با درودی گرم به همدلان
ترانه " سیاهی شب " از آثار دلنشین بانو الهه تقدیم به شما
فریبا امامیان
سیاهی شب
راهی پویم تیره و لغزان به دیار امشب
میکوشم من تا بگریزم ز حصار امشب
من بیزار از شبم جان آید بر لبم
ز سیاهی تار شب
شب تیره تا که دراید
به سیه کاری بفزاید
در محنتها بگشاید بر جانم
نفریبد جلوه ماهم
ز ستاره جلوه نخواهم
چو نسیمی گمشده راهم حیرانم
به امید صبحم و بس
که مرا زین تیره قفس
برهاند بانگی دل افزا
نفس جانبخش سحر
که ز گلها کرده گذر
به فضایش شادیها برجا
خوش است که تیرگی ها
کند جدایی از ما
بساط دیگر افتد
نشان شب بر افتد
همه جا ز جهان
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر