمک ویژه" هستند، یاری خواهد داد.

غیر از این، به گفته معاون وزیر بازرگانی، کارگروه ویژه به مسائلی نظیر از جلو گیری از پهلوگیری کشتی ها، مشکلات شرکت های حمل و نقل دریایی و زمینی و یا کالاهایی که بارنامه ایرانی دارند، رسیدگی می کند.

بنابر گفته آقای افقهی، در کمیته ویژه، تبعات تحریم ها " سیاست های عام و خاص حمایتی و تسهیلاتی مورد نیاز" بررسی می شود تا "گزندی به بخش تجارت کشور وارد نشود."

بخش خصوصی ایران نگران است که با اجرای قطعنامه شورای امنیت علیه ایران هزینه های تولید افزایش پیدا کند ولی معاون وزیر بازرگانی می گوید که باید مانع از فشار مضاعف بر بخش تولید شد و "نباید صادر کنندگان را تنها بگذاریم."

بی بی سی

http://www.bbc.co.uk/persian/iran/2010/07/100704_l01_iran_accounts_sanctions.shtml

 
 
========================
 
 
 
 
 
 
 
 
ورود سپاه به عرصه بهینه سازی انرژی
 
 

با گذشت ماهها از انتشار اخبار تسلط سپاه در حوزه های مخابرات و نفت، این بار" سپاه‌نيوز" به نقل از سردار رستم قاسمي فرمانده قرارگاه سازندگي خاتم‌الانبياء(ص) اعلام كرد: اين قرارگاه با ورود به عرصه بهينه‌سازي انرژي، به مديريت انرژي كشور كمك خواهد كرد.

سردار قاسمي با اشاره به كنفرانس مديريت و بهينه‌سازي انرژي بر اهميت و نقش اينگونه گردهمايي‌ها در اصلاح الگوي مصرف و تسهيل جنبه‌هاي اجتماعي هدفمند كردن يارانه‌ها تاكيد كرد و گفت: برگزاري اين كنفرانس مي‌تواند سهم قابل توجهي در مديريت مصرف انرژي كشور ايفا كند.
سردار قاسمي همچنين از برگزاري نمايشگاه در حاشيه اين كنفرانس، استقبال كرد و گفت: با توجه به حضور مديران بسياري از شركت‌هاي دولتي در اين كنفرانس، نمايشگاه جانبي مي‌تواند امكان شناسايي و معرفي پيمانكاران جديد را به پروژه‌هاي مختلف صنعت نفت كشور فراهم كند.
فرمانده قرارگاه سازندگي خاتم‌الانبياء(ص) همچنين از شركت زيرمجموعه‌هاي اين قرارگاه در كنفرانس مديريت و بهينه‌سازي انرژي خبر داد.
گفتنی است سال گذشته ، قرارگاه خاتم سپاه پاسداران به اتفاق شرکت توسعه سرمایه گذاری، سهام شركت دولتی صدرا که در حوزه نفت و سکوهای نفتی فعالیت می کند را در جریان خصوصی سازی این شرکت از دولت خرید.
پیشتر نیز موسسه مهر اقتصاد ایرانیان یکی دیگر از موسسات زنجیره ای سپاه پاسداران تنها با پرداخت 45 میلیارد تومان در ابتدا و 132 میلیارد تومان طی اقساط 5 ساله کارخانه تراکتور سازی تبریز را از دولت نهم خرید.
بنیاد تعاون سپاه مجموعه ای از موسسات مختلف اقتصادی و تجاری است که از آن جمله می توان به«شرکت مهندسی افق صابرین»،«موسسه مالي اعتباري انصار»،«موج نصر گستر» و ده ها موسسه و شرکت مشابه نامبرد.این بنیاد نظامی همچنین« 45 درصد سهام گروه بهمن»،« 4 درصد سهام گروه سايپا»، و« 25 درصد سهام پتروشيمي کرمانشاه» را در ماه های اخیر خریداری کرده است.
این در حالی است که محور اصلی بحث تحریم های بین المللی شرکتهای وابسته به سپاه است و آمریکا دامنه تحریم ها علیه سپاه پاسداران را گسترش داده و یک مقام ارشد این نهاد و چهار شرکت وابسته به آن را به فهرست تحریم های یکجانبه خود اضافه کرده است.
هاشمی رفسنجانی نیز پیش از این از حضور پررنگ سپاه در اقتصاد انتقاد کرده بود
 
ندای سبز آزادی
 
 
===================
 
 
 
 
 
 
 
 
 
زهرا رهنورد: ظلم به زندانیان سیاسی را متوقف کنید، کلمه
 

در چند هفته اخیر هر روز خبرهای ناگواری از زندان اوین درباره زندانیان سیاسی به گوش می رسد .از جمعیت بیش از حد زندانیان در اتاق های کوچک تا نبودن غذا، دارو، بهداشت مناسب، گرمای هوا و نبودن امکانات مناسب تهویه و خنک کننده بر رنج زندانیان افزوده است و تحمل بیش از یکسال زندان، زندانیان را دچار ضعف مفرط و انواع و اقسام بیماری ها کرده است. دکتر زهرا رهنورد درباره شرایط بحرانی زندانیان سیاسی در اوین بیانیه ای صادر کرده است.

به گزارش کلمه ،متن کامل این بیانیه به شرح زیر است

زندانها باید افتخار کنند که همنشین نیکان و پاکانی شده اند که فقط خواهان آزادی ، دمکراسی ، عدالت و سر افرازی انسان بوده اند و دغدغه ای ندارند جز سعادت ملت . امروز زندانها میزبان نخبگان علمی ، دانشجویان ، استادان ،روزنامه نگاران ،المپیادی ها ،طرفداران حقوق بشر هستند . شخصیتهای والایی که دولت و نهادهای دست اندرکار باید خودشان به آنها جایزه حقوق بشر بدهند به جای اینکه آنان را دربند کنند .

اینک به فهرستی از مظالمی که بر زندانیان روا می رود اشاره می کنم و به حاکمیت هشدار می دهم شما هم خودتان خانواده، خواهر، مادر، پدر، فرزند و برادر دارید. آنچه را که بر خود نمی پسندید بر این فرزندان غیور ملت نپسندید زندانیان را آزاد و تا تحقق روند آزادی مضیقه هایی را که بر آنان می رود ، برطرف کنید. به تعدادی از این ظلم ها که اکنون بر این زندانیان می رود اشاره می کنم نکاتی که خانواده های زندانیان سیاسی نگران آن هستند .

۱-بعد از بازداشت هر فردی طبق قانون اساسی باید علت دستگیری به او و خانواده اش گفته شود و جایگاه و موقعیت زندانی هم برای خانواده اش مشخص شود .

۲- طبق قانون باید متهم ظرف ۴۸ ساعت بعد از بازداشت تفهیم اتهام شود اما گزارش ها نشان می دهد این شیوه درباره بسیاری از زندانی ها رعایت نمی شود.

۳-مشخص نبودن مکان نگهداری متهم و بی اطلاعی خانواده از وضعیت زندانی شان خود مصداق شکنجه ، فشار روحی و روانی زندانی است که در باره برخی از بازداشت شده ها اعمال می شود.

۴-طی مراحل بازداشت ارتباط خانواده و متهم به طور کامل قطع است که فشار روحی و روانی زیادی برای متهم و خانواده ایجاد می کند و موجب نگرانی نسبت به سلامتی متهم و به ویژه شیوه های بازجویی می شود .

۵-وضعیت بد رفاهی زندان را به بیمارستانی بدون پزشک و پرستار تبدیل کرده است .این روزها از زندان اوین به ویژه بند ۳۵۰ خبرهای ناخوشایندی به گوش می رسد.بسیاری از عزیزان زندانی دچار بیماری و یا ضعف مفرط جسمی شده اند .چرا که کیفیت غذای زندان بسیار بد و میوه و سبزی در اختیارشان قرار نمی گیرد. طبیعی است که این عزیزان که بیش از یک سال است از غذای خوب، میوه و سبزی محرومند، دچار ضعف مفرط جسمانی و به تبع آن بیمار شوند..

۶-ایجاد محدودیت برای زندانیان در ارتباط با دیدار با خانواده هایشان مثل ممنوعیت ملاقات های حضوری و حتی ملاقات کابینی و از پشت تلفن و کم کردن زمان تماس تلفنی زندانیان موجب افزایش فشارهای روانی بر زندانیان سیاسی و خانواده هایشان شده است.خانواده های زندانیان مجبورند که برای بیست دقیقه ملاقات حضوری با عزیزانشان رنج رفت وآمد به دادستانی تهران را تحمل کنند و بارها به آنجا مراجعه و درگیر و دار بوراکراسی اداری برای گرفتن اجازه از دادستان تهران برای ملاقات گرفتار شوند. چرا دادستان تهران اجازه نمی دهد زندانیان طبق آیین نامه داخلی زندان ها به طور مرتب با عزیزان خود ملاقات حضوری داشته باشند؟

۷-رجایی شهر به عنوان یکی از زندانی های مخوف و دور از دسترس خانواده ها با شرایط بسیار بد است که فشار مضاعف بر زندانیان وارد می کند که در این دوره تعدادی از زندانیان سیاسی بدون در نظر گرفتن اصل تفکیک جرایم به آنجا فرستاده شده اند .علت تبعید این عزیزان به زندان رجایی شه شهر چیست و تا کی این ظلم مضاعف قرار است بر زندانی ها و خانواده هایشان وارد شود.

۸-جابه جایی های مکرر و بی منطق در درون زندانها که با هدف فشار بیشتر بر زندانی ها اعمال می شود.

۹- لغو مرخصی ها که بدون هیچ توجیه قانونی اعمال می شود، از دیگر مواردی است که فشار زیادی را بر خانواده ها و زندانیان سیاسی وارد می کند .

۱۰-روند آزادی های مشروط نیز طبق قانون دنبال نمی شود در حالی که زندانیان سیاسی هم مانند دیگر زندانیان اگر محکومیت قبلی نداشته باشند باید پس از گذاراندن نیمی از حکم شان آزاد و به نزد خانواده هایشان بازگردند که این مورد هم در مورد بسیاری از زندانیان رعایت نمی شود

http://news.gooya.com/politics/archives/2010/07/107045.php

 

===============
 
 
 
 
 
 
 
 
شنبه ۱۲ تير ۱۳۸۹
 
مصاحبه با پدر اولین جان باخته جنبش سبز

قاتل پسرم بسیجی بود 

میثم عبادی، اولین شهید جنبش سبز است که روز 23 خرداد بر اثر اصابت گلوله جان باخت. پدر این نوجوان به "روز" می گوید قاتل فرزندش از نیروهای بسیجی بود که ابتدا بازداشت و مشخص شد گلوله از اسلحه او شلیک شده است اما بعد آزاد شد و گفتند او قاتل نبوده است.

میثم عبادی به گفته پدرش، برای کمک به دختری که از سوی نیروهای بسیجی مورد ضرب و شتم قرار گرفته بود وارد شد اما با شلیک گلوله ای بر شکمش به شهادت رسید.

اصغر عبادی، پدر این نوجوان که تنها 16 سال و سه ماه داشت به "روز" می گوید خواهان معرفی قاتل فرزندش است اما هیچ جا پاسخی به او نمی دهند.

آقای عبادی همچنین، سخنان منتشر شده به نقل از او در خبرگزاری فارس را تکذیب می کند. خبرگزاری نظامی، وابسته به نهادهای امنیتی، نظامی به نقل از آقای عبادی نوشته بود موسوی و کروبی باید تقاص خون فرزندش را بدهند. اما آقای عبادی می گوید از این خبرگزاری شکایت می کند.

"روز" پیش از این و به نقل از مادر احمد نعیم آبادی، او را اولین شهید جنبش خوانده بود. احمد نعیم آبادی در اصل اولین شهید روز 25 خرداد و راهپیمایی میلیونی و مسالمت آمیز مردم بود و میثم عبادی، اولین شهید بعد از انتخابات که دقیقا یک روز بعد از انتخابات مخدوش 22 خرداد به شهادت رسید.

گفتگوی "روز" با اصغر عبادی، پدر میثم عبادی را در ذیل بخوانید.

 

آقای عبادی، شما چگونه از شهادت میثم مطلع شدید؟

روز 23 خرداد و ساعت حدود 9 شب بود که از موبایل خود میثم به ما زنگ زدند و گفتند میثم گلوله خورده و در بیمارستان جواهری است. به ما گفتند حالش خوب است اما وقتی به بیمارستان رفتیم میثم تمام کرده بود.

 

روز 23 خرداد چه اتفاقی افتاد؟ میثم چگونه گلوله خورد؟

میثم از سر کار که خارج شده بود، رفته بود تظاهرات؛ آن روز هنوز درگیری ها شدید نبود و ماموران حکم تیر هم نداشتند. خواهر میثم حدود ساعت 6 با او تماس گرفت، قرار بود بروند و برای مادرشان، هدیه ای بخرند. میثم گفته بود تا یک ساعت دیگر می آید اما هرگز نیامد. آنطور که دوستان میثم که از نزدیک شاهد تیر خوردن او بودند، گفته اند بسیجی ها، دختری را با باتوم می زنند واو به زمین می افتد و بعد  پای این دختر را می گیرند و روی زمین می کشند، میثم اعتراض می کند و می رود سراغ بسیجی و می گوید: زورت به یک دختر می رسد؟ چرا او را روی زمین می کشی و... اما آن فرد می گوید: برو وگرنه تو را هم می زنم. میثم هم می گوید: این دختر را رها کن بیا بزن ببینم چه جوری می زنی... اما تا میثم این را می گوید آن بسیجی اسلحه اش را در می آورد و یک گلوله به شکم میثم می زند.

 

بعد چه اتفاقی می افتد؟ آیا شما خبر دارید؟

میثم که روی زمین می افتد مردم جمع می شوند. جلوی یک ماشین رهگذر را می گیرند و آن ماشین، میثم را به بیمارستان می رساند. به ما که زنگ زدند گفتند حالش خوب است ولی وقتی ما رفتیم با جنازه اش روبرو شدیم. پرستاران هم هیچ کمکی نتوانسته بودند بکنند. جنازه اش همین طور روی تخت افتاده بود و هر کسی می دید گریه می کرد، حال پرستاران و دکترها هم خیلی بد بود. کسی باور نمی کرد چنین اتفاقی افتاده باشد. ما هم شوکه بودیم. میثم سنش خیلی کم بود.او فقط 16 سال و سه ماه داشت که از دست ما گرفتند و نه دادمان به جایی رسید نه فریادمان، نه حرفمان را کسی گوش کرد.

 

شما پیکر میثم را دیدید؟ گلوله کجا خورده بود؟

بله رفتم دیدم. گلوله دقیقا به بغل ناف میثم خورده و خارج هم نشده بود. یعنی در شکم میثم مانده بود.

 

پیکر میثم را چگونه تحویل گرفتید؟

من شب تا صبح در بیمارستان نشستم؛ صبح با آمبولانس پیکر میثم را بردند پزشکی قانونی و ما را هم بردند کلانتری و هماهنگ کردند و گفتند بروید خانه ما به شما زنگ می زنیم که بیایید جنازه را تحویل بگیرید. 23 خرداد شهید شد اما 25 خرداد، او را به ما دادند. جنازه اش را باز دیدم؛ شکمش را کاملا پاره کرده و گلوله را در آورده بودند؛ از بالا تا پایین شکمش دوخته شده بود. گرفتیم و دفنش کردیم. بعد خواستیم مراسم ختم بگیریم. آمدند و گفتند باید بدون سر و صدا مراسم بگیرید. مرا بردند پاسگاه و گفتند اگر می خواهید برای مراسم مشکلی پیش نیاید، سر و صدا نکنید. ما هم در سکوت کامل مراسم گرفتیم ماموران هم در مراسم بودند. من هم به همه گفتم پاره تنم را دادم، نگذاریم یک جوان دیگر را هم بگیرند از ما و...

 

شما شکایت کردید؟

بله رفتم شکایت کردم. بعد گفتند یک نفر را به عنوان قاتل گرفته اند. قاضی آقای شاملو بود و گفت که قاتل را گرفته ایم و از نیروهای بسیج است. پوکه گلوله در محلی که میثم را زده بودند پیدا شد و گفتند که گلوله از همان اسلحه ای شلیک شده که دست این فردی که بازداشت کرده بودند، بود و به ما گفتند بروید انحصار وراثت کنید! من رفتم و این قضیه سه ماه طول کشید اما کردم. بعد از سه ماه مرا خواستند. قاضی پرسید با قاتل می خواهی چیکار کنی؟ گفتم قصاصش می کنم همانطور که بچه بی گناه مرا کشته است. گفت بنویس و من هم همین را نوشتم و دادم. بعد که برای پیگیری رفتم گفتند قاتل، او نبود و اشتباه گرفته بودیم و آزادش کرده ایم. این در حالی است که همان فرد اعتراض کرده و نامه ای نوشته بود که من آن روز تهران نبودم و من نزده ام اما بعد از تحقیق اعتراض او رد شده بود و گفته بودند گلوله از اسلحه او شلیک شده است. من کپی همه اینها را دارم.اما اینکه چرا آزادش کردند قاضی می داند و خدای او.

 

بعد شما پی گیری کردید؟ در نهایت چه پاسخی به شما دادند؟

گفتند چون قاتل مشخص نیست، پرونده را به اداره آگاهی برگردانده ایم. به قاضی گفتم الان من چیکار باید بکنم. گفت برو بنشین و دعا کن یک روزی پیدا شود. همه جا پی گیری کردم؛ همه جا سر زدم؛ حتی بیت رهبری رفتم و شکایت نوشتم اما هیچ جوابی ندادند. شروع کردند به اذیت کردن ما؛ حتی به در خانه می امدند و اذیت می کردند. می گفتند پسر شما آشوب گر بود. گفتم بچه من فقط 16 سال و سه ماه از زندگی اش گذشته بود. بچه بود چه می دانست آشوب گری یعنی چه؟ چرا اسم آشوب گر روی او می گذارید؟ قاتل او را معرفی کنید. پسرم رفت و اعتراض کرد که برادرم را کشتید و چرا این پیرمرد را اذیت می کنید. بعد از آن دیگر به اداره آگاهی هم راهمان ندادند. قبل از آن هر موقع می رفتم، تا اسم میثم را می گفتم راهمان می دادند اما بعد دیگر راهمان هم ندادند. ده بار می روم التماس می کنم تا راهم دهند. گاهی مامور آنجا دلش می سوزد و می گذارد داخل بروم اما هیچ جوابی نمی دهند.

 

آقای عبادی، خبرگزاری فارس، در مصاحبه ای که گویا با شما انجام داده به نقل از شما نوشته است میرحسین موسوی و مهدی کروبی باید تقاص خون پسرتان را بدهند. آیا شما آقای موسوی و آقای کروبی را قاتل میثم می دانید؟

نه به هیچ عنوان. این خبرگزاری کاملا دروغ نوشته است. از خودشان در آورده اند. من از آنها شکایت می کنم. اصلا گفته های خود من را ننوشتند و رفتند حرف های خودشان را از زبان من نوشتند. اگر می خواهند مصاحبه کنند آن چیزی را که ما می گوییم بنویسند و اگر نمی خواهند حرف های ما را منتشر کنند و حرف های خودشان را می نویسند چرا ما را اذیت می کنند؟ به خدا اگر بدانم کدام دادگاه شکایت مرا قبول می کند، میروم و شکایت می کنم اما هیچ جا به حرف ما گوش نمی دهند. یک سال است می گویم قاتل بچه ام را معرفی کنید اما هیچ جواب نمی دهند، بعد می آیند و دروغ می نویسند.

 

در این مدت کسی از مسئولان به دیدن شما آمده؟

نه؛ هیچ کسی نیامد. حتی آقای موسوی و آقای کروبی هم نیامدند. کسی نیامد حتی حال ما را بپرسد. فقط از بنیاد شهید آمدند. گفتند میخواهیم میثم را شهید اعلام کنیم. گفتم میثم شهید است چه اعلام بکنید چه نکنید. فتوکپی شناسنامه و عکس گرفتند و رفتند. دوباره آمدند گفتند برای میثم کارت بنیاد شهید می دهیم. گفتم نمی خواهم. گفتند هر ماه می خواهیم ماهی 300 هزار تومان حقوق بدهیم. گفتم نمی خواهم. به ما ندهید درست است دست ما تنگ است و نداریم اما بچه من شهید شد و رفت و من اجازه نمی دهم چنین پول هایی به خانه ام بیاید.

 

گفتید میثم 16 سال و سه ماه داشت. درس نمی خواند؟ در جایی خواندم که در فرش فروشی کار می کرد.

نه فرش فروشی نبود. خیاطی بود. میثم تا 5-6 ماه قبل از شهادتش محصل بود. اما مجبور شد درس را رها کند تا کمک خرج خانه باشد. من راننده کامیون بودم. روی کامیون مردم کار می کردم. گردنم آرتروز شدید گرفت. استخوان های گردنم فاصله پیدا کردند. دکتر گفت ادامه بدهی فلج می شوی. یک ساعت رانندگی می کردم گردنم بی حس می شد. ناچار شدم رها کنم. رفتم در آژانس کار گرفتم اما خرجمان نمی گذشت. میثم به خاطر من درس را ول کرد. رفت در یک خیاطی کار می کرد. هفته ای بین 30 تا 35 هزار تومان می گرفت و خرج خانه را در می آورد. خیلی کمک من بود.

 

آقای عبادی یک سال از شهادت میثم می گذرد. این یک سال به شما و خانواده تان چگونه گذشته است؟

زندگی ما، یک دنیا درد است. هر روز برای ما یکسال بوده است. نمی توانیم دیگر تهران بمانیم. خانه و همه جا، خاطرات میثم است. اما پولی هم نداریم بتوانیم برویم جای دیگر و...  یک دنیا خاطره و یک دنیا درد. مادر میثم که اینقدر گریه کرده چشمانش کم سو شده است. کار هر روزه اش، فقط گریه است. من غیر از میثم دو پسر و سه دختر دارم. همه به هم ریخته اند.  برادر میثم، اینقدر به هم ریخته است که یک سال است هر روز از صبح می رود بهشت زهرا، سر مزار میثم و می نشیند. نه کار میکند. نه ریش اش را می زند، نه غذای درستی می خورد، نه با کسی حرف میزند. با اینکه دست تنگ ام اما حاضرم همه زندگی و دار و ندارم را بفروشم و بدهم تا قاتل بچه ام را معرفی کنند و بیاورند دادگاه، محاکمه اش کنند. من قاتل بچه ام را می خواهم و اگر مملکت، مملکت باشد قاتل را معرفی می کنند نه اینکه بگویند بچه من آشوبگر بوده است. من میدانم که خون بچه بی گناه من دامن شان را می گیرد و بالاخره تقاص پس خواهند داد. حالا در این دنیا نشد در آن دنیا اما تقاص پس می دهند. ما هم خدایی داریم و حقمان را می گیریم و می دانیم که ظلم زمین نمی ماند. خیلی به ما ظلم کردند؛, حتی لباس ها و وسایل بچه ام را هم ندادند. هیچی ندادند اما ما سپرده ایم به خدا و خدا با آنها معامله خواهد کرد 

 
 
 
 
***************************

این ایمیل را برای دوستان خود نیز ارسال کنید. رسانه شمایید

جهت عضو شدن در گروه ايران ما. كافي است كه به آدرس زير يك ايميل ارسال کنید. لازم نيست كه هيچ چيزي در ايميل بنويسيد. سپس یک ایمیل از جانب گروه دریافت خواهید کرد و باید روی لینک داده شده در ایمیل کلیک کرده و درخواست خود را تایید نمایید.
OUR_IRAN+subscribe@googlegroups.com

چنانچه مایل به دریافت این ایمیلها نیستید برای لغو عضویت خود به آدرس زیر یک ایمیل ارسال کنید و لازم نیست که در ایمیل چیزی بنویسید:
OUR_IRAN-unsubscribe@googlegroups.com

--
---------------------------------------------------------------------------------------------------
You received this message because you are subscribed to the Google Groups "OurIran" group.
To post to this group, send email to OUR_IRAN@googlegroups.com
 
To unsubscribe from this group, send email to OUR_IRAN-unsubscribe@googlegroups.com
 
To subscribe to this group, send and email to OUR_IRAN+subscribe@googlegroups.com
 
For more options, visit this group at http://groups.google.com/group/OUR_IRAN?hl=fa

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر