We do not send Spam. To unsubscribe from this group, send email to iran7033@gmail.com.
ما ایمیل ناخواسته ارسال نخواهیم کرد. اگر مایل به دریافت خبرنامه ما نیستید به ما ایمیل بزنید.
دولت گذار در برون مرز ایران
www.Iran7033.com
آغاز ثبت نام از داوطلبان برای انجام عملیات استشهادی توسط جمهوری اسلامی
تارنمای حکومتی شیعه نیوز که زیر نظر آقای مجتبی فدائی از قم هدایت می شود از تارنماهای وابسته به جمهوری اسلامی می باشد که چند روز پیش در اقدامی عجیب با صدور بیانیه ای به زبانهای مختلف دنیا از جمله , فارسی , عربی , انگلیسی,اردو و ترکی اقدام به ثبت نام از داوطلبان عملیات استشهادی در سراسر جهان خصوصا ایران کرده است.این اقدام تروریستی که در نوع خود بی سابقه است برای اولین بار به صورت رسمی و از سوی یک تارنمای دولتی صورت می گیرد که نشان از تروریست پروری جمهوری اسلامی دارد.
نشانی آدرس اینترنتی تارنمای یاد شده در زیر آمده است:
http://www.shia-news.com/fa/pages/?cid=20367
تصوير دردناك جنازه كارون 9 ساله از قربانيان قتلهاي حكومتي كه با چاقو بدست مزدوران جمهوري اسلامي در كنار پدرش جان باخت
حمید پور حاجی زاده(سحر)در سال 1329 در روستای بزنجان از توابع استان کرمان بدنیا آمدو تحصیلات ابتدایی را در زادگاه سه سال اول دبیرستان را درسهرستان بافت وسپس دبیرستان نمونه شهاب کرمان و سال آخر را در دبیرستان ملی هشترودی شیراز به پایان بردوبعد از آن فوق دیپلم ادبیات خود را ازدانشسرای راهنمایی کرماندریافت کرد.فعالیت ادبی وی از همان دوران ابتدایی شکوفا شده بود و به سرودن شعر می پرداخت و اکثر اوقات رتبه ممتاز مسابقات ادبی را از آن خود می کرد. همچنین او در شیراز با کوشش خود انجمن ادبی کاخ جوانان شیرازرا سر وسامان داد.پس از انقلاب وی در رشته حقوق قضایی دانشگاه شهید بهشتی تهران به ادامه تحصیل پرداخت اما پیشآمد های گوناگون مانع از ادامه تحصیل وی شد. ایشان سپس لیسانس ادبیات فارسی خود را از دانشگاه شهید بهشتی کرمان دریافت کردو به تدریس در آموزش وپرورش کرمان پراخت و طی این سالها کارهای ادبی و تحقیقی خود را نیز ادامه داد.سال 60 با روح انگیز سلطانی نژاد ازدواج کرد که حاصل این ازدواج سه پسر به نامهای اروند، ارس وکارون است.سرانجام حمید پور حاجی زاده متخلص به(سحر)در نیمه شب 31 شهریور 1377 همراه با کودک 9 ساله اش کارون در سری قتل های زنجیره ای مجموعا با 43 ضربه چاقو (کارون16 ضربه و سحربا27 ضربه)به گونه ای دلخراش به قتل رسیدند.
حاصل49 سال زندگی وی چندین کتاب است که با نامهای
کتاب سه جلدی کنکاش نامه افیون
فرهنگ و فولکور بزنجان و لک
عروضی دیگر و قافیه ای دیگر
واژه یابی چند
آرایه های ادبی
آواهای گمشده درموسیقی شعر پارسی
که تحقیقی هستند و
پرستو ها به ابرها پرواز می کنند
کارون در من است
کولی عاشق نمی شود
سرود گمشده
یاد آن پیرزن رند بزنجان جاوید
پدر بی تو در نهایت شب
و سایر دفتر شعر
و
دفاتر خاطرات کودکی،نوجوانی و جوانی است که برخی چاپ شده و در دست چاپ هستند
حمید و کارون عزیز برای همیشه در قبرستان بزنجان زادگاه شاعر آرمیده اند.
ایران مقام دوم جهانی در اجرای حکم اعدام
بنا به گزارش سازمان عفو بین الملل در بررسی آمار اعدام های صورت گرفته در سال ۲۰۱۰ میلادی، ایران همچنان بعد از چین، مقام دوم کشورهای اعدام کننده را دارا می باشد و همزمان این سازمان خاطرنشان کرد "به رغم آمار بالای اعدام در کشورهايی چون چين، ايران، يمن و عربستان سعودی و آمريکا، درصد اجرای مجازات اعدام در این سال کاهش داشته است." به گزارش خبرگزاری فرانسه، عفو بينالملل در گزارش خود اعلام کرده است که چين در سال گذشته ميلادی "هزاران تن" را اعدام کرده و ايران دستکم در سال گذشته ۲۵۲ تن را اعدام کرده است. کره شمالی با ۶۰ مورد، يمن با دستکم ۵۳، ايالات متحده آمريکا با ۴۶ و عربستان سعودی با دستکم ۲۸ مورد اعدام، بيشترين آمار اعمال مجازات اعدام را به خود اختصاص دادهاند. عفو بينالملل با ذکر این نکته که آمار دقیقی از میزان اعدام در چین در دست نیست، میگويد که با این حال میتوان گفت درصد اجرای مجازات اعدام در جهان پايين آمده است.آیت الله وحید خراسانی: آقای خامنه ای و من تا کی خواهیم ماند؟
به گزارش کلمه، پس از آنکه آيتاللهالعظمی وحيد خراسانی انتقاداتی را در خصوص وضعيت زندانها و سپس مشغول بودن سران حاکميت به دعوای قدرت و بیتوجهی ايشان به وضعيت اعتقادی جامعه مطرح کرد، برخی تلاش کردند تا با ارسال پيامکهايی برای شاگردان اين مرجع تقليد، آنها را از شرکت در جلسه درس ايشان منصرف کنند. اما برخلاف تصور آنها و تبليغاتی که صورت گرفته بود، در جلسه بعدی درس ايشان به حدی طلاب و روحانيون حضور پرشوری داشتند که جمعيت پرتعداد حاضران در درس ايشان از شبستان مسجد اعظم قم فراتر رفت و گزارش شده که تا صحن مرقد مرحوم آيتاللهالعظمی بروجردی هم جمعيت نشسته بود. بر اساس اين گزارش، پس از اين استقبال گسترده و ناکام ماندن تبليغات عليه اين مرجع تقليد منتقد، برخی اعضای جامعه مدرسين حوزه علميه قم نسبت به احتمال گسترش انتقادات ايشان و ديگر مراجع ابراز نگرانی میکنند و از اين رو آيتالله محمد مؤمن را به همراه گروهی از اعضای اين تشکل رسمی حوزه، به ديدار آيتاللهالعظمی وحيد میفرستند تا با ايشان برای تغيير يا تعديل نظرشان گفتوگو کنند. در اين جلسه، که گزارشی از آن در اختيار کلمه قرار گرفته، اعضای جامعه مدرسين از آيتاللهالعظمی وحيد میپرسند: با توجه به فرمايشات پيشين جنابعالی که احترام و حفظ نظام را مورد تاکيد قرار داده بوديد، چگونه اين انتقادات را مطرح ساختهايد، چرا که تقريبا اين انتقادات متوجه رهبری است. آنها همچنين از اين مرجع تقليد منتقد میخواهند اظهارات خود را در همان جلسهی درس، تصحيح يا تعديل کند. اما آيتاللهالعظمی وحيد خراسانی در پاسخ، تاکيد میکند: تمام چيزهايی که من گفتهام، انديشيده بوده، فکر کردم و با اعتقاد بيان داشتهام و برگشتی هم وجود ندارد و به امواج سياسی هم ربطی ندارد و فقط از باب حقگويی و حقطلبی بوده است. اين مرجع تقليد در عين حال تصريح میکند: حرفهای بسيار اساسیتری دارم که در آينده به تدريج مطرح خواهم کرد، و ممکن است نظرات من به هرکس که شما فکر میکنيد هم بر بخورد. آيتاللهالعظمی وحيد خراسانی همچنين در پاسخ به سخنان حجتاسلام کعبی از اعضای جامعه مدرسين که ظاهرا متضمن برخی هتاکیها نيز بوده، میپرسد: اشخاص مهمترند يا اسلام؟ بنيانگذار جمهوری اسلامی الان کجا هستند؟ آقای خامنهای و من تا کی خواهيم ماند؟ تروریست حکومت آخوندی اینبار در پاریس
به ابراهیم مهتری، خبرنگاری که شکنجه در کشورش را محکوم کرده بود روز شنبه با ضربات کاتر و میله آهنی حمله شد.ابراهیم مهتری یکی از زندانیان سیاسی معدودی است که جرات کرد و شهادت داد که در ماه اوت سال ۲۰۰۹ و در دوره حبسش از سوی یکی از شکنجهگرانش مورد تجاوز قرار گرفته است. این ژورنالیست ۲۸ ساله که به فرانسه پناهنده شده، چهارم فوریه سال ۲۰۱۰ داستانش را برای لیبراسیون تعریف کرد.
روز شنبه صبح این مرد جوان این بار در پاریس و در محله سیزدهم پاریس، گویی بار دیگر دچار کابوس شد. ساعت سه صبح، وی در حالی که سعی می کرد بر بی خوابیش، به دلیل اتفاقاتی که در ایران برایش روی داده بود، غلبه کند مورد حمله از سوی دو مرد قرار گرفت که یکی از آنها فارسی را با «لهجه ایرانی» حرف میزد. این دو مرد پیش از آن که سعی کنند او را خفه کنند، ابراهیم را کتک زدند و زخمی کردند.
به گزارش پلیس، ابراهیم مهتری با یک میله فلزی و با یک کاتر - با تیغی ده سانتی متری- در ناحیه ران، شکم و بازو مورد حمله قرار گرفته بود. در همان زمان هم، یکی از دو مهاجم سعی کرد وی را با یک طناب یا کابل خفه کند که ناگهان آژیر یک ماشین پلیس به گوش رسید و آن دو ناشناس را فراری داد.
ابراهیم مهتری سپس توانست از جایش بلند شود و به هتلی در همان نزدیکی برود. وی از آنجا به بیمارستان منتقل شد. مدارک پزشکی وی گواهی میدهند که در ناحیه گردن وی آثار خفگی و «جراحتهای خطی» حتی به طول ده سانتی متر، وجود داشتند.
روز ۲۰ اوت سال ۲۰۰۹، ابراهیم مهتری در تهران در خیابان از طرف سپاه پاسداران ربوده شد. وی سپس در زندان به مدت پنج روز مورد تجاوز و شکنجه - با ضربات کابل، باطوم الکتریکی و با سیگار- قرار گرفت. یعد از پنچ روز، زندانبانان که گمان میکردند او مرده است، وی را در جایی در حومه تهران رها کردند. وی اما دست به عملی استثنایی زد: با نام خودش در لیبراسیون همه آنچه بر سرش آمده بود تعریف کرد و شاید همین امر، دلیل حمله به وی باشد.
* از: ژان-پیر پرن/ در: لیبراسیون
آلمان همیشه بخاطر منافع اقتصادی ، مواضع سیاسی اش را زیر پا میگذارد
دولت آلمان به همکاری پنهانی با جمهوری اسلامی متهم شدبانک تجاری اروپا و ایران در هامبورگ (متعلق به بانک صنعت و معدن ایران) مدتهاست که از سوی آمریکا متهم است که منابع مالی فعالیت هسته ای ایران را تامین می کند و بارها از آلمان خواسته است که به فعالیت این بانک خاتمه دهد
به گزارش خبرگزاری فرانسه به نقل از یک نشریه آلمانی، دولت هند با آلمان به توافق هائی دست یافته است تا پول نفتی را که ازایران میخرد به یاری بانک مرکزی آلمان ( بوندس بانک) به ایران پرداخت کند.
درحالیکه هند بعلت تعهداتش نسبت به آمریکا قادر نیست روابط تجاری مستقیم با ایران داشته باشد، این کشورکه یکی از مشتریان نفت ایران است بوندس بانک آلمان را به یاری گرفته است تا تحریم ایران را دور بزند و بهای نفت را پرداخت کند.
نشریه آلمانی " هندلز بلات" در تماسی با سخنگوی وزارت دارائی هند موفق به تایید این موضوع شده است.
توافق میان هند و آلمان بر این محور متکی است که مبلغ 9 میلیارد دلار بهای سالانه نفت خریداری شده از ایران ، توسط هند به بانک مرکزی آلمان منتقل می شود تا این بانک آنرا در اختیار " بانک تجاری اروپا و ایران " که در هامبورگ فعال است، قرار دهد.
به گزارش خبرگزاری فرانسه بانک تجاری اروپا و ایران مدتهاست که از سوی آمریکا متهم است که منابع مالی فعالیت هسته ای ایران را تامین می کند و بارها از آلمان خواسته است که به فعالیت این بانک خاتمه دهد. توصیه ای که آلمان هیچ گاه گوش نکرده است. با این حال سخنگوی وزارت اقتصاد آلمان اطمینان می دهد که فعالیت های این بانک را با دقت تحت نظر دارد.
درگفتگوئی با مصطفی دانش (اینجا) تحلیلگر مقیم آلمان ، او معتقد است که آلمان همیشه بخاطر منافع اقتصادی ، مواضع سیاسی اش را زیر پا میگذارد . بعقیده او حادثه اخیر باعث تیرگی روابط آلمان با هم پیمانانش خواهد شد.
نوشتۀ بیژن برهمندی ، رادیو فرانسه
فيش حقوقي مدير عامل بانك صادرات (وزير سابق كار)
سید محمد جهرمی
واريزي به عنوان کارانه سه ماهه دوم،
کارانه سهم مدير عامل
4,858,957,969 ریال (485 میلیون تومان)
معادل چهار صد و هشتاد هزار دلار
واريزي به عنوان حقوق 297,162,695 ریال
(29 میلیون و هفتصد هزار تومان)
معادل 29 هزار دلار
سید محمد جهرمی (زاده:۱۳۳۷، تهران) وزیر کار و امور اجتماعی ایران در کابینه اول محمود احمدی نژاد و پیش از آن معاون اجرایی شورای نگهبان بود.
محمود احمدی نژاد در تاریخ ۲۳ مرداد ۱۳۸۴ وی را برای تصدی وزارت کار و امور اجتماعی به مجلس معرفی کرد.
پس از رویکار آمدن محمود احمدی نژاد و اخراج کامل اصلاح طلبان از تمام ارکان ، جهرمی بعنوان وزیر کار در کابینه احمدی نژاد وارد شد. وی یکی از اعضای اصلی کابینه وی بشمار میرود. بخش عمده از اقدامات جنجالی دولت نهم از جمله پرداخت مبالغ هنگفتی در حریان طرح موسوم به بنگاههای زود بازده، انحلال سازمان مدیریت و برنامه ریزی و ادغام صندوق تعاون و صندوق مهر رضا و طرح جابجایی پایتخت از اقدامات وی بودهاست
طرح بنگاههای زود بازده با اعلام شکست دولت متوقف شد و آثاری همچون تورم شدید خصوصا در بخش مسکن را در پی داشت
پس از اثبات جعلی بودن مدارک تحصیلی علی کردان، شایعاتی نیز پیرامون مدرک تحصیلی جهرمی مطرح شد.
حکایت روز
کودکان باطوم بدستان
hodnevis.org
درروزهایی که دکتر محمد مصدق را دربیدادگاه فرمایشی شاه در لشگر 2 زرهی
محاکمه می کردند ، کسانی به عنوان تماشاچی به دادگاه می رفتند که مجوز
شرکت در آن را داشتند.
در یکی از جلسات که خبرنگاران مطبوعات و عده ای از ماموران امنیتی حضور داشتند،
ملکه اعتضادی نیز شرکت کرد وموضوع جلسه آن روز ، دفاع
دکتر مصدق و وکیل مدافعش سرهنگ جلیل بزرگمهر و رد ادعا نامه دادستان ارتش
- سرهنگ حسین آزموده بود .
هنگامی که مصدق باشور وهیجان از خدمات صادقانه اش به مردم و مملکت سخن می
گفت و دستهای مرتعشش راحرکت می داد، ملکه اعتضادی که در ردیف تماشاچیان
نشسته بود از جا برخاست و با صدایی بلند، رو به دکتر مصدق گفت :
یک پیر مرد سیاسی که مملکت را به پرتگاه سقوط کشانده ، نباید در دادگاهی
که به خیانت های او رسیدگی می کند، بترسد وبلرزد.
دکتر مصدق، رو به عقب برگرداند و گویندۀ این جملات را شناخت و گفت: خانم!
منارجنبان اصفهان ، قرنهاست می لرزد و هنوز پا بر جاست.
از این پاسخ صریح و ابهام دار، اکثر حضار، حتی رئیس و منشی های دادگاه
نیز به خنده افتادند و "خانم ملکه " با سر افکندگی بسیار در جایش نشست
وپس از لحظاتی دیگر سالن دادگاه را ترک کرد .
منبع : پژوهشنامۀ تاریخ مطبوعات ایران ، ص 41و42
محاکمه می کردند ، کسانی به عنوان تماشاچی به دادگاه می رفتند که مجوز
شرکت در آن را داشتند.
در یکی از جلسات که خبرنگاران مطبوعات و عده ای از ماموران امنیتی حضور داشتند،
ملکه اعتضادی نیز شرکت کرد وموضوع جلسه آن روز ، دفاع
دکتر مصدق و وکیل مدافعش سرهنگ جلیل بزرگمهر و رد ادعا نامه دادستان ارتش
- سرهنگ حسین آزموده بود .
هنگامی که مصدق باشور وهیجان از خدمات صادقانه اش به مردم و مملکت سخن می
گفت و دستهای مرتعشش راحرکت می داد، ملکه اعتضادی که در ردیف تماشاچیان
نشسته بود از جا برخاست و با صدایی بلند، رو به دکتر مصدق گفت :
یک پیر مرد سیاسی که مملکت را به پرتگاه سقوط کشانده ، نباید در دادگاهی
که به خیانت های او رسیدگی می کند، بترسد وبلرزد.
دکتر مصدق، رو به عقب برگرداند و گویندۀ این جملات را شناخت و گفت: خانم!
منارجنبان اصفهان ، قرنهاست می لرزد و هنوز پا بر جاست.
از این پاسخ صریح و ابهام دار، اکثر حضار، حتی رئیس و منشی های دادگاه
نیز به خنده افتادند و "خانم ملکه " با سر افکندگی بسیار در جایش نشست
وپس از لحظاتی دیگر سالن دادگاه را ترک کرد .
منبع : پژوهشنامۀ تاریخ مطبوعات ایران ، ص 41و42
کودکان باطوم بدستان
hodnevis.org
حسین پسر بچه چهارده سالهایست که با این باطومها تعداد زیادی را کتک زدهاست. مادر این پسر بچه که زنی تقریبا بیسواد و از اهالی جنوب شهر تهران است به خبرنگار خودنویس گفت:« با دیدن صورت خسته و عرق کرده حسین و باطومی که با خود به خانه آورد شوکه شدم. پرسید این دیگر چیست؟ گفت ابزاری جدید برای کسب درآمد بدون دردسر.»
« از حدود خرداد ماه گذشته و بعد از شلوغیهایی که بعد از انتخابات در تهران و شهرهای دیگر به وجود آمد فروش باتوم و وسایلی از این دست زیاد شده و بیشتر مشتری ها به دنبال خرید این باتوم های پلاستیکی و فنری هستند.» اینها را منصور یکی از فروشندگان لباسهای سربازی در خیابان سپه میگوید.
فرزانه که خبرنگار یکی از روزنامههای اصلاح طلب بوده از مشاهداتش در خیابان امام خمینی و فروش باطوم میگوید:« چند ماه پیش بود که برای خرید یک پرچم روی میزی به فروشگاههای نظامی منظقه خیابان سپه رفتم و با دیدن باطومهایی که جوانان خریداری میکردند و از سه هزار تومان تا هفت هزار تومان قیمت داشت شوکه شدم.»
اینها را فیروزه میگوید زنی پنجاه و اندی ساله که دیگر از باطوم نمیترسد.«وقتی کمرم تیر کشید برگشتم تا صورت کسی که باطوم را به کمرم کوبید ببینم. پسری دوازده ساله بود که نگاهش هیچ حسی نداشت. نه غضب را میتوانستم در آن ببینم نه نفرت را. انگار در بازی حیاط مدرسهاش گرفتار شدهبود.»
مریم میگوید:« به چشم خودم دیدم که چطور بچههای دبیرستانی باطومهایشان را در هوا میچرخاندند و فریاد یا حسین سر میدادند و بر تن مردم میکوبیدند.انگار در یک رقابت باهم شرکت داشتند. چهرههایشان متفاوت بود، بعضی فقیر بودند ، بعضی به نظر میآمد برای سرگرمی هم شده آمدهاند. کلا نمیشد فهمید این جماعت از چه قشری و از چه مرامی هستند.»
حسین پسر بچه چهارده سالهایست که با این باطومها تعداد زیادی را کتک زدهاست. مادر این پسر بچه که زنی تقریبا بیسواد و از اهالی جنوب شهر تهران است به خبرنگار خودنویس گفت:« با دیدن صورت خسته و عرق کرده حسین و باطومی که با خود به خانه آورد شوکه شدم. پرسید این دیگر چیست؟ گفت ابزاری جدید برای کسب درآمد بدون دردسر.»
مادر حسین میگوید:« حسین به هیچ چیزی باور ندارد و به هیچ مسالهای در زندگیاش اهمیت نمیدهد او فقط میگوید پول میدهند میروم. خسته ام بسکه دستم به دهان مردم بوده.»
حمله به معترضین این روزها شدت بیشتری به خود گرفتهاست و باطوم به دستان دیگر سرباز وظیفهها نیستند. در کنار آنها بچههایی هستند که برای دریافت امکانات و کمکهای مالی از سوی رژیم حاضرند باطومهای خود را در هوا بچرخانند و بر تن نحیف مادران و زنانی فرود بیاوردند که میتواند مادر یا خواهر خود این بچهها باشند. حکومت با چیدمان جدید خود تلاش میکند وجه جدیدی به ماجرا بدهد تا بر مبنای آن جامعه را با بحرانهای جدید اختلاف و درگیری همراهی کند.
مرضیه میگوید:« فقط میخواهم به این بچهها بگویم بجای تخم کینه و خشونت جوانی کنند. دلم میخواهد دست همه این کودکان وطنم بگیرم و ملتمسانه برایشان تعریف کنم که زندگی چیز دیگری است. گول این قصهها را نخورند که فردا قصه چیز دیگری خواهد بود.»
« از حدود خرداد ماه گذشته و بعد از شلوغیهایی که بعد از انتخابات در تهران و شهرهای دیگر به وجود آمد فروش باتوم و وسایلی از این دست زیاد شده و بیشتر مشتری ها به دنبال خرید این باتوم های پلاستیکی و فنری هستند.» اینها را منصور یکی از فروشندگان لباسهای سربازی در خیابان سپه میگوید.
فرزانه که خبرنگار یکی از روزنامههای اصلاح طلب بوده از مشاهداتش در خیابان امام خمینی و فروش باطوم میگوید:« چند ماه پیش بود که برای خرید یک پرچم روی میزی به فروشگاههای نظامی منظقه خیابان سپه رفتم و با دیدن باطومهایی که جوانان خریداری میکردند و از سه هزار تومان تا هفت هزار تومان قیمت داشت شوکه شدم.»
اینها را فیروزه میگوید زنی پنجاه و اندی ساله که دیگر از باطوم نمیترسد.«وقتی کمرم تیر کشید برگشتم تا صورت کسی که باطوم را به کمرم کوبید ببینم. پسری دوازده ساله بود که نگاهش هیچ حسی نداشت. نه غضب را میتوانستم در آن ببینم نه نفرت را. انگار در بازی حیاط مدرسهاش گرفتار شدهبود.»
مریم میگوید:« به چشم خودم دیدم که چطور بچههای دبیرستانی باطومهایشان را در هوا میچرخاندند و فریاد یا حسین سر میدادند و بر تن مردم میکوبیدند.انگار در یک رقابت باهم شرکت داشتند. چهرههایشان متفاوت بود، بعضی فقیر بودند ، بعضی به نظر میآمد برای سرگرمی هم شده آمدهاند. کلا نمیشد فهمید این جماعت از چه قشری و از چه مرامی هستند.»
حسین پسر بچه چهارده سالهایست که با این باطومها تعداد زیادی را کتک زدهاست. مادر این پسر بچه که زنی تقریبا بیسواد و از اهالی جنوب شهر تهران است به خبرنگار خودنویس گفت:« با دیدن صورت خسته و عرق کرده حسین و باطومی که با خود به خانه آورد شوکه شدم. پرسید این دیگر چیست؟ گفت ابزاری جدید برای کسب درآمد بدون دردسر.»
مادر حسین میگوید:« حسین به هیچ چیزی باور ندارد و به هیچ مسالهای در زندگیاش اهمیت نمیدهد او فقط میگوید پول میدهند میروم. خسته ام بسکه دستم به دهان مردم بوده.»
حمله به معترضین این روزها شدت بیشتری به خود گرفتهاست و باطوم به دستان دیگر سرباز وظیفهها نیستند. در کنار آنها بچههایی هستند که برای دریافت امکانات و کمکهای مالی از سوی رژیم حاضرند باطومهای خود را در هوا بچرخانند و بر تن نحیف مادران و زنانی فرود بیاوردند که میتواند مادر یا خواهر خود این بچهها باشند. حکومت با چیدمان جدید خود تلاش میکند وجه جدیدی به ماجرا بدهد تا بر مبنای آن جامعه را با بحرانهای جدید اختلاف و درگیری همراهی کند.
مرضیه میگوید:« فقط میخواهم به این بچهها بگویم بجای تخم کینه و خشونت جوانی کنند. دلم میخواهد دست همه این کودکان وطنم بگیرم و ملتمسانه برایشان تعریف کنم که زندگی چیز دیگری است. گول این قصهها را نخورند که فردا قصه چیز دیگری خواهد بود.»
شعر روز
دژخیم استبداد
زنجیر کو تا بر کشم دژخیم استبداد را
شمشیر کو تا بر درم من سینه بیداد را
گر نور را در شهر شب دزدند اما باز هم
در کوچه ها از لطف حق روشن نمایم داد را
ای کوه سانان دریا دلان آزادگان
رسوای عالم می کنم سرگشتگان باد را
ای بی امید از هر جهش برخیز خود بینم کنون
آزاده زنجیری کند عمال استبداد را
بر خیز هم سنگر زجا بردار زنجیرت ز پا
شاید که در شور آوریم این مردم نا شاد را
یا رب سلیمانت کجاست اکنون اگر آید رواست
باشد که از پا افکند این دیو بی بنیاد را
شیرین من ایران من ای در ره تو جان من
برخاستم با تیشه ام یاری بده فرهاد را
خواهم به جای بیستون کوبم سر پرویز دون
گر یاوری یاری کند این تیشه امداد را
حمید پور حاجی زاده :سحر
زنجیر کو تا بر کشم دژخیم استبداد را
شمشیر کو تا بر درم من سینه بیداد را
گر نور را در شهر شب دزدند اما باز هم
در کوچه ها از لطف حق روشن نمایم داد را
ای کوه سانان دریا دلان آزادگان
رسوای عالم می کنم سرگشتگان باد را
ای بی امید از هر جهش برخیز خود بینم کنون
آزاده زنجیری کند عمال استبداد را
بر خیز هم سنگر زجا بردار زنجیرت ز پا
شاید که در شور آوریم این مردم نا شاد را
یا رب سلیمانت کجاست اکنون اگر آید رواست
باشد که از پا افکند این دیو بی بنیاد را
شیرین من ایران من ای در ره تو جان من
برخاستم با تیشه ام یاری بده فرهاد را
خواهم به جای بیستون کوبم سر پرویز دون
گر یاوری یاری کند این تیشه امداد را
حمید پور حاجی زاده :سحر
برای با ما بودن و با ما شدن
وبلاگ قدیمی : http://iran7031.blogspot.com/
وبلاگ جدید : http://iran7031a.blogspot.com/
ویدیوها: http://www.youtube.com/iran7032
نشانی پست الکترونیکی: iran7033@gmail.com
ـ خواهشمندیم که با توجه به تعداد بالای ایمیلهای دریافتی از ارسال هرگونه ایمیل گروهی و ناخواسته شدیدا خودداری کنید زیرا در این صورت نشانی پست الکترونیکی شما فیلتر خواهد شد و دیگر هیچگونه ایمیلی از سوی نشانی شما به دست ما نخواهد رسید.
ـ نظرات , پیشنهادات و انتقادات شما می تواند در هر چه بهتر شدن خبرنامه بابک خرمدین ما را یاری دهد , پس با ارسال نظرات , پیشنهادات و انتقادات خود ما را در هر چه بهتر شدن خبرنامه بابک خرمدین یاری رسانید.
ـ به دلیل وجود مشکلات مالی ما در طی سال گذشته مجبور به بستن خطوط پیامگیر تلفنی و سیستم پیامک پیر این خبرنامه شدیم زیرا خبرنامه بابک خرمدین به صورت کاملا مستقل فعالیت می نماید و در این راه کمکهای مالی شما هموطنان ما را در پیشبرد اهدافمان و گسترش فعالیتهایمان یاری دهد , از همین رو در صورتی که مالی به ارسال کمک مالی به این خبرنامه می باشید می توانید از طریق نشانی های ذکر شده در بالا با ما تماس بگیرید.
ـ خبرنامه ما بابک خرمدین از هرگونه دست بندی سیاسی به دور می باشد و هدف خود را پشتیبانی و حمایت از افراد و گروههائی قرار داده است که مورد ظلم و ستم قرار گرفته اند و یا به نوعی با مبارزات خود به پیشبرد اهداف آزادیخواهانه ملت ایران یاری می رسانند.
دیدگاه خوانندگان در رابطه با این شماره خبرنامه را می توانید در آدرس زیر بخوانید و یا دیدگاههای خود را با دیگران به اشتراک گذارید.
http://www.facebook.com/group.php?gid=342751176306
http://www.facebook.com/group.php?gid=342751176306
به پایان آمد این دفتر حکایت همچنان باقی است
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر