--
دوستِ من ـ حسن حاکمی از برخي شهرها بازديد می كرد و هنگام ديدار از محله ما فرمود: شكايتهاتان را صادقانه و آشكارا بازگوييد و از هيچ كس نترسيد، كه زمانه هراس گذشته است! دوست من ـ حسن ـ گفت: عالي جناب! گندم و شير چه شد؟ تامين مسكن چه شد؟ شغل فراوان چه شد؟ و چه شد آن كه داروي بينوايان را به رايگان مي بخشد؟ عالي جناب! از اين همه هرگز، هيچ نديدم! حاکم اندوهگنانه گفت: خدا مرا بسوزاند؟ آيا همه اينها در سرزمين من بوده است؟ فرزندم! سپاسگزارم كه مرا صادقانه آگاه كردي، به زودي نتيجه نيكو خواهي ديد. سالي گذشت، دوباره حاکم را ديديم، فرمود: شكايتهاتان را صادقانه و آشكارا بازگویيد و از هيچ كس نترسيد، كه زمانه ديگري است! هيچ كس شكايتي نكرد، کسی برنخاست که بگوید: شير و گندم چه شد؟ تامين مسكن چه شد؟ شغل فراوان چه شد؟ چه شد آن كه داروي بينوايان را به رايگان ميبخشد؟ تنها صدائی ازمیان جمع که پرسید: عالي جناب! دوستِ من ـ حسن ـ چه شد؟
|
|
|
|
| |
--
همین حالا یک مطلب به گروه لیمو ارسال کنید.
درشت بخوانید: (مطالبی که دارای عکس هستند) حتما برای تماشای عکس برروی گزینه
Display images below
کلیک نمایید (دوستان دیگه تو هر مطلب تاکید نکنن)
*
ظاهر جدید گروه لیمو:
https://groups.google.com/d/forum/lymoo?fromgroups ظاهر قدیم:
http://groups.google.com/group/lymoo برای تنظیمات شخصی مانند ویرایش اسم و آواتار شخصیتان به ظاهر جدید گروه مراجعه کنید%
*
حتما برای ارسال مطلب از آدرس زیر استفاده کنید، ابتدا مطلب را آماده سپس به آدرس رایانامه زیر ارسال کنید:(اینـ بهترهـ)
lymoo@googlegroups.com
*
برایـ سایر گزینهـ ها ، بهـ اینـ گروهـ مراجعهـ کنید در
http://groups.google.com/group/lymoo?hl=fa *
ویرایشـ عضویتــ ::
http://groups.google.com/group/lymoo/subscribe?hl=fa_US -----------------------------------------------
با تشکر:
شادمهر
مـــدیــریــتــــ گروهـــ
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر