۱۳۸۹ بهمن ۲۹, جمعه

استاد هوشنگ ابتهاج: سرای سرود

سروران عزیزم در گروه گلها
نماهنگی بر روی شعری زیبا از بزرگ مرد گلها، استاد هوشنگ ابتهاج با صدای نازنین ایشان پیش کش دوستان مینمایم
 

سرای سرود

دگر نگاه مگردان در آسمان کبود
کبوتران تو پر خسته آمدند فرود
به هر چه می نگرم با دریغ و بدرود است
شد آن زمان که جهان جمله مژده بود و درود
دریغ عهد شکر خواب بامداد شباب
چنان گذشت که انگار هر چه بود نبود

سخن به سینه ی تنگم نمی زند چنگی
که گور گریه ی خاموش شد سرای سرود

 چه نقش ها که به خون جگر زدیم و دریغ
کز آن پرند نگارین نه تار ماند و نه پود
چه رفت بر سر آن شهسوار دشت شفق
که خون همی چکد از سم این سمند کبود
بود که خرمن خاکسترش به باد رود
چو تنگ شد نفس آتش از تباهی دود
مباد سایه که جانت بماند از رفتار
که در روندگی دایم است هستی رود
تو را که گوش دل است و زبان جان خوش باش
که نازکان جهان راست با تو گفت و شنود

هوشنگ ابتهاج(ه.الف.سایه
)

نشانی فیسبوک

نشانی‌ یو تیوب

نشانی‌ مدیا فایر
با مهر
دکتر مازیار صدری.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر