۱۳۸۹ بهمن ۲۲, جمعه

Our Iran نامه تکان دهنده نرگس محمدی به دادستان تهران،

 
 
 
 
 
تاریخ انتشار: ۲۱ بهمن ۱۳۸۹, ساعت ۷:۳۹
 
تدابیری برای اعتراض بزرگ؛ دستبندهای سبز نشانه اتحاد است
 
نادر مرزبان
   جرس: کمپین بزرگ هواداران جنبش سبز شاهد تلاشی کم سابقه برای برگزاری هر چه باشکوه تر راهپیمایی 25 بهمن ماه است. حجم تولیدات نوشتاری و تصویری در روزهایی که از فراخوان "میرحسین موسوی" و "مهدی کروبی" برای راهپیمایی می گذرد نشان دهنده آمادگی تمام عیار کنشگران جنبش برای نقش آفرینی دوباره است. انباشت تجربه های گذشته به اعضای شبکه اجتماعی عظیم جنبش سبز این امکان را داده که شیوه هایی بدیع و راه هایی خلاقانه را برای اعتراض به حکومت در روزهای منتهی به 25 بهمن اجرا بگذارند. توصیه های فراوانی هم برای چگونگی حضور در مراسم راهپیمایی دیده می شود که هدف از آن کاستن از هزینه ها و سردرگم کردن نیروهای امنیتی است. "جرس" در روزهای مانده تا برگزاری راهپیمایی 25 بهمن هر 12 ساعت یکبار آخرین راهکارها و تحلیل های اعضای شبکه مجازی جنبش سبز را در قالب گزارش منتشر خواهد کرد.

دوباره سبز می شویم

 

فراخوان برای استفاده از نمادهای سبز در روزهای منتهی به راهپیمایی 25 بهمن با استقبال فراوانی از سوی هواداران جنبش سبز روبرو شده است. نمادهای سبز حامل این معناست که شهروندان معترض یکدیگر را در فضاهای عمومی شهر ببینند و از دیدن هم دلگرمی بگیرند. برخی گزارش شهروندان خبرنگار حاکی از آن است که طی روزهای اخیر تعداد قابل توجهی از هواداران جنبش پس از ماه ها دوباره دستبدهای سبز را به دست کرده اند. یکی از کاربران فیس بوک صبح امروز ( پنجشنبه ) در صفحه اش نوشته است :" ماه ها بود که چنین صحنه ای ندیده بودم. داخل واگن مترو چند نفر با دستبندهای سبز توجهم را جلب کردند. به این صحنه ها خوشبینم. امیدوارم حماسه ای همچون 22 خرداد را در 25 بهمن شاهد باشیم. ما بیشماریم." گروهی از کاربران و کنشگران جنبش در همین راستا پیشنهاد داده اند که شهروندان معترض برای نشان دادن همبستگی خود از روز 22 بهمن یعنی سه روز مانده تا روز راهپیمایی نمادهای سبز را با خود حمل کنند. پیشنهاد استفاده از نمادهای سبز شامل دستبند و همچنین آویزهای سبز رنگ به آنتن یا شیشه اتومبیل هاست. فراخوان هایی که شهروندان سبز را به استفاده از نمادهای سبز دعوت می کنند در واقع بخشی از پروسه پر شور و حرارت آگاهی رسانی جمعی است. در یکی از این فراخوانها آمده است :" حواسمان باشد الزامی ندارد حتما کارهای بزرگی را انجام دهیم که ممکن است خطرناک باشند. زمانی که هر کس به اندازه وسع خودش تلاش کند توان های باور نکردنی شکل می گیرد. پس در این راه حتی جذب یا همراه کردن یک نفر را هم کوچک نشماریم که قطره قطره جمع گردد وانگهی دریا شود. ما بیشماریم و تجربه دوباره بیشمار بودن را دوست داریم زیرا کلیدی ترین راه پیروزی است."
 
برگه های  کوچک نتایج بزرگ
 

تنوع در شیوه های آگاهی رسانی عمومی برای راهپیمایی 25 بهمن در نوع خود شگفت آور است. در صفحه فیس بوکی که به مناسبت راهپیمایی 25 بهمن باز شده و تاکنون بیش از 25 هزار نفر از آن پشتیبانی کرده اند مجموعه گسترده ای از این شیوه های بدیع دیده می شود. برای مثال نمونه های مختلفی از "تگ" های کوچک برای دعوت به مراسم راهپیمایی در این سایت قرار گرفته که کاربران می توانند از آن پرینت بگیرند و سپس با کپی کردن آن، دعوت نامه ها را در فضای عمومی شهر میان مردم پخش کنند. دعوت نامه هایی که روی این سایت قرار گرفته نه فقط متعلق به مسیر راهپیمایی در تهران بلکه شامل برخی مسیرهای پیشنهادی در شهرستان ها نیز می شود. یکی از کسانی که نمونه ای از " تگ" های دعوت به مراسم راهپیمایی را طراحی کرده شیوه مناسب تکثیر آن را نیز توضیح داده است و یکی از کاربران فیس بوک بوک هم در کامنتی که پای پست مربوط به شعارنویسی در صفحه 25 بهمن گذاشته، آورده است:" تا دیر نشده , هر کسی از هر دانشگاهی که هست , یا دوست و رفیق و فامیل تو دانشگاه دارد , زود هماهنگ کنه که در دانشگاه ها اعلامیه برای  تجمع بیرون دانشگاه بدهند . هیچ کاری نداره . هزینه اش چند تا پرینت اعلامیه است."

 

دیوارهای آزادی

تصاویری که از دیوارهای معابر عمومی شهر تهران مخابره می شود نشان از حجم گسترده شعار نویسی برای راهپیمایی 25 بهمن دارد. تولید انبوهی از شعارهای جدید که در آن سرنوشت دیکتاتورهای تونس و مصر به رهبران جمهوری اسلامی گوشزد شده است مضمون بسیاری از این شعارهاست. نویسنده وبلاگ "هنر سبز" در تشریح مشاهدات خود از شعارنویسی ها برای راهپیمایی 25 بهمن از حجم بالای شعارهای نوشته شده روی دیوارها ابراز خوشحالی کرده و گفته است:" "سربازان شعار نویس بپا خیزید، قیمت یک ماژیک و اسپری سبز روی هم می شود 2 هزار تومان." او همچنین از تلاش خود و دوستانش برای نوشتن شعارهایی در حمایت از جنبش سبز خبرداده است. در یکی از اطلاعیه های مربوط به سازمان دهی تجمع 25 بهمن نیز آمده است : دیوار نویسی روش بسیار موثری است. اگر می توانید با همکاری دوست یا اعضای گروه تان این کار را انجام دهید. جایی که مطمئن باشید خطری تهدیدتان نمی کند.." در این اطلاعیه تصریح شده:" حمل یک ماژیک بالاخص در تاریکی عمل بی خطری است. با نوشتن جملات کوتاه روی کیوسک تلفن، پل عابر پیاده و دیگر مکان هایی عمومی به ادامه راه کمک بسیاری خواهیم کرد.در این حال شعارنویسی روی اسکناسها هم به شکل خیره کننده ای افزایش یافته است. منابع خبری جرس از تهران گفته اند که در روزهای پس از فراخوان رهبران جنبش شعار نویسی روی اسکناس ها پس از ماه ها دوباره به شکل وسیعی آغاز شده است. یکی از خبرنگاران اصلاح طلب در تهران پیرامون مشاهدات خود از رواج دوباره اسکناس نویسی به جرس گفته است : در تحریریه تقریبا همه همکارانم این چند روز اسکناس نویسی می کنند. روی خیلی از اسکناس ها نوشته اند: 25 بهمن؛آزادی را التحریر می کنیم " .

 

شبکه رنگین کمانی

 

تکاپوی کم سابقه کنشگران جنبش سبز و اتکای آنها به مجموعه ای از شیوه های خلاقانه برای سازماندهی راهپیمایی 25 بهمن نشان می دهد که استراتژی اصلی جنبش یعنی گسترش شبکه های اجتماعی طی یک سال گذشته با سرعت قابل ملاحظه ای پیشرفت داشته است. نگاهی به این شبکه اجتماعی متنوع و رنگین کمانی بیانگر عطش سبزها به احراز دوباره توانمندی هایشان است. آنها خود را برای اعتراضی بزرگ آماده می کنند و تردیدی نیست که شور و شوق آنان ترس و تشویشی دوباره را بر ذهن سران حکومت، حاکم ساخته است.

جرس

===========================

 

 
 
 
 

نامه تکان دهنده نرگس محمدی به دادستان تهران، پس از بازداشت همسرش تقی رحمانی

 

نرگس محمدی همسر تقی رحمانی بنا به تشخيص پزشکان معالجش و برای کنترل آثار فشارعصبی که بر او وارد شده ، در بيمارستان بستری شد. وی قبل از رفتن نزد پزشک ، نامه زير را خطاب به دادستان تهران نوشته است:

به نام خداوندی که رحمت او وسيع و دائم است بر همه بندگان

جناب آقای جعفری دولت آبادی دادستان محترم تهران

با سلام و احترام

اينجانب نرگس محمدی همسر تقی رحمانی اين شکوائيه را خدمت حضرتعالی می‌نويسم و درخواست رسيدگی عاجل دارم.
شب گذشته، ساعت ۲۰:۳۰ صدای زنگ منزل به صدا درآمد. سؤال کردم کيستيد؟ گفتند با آقای رحمانی کار داريم. سری چرخاندم و تقی را صدا کردم. تقی در منزل نبود. گفتم نيست و آيفون را گذاشتم. من هم مشغول کار فرزندان کوچک ۴ ساله‌ام بودم تا آماده خواب شوند. در را باز نکردم و کارهايم را ادامه دادم
من در وسط هال کنار دو کودکم بودم و با آنها صحبت می‌کردم که ناگهان در حدود ۲ متری خود ۵-۴ مرد با لباس شخصی را ديدم. آنچنان شوکه شده بودم که قادر به حرکت نبودم. زبانم بند آمده بود. من بيمار هستم. و روزی ۱۸ عدد قرص می‌خورم و تحت مراقبت پزشکان مغز و اعصاب و اعصاب و روان و ريه هستم. بيماری ديگری هم دارم که می‌بايست عمل جراحی شوم.

دست و پاهايم بر اثر faintی که کردم سست شد و روی پاهايم لغزيدم. در را گرفتم تا زمين نخورم، اما دستانم سست و بی‌جان شد. گفتم شما کی هستيد و چرا بدون اجازه وارد خانه شديد. از ترس نمی‌توانستم تکان بخورم. پله‌های خانه ما مستقيم وارد هال می‌شود و آنها در ورودی کوچه را با ديلم شکسته بودند و ۲ در ورودی ديگر را باز کرده بودند و بدون حتی يک يا الله يا صدايی آرام و بی‌صدا از پله‌ها بالا آمده بودند و من يک باره با ديدن چهره مردان ناشناس و در حالی که لباس نامناسبی بر تن داشتم و روسری بر سر نداشتم و آماده خواب بودم، زبانم بند آمده بود. در مقابلشان ايستادم و علی و کيانا، بچه‌های مظلوم و بی‌پناهم را به آغوش کشيدم تا نترسند. آنها مرتب از من می‌پرسيدند اين ها دزدند؟ بعد از جر و بحث که در منزل من چه می‌کنيد و من روسری ندارم، در مقابلم ايستادند و اجازه دادند تا بروم شال بردارم.

به زحمت خودم را روی زمين کشيدم و يک شال از کشوی اتاق برداشتم و در مقابل ديدگان مردان ناشناس بر سر انداختم. نتوانستم مانتو بپوشم و لباس عوض کنم. روی زمين افتاده بودم. تقی واقعا پيش ما نبود و من هم چون مشغول خواباندن بچه‌ها بودم متوجه نشده بودم که تقی برای تنظيم درجه شوفاژ به موتورخانه رفته است.
به هر حال آنها در ورودی حاج خانم (صاحب‌خانه) را نيز شکستند و وارد منزل وی هم شدند. حاج خانم بعدا می‌گفت من روی تخت در اتاق خواب دراز کشيده بودم که ديدم چند مرد بالای سر من هستند. تقی هم در طبقه زيرزمين (۲ طبقه پايين‌تر) در موتورخانه مشغول کار بوده که يک مرتبه او را دستگير کردند.
اما بازداشت تقی رحمانی همچون بازداشت من در ۲۰/۳/۸۹ کاملا غيرقانونی بود. هيچگونه حکم ورود به منزل ما و حکم تفتيش آن و يا بازداشت تقی رحمانی در دست مأموران وجود نداشت. هر چه گفتيم اين کار شما غيرقانونی است و ما بايد به پليس ۱۱۰ گزارش دهيم که مردان ناشناس بدون حکم بازداشت به طور غيرقانونی وارد منزل شخصی ما شدند و قصد بردن تقی را دارند، تلفن ما را برداشتند و اجازه زنگ زدن ندادند.

تا ساعت ۲۳ شب منزل ما را دفعه قبل زير و رو کردند. گفتم من شماره تلفن ۸ پزشک معالج خود را در موبايل و دفترچه تلفن دارم ضمن اينکه اينها ۶ ماه پيش توسط مأموران اطلاعات بررسی شده، آنها را به من بدهيد چون من برای مراجعه به پزشکانم به آنها نياز دارم. اما آنها اعتنايی نکردند و هر چه دستشان آمد از منزل ما بردند. تقی هم گفت تلفن‌های ضروری نرگس را بدهيد.اما ندادند. صبرم را از کف دادم. يکی از مأموران گفت ما شير هستيم و چون شمشير. فرياد زدم باشد چون قدرت داريد هر چه می‌خواهيد ببريد حتی می‌خواهيد لباس‌های ما را هم بکنيد و ببريد.

من خدا را شاهد و ناظر و گواه می‌گيرم، علی و کيانا به شدت ترسيده بودند.

دادستان محترم

نمی‌دانم رنجی را که بر من و خانواده‌ام روا می‌دارند چگونه بر قلم جاری سازم. زمانی که ۲۰/۳/۸۹ وارد زندان اوين شدم سرحال و سالم بودم اما وقتی از آن در بيرون آمدم، با بيماری نگران‌کننده‌ای دست به گريبان بودم. ۶ ماه است که تحت معالجه پزشکان هستم و هنوز من بيمارم و ناتوان. بارها درخواست کردم پاسپورتم را بدهند تا من برای معالجه از ايران بروم و ندادند. من دو کودک ۴ ساله دارم. زمانی که مرا بازداشت کردند کيانا را عمل کرده بودم. ناله می‌کرد و ضجه می‌زد و گريه می‌کرد.
۳ بار تا پايين پله‌ها مرا بردند و دخترم با صدای لرزان از من خواست تا او را ببوسم و بروم. ۳ بار بالا آمدم و او را بوسيدم. نگذاشتم اشکم را ببيند ولی خدا شاهد است که در دل خون می‌گريستم. کيانا را عمل جراحی کرده بودم. شکمش پر از بخيه و زخم بود. همان شب ساعت ۸ از بيمارستان به منزل آورده بودم. و بايد مراقب بخيه‌ها می‌بودم. دختر کوچک سه سال و نيمه‌ام تب داشت.عمل جراحی سختی شده بود و من ۱۰ شب و روز بيدار بر بالين کوچکش بودم. در زندان آرزو کردم ای کاش مادر نبودم. آيا در اين سرزمين مادر بودن گناه است؟ ای وای بر ما!

اين صحنه ديشب دوباره برای علی و کيانا، کودکان ۴ ساله معصوم من تکرار شد. آن ها تا صبح در خواب هذيان می گفتند. چندين نوبت مأموران با تقی با الفاظ بسيار نامناسب و دور از شأن يک مأمور رسمی حکومت با صدای بلند درگير شدند و علی و کيانا با چشمان بهت‌زده و نگران به صحنه می‌نگريستند. علی راه می‌رفت و با خودش می‌گفت از خانه من بريد بيرون. بابا را اذيت نکنيد.

به دليل شوکی که بر من وارد شده بود و حمله‌های مکرر تا صبح قادر به ايستادن نبودم. ۲ بار تشنج شديد کردم. ای کاش مرده بودم و ديشب را نديده بودم.
بگذاريد صادقانه بگويم ديشب وقتی مردان نامحرم ناشناس در مقابل من ايستاده بودند و مرا با سر و روی نامناسب می‌ديدند، احساس کردم در ايران نيستم. احساس کردم سرزمين مادری‌ام به تاراج رفته و من بی‌پناه در سرزمينی غريب و بيگانه‌ام. حال سؤال دارم از شمای مسئول و طلب پاسخ دارم:
آيا زنان اين سرزمين، بر مردان حکومت حلال شده‌اند؟ آيا ما زنان و مادران ديگر حرمتی در اين سرزمين نداريم؟ آيا با وضع ظاهری درون خانه ديدن من ، يک مادر، يک زن ۳۷ ساله در منزل شخصی و در شب هنگام توسط مردان ناشناس و نامحرم هيچ گناهی در پيشگاه خداوند متعال نيست؟

آيا ترسيدن کودکان بی‌پناه من، زير و رو شدن اسباب منزلم در مقابل چشمان کودکانم نه يک بار بلکه به فاصله شش ماه يک بار، موجب آزار فرزندان کوچک من نيست؟ من چگونه روان آن دو معصوم بی‌گناه را از بردن مادر، از بردن پدر و از خاطرات تلخ پاک کنم؟ خدايا دنيای کودکانه‌شان چه با خشم و بی‌رحمی مکدر شده است. علی و کيانا، مرتب با مردان ناشناس صحبت می‌کردند و با دست‌های کوچک‌شان به آنها اشاره می‌کردند که اينها وسايل ما را می‌برند. مامان آنها دزد هستند؟ بابای من را نبريد، آقا!؟ بابا نرو، مامان من بابا را می‌خواهم...

پس از بردن تقی کيانا روی موزائيک‌ها دراز کشيد و با صدای بلند گريه سر داد و پدرش را می‌خواست.من مثل يک مرده و بی‌جان نقش بر روی زمين ققط او را می‌نگريستم. دختر چهار ساله‌ام را. می‌خواهم بگويم من يک انسانم، يک همسرم، يک مادرم وتکرار اين همه درد و رنج ديگر در خيالم هم نمی‌گنجد.
تقی رحمانی ۱۵ سال از عمر خود را در زندان‌های جمهوری اسلامی ايران گذرانده به جرم آزادی بيان. و اين هم سهمی ديگر. من هم ۱/۱۲/۸۹ دادگاهی خواهم شد به جرم مدافع حقوق بشر بودن و علی و کيانای کوچک و معصومم را به خدا خواهم سپرد.

بازداشت‌کنندگان خود را ابتدا از نيروی انتظامی و سپس از وزارت اطلاعات معرفی کردند و بعد ساعت ۲۴ و۳۰ دقيقه بعد از نصف شب از وزارت اطلاعات بازجويان بنده زنگ زدند و گفتند تقی را ما نگرفتيم. و من در هول و هراسم از اين بردن تقی که نمی‌دانم چه کسانی بردند و چرا بردند. اتهامش چه بود و چرا اين گونه با ما رفتار کردند. در هراسم از شکسته شدن درهای منزلم. از ورود غيرقانونی افراد ناشناس. از احساس ناامن بودن حتی در منزلم.
احساس تحقيری که از آنچه بر من ديشب گذشت، در تمام وجودم رخنه کرده، از هراس آينده علی و کيانا، از سنگدلی کسانی که بايد حافظان امنيت خانواده من باشند، اما رنج و ستم و دل‌شکستگی بر من روا می‌دارند.

ای خدای من ای کاش قدری با ما مهربان‌تر بودند. آيا اين خواسته زيادی است؟ به خدا پناه می‌برم. اين نامه را در حالی برای حضرتعالی می‌نويسم که علی و کيانا خوابندو من عازم بيمارستان و دکتر. از شما می‌خواهم تا به شکواييه من رسيدگی فرماييد. شکايت از ورود غيرقانونی مردان ناشناس، بازداشت همسرم بدون حکم بازداشت. تفتيش منزلم بدون حکم تفتيش، ورود غيرقانونی مأموران به حريم شخصی خانواده‌ام شب هنگام، اذيت و آزار روانی کودکانم، تشديد بيماری‌ام.

از يک دادستان در حکومت اسلامی خواسته‌ای مصرانه دارم ، شکايت از مردانی که مرا سر برهنه و با لباس نامناسب و در حالی می نگريستندکه بر اثر بيماری‌ام بر زمين افتاده بودم. من يک زن ايرانی و يک مسلمانم. وبه خدا سوگند اگر از هر تجاوزو قانون شکنی بگذرم از تحقيری که در منزلم شدم نخواهم گذشت.
احساس می‌کنم ديگر مرگ ما را سزاوار است و بس.

در انتظار پاسخ آن مقام محترم قضايی چشم به راهم و تقاضای ملاقات فوری دارم.

با احترام
نرگس محمدی
۲۱/۱۱/۸۹

گویا نیوز
http://news.gooya.com/politics/archives/2011/02/117422.php

==
 
 
 
 
 
 
 
 
استقبال احزاب و گروه‌ها از راهپیمایی ۲۵ بهمن و آغاز موضع‌گیری حاکمیت
 
 
جرس: درخواست مهدی کروبی و میرحسین موسوی از وزارت کشور برای صدور مجوز برپایی راهپیمایی در حمایت از مردم مصر و تونس در روز ۲۵ بهمن تحرکات بسیاری را در میان مردم و طرفداران جنبش سبز به راه انداخته اما برخلاف دفعات پیشین در دیگر سوی این ماجرا، یعنی در اردوگاه طرفداران دولت، تاکنون واکنش چندانی چه در رسانه‌ها و چه در میان دولتمردان دیده نشده؛ شاید به این دلیل که این گروه‌ها تلاش‌ می‌کنند با این شیوه، از دامن زدن به گسترش این خبر در میان اقشار مختلف جامعه جلوگیری کنند
 

از سوی دیگر دولت ایران که  از مردم مصر و تونس و "آزادی‌خواهی" آنان حمایت کامل کرده است اکنون از یک سو نمی‌خواهد با صدور مجوز شمار بالای مخالفان خود را در خیابان‌ها ببیند و از سوی دیگر با عدم صدور مجوز جایگاه خود را در حمایت از مردم این کشورها در برابر افکار عمومی زیر سوال می‌برد و به این ترتیب در برابر بازی‌یی قرار دارد که در هر دو سو باخت به انتظارش نشسته است.

با این حال درخواست مجوز کروبی و موسوی که سه روز پیش به وزارت کشور فرستاده شد، باعث گردیده  گروه‌های مختلف از هم اکنون خود را برای شرکت در این راهپیمایی آماده کنند.

 

اولین واکنش رسمی حاکمیت در قبال راهپیمایی ۲۵ بهمن

اولین واکنش رسمی به درخواست مجوز راهپیمایی ۲۵ بهمن، از سوی غلامحسین محسنی اژه‌ای مطرح شد. دادستان کل کشور امروز در میان پرسش خبرنگاران، مجبور به پاسخ‌گویی درباره درخواست مجوز از سوی موسوی و کروبی شد و در این باره اظهار عقیده کرد: اگر شخصی واقعا انگیزه مردم غیور و بپا خاسته مصر و تونس را داشته باشد همراه با حکومت و ملت در روز ۲۲ بهمن در راهپیمایی شرکت می‌کند، در حالی که تعیین روز دیگر به این معناست که این افراد صف خود را از مردم جدا کرده و ایجاد تفرقه می‌کنند.

اژه‌ای درخواست این مجوز را "یک اقدام سیاسی" دانست و گفت: اما مردم ایران هوشیار بوده و اگر ضرورت داشته باشد به آن پاسخ می‌دهند.

از سوی دیگر رئیس كمیسیون اصل ٩۰ مجلس امروز با ادعای اینكه "فتنه گران قصد دارند كه جریان فتنه را احیا كنند" بدون آنکه نامی از کروبی و موسوی و یا درخواست راهپیمایی ۲۵ بهمن به میان آورد گفت: ملت به آنها اجازه چنین كاری نداده و به مقابله با جریان‌های انحرافی انقلاب خواهد پرداخت.

ابراهیم نكونام همچنین ادعا کرده است: امروز حركاتی انحرافی برای به انحراف كشاندن انقلاب و مردم از سوی كسانی انجام می‌شود كه خود زندانی افكار عمومی هستند؛ امروز مزدوری جریان فتنه برای ملت ایران عیان شده است.

علاوه بر این‌ افراد، روزنامه کیهان به عنوان خط مقدم تهاجم بر جنبش سبز مردم، در شماره روز گذشته خود در واکنش به این درخواست مجوز ادعاهایی را مطرح کرد و نوشته بود: روز گذشته دو تن از دست اندرکاران فتنه (موسوی و کروبی) با انتشار نامه‌ای سرگشاده خواستار صدور مجوز راهپیمایی به منظور اعلام همبستگی با حرکت های مردمی در منطقه به ویژه مردم تونس و مصر شدند. این در حالی است که رژیم دیکتاتوری و دست نشانده مبارک، که مردم مصر علیه آن انتفاضه به راه انداخته‌اند، از فتنه سبز حمایت می‌کرد.

این روزنامه طرفدار حکومت در مطلب خود درخواست مجوز و تقاضای راهپیمایی را "بنا بر امریه موساد" و در راستای "همبستگی با سران رژیم صهیونیستی و رژیم مبارک که پایه‌های قدرت خود را لرزان می‌بینند" خواند.

 

صدور مجوز می‌تواند به منزله حاکمیت عقلانیت و بازگشت به نقطه آغاز باشد

یک روز پس از ارسال نامه‌ی درخواست مجوز راهپیمایی به وزارت کشور، جبهه مشارکت ایران اسلامی با انتشار بیانیه‌ای حمایت خود را از برگزاری راهپیمایی ۲۵ خرداد اعلام کرد. جبهه مشارکت در بیانیه خود آورده است: اعلام راهپیمایی ۲۵ بهمن از سوی رهبران جنبش سبز ایران به حمایت از انتفاضه دموکراسی خواهی منطقه نشانه پیوستگی و همبستگی ملت ایران با مردم تونس و مصر است.

این حزب اصلاح‌طلب که صدور مجوز این راهپیمایی را "به منزله حاکمیت عقلانیت و بازگشت به نقطه آغاز" می‌داند از مردم خواسته است تا "در صورت صدور مجوز راهپیمایی یکپارچه و متحد" حمایت خود را از مردم این دو کشور ابراز دارند.

از سوی دیگر، مجمع نمایندگان ادوار مجلس شورای اسلامی نیز طی صدور بیانیه‌ای تفصیلی و تحلیلی از شرایط فعلی کشور، ضمن انتقاد از شرایط موجود، خواستار آزادی حق برگزاری اجتماعات و راهپیمایی‌ها و به رسمیت شناختن حقوق مردم شد.

مجمع نمایندگان ادوار مجلس شورای اسلامی در بخشی از بیانیه خود آورده است: مجمع نمایندگان ادوار مجلس شورای اسلامی به عنوان بخشی از جنبش سبز مردم ایران با پشتیبانی از حرکت وقیام های آزادیخواهانه کشور های مسلمان نمی تواند نسبت به آنچه در کشور می گذرد سکوت اختیار کرده وبرنارسایی ها وناروایی چشم پوشیده و راه های گذر از بحران را بامردم وحاکمیت در میان نگذارد .هرچند که این روزها پیام ها وتوصیه های خیرخواهانه به هیچ گرفته شده و یا با انبوهی از دشنام پاسخ داده می شود.

در ادامه حمایت‌ها از درخواست مجوز و فراخوان راهبران جنبش سبز مردم ایران جهت برگزاری تظاهرات روز ۲۵ بهمن ماه، کمپین بین‌المللی حقوق بشر در ایران نیز با انتشار بیانیه‌ای از وزارت کشور دولت ایران خواست منطبق با تعهدات بین المللی کشور برای احترام به آزادی اجتماعات و اصل ۲۷ قانون اساسی ایران مجوز این راهپیمایی را صادر کند و جمهوری اسلامی را موظف به صدور مجوز راهپیمایی برنامه ریزی شده به قصد حمایت از جنبش دموکراسی خواهانه‌ی مصر و تونس دانست.

همچنین اردشیر امیرارجمند مشاور حقوقی میرحسین موسوی می‌گوید "تصمیم برای برگزاری راهپیمایی ۲۵ بهمن، جدّی است و هیچ برنامه‌ای برای لغو آن وجود ندارد." و حکومت را موظف می‌داند که "مسئولیت خود را برای حفظ امنیت راه‌پیمایان معترض بپذیرد."

 

فراخوان گروه‌های دانشجویی برای استقبال از راهپیمایی ۲۵ بهمن

گروه‌های دانشجویی و دانشجویان نیز با استقبال از راهپیمایی روز ۲۵ بهمن‌ ماه، در بیانیه‌های گوناگون حمایت خود را از این راهپیمایی اعلام کرده‌اند.

دانشجویان سبز دانشگاه اشرفی اصفهانی، انجمن سبز دانشگاه آزاد تهران شرق، دانشجویان سبز دانشگاه آزاد قزوین، جمعی از دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات انجمن اسلامی دانشگاه شهرکرد و گروه رسا هر یک با صدور بیانیه‌ای از راهپیمایی به سمت میدان آزادی حمایت کردند.

همچنین گروهی از ایرانیان مقیم امارات نیز اعلام کردند در روز ۲۵ بهمن با تجمع در مقابل کنسولگری جمهوری اسلامی در دبی، با مردم سبز ایران همراهی خواهند کرد. این گروه‌های دانشجویی همچنین تمامی مردم را به حضور گسترده در این راهپیمایی که از آن به عنوان "روز صدای مردم" یاد کرده‌اند دعوت می‌کنند.

 همگام با دانشجویان زندانیان سیاسی زندان رجایی شهر کرج نیز، با انتشار نامه‌ای سرگشاده، حمایت خود از تظاهرات ۲۵ بهمن را اعلام کرده‌اند. 

 

حمایت در فضای مجازی و راه‌اندازی صفحات فیس‌بوک و توئیتر

همزمان با انتشار خبر درخواست راهپیمایی در فضای مجازی تحرکات بسیاری از سوی طرفداران جنبش سبز به راه افتاد و گروهی از فعالان و حامیان جنبش سبز، با در نظر گرفتن اهمیت محیط مجازی در فراخوانی و یکپارچگی اعتراضات صفحات فیس‌بوک و توئیتر "٢۵ بهمـن" را راه اندازی کرده اند.

در این صفحات علاوه بر اخبار مرتبط با اعتراضات مردمی مصر و تونس، آخرین خبرهای مربوط به راهپیمایی ۲۵ بهمن و جدیدترین کلیپ‌ها و پوسترها و عکس‌ها منعکس می‌شود و همچنین امکان تبادل نظر با اعضا دیگر نیز در این صفحات لحاظ شده است.

در حالی که کمتر از سه روز از فعالیت صفحه فیس‌بوک "۲۵ بهمن" می‌گذرد، تاکنون نزدیک به ۲۲ هزار نفر در این صفحه عضو شده‌اند و به تبادل نظر و به اشتراک‌گذاری ایده‌ها و روش‌های مختلف اطلاع‌رسانی و آگاهی‌بخشی در عرصه عمومی می‌پردازند.

 

۲۵ بهمن و بازتاب‌های خارجی

اعلام راهپیمایی ۲۵ بهمن ماه بار دیگر حرکات اعتراضی مردم ایران به حکومت را این بار دوشادوش مردمان کشورهای منطقه در فهرست اخبار رسانه‌های خارجی قرار داد تا بار دیگر افکار عمومی جهان به معترضان ایرانی جلب شود.

 سی‌.ان. ان روز گذشته با انتشار خبر درخواست راهپیمایی توسط "چهره‌های مخالف حکومت" نوشت: این راهپیمایی قرار است در میدان آزادی برگزار شود که در سال ۲۰۰۹ شاهد حضور مردم بوده است. مردم ایران برای بیش از هشت ماه با اعتراضات خود رد مقابل نتیجه انتخاباتی ایستادند که معتقد بودند دستکاری شده و متقلبانه است.

نیویورک تایمز نیز با انتشار مطلبی درباره ۲۵ بهمن و اعتراضات مردمی آورده است: جنبش سبز در خواست راهپیمایی در حمایت از مردم مصر و تونس را مطرح کرده است که بازگشت مجدد به خیابان‌ها بعد از یک سال به حساب می‌آید. این درخواست باعث شده تا حکومت ایران در وضعیت دشواری قرار بگیرد چون خامنه‌ای علنا از جنبش مردم مصر حمایت کرده است و عدم صدور مجوز برای این راهپیمایی تبعات زیادی در بر خواهد داشت.

جرس
 
 
 
==============================
 
 
 
 
 
آغاز برخوردها، بازداشت ها و حصر خانگی در گفتگو با شیخ مهدی کروبی
 
 
 جرس: درخواست میرحسین موسوی و مهدی کروبی از وزارت کشور برای راه‌ پیمایی در روز ۲۵بهمن‌ ، به منظور«حمایت از حرکت ضد استبدادی مردم منطقه» با واکنش شدیدحامیان دولت، بازداشت تقی رحمانی مشاورمهدی کروبی، تنگ تر شدن حلقه نزدیکان وی و همچنین حصر خانگی آقای کروبی همراه شده است.    


ماموران امنیتی صبح روز پنج شنبه در برابر ساختمان منزل مسکونی مهدی کروبی حضور پیدا کرده و به فرزند کروبی اعلام کردند که حق ورود به منزل پدری خود را تا 25 بهمن ندارد. ماموران امنیتی همچنین اعلام کردند که به استثنای فاطمه کروبی – همسر مهدی کروبی – هیچ کدام از فرزندان و بستگان مهدی کروبی حق دیدار و ورود به خانه وی را ندارند.

از سوی دیگر، دادستان کل و سخنگوی قوه قضاییه، مجلس و رسانه های حامی دولت ضمن مخالفت با در خواست میرحسین موسوی و مهدی کروبی از وزارت کشور برای راه ‌پیمایی در روز بیست و پنجم هشدار داده اند که مردم پاسخ آنها را خواهند داد. این درحالی است که شیخ مهدی کروبی یکی از رهبران مخالف دولت در ایران طی یک گفتگوی کوتاه به جرس گفته است: چرا از حضور ما در ميان مردم ترس دارند؟ جنبش در ميان مردم زنده هست. رسانه ها و کسانی كه ادعا می کنند جنبش سبز دچار حيات جمادي شده است، پس چرا از اين جنبش واهمه دارند؟ ‌

در حالی که هنوز مقامات وزارت کشور هیچ‌گونه پاسخی به این درخواست نداده اند حامیان جنبش سبز این درخواست را به عنوان فراخوانی برای حضور در راهپیماییِ روز ۲۵ بهمن تلقی کرده و خود را برای حضور در راهپیمایی آماده می کنند. آقای کروبی نیز به تازگی در مصاحبه ای با نیویورک تایمز گفته است: راهپیمایی تدارک دیده شده آزمون بزرگی است پیش روی دولت و همچنین مخالفان آن .

غلامحسین محسنی اژه ای، دادستان کل و سخنگوی قوه قضاییه، درخواست رهبران مخالف برای دریافت مجوز راهپیمایی در حمایت از جنبش اعتراضی در منطقه را یک «اقدام سیاسی» خواند و گفت: مردم ایران هوشیار هستند واگر لازم باشد، پاسخ آن را می دهند".
رئیس كمیسیون اصل ٩۰ مجلس نیز با ادعای اینكه «فتنه گران قصد دارند كه جریان فتنه را احیا كنند»، مدعی شد "ملت به آنها اجازه چنین كاری نداده و به مقابله با جریان‌های انحرافی انقلاب خواهد پرداخت."

جرس گفتگویی با آقای کروبی، یکی از رهبرانی که درخواست مجوز برای برگزاری این راهپیمایی را امضا کرده بود انجام داده است که اگر چه این گفتگو به دنبال اتفاقات رخ داده شده در دو روز گذشته نیمه تمام ماندهاست. اما متن این مصاحبه ی کوتاه در پی می آید:

چرا از حضور ما در میان مردم می ترسند؟


جنبشی که سال گذشته با عنوان جنبش سبز شکل گرفت، پس از چندی از شور و شتاب اولیه آن کاسته شد. برخی از حامیان جنبش دچار یاس و دلمردگی شدند. حکومت هم به رغم اینکه مدام دم از پایان «فتنه» می زند ولی در عمل پس از درخواست مجوز برای راهپیمایی ۲۵ بهمن ظاهرا نگران حضور دوباره مردم است و اخیرا هم آقای محسنی اژه ای در مورد این درخواست، موضع گیری کرده اند و آن را یک اقدام سیاسی خوانده اند.

آقای کروبی اقدامات و برخوردهای تند علیه حامیان جنبش را نشانه هراس از حیات جنبش سبز می داند و خطاب به حاکمیت می گوید: بروید در يك مكاني كه عده اي جمع شده باشند مانند مسجد و سينما و پارك و ... ببينيد مردم چه مي گويند. جنبش با تمام فجايعي كه در برخورد با آن رخ داد مردم رابه يك تحفظ كشانده است. وقتي تا رده هاي پايين از كار بركنار ميشوند طبيعي است مردم سرخورده شوند و در لاك خود فرو روند. اما فكر اين مردم عوض نشده است. فكري كه با نفرت و كينه همراه شده است.

وی همچنین با اشاره به اینکه ادعای آقایان مبنی بر اینکه مردم سران فتنه را با رفتارشان زنداني و منزوي كرده بيشتر شبیه یک مطلب فكاهي است، افزود: اگر اينگونه بود حكومت اينگونه سعي در محدود كردن ما نداشت. آقايان كه ادعا دارند مردم به ما پشت كرده اند، چرا از دادن يك مجوز براي ديدار با مردم و راهپيمايي ترس دارند؟ چرا از حضور ما در ميان مردم ترس دارند؟

رییس سابق مجلس سوم و ششم شورای اسلامی با تاکید بر اینکه جنبش در ميان مردم جریان دارد و زنده است، یاد آور شد: رسانه ها و کسانی كه ادعا می کنند جنبش سبز دچار حيات جمادي شده است، پس چرا از اين جنبش واهمه دارند؟
وی همچنین خطاب به مسولانی که با هر گونه تجمع مردم، دانشجویان، زنان و اصلاح طلبان برخورد امنیتی دارند و اقدام به بازداشت آنها می کنند گفت: شما حتی يك روضه خانگي را تحمل نمي كنيد و از آن طلب مجوز می کنید و آنرا به تعطیلی می کشانید. پس اين نشان مي دهد كه جنبش بيش از اينها زنده است و در ميان مردم رخنه كرده است. عملكرد جريان مقابل بهترين نشان دهنده حيات جنبش هست.


رفتار دیکتاتور در مصر  در حد معمولِ دیکتاتور بود در ایران لکه ننگ کهریزک را به وجود آوردند



درخواستی که سران جنبش از وزارت کشور برای برپایی راهپیمایی در روز بیست و پنج بهمن انجام داده اند با موضوع اعتراض به استبداد در منطقه صورت گرفته است. این در حالی است که پیش از این و در۲۵ خرداد سال گذشته مردم ایران طی برگزاری راهپیمایی های متعدد، علیه تقلب در انتخابات اعتراض کرده و پس از برخورد خشونت آمیز نهاد های امنیتی که منجر به کشته شدن و زندانی کردن شمار زیادی از شهروندان ایرانی شده بود مردم به خانه های خود باز گشتند. اما در مصر مردم در خیابان ها ماندند و خواستار برکناری مبارک شده اند. با توجه به اتفاقاتی که در خاور میانه رخ داده است، اگر در یکی از میادین تهران، مشابه میدان تحریر مصر یا تونس با حضور توده های معترض مردم ایران بوقوع پیوندد، آیا با توجه به تجربه های گذشته ، جامعه ایران و رهبران جنبش آمادگی هدایت این حرکت جدید را متناسب با تحولات جاری خواهند داشت؟ این پرسشی بود که آقای کروبی در پاسخ به آن عنوان کرد: این سوال را بايد از رهبران اصلی جنبش كه همان مردم هستند پرسيد.

وی با اعتقاد به اینکه « مردم مي دانند چه مي كنند و چه بايد بكنند»، تصریح کرد: اين جنبش را مردم هدايت مي كنند و مردم مي دانند در زمان وقوع هر حادثه بايد چگونه واكنش نشان دهند.
نامزد انتخاباتی دهمین دوره ریاست جمهوری به تفاوت هایی در مورد رفتار حاکمان مصر با معترضان و رفتاری که با مردم ایران در یک سال و نیم گذشته صورت گرفته است اشاره می کند و می گوید: در ايران با معترضین به بدترين و خشونت آميزترين حالت ممكن برخورد شد. ولی در مصر خشونت ها مانند ايران نبود و خشونت ها در حد معمولِ يك ديكتاتور بود. نه اينكه مثل ایران به مجتمع ها حمله كنند و زنها را كتك بزنند و به خانواده هاي زندانيان حمله كنند.
آقای کروبی در ادامه مقایسه رفتارهای صورت گرفته با معترضان مصر و ایران تصریح کرد: در ایران لکه ننگی همچون بازداشتگاه کهریزک را بوجود آوردند.


نخست وزير، رئيس جمهور، مجلسی ها، دانشگاهیان و خیلی ها فتنه گر و بی بصیرت اند؟


طی 32 سالی که از انقلاب ایران می گذرد به طور روزافزون بر طیف کسانی که حکومت آنها را ضد انقلاب می نامد افزوده شده است. در حال حاضر نیز جمع وسیعی از نیروهای نسل اول انقلاب با اتهام تلاش برای براندازی نظام در زندان به سر می برند و درباره برخی از چهره های ارشد از جمله شخص آقای کروبی، موسوی، خاتمی و حتی هاشمی رفسنجانی نیز تعبیر " سران فتنه " به کار گرفته می شود. از آقای کروبی میپرسم این اتفاقات و تعابیربرای شما چه معنایی دارد و فکر می کنید فرجامِ این روند چه خواهد بود؟

وی در پاسخ عنوان می کند: بديهي است كه سرانجامِ این روند چه خواهد شد. وقتي افرادي كه نمي خواهم نامشان را ببرم مي شوند نظريه پرداز و اسلام را به نفع و سليقه خود تعبير و تفسير ميكنند و وقتي آقايان دايره تفكري خود راتنگ كنند، سرانجام خوبي پيش رو نخواهيم داشت.

آقای کروبی به برخوردهای مشابهی که در زمان ریاست وی در مجلس سوم صورت گرفته بود اشاره می کند و می گوید: زمان رياستم در مجلس سوم، همه اين حرف ها را شنيده بودم و اين كلمه "فتنه گر" را قبلا بارها به من نسبت داده بودند. اما مسير چون مسير امروز بود ببينيد اكنون چند نفريم؟! آن روز تنها چند نفر مورد خطاب بودند اما امروز از مراجع ، نخست وزير و رئيس جمهور و نماينده مجلس گرفته تا دانشجو و استاد و خیلی ها را فتنه مینامند. اكنون ببينيد چقدر از افراد رده بالاي نظام به عنوان "فتنه گر" و "بي بصيرت" مورد خطاب قرار مي گيرند!؟ کار را به جایی رساندند که اگر بخواهند براي يك به اصطلاح "فتنه گر" احترام قائل شوند او را "بي بصيرت" مينامند! اكنون ريزش در بدنه انقلاب و حكومت زياد شده است.


خبرگان رهبری باید دنبال نظارت باشد و نه براي مداحي و ستايش


در میان منتقدان و معترضان، طیف وسیعی معتقد به انحراف انقلاب پنجاه و هفت از اهداف اولیه اش هستند برداشت های متفاوتی درباره دلایل این انحراف وجود دارد. پرسش اصلی از آقای کروبی این است که ایشان بر اساس چه معیارهایی به این نتیجه رسیدند که انقلاب از اهداف اولیه اش فاصله گرفته است؟

وی با تاکید بر اینکه انحراف انقلاب از انتخابات ها شروع شده است به این جمله ی معروف آیت الله خمینی مبنی بر اینکه "ميزان راي ملت است"، اشاره می کند و می گوید: به مردم وعده داده بوديم كه اختيار كشور به دست شماست، شما مردم مسئول عزل و نصب حاكمين و مسئولين هستيد. ما كاري كرديم كه هم اكنون شده مانند ضرب المثل "آش خاله ست؛ بخوري پاته؛ نخوري پاته" يعني طوري شده كه كساني كه قدرت را به دست مي گيرند حاضر به از دست دادن آن به هيچ حالت ممكن نيستند و حتي روز به روز هم در صدد گسترش آن هستند.

رییس سابق مجلس اصلاحات اولين و بزرگترين آسيبي كه انقلاب با آن مواجه شده است را فاصله گرفتن از شعارهای اصلی آن دانست و گفت:‌ به شعارها جدي عمل نشد، یعنی خواستيم مجلس داشته باشيم اما مجلس فرمايشي!خواستيم رئيس جمهور داشته باشيم اما نه رئيس جمهور مستقل!

وی همچنین ضمن اعتراض به روندی که مجلس خبرگان رهبری در پیش گرفته است، گفت: خبرگان براي نظارت است و نه براي مداحي و ستايش! به هر تقدير اكنون راي به حداقل ارزش خود رسيده است و اين اولين مسئله در باب آسيب ديدن جمهوريت نظام است.
جرس
http://www.rahesabz.net/story/32206/
 
 
--
***************************

این ایمیل را برای دوستان خود نیز ارسال کنید. رسانه شمایید
 
جهت عضو شدن در گروه ايران ما. كافي است كه به آدرس زير يك ايميل ارسال کنید. لازم نيست كه هيچ چيزي در ايميل بنويسيد. سپس یک ایمیل از جانب گروه دریافت خواهید کرد و باید روی لینک داده شده در ایمیل کلیک کرده و درخواست خود را تایید نمایید.
OUR_IRAN+subscribe@googlegroups.com

چنانچه مایل به دریافت این ایمیلها نیستید برای لغو عضویت خود به آدرس زیر یک ایمیل ارسال کنید و لازم نیست که در ایمیل چیزی بنویسید:
OUR_IRAN-unsubscribe@googlegroups.com

--
---------------------------------------------------------------------------------------------------
You received this message because you are subscribed to the Google Groups "OurIran" group.
To post to this group, send email to OUR_IRAN@googlegroups.com
 
To unsubscribe from this group, send email to OUR_IRAN-unsubscribe@googlegroups.com
 
To subscribe to this group, send and email to OUR_IRAN+subscribe@googlegroups.com
 
For more options, visit this group at http://groups.google.com/group/OUR_IRAN?hl=fa

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر